گاهي اوقات نه گفتن بهتر است
نويسنده: معصومه كيهاني
با خودتان رو راست باشيد. آيا وقتتان خيلي پر است و براي انجام وظايفتان، فرصتهاي دقيق و مشخصي داريد كه بايد تلاش كنيد به زور آنها را بين برنامههايتان جا دهيد؟ آيا در واقع ميخواهيد فعاليتهاي زيادي را در يك زمان كوتاه انجامدهيد؟ اگر اين طور است ميتوانيد با گفتن تنها يك "نه" به برخي درخواست ها، استرس خود را كاهش دهيد بدون اينكه نياز به اقدام بيشتري باشد.
واقعيت اين است كه اگر شما نتوانيد به وظايف اصلي خود بپردازيد، مشكلات جدي براي شما پيش خواهد آمد. بنابراين، به هرحال لازم است توجه كنيد كه شما براي قرارگذاشتن با ديگران، فرصتهاي مطمئني را در اختيار داشته باشيد.
وقتي شما "نه" ميگوييد، قادر خواهيد بود وقت باكيفيتتري را براي مواردي بگذاريد كه قبلا آنها را پذيرفتهايد.
به عبارت ديگر، اگرچه ديگران ممكن است مانند شما نتوانند به خوبي از عهده حل مسايل برآيند، اما اين درس ارزشمندياست براي شما كه در ضمن بدستآوردن ثروت وقت آزاد، به ديگران هم اجازه دهيد در پيشبرد مسايل كمك كنند.
وقتي به مواردي نه ميگوييد باعث ميشود وظايف جاريتان و به طور كلي اولويتهايتان را قبل از پذيرش هرتعهد و قرار جديدي بررسي كنيد و ببينيد آيا اين تعهدات جديد واقعا برايتان مهم است. اگر آن موردي است كه شما احساس قوي خوبي نسبت به انجامش داريد؛ آن را با تمام وجود بپذيريد.
اگر يك فعاليتي ميتواند ساير منابع استرس در زندگي شما را ازبين ببرد يا به آنها پايان بخشد، بخصوص براي يك زمان طولاني؛ به آن توجه جدي كنيد.
آيا شما خودتان را ملزم كرده ايد كه حتما به آنها ملحق شويد و به خاطر احساس گناه يا انجام وظيفه، عقيده خود را تغييردادهايد. اين كار تنها شما را به سوي استرس بيشتر در زندگي، هدايت خواهد كرد.
چه اشكالي دارد يك روز را بدون پذيرش هيچ درخواستي، تنها به خودتان اختصاص دهيد. قطعا فرصتهاي ديگري براي اين نوع ارتباطات خواهد بود.استراحت هم در جاي خود ميتواند يك برنامه جدي باشد كه به شما انرژي لازم را براي بهترانجامدادن برنامه هاي بعدي ميدهد.
حتي تجربه به خوبي نشان ميدهد كه وقتي دلايل واقعي نپذيرفتن كاري را به سادگي بيان ميكنيم در واقع، طرف مقابل نيز ميپذيرد كه شما امكان انجام آن كار را نداشتهايد و هيچ بغض و غرضي در كار نيست.
ما بايد تلاش كنيم در كمال احترام به ديگران، حق خودمان را براي قبول يا رد خواست آنها به رسميت بشناسيم. بنابراين رفتار ما بايد نشانگر اين نحوه تفكر و نگاه باشد.قطعا هرنوع برخورد تند و سريع و از سربيحوصلگي ميتواند ديگري را بيازارد.
اما اگر مشكلات و دلايل ما با حسن نيت و به آرامي بيان شود؛ طرف مقابل فرصتي مييابد كه آن شرايط را به درستي درك كند و بدون هرنوع پيشداوري و دلخوري و بدون اينكه خدشهاي به مناسبات دوستانه شما وارد آيد، راه ديگري را براي حل مسئله خود برگزيند.
گاهي ممكن است فردي به دلايل مختلفي- كه خود شما نيز به دليل توضيح مناسب ندادن در مورد مشكلاتتان نقش مهمي در آن داريد- در چند نوبت درخواست خود را تكرار كند.در اين گونه موارد نيز قطعا بايد با حسن نيت و درك مسايل آن شخص، مشكلات خود را براي قبول درخواست او اگرچه تكراري باشد را دوباره مطرح كنيم.
در نهايت ميتوان گفت:
اگر عادت داشته باشيد كه معمولا به دعوتهاي مختلف ديگران پاسخ مثبت دهيد، نه گفتن كار سادهاي نيست. اما واقعيت اين است كه يادگيري انجام صحيح اين كار، بهترين راه براي كاهش استرس ناشي از يك برنامه شلوغ و دردسرساز است.
به عبارتي، واي به حال شما اگر برايتان نه گفتن به خودتان، سادهتر و راحتتر از نه گفتن به ديگران باشد. به اين ترتيب گويا، توجه به خود را خودخواهي ميپنداريد و تنها براي ديگران حق و حقوقي قايل هستيد.
آيا نمي شود اين همه نگران ديگران نباشيم، نگران بچهها، نگران پول، نگران ازدستدادن شغل، نگران دلخوري پدر و مادر و يا درنهايت، نگران رد پيشنهادها و درخواستهاي ديگران...آيا نميشود در برابر اين همه نگرانيها قدري هم نگران خودمان باشيم. نگران دردها و رنجها و خواستههايي كه برروي هم انباشته شدهاند و تنها با توجه به خودمان قابل تسكين و تخفيف هستند.
به واقع اگر به درستي- نه فقط در سطح ذهنمان- بپذيريم كه دنيا همچون اتاق پرو براي ما نيست كه باري به هرجهت و با آزمون و خطا آن را بگذرانيم بلكه رقمزننده زندگي وتنها شانس ما براي زندگي بهتر است؛ آن وقت، قبول ميكنيم كه لحظه لحظه عمرمان ارزش برنامه ريزي و استفاده رضايتبخش دارد.
قطعا در اين برنامه ريزي، ارتباط با ديگران نقش بسيار مهمي ايفا ميكند. شايد در نگاه اول، همه زندگي همين ارتباطات و مناسبات فردي و اجتماعي باشد اما به چه قيمتي بايد آن را حفظ كرد؟ رضايت، شور و شوق و آرامش درون شما در اين ميان، چه جايگاهي دارند.
به واقع اگر شما براي خودتان ارزش قايل نباشيد و به تعادل و آرامش رواني و دروني لازم نرسيده باشيد، آيا چيزي در توان داريد كه به ديگران ببخشيد؟ پس بياييد خودمان و ديگران را گول نزنيم و به ياد داشته باشيم كه وقتي خودمان را در انتهاي فهرست اولويتها قرارميدهيم، در واقع نه تنها خودمان، بلكه ديگران را نيز فريب دادهايم. و اين نكته قابل تاكيد است كه فراموش نكنيم ما درباره تنها فرصتي كه در اين جهان داريم، يعني تنها فرصت يك زندگي و عمري مشخص و محدود، صحبت ميكنيم.
منبع: همشهريآنلاين
اما چرا لازم است برخي اوقات، نه بگوييم؟
واقعيت اين است كه اگر شما نتوانيد به وظايف اصلي خود بپردازيد، مشكلات جدي براي شما پيش خواهد آمد. بنابراين، به هرحال لازم است توجه كنيد كه شما براي قرارگذاشتن با ديگران، فرصتهاي مطمئني را در اختيار داشته باشيد.
نه گفتن ميتواند براي شما خوب باشد.
وقتي شما "نه" ميگوييد، قادر خواهيد بود وقت باكيفيتتري را براي مواردي بگذاريد كه قبلا آنها را پذيرفتهايد.
نه گفتن به شما اجازه ميدهد تجربههاي جديد داشته باشيد.
نه گفتن به شما امكان شناسايي توانايي هاي ديگران را ميدهد.
به عبارت ديگر، اگرچه ديگران ممكن است مانند شما نتوانند به خوبي از عهده حل مسايل برآيند، اما اين درس ارزشمندياست براي شما كه در ضمن بدستآوردن ثروت وقت آزاد، به ديگران هم اجازه دهيد در پيشبرد مسايل كمك كنند.
بله گفتن هميشه بهترين جواب نيست.
اما، چه موقع نه ميگوييم
خودتان را پيدا كنيد.
وقتي به مواردي نه ميگوييد باعث ميشود وظايف جاريتان و به طور كلي اولويتهايتان را قبل از پذيرش هرتعهد و قرار جديدي بررسي كنيد و ببينيد آيا اين تعهدات جديد واقعا برايتان مهم است. اگر آن موردي است كه شما احساس قوي خوبي نسبت به انجامش داريد؛ آن را با تمام وجود بپذيريد.
بخش استرسزاي هربله را درنظربگيريد.
اگر يك فعاليتي ميتواند ساير منابع استرس در زندگي شما را ازبين ببرد يا به آنها پايان بخشد، بخصوص براي يك زمان طولاني؛ به آن توجه جدي كنيد.
بيمورد احساس گناه نكنيد.
آيا شما خودتان را ملزم كرده ايد كه حتما به آنها ملحق شويد و به خاطر احساس گناه يا انجام وظيفه، عقيده خود را تغييردادهايد. اين كار تنها شما را به سوي استرس بيشتر در زندگي، هدايت خواهد كرد.
وظايف جاريتان را حفظ كنيد.
حتي ممكن است نياز به استراحت داشته باشيد.
چه اشكالي دارد يك روز را بدون پذيرش هيچ درخواستي، تنها به خودتان اختصاص دهيد. قطعا فرصتهاي ديگري براي اين نوع ارتباطات خواهد بود.استراحت هم در جاي خود ميتواند يك برنامه جدي باشد كه به شما انرژي لازم را براي بهترانجامدادن برنامه هاي بعدي ميدهد.
اما اينكه چگونه نه بگوييم هم مهم است!
ساده گويي و بيپرده گويي را تمرين كنيد.
حتي تجربه به خوبي نشان ميدهد كه وقتي دلايل واقعي نپذيرفتن كاري را به سادگي بيان ميكنيم در واقع، طرف مقابل نيز ميپذيرد كه شما امكان انجام آن كار را نداشتهايد و هيچ بغض و غرضي در كار نيست.
بدون تندي و به آرامي ديگران را مايوس كنيد.
ما بايد تلاش كنيم در كمال احترام به ديگران، حق خودمان را براي قبول يا رد خواست آنها به رسميت بشناسيم. بنابراين رفتار ما بايد نشانگر اين نحوه تفكر و نگاه باشد.قطعا هرنوع برخورد تند و سريع و از سربيحوصلگي ميتواند ديگري را بيازارد.
اما اگر مشكلات و دلايل ما با حسن نيت و به آرامي بيان شود؛ طرف مقابل فرصتي مييابد كه آن شرايط را به درستي درك كند و بدون هرنوع پيشداوري و دلخوري و بدون اينكه خدشهاي به مناسبات دوستانه شما وارد آيد، راه ديگري را براي حل مسئله خود برگزيند.
گاهي ممكن است فردي به دلايل مختلفي- كه خود شما نيز به دليل توضيح مناسب ندادن در مورد مشكلاتتان نقش مهمي در آن داريد- در چند نوبت درخواست خود را تكرار كند.در اين گونه موارد نيز قطعا بايد با حسن نيت و درك مسايل آن شخص، مشكلات خود را براي قبول درخواست او اگرچه تكراري باشد را دوباره مطرح كنيم.
در نهايت ميتوان گفت:
اگر عادت داشته باشيد كه معمولا به دعوتهاي مختلف ديگران پاسخ مثبت دهيد، نه گفتن كار سادهاي نيست. اما واقعيت اين است كه يادگيري انجام صحيح اين كار، بهترين راه براي كاهش استرس ناشي از يك برنامه شلوغ و دردسرساز است.
به عبارتي، واي به حال شما اگر برايتان نه گفتن به خودتان، سادهتر و راحتتر از نه گفتن به ديگران باشد. به اين ترتيب گويا، توجه به خود را خودخواهي ميپنداريد و تنها براي ديگران حق و حقوقي قايل هستيد.
آيا نمي شود اين همه نگران ديگران نباشيم، نگران بچهها، نگران پول، نگران ازدستدادن شغل، نگران دلخوري پدر و مادر و يا درنهايت، نگران رد پيشنهادها و درخواستهاي ديگران...آيا نميشود در برابر اين همه نگرانيها قدري هم نگران خودمان باشيم. نگران دردها و رنجها و خواستههايي كه برروي هم انباشته شدهاند و تنها با توجه به خودمان قابل تسكين و تخفيف هستند.
به واقع اگر به درستي- نه فقط در سطح ذهنمان- بپذيريم كه دنيا همچون اتاق پرو براي ما نيست كه باري به هرجهت و با آزمون و خطا آن را بگذرانيم بلكه رقمزننده زندگي وتنها شانس ما براي زندگي بهتر است؛ آن وقت، قبول ميكنيم كه لحظه لحظه عمرمان ارزش برنامه ريزي و استفاده رضايتبخش دارد.
قطعا در اين برنامه ريزي، ارتباط با ديگران نقش بسيار مهمي ايفا ميكند. شايد در نگاه اول، همه زندگي همين ارتباطات و مناسبات فردي و اجتماعي باشد اما به چه قيمتي بايد آن را حفظ كرد؟ رضايت، شور و شوق و آرامش درون شما در اين ميان، چه جايگاهي دارند.
به واقع اگر شما براي خودتان ارزش قايل نباشيد و به تعادل و آرامش رواني و دروني لازم نرسيده باشيد، آيا چيزي در توان داريد كه به ديگران ببخشيد؟ پس بياييد خودمان و ديگران را گول نزنيم و به ياد داشته باشيم كه وقتي خودمان را در انتهاي فهرست اولويتها قرارميدهيم، در واقع نه تنها خودمان، بلكه ديگران را نيز فريب دادهايم. و اين نكته قابل تاكيد است كه فراموش نكنيم ما درباره تنها فرصتي كه در اين جهان داريم، يعني تنها فرصت يك زندگي و عمري مشخص و محدود، صحبت ميكنيم.
منبع: همشهريآنلاين