رهنمود های تربیتی امام موسی کاظم (علیه السلام )
كودك و وابستگى به والدین
" رسول خدا (ص) از فاصله انداختن بین پدر و فرزند نهى فرموده است." (1)
وفا به وعده
كودكان و نماز
انسانى كه از كودكى با نماز آشنا و مأنوس شود، زودتر شیرینى عبادت و ارتباط با پروردگار را مىچشد و دیگر هرگز ذائقه دلش طعم تلخ گناه را نمىپسندد. از بُعد اجتماعى نیز نماز، نوجوان را به جماعت نیك رفتاران و پسندیدگان پیوند مىدهد و از فرو رفتن در گرداب آشنایى با آلودگان و تبهكاران بازمىدارد. نماز در نوجوانى و قبل از تكلیف، تجربهاى شیرین و جذاب است و هنگام تكلیف، احساس سختى فرایض را از انسان دور مىسازد. بدین جهت ائمه علیهم السلام فرزندان خود را، قبل از سن تكلیف، با نماز آشنا مىساختند. امام كاظم(ع) فرمود: " مروا صبیانكم بالصلاة اذا كانوا سبع سنین ..."؛ هنگامى كه فرزندانتان به سن هفت سالگى رسیدند، آنها را به نماز فرمان دهید. (3)
فرزندان و بستر استراحت
فرزندان و مسئولیت
آن حضرت همچنین، هم زمان با وصى اصلى قرار دادن حضرت رضا(ع) سه تن از فرزندانش (عباس، اسماعیل و احمد) را در مسئولیت وصایت با امام هشتم(ع) همراه ساخت.
ناآرامى كودكان
امام كاظم فرمود:" تستحب عرامه (6) الصبى فى صغره لیكون حلیما فى كبره؛ ... ما ینبغى ان یكون الا هكذا؛ سزاوار است فرزند در كودكى شلوغ و پرتحرك باشد تا در بزرگى صبور و بردبار شود؛ ... و جز این روا نیست. (7)
تفاوت آرى، تبعیض هرگز
تفاوت اگر بجا و منطقى باشد، موجب پیشرفت فرزندان مىشود؛ زیرا حس رقابت سالم را در آنها تقویت مىكند. امام كاظم(ع) در مواردى میان فرزندانش تفاوت قائل مىشد. رفاعه از حضرت موسى بن جعفر(ع) پرسید: اى فرزند رسول خدا، مردى چند پسر دارد؛ آیا برتر شمردن یكى بر دیگران، درست است؟
امام (ع) پاسخ داد: "نعم، لا باءس؛ قد كان ابى(ع) یفضلنى على عبدالله"؛ بله، مانعى ندارد؛ زیرا پدرم [حضرت صادق(ع)] مرا بر عبدالله، برادر بزرگترم ترجیح مىداد. (9)
حضرت رضا(ع) نیز فرمود: پدر بزرگوارم اسماعیل را، با آن كه از عباس كوچكتر بود، در سرپرستی صدقه اموال بر عباس مقدم داشت. (10)
شیخ مفید مىنویسد: " احمد بن موسى شخصى بخشنده، بزرگوار و با ورع بود، امام كاظم (ع) او را دوست مىداشت، بر دیگران مقدم مىشمرد و مزرعه خود را به او بخشید." (11)
تفاوت نهادن میان فرزندان امرى بسیار ظریف و حساس است و نیاز به كمال دقت و ظرافت دارد؛ زیرا ممكن است فرزندان آن را تبعیض پندارند. پس والدین باید به موارد زیر دقت داشته باشند:
1- هنگامتفاوت نهادن میان فرزندان، به گونهاى رفتار كنند كه كسى آن راتبعیض به شمار نیاورد.
2- دقت كنند كه سبب برترى فرزندى كه برتر مىشمارند، كاملاً آشكار باشد.
3- در صورت امكان، امتیاز فرزند برتر را، با عباراتى سازنده، بیان كنند.
امام هفتم (ع) در مواردى حضرت رضا(ع) را بر دیگران ترجیح مىداد، او را الگوى دیگر فرزندان معرفى مىكرد و وجه برترىاش را آشكار مىساخت.
اسحاق بن موسى(ع) مىگوید: امام كاظم(ع) به فرزندانش مىفرمود: "برادرتان على(ع) دانشمند آل محمد (ص) است، درباره دینتان از او بپرسید وآنچه بیان مىكند، به خاطر بسپارید. همانا که ابوجعفر(ع) به من فرمود: دانشمند آل محمد در شمار فرزندان تو خواهد بود. كاش وى را درك مىكردم. بىتردید او همنام امیرمومنان [على] است." (12)
موقعیت اجتماعى فرزندان
" شخصى [با فرزندش] خدمت رسول خدا (ص) آمد و گفت: اى رسول خدا، حق این فرزند برمن چیست؟
حضرت فرمود: نام نیكو برایش انتخاب كن، او را ادب بیاموز و در موقعیتى نیك قرار ده." [جایگاه اجتماعى مناسب برایش فراهم ساز] (13)
در حدیث دیگرى مىفرماید: شخصى همراه فرزندش خدمت پیامبر(ص) رسید و گفت: یا رسول الله، من به فرزندم نوشتن آموختم، او را به چه كارى بگمارم؟
حضرت فرمود: او را به كارى كه خشنودى خداوند در آن است بگمار و از پنج شغل بازدار: سیائى، صائغى، قصابى، حناطى و نحاسى.
مرد پرسید: "سیاء" كیست؟
فرمود: كسى كه كفن مىفروشد و براى امتم آرزوى مرگ مىكند. همانا نوزاد امت من، نزد من از آنچه خورشید بر آن مىتابد، محبوب تر است. "صائغ" كسى است كه در پى زیان (14) امت من است؛ "قصاب" ذبح مىكند تا آن جا كه رحمت از قلبش مىرود؛ "حناط" كسى است كه غذا را احتكار مىكند، همانا اگر خداوند محتكر را در حال دزدى مشاهده كند، بهتر است از این كه او را چهل روز در حال احتكار ببیند؛ اما " نحاس"- برده فروش- جبرئیل نزدم آمد و فرمود: اى محمد، بدترین امت كسانىاند كه مردم را مىفروشند.
والدین و موعظه فرزندان
امام كاظم (ع) بعضى از فرزندانش را چنین اندرز مىدهد:" فرزندم! بپرهیز از این كه خداوند تو را در گناهى كه از آن نهىات كرده، ببیند؛ بپرهیز از این كه پروردگار تو را از اطاعتى كه بدان فرمانت داده، دور مشاهده كند. بر تو باد به تلاش و كوشش.هرگز خود را از كوتاهى در عبادت خداوند تهى مشمار؛ زیرا خداوند چنان كه شایسته است عبادت نمىشود؛ و از مزاح بپرهیز كه نور ایمانت را مىبرد و تو را سبك مىسازد؛ و از اندوه و كسالت دور باش، كه از بهره دنیا وآخرتت جلوگیرى مىكنند.» (15)
مسافرت خانوادگى
1. باعث نشاط و شادابى اعضاى خانواده مىشود.
2. سبب استمرار نظارت پدر، كه در حیات تربیتى فرزندان ضرورى است، مىگردد؛ این امر، به ویژه امروزه كه پدران به سبب مشاغل زیاد در خانه كمتر حضور دارند، بسیار مهم است.
3. زمینه بروز استعدادها و شناخت نقاط ضعف و قوت كودكان را فراهم مىآورد.
4. میدان مناسبى براى تجلى اخلاق اجتماعى و تمرین صفات پسندیدهاى چون همكارى، تعاون، نوع دوستى، ایثار و گذشت به شمار مىآید.
5. چنانچه سفر، زیارتى باشد سبب تحكیم اعتقادات و توجه به معنویات مىشود.
على بن جعفر، برادر امام كاظم (ع) مىگوید: چهار مرتبه در کنار حضرت كاظم(ع) بودم و حضرت همراه خانوادهاش به سمت حج مشرف بودند. این سفرها گاه26 روز، زمانى 24 روز و گاه 21 روز به درازا مىكشید. (16)
تربیت از تولد تا مرگ
حضرت حتى در لحظات پایانى عمرش نیز به تربیت فرزندانش مىاندیشید. آن بزرگوار در وصیت نامهاش نكات تربیتى مهمى به یادگار نهاده، مىفرماید: ... درباره صدقات و اموال و فرزندان وصیت مىكنم ابراهیم و عباس و اسماعیل و ام احمد و على را، به ویژه در امر زنان؛ و پسرم على(ع) در امر آنها مختار است نه پسران دیگرم. همچنین در صدقه و ثلث پدرم و درباره اهل بیتم او اختیار دارد ... من داراى اموالى هستم كه برای صدقه قرار دادهام؛ فرزندم على بدان آگاه و راست گفتار است و باید بدین وصیت عمل كند. و اگر از برخى از فرزندانم به عنوان وصى نام بردم، براى احترامشان بوده تا در اجراى وصیت شركت كنند. فرزندان و همسرانم هر یك در همان خانهاى كه هستند، اقامت و با مقدارى ثابت از صدقات معین زندگى كنند ... هیچ یك از فرزندانم حق شوهردادن دخترانم را ندارند، مگر به فرمان رضا(ع). اگر رضا ناخشنود بود و كسى بدین كار اقدام كرد، با خداوند و رسول و ولىاش مخالفت كرده و در مقام جنگ با حق برآمده است. اگر فرزندم رضا صلاح دانست، آنها را شوهر مىدهد و اگر نخواست نگه مىدارد. (18)
این مطلب اشاره ای اجمالی، به نقطه نظرات امام موسی بن جعفرعلیهماالسلام در باب تربیت فرزندان داشت. امید است پویندگان راه حق از این فرمایشات گهربار توشه ای برگیرند و در زمان مقتضی از آن استفاده نمایند.
پي نوشتها:
1- الكافى، ج6، ص 50.
2- مستدرك الوسائل، ج3، ص 558.
3- همان.
4- حیاة الامام موسى بن جعفر(ع)، ج 2، ص 430.
5- صبى عارم: بین العرام بالضم اى شرس (مجمع البحرین، ج6، ص113) و الشرس هو السیىء الخلق، بین الشرس (همان، ج 4، ص 78)؛ عرم عرامه: اشتد و خرج عنالحد (المنجد) در برخى كتب عرامه را تحمل سختى و مشقت كودك معنا كردهاند كه به نظر مىرسد صحیح نباشد.
6- الكافى، ج6، ص 51.
7- مسند امام كاظم (ع)، ج 1، ص 481.
8- همان، ج3، ص7.
9- عیون اخبارالرضا(ع)، ص27.
10- الارشاد، ج 2، ص 244.
11- كشف الغمه، ج3، ص107.
12- الكافى، ج 6، ص 48.
13- در نسخه تهذیب و استبصار« دین» امتى ذكر شده. (تهذیب، ج6، ص 362 / استبصار، ج3، ص96.)
14- مسند امام كاظم (ع)، ج 2، ص 391.
15- تحف العقول، ص306.
16- بحارالانوار، ج 48، ص 100.
17- عیون اخبارالرضا، ص1716.
18- بحارالانوار، ج 48، صص276- 280.