انقلاب روسیه

در مارس 1917م، انقلابی در روسیه، تزار روسی نیکولای دوم را سرنگون ساخت. یک دولت لیبرال اداره امور را در دست گرفت.بلشویکها به رهبری لنین و تروتسکی از شوراهای کارگری خواستند تا قدرت را در دست گیرند. بلشویکها در طی انقلابی مجدد در نوامیر 1917 کنترل دولت را در اختیار گرفتند. آنها به حرکت خود برای تاسیس اولین دولت کمونیستی ادامه دادند. رهبران انقلابی در نوامبر 1917، لنین وتروتسکی رهبران حزب بلشویک بودند.
دوشنبه، 31 تير 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
انقلاب روسیه
انقلاب روسیه
انقلاب روسیه

در مارس 1917م، انقلابی در روسیه، تزار روسی نیکولای دوم را سرنگون ساخت. یک دولت لیبرال اداره امور را در دست گرفت.بلشویکها به رهبری لنین و تروتسکی از شوراهای کارگری خواستند تا قدرت را در دست گیرند. بلشویکها در طی انقلابی مجدد در نوامیر 1917 کنترل دولت را در اختیار گرفتند. آنها به حرکت خود برای تاسیس اولین دولت کمونیستی ادامه دادند.

رهبران انقلابی

در نوامبر 1917، لنین وتروتسکی رهبران حزب بلشویک بودند.

شوراها

شورا (soviet) نامی بود که توسط کارگران در کارخانه ها و یا سربازان در واحدهایشان به کمیته انقلابی منتخب داده شد. در طی انقلاب روسیه، شوراها از سر تا سر کشور نمایندگانی را به مجلسی که تمام اعضای آن زا شوراهای روسیه بودند، فرستادند، که مانند یک مجلس انقلابی گردید.

بلشویکها

حزب بلشویک که توسط لنین در سال 1903 تشکیل شد، خود را وقف انقلاب روسیه و نهایتا انقلاب جهانی نموده بود. در سال 1918 بلشویکها نام خود را به حزب کمونیست تغییر دادند. انقلاب روسیه در نوامبر 1917، اغلب انقلاب بلشویک خوانده می شود.

15 مارس 1917م

بعد از اینکه سربازان از سرکوب تظاهرات کارگران در پتروگراد «سنت پترزبورگ امروزی) خودداری کردند، تزار روسیه، نیکلای دوم، از سلطنت استعفا می دهد. یک دولت موقت قدرت را در اختیار می گیرد.

آوریل 1917

لنین از تبعید در سوئیس به روسیه باز می گردد. او خواستار انقلابی دیگر برای ایجاد دولت کارگری می شود.

7 نوامبر 1917

گارد سرخ بلشویک (کارگران مسلح) و سربازان انقلابی و ملوانان ، اداره امور پتروگراد را در دست می گیرند. لنین در راس دولت انقلابی بلشویک، رهبر روسیه می گردد.

5 ژانویه 1918

مجمع موسسان برگزیده دموکراتیک، یک روز پیش از تعطیل شدن توسط دولت بلشویک تشکیل جلسه می دهد.

تابستان 1918

جنگهای داخلی در روسیه بین ارتش سرخ بلشویک و ارتشهای سفید مختلف که توسط حامیان تزار و قدرتهای خارجی مخالف بلشویک ها ، پشتیبانی می شدند، آغاز شد. فجایع و قتل عامهای بسیاری از هر دو طرف رخ داد. بلشویکها تزار و خانواده اش را در اکاترینبورگ واقع در اورال «قزاقستان امروزی) کشتند.

1920

بلشویکها در جنگ های داخلی پیروز شدند و تسلط خود را بر اکثر نواحی امپراتوری روسیه سابق برقرار کردند.

مارس 1921

ملوانان در شورش کرونستاد، خواستار بازگشت دموکراسی شدند. ارتش سرخ، شورش را با خونریزی بسیار سرکوب می کند.

1921

اقتصاد در حال ویرانی است. لنین سیاسیت اقتصادی جدید خود را معرفی می نماید و بازار آزاد به شکل محدود را مجاز می شمارد. با این وجود، قحطی حداقل 5 میلیون انسان را در طول زمستان از بین می برد.

1923

USSR (اتحاد جماهیر سوسیالیست شوروی موسوم به اتحاد شوروی، تاسیس می گردد.

1924

لنین از دنیا می رود، سپس کشمکش بر سر اینکه چه کسی بعد از مرگ او بر اتحاد شوروی تسلط خواهد یافت، در می گیرد.

1926

استالین در درگیری قدرت، تروتسکی را شکست می دهد. دو سال بعد، تروتسکی اجبارا به خارج از کشور تبعید می شود.

1929

استالین همه قدرت را در دست گرفته و حرکتی سریع به سوی صنعتی شدن را آغاز می کند. رعیتها به کار در مزارع اشتراکی وادار می گردند. در نتیجه چنین حرکتی، تغییرات بسیار وسیعی در ساختار اجتماعی کشور رخ می دهد . دهقانان بسیاری از زمین های خود رانده می شوند و به کار در مزارع اشتراکی مجبور می شوند . اما حاصل همه اینها تغییر وضعیت کشور از اقتصادی عقب مانده ، به سوی توسعه بیشتر و افزون تر است .

38 ـ 1936

استالین شروع به پاکسازی ارتش و حزب کمونیست می نماید. رهبران کمونیست در طی یک محاکمه نمایشی اعتراف و اقرار می کنند. محکومیت متهمین حتی پیش از محاکمه آنها ، مشخص شده و مایه استهزای تمام دستگاه قضائی بود. بسیاری از افسران ارشد ارتش اعدام گشتند.

اوت 1929

استالین توافقنامه ای را با هیتلر به امضاء می رساند. آنها بر سر تقسیم لهستان به توافق می رسند.
همان طور که انگلستان و فرانسه ، کمی پیش از شروع جنگ جهانی دوم ، به هیتلر اجازه دادند تا کشور چکسلاواکی را تصاحب نماید .طبیعی بود که هرکشوری تنها به منافع کشور خود بیاندیشد و از مصالح عمومی جامعه جهانی غافل بماند .

ژوئن 1941

هیتلر در عملیات بارباروسا به اتحاد شوروی حمله می کند.

1942 و 1943

هیتلر تمام اروپا را فتح می کند و تنها ارتشی که مقابلش می ایستد ، ارتش سرخ است . تمام اروپا و تمام جهان در وحشت پیروزی نهایی هیتلر بر شوروی فرو رفته است .
آمریکا و انگلیسبا حمله و تصرف ایران ‌ ، به نیروهای شوروی کمک می رسانند .
آمریکا و انگلیس حاضر به حمله مستقیم به هیتلر در خاک اصلی اروپا نیستند . ( از تلفات این نبردها می هراسند و ترجیح میدهند که این تلفات نصیب مردم شوروی شود تا مردم خودشان )
نبردهای استالینگراد چهره جنگ را تغییر می دهند . چندین لشگر آلمانی به محاصره و اسارت نیروهای ارتش سرخ در می آیند .

ارتش سرخ شروع به آزادسازی شرق اروپا می کند .

در انتهای کار و نزدیک به سقوط نهایی هیتلر ، آمریکا و انگلیس ، جبهه دیگری در خاک فرانسه می گشایند . به سرعت تلاش می کنند تا از قافله پیروزی بر آلمان ها بی بهره نمانند .

مه 1945

پس از شکست آلمان توسط متفقین، انحاد شوروی اداره امور تمام شرق اروپا ونیمی از آلمان را در ست می گیرد.

1953

استالین می میرد. جانشینان وی، رئیس پلیس مخفی، لاورنتی بریا، را دستگیر و اعدام می کنند.

1956

رهبر جدید شوروی، نکیتا خروشچف در بیستمین کنگره حزب کمونیست شوروی، ستمگری های استالین را افشا می نماید.

حکومت قدرتمند اما بسیار سختگیر استالین

ژوزف استالین در سال 1929 م پس از جدال قدرتی که بعد از مرگ لنین در سال 1924 بر سر جانشینی اش در گرفت، رهبر اتحاد شوروی گشت. حکومت استالین یکی از بدترین حکومتهای استبدایی در طول تاریخ بود. او هر کسی را که مخالف رژیمش بود یا به زندان می انداخت و یا می کشت. پلیس مخفی بسیاری از مردم را به علتهای پوچ و ناچیز دستگیر نمود و به گولاگ فرستاد. اما در مقابل تغییرات بسیار شدیدی در قدرت نظامی و صنعتی و علمی این کشور پدید آمد . مرزهای شوروی بسیار به پیش رفت و این کشور از کشوری دسته دوم در اروپا ، تبدیل به ابرقدرت جهانی گشت .

نظری دیگر

به عقیده برخی مورخین ، این قربانیان و سرکوب ها ، بهایی بوده است که برای توسعه شدید شوروی پرداخته شده است .هرچند این عملی غیر انسانی است ، اما به هرحال ، کشورهای صنعتی نظیر آمریکا و انگلستان و فرانسه نیز برای صعنتی شدن و در جریان آن ، به سرکوب کارگران خویش و استثمار آنها پرداخته بودند . بعلاوه بسیاری از اروپایی ها ، کشورهای دیگر جهان را به شدت استعمار کردند و بسیاری از آفریقائی ها را به بردگی کشیدند .

اردوگاههای زندانی

درهنگامیکه استالین بر اتحاد شوروی حکمرانی می نمود، زندگی برای روس ها بسیار سخت بود. بسیاری از رعیتها ومخالفان در زندانها جان باختند.
جنگ جهانی اول از دلایل اصلی انقلاب روسیه بود. در سال 1914 میلادی روسیه در مقایسه با اکثر کشورهای اروپایی، کشوری عقب مانده به حساب می آمد که بیشتر مردمانش فقیر بودند. با این وضع اسفبار ، هنگامیکه جنگ جهانی اول شروع شد، حکومت سنتی تزار «نیکلاس دوم» (1918- 1866م) قادر به جنگ با دشمنانش نبود. شکستهای نظامی روسیه در جنگ جهانی اول، بر عقب ماندگی این کشور صحه گذاشتند. تا سال 1917 بیشتر مردمان روسیه خواستار برکناری سزار از مقام رهبری شدند.

انقلاب ماه مارس 1917

در ماه مارس 1917، تزار از مقام خود استعفا داده، دولتی موقت در روسیه برپاگشت. دولت آزادیخواه جدید نیز مانند تزار نتوانست از عهده مشکلات روسیه بر آید. در مناطق روستایی، کشاورزان با تصاحب زمنیها برای خودشان انقلابی به پا کرده بودند. ارتشی ها شورش کرده و پست های خود را ترک می نمودند؛ در شهرها گرسنگی و بی کاری موج می زد.

بلشویکها

گروهی از تندروهای سیاسی مارکسیت، که بلشویک نامیده می شدند، با دولت موقت به رهبری الکساندر کرنسکی (1924- 1881) به مخالفت برخاستند. رهبر بلشویکها، ولادیمیر ایلیچ لنین (1924 – 1870) اعتقاد داشت که انقلابی سراسری تنها راه حل مشکلات روسیه است. در آغاز، بلشویکها گروه انقلابی کوچکی بودند، اما در سال 1917 سیطره نفوذشان بخصوص در شهرهای بزرگ بیشتر شد، چرا که آنان ظاهرا آنچه را که اکثر مردم بدنبالش بودند نوید می دادند» «صلح، زمین، نان».

انقلاب ماه نوامبر

تا ماه نوامبر 1917، بلشویکها در شوراها (کمیته های انقلابی کارگان) صاحب اکثریت شدند. در روز هفتم نوامبر 1917، بلشویکها در یک کودتای نظامی که از جانب کارگران، نظامیان و ملوانان حمایت می شد، قدرت را در روسیه بدست گرفتند.

آغاز رهبری لنین

لنین اعتقادی به دموکراسی نداشت. او بر این باور بود که بلشویکها نماینده «پرولتاریا» (طبقه کارگر) بوده و بایستی از زیر سلطه سرمایه داران خارج شوند. لنین یک حکومت «استبداد پرولتاریا» اعلام کرد که در واقع به معنی حکومت استبدادی بلشویک بود. (در سال 1918، حزب بلشویک به حزب کمونیست تغییر نام داد.)

بعد از انقلاب

زندگی در روسیه بعد از انقلاب بسیار دشوار گردید. از سال 1918 تا 1920 جنگ شدید داخلی باعث ویرانی کشور گردید. اقتصاد کشور از هم پاشید و مردم برای یافتن غذا شهرا را رها کرده و به روستاها پناه بردند. میلیونها نفر در اثر قحطی جان سپردند. با این همه، بلشویکها به حکومت خود ادامه دادند.

اتحاد شوروی

در دهه 1920، اتحاد شوروی کشوری تک حزبی گردید. تمام قدرت در دست حزب کمونیست بود و رهبر حزب، کشور را اداره می کرد، و به هیچگونه جریان مخالف اجازه فعالیت داده نمی شد. با این همه، زندگی برای اکثر روس ها قابل تحمل بود. به کشاورزان حق داشتن زمین و فروش محصولات کشاورزی اعطاء شده بود. مشاغل سرمایه داری نیز به طور جزئی در جریان بودند.

تبلیغات بلشویکها

بلشویکها در نوامبر 1917، قدرت را در روسیه بدست گرفتند. آنها برای پیشبرد افکار سیاسی خود از پلاکاردها و پوستر ها استفاده نمودند. یکی از شعارها چنین بود: قدرتی جدید به نام کمونیزم، در سراسر اروپا در حال شکل گیری است.

لنین سخن می گوید

در آوریل 1917 م رهبر بلشویکها از تبعید به روسیه بازگشت. او از قطار پیاده شد و بلافاصله برای جمعیت منتظر، سخنرانی نمود.

حکومت استالین

در سال 1924، بعد از مرگ لنین، ژوزف استالین (1953- 1879) به قدرت رسید. از سال 1929 به بعد، استالین کشور را در جهت آشوب و ناآرامی سوق داد. او معتقد بود که اتحاد شوروی باید سرعت صنایع خود را رشد داده و انقلابی در صنعت کشاورزی بوجود آورد. او علیه کشاورزان اعلان جنگ کرد و زمینهایی که آنها در زمان انقلاب گرفته بودند را پس گرفت و مجبورشان کرد که در مزارع اشتراکی کار کنند. این اقدام استالین نتایج دهشتناکی به بار آورد. تولید محصولات بدتر از سایر نقاط بود. با این همه، برنامه صنعتی کردن روسیه یک موفقیت بزرگی به شمار می آمد. اتحاد شوروی به سرعت به یک قدرت صنعتی مهم مبدل گشت و خصوصا در جنگ جهانی دوم نشان داد که تبدیل به یکی از ابرقدرت های جهانی شده است .

نوسازی روسیه

حکومت شوروی بالاخره موفق به نوسازی روسیه گشت، که این کار به قیمت جان افراد بیشماری تمام شد. در این حکومت ، اقتصاد و دولت توسط یک حزب اداره می شدند. بسیاری از کشورهای جهان ، در زمان هایی ، از این شیوه برای اصلاح کشور خود بهره گرفته اند . یعنی بصورت متمرکز و برنامه ریزی شده ، نابسامانی ها را تشخیص داده ، به درمانش بپردازند .
اما این شیوه ایرادات و کاستی های خاص خودش را نیز دارد .




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط