نویسنده: محمّدمهدی تهرانچی
مهمترین قسمت ورزش باستانی که آن را از سایر ورزشها متمایز میکند آداب آن است. این آداب را به شرح زیر میتوان خلاصه کرد:
* میاندار قبل از شروع به ورزش از بزرگتران و حضار رخصت میگیرد.
* برداشتن و گذاشتن وسایل ورزشی از بزرگترها شروع میشود.
* ورزشکار باید موقع ورود به گود از نظر شرعی پاک باشد.
* قبل از اینکه ورزش و مراسم آن تمام شود اگر کسی بخواهد گود را ترک کند باید از میاندار کسب اجازه کند.
* ضمن ورزش اگر یکی از ورزشکاران حرکات میاندار را تقلید نکند به میاندار بیاحترامی میشود (یک نوع بیادبی است). ولو اینکه میاندار کوچکتر از اطرافیان باشد، هماهنگی با او برای حاضرین در گود الزامی است.
* چرخیدن از کوچکتران شروع و به بزرگترها ختم میشود (منظور از کوچکتر و بزرگتر در زورخانه صاحب کسوت است و با اینکه، کهنسالان دارای احترام هستند، ولی پیشکسوتی به سن و سال نیست).
* ختم ورزش را میاندار با اجازه بزرگتران و حضار اعلام میکند و برای دعا تعارف و پیشنهاد میکند تا یکی از پیشکسوتان حاضر در گود مراسم دعا را انجام دهد.
* هنگام مراسم دعا باید همه خاموش و ساکت باشند و هر کس هر کجا هست باید بیحرکت باشد و گوش به سخن دعا کننده بدهد (چه ورزشکار و چه تماشاگر).
* اگر ضمن دعا تماشاچیان از باشگاه خارج شوند به ورزشکاران داخل گود بیاحترامی است.
* تشویق ورزشکاران خصوصاً هنگام چرخ و میلبازی از وظایف مرشد است، که گاهی میاندار و یا یکی از پیشکسوتان داخل گود همکاری میکنند.
* جز مرشد کسی حق ندارد روی سردم بنشیند.
* ورود به گود با کفش و بدون بستن لنگ ممنوع است.
* داخل گود و روبهروی سردم محل ورود ورزشکاران به گود است که پایینترین نقطهی گود محسوب میشود و بالعکس بالاترین محل آن جنب سردم است.
* ورزشکاران در داخل گود به ترتیب سوابق از پایین به بالا میایستند یعنی از کهتر شروع و به مهتر ختم میشود. غیر از سادات، که آنها چنانچه تازه کار هم باشند بالا دست قرار میگیرند و بعد از همه میچرخند.
* به منظور احترام و گرامیداشت پیشکسوتان و پهلوانان موقع سنگگرفتن و یا کباده کشیدن مرشد و یا یکی از حضار با صدای بلند حرکات آنان را میشمارد.
سفرهداری
این سنت بین ورزشکاران باستانی همانطور که از نام آن پیداست، سور دادن و اطعام است. این نه بدان معنی است که باید همه ورزشکاران مانند یکدیگر و در سطحی وسیع به این کار اقدام کنند بلکه این عمل بستگی به بضاعت و امکانات مالی هر ورزشکار دارد. از اینرو هر ورزشکار توانگری که اطعام نکند میگویند «سفرهدار» نیست و برعکس در تمجید پیشکسوت و یا پهلوانی میگویند «همیشه در خانهاش باز است» و «سفرهدار» است.براین اساس به مستمری که از جانب مقامات به پهلوانان صاحب بازوبند داده میشود اصطلاحاً «حق سفره» میگویند زیرا پهلوانان باید «سفرهداری» کنند.
این سنت البته ریشهی مذهبی دارد و اطعام به مؤمنین از صفات پیغمبر گرامی اسلام و در اصول کافی راجع به اطعام مؤمنین و صواب آن روایاتی از ائمه معصومین (علیهمالسلام) نقل شده.
در سالهای اخیر به علت مشکلات مالی و تنگدستی اکثر ورزشکاران باستانی، جز موارد خیلی نادر «سفرهداری» انجام نمیشود.
خاصه زندگی آپارتمانی و مساحت کوچک و محدود ساختمانها امکان مهمانی در منازل را نمیدهد و گهگاه در باشگاهها و بویژه در زورخانهها با برگزاری صبحانه و یا عصرانهای ورزشکاران دور هم جمع میشوند. سور دادن در زورخانه به مناسبتهای مختلف در قدیم هم معمول بوده مخصوصاً اگر کسی صاحب زنگ و ضرب میشد در یک روز جمعه ضمن صرف چای و شیرینی و یا نهار در زورخانه مفتخر به کسب حق احترام «زنگ» میگردید.
مورد دیگر «سفرهداری» در قدیم موقعی بود که پهلوان و یا پیشکسوتی به شهری سفر میکرد شب هنگام در هر زورخانهای که ورزش میکرد پیشکسوتها و ورزشکاران آن شهر بنا به توافقی که بین خود داشتند هر شب در خانهای از او پذیرایی میکردند و چنانچه مهمان مورد بحث از پهلوانان و پیشکسوتهای معروف بود پذیرایی با حضور بیشتری از ورزشکاران آن شهر انجام میشد. ابنبطوطه در سفرنامه خود راجع به سفرهداری جوانمردان چنین مینگارد: «این جماعت مسافرینی را که وارد شهر میشوند در خانقاه خود منزل میدهند و مسافر تا هنگامی که بخواهد آن شهر را ترک کند. مهمان آنان تلقی میشود... و من در تمام عمر مردمی نیکوکارتر از آنان ندیدهام.»
نیایش سفره
ورزشکاران باستانی بنا به سنت صوفیان پس از صرف غذا نیایشی دارند که به آن «دعای سفره» میگویند. این دعا مانند نیایش ختم ورزش دارای اصطلاحات و مضامین عارفهای است که یادگار پیشینیان، و نمایانگر گوشهای از فرهنگ زورخانه است. هنگام این دعا بنا به شرایط زمان و مکان ممکن است چیزی به آن بیافزایند:همت حق نور - چشم بخیلان کور. آمین
سفر بیریا - نعمت کبریا - نوش جان شما آمین
یا مولا برسان از این - بیشتر از این - گرمتر از این - بهتر از این آمین
از دم چهل پیر - چهل میر - چهل عطّار. آمین
از دم چهل مرشد - چهل عارف - چهل درویش - چهل نقیب. آمین
از دم چهل سیّد - چهل فاضل - چهل ذاکر. آمین
از دم سلطان علی - شاه کبیر. آمین
دست پزنده و پای آورنده و دندان خورنده درد نکند. آمین
حاجت حاجتمندان روا. آمین
قرض مقروضین ادا - عاقبت امور ما را ختم بخیر بگردان پروردگارا. آمین
کسانی که به ما محبت کرده و این سفره را گستردهاند سزای خیر عنایت فرما. آمین
هر که باشد عدوی حضار.
هر که باشد عدوی شاه مردان، از برای نیستی او گفتیم «یا حق». یا حق
هر که باشد دشمن عرفا.
هر که باشد دشمن فقها.
هر که باشد دشمن علما، از برای نیستیاش گفتیم «یا حق». یا حق
در دم واپسین لال نمیری صلوات بفرست. اللّهم صلعلی محمد و آل محمد
منبع مقاله :
تهرانچی، محمّدمهدی؛ (1388)، ورزش باستانی از دیدگاه ارزش، تهران: انتشارات امیرکبیر، چاپ دوم