اسرار وقوف در عرفات
اسرار عرفات فراوان است، و برخی از آنها كه در حدیث شبلی(3) بدانها اشاره شده عبارت است از:
1ـ وقوفِ در عرفات برای آن است كه انسان به معارف و علوم دینی واقف شده و از اسرار الهی نظام آفرینش با خبر شود. بداند كه خداوند به همه نیازهای او واقف و بر رفع همه آنها تواناست. خود را به خدا بسپارد و فقط او را اطاعت كند كه طاعت او سرمایه و وسیله هر بینیازی است: "و طاعته غنی."(4)
از اینرو امام سجاد علیه السلام به سائلی كه در روز عرفه گدایی میكرد، فرمود: وای بر تو! آیا در چنین روزی، دست نیاز به سوی غیر خدا دراز میكنی؛ در چنین روزی برای كودكان در رحمْ امید سعادت میرود: "ویحك! أغیرالله تسأل فى هذا الیوم. إنه لیُرجی لما فى بطون الحبالی فى هذا الیوم أن یكون سعیداً!"(5) كسی كه در این جا از خدا غیر خدا را طلب كند زیان كرده است. امام سجاد علیهالسلام كسانی را كه در چنین زمان و مكانی دست نیاز به سوی دیگران دراز میكنند، بدترینِ انسانها معرفی فرمود: "هؤلاء شرار من خلق الله. الناس مقبلون علیالله و هم مقبلون علی الناس."(6)
2 ـ حجگزار باید در آنجا بر این نكته عارف شود كه خدای سبحان به نهان و آشكار و صحیفه قلب او و رازهای آن و حتی آنچه برای خود او روشن نیست و به طور ناخودآگاه در زوایای روح او میگذرد آگاه است؛ یعنی سرزمین عرفات محل ادراك و شهود مضمون آیه كریمه "و إن تجهر بالقول فإنّه یعلم السرّ و أخفی"(7) است.
انسان اگر بداند كه قلبش در مشهد و محضر حق است همان طور كه خود را به گناهان جوارحی نمیآلاید، گناه جوانحی نیز نمیكند و قلبش را از خاطرات آلوده تنزیه میكند.
در حدیثی كه متن آن در بحث از اعمال منا خواهد آمد، امام سجاد علیهالسلام فرمود: عصر روز عرفه و ظهر روز دهم كه حاجیان در منا حضور دارند، خدای سبحان بر ملائكه افتخار میكند و میفرماید: اینان بندگان من هستند كه از راههای دور و نزدیك با مشكلات بسیار به اینجا آمده و بسیاری از لذّتها را بر خود حرام كرده و بر شنهای بیابانهای عرفات و منا خوابیده و این چنین با چهرههای غبارآلود در پیشگاه من اظهار عجز و ذلّت میكنند. اینك به شما اجازه دادم تا آنان را ببینید. آنگاه ملائكه حق به اذن خداوند بر دلها و اسرار نهان آنها آگاه میشوند. (8)
خدای سبحان به زائران راستین خانه خود مباهات میكند، با این كه عزت و فخر انسان در بندگی برای خدا و بودنِ تحت ربوبیت اوست؛ همانگونه كه در مناجات امیرالمؤمنین علی علیه السلام آمده است: "إلهى كَفی بى عِزّاً أن أكون لك عبداً و كَفی بى فَخْراً أن تكون لى ربّاً أنت كما أُحبُّ، فاجعلْنى كما تُحبُّ."(9)
گرچه فرشتگان تا حدودی از غیبْ با خبر و نسبت به بسیاری از مسائل ماورای طبیعت آگاهند، امّا پردهپوشی و رحمت و لطف حق اجازه نمیدهد كه حتی آنان نیز بسیاری از اسرار ما را بفهمند با این كه آنها مأمور ثبت اعمال و خاطرات ما هستند. چنان كه امیرالمؤمنین امام علی علیه السلام به خداوند عرض میكند: خدایا! بعضی از اعمال و افكارم را تنها تو شاهد بودی و اجازه ندادی حتی فرشتگان بر آنها آگاهی یابند: "والشّاهد لما خفى عنهم و برحمتك أخفیتَه و بفضلك سترتَه."(10) امّا برابر حدیث مزبور، در روز عرفه و عید قربان ملائكه به اذن خداوند به نهان دلهای زائران نظر كرده، میبینند كه قلب عدّهای بسیار سیاه است و دودهای سیاه از آنها برمیخیزد كه از "نار الله الموقدة * الّتی تطّلع علی الأفئدة"(11) است. خداوند به ملائكه میفرماید: اینان كسانی هستند كه پیامبر را راستگو نمیدانند(معاذالله) و در اموری مانند جانشینی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میگویند: رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم از نزد خود این كار را كرده است! آنها بین قرآن و عترت جدایی انداخته و بعضی از امور را نمیپذیرند.
فرشتگان گروه دیگری را میبینند كه دلهایشان بسیار نورانی است. خداوند در معرفی این گروه میفرماید: اینان مطیع خداوند و پیامبر او هستند. پیامبر را امین وحی میدانند و معتقدند كه او از نزد خود هیچ نگفته و در همه مسایل و احكام الهی و از آن جمله در امامت و رهبری، سخنان و اقدامهای او برابر وحی خداوند بوده است.
راز این نكته، این است كه ولایت، سرّ همه اعمال است؛ مؤمنان راستین كه هم به سرّ ولایت میرسند و هم به اسرار حج، به صورت انسان واقعی در سرزمین عرفات و منا ظهور میكنند و خدای سبحان در مقام فعل، به آنان فخر میكند. چنین انسانهایی فرشتهمَنِش و حتی برخی از آنها از فرشتگان بالاترند.
البته آنچه در این حدیث شریف بیان شد، مسئلهای تاریخی و از قبیلِ "قضیةٌ فى واقعةٍ" و منحصر به مراسم حج و روزهای عرفه و عید قربان نیست، بلكه این صحنه همیشه وجود دارد، نهایت این كه جلوهی تام آن در حج ظهور كرده است.
3ـ شایسته است در روز عرفه حجگزار از "جبلالرّحمة"(12) كه در سرزمین عرفات واقع است بالا رفته(13)، دعایی را كه سالار شهیدان حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیه در جانب چپ آن كوه رو به كعبه ایستاد و خواند(14)، بخواند.
امام سجاد علیه السلام فرمود: راز بالای كوه رحمت رفتن این است كه انسان بداند خداوند نسبت به هر زن و مرد مسلمان رئوف و مهربان بوده و متولی هر زن و مرد مسلمان است. گرچه خدای سبحان نسبت به همگان ولایت تكوینی دارد و او ولیِّ همه است: "هنالك الوَلایة لله الحقِّ"(15) و گرچه رحمت عام خدا فراگیر و شامل همه موجودات است: "رحمتی وسعت كلّ شیء"(16) و "كتب ربّكم علی نفسه الرَّحمة"(17) لیكن رحمت خاص او ویژه پرهیزكاران است: "رحمتی وسعت كلّ شیء فسأكتبها للّذین یتّقون."(18) مستفاد از مجموع دو آیه اخیر این است كه خداوند بر خودش لازم كرده است كه رحمت خاص را به پرهیزكاران عطا كند.
صعود بر جبلالرحمة، باید انسان را عارف به این سرّ كند كه خداوند نسبت به مرد و زن "مؤمن" رحمت خاص و ولایت مخصوص دارد. نیل حجگزاران به چنین معرفتی در نحوه نگرش و ارتباط آنان با سایر افراد و جوامع تأثیر خواهد گذارد.
4 ـ بخشی از سرزمین عرفات منطقهای است به نام "نَمِرة" كه مسجدی به این نام در آن واقع است. امام سجاد علیه السلام در بیان راز این محدوده فرمود: معنای حضور در "نمرة" این است كه: "خدایا! من به چیزی امر نمیكنم، مگر این كه قبلاً خود مؤتمِر باشم و از چیزی برحذر نمیدارم مگر این كه خود قبلاً پرهیز كرده باشم."
توضیح این كه، هر مسلمانی مكلف به امر به معروف و نهی از منكر است. ظاهر این حكم و بُعد فقهیاش آن است كه كسی كه عالم به حكم شرعی است باید شخصی را كه عالماً عامداً آن حكم را رعایت نمیكند، از باب امر به معروف و نهی از منكر راهنمایی كند. البته امر به معروف و نهی از منكر غیر از تعلیم و موعظه و ارشاد است، اگرچه ممكن است در بعضی موارد از مصادیق آنها باشد؛ زیرا امر به معرف و نهی از منكر، حتی اگر به نرمی بیان شود، جنبه ولایت و آمریَّت دارد.
در وجوب امر به معروف و نهی از منكر، عدالت و طهارت نفس آمر و ناهی از شرایط آن به شمار نیامده است، بلكه علم و آگاهی او از آن معروف یا منكر، و احتمال تأثیر امر و نهی او و مانند آن جزو شرایط است. اما باطن آن بر اساس رازی كه درباره "نمرة" بیان شد، به عدالت برمیگردد؛ یعنی آمر به معروف باید خود مُؤتَمِر بدان بوده، ناهی و زاجر از منكر باید خود منتهی و منزجر از آن باشد؛ یعنی آنچه دیگران را بدان امر میكند، قبلاً خود عمل كرده باشد و آنچه دیگران را از آن منزجر و نهی میكند، خود قبلاً منزجر شده باشد. بنابراین، عدالت به عنوان سرّ امر به معروف و نهی از منكر در آمر و ناهی شرط شده است.
5ـ وادی "نَمِرة" كه در حدیث شبلی از آن به عنوان "نَمِرات" نیز یاد شده نام منطقهای وسیع در سرزمین عرفات است كه تقریباً در سَمْتِ مماسِ عرفات با حرم است. امام سجاد علیه السلام فرمود: هنگام ورود به این منطقه باید آگاه باشید كه این سرزمین، سرزمین شهادت، معرفت و عرفان است. یعنی همان گونه كه خدا و ملائكه شاهدند، این سرزمین وسیع نیز شاهد اعمال زائران خانه خداست و كاملاً آگاه است كه حاجی با چه نیّتی آمده و با چه انگیزهای برمیگردد و به آن شهادت میدهد.
پي نوشت :
1 ـ كافی، ج 4، ص 224.
2 ـ سوره بقره/ 125.
3 ـ ر.ك: (حدیث شبلی).
4 ـ مفاتیح الجنان، دعای كمیل.
5 ـ وسائل الشیعه، ج 10، ص 28.
6 ـ بحارالانوار، ج 96، ص 261.
7 ـ سوره طه، آیه 7.
8 ـ بحارالانوار، ج 96، ص 259. متن كامل این حدیث در صفحات 441 ـ 443 خواهد آمد.
9 ـ بحارالانوار، ج 74، ص 402.
10 ـ مفاتیح الجنان، دعای كمیل.
11 ـ سوره همزه، آیات 6 ـ 7.
12 ـ "جبل الرحمة"، جدای از كوههای اطراف خود، در سرزمین عرفات واقع است. رسول اكرم صلی الله علیه و آله و سلم بر تخته سنگی از این كوه ایستاد و خطبه معروف عرفات را ایراد فرمود. همچنین سالار شهیدان امام حسین علیهالسلام دعای بلند روز عرفه را در دامنه این كوه خواندند. بر قلّه جبلالرحمة، قبهای به نام حضرت آدم(علیهالسلام) قرار دارد كه نمازگزاردن در آنجا مكروه است.
13ـ باید توجه داشت آنچه در متن درباره صعود بر "جبلالرحمة" بیان شده ناظر به حدیث شبلی است وگرنه بنابر مشهور بین فقها، در روز عرفه بالا رفتن از این كوه مكروه است. در حدیث است كه از امام كاظم علیهالسلام سؤال شد: آیا وقوف بر جبلالرحمة در نظر شما محبوبتر است یا وقوف در دامنه و زمینهای پایین كوه؟ آن حضرت فرمودند: وقوف در دامنه. (وسائلالشیعه، ج10، ص11) امام صادق علیهالسلام فرمود: همه سرزمین عرفات، محل وقوف است، لیكن بهترین مكان برای وقوف، پایین كوه است: "عرفات كلّها موقف و أفضل الموقف سفح الجبل."(كافی، ج4، ص463) همچنین در روایت دیگری فرمود: هر چه به جبلالرحمه نزدیكتر باشد بهتر است: "عرفات كلها موقف وما قرب من الجبل فهو أفضل." (وسائلالشیعه، ج10، ص19)
14 ـ مفاتیحالجنان، اعمال روز عرفه.
15 ـ سوره كهف، آیه 44.
16 ـ سوره اعراف، آیه 156.
17 ـ سوره انعام، آیه 54.
18 ـ سوره اعراف، آیه 156.