شاعر: سيد رضا مويد
امشب کتاب حسن خدا باز مىشود
چشم عزيز فاطمه، تا باز مىشود
حسن ازل، تجلی زيباترى کند
تا پرده از جمال خدا باز مىشود
آيات قدرت از همه سو جلوه مىکند
درهاى رحمت از همه جا باز مىشود
نخلى ز نخلهای امامت کتد قيام
رازى ز رازهاى بقا باز مىشود
تا ديدگان نور دل و ديده بتول
بر چهره رسول خدا باز میشود
فرياد مىزنند زشادی، فرشتگان
کامشب در بهشت وفا باز میشود
آمد حسَن که حُسن خدا را نمونه است
اين در به آن مقام عُلا باز مىشود
ريحانه رسول خدا، کز شميم آن
گلهاى عشق و صبر و رضا باز مىشود
زيباترين شکوفه نخل مقاومت
در بوستان مهر و وفا باز مىشود
چشم علیّ و فاطمه بيند چو آن جمال
لبهایشان به حمد و ثنا باز میشود
اينست آنکه از اثر حُسن راى او
بس پرده از روي ريا باز مىشود
هر عقده از معاويه در کار دين فتد
از راى او به صلح و صفا باز مىشود
از شعلههاى داغ دل آن امام صلح
راه قيام کرببلا باز مىشود
اى يادگار ماه خدا کز فروغ تو
راز کمال ماه خدا باز میشود
تو بهترين کريمى و در عالم وجود
هر عقدهاى به دست شما باز مىشود
قدر تو ناشناخته ماند ای جمال صبر
وين راز بسته روز جزا باز مىشود
امشب اگر عنايت خاصت به ما رسد
درهاى فيض بر رخ ما باز مىشود
من زندهام به بوى تو و از نگاه تو
گل از گل وجود مرا باز میشود
بر صفحه گناه مويد قلم بکش
روزى که مهر نامه ما باز مىشود
چشم عزيز فاطمه، تا باز مىشود
حسن ازل، تجلی زيباترى کند
تا پرده از جمال خدا باز مىشود
آيات قدرت از همه سو جلوه مىکند
درهاى رحمت از همه جا باز مىشود
نخلى ز نخلهای امامت کتد قيام
رازى ز رازهاى بقا باز مىشود
تا ديدگان نور دل و ديده بتول
بر چهره رسول خدا باز میشود
فرياد مىزنند زشادی، فرشتگان
کامشب در بهشت وفا باز میشود
آمد حسَن که حُسن خدا را نمونه است
اين در به آن مقام عُلا باز مىشود
ريحانه رسول خدا، کز شميم آن
گلهاى عشق و صبر و رضا باز مىشود
زيباترين شکوفه نخل مقاومت
در بوستان مهر و وفا باز مىشود
چشم علیّ و فاطمه بيند چو آن جمال
لبهایشان به حمد و ثنا باز میشود
اينست آنکه از اثر حُسن راى او
بس پرده از روي ريا باز مىشود
هر عقده از معاويه در کار دين فتد
از راى او به صلح و صفا باز مىشود
از شعلههاى داغ دل آن امام صلح
راه قيام کرببلا باز مىشود
اى يادگار ماه خدا کز فروغ تو
راز کمال ماه خدا باز میشود
تو بهترين کريمى و در عالم وجود
هر عقدهاى به دست شما باز مىشود
قدر تو ناشناخته ماند ای جمال صبر
وين راز بسته روز جزا باز مىشود
امشب اگر عنايت خاصت به ما رسد
درهاى فيض بر رخ ما باز مىشود
من زندهام به بوى تو و از نگاه تو
گل از گل وجود مرا باز میشود
بر صفحه گناه مويد قلم بکش
روزى که مهر نامه ما باز مىشود