امّیدبخش جوانان
ای سالمند، موهای سپید و کمر خمیدهات، حکایت از پیری وجودت دارد، ولی دلت زنده است و امیدوار از پیمودن موفقیتآمیز راههای پرپیچ و خم زندگی، از داشتن فرزندانی با آینده درخشان، ازاین که میتوانی با اندوختههای ارزشمندت، جویندگان راه را از افتادن در بیراههها، نجاتبخشی، و دلت شاداب است و خوشحال، از این که امیدبخش جوانان در زندگی هستی و مایه پشت گرمی و آرامش خاطر آنان. ای مهربان، روزت مبارک.
جریان طبیعی سالمندی
سالمندی و پیر شدن و با روزگار ضعف همآغوش گردیدن، یک جریان طبیعی و عمومی در نظام آفرینش است. انسان نیز خواه ناخواه زندگی را از دوران کودکی و ناتوانی آغاز کرده، مرحله جوانی و قدرتمندی را پشت سر میگذارد و به تدریج با سختیهای روزگار پیری و سالمندی دست به گریبان میشود. قرآن کریم، مراحل سه گانه حیات انسان را این گونه بیان فرموده است: «این خدای بزرگ است که، شما را از نطفه ضعیف آفرید و در شرایط ضعف و ناتوانی پرورش داد. بعد دوران قدرت و جوانی به شما بخشید و سپس روزگار ضعف و پیری را برای شما مقررداشت.» بنابراین، دوران سالمندی، مانند دوران کودکی و جوانی، یک سیر طبیعی جهان خلقت انسان و در واقع مرحله پندپذیری، عبرتآموزی و به کارگیری تجارب دورانهای گذشته است.
هدایتگر راه
سالمندان، گنجینههایی گران بها از تجربههای بسیار و اندوختههای گران بارند. این تجربه و اندوخته سالمندان، میتواند راهنما و راه گشای جوانان و کسانی باشد که هنوز در سراشیبی مشکلات زندگی، تجربهای نیندوخته و اندوختهای ندارند. چه بسا با مشورت و راهنمایی یک سالمند توانا و مهربان، میتوان از بسیاری از ضررها در خانواده و حتی جامعه جلوگیری کرد. از این رو، قشر سالمند جامعه برای جوانان و حتی میان سالان بهترین هادی و راهنما هستند و شایسته است بر توانمندیهایشان ارج نهاد و از تجربیاتشانْ چراغی فراروی راه آینده برگزید.
محور وحدت
در فرهنگ اسلامی و ایرانی ما، مجموعه افراد فامیل، به بزرگ خاندان احترام میگذارند و در کارها با او مشورت کرده و در اختلافات به رأی و نظر و داوریاش ارج مینهند. گاه سخنی از سوی این بزرگانْ آتش فتنهای را خاموش ساخته و یا تفرقه و کدورتی را به وفاق و همدلی و آشتی مبدّل میسازد. وجود آنان در خانواده مایه دل گرمی، امید، انس و معاشرت فامیل است. از این رو رسول خدا صلیاللهعلیهوآله فرمودند: «برکت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهای شماست.» و در سخن دیگری از ایشان است که: «پیرمرد در میان خانوادهاش، هم چون »پیامبر« در میان امّت است» و این اشاره به همان نقش محوری، فروغ بخشی، صفاآوری، و نیز هدایت و ارشاد است که در وجود آنان نهفته شده و این جایگاه، شایسته تقویت و تکریم است.
بهره جوانان
سالمندان عمری را صادقانه در راه رفاه و آسایش فرزندان خویش صرف کردهاند و با ایثار و جان فشانیها، هستی و عمر خود را در راه رشد و تربیت فرزندان در طبق اخلاص گذاشتهاند؛ از این رو لازم است که به عنوان اولین مرحله تشکّر و قدردانی، از سوی فرزندان مورد تکریم و احترام قرار گیرند. یکی دیگر از موارد تکریم، مشورت با آنان و ارج نهادن به نظراتشان در مسائل مختلف است. تا بدین وسیله، هم سالمندان مورد توجه و احترام قرار گیرند و هم نسل جوان و میان سالِ جامعه، با بهرهگیری از وجود پر برکت آنان و استفاده از تجربیات گران بهای ایشان، در جاده پرپیچ و خم زندگی کمتر دچار مشکل شوند.
نهیب درون
صدای لرزانش را که میشنوم، موهای سپید و کمر خمیدهاش را که میبینم، با کوله باری از تجارب که به همراه دارد، زمانی را تصور میکنم که چنین وضعیتی نیز در انتظار من است. صدایی از درون وجودم نهیب میزند و مرا به یاری و دستگیری از سالمندان و پیران فرامی خواند. با خلوص قلب و نیّت پاک به یاریاش میشتابم و خود را در مقابل اندوختههای گرانبهایشْ کوچک و حقیر مییابم. در برابرش زانوی ادب میزنم تا از وجود پربرکتش بهرهای گیرم و در مسیر پر فراز و نشیب زندگی، از تجارب گرانمایه او استفاده کنم تا به درون پرتگاههای تاریک نلغزم.
انتقال فرهنگ
با سپری شدن بهار با طراوت و مصفّای جوانی، فصلی دیگر از دفتر عمر انسان بسته شده و بهار زندگی، رنگ خزان و پژمردگی میگیرد. در این دورانْ به لحاظ کهولت سن و ضعف بدنی، سالمندان به توجه و رسیدگی بیشتری از سوی فرزندان نیاز دارندو اگر به این نیاز آنان بیتوجهی شود، باعث آزردگی خاطرشان میگردد. از طرفی چنین بیتوجهی به سالمندان، به عنوان الگویی در ذهن فرزندان نقش میبندد و ممکن است در آینده نیز گریبانگیر خود فرد بشود.
اگر احترام و ادب نسبت به سالخوردگان در اعمال و رفتار ما تجلّی یابد، فرزندان ما نیز با چنین فرهنگی پرورش مییابند. ازاین روست که امام صادق علیهالسلام فرمودند که: «به پدرانتان نیکی کنید تا فرزندانتان نیز به شما نیکی کنند» و نیز امام علی علیهالسلام میفرمایند: «به بزرگانتان احترام کنید، تا کوچک ترها شما را محترم شمارند».
تقدیر مخصوص
در فرهنگ شکوهمند اسلام، سالمندان به طور عموم از احترام برخوردارند و پدر و مادر که سرمایه عمر و جوانی خود را صرف رشد و تربیت فرزندانشان کردهاند تا گلهای وجودشان شکوفا شده و در مسیر رشد و ترقی قرار گیرند، از احترام و ارزش ویژهای برخوردارند. در مکتب انسانساز اسلام در این باره سفارشات بسیار آمده است. خداوند متعال در قرآن کریم چنین میفرمایند: «هرگاه یکی از آن دو (پدر و مادر) یا هر دو نزد تو به سن پیری رسیدند، به آنان اف مگو، آنان را طرد مکن و با آنان سخن کریمانه بگو و بال فروتنی را از روی رحمت و شفقت برای آنان بگستر و بگو: پروردگارا! همان گونه که مرا در خردسالیام تربیت کردند، تو نیز بر آنان رحمت آور».
رعایت حال سالمندان در فقه اسلامی
سالمندان به دلیل کهولت سن، قادر به انجام بسیاری از کارهای سنگین و مشقّتبار نیستند و به مراقبت و توجه بیشتری نیاز دارند. در فقه اسلامی نیز که احکام و تکالیف اسلامی هماهنگ با توان و استطاعت افراد آمده، در اجرای تکالیف نسبت به سالمندان آسانگیریهای خاصی شده است. حضرت امام خمینی (رحمت الله علیه) درباره افرادی که از روزه گرفتن معاف شدهاند میفرمایند: « از جمله افرادی که میتواند روزه ماه مبارک رمضان را افطار کند، پیرمردان و پیرزنان هستند، در صورتی که روزه گرفتن برای آنان سختی زیاد و مشقّت داشته باشد» و یادر مسأله حج نیز سالمندان در صورت ناتوانی، میتوانند برای ادای فریضه باشکوه حج ابراهیمی نایب بگیرند.
رفتار پیشوایان
پیشوایان بزرگ وار اسلامْ همواره سالمندان را مورد احترام قرار داده و رفتاری همراه با تکریم با آنان داشتهاند. به عنوان نمونه، هنگامی که پیامبر اسلام در مجلسی حضور داشت و اصحاب گرد وجود آن حضرت حلقه زده بودند، پیرمردی به آن جمع وارد شد، ولی به خاطر کمی جا، اندکی سرگردان ماندْ و برای نشستن جایی نیافت و حاضران هم از در جا دادن به او، سستی به خرج دادند. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله وسلم) با مشاهده آن صحنه، ناراحت شدند و فرمودند: «کسی که نسبت به کوچکترهای امت من رحم و عطوفت نداشته و نسبت به بزرگسالان آنان اکرام و احترام به خرج ندهد، از ما نیست» و آنگاه با احترام پیرمرد را در جایی نشاندند.
تکریم سالمندان
در احادیث فراوانی که از سوی پیشوایان بزرگ اسلام وارد شده، تکریم و احترام سالمندان، از وظایف اخلاقی و حقوقی مردمان شمرده شده است. ادای این مسؤلیت، علاوه بر این که منافع و مزایای تربیتی و دنیایی دارد، برای خدمتگزاران نیز اجر و پاداش معنوی و اخروی همراه خواهد داشت. در اسلام، تجلیل و احترام سالمندان یک وظیفه اخلاقی است و انجام این وظیفه، میتواند به صورتهای گوناگونی چون گفتاری و رفتاری شایسته با آنان، تهیه لباس و مسکن مناسب برای آنها، دارو و درمان ایشان، حراست و نگهداری از آنان، مهر و محبت و خلاصه رسیدگی عاطفی از سوی بستگان و فرزندان باشد.
حرمت پیران
خانواده، کانون مهرورزی و آرامش ِ روحی و روانی، و جایگاه ابراز احساسات و عواطف افراد نسبت به یکدیگر است. وجود سالمندان در خانواده، بر آرامش و عواطف کانون محبّتبخش خانواده افزوده و فضای خانه با وجود پربرکت آنانْ استواری و صمیمیت خاصی پیدا میکند. از این رو باید حرمت و احترام سالمندان در خانه حفظ شود و با نهایت تواضع و مهربانی به آنان محبت کرده و نگذاریم که غروب زندگیشان با غربت و تنهایی قرین شود.
بیایید هم نشین تنهایی شان باشیم، هم دردِ غمها و مرهم زخمهایشان گردیم تا غصهها و خستگیهای روزگار از تن رنجور آنان زدوده شود. بیایید آنان را در روزگار تنهایی در خانه سالمندان رها نکنیم تا غم و اندوه پیری و غربت و جدایی مهمان قلبهای مهربانشان شود. بیایید بذر عشق و مهربانی و دوستی را در وجودمان بکاریم و با تکریم سالمندانْ از آنان دلجویی کنیم.
پاداش خدمت به سالمندان
فردی که در ایام توانمندیِ خویش به سالمندان احترام میگذارد و به حمایت و خدمت آنان میپردازد، پاداشش در این دنیا این است که در روزگار ضعف و پیری، مورد احترام و حمایت دیگران واقع میشود. پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآله وسلم) میفرماید: «چنان چه جوانی دردوران جوانی خویش، پیر کهنسالی را اکرام و احترام کند، خداوند برای روزگار پیری او کسی را مأمور میگرداند که به پاداش این عمل نیک، او را اکرام و احترام کند».
مجازات آزردن پیران
ضعف جسمی سالمندان، نیازمند توجه، و مویِ سپیدشان شایسته تکریم و احترام است. بنابر روایات اگر کسی به هر دلیلی فرد مسنی را که برف پیری سر و چهره او را پوشانده، مورد بیحرمتی و آزار و اذیّت قرار دهد و موجبات رنجش خاطرش را فراهم سازد، مجازات آن را در دنیا خواهد دید. امام صادق (علیهالسلام) در این باره فرموده است: « آن که که حُرمت پیر محاسن سفیدی را نگه ندارد، پیش از آن که بمیرد، خداوند او را توسط شخص دیگری خوار مینماید».
حق سالمندان
امام سجاد (علیهالسلام) حق سالمندان را بر دیگران چنین بیان فرمودهاند: «حق سال خورده این است که حرمت پیریاش را نگه داشته و در کارها او را مقدّم بداری. در اختلافات، [خصمانه] با او رو به رو نشوی. در راه رفتن، بر او سبقت نگیری و پیشاپیش او راه نروی. نادانش نشماری و اگر رفتار جاهلانهای کرد، تحمل کنی. به مقتضای سوابق مسلمانی و سالمندی، احترامش کنی که حق سن و سال نیز چون حق اسلام است».
پندپذیری و بهرهدهی
در روزگار کهولت، اگر چه اعضای انسان پیوسته رو به ضعف و افول میرود، ولی این دوران میتواند مرحله تذکّر، مشاوره و ارائه تجارب فکری، فرهنگی، اخلاقی و علمی به دیگران باشد که در نتیجه، وسیله رشد و پیشرفت جامعه به شمار میآید. همچنین دوران سالمندی میتواند مرحله توجه به خطاهای گذشته و جبران لغزشها و تقرّب به مقام قرب الهی باشد، و این بهرهجوییها، افزون بر این که برای خود سالمندان سازنده و تکامل بخش است، میتواند مایه عبرت و تربیت دیگران هم باشد.
افسوس جوانی
ایام جوانی، سرمایهای بس عظیم و گران بها از عمر انسان است که با هیچ چیز دیگر قابل مقایسه نیست. اگر از این سرمایه ارزشمند بهره نبریم و این دورانْ به بطالت و خوش گذرانی سپری شود و توشهای برای آینده و زمان ضعف و پیری نیندوزیم، در زمان سالمندی با افسوس و حرمان فراوانی رو به رو خواهیم شد. حتی کسانی که از این سرمایه به نحو شایستهای بهره بردهاند هم در زمان پیری، باز حسرت جوانی و شور و نشاط آن دوران را دارند و پیوسته خود را ملامت کرده و جوانان را در استفاده بهینه از ایّام جوانی نصیحت و توصیه میکنند.
افسوس که ایام جوانی بگذشت
حالی نشد و جهان فانی بگذشت
امام خمینی رحمت الله علیه
پیر غربی
در دنیای غرب که مبادی ایمانی و مکارم اخلاقی به سستی گراییده و عواطف انسانی و محبتهای خانوادگی ارزش خود را از دست داده است، پدران و مادران سال خورده و ناتوان، وضع رقّتبار و اسف انگیزی دارند. نه ایمان کاملی در دلهای فرزندان است که برای خدا آنان را تکریم کنند و نه فضایل اخلاقی در نظرشان ارزشی دارد که به عنوان حقشناسی، آنها را محترم شمارند. در همین دنیای غرب، با استفاده از دستگاه خودکشیِ آرام، سال خوردگان آمریکایی میتوانند به زندگی خود پایان دهند. وسایل ارتباط جمعی آمریکا، این دستگاه را کمک بزرگی به هزاران پیرمرد و پیرزن آمریکایی میدانند که به دلیل کهولت سن و اوضاع رقت بار زندگی، قصد خودکشی دارند.
پیر شرقی
در جامعه ما که بیشتر مردم از نعمت تعالیم اسلامی برخوردارند و ارزش سال خوردگان در جامعه و دربین افراد خانواده حفظ شده است، به پدر و مادر و سالمندان خویش با دیده تکریم و عطوفت نگاه میکنند و آنان را کم و بیش مورد رأفت و محبت خویش قرار میدهند.
باید تمهیداتی اندیشید تا چنین فرهنگ اسلامی و ایرانی در خانوادهها حفظ شود و نسل جوانمان را از روی آوردن به فرهنگ رقّت بار غرب بازداریم و نگذاریم که سالخوردگان ما همچون بیشتر غربیها در اواخر زندگی خود، با غربت پیری و تنهایی همنشین شوند.
به دنبال جوانی
جوانی شمع ره کردم که یابم زندگانی را
نجستم زندگانی را، و گم کردم جوانی را
کنون با بار پیری، آرزومندم که برگردم
به دنبال جوانی، کوره راه زندگانی را
محمد حسین شهریارخمیده پشت از آن دارند، پیران جهان دیده
که اندر خاک میجویند ایام جوانی را
نظامی گنجویحکایت
جوانی سر از رأی مادر بتافت
دل دردمندش به آذر بتافت
چو بیچاره شده پیشش آورد مهد
کهای سستْ مهرِ فراموشْ عهد
نه گریان و درمانده بودی و خرد
که شبها ز دست تو خوابم نبرد
نه درمهد نیروی حالت نبود
مگس راندن از خود مجالت نبود
تو آنی که از یک مگس رنجهای
که امروزسالار و سر پنجهای
به حالی شوی باز در قعر گور
که نتوانی از خویشتن دفع مور
بوستان سعدیپیک پیری
ز سری موی سپیدی رویید
خندهها کرد بر او موی سیاه
که چرا در صف ما بنشستی
تو ز یک راهی و ما از یک راه
گفت من با تو عبث ننشستم
بنشانْدَند مرا خواه نخواه
گهِ روییدن من بود امرُوز
گل تقدیر نروید بیگاه
رهرو راه قضا و قدَرَم
راهم این بود، نبودم گمراه
قاصدِ پیرمْ از دیدن من
این یکی گفت دریغ آن یک آه
خرمن هستی خود کرد درو
هر که بر خوشه من کرده نگاه
سپهی بود جوانی که شکست
پیری امروز برانگیخت سپاه
پروین اعتصامیگذشت عمر
پیری رسید و فصل جوانی گذشت
دیدی دلا که عمر چه سان بیخبر گذشت
ما را دگر چه چشم امّیدی به پیری است
کز پیش من جوانی با چشمتر گذشت
گر بعد من کسی نکند هیچ یاد من
این خرد و این خیال نَیَرزَد به سرگذشت
یاد از گذشته میکنم و آه میکشم
گر چه گذشته نیز به آه و شَرر گذشت
استاد (نظام وفا) کاشانیمنبع:ماه نامه گلبرگ