نقش تشویق در تربیت دینی کودک

تشویق می‌تواند معجزه نماید؛ گاه سرنوشت زندگی شخص را عوض می‌کند؛ از این رو خداوند متعال، فرستادگان و برگزیدگان او برای تربیت بشر از این روش بهره گرفته‌اند.
شنبه، 28 آذر 1394
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
نقش تشویق در تربیت دینی کودک
 نقش تشویق در تربیت دینی کودک

 

نویسنده: محمد علی قاسمی




 

تشویق می‌تواند معجزه نماید؛ گاه سرنوشت زندگی شخص را عوض می‌کند؛ از این رو خداوند متعال، فرستادگان و برگزیدگان او برای تربیت بشر از این روش بهره گرفته‌اند.
تشویق، نیاز همه بشر است و این نیاز، در کودکان بیش از دیگر سنین دیده می‌شود. تشویق و تحسین کودکان، نیاز فطری آنان را پاسخ می‌گوید. با تشویق می‌توان بسیاری از آموزه‌های دینی را به کودکان آموخت.
خدای متعال در تشویق و تمجید اخلاق رسول خود می‌فرماید:
(إِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ
)؛ (1)
همانا تو بر خلقت بزرگی هستی.
و برای تشویق آنان که در مصیبت‌ها بردبارند، می‌فرماید:
(أُولَئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِّن رَّبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُهْتَدُونَ
)؛ (2)
آنان کسانی هستند که درود و رحمت الاهی بر آنان باد و آنان هدایت یافتگانند.
در شیوه‌ی تربیتی برگزیدگان الاهی نیز تشویق‌های بسیاری دیده می‌شوند، رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) در جنگ خندق، پس از کشته شدن عمروبن عبدود به دست علی (علیه السلام) فرمود:
«ضربة علیٍ یومَ الخندَق أفضلُ مِن عبادَة الثقلین»؛
ضربت علی (علیه السلام) در روز خندق، از عبادت جن و انس با فضیلت‌تر و برتر است. (3)

تشویق پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) نسبت به مرد نمازگذار

روزی رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) مردی را دیدند که در نماز خود دعا می‌خواند و در پیشگاه الاهی، با دعایی بلند مرتبه مناجات می‌کند؛ سخنان و مناجات مرد نشانه‌ی ایمان و معرفت او بود؛ پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) شخصی را بر او گماردند تا پس از تمام شدن نماز او را نزد ایشان بیاورد؛ آن مرد خدمت رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) رسید؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، قطعه طلایی برای تشویق او به او عنایت کردند؛ سپس پرسیدند: از کدام قبیله‌ای؟ آن مرد نام قبیله‌اش را گفت؛ رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) پرسیدند: آیا می‌دانی به چه دلیل این قطعه طلا را به تو هدیه دادم؟ عرض کرد: به اعتبار قرابت بین من و شما. پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: برای قرابت حقی است؛ ولی، این طلا را به آن جهت به تو بخشیدم که دیدم در پیشگاه الاهی به زیبایی ثنا و مناجات او را می‌گویی. (4)

تشویق امیرالمؤمنان (علیه السلام) نسبت به امام حسن (علیه السلام)

امام حسن (علیه السلام) 7 ساله بود که در مجلس جدش پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) حاضر می‌شد و آنچه از وحی از ایشان می‌شنید، در منزل برای مادر خود بازگو می‌کرد؛ زمانی که امیرمؤمنان (علیه السلام) به منزل می‌آمد، مشاهده می‌کرد: حضرت زهرا (سلام الله علیها) آنچه را از وحی نازل شده، می‌داند؛ علت را پرسیدند حضرت زهرا (علیه السلام) پاسخ دادند: فرزندت مجتبی آنچه را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌شنود برای من نقل می‌کند.
روزی امیرمؤمنان (علیه السلام) در منزل، در پشت پرده‌ای یا مکانی مخفی شدند؛ امام حسن (علیه السلام) می‌خواست سخنان وحی شده را برای مادرش نقل کند؛ اما، همانند هر روز نتوانست چنین نماید؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) با تعجب علت را پرسیدند؛ امام مجتبی (علیه السلام) پاسخ داد: تعجب نکن مادر! انسان بزرگی سخن مرا می‌شنود؛ از این رو، نمی‌توانم بیان کنم؛ در این هنگام امام علی (علیه السلام) از جایی که مخفی شده بودند خارج شدند و امام حسن (علیه السلام) را در آغوش گرفته بوسیدند و تشویق کردند. (5)

تشویق امام صادق (علیه السلام) نسبت به امام کاظم (علیه السلام)

ابوحنیفه، نزد امام صادق (علیه السلام) آمد و گفت: فرزندت موسی - در حالی که کودکی بودند - را در حال نماز مشاهده کردم؛ مردم از مقابل او عبور می‌کردند؛ اما، ایشان آنان را از این کار منع نمی‌کرد؛ امام صادق (علیه السلام) فرمود: فرزندش را آوردند؛ سخن ابوحنیفه را به ایشان فرمودند: امام کاظم (علیه السلام) پاسخ داد: آری چنین است؛ زیرا، آن که من برای او نماز می‌خوانم، از همه مردم به من نزدیک‌تر است. مگر نه این است که خود می‌فرماید:
(وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَیْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِیدِ) (6)؛
ما از رگ گردن به انسان نزدیک‌تر هستیم.
در این زمان امام صادق (علیه السلام) فرزند خود را به سینه چسباند و او را در کانون لطف و تشویق قرار داد و فرمود: پسرم! پدر و مادرم فدای تو باد!‌ ای کسی که اسرار الاهی در تو به امانت گذاشته شده است. (7)

اهمیت تشویق در سخن دانشمندان

برای تأکید هر چه بیش‌تر بر اهمیت تشویق در تربیت، به سخن برخی از بزرگان علم اشاره می‌کنیم.
ویلیام جیمز می‌گوید:
عمیق‌ترین انگیزه در نهاد آدمی، عطش داشتن به تحسین است. (8)
یکی از بزرگ‌ترین روانشناسان معاصر به نام دکتر ماگدوگان درباره‌ی تشویق می‌گوید:
تقریباً تمام اطفال بدون استثنا، بیش از تنبیه و خشونت، به تشویق و برانگیختن حسّ اعتماد به نفس احتیاج دارند؛ چه بسیار اطفالی که بر اثر فقدان مشوّق و محرّک از استعداد خلاق خود بی خبر مانده‌اند و فقط یک تذکر کوچک به ظاهر کردن آن قادر گشته است. قسمت عمده‌ای از آشفتگی‌های فکری و عصبی اطفال، مولود رفتار خشونت باری است که برای سرزنش آنان اعمال گردیده است و این بیماری عصبی اغلب تا آخر عمر هم، دست از سر انسان بر نخواهد داشت. (9)
مرحوم محمدتقی فلسفی، آن عالم و واعظ بزرگ، در این باره که چگونه تشویق شد تا در مسیر سخنرانی به یکی از برجسته‌ترین واعظان دینی تبدیل گردد، می‌گوید:
نخستین بار که بر منبر سخنرانی کردم، مرحوم آقا شیخ محمد شمیرانی فرمود: آفرین و همان تحسین، مرا به حرکت واداشت. (10)
ادیسون، در خاطرات خود می‌گوید که کامیابی و سخت کوشی او مدیون تشویق و پشتیبانی مادرش بوده است؛ در جایی می‌گوید: اگر مادرم مرا تشویق نمی‌کرد مخترع نمی‌شدم. (11)
چارلز دیکنز، آن نویسنده‌ی معروف و مشهور، سبب پیشرفت خود را تحسین و تشویق سردبیر نشریه‌ای می‌داند که برای او می‌نوشته است. (12)

آثار و فواید تشویق

تشویق دارای آثار و فواید بسیاری است که به برخی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
1. تشویق نیاز فطری کودک است؛ بنابراین، با تشویق به یکی از نیازهای فطری کودک پاسخ داده‌ایم.
2. تشویق سبب رضایتمندی از گذشته و امید به آینده می‌شود و حس مثبت گرایی کودک را افزون می‌نماید و به او نیرویی تازه می‌بخشد تا با اراده‌ای محکم‌تر، برای انجام کارهای نیک دینی قدم بردارد.
3. تشویق والدین و اطرافیان سبب می‌شود که کودک متوجه شود که برای دیگران ارزشمند است و عشق و محبت او نسبت به کسانی که او را تشویق می‌کنند، بیش‌تر می‌شود و این تفکر، اعتماد به نفس او را بالا می‌برد.
4. یک تشویق درست و حکیمانه، گاه مسیر زندگی کودک را تغییر می‌دهد و او را در مسیر موفقیت و رشد قرار می‌دهد؛ همان گونه که این نکته در زندگی بسیاری از انسان‌های بزرگ، به چشم می‌خورد.
5. گویا کودک هنگامی که تشویق می‌شود، به ویژه زمانی که تشویق در جمع و همراه با مراسم صورت می‌پذیرد، خاطره‌ای خوش برای او می‌آفریند و این خود در تقویت روح او بسیار تأثیرگذار است؛ از این رو، همواره به عنوان یکی از بهترین لحظات زندگی از آن یاد می‌کنند.
6. تشویق، این حسن را در کودک تقویت می‌کند که کارهای خوب او دیده و پاداش داده می‌شود و کارهای زشت او نیز محاسبه می‌شود؛ بنابراین، همین قانون در نظام هستی و آخرت نیز برقرار خواهد شد.
7. تشویق، در مقابل کارهای نیک یک کودک، کودکان دیگر را به انجام کارهای نیک و همانند آن سوق می‌دهد؛ البته، باید به گونه‌ای رفتار شود که حسادت آنان را به دنبال نداشته باشد.
8. تشویق مناسب، سختی‌ها و دشواری‌های راه را برای کودک آسان می‌کند و او برای دستیابی به تشویق‌های بالاتر، کارهای بزرگ‌تر انجام خواهد داد.

آداب و شرایط تشویق

زمانی تشویق آثار فراوان و معجزه آسایی خواهد داشت که آداب و شرایط آن رعایت شود؛ برخی از شرایط و آداب تشویق عبارتند از:

1. تناسب تشویق و سن

زمانی تشویق اثر خواهد داشت که تناسب آن با سن فرزند رعایت شود؛ به عنوان مثال، نوازش، بوسیدن و در آغوش گرفتن برای خردسالان، تشویق گفتاری برای سنین بالاتر و رفع نیازهای مادی برای نوجوانان مناسب‌تر و اثر بخش‌تر است؛ اگرچه، نوجوانان نیز به مراحل قبلی تشویق نیاز دارند. (13)

2. تشویق در مقابل کار و رفتار

در فایده‌ی تشویق گفتیم که باعث می‌شود، کودک به انجام این کارها تشویق می‌شود؛ بنابراین، تشویق را باید در مقابل کار کودک انجام داد و آن را به گونه‌ای بیان کرد که متوجه این موضوع شود؛ به عبارت دیگر، باید کار و رفتار او را ستود نه خود او را؛ به عنوان مثال، به او بگوییم از این که اتاقت را مرتب کرده‌ای تشکر می‌کنم؛ این کار تو خیلی خوب است؛ از این که راست گفتی ممنونم؛ زیرا، اگر شخص او را ستایش و تشویق کرد، ممکن است، دچار فخر و عجب گردد و حتی دیگر آن کار خوب را هم تکرار نکند؛ وقتی به او گفته می‌شود تو قهرمانی، با خود فکر می‌کند، این جا پایان کار است و دیگر تلاشی نمی‌کند؛ از این رو، خداوند به پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: (وَإِنَّكَ لَعَلى خُلُقٍ عَظِیمٍ
)؛ (14) همانا تو‌ ای پیامبر دارای اخلاق نیکو هستی. و درباره‌ی ایوب نبی (علیه السلام) فرمود: (إِنَّا وَجَدْنَاهُ صَابِرًا نِعْمَ الْعَبْدُ إِنَّهُ أَوَّابٌ
)؛ (15) همانا او را صابر یافتیم؛ او بنده‌ای نیک است؛ به راستی او بسیار مناجات کننده است.

3. تشویق واقعی

تشویق، نباید بدآموز و خلاف واقع باشد؛ چنانچه، به گونه‌ای باشد که کودک آن را دروغ بداند، یا آن را مبالغه و ظاهرسازی تصور کند، کودک را نسبت به والدین یا کسی که او را تشویق می‌کند بدبین می‌کند؛ زیرا، وی درک می‌کند که این جمله‌ای که درباره او گفته می‌شود، حقیقت ندارد؛ بنابراین، در نظر خود می‌گوید: والدین من دروغگو هستند، و یا با خود تصور می‌کند که والدین هوش و درک لازم را ندارند؛ به عنوان مثال، اگر به کودکی که چندان هوشمند نیست، گفته شود: تو از همه بهتری؛ تو از همه باهوش‌تری؛ کودک وضعیت و اندازه‌های خود را می‌داند و می‌فهمد که چنین نیست، و این تشویق‌ها و سخنان اثر بدی در او به جای خواهند گذاشت؛ بنابراین، تشویق باید واقعی و مطابق با حقیقت باشد.

4. تناسب تشویق و کار

باید میزان و اندازه‌ی تشویق با میزان و اندازه‌ی پیشرفت و کار کودک تناسب داشته باشد؛ زیرا، اگر کار و پیشرفت او جزئی باشد و شما برای او تشویق و جایزه‌ای بزرگ تهیه ببینید، راه پیشرفت‌های بزرگ‌تر او را می‌بندد؛ زیرا، دیگر راهی برای تشویق نسبت به کارهای بزرگ او باقی نمی‌ماند؛ به عنوان مثال، اگر اتاقش را تمیز کرده است و شما در مقابل برای او دوچرخه می‌خرید، بنابراین، زمانی که چند سوره کوچک قرآن را یاد گرفته است، چه کاری می‌توانید برای او انجام دهید!
اگر کار وی بزرگ باشد و تشویق جزئی و کوچک باشد، دیگر این گونه تشویقی در او اثر محرّک و شکوفاگر استعدادها را نخواهد داشت.

5. تشویق در حضور دیگران

تشویق در جمع و در حضور دیگران، یا در مراسم ویژه، برای کودکان، به ویژه زیر 7 سال، بسیار تأثیرگذارتر خواهد بود؛ زیرا، هم دیگران را تشویق می‌کند و هم برای کودک جلوه و عظمت بیش‌تری خواهد داشت.

6. زیاده روی نکردن در تشویق

زیاده روی در تشویق، آن را از اثر می‌اندازد؛ زیرا، اگر تشویق گفتاری باشد، به تملق، چاپلوسی و دروغ می‌انجامد و سبب بدگمانی کودک می‌گردد. شاهد این مطلب، سخن امیرمؤمنان (علیه السلام) است که فرمود:
«الثَّناءُ بِأکثَرَ منَ الأستِحقاقِ مَلَقٌ»؛
ثناگویی به بیش‌تر از استحقاق، چاپلوسی است. (16)

7. تشویق بدون مقایسه

در تشویق کودک، نباید به مقایسه‌ی وی با کودک دیگری پرداخت؛ زیرا، تحقیر و کوچک کردن آن کودک را به دنبال دارد و این کار خود زشت و بدآموزی است. (17)

انواع تشویق

تشویق انواع گوناگون دارد که بر اساس کار کودک، زمان و مکان، روحیات و مسائل دیگر می‌توان از آن‌ها بهره جست. یادآوری می‌شود، محدود نمودن تشویق در یک نوع، سبب تکراری شدن و از بین رفتن کارآیی آن می‌گردد؛ بنابراین، مناسب است، والدین و مربیان از همه‌ی انواع تشویق بهره گیرند و به تناسب کار کودک آن‌ها را عملی سازند.

تشویق گفتاری

کودکان کم سن و سال، روزانه نیاز بیش‌تری به تشویق دارند؛ در بسیاری از کارهای نیک، باید از تشویق‌های گفتاری استفاده کرد. گفتن واژه‌هایی مثل آفرین، چه جالب، صدآفرین، چه کار خوبی کردی، کارت خیلی زیبا بود، و بسیاری جملات متنوع و گوناگون دیگر در زمره‌ی تشویق‌های گفتاری هستند که کودک را به رشد و تلاش وا می‌دارند و باعث می‌شوند، کودک کارهای خوب و بد را تشخیص دهد.

تشویق نوشتاری

گاه، کارهای خوب کودک را یادداشت کنید و در پایان روز یا هفته به او نشان دهید؛ برای او در مقابل هر کار نیک، یک ستاره یا خورشید بکشید؛ این کار می‌تواند او را تشویق نماید؛ همچنین، در سنین بالاتر لوح تقدیر یا کارت پستالی برای کودک تهیه کنید تا هرگاه آن را می‌بیند، یاد کار خوب و پاداش آن بیفتد.

تشویق رفتاری

رفتار و حالات والدین برای کودکان قابل درک است؛ از این رو، نگاه محبت آمیز، در آغوش گرفتن کودک، بوسیدن، نوازش کردن، برخورد با چهره گشاده و همراه لبخند، تشویق‌های رفتاری هستند که تأثیر بسیاری در روح و روان کودک بر جای خواهند گذاشت.
نگاه پدر و مادر و مربی می‌تواند، یکی از بهترین روش‌های تشویق باشد. گاه یک نگاه، اثری جاودانه و تعیین کننده دارد. کودکان، در سن پایین‌تر دریافت عمیقی از نگاه‌های اطرافیان دارند؛ زیرا، عواطف آنان سالم‌تر و لطیف‌تر از بزرگسالان است. (18)

تشویق مادی

نوع دیگر تشویق، استفاده از انواع تشویق‌های مادی است که اهمیت و کاربردی فراوان دارد.
تهیه‌ی برخی خوراکی‌های بی‌ضرر روزانه، بردن کودک به مکان‌هایی که دوست دارد، مثل پارک، شهربازی، مهمانی، خریداری اسباب بازی‌ها و وسایل مورد علاقه کودکان از تشویق‌های مادی به شمار می‌آیند.
والدین گرامی! توجه ویژه داشته باشند که باید، از تشویق‌ها به روش پلکانی استفاده نمایند؛ به این معنا که از کم و پله پایین به سمت زیاد حرکت نمایند، این شیوه تشویق‌ها را کارآمد و اثرگذارتر می‌کند؛ در حالی که اگر برعکس رفتار شود، دیگر تشویق کوچک بعدی اثر نخواهد داشت. (البته تناسب کار نیک کودک وتشویق نیز باید در کانون توجه قرار گیرد).

پی‌نوشت‌ها:

1. قلم /4 .
2. بقره / 157 .
3. الاقبال بالاعمال الحسنة فیما یعمل مرة فی السنة، ج 1، ص 467، روضة المتقین، ج 12، ص 227.
4. حیاة الحیوان (دمیری) ج2، ص 63، الطفل بین الوراثة و التربیة، ج 2 ص 247-248.
5. بحارالانوار، ج 43، ص 338، مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 7-8.
6. ق/ 16 .
7. وسائل الشیعة، ج 5، ص 135.
8. مصطفی بی آزار شیرازی، قرآن و تبلیغ، ص 119 به نقل از نسیم مهر، ص 50.
9. گفتار فلسفی، کودک از نظر وراثت و تربیت، ج 2، ص 334.
10. فرزند من، ص 85.
11. تعالیم آسمانی اسلام، ص 94، به نقل از بهشت زندگی، ص 173.
12. الگوهای تربیت کودکان و نوجوانان، ص 73.
13. ر.ک: نسیم مهر، ج 2، ص 52.
14. قلم / 4.
15. ص / 44 .
16. ر.ک: موسوعة الاحکام الاطفال و ادلتها، ج 3، ص 417.
17. همان.
18. ر.ک: الگوهای نمادین و غیرکلامی در تعلیم و تربیت نامرئی، ص 209-240.

منبع مقاله :
قاسمی، محمد علی، (1393) دوران طلایی تربیت، قم: نشر نورالزهرا (س)، چاپ پنجم



 

 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط