نویسنده:جاستین ریموندو
با توجه به اظهارات اخیر نومحافظه كاران آمریكا در حمایت از جنایات رژیم صهیونیستی باید پرسید به راستی چرا دولتمردان آمریكا در اجرای سیاستهای این نودیوانگان تا این حد جدّی هستند؟ اخیراً برخی از این نومحافظهكاران با تایید سخنان پوچ و واهی مقامات رژیم صهیونیستی مبنی بر همكاری سوریه و ایران در عملیات حزب ا... لبنان، بار دیگر به تبلیغ سیاستهای جنگ طلبانه خود پرداختهاند.
به خوبی واضح است كه عملیات حزب ا... لبنان نه با تحریك ایران و سوریه، بلكه به دلیل اقدامات تجاوزانه رژیم صهیونیستی صورت گرفته است.
حمله رژیم صهیونیستی به لبنان نیز با حمایت قاطعانه حزب جنگ آمریكا صورت گرفته است. آمریكا سالهاست كه كوركورانه و بدون چون و چرا از رژیم صهیونیستی و جنایاتهای آن حمایت میكند. در واقع كافی است رژیم صهیونیستی كوچكترین درخواستی از مقامات آمریكا داشته باشد، تا آنها بیچون و چرا اوامر را اطاعت كنند و به هر ساز اسراییل برقصند.
آنچه امروز رژیم صهیونیستی از آمریكا میخواهد، توقع و درخواستی است كه سالیان سال آن را طلب كردهاست: استفاده از قدرت، پول، ارتش و جان مردم آمریكا برای دستیابی به اهداف و سیاستهای اشغالگرانه عمده ترین سیاست بلند مدت رژیم صهیونیستی می باشد.
بیش از 25 هزار آمریكایی در لبنان زندگی میكنند و جان این افراد به دلیل حملات اسراییل به لبنان در خطر است. اما قطعاً رژیم صهیونیستی در محاسبات خود پیش از حمله نظامی به لبنان تنها چیزی را كه مورد بررسی قرار نداده است، حضور این تعداد آمریكایی در این كشور میباشد. جان مردم آمریكا نیز مانند مردم لبنان و فلسطین برای اسراییل هیچ اهمیتی ندارد. اسراییلیها اول به اسراییل اهمیت میدهند و مرگ 25 هزار توریست و یا ساكنان آمریكایی لبنان در آتش جنگ افروزیهای رژیم صهیونیستی هیچ اهمیتی برای سیاستگذارانتل آویو نداد. تا زمانی كه لابی صهیونیسم و آمریكا پابرجاست، مردم این كشور باید به هر نوع مذاكراتی تن دهند.
اسراییل هم اكنون تحت عنوان بهانهای پوچ و واهی، سوریه و ایران را هدف سیاستهای جنگ طلبانه خود قرار داده است و لابی صهیونیسم در واشنگتن و رسانههای اجیر شده آمریكایی از جنگ افروزیهای اسراییل علیه این دو كشور حمایت میكنند.
شبكه خبری MSNBC با اطمینان كامل ادعا میكند كه ایران عامل اصلی پیدایش حزب ا... لبنان است. در حالی كه هر تحلیلگر آگاهی به چنین ادعایی خواهد خندید.
حزب ا... فقط بر اثر تجاوزات رژیم صهیونیستی به لبنان پا به عرصه ظهور نهاد و هدف این جنبش مقابله با اشغالگریهای اسراییل و دفاع از لبنان بود. این گروه موفق شد با مقاومتهای بیپایان خود، رژیم صهیونیستی را از لبنان عقب براند و با ارائه خدمات فراوان اجتماعی به دولت و مجلس این كشور راه یافت. حزب ا... لبنان نماد كاملی از جنبش ضد صهیونیسم عرب است.
در واقع حمایت آمریكا از رژیم صهیونیستی به لبنان و متهم كردن ایران و سوریه در راستای اجرای سیاسی صورت میگیرد كه دولت آمریكا از آن به عنوان تغییر رژیم یاد میكند.
طبق این سیاست، آمریكا با تمام دولتهای مخالف خود مقابله میكند و آنها را بر كنار میكند. حمله به لبنان و اتهام به ایران و سوریه بهانهای است برای مقابله آمریكا با این سه كشور كه هرگز تسلیم سیاستهای مستبدانه آمریكا و رژیم صهیونیستی نشدهاند.
رژیم صهیونیستی با بهانه این كه حزب ا... لبنان با ربودن سربازان اسراییلی، اعلان جنگ داده است، قصد نابودی حزب ا... را دارد.
اما سوال مهم این است كه آیا رژیم صهیونیستی به تنهایی و بدون دخالت نظامی آمریكا قادر است با حزب ا... مقابله كند و آن را شكست دهد؟ قطعاً ÷اسخ این سوال منفی است. با توجه به تجربه جنگ پیشین اسراییل با لبنان میتوان فهمید كه رژیم صهیونیستی به تنهایی قادر به شكست حزب ا... نیست. در جنگ قبلی نیز به محض خروج نیروهای آمریكایی از لبنان، رژیم صهیونیستی شكست خورد. به نظر میرسد نومحافظهكاران این بار قصد عقب نشینی ندارند و می خواهند تا خود بیروت و حتا دمشق پیشروی كنند.
در واقع رژیم صهیونیستی قصد دارد آمریكا را وارد جنگی دیگر كند و نومحافظهكاران به جای پرسیدن این سوال كه آیا دخالت آنها در این جنگ ضرورت دارد یا خیر، مانند همیشه كوركورانه از اسراییل اطاعت خواهند كرد و از مقامات رژیم صهیونیستی خواهند پرسید تا كجا باید پیش بروند.
در آخر نیز مداخله نظامی آمریكا، سازمان ملل و ناتو آنچه را كه رژیم صهیونیستی به تنهایی قادر به انجام آن نیست، در اختیار مقامات جنایتكار این رژیم خواهد گذاشت. هم اكنون مقامات آمریكا نه بر سر لزوم حمایت از رژیم صهیونیستی بلكه درباره چگونگی این حمایت اختلاف دارند. دموكرات ها معتقدند این حمایت باید با اتخاذ سیاست های چند جانبه صورت بگیرد و جمهوریخواهان با خودخواهی و استبدادی كه یاد آور سیاست های نیكسون است، ادعا می كنند برای حمایت از اسراییل نیازی به پاسخگویی و ارائه دلیل ندارند.
بارها ثابت شده است كه دخالتهای آمریكا در امور خاورمیانه، نه تنها باعث حل بحران شده بلكه آن تشدید كرده است. مداخله آمریكا در بحران كنونی خاورمیانه نیز تنها باعث گسترش این بحران در منطقه و جهان خواهد شد و تبعات آن منافع خود آمریكا را نیز به خطر خواهد انداخت.
اما منافع مردم آمریكا در تعیین سیاستهای خارجی دولت بوش هیچ جایگاه و اهمیتی ندارد و دلیل این امر به خوبی روشن است. همانگونه جان مرشیمر و استفان والت در مقاله مشهور خود درباره لابی صهیونیسم اظهار میدارند، پس از جنگ 1967 تمامی سیاستهای آمریكا در خاورمیانه بر مبنای اهداف رژیم صهیونیستی طراحی شده است و حمایت بیجانبه آمریكا از اسراییل و سیاست به اصطلاح گسترش دموكراسی در خاورمیانه، خشم و نفرت گسترده مسلمانان و جهان عرب از آمریكا را به دنبال داشته و نه تنها امنیت آمریكا، بلكه امنیت سراسر جهان را به مخاطره انداخته است. این مساله تاكنون در تاریخ آمریكا بیسابقه بوده است. چرا آمریكا باید برای تامین منافع اسراییل امنیت خود و بسیاری از متحدانش را به خطر اندازد؟
پاسخ این سوال روشن است. قدرت مطلق لابی صهیونیسم، دلیل اصلی چنین سیاستی میباشد.
هم اكنون لابی آمریكایی رژیم صهیونیستی، از رئیس جمهور گرفته تا رهبران هر دو حزب سیاسی آمریكا و رسانههای خود فروخته، خواهان حمایت بیچون و چرا دولت از اقدامات اسراییل برای نقض استقلال و تمامیت لبنان هستند.
منافع اصلی آمریكا در خاورمیانه در گرو احقاق دو هدف اصلی است: 1- به خطر نیافتادن اهداف و منافع اقتصادی آمریكا و به خصوص عدم افزایش قیمت نفت 2- خنثی كردن عملیاتهای تروریستی القاعده و بن لادن.
بررسی وقایع خاورمیانه به خوبی نشان میدهد كه هیچ یك از اهداف آمریكا در منطقه تحقق نیافته است. افزایش قیمت نفت و سوء استفاده بن لادن از بحران خاورمیانه، منافع آمریكا در منطقه را به چالش كشیده است.
شاید روزی فرا رسد كه دولت و كنگره آمریكا با در اولویت قرار دادن منافع مردم خود، از تحمیل زبانهای این چنینی به مردم آمریكا ممانعت كنند. اما امروزه این امر، رویایی بیش نیست وبه نظر میرسد مردم آمریكا هر لحظه درگیر جنگی دیگر شوند، جنگی كه دولت دست نشانده اسراییل در آمریكا و رییس جمهور این كشور كه عروسك خیمه شب بازی رژیم صهیونیستی است، آغازگر آن خواهند بود.
به خوبی واضح است كه عملیات حزب ا... لبنان نه با تحریك ایران و سوریه، بلكه به دلیل اقدامات تجاوزانه رژیم صهیونیستی صورت گرفته است.
حمله رژیم صهیونیستی به لبنان نیز با حمایت قاطعانه حزب جنگ آمریكا صورت گرفته است. آمریكا سالهاست كه كوركورانه و بدون چون و چرا از رژیم صهیونیستی و جنایاتهای آن حمایت میكند. در واقع كافی است رژیم صهیونیستی كوچكترین درخواستی از مقامات آمریكا داشته باشد، تا آنها بیچون و چرا اوامر را اطاعت كنند و به هر ساز اسراییل برقصند.
آنچه امروز رژیم صهیونیستی از آمریكا میخواهد، توقع و درخواستی است كه سالیان سال آن را طلب كردهاست: استفاده از قدرت، پول، ارتش و جان مردم آمریكا برای دستیابی به اهداف و سیاستهای اشغالگرانه عمده ترین سیاست بلند مدت رژیم صهیونیستی می باشد.
بیش از 25 هزار آمریكایی در لبنان زندگی میكنند و جان این افراد به دلیل حملات اسراییل به لبنان در خطر است. اما قطعاً رژیم صهیونیستی در محاسبات خود پیش از حمله نظامی به لبنان تنها چیزی را كه مورد بررسی قرار نداده است، حضور این تعداد آمریكایی در این كشور میباشد. جان مردم آمریكا نیز مانند مردم لبنان و فلسطین برای اسراییل هیچ اهمیتی ندارد. اسراییلیها اول به اسراییل اهمیت میدهند و مرگ 25 هزار توریست و یا ساكنان آمریكایی لبنان در آتش جنگ افروزیهای رژیم صهیونیستی هیچ اهمیتی برای سیاستگذارانتل آویو نداد. تا زمانی كه لابی صهیونیسم و آمریكا پابرجاست، مردم این كشور باید به هر نوع مذاكراتی تن دهند.
اسراییل هم اكنون تحت عنوان بهانهای پوچ و واهی، سوریه و ایران را هدف سیاستهای جنگ طلبانه خود قرار داده است و لابی صهیونیسم در واشنگتن و رسانههای اجیر شده آمریكایی از جنگ افروزیهای اسراییل علیه این دو كشور حمایت میكنند.
شبكه خبری MSNBC با اطمینان كامل ادعا میكند كه ایران عامل اصلی پیدایش حزب ا... لبنان است. در حالی كه هر تحلیلگر آگاهی به چنین ادعایی خواهد خندید.
حزب ا... فقط بر اثر تجاوزات رژیم صهیونیستی به لبنان پا به عرصه ظهور نهاد و هدف این جنبش مقابله با اشغالگریهای اسراییل و دفاع از لبنان بود. این گروه موفق شد با مقاومتهای بیپایان خود، رژیم صهیونیستی را از لبنان عقب براند و با ارائه خدمات فراوان اجتماعی به دولت و مجلس این كشور راه یافت. حزب ا... لبنان نماد كاملی از جنبش ضد صهیونیسم عرب است.
در واقع حمایت آمریكا از رژیم صهیونیستی به لبنان و متهم كردن ایران و سوریه در راستای اجرای سیاسی صورت میگیرد كه دولت آمریكا از آن به عنوان تغییر رژیم یاد میكند.
طبق این سیاست، آمریكا با تمام دولتهای مخالف خود مقابله میكند و آنها را بر كنار میكند. حمله به لبنان و اتهام به ایران و سوریه بهانهای است برای مقابله آمریكا با این سه كشور كه هرگز تسلیم سیاستهای مستبدانه آمریكا و رژیم صهیونیستی نشدهاند.
رژیم صهیونیستی با بهانه این كه حزب ا... لبنان با ربودن سربازان اسراییلی، اعلان جنگ داده است، قصد نابودی حزب ا... را دارد.
اما سوال مهم این است كه آیا رژیم صهیونیستی به تنهایی و بدون دخالت نظامی آمریكا قادر است با حزب ا... مقابله كند و آن را شكست دهد؟ قطعاً ÷اسخ این سوال منفی است. با توجه به تجربه جنگ پیشین اسراییل با لبنان میتوان فهمید كه رژیم صهیونیستی به تنهایی قادر به شكست حزب ا... نیست. در جنگ قبلی نیز به محض خروج نیروهای آمریكایی از لبنان، رژیم صهیونیستی شكست خورد. به نظر میرسد نومحافظهكاران این بار قصد عقب نشینی ندارند و می خواهند تا خود بیروت و حتا دمشق پیشروی كنند.
در واقع رژیم صهیونیستی قصد دارد آمریكا را وارد جنگی دیگر كند و نومحافظهكاران به جای پرسیدن این سوال كه آیا دخالت آنها در این جنگ ضرورت دارد یا خیر، مانند همیشه كوركورانه از اسراییل اطاعت خواهند كرد و از مقامات رژیم صهیونیستی خواهند پرسید تا كجا باید پیش بروند.
در آخر نیز مداخله نظامی آمریكا، سازمان ملل و ناتو آنچه را كه رژیم صهیونیستی به تنهایی قادر به انجام آن نیست، در اختیار مقامات جنایتكار این رژیم خواهد گذاشت. هم اكنون مقامات آمریكا نه بر سر لزوم حمایت از رژیم صهیونیستی بلكه درباره چگونگی این حمایت اختلاف دارند. دموكرات ها معتقدند این حمایت باید با اتخاذ سیاست های چند جانبه صورت بگیرد و جمهوریخواهان با خودخواهی و استبدادی كه یاد آور سیاست های نیكسون است، ادعا می كنند برای حمایت از اسراییل نیازی به پاسخگویی و ارائه دلیل ندارند.
بارها ثابت شده است كه دخالتهای آمریكا در امور خاورمیانه، نه تنها باعث حل بحران شده بلكه آن تشدید كرده است. مداخله آمریكا در بحران كنونی خاورمیانه نیز تنها باعث گسترش این بحران در منطقه و جهان خواهد شد و تبعات آن منافع خود آمریكا را نیز به خطر خواهد انداخت.
اما منافع مردم آمریكا در تعیین سیاستهای خارجی دولت بوش هیچ جایگاه و اهمیتی ندارد و دلیل این امر به خوبی روشن است. همانگونه جان مرشیمر و استفان والت در مقاله مشهور خود درباره لابی صهیونیسم اظهار میدارند، پس از جنگ 1967 تمامی سیاستهای آمریكا در خاورمیانه بر مبنای اهداف رژیم صهیونیستی طراحی شده است و حمایت بیجانبه آمریكا از اسراییل و سیاست به اصطلاح گسترش دموكراسی در خاورمیانه، خشم و نفرت گسترده مسلمانان و جهان عرب از آمریكا را به دنبال داشته و نه تنها امنیت آمریكا، بلكه امنیت سراسر جهان را به مخاطره انداخته است. این مساله تاكنون در تاریخ آمریكا بیسابقه بوده است. چرا آمریكا باید برای تامین منافع اسراییل امنیت خود و بسیاری از متحدانش را به خطر اندازد؟
پاسخ این سوال روشن است. قدرت مطلق لابی صهیونیسم، دلیل اصلی چنین سیاستی میباشد.
هم اكنون لابی آمریكایی رژیم صهیونیستی، از رئیس جمهور گرفته تا رهبران هر دو حزب سیاسی آمریكا و رسانههای خود فروخته، خواهان حمایت بیچون و چرا دولت از اقدامات اسراییل برای نقض استقلال و تمامیت لبنان هستند.
منافع اصلی آمریكا در خاورمیانه در گرو احقاق دو هدف اصلی است: 1- به خطر نیافتادن اهداف و منافع اقتصادی آمریكا و به خصوص عدم افزایش قیمت نفت 2- خنثی كردن عملیاتهای تروریستی القاعده و بن لادن.
بررسی وقایع خاورمیانه به خوبی نشان میدهد كه هیچ یك از اهداف آمریكا در منطقه تحقق نیافته است. افزایش قیمت نفت و سوء استفاده بن لادن از بحران خاورمیانه، منافع آمریكا در منطقه را به چالش كشیده است.
شاید روزی فرا رسد كه دولت و كنگره آمریكا با در اولویت قرار دادن منافع مردم خود، از تحمیل زبانهای این چنینی به مردم آمریكا ممانعت كنند. اما امروزه این امر، رویایی بیش نیست وبه نظر میرسد مردم آمریكا هر لحظه درگیر جنگی دیگر شوند، جنگی كه دولت دست نشانده اسراییل در آمریكا و رییس جمهور این كشور كه عروسك خیمه شب بازی رژیم صهیونیستی است، آغازگر آن خواهند بود.