میراث فرهنگی و توسعه(1)
نويسنده: اردشیر اروجی
انسان ها در روی کره زمین برای رفع نیازهای اولیه و مشترک زیستن خود در مناطق جغرافیایی و اقلیمی متفاوت دست به اقدامات متنوعی زده اند که باعث ایجاد نیازهای ثانویه متنوعی گردیده است این نیازهای ثانویه در بعضی مواقع اهمیتی فراتر از نیازهای اولیه به خود گرفته است، تلاش های متنوع و ابداعی بشر برای تامین نیازهای اولیه و مشترک در سرزمین های مختلف سرمنشا ایجاد تنوع فرهنگی گردیده است و لذا شناخت تنوع فرهنگی در حقیقت شناخت ابداع و ابتکارات بشر در طول تاریخ و ظرفیت های متفاوت مناطق می باشد که ما از آن به عنوان مزیت های تاریخی، فرهنگی یاد می کنیم که از سرمایه های جاودانه بشری محسوب می گردند و چنانچه خوب شناخته و به کار گرفته شوند رشد و توسعه بشری را به همراه خواهند آورد.
ضرورت حضور کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی شناخت استعدادها، خلاقیت ها، ابتکارات و ظرفیت های مناطق مختلف و در حقیقت شناخت مزیت های تاریخی، فرهنگی ملل و مناطق مختلف و استفاده از این مزیت ها را الزامی می نماید. مشارکت فعال مردم در توسعه جهانی باید از طریق سرمایه های اصلی و اصیل آنها که همان مزیت های تاریخی فرهنگی ملل و مناطق مختلف می باشد صورت گیرد. که در حقیقت هویت تاریخی، فرهنگی آنها را رقم می زند و دلبستگی های عمیق آنها را به دنبال دارد. این مزیت های تاریخی، فرهنگی که جزء فرهنگ آنها شده باید به میدان عمل آورده شوند تا بتوانند در توسعه پایدار نقش ملی و فراملی خود را به خوبی ایفا نمایند و کشورها با تکیه بر این مزیت های تاریخی، فرهنگی بتوانند در رقابت های جهانی جایگاه مناسب خود را پیدا کنند.
متاسفانه در طول یک و نیم قرن گذشته از این موضوع غفلت شده است و به لحاظ تقلید از فرهنگ مدرن مردم جوامع مختلف نیز سرمایه های اصلی خود را به فراموشی سپرده اند، در صورتی که در نهضت بازگشت به خویشتن چنانچه مردم هر کشور و منطقه ای از زاویه مزیت های تاریخی، فرهنگی خود بتوانند وارد میدان توسعه شوند، سرمایه های مهمی را برای عرضه دارند.
اکنون چون مردم نسبت به مزیت های تاریخی، فرهنگی خود دچار فراموشی شده اند برای مشارکت در توسعه دست خود را تهی می بینند و سهمی از توسعه را مطالبه می کنند، در صورتی که اگر آنها به ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه و متنوع تاریخی، فرهنگی خود پی ببرند و بدانند که برای تسریع جریان توسعه، سرمایه های مهمی برای عرضه دارند، خواهان ایفای نقش مثبت در توسعه خواهند شد.
میراث فرهنگی کشورها به عنوان حافظه ملی و منبع مهم تجارب علمی، فرهنگی جوامع در طول تاریخ به خوبی بیانگر ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه و متنوع تاریخی، فرهنگی ملل و مناطق مختلف یا همان مزیت های تاریخی، فرهنگی آنها می باشد، انسان ها در طول زندگی یکجانشینی در مناطق مختلف کره زمین در صدد رفع نیازها و بهبود وضعیت رفاهی خود با توجه به عوامل محیطی پیرامون خود بوده و در طول این سال ها تجارب فراوانی اندوخته اند، عوامل محیطی پیرامون خود را شناخته و برای تطبیق با آن تدابیر فراوانی اندیشیده و از مسیر سخت موفقیت ها و شکست ها عبور کرده اند و این خط سیر را در میراث فرهنگی خود برای درس گرفتن آیندگان محفوظ نگه داشته اند، آنچه محققان میراث فرهنگی از غور در گذشته و بررسی این خط سیرهای شگفت انگیز به دست می آورند دستیابی به استعدادها و ظرفیت های بالقوه و متنوع تاریخی، فرهنگی ملل و مناطق مختلف می باشد که تحت عنوان مزیت های تاریخی، فرهنگی می توانند مورد توجه خاص سیاستگذاران و برنامه ریزان قرار گیرند.
ولی متاسفانه به دلیل وجود سیاستگذاران و برنامه ریزان متاثر از فرهنگ مدرن در دهه های اخیر این مزیت ها مورد توجه قرار نگرفته اند و آنها بارها خواستند ساختارهای مجلل مدرن را بدون توجه به آماده سازی بستر آنها، در کشورها برپا نمایند ولی نتیجه ای جز فرو ریختن نداشته، در صورتی که چنان چه آنها از طریق شناخت بستر بومی مناطق عمل می کردند تا به حال توانسته بودند ساختارهای بسیار مقاومی داشته باشند، در اثر این خودبیگانگی سیاست گذاران، تدریجا ملت ها نیز نه تنها گذشته خود را فراموش کرده بلکه آن را سد راه توسعه و پیشرفت خود تلقی نموده اند و این شد که مزیت های تاریخی، فرهنگی کشورها تبدیل به موانعی شدند که باید از سر راه برداشته شوند و بدیهی است که چون ریشه ای بودند هزینه های زیادی را می طلبیدند تا آنها را محو کنند و بستر را برای مدرن گرایی مهیا نمایند اما این بستر به علت ارگانیک بودن مجددا حالات اولیه خود را می یافت، لذا آن چه را به صورت مصنوعی بر روی خود داشت به هم می ریخت، سیاستگذاران این عدم پیوند را بی فرهنگی ملت ها تلقی می کردند و با تدابیر مختلف به جنگ با آن می رفتند در صورتی که اگر می پذیرفتند که این ها مزیت های تاریخی، فرهنگی مناطق، کشورها و ثروت های ملی آنها هستند که باید از طریق آنها سرمایه گذاری های مهم صورت گیرد نه تنها آن هزینه ها و زحمت های بیهوده انجام نمی شد بلکه جهت دستیابی به توسعه پایدار در مصرف هزینه و زمان صرفه جویی اساسی به عمل می آمد، خوشبختانه اکنون که بازگشت به خویش اتفاق افتاده و سیاستگذاری های غلط گذشته روشن شده جا دارد مزیت های تاریخی، فرهنگی کشورها مورد توجه خاص قرار گیرد، و از طریق ایجاد نهادهای مدنی متعدد با توجه به مخاطبین مربوطه بتوانیم در جهت شناخت، معرفی و بهره برداری از این مزیت های تاریخی، فرهنگی پژوهش و از دستاوردهای آن برای ایفای نقش در توسعه پایدار کشورها و مناطق استفاده مطلوب بنماییم.
منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی
ضرورت حضور کشورهای در حال توسعه در اقتصاد جهانی شناخت استعدادها، خلاقیت ها، ابتکارات و ظرفیت های مناطق مختلف و در حقیقت شناخت مزیت های تاریخی، فرهنگی ملل و مناطق مختلف و استفاده از این مزیت ها را الزامی می نماید. مشارکت فعال مردم در توسعه جهانی باید از طریق سرمایه های اصلی و اصیل آنها که همان مزیت های تاریخی فرهنگی ملل و مناطق مختلف می باشد صورت گیرد. که در حقیقت هویت تاریخی، فرهنگی آنها را رقم می زند و دلبستگی های عمیق آنها را به دنبال دارد. این مزیت های تاریخی، فرهنگی که جزء فرهنگ آنها شده باید به میدان عمل آورده شوند تا بتوانند در توسعه پایدار نقش ملی و فراملی خود را به خوبی ایفا نمایند و کشورها با تکیه بر این مزیت های تاریخی، فرهنگی بتوانند در رقابت های جهانی جایگاه مناسب خود را پیدا کنند.
متاسفانه در طول یک و نیم قرن گذشته از این موضوع غفلت شده است و به لحاظ تقلید از فرهنگ مدرن مردم جوامع مختلف نیز سرمایه های اصلی خود را به فراموشی سپرده اند، در صورتی که در نهضت بازگشت به خویشتن چنانچه مردم هر کشور و منطقه ای از زاویه مزیت های تاریخی، فرهنگی خود بتوانند وارد میدان توسعه شوند، سرمایه های مهمی را برای عرضه دارند.
اکنون چون مردم نسبت به مزیت های تاریخی، فرهنگی خود دچار فراموشی شده اند برای مشارکت در توسعه دست خود را تهی می بینند و سهمی از توسعه را مطالبه می کنند، در صورتی که اگر آنها به ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه و متنوع تاریخی، فرهنگی خود پی ببرند و بدانند که برای تسریع جریان توسعه، سرمایه های مهمی برای عرضه دارند، خواهان ایفای نقش مثبت در توسعه خواهند شد.
میراث فرهنگی کشورها به عنوان حافظه ملی و منبع مهم تجارب علمی، فرهنگی جوامع در طول تاریخ به خوبی بیانگر ظرفیت ها و استعدادهای بالقوه و متنوع تاریخی، فرهنگی ملل و مناطق مختلف یا همان مزیت های تاریخی، فرهنگی آنها می باشد، انسان ها در طول زندگی یکجانشینی در مناطق مختلف کره زمین در صدد رفع نیازها و بهبود وضعیت رفاهی خود با توجه به عوامل محیطی پیرامون خود بوده و در طول این سال ها تجارب فراوانی اندوخته اند، عوامل محیطی پیرامون خود را شناخته و برای تطبیق با آن تدابیر فراوانی اندیشیده و از مسیر سخت موفقیت ها و شکست ها عبور کرده اند و این خط سیر را در میراث فرهنگی خود برای درس گرفتن آیندگان محفوظ نگه داشته اند، آنچه محققان میراث فرهنگی از غور در گذشته و بررسی این خط سیرهای شگفت انگیز به دست می آورند دستیابی به استعدادها و ظرفیت های بالقوه و متنوع تاریخی، فرهنگی ملل و مناطق مختلف می باشد که تحت عنوان مزیت های تاریخی، فرهنگی می توانند مورد توجه خاص سیاستگذاران و برنامه ریزان قرار گیرند.
ولی متاسفانه به دلیل وجود سیاستگذاران و برنامه ریزان متاثر از فرهنگ مدرن در دهه های اخیر این مزیت ها مورد توجه قرار نگرفته اند و آنها بارها خواستند ساختارهای مجلل مدرن را بدون توجه به آماده سازی بستر آنها، در کشورها برپا نمایند ولی نتیجه ای جز فرو ریختن نداشته، در صورتی که چنان چه آنها از طریق شناخت بستر بومی مناطق عمل می کردند تا به حال توانسته بودند ساختارهای بسیار مقاومی داشته باشند، در اثر این خودبیگانگی سیاست گذاران، تدریجا ملت ها نیز نه تنها گذشته خود را فراموش کرده بلکه آن را سد راه توسعه و پیشرفت خود تلقی نموده اند و این شد که مزیت های تاریخی، فرهنگی کشورها تبدیل به موانعی شدند که باید از سر راه برداشته شوند و بدیهی است که چون ریشه ای بودند هزینه های زیادی را می طلبیدند تا آنها را محو کنند و بستر را برای مدرن گرایی مهیا نمایند اما این بستر به علت ارگانیک بودن مجددا حالات اولیه خود را می یافت، لذا آن چه را به صورت مصنوعی بر روی خود داشت به هم می ریخت، سیاستگذاران این عدم پیوند را بی فرهنگی ملت ها تلقی می کردند و با تدابیر مختلف به جنگ با آن می رفتند در صورتی که اگر می پذیرفتند که این ها مزیت های تاریخی، فرهنگی مناطق، کشورها و ثروت های ملی آنها هستند که باید از طریق آنها سرمایه گذاری های مهم صورت گیرد نه تنها آن هزینه ها و زحمت های بیهوده انجام نمی شد بلکه جهت دستیابی به توسعه پایدار در مصرف هزینه و زمان صرفه جویی اساسی به عمل می آمد، خوشبختانه اکنون که بازگشت به خویش اتفاق افتاده و سیاستگذاری های غلط گذشته روشن شده جا دارد مزیت های تاریخی، فرهنگی کشورها مورد توجه خاص قرار گیرد، و از طریق ایجاد نهادهای مدنی متعدد با توجه به مخاطبین مربوطه بتوانیم در جهت شناخت، معرفی و بهره برداری از این مزیت های تاریخی، فرهنگی پژوهش و از دستاوردهای آن برای ایفای نقش در توسعه پایدار کشورها و مناطق استفاده مطلوب بنماییم.
منبع: خبرگزاری میراث فرهنگی