شاعر: فرید الدین عطالو
دوشم ز آستان عنايت ندا رسيد
كای دل به هوش باش كه ماه خدا رسيد
دست از هوس بشوی كه ماه عبادت است
صدق و صفا بيار كه وقت دعا رسيد
ماهی بلند پايه كه در شام قدر آن
آيات رحمت از حرم كبريا رسيد
بر بام ماههای سعادت نشسته است
اين طالع بلند ز فر هما رسيد
ای بنده نااميد مشو از عطای حق
كز لطف كردگار نويد عطا رسيد
ای آسمان به روشنی ماه خود مناز
كز آسمان حسن مهی دلربا رسيد
آمد ز عرش مژده كه با عزت و جلال
فرخنده موكب حسن مجتبی رسيد
آئينه جمال و كمال محمدی
پرورده بتول و شه لافتي رسيد
روشن مدينه گشت به نور جمال او
يعنی كه آفتاب هدايت فرا رسيد
در صبر و استقامت و جود و فروتنی
سرمشق، بهر سلسله اوليا رسيد
آوازه فصاحت او از عرب گذشت
تا بوسه بر لبش ز لب مصطفی رسيد
سرلوحه عدالت و توحيد و معرفت
سرچشمه عنايت و حلم و حيا رسيد
با نور علم از پي ارشاد بندگان
فرزند ارشد علی مرتضی رسيد
او مرد جنگ بود ولكن به اقتضا
هنگام برقراری صلح و صفا رسيد
اول حسن گرفت به كف پرچم قيام
زان پس به دست پادشه كربلا رسيد
اول حسن نهاد قدم در ره جهاد
زان پس حسين خامس آل عبا رسيد
بنيانگذار نهضت پاک حسينی اوست
كز حلم او قيام بدين انتها رسيد
لبريز شد ز خون جگر جام صبر او
از جعده پليد چو جام بلا رسيد
در آستان قدس رضا جشن شد بپا
چون مژده ولادت او بر رضا رسيد
دارم اميد لطف هميمش كند قبول
اين شعر نارسا كه ز طبع «رسا» رسيد
كای دل به هوش باش كه ماه خدا رسيد
دست از هوس بشوی كه ماه عبادت است
صدق و صفا بيار كه وقت دعا رسيد
ماهی بلند پايه كه در شام قدر آن
آيات رحمت از حرم كبريا رسيد
بر بام ماههای سعادت نشسته است
اين طالع بلند ز فر هما رسيد
ای بنده نااميد مشو از عطای حق
كز لطف كردگار نويد عطا رسيد
ای آسمان به روشنی ماه خود مناز
كز آسمان حسن مهی دلربا رسيد
آمد ز عرش مژده كه با عزت و جلال
فرخنده موكب حسن مجتبی رسيد
آئينه جمال و كمال محمدی
پرورده بتول و شه لافتي رسيد
روشن مدينه گشت به نور جمال او
يعنی كه آفتاب هدايت فرا رسيد
در صبر و استقامت و جود و فروتنی
سرمشق، بهر سلسله اوليا رسيد
آوازه فصاحت او از عرب گذشت
تا بوسه بر لبش ز لب مصطفی رسيد
سرلوحه عدالت و توحيد و معرفت
سرچشمه عنايت و حلم و حيا رسيد
با نور علم از پي ارشاد بندگان
فرزند ارشد علی مرتضی رسيد
او مرد جنگ بود ولكن به اقتضا
هنگام برقراری صلح و صفا رسيد
اول حسن گرفت به كف پرچم قيام
زان پس به دست پادشه كربلا رسيد
اول حسن نهاد قدم در ره جهاد
زان پس حسين خامس آل عبا رسيد
بنيانگذار نهضت پاک حسينی اوست
كز حلم او قيام بدين انتها رسيد
لبريز شد ز خون جگر جام صبر او
از جعده پليد چو جام بلا رسيد
در آستان قدس رضا جشن شد بپا
چون مژده ولادت او بر رضا رسيد
دارم اميد لطف هميمش كند قبول
اين شعر نارسا كه ز طبع «رسا» رسيد