شاعر: سید رضا مؤید
در دل محراب خون جای من است
نغمه تکبیر آوای من است
روزهام را در سحر قاتل گشود
زان به خون آغشته لبهای من است
بر خدای کعبه گشتم رستگار
با شهادت چون تمنای من است
خون دلهایی که خوردم سالها
از سرم جاری به سیمای من است
ای عدالت میشوی دیگر یتیم
کز جفا بگسسته اعضای من است
هر چه میخواهی ببین زینب مرا
کآخرین ساعات دنیای من است
گرچه ضرب تیغ زهرآلود خصم
آتش افکن بر سراپای من است
سرد می آید که بر جانم هنوز
شعلهها از داغ زهرای من است
گرچه زخم سر شهیدم میکند
قاتل من داغ دلهای من است