شاعر: حاج غلامرضا سازگار
گوشها باز که امروز هزاران خبر است
خبری خوبتر از خوبتر از خوبتر است
صف ببندید که هنگام نماز روح است
در گشایید که جبریل امین پشت در است
همگی عید بگیرید که عید آمده است
این همان عید خدای احد دادگر است
سورهی مائده خوانید که صد مائده نور
از خدا در دل هر آیهی آن مستتر است
هر طرف مینگرم قافله در قافله دل
هر دلی بالزنان سوی علی رهسپر است
این همان عید غدیر است که در خم غدیر
گوشها یکسر بر خطبهی پیغامبر است
خطبهی ختم رسل حکم خدا مدح علی است
خطبهای که سندش مستند و معتبر است
ایها الناس هر آنکس که منم مولایش
این علی او را تا روز جزا راهبر است
این علی بعد نبی رهبر و مولای شماست
این علی منجی یک خلق به موج خطر است
این علی وجه خدا چشم خدا گوش خدا
این علی دست خدا بازوی فتح و ظفر است
من همان شهر علومم همه باشید گواه
که علی تا ابدالدهر بر این شهر، در است
این امام است امام است امام است امام
که امامت به وجودش همهجا مفتخر است
چشم، بینور علی تا صف محشر کور است
دین بیمهر علی پیکر بیدست و سر است
شرر نار همان بغض علی بغض علی است
مهر او پیش روی آتش دوزخ سپر است
به تمام بشر اعلام کند ختم رسل
که علی بن ابیطالب خیرالبشر است
خصم او را پسر مادر خود باید خواند
غیر از این چاره نداریم که او بیپدر است
بینمازی است اگر بیعلی آرید نماز
این نمازی که اجرش همه نار سقر است
مهر پروندهی اعمال شما مهر علی است
بیعلی طاعت کونین زیان و ضرر است
گر دو صد کوه طلا در ره معبود دهید
بی تولّای علی جمله هبا و هدر است
هر که شد خصم علی خصم نبی خصم خداست
در حقیقت ز زنازاده زنازادهتر است
دشمن آل محمّد چو به محشر آید
آتش خشم خدا از نفسش شعلهور است
به سر دوش رسول و به کف پای علی
بنویسید علی بت شکن بیتبر است
بیولایش نفسی گر بزند جبراییل
کمتر از مرغ زمین خوردهی بیبال و پر است
جنت از مهر محبّان علی شاخهی گل
دوزخ از بغض غلامان علی یک شرر است
بی تولّای علی نیست رسالت کامل
ثمر باغ نبوّت همه از این شجر است
نخلها جمله گواهند خدا میداند
که علی تشنه، ولی تشنهی اشک سحر است
سجده بیمهر علی سجده به بت باشد و بس
روزه با بغض علی نیز گناه دگر است
جنّت و کوی علی هست چو یک قطعه زمین
کوثر و مهر علی قصهی شیر و شکر است
صورت حق و علی صورت غیب است و شهود
طلعت احمد و او سورهی شمس و قمر است
«میثم» این فخر تو را بس که از این مزرع عمر
نخل سرسبز تو را بار ولایت ثمر است