کارتون های دوران کودکی - پسر شجاع

بچه كه بوديم، خيلي چيزها برايمان مهم نبود. به خيلي چيزها توجه نمي‌كرديم و فقط لذتش را مي‌برديم. ساده‌ترين چيزها مي‌توانست تمام زندگي‌مان شود. تمام دنيايمان. ممكن بود همراه با پسر شجاع با خانم كوچولو قهر كنيم و يا همراه با خرس مهربان، حال شيپورچي را بگيريم. اصلا هم برايمان عجيب نبود كه خودمان را در آن دنياي رنگي با خطوط ساده و نقاشي تصور كنيم.
سه‌شنبه، 16 مهر 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
کارتون های دوران کودکی - پسر شجاع
پسر شجاع
کارتون های دوران کودکی - پسر شجاع

نويسنده: احسان بيكايي
بچه كه بوديم، خيلي چيزها برايمان مهم نبود. به خيلي چيزها توجه نمي‌كرديم و فقط لذتش را مي‌برديم. ساده‌ترين چيزها مي‌توانست تمام زندگي‌مان شود. تمام دنيايمان. ممكن بود همراه با پسر شجاع با خانم كوچولو قهر كنيم و يا همراه با خرس مهربان، حال شيپورچي را بگيريم. اصلا هم برايمان عجيب نبود كه خودمان را در آن دنياي رنگي با خطوط ساده و نقاشي تصور كنيم.
وقتي آن سورتمة پرنده با اسب بالدار سفيدش و دنباله‌اي از ستاره‌هاي درخشان شروع به حركت مي‌كرد و صورت پسر شجاع و خانم كوچولو كه با هم حرف مي‌زدند تمام تصوير را پر مي‌كرد و بعد چرخيدن آن‌ها در دايره‌هاي نوراني و تصوير وحشت‌زدة روباه كوچولو مي‌آمد كه به دكل چوبي قايق چنگ زده بود، ديگر هيچ چيز از دنيا نمي‌خواستيم. يك كاسه پر از پفك نمكي نارنجي و ديدن پسر شجاع كه مي‌رفت تا گياه كوهي براي درمان خانم كوچولو بياورد، همة دنيايمان مي‌شد و باز همان قسمت‌هاي تكراري دوست داشتني.
اصلا هم مهم نبود كه چرا سكنة اين دهكده اين‌قدر كم‌تعدادند و چرا آن‌قدر پدر و مادر مجرد در داستان زياد است. هيچ سؤال نمي‌كرديم كه مادر پسر شجاع كجاست؟ برايمان طبيعي بود كه آن آقاي سگ آبي را كه شبيه خشكبار فروش محله‌مان بود، پدر پسر شجاع بناميم؛ درست همان‌طور كه هم‌محلي‌ها مادر من را «مامانِ احسان» صدا مي‌كردند. پسر شجاع كه شروع مي‌شد، من هم وارد دنياي رنگي او مي‌شدم. با همان پيژامه و دمپايي و همان پيراهن آستين كوتاه چهارخانه. الان كه به عكس‌هاي اين برنامه نگاه مي‌كنم، ياد مشق‌هاي ننوشته‌ام مي‌افتم و عددنويسي با حروف و غروب‌هاي قرمز و نارنجي. آن موقع‌ها و پاييزهايي كه اذان وسط برنامه كودك مي‌افتاد. ياد تير كماني كه پشت گلدان قايم كرده بودم و ياد خانم كوچولو كه دوستش داشتم و شبيه دختر يكي از فاميل‌هاي دورمان بود كه بعدها شبيه بلفي كارتون بلفي و لي‌لي‌بيت شد.
ياد ايستادن‌هاي سر كوچه و جمله‌اي كه مي‌گفتيم: «من برم خونه. پسر شجاع داره.»




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
پایان‌های ناخوشایند: تأملی در سرنوشت بدعاقبتان و عوامل آن
پایان‌های ناخوشایند: تأملی در سرنوشت بدعاقبتان و عوامل آن
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری آشپزخانه
قدم به قدم در خانه تکانی و تمیزکاری آشپزخانه
چرا صل علی سترکه ترند شد؟ به همراه فیلم
چرا صل علی سترکه ترند شد؟ به همراه فیلم
گزیده‌ای از جلسه ۲۸ دادگاه محاکمه منافقین
play_arrow
گزیده‌ای از جلسه ۲۸ دادگاه محاکمه منافقین
عراقچی: سواحل مکران به محور توسعه ملی تبدیل می‌شوند
play_arrow
عراقچی: سواحل مکران به محور توسعه ملی تبدیل می‌شوند
پدر امیر محمد خالقی: برخی می‌خواستند از خون فرزندم سوءاستفاده کنند
play_arrow
پدر امیر محمد خالقی: برخی می‌خواستند از خون فرزندم سوءاستفاده کنند
پشت پرده طرح ترامپ برای کوچ اجباری مردم غزه
پشت پرده طرح ترامپ برای کوچ اجباری مردم غزه
روایت معاون اول قوه قضائیه از مبانی دینی و حقوقی بیانات رهبر انقلاب درباره عدم مذاکره با آمریکا
play_arrow
روایت معاون اول قوه قضائیه از مبانی دینی و حقوقی بیانات رهبر انقلاب درباره عدم مذاکره با آمریکا
گل دیدنی هالک از روی ضربه کاشته
play_arrow
گل دیدنی هالک از روی ضربه کاشته
پاسخ فواد ایزدی به یک سوال: چرا از آمریکا به ایران آمدید؟ / FBI اذیتم می‌کرد!
play_arrow
پاسخ فواد ایزدی به یک سوال: چرا از آمریکا به ایران آمدید؟ / FBI اذیتم می‌کرد!
قیچی برگردان اسماعیل قلی‌زاده از جنس شاهکار!
play_arrow
قیچی برگردان اسماعیل قلی‌زاده از جنس شاهکار!
تقلید صدای حیرت‌انگیز توسط شرکت‌کننده مقابل میثاقی و خیابانی
play_arrow
تقلید صدای حیرت‌انگیز توسط شرکت‌کننده مقابل میثاقی و خیابانی
نمایی از قطار لاکچری در ماچو پیچو
play_arrow
نمایی از قطار لاکچری در ماچو پیچو
نقشه آمریکا برای ایران به روایت فواد ایزدی!
play_arrow
نقشه آمریکا برای ایران به روایت فواد ایزدی!
تحصن حامیان حزب‌الله در جاده فرودگاه بیروت
play_arrow
تحصن حامیان حزب‌الله در جاده فرودگاه بیروت