یک روحانی با صفای خالصی بود که من گمان می کنم مهمترین حسن ایشان که مرحوم شهید دکتر بهشتی راهم به ایشان علاقمند کرده بود همین صداقت وصافی وصفای این مرد بود.
شهید قدوسی از همان دوران کودکی نبوغ و استعداد خویش را بروز میداد. وی تحصیلات ابتدایی و دوران اول متوسطه را در نهاوند گذراند و سپس از پدرش درخواست کرد که برای ادامه تحصیل او را به شهرستان دیگری بفرستد، چون در آن زمان در نهاوند امکان تحصیلی بیشتر نبود. سرانجام شهید قدوسی در سال 1321 به قم آمده، در حوزه علمیه مشغول فراگیری علوم اسلامی شد. در قم مشکلات فراوانی در ابتدای تحصیل به سراغ او آمد، ولی ایشان با مقاومت و صبر تمام مشکلات را از پیش پای خویش برداشت و مقدمات را به پایان رساند و وارد درس خارج شد.
آیت الله قدوسی در درس خارج آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ شرکت جست و در نهایت به اجتهاد نایل آمد. شهید قدوسی از همان آغاز طلبگی علاقه و ارتباط خاصی با صاحبان اخلاق و سالکان طریق داشت و به طی طریق سلوک همت گماشته بود. ایشان از افرادی بود که در درس فلسفه مرحوم علامه طباطبایی ـ ره ـ نیز شرکت میکرد و از آن بهرهمند میشد.
شهید قدوسی از ابتدا درباره مسائل سیاسی تأمل میکرد و بنابراین سیاست از سیر زندگی او بر کنار نبود.
زندگی سیاسی ایشان را به طور کلی میتوان در سه دوره مشخص خلاصه کرد:
1- از سالهای 30 و 31 تا سال 41 و 42 که این دوره مصادف با حرکت فدائیان اسلام و مبارزات ملت ایران به رهبری روحانی عالیقدر مرحوم آیت الله کاشانی میباشد، در این دوره آیت الله قدوسی از حرکتهای اسلامی حمایت میکردند و کوششهایی نیز در این زمینه داشتند.
2- دوره دوم از سال 41 تا پیروزی انقلاب اسلامی است، آن شهید بزرگوار در این دوره از شاگردان برجسته و پیشتاز امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ در امر مبارزه بودند. در این دوره آیت الله قدوسی به عنوان یک شاگرد مخلص امام خمینی ـ ره ـ به شیوههای مختلف به مبارزه پرداختند و امام خودش را در تمام صحنهها یاری دادند.
مبارزات پیگیر آیت الله قدوسی در این دوران سبب شد که مأموران ساواک ایشان را دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی کنند. شهید قدوسی در زندان مورد شکنجه و فشارهای سخت رژیم شاه قرار گرفت و بالاخره پس از مقاومت زیاد در زندان آزاد گردید. شهید قدوسی بعد از آزادی از زندان به همراه جمعی از همفکران خویش اقدام به تأسیس مدرسهای کردند تا به بصورت زیربنایی کارهای فرهنگی و سیاسی را دنبال نمایند.
دوره سوم زندگی سیاسی شهید قدوسی در حقیقت با پیروزی انقلاب اسلامی شروع شد. شهید قدوسی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در قم بودند تا اینکه امام خمینی ـ ره ـ ایشان را به عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی منصوب کردند. زمان شروع کار ایشان در دادستانی مصادف بود با فتنه و فساد و اوج فعالیت گروهکها که آیت الله قدوسی بطور قاطع در برابر فتنه این گروهکها ایستادند.
لازم به ذکر است که چند ماه پیش از شهادت آیت الله قدوسی، فرزند ایشان که دانشجوی یکی از دانشگاهها بود در جبهه جهاد و دفاع مقدس به شهادت رسید و پدر را داغدار ساخت و سرانجام نیز خود آن بزرگوار در روز چهاردهم شهریور سال 1360 شربت شهادت نوشید و به دیار عشق پرواز کرد.
امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ به مناسبت شهادت آیت الله قدوسی در پیامی فرمودند: انا لله و انا الیه راجعون ـ با کمال تأسف و تأثر حجت الاسلام شهید قدوسی به دوستان شهید خود پیوست. شهیدی عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود و اخیراً مجاهدت او در راه انقلاب بر همگان روشن است. اینجانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف میشناختم. شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات بسوی نور بر او ارزانی باد. راهی است که باید پیمود و سفریست که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقاء الله رسیدن و این همان است که اولیای معظم حق تعالی آرزوی آنرا میکردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب میکردند. گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی و خصوص شهدای اخیر ما که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق شتافتند و افتخار برای اسلام و ننگ و نفرت برای دشمنان دژخیم ملت شریف آفریدند.
اینجانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستگردی که در رأس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجام وظیفه بودند و بدین تحفه الهی نائل شدند را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و به قوای مسلح تبریک و تسلیت عرض میکنم و از خدای تعالی رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده محترمشان خواستارم.
ننگ و خسران بر کسانی که گمان میکنند با این شرارتها ملت شریف ایران را که برای اقامه عدل اسلامی قیام نمودند، از صحنه مبارزه با کفار خارج مینماید و تن به عار و ذلت ابرقدرتهای جنایتکار میدهند. این کوردلان شکست خورده نمیبینند که مادران و پدران و فرزندان و همسران این شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اینان افتخار مینمایند و چون کوهی در مقابل حوادث ایستادهاند. گویی اینان از شدت یأس به جنون کشیده شدهاند و چون خود را مطرود ملت مسلمان میبینند از ملت ایران انتقام میکشند.
روحش شاد و راهش جاودانه باد.
منبع:گلشن ابرار
فرازی از بیانات رهبر معظم انقلاب دروصف شهیدآیت الله قدوسی
شهیدآیت الله قدوسی در دوازدهم مردادماه سال 1306 شمسی در شهرستان نهاوند در یک خانواده روحانی تولید یافت. پدر وی مرحوم آیت الله احمد قدوسی از علمای معروف زمان خود محسوب میشد و به علم و تقوا شهرت داشت.شهید قدوسی از همان دوران کودکی نبوغ و استعداد خویش را بروز میداد. وی تحصیلات ابتدایی و دوران اول متوسطه را در نهاوند گذراند و سپس از پدرش درخواست کرد که برای ادامه تحصیل او را به شهرستان دیگری بفرستد، چون در آن زمان در نهاوند امکان تحصیلی بیشتر نبود. سرانجام شهید قدوسی در سال 1321 به قم آمده، در حوزه علمیه مشغول فراگیری علوم اسلامی شد. در قم مشکلات فراوانی در ابتدای تحصیل به سراغ او آمد، ولی ایشان با مقاومت و صبر تمام مشکلات را از پیش پای خویش برداشت و مقدمات را به پایان رساند و وارد درس خارج شد.
آیت الله قدوسی در درس خارج آیت الله العظمی بروجردی و امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ شرکت جست و در نهایت به اجتهاد نایل آمد. شهید قدوسی از همان آغاز طلبگی علاقه و ارتباط خاصی با صاحبان اخلاق و سالکان طریق داشت و به طی طریق سلوک همت گماشته بود. ایشان از افرادی بود که در درس فلسفه مرحوم علامه طباطبایی ـ ره ـ نیز شرکت میکرد و از آن بهرهمند میشد.
شهید قدوسی از ابتدا درباره مسائل سیاسی تأمل میکرد و بنابراین سیاست از سیر زندگی او بر کنار نبود.
زندگی سیاسی ایشان را به طور کلی میتوان در سه دوره مشخص خلاصه کرد:
1- از سالهای 30 و 31 تا سال 41 و 42 که این دوره مصادف با حرکت فدائیان اسلام و مبارزات ملت ایران به رهبری روحانی عالیقدر مرحوم آیت الله کاشانی میباشد، در این دوره آیت الله قدوسی از حرکتهای اسلامی حمایت میکردند و کوششهایی نیز در این زمینه داشتند.
2- دوره دوم از سال 41 تا پیروزی انقلاب اسلامی است، آن شهید بزرگوار در این دوره از شاگردان برجسته و پیشتاز امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ در امر مبارزه بودند. در این دوره آیت الله قدوسی به عنوان یک شاگرد مخلص امام خمینی ـ ره ـ به شیوههای مختلف به مبارزه پرداختند و امام خودش را در تمام صحنهها یاری دادند.
مبارزات پیگیر آیت الله قدوسی در این دوران سبب شد که مأموران ساواک ایشان را دستگیر و در زندان قزل قلعه زندانی کنند. شهید قدوسی در زندان مورد شکنجه و فشارهای سخت رژیم شاه قرار گرفت و بالاخره پس از مقاومت زیاد در زندان آزاد گردید. شهید قدوسی بعد از آزادی از زندان به همراه جمعی از همفکران خویش اقدام به تأسیس مدرسهای کردند تا به بصورت زیربنایی کارهای فرهنگی و سیاسی را دنبال نمایند.
دوره سوم زندگی سیاسی شهید قدوسی در حقیقت با پیروزی انقلاب اسلامی شروع شد. شهید قدوسی در زمان پیروزی انقلاب اسلامی در قم بودند تا اینکه امام خمینی ـ ره ـ ایشان را به عنوان دادستان کل انقلاب اسلامی منصوب کردند. زمان شروع کار ایشان در دادستانی مصادف بود با فتنه و فساد و اوج فعالیت گروهکها که آیت الله قدوسی بطور قاطع در برابر فتنه این گروهکها ایستادند.
لازم به ذکر است که چند ماه پیش از شهادت آیت الله قدوسی، فرزند ایشان که دانشجوی یکی از دانشگاهها بود در جبهه جهاد و دفاع مقدس به شهادت رسید و پدر را داغدار ساخت و سرانجام نیز خود آن بزرگوار در روز چهاردهم شهریور سال 1360 شربت شهادت نوشید و به دیار عشق پرواز کرد.
امام خمینی ـ قدس سره الشریف ـ به مناسبت شهادت آیت الله قدوسی در پیامی فرمودند: انا لله و انا الیه راجعون ـ با کمال تأسف و تأثر حجت الاسلام شهید قدوسی به دوستان شهید خود پیوست. شهیدی عزیز که سالیان دراز در خدمت اسلام بود و اخیراً مجاهدت او در راه انقلاب بر همگان روشن است. اینجانب سالیان طولانی از نزدیک با او سابقه داشتم و آن بزرگوار را به تقوا و حسن عمل و استقامت و مقاومت و تعهد در راه هدف میشناختم. شهادت بر او مبارک و وفود الی الله و خروج از ظلمات بسوی نور بر او ارزانی باد. راهی است که باید پیمود و سفریست که باید رفت. چه بهتر که در حال خدمت به اسلام و ملت شریف اسلامی شربت شهادت نوشیدن و با سرافرازی به لقاء الله رسیدن و این همان است که اولیای معظم حق تعالی آرزوی آنرا میکردند و از خدای بزرگ در مناجات خود طلب میکردند. گوارا باد شربت شهادت بر شهدای انقلاب اسلامی و خصوص شهدای اخیر ما که با دست جنایتکار منفورترین عناصر پلید به جوار رحمت حق شتافتند و افتخار برای اسلام و ننگ و نفرت برای دشمنان دژخیم ملت شریف آفریدند.
اینجانب شهادت دادستان کل انقلاب و سرهنگ وحید دستگردی که در رأس شهربانی و قوای انتظامی در حال انجام وظیفه بودند و بدین تحفه الهی نائل شدند را به ملت ایران و به حوزه علمیه قم و به قوای مسلح تبریک و تسلیت عرض میکنم و از خدای تعالی رحمت برای آنان و صبر و شکیبایی برای خانواده محترمشان خواستارم.
ننگ و خسران بر کسانی که گمان میکنند با این شرارتها ملت شریف ایران را که برای اقامه عدل اسلامی قیام نمودند، از صحنه مبارزه با کفار خارج مینماید و تن به عار و ذلت ابرقدرتهای جنایتکار میدهند. این کوردلان شکست خورده نمیبینند که مادران و پدران و فرزندان و همسران این شهدا چون قهرمانان صدر اسلام به شهادت اینان افتخار مینمایند و چون کوهی در مقابل حوادث ایستادهاند. گویی اینان از شدت یأس به جنون کشیده شدهاند و چون خود را مطرود ملت مسلمان میبینند از ملت ایران انتقام میکشند.
روحش شاد و راهش جاودانه باد.
منبع:گلشن ابرار