شاعر: علی آهی
علی به مسند حق گشت برقرار امروز
تجلیات خدا آمد آشکار امروز
علی وصی نبی شد به نص حکم خدای
به زغم دشمن ناپاک نابکار امروز
فرود آمده جبریل بر پیمبر گفت
وصی خویش کن این میر کامکار امروز
بپا نمود نبی منبر از جهاز شتر
گرفت بر سر منبر سپس قرار امروز
بلند در بر امت نمود دست علی
گرفت دست از آن دست کردگار امروز
چو مهر و ماه قرین شد فراز آن منبر
سپهر شد پی تعظیم آن دو یار امروز
ز بعد حمد خداوند گفت با امت
که بر شماست علی صاحب اختیار امروز
هر آن که سید و مولای خود مرا داند
ورا علیست امیر جهان مدار امروز
چنان که بر همگان اختیار دارم من
علی بود به همه اختیاردار امروز
بزرگوار خدایا تو دوستدار آن کس
که دوستی علی باشدش شعار امروز
تو باش دشمن آن کس که هست دشمن او
که جانشین من است این بزرگوار امروز
به نص آیه بلغ به امر حضرت حق
فتاد در کف او خوش زمام کار امروز
چه غم به عرصه فرداست شیعه را (آهی)
که هست پیرو آن نور کردگار امروز