با صحيفه سجاديه«زبور آل محمد» آشنا شويم
دوران كودكي را در مدينه سپري كرد، و مدّت دو سال از امامت جدّش، اميرمؤمنان عليهالسلام و ده سال از امامت عمويش، امام حسن مجتبي عليهالسلام و ده سال از امامت پدر بزرگوارش، امام حسين عليهالسلام را درك نمود.(1) در محرّم سال 61 هجري قمري در جريان قيام امام حسين عليهالسلام ، در سرزمين كربلا حضور داشت و پس از آن فاجعه دردناك به امامت رسيد و با توجّه به وضعيّت زمان و اختناق حاكم در آن دوران، اقدام به يك سلسله برنامههاي ارشادي و فرهنگي و مبارزات غيرمستقيم نمود، بدون آنكه حساسيّت حكومتها را برانگيزد و فعاليتهايي انجام داد كه مهمترين آنها عبارتند از: 1. زنده نگه داشتن ياد و خاطره عاشورا و رساندن پيام آن به مردم آن زمان؛ 2. پند و ارشاد امّت؛ 3. تبيين معارف از طريق دعا و مناجات. * كتابهاي منسوب به امام سجاد عليهالسلام دوران امام سجاد عليهالسلام ، با توجه به برنامههاي پيش گفته حضرت، طليعه درخشش فرهنگ تشيع شمرده ميشود و حديث و دعا رونقي ديگر مييابد. در اين دوره، آثار مكتوب بر جاي مانده از امام سجاد عليهالسلام بسيار است. در شمارش نوشتههاي بهجا مانده از اين امام هُمام به كتبي بر ميخوريم كه برخي از آنها از اين قرار است:
1. صحيفه سجاديّه؛ (كه مقاله حاضر، در ادامه به معرّفي اين اثر ميپردازد.)
2. مناسك الحجّ: يكي ديگر از كتب آن حضرت است كه فرزندان آن حضرت اين كتاب را نقل كردهاند و در بغداد نيز به چاپ رسيده است.(2)
3. رساله حقوق: از ديگر آثار گرانسنگ آن حضرت كه جامع آداب سلوك فردي و اجتماعي است و محور شرح و بسط زيادي قرار گرفته است، رساله حقوق آن حضرت است.(3)
4. اَلْجامِعُ فِي الْفِقْهِ: عنوان يكي ديگر از آثار آن حضرت است كه ابوحمزه ثمالي نقل كرده است.4
5. صَحيفَةُ الزُّهْدِ: كتاب ديگري است كه توسط ابوحمزه ثمالي نقل شده است.(5)
6. كتاب ديگري كه توسط داود بن عيسي از آن حضرت نقل شده، كتاب حديثي است كه امام سجاد عليهالسلام آن را گردآوري نموده است.(6)
7. كتاب علي بن الحسين عليهالسلام : عنوان كتاب ديگري است كه در ضمن مصادر از آن ياد شده است.(7) آنچه در پيش رو داريد، قدمي است در معرّفي صحيفه سجاديه، بدان اميد كه جامعه ما، مخصوصا جوانان عزيز با اين كتاب آشنايي بيشتري پيدا كنند و از درياي معرفت آن، گوهرها به دست آورند، و دنيا و آخرت خويش را با انس گرفتن با آن براي هميشه آباد كنند. صحيفه سجّاديه را بشناسيم مدت سيزده قرن است كه كتاب صحيفه سجاديه مونس بزرگان زهاد و صالحان و مرجع و ملجأ مشاهير علما و مصنفان بوده و هست. براي آشنايي با اين گنج معنوي بحث را در چند بخش پي ميگيريم.
الف) سند صحيفه از نظر سندي:
5. «زوائد الفوائد» ابوالقاسم علي بن رضي الدين. 6. «البلد الامين» ابراهيم بن علي كفعمي (م.868) و.... از همه آنها گذشته، علامه مجلسي اول، به نقل آيت اللّه مرعشي نجفي، در بسياري از اجازات خود اشاره كرده كه او صحيفه را شفاها و بلاواسطه از حضرت حجة بن الحسن صاحب الزمان عليهالسلام نقل ميكند. مجلسي ميگويد: «در بين خواب و بيداري ديدم كه گويا در مسجد جامع عتيق اصفهان ايستادهام و حضرت مهدي عليهالسلام نيز ايستاده بود. من چند مسئله را كه برايم مشكل شده بود، از محضر آن حضرت پرسيدم، پس جواب آن را برايم بيان فرمود. آنگاه از كتابي كه به آن عمل كنم سؤال كردم و آن حضرت مرا به مولانا محمد التاج حواله داد و من [نزد او رفتم] و از او كتابي گرفتم، به نظرم آمد كه آن كتاب دعا بود، پس آن را بوسيدم و بر چشم نهادم، ولي وقتي به خويش آمدم [و از خواب بيدار شدم] آن كتاب را در دست خود نيافتم، پس تا صبح گريه كردم، فرداي آن روز به دنبال «محمد تاج» راه افتادم تا رسيدم به «دارالبطيخ»، مرد صالحي را كه آقا حسن نام و «تاجا» لقب داشت ديدم، به او سلام كردم، او مرا فرا خواند و به كتابخانه خود برد، اولين كتابي كه به دست من داد، همان كتابي بود كه در خواب ديده بودم، آنگاه شروع نمودم به گريه و گفتم همين كتاب مرا بس است. و از آنجا به نزد شيخ محمد مدرس رفتم و به مقابله آن نسخه با نسخهاي كه جدّ پدر محمد مدرس از روي نسخه شهيد نوشته بود، پرداختم. ديدم نسخهاي كه حضرت صاحب الزمان به من مرحمت فرموده بود، درست مطابق نسخه صحيفه شهيد ميباشد.(12)
ب) نامهاي صحيفه سجاديّه :
ج) شرحهاي صحيفه:
. شرح ميرزا محمد مشهدي جمال الدين طوسي صاحب دقائق التنزيل.
3. شرح محمد علي بن محمد نصير چهاردهي رشتي (م 1334)، صاحب كتاب «شرح الوقت و القبلة».
4. شرح سيد افصح الدين محمد شيرازي.
5. شرح مولا تاج الدين مشهور به (تاجا).
6. شرح مفتي، مير محمد عباس جزائري (م 1306).
7. شرح مولي حبيب اللّه كاشاني.
8. شرح ابن مفتاح ابوالحسن عبداللّه بن ابي القاسم بن مفتاح الزيدي اليمني.
9. شرح مولي خليل قزويني.
10. شرح آقا هادي ابن مولا صالح مازندراني.
11. شرح مولا محمد طاهر بن حسين شيرازي.
12. شرح سيد محسن بن قاسم بن اسحاق صنعاني يمني زيدي از علماي قرن 13.
13. شرح سيد محسن بن احمد شامي حسني يمني زيدي (متوفاي 1251).
14. شرح سيد جمال الدين كوكباني يمني الاصل ساكن هند (م 1339).(18)
مستدركات صحيفه:
2. «صحيفه ثالثه»، گردآوري شده توسط مورّخ و رجالي معروف، ميرزا عبداللّه افندي، صاحب كتاب رياض العلماء.
3. «صحيفه رابعه»، تأليف محدث ميرزا حسين نوري طبرسي.
4. «صحيفه خامسه»، علامه محسن امين حسيني عاملي.
5. «صحيفه سادسه»، تأليف شيخ محمد باقر بن محمد حسن بيرجندي قائيني.
6. «صحيفه سابعه» كه توسط شيخ هادي بن عباس آل كاشف الغطاء نجفي، صاحب كتاب مستدرك نوشته شده است.
7. «صحيفه ثامنه»، تأليف حاج ميرزا علي حسيني مرعشي شهرستاني حائري.
8. «ملحقات صحيفه»، مؤلف آن شيخ محمد، معروف به تقي زيابادي قزويني ميباشد كه از شاگردان برجسته مرحوم شيخ بهايي بوده و ملحقات را در سال 1023 به پايان رسانده است.(19) جايگاه صحيفه نزد علما دعاهاي صحيفه علاوه بر حسن بلاغت و كمال فصاحت از علوم الهي و معارف يقيني برخوردار است كه عقلها در مقابل آن رام است و فحول علما در مقابل آن سر تسليم و خضوع فرود آوردهاند. اين حقيقت براي صاحبدلان حقيقتبين بانگاهي به صحيفه آشكار ميگردد؛ زيرا عبارات صحيفه خود بيانگر آن است كه فوق كلام مخلوق و پايينتر از كلام خالق است؛ لذا هم از دسترس اوهام جاعلان برتر و بالاتر است و هم علما و بزرگان سخت بدان توجّه و از آن ستايش كردهاند كه به نمونههايي اشاره ميشود:
1. ابن شهر آشوب (م588) در كتاب مناقب خود ميگويد: «وقتي در بصره نزد يكي از بلغاء از فصاحت صحيفه كامله سخن به ميان آمد، او گفت: من هم ميتوانم مانند آن را بر شما املاء و بيان كنم. آنگاه قلم برداشت و سر به زير افكند [و هيچ جملهاي نتوانست به زبان آورد] و در همان حال سرافكندگي از دنيا رفت. » (20)
2. در سال 1353 ه••. ق مرحوم آيت اللّه العظمي مرعشي نجفي رحمهالله نسخهاي از صحيفه سجاديه را براي طنطاوي، دانشمند اهل سنت و مؤلف تفسير طنطاوي (مفتي اسكندريه) به «قاهره» فرستاد. وي پس از دريافت و تشكر از چنان هديهاي گرانبها و ستايش فراوان در پاسخ نوشت: «اين از بدبختي ماست كه تاكنون بر اين اثر گرانبهاي جاويد كه از مواريث نبوّت است، دست نيافته بوديم، من هر چه در آن مينگرم آن را از گفتار مخلوق برتر و از خالق پايينتر مييابم. » (21) تعجب از اين مفسّر معاصر است كه لااقل به منابع اهل سنّت به دقّت توجّه نكرده؛ چرا كه امثال قندوزي قسمتهايي از صحيفه سجاديه را در كتابهاي خود نقل نمودهاند.(22)
3. از ميرزا هادي مشهدي ذاكر نقل شده كه ابن جوزي در «خصائص الائمه» چنين گفته است: «اگر اميرالمؤمنين علي عليهالسلام نبود، توحيد مسلمانان و عقايد ايشان كامل نميشد؛ زيرا آنچه پيغمبر اكرم بيان فرمود، اصول عقايد و فروع مهم دين بود، ولي دقائق عقائد را [همچون صفات ذات و فعل، و عينيّت صفات با ذات را [مسلمانان مديون و ريزه خوار خوان نعمت اميرالمؤمنين عليهالسلام و شاگردان او ميباشند...»، آنگاه درباره امام سجاد عليهالسلام ميگويد: «علي بن الحسين زين العابدين در املاء و انشاء و كيفيّت سخن گفتن و خطاب و عرض حاجت به پيشگاه الهي بر مسلمين حق تعليم دارد؛ زيرا اگر آن حضرت نبود، مسلمانان آيين سخن گفتن و عرض حوائج خود را به خداي متعال نميدانستند؛ لذا آن امام به مردم آموخت كه هنگام استغفار چگونه با خدا سخن بگويند و در موقع درخواست باران رحمت با چه زباني از خداوند نزول باران بخواهند، و زمان ترس از دشمن چگونه به خدا پناه برده، دفع شر دشمنان را بخواهند... » (23)
مروري بر دعاهاي صحيفه صحيفه :
سجاديه تنها شامل راز و نياز با خدا وبيان حاجت در پيشگاه وي نيست، بلكه دريايي بيكران از علوم و معارف اسلامي است كه طي آن مسائل عقيدتي، فرهنگي، اجتماعي، سياسي و پارهاي از قوانين طبيعي و احكام شرعي در قالب دعا مطرح و بيان شده است. در بخش ارتباط با خداوند طبق مقتضاي زمانهاي مختلف و احوال گوناگون دعاهايي بيان شده است، برخي دعاهاي آن سالي يكبار، همچون دعاي عرفه و وداع ماه رمضان، و برخي هر ماه يكبار، مانند دعاي ديدن هلال، و برخي در هفته و برخي براي هر شبانه روز قرار داده شده است. صحيفه سجاديه مشتمل بر 54 دعا است كه فهرست عناوين آن بدين شرح است:
1. ستايش خداوند كه با كلمه «حمد» شروع و با كلمه «حميد» پايان مييابد.
2. درود بر محمد و خاندان او.
3. درود و صلوات بر فرشتگان نگه دارنده عرش و ساير فرشتگان مقرّب، همچون اسرافيل، ميكائيل، جبرئيل، روح، ملك الموت، منكر، نكير و ... .
4. درود و صلوات و درخواست رحمت براي پيروان و ايمان آورندگان به پيامبران.
5. دعاي حضرت براي خود و دوستانش.
6. دعا هنگام صبح و شام.
7. دعا هنگامي كه پيشامدها و حوادث مهمّي پيش آيد و نيز به هنگام غم و اندوه.
8. پناه بردن به خداوند از ناپسنديها، بدي اخلاق و كردارهاي زشت و نكوهيده.
9. در اشتياق به درخواست آمرزش از خداوند.
10. پناه بردن به درگاه خداوند.
11. درخواست عاقبت به خيري.
12. اقرار به گناه و درخواست توبه و بازگشت.
13. درخواست حوائج از خداوند.
14. هنگامي كه انسان ستمي ميبيند و يا از ستمكاران كار ناخوشايندي ميبيند.
15. هنگام بيماري، اندوه و گرفتاري.
16. درخواست عفو از گناهان و عيبها.
17. درخواست دفع شر شيطان و پناه بردن به خداوند از دشمني و مكر او.
18. دعا پس از رفع خطر و برآورده شدن سريع حاجت.
19. درخواست باران هنگام خشكسالي.
20. درخواست مكارم اخلاق و كردارهاي پسنديده از خداوند.
21. دعا هنگام حزن و اندوه. 22
. دعا هنگام رنج و سختي و دشوار شدن كارها.
23. دعا هنگام درخواست تندرستي و سپاس بر آن.
24. دعا براي پدر و مادر.
25. دعا درباره فرزندان.
26. همسايگان و دوستان.
27. دعا براي رزمندگان و مرزداران كشور اسلامي.
28. هنگام پناه بردن به خدا.
29. دعا هنگام تنگدستي.
30.كمك خواستن بر پرداخت قرض.
31. توبه و بازگشت به خدا.
32. دعا بعد از نماز شب.
33. درخواست خير و نيكي.
34. دعا هنگام گرفتاري به بلا و يا هنگامي كه مبتلا به گناهي را ميبيند.
35. خشنودي از خداوند هنگام ديدن دنيا داران.
36.دعا هنگامي كه انسان به ابرها مينگرد و رعد و برق آسمان را مشاهده ميكند.
37. اعتراف به ناتواني از اداي شكر الهي.
38. دعاي عذر خواهي از كوتاهي در اداي حقوق بندگان.
39. درخواست عفو و رحمت الهي.
40. دعا هنگام مرگ ديگران و ياد مرگ.
41. درخواست پرده پوشي و نگه داري از گناه.
42. هنگام ختم قرآن.
43. هنگام ديدن هلال ماه.
44. دعاي اول رمضان.
45. دعاي وداع ماه رمضان.
46. دعاي روز عيد فطر و جمعه
. 47. دعاي روز عرفه (نهم ذي حجّه).
48. دعاي روز جمعه و روز عيد قربان.
49. دعا براي دفع مكر و شرّ شيطان.
50. ترس عاقلان از خدا.
51. تضرّع و زاري در پيشگاه الهي.
52. اصرار به درخواست از خداي متعال.
53. در مقام كوچكي در پيشگاه الهي.
54. دعا براي دور شدن اندوهها.
اشاره شد كه صحيفه تنها شامل راز و نياز... نيست، بلكه ابعاد سياسي، اجتماعي و فرهنگي و عقيدتي نيز دارد. حضرت در ضمن دعاها، مباحث سياسي بويژه مسئله «امامت» و رهبري جامعه اسلامي را مطرح كرده كه به نمونههايي از آن اشاره ميشود: 1. امام سجاد عليهالسلام در دعاي بيستم (دعاي مكارم الاخلاق) چنين ميگويد: «خدايا! بر محمد و آل او درود بفرست و مرا بر آنكه بر من ستم روا دارد، دستي (نيرويي) و بر آنكه با من ستيزه جويد، زباني [و برهاني] و بر كسي كه با من دشمني و عناد ورزد، پيروزي عطا كن، و در برابر آن كس كه نسبت به من، به حيله گري و بد انديشي بپردازد راه و تدبير و در برابر كسي كه بر من آزار رساند، نيرو عنايت كن و در برابر عيب جوياني كه بر من عيب جويي و ناسزا گويي ميكنند، توان تكذيب [و ردّ سخنان آنها] و در برابر خطر تهديد دشمنان، به من امنيّت عطا فرما...»24 در واقع، اين بخش از دعا شكوائيهاي است از حضرت در برابر زورگوييهاي حكومت و كارگزاران عبدالملك؛ نظير «هشام بن اسماعيل مخزومي» حاكم مدينه، و از اين جهت بار سياسي دارد. 2. در دعاي چهل و هشتم كه مربوط به عيد قربان و روز جمعه است، چنين ميخوانيم: «خدايا! اين مقام [خلافت و رهبري امّت كه اقامه نماز جمعه و عيد و ايراد خطبه از شئون آن است ] مخصوص جانشينان و برگزيدگان تو، و اين پايگاهها، از آن امناي تو است، كه آنان را در رتبه بالايي قرار دادهاي، ولي ستمگران [همچون خلفاي اموي] آن را به زور، غصب و تصاحب كردهاند... تا آنجا كه برگزيدگان و خلفاي تو مغلوب و مقهور [و مجبور به سكوت] گشتهاند، در حالي كه ميبينند احكام تو تغيير يافته، كتاب تو از صحنه عمل دور افتاده، فرائض و واجبات دستخوش تحريف گشته، و سنّت (و راه و رسم) پيامبرت متروك گشته است. خدايا! دشمنان بندگان برگزيدهات از اولين و آخرين و همچنين اتباع و پيروانشان و همه كساني را كه به كارهاي آنان راضي هستند، لعنت كن و از رحمت خود دور ساز... .»25 در اين دعا امام سجاد عليهالسلام با صراحت از مسئله امامت و رهبري امّت كه اختصاص به اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام دارد و غصب شدن آن توسط ستمگران ياد ميكند و بدين ترتيب، مشروعيّت حكومت بني اميّه و حتي خلفاي اوّل را نفي ميكند. 3. در دعاي عرفه (دعاي چهل و هفتم) چنين ميگويد:« پروردگارا! درود فرست به پاكترين افراد خاندان پيامبر كه آنان را براي رهبري امّت و اجراي اوامر خود برگزيدهاي و آنان را خزانه داران علمت، نگهبانان دينت، جانشينان خود در زمين، و حجّتهاي خويش بر بندگانت قرار دادهاي، و به خواست خود، آنان را از هر گونه پليدي يكباره پاك كردهاي و آنان را وسيله ارتباط با خود و راه بهشت خويش قرار دادهاي... خدايا! تو در هر زمان دين خود را به وسيله امامي تأييد فرمودهاي كه او را براي بندگانت رهبر و پرچمدار، و در جهان گيتي مشعل هدايت قرار دادهاي، پس از آنكه او را با ارتباط غيبي، با خود مرتبط ساختهاي و او را وسيله خشنودي خود قرار دادهاي و پيروي از او را واجب كردهاي، و از نافرماني او بيم دادهاي، و به اطاعت از اوامر و پذيرش نهي او دستور دادهاي، و مقرّر داشتهاي كه هيچ كس از او سبقت نگيرد، و هيچ كس از پيروي او واپس نماند [و سرپيچي ننمايد]...26.» حضرت در اين دعا با بيان نقش و موقعيّت ويژه رهبران الهي و امامان از خاندان نبوّت و امتيازهاي آنان با دقّت تمام مشروعيّت حكومت زمامداران وقت را نشانه رفته و نشان داده است كه مشروعيت حكومت با انتخاب الهي به دست ميآيد، نه از طريق زور و قدرت و نه حتّي از راه جمع آوري آراي مردم. حسن ختام كلام را گوشههايي از دعاي آن حضرت براي مرزداران و هشدارهايي كه بيان ميفرمايد، قرار ميدهيم: 4. در دعاي بيست و هفتم چنين آمده: «خدايا! بر محمد و آلش درود [و رحمت [فرست و مرزهاي مسلمانان را به عزّت خويش نفوذ ناپذير گردان و مرزداران را با قدرت خويش تقويت فرما و عطاياي آنها را از [خزانه [توانگري خود سرشار ساز. بارالها! بر محمد و آل محمد درود فرست و عدّه [مرزداران] را افزون نموده، اسلحه آنها را برّان، حوزههاي آنان را حراست نماي و نقاط حساس جبهههاي آنان را محكم كن و در بين آنها الفت [و همكاري] قرار ده و كارشان رابه خوبي روبه راه كن... و مشكلاتشان را با نصرت خويش حل نموده، با پايداري و صبر تقويتشان كن، و چاره جوييهاي دقيق [به ايشان براي مقابله با دشمن] بياموز... و هنگام برخورد با دشمن فكر دنياي فريبنده را از يادشان ببر و انديشه ثروت اندوزي و جمع مال را از دلهاي آنها بزداي... و با عشق به آخرت و بهشت دمسازشان كن... .27»
پی نوشت :
10. ر.ك: سليمان بن ابراهيم قندوزي، ينابيع المودة، (نجف، مكتبة الحيدرية، 1384 ه••. 1965 م) ج1 ـ 2، ص599. 11. مقدمه آيت اللّه مرعشي بر صحيفه سجّاديه، (همان)، ص8 ـ 9، مقدّمه. 12. همان، ص27 ـ 29 مقدّمه، با تلخيص و تغيير. 13. الذريعه، همان، ج15، ص18 ـ 19. 14. ينابيع المودة (همان)، ص599. 15. مقدمه آيت اللّه مرعشي نجفي بر صحيفه، (همان)، ص46 مقدمه. 16. الذريعه، (همان)، ج3، ص 345 ـ 359. 17. مانند ترجمه الهي قمشهاي، فيض الاسلام، ابوالحسن شعراني، محمد آيتي، و ترجمه سيد احمد فهري و حسين انصاريان و ... . 18. همان، ص345 ـ 359 و ر.ك: مقدمه آيت اللّه مرعشي نجفي، (همان)، ص33 ـ 35 مقدمه. 19. همان، ص41 ـ 43. 1. محمد بن يعقوب كليني، اصول كافي، (تهران، مكتبة الصدوق)، 1381 ه••. ق، ج1، ص467، و شيخ مفيد، الارشاد، (قم، مكتبة بصيرتي)، ص256. 2. سيد محمد رضا حسيني جلالي، تدوين السنه الشريفه، (مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1418ق، ص151). 20. همان، ص13 مقدمه. 21. همان، ص37 مقدمه، و ر.ك: مهدي پيشوايي، سيره پيشوايان، (قم، مؤسسه امام صادق عليهالسلام )، ص270 ـ 271. 22. ينابيع المودة، (همان)، ص599 ـ 630. 23. مقدمه آيت اللّه مرعشي بر صحيفه، (همان)، ص43 ـ 45. 24. صحيفه سجاديه، (همان)، ص102 ـ 103. 25. همان، ص281 ـ 282. 26. همان، ص254 ـ 256. 27. همان، ص40 ـ 41، دعاي 41. 3. علي بن شعبه، تحف العقول، (بيروت، مؤسسة الاعلمي، 1394ق)، ص255. 4. ابوالعباس نجاشي، رجال النجاشي، (قم، مكتبة الداوري)، ص116. 5. الكافي، (دارالكتب الاسلاميّه، 1366)، ج8، ص17. 6. رجال النجاشي، همان، ص157. 7. همان،ص 115 ـ 116. 8. آقا بزرگ تهراني، الذريعه الي تصانيف الشيعه، (تهران، المكتبة الاسلاميّه)، ج15، ص18 ـ 19. 9. صحيفه سجاديه، ترجمه سيد صدرالدين بلاغي، با مقدمهاي از آيت اللّه مرعشي نجفي، (تهران، دارالكتب الاسلاميه)، ص9 مقدّمه.