دو فریضه مهم ولی مظلوم

امر به معروف و نهى از منكر، يعنى نگران سرنوشت ديگران و در انديشه خوش‏بختى مردمان بودن. اسلام، آيين ديگرگرايى است و هرگز بى‏تفاوتى پيروان خود را درباره گرفتارى‏هاى ديگران روا ندانسته است و امر به معروف و نهى از منكر، يكى از نمونه‏هاى والاى ديگرگرايى است. از نگاه آموزه‏هاى دينى، بالاترين نمونه دوستى و مهرورزى، به شكل امر به معروف و نهى از منكر نمود مى‏يابد. حضرت على عليه‏السلام در سخنى زيبا در اين باره مى‏فرمايند:
سه‌شنبه، 3 دی 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
دو فریضه مهم ولی مظلوم
دو فریضه مهم ولی مظلوم
دو فریضه مهم ولی مظلوم

نويسنده: سید امیرحسین کامرانی راد

اشاره

امر به معروف و نهى از منكر، يعنى نگران سرنوشت ديگران و در انديشه خوش‏بختى مردمان بودن. اسلام، آيين ديگرگرايى است و هرگز بى‏تفاوتى پيروان خود را درباره گرفتارى‏هاى ديگران روا ندانسته است و امر به معروف و نهى از منكر، يكى از نمونه‏هاى والاى ديگرگرايى است. از نگاه آموزه‏هاى دينى، بالاترين نمونه دوستى و مهرورزى، به شكل امر به معروف و نهى از منكر نمود مى‏يابد. حضرت على عليه‏السلام در سخنى زيبا در اين باره مى‏فرمايند:
«بهترين برادرانت كسى است كه تو را به راه هدايت راهنمايى كند، پرهيزكارى را براى تو فراهم آورد و تو را از پيروى خواهش‏هاى نفسانى بازدارد.» نيز فرمودند:
«بايد دوست‏ترين انسان‏ها نزد تو كسى باشد كه تو را به سوى باليدن و بزرگ شدن راهنمايى كند و عيب‏هايت را به تو گوشزد كند».
اهميت امر به معروف و نهى از منكر، تأثير آن بر سلامت فرد و اجتماع و شرايط انجام آن ـ كه سبب مى‏شود اين دو واجب مهم به درستى صورت پذيرد ـ از بحث‏هايى است كه در اين نوشتار به آن اشاره خواهد شد. از ياد نبريم كه اهميت امر به معروف و نهى از منكر تا آنجاست كه براى زنده كردن آن، قيام خونينى چون قيام عاشورا پديد آمده است.
نخستین هفته ماه محرم، هفته زنده نگه‏داشتن امر به معروف و نهی از منکر نام‏گذاری شده است. از آنجا که امرو نهی، دو ابزار اساسی تربیت و پرورش روح آدمی است، امر به معروف و نهی از منکر نیز شیوه اصلی پیامبران و مصلحان در تربیت و هدایت مردم بوده است. از این رو، احیای این دو فریضه پر برکت الهی، استمرار حرکت انسان ساز پیامبران گذشته و بسترساز تحقق صلاح و اصلاح جامعه در آینده است. با امید به موفقیت آمران به معروف و ناهیان از منکر که مصداق امت برگزیده قرآنی و پیروان راستین حضرت سیدالشهدا علیه‏السلام می‏باشند، زوایای مختلف این دو گوهر انسان‏ساز را از نظر می‏گذرانیم.

معنای امر به معروف و نهی از منکر

« امر» به معنای فرمان دادن و « نهی» به معنای بازداشتن و منع از انجام کاری است. «معروف»، هر آن چیزی است که عقل و دین، آن را به نیکی و خوبی می‏شناسند و معرفی می‏کنند و «منکر»، هر آن چیزی است که عقل و شرع، آن را ناپسند می‏دارند. پس امر به معروف، یعنی فرمان دادن به انجام کارهای نیک و نهی از منکر، به معنای بازداشتن از بدی و ناپسندی است.
یکتاپرستی، نیکی به پدر و مادر، انفاق به خویشاوندان، کمک به مساکین و درماندگان، برپایی نماز، پایبندی به عهد، مبارزه با ظلم و ستم، امر به معروف و نهی از منکر، پرداخت وجوهات شرعی و... نمونه‏هایی از معروف‏ها، و شرک به خداوند، زنا و فحشا، ربا، سرقت، دست درازی به اموال یتیمان، تکبر، اسراف و بدخویی، نمونه‏هایی از منکرهای ذکر شده در قرآن کریم می‏باشند.

امر به معروف و نهی از منکر در قرآن

دستور قرآن کریم بر ضرورت و وجوب امر به معروف و نهی از منکر کاملا آشکار است. در آیه‏ای می‏خوانیم:
« و باید از میان شما گروهی باشند دعوتگر به خیر که به نیکی (معروف) فرمان دهند و از ناشایستی(منکر) باز دارند و اینان رستگارانند». دراهمیت امر به معروف و نهی از منکر همین بس که در قرآن کریم، نام آمرین به معروف، در کنار نام پیامبران آمده است و کیفر قاتلان آنان، مثل کیفر قتل انبیاست.

امر به معروف و نهی از منکر در روایات

پیامبر اکرم (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله وسلم) درباره ضرورت امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند:« امت من تا هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر می‏کنند و بر نیکی و تقوا یار یکدیگرند، در سلامتی خواهند بود و هر گاه آن را رها کنند، برکت‏ها از ایشان رخت خواهد بست...». امیرالمؤمنین علی (علیه‏السلام) نیز می‏فرمایند:
« امر به معروف و نهی از منکر را وامگذارید که بدکارانتان بر شما چیره می‏گردند و آن‏گاه که دعا کنید، دعایتان مستجاب نشود».
امام حسین علیه‏السلام در این باره فرمودند: «... خداوند به عنوان فریضه از امر به معروف و نهی از منکر آغاز می‏کند تا نشان دهد که اگر این فریضه ادا شود و استوار گردد، همه فریضه‏ها ـ چه آسان و چه دشوار ـ استوار خواهد گشت؛ از آن رو که امر به معروف و نهی از منکر، دعوت به اسلام، مخالفت با ظالم، تقسیم غنیمت‏های جنگی و غیرجنگی، گردآوری زکات از جایگاه آنها و پرداخت آن به مستحقان است».

روایات امر به معروف و نهی از منکر

حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند:
ای اباذر! مَثَل کسی که مردم را (به معروف) دعوت می‏کند و خود عمل به آن نمی‏کند همانند کسی است که بدون زه کمان تیراندازی می‏کند.
« امّت من همواره در خیر و سعادتند مادام که امر به معروف و نهی از منکر نمایند و بر انجام نیکیها همکاری کنند».
« آمران به معروف، خلیفه خدا در زمین هستند.»
« زمانی که امت من امر به معروف و نهی از منکر را ترک کند، باید خود را برای عذاب خدا آماده سازد»
آداب امر به معروف و نهی از منکر در کلام پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله و سلم)
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره آداب امر به معروف و نهی از منکر فرمود ند:آمر به معروف، نیازمند آن است که به حلال و حرام آگاه و از آن‏چه دیگران را امر و نهی می‏کند، خود، فارغ شده باشد. برای خلق، ناصح مهربان و با آنان رفیق باشد. با لطف و بیان خود، آنان را دعوت کند، اخلاق آنان را بشناسد تا با هر یک مناسب شأنش رفتار کند، به مکر نفس و نیرنگ‏های شیطان بینا و بر آن چه بدو رسد، شکیبا باشد و آنان را به سبب آن چه بدو رسیده، مکافات و از آنان شکایت نکند، خشونت نورزد و برای نفس خود خشمگین نشود. نیّت خود را برای خدا خالص گرداند و از او یاری بخواهد و در پی رضایت او باشد. پس اگر با او مخالفت و در حقش جفا کنند، صبر پیشه کند و اگر با او موافقت کنند و سخنش را بپذیرند، سپاس‏گزاری کند و کار خود را به خدایش واگذرد و به عیب خویش بنگرد».

امر به معروف و نهی از منکر در کلام امام علی علیه‏السلام

الف: فضیلت امر به معروف و نهی از منکر
امر به معروف برتر از جهاد
حضرت علی (علیه‏السلام) اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر را در مقایسه با جهاد در راه خدا این‏گونه بیان می‏فرمایند: همه اعمال نیک و حتی جهاد در راه خدا در مقایسه با امر به معروف و نهی از منکر مثل قطره در مقابل دریاست. همچنین امام (علیه‏السلام) در پاسخ به این شبهه که ممکن است بر اثر امر به معروف و نهی از منکر جان یا روزی کسی به خطر بیفتد می‏فرمایند:
امر به معروف و نهی از منکر نه اجل کسی را نزدیک می‏سازد و نه روزی او را کم می‏کند.
امر به معروف و نهی از منکر دو صفت الهی
حضرت علی (علیه‏السلام) در اهمیّت امر به معروف و نهی از منکر، آن دو را اوصاف الهی می‏شمارند: امر به معروف و نهی از منکر دو صفت از صفات پسندیده خداوند سبحان است و این دو مرگ کسی را نزدیک نمی‏کنند و روزی را نمی‏کاهند.
امر به معروف برترین اعمال
علی (علیه‏السلام) در تبیین اهمیّت مسأله امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند:
«امر به معروف با فضلیت‏ترین اعمال بندگان خداست» و در جای دیگر می‏فرمایند: هدف نهایی دین امر به معروف و نهی از منکر و بر پاداشتن حدود الهی است.
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی از جهاد
از امام علی (علیه‏السلام) درباره ایمان سؤال کردند، آن حضرت فرمودند: ایمان بر چهار ستون صبر، یقین، عدل و جهاد استوار است، حضرت در ادامه و در معرفی بیشتر جهاد اضافه می‏کنند: جهاد که از پایه‏های اصلی ایمان است خود بر چهارگونه انجام می‏گیرد که دو صورت آن امر به معروف و نهی از منکر است... هر که امر به معروف را به جای آورد، با مومنان همراهی کرده و آن‏ها را نیرومند ساخته است و هر که نهی از منکر کند در حقیقت بینی منافقان و افراد دو رو را به خاک مالیده است.
ب: تشویق به امر به معروف و نهی از منکر
در موارد بسیاری امام علی (علیه‏السلام) مردم را به امر به معروف و نهی از منکر تشویق فرموده‏اند؛ به عنوان نمونه به چهار مورد اشاره می‏شود:
دستور به اجرای امر به معروف و نهی از منکر
حضرت درمناسبت‏ها و موقعیت‏های گوناگونی از افراد می‏خواهند که این دو تکلیف را به جای آورند. از جمله می‏فرمایند: عمل کننده به نیکی و بازدارنده از شرّ و بدی باش. نیز می‏فرمایند: امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر باش.
سبقت‏گیری در امر به معروف
مردم بیشتر در امور مادی نظیر کسب مقام و مال به رقابت می‏پردازند. علی‏بن ابیطالب (علیه‏السلام) به عنوان رهبری الهی که مسئولیّت نشان دادن راه‏های واقعی کمال را به عهده دارد راه صحیح سبقت‏گیری را این گونه بیان می‏کنند:
ای مردم اگربه ناچار می‏خواهید باهم رقابت کنید، پس چه بهتر که در برپایی حدود الهی و امر به معروف برهم پیشی گیرید و سعی کنید هر یک از شما بیشتر و بهتر از دیگری در این عرصه بکوشد.
اظهار رضایت از آمرین به معروف و ناهین از منکر
چون مردم مصر در مقابل ستم و فساد و تباهی ایستادگی کردند و از رهبران خود در خواست کردند که احکام الهی را رعایت کنند و از ستم خودداری کنند، این کار آن‏ها که مصداق کامل امر به معروف نهی از منکر، موجب خوشنودی علی علیه‏السلام شده بود. از این رو آن حضرت هنگامی که مالک اشتر را به عنوان استاندار مصر به آن سرزمین فرستادند، طیّ نامه‏ای که نوشتند از کار آن‏ها قدردانی کردند. حضرت علی(علیه‏السلام) در آن نامه فرمودند: این نامه از بنده خدا علی امیرالمؤمنین به سوی آن دسته از مردم مصر است که برای خدا به خشم آمدند، در آن هنگام که در زمین نافرمانی خدا می‏شد و حقّ خدا رعایت نمی‏شد و ستم در همه جا شایع بود و نه به معروف عمل می‏شد و نه از منکر و زشتی جلوگیری به عمل می‏آمد....
منع از ترک امر به معروف و نهی از منکر
شیوه دیگر از تشویق به رعایت تکلیف امر به معروف و نهی از منکر این است که گاه حضرت به جای امر مستقیم به اجرای این دو تکلیف از ترک این دو مهّم منع فرمودند و می‏گفتند: از پشت کردن به یکدیگر و ترک امر به معروف و نهی از منکر پرهیز کنید.
ج: ترک امر به معروف... و آثار آن
تسلط بدکاران نتیجه ترک امر به معروف و نهی از منکر
وقتی علی‏بن ابیطالب (علیه‏السلام) دربستر شهادت قرار گرفتند، به امام حسن(علیه‏السلام) و امام حسین (علیه‏السلام) سفارش‏های بسیاری درباره رعایت احکام و مقررات اسلامی و نحوه شرکت در فعالیت‏های اجتماعی کردند.از جمله مواردی که در آن سفارش‏ها به چشم می‏خورده توجّه به امر به معروف و نهی از منکر است: امام علیه‏السلام در قسمتی از این مطالب می‏فرمایند: از تشویق همدیگر به انجام کارهای شایسته و بازداشتن از ارتکاب کار زشت خودداری نکنید و بدانید که اگر این کار راترک کردید بدکاران بر شما مسلط می‏شوند. وقتی آن‏ها مسلط شدند هر اندازه دعا کنید دعای شما قبول نمی‏شود....
عذاب و لعنت و... نتیجه امر به معروف و...
در خطبه قاصعه علی علیه‏السلام هشدار می‏دهند و می‏فرمایند: خداوند سبحان گذشتگان را از رحمت خود دور نکرد مگر به خاطر ترک امر به معروف و نهی از منکر؛ یعنی افراد سفیه را که بی‏خردانه مرتکب گناه می‏شدند برای نافرمانی‏هایشان از رحمت خود دور ساخت و خردمندان و صاحبان اندیشه راهم به جهت ترک نهی از منکر دچار عذاب و لعن کرد.
از دست دادن نیروی تشخیص
از آثار بسیار خطرناک ترک امر به معروف و نهی از منکر آن است که قدرت تشخیص امور از انسان گرفته می‏شود. ابوجحیفة، از یاران مورد اعتماد امام علی (علیه‏السلام) می‏گوید: شنیدم که امیرالمومنین (علیه‏السلام) درباره امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمودند: بر اثر دور ماندن از رحمت الهی اوّل چیزی که از آن محروم می‏شوید جهاد با دست است، سپس با زبان و بعد از آن جهاد با قلب‏هایتان است. آن گاه فرمودند:
کسی که حتی با قلبش به طرفداری از نیکی‏ها و مبارزه با منکرات برنخیزد، قلبش واژگون می‏شود یعنی توان تشخیص نیک و بد را از دست می‏دهد.
شکایت از تارکان امر به معروف و نهی از منکر
امام علی (علیه‏السلام) در ضمن خطبه‏ای دشمن‏ترین مردم را در نزد پروردگار عالم دو طایفه معرفی می‏کنند: دسته اوّل کسانی‏اند که به جهت نافرمانی خداوند، آن‏ها را به خودشان واگذاشته است. دسته دوّم گروهی‏اند که نادانی‏ها را در خودجمع کرده‏اند و افراد ناآگاه را گمراه می‏کنند.
آن حضرت در ادامه می‏فرمایند: به خدا شکایت می‏کنم از آن گروهی که با جهل و نادانی زندگی می‏کنند و در گمراهی می‏میرند. در نزد آن‏ها چیزی زشت‏تر از معروف و پسندیده‏تر از منکر نیست. اگر کتاب خدا را به صورت صحیح به آن‏ها ارائه کنید وقعی نمی‏نهند، ولی اگر در احکام خدا به گونه‏ای که با میل آن‏ها هماهنگ شود تحریفی انجام گیرد، آن را با اشتیاق می‏پذیرند.
ه : وضع امر به معروف و نهی از منکر در آخرالزمان
حضرت امیر (علیه‏السلام) در یکی از خطبه‏ها، ضمن اخبار از حوادث بعد از خود می‏فرمایند: بعد از من روزگاری خواهد آمد که چیزی در آن پنهان‏تر از حقّ و آشکارتر از باطل نخواهد بود. و در شهرها چیزی زشت‏تر از کار نیک و زیباتر از اعمال زشت و منکر نخواهد بود.
و: فلسفه امر به معروف و نهی از منکر و آثار آن
برای امر به معروف و نهی از منکر حکمت‏های بسیار نقل شده است اما آنچه در برخی از سخنان امام علی (علیه‏السلام) آمده است چنین است:
امر به معروف و نهی از منکر، مایه اصلاح عوام
علی بن ابیطالب (علیه‏السلام) در مورد حکمت امر به معروف و نهی از منکر می‏فرمایند: خداوند متعال فرماندادن به کارهای پسندیده را برای اصلاح عوام و سوق دادن آن‏ها به راه رستگاری و سعادت واجب کرد. همینطور نهی از منکر و باز داشتن از کارهای ناپسند را واجب فرمود تا از کارهای ناشایست و ارتکاب معاصی کم خردان جلوگیری شود.
موجب سلامت دنیا و آخرت است
امر به معروف و نهی از منکر درفرهنگ اسلامی (برخلاف نظر اغلب مردم که گمان می‏کنند پایبندی به این دو تکلیف ممکن است به مصالح دنیوی فرد ضرر داشته باشد) از جمله عوامل حفظ سلامت دنیا و حتی آخرت انسان‏هاست. امام علی (علیه‏السلام) در این‏باره می‏فرمایند:
هر که در او سه چیز وجود داشته باشد دنیا و آخرتش سالم خواهد بود: اوّل این که امر به معروف کند و اگر کسی او را به معروف امر کرد آن را بپذیرد. دوّم این که از کارهای زشت نهی کند و خود نیز از مرتکب شدن منکران بپرهیزد.
پابرجایی شریعت و توانمندی مومنان
از علل تشریع امر به معروف برپایی دین ذکر شده است. حضرت امیر (علیه‏السلام) می‏فرمایند: استواری و برپایی دین نتیجه امر به معروف و نهی از منکر است. در جای دیگر می‏فرمایند: هر که امر به معروف کند، مومنان را تقویت کرده و پشت آن‏ها را محکم ساخته است و کسی که نهی از منکر کند بینی منافقان را به خاک مالیده است.
ز: مراتب امر به معروف و نهی از منکر
نهی از منکر به شکل‏های مختلف قابل اجراست و مراتب آن از جهت ثواب و ارزش با همدیگر متفاوتند. امام علی (علیه‏السلام) می‏فرمایند: گروهی از مردم با دست و زبان و قلب خود به مبارزه با منکرات می‏پردازند. این طایفه همه خصلت‏های نیک را در خود جمع کرده‏اند. گروهی تنها با زبان و قلب، و نه با دست، به مبارزه با منکر برمی‏خیزند که این طایفه به دو خصلت نیک تمسک جسته‏اند یکی را رها ساخته‏اند. گروهی دیگر تنها با قلب خود به مبارزه با منکر می‏پردازند و مبارزه با دست و زبان را وا می‏نهند. این گروه تنها به یک خصلت نیکو اکتفا کرده‏اند امّا دسته‏ای هم هستند که نه با زبان و نه با قلب و نه با دست با منکرات مبارزه نمی‏کنند. این‏ها در حقیقت مردگان زنده نمایند.
ح: ذم آمران بی‏عمل
در یکی از خطبه‏های نهج‏البلاغه، امام علی (علیه‏السلام) مردم را نصیحت می‏کنند و به آن‏ها از ناپایداری دنیا سخن می‏گویند و سفارش می‏کنند که وظایف خود را به طور دقیق انجام دهند در قسمتی از آن می‏فرمایند:
لَعَنَ اللّه‏ُ الامرینَ بِالْمَعْروُف التارِکیِنَ لَهُ وَ النّاهیِنَ عَنِ الْمُنْکَر الْعامِلیِنْ بِهِ؛
خدا لعنت کند کسانی را که امر به معروف می‏کند، ولی خود به آن پایبند نیستند و نهی از منکر می‏کنند، ولی خود مرتکب آن می‏شوند.

این کار نشانه گمراهی

امام علی (علیه‏السلام) می‏فرمایند: در گمراهی فرد همین بس که مردم را به چیزی امر کند که خود آن را به جا نمی‏آورد و از چیزی بار دارد که خود آن را ترک نمی‏کند.
امر به معروف و نهی از منکر در کلام گهربارامام باقر(علیه‏السلام)
بد قومی هستند، قومی که بر امر به معروف و نهی از منکر، عیب می‏گیرند و آنرا بی ارزش می‏پندارند.
امر به معروف و نهی از منکر، فریضه بزرگ است که در پرتو آن سایر واجبات اجرا و انجام می‏شود.
کسی که جلو منکر را نگیرد همانند کسی است که مجروحی را در کنار جاده رها کند تا بمیرد.
منکر مثل آتشی است که اگر با نهی شما خاموش نشود، همه چیز را می‏سوزاند.

فرمایشات‏امام‏خمینی(رحمت الله علیه)درموردامربه‏معروف‏ونهی‏ازمنکر

 امر به معروف و نهی از منکر بر همه ملت واجب است.
 سفارش به حق، که امر به معروف است و نهی از منکر است، بر همه مسلمین واجب است.
 از آنچه در نظر شرع حرام، و آنچه بر خلاف مسیر ملت و کشور اسلامی، و مخالف با حیثیت جمهوری اسلامی است، به طور قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول می‏باشند.
 شما از اول اگر جلوی فساد را نگیرید، معلوم نیست که به وضع سابق منتهی نشود.
این دو از والاترین و شریفترین واجبات هستند و به وسیله این دو واجب، دیگر واجبات برپا می‏شود.
 همان طوری که هر شخص و هر فردی موظف است که خودش را اصلاح کند، موظف است که دیگران را هم اصلاح کند.

امر به معروف و نهی از منکر در آینه عقل

جدای از دلایل نقلی فراوان در ضرورت امر به معروف و نهی از منکر، دلایل عقلی نیز بر ضرورت احیای این دو فریضه سرنوشت ساز تاکید دارد ؛ چرا که امر به معروف، نشانه تعهد و علاقه انسان به سلامتی جامعه و نهی از منکر، تلخ کردن کام خلافکاران است. امر به معروف، ضامن اجرای تمام واجبات است و نهی از منکر، ضامن ترک همه محرّمات. امر به معروف، نیکوکاران را تشویق کرده و جامعه را رشد می‏دهد و نهی از منکر، جامعه را از سقوط نجات می‏بخشد.

شرایط امر به معروف و نهی از منکر

منظور از شرایط امر به معروف و نهی از منکر، ارائه راهکاری عملی جهت اجرای آن است. این که چه شرایطی باید فراهم گردد تا این فریضه مؤثر واقع شود و به جای از بین بردن تکلیف، به هدف اصلی خود، یعنی ایجاد معروف و از بین بردن منکر برسد. برای این منظور، چهار شرط را برشمرده‏اند؛ نخست آن که خود آمر و ناهی، معروف و منکر را بشناسند و شرایط وجوب آن دو را بدانند، دوم این که آمر و ناهی احتمال بدهند که امر به معروف و نهی از منکر، تأثیر دارد، اگر چه تأثیر آن تدریجی و غیر مستقیم باشد، سوم این که تارک معروف و عامل به منکر، بر ادامه شیوه خود اصرارداشته باشند و چهارم آن که امر به معروف و نهی از منکر، موجب مفسده‏ای بزرگ‏تر و بروز منکری عظیم‏تر نباشد. توجه به این نکته ضروری است که از بدعت‏ها و انحرافات فکری، شرط‏های معمول کنار گذاشته می‏شود و همه چیز فدای صیانت از دین می‏گردد.

مراحل امر به معروف و نهی از منکر

برای امر به معروف و نهی از منکر، سه مرحله را متذکر شده‏اند:
نخست این که انسان، از بروز گناه، اندوهگین باشد و قلبا راضی از کار منکر نبوده و از آن متنفر باشد. در این مرحله هیچ‏کس معاف نیست و حتی افراد ناتوان نیز باید از گناه متنفر باشند؛ زیرا اگر کسی راضی به عمل قومی باشد، در عمل آنان شریک است.
در مرحله دوم، آمر به معروف، با زبان به خلافکار هشدار می‏دهد و به خوبی‏ها سفارش می‏کند، و مرحله سوم آن است گه اگر بیان، اثر نکرد، با قدرت در برابر منکرات بایستد. این اِعمال قدرت و خشونت باید بسیار سنجیده و حساب شده باشد تا موجب بروز هرج و مرج در جامعه و ایجاد منکرهای بزرگ‏تر نگردد.

آثار و پیامدها امر به معروف و نهی از منکر

آثار فردی و اجتماعی امر به معروف و نهی از منکر، آن قدر فراوان است که در قرآن و روایات، حساب این دو فریضه پربرکت از دیگر فریضه‏ها جدا شده است. بهره‏مندی از الطاف خداوند، نجات از قهر و غضب الهی، وفور نعمت‏های اقتصادی، کسب حلال، عزّت و سرافرازی مؤمنین، سرکوبی و کنترل اشرار و برقراری نظم و انضباط اجتماعی، نمونه‏هایی از آثار و برکت‏های آن است. در بُعد فردی، کسی که آمر به معروف باشد، خود، اهل معروف خواهد شد و خواه ناخواه، به رستگاری خواهد رسید و در بُعد اجتماعی، امر به معروف و نهی از منکر، ضامن بقای کلیه برکت‏های معنوی، اخلاقی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جامعه مسلمین است.

امر به معروف و نهی از منکر در سیره معصومین علیهم‏السلام

نخستین آمر به معروف در جامعه مسلمین، خود حضرت رسول اکرم (صلی‏الله‏علیه‏و‏آله)و سلم) بود و مسلمانان، پس از صدر اسلام، با اختصاص تشکیلات مستقلی جهت اجرای این دو فریضه، به نام امور حسبه، گروه ویژه‏ای را مسئول اجرای آن نمودند. اصولاً بدون احیای این دو فریضه، واجب‏های دیگر، به مرور زمان ارزش و محتوای خود را از دست خواهند داد و حدود الهی نیز تعطیل خواهد شد. امام باقر(علیه‏السلام) فرمودند:«حقا که امر به معروف و نهی از منکر، روش پیامبران، شیوه صالحان و فریضه سترگی است که با آن، دیگر فرایض بر پا می‏شود».

آداب امر به معروف و نهی از منکر

آمر به معروف، به هنرمندی می‏ماند که در هر موقعیت و شرایطی، می‏بایست به گزینش بهترین شیوه بپردازد. از اینرو، در علم اخلاق که دانش آداب است، بیش از علم فقه، به آداب امر به معروف نهی از منکر پرداخته شده است. از مهمترین این آداب، عدم تجسس و دخالت آمر به معروف و ناهی از منکر در زندگی خصوصی افراد است. نکته اساسی دیگر آن است که مقصود از امر به معروف و نهی از منکر، تلاش در جهت اصلاح گناه‏کار و تطهیر ظاهر اجتماع از مفاسد است. پس تا حد امکان باید از ریختن آبروی افراد و تحریک مجرمان، جلوگیری کرد.

ویژگی‏های آمر به معروف و ناهی از منکر

آمر به معروف و ناهی از منکر باید این ویژگی‏ها را داشته باشد: خود را فراموش نکند، دارای عدالت و تقوا باشد، عامل به گفتار خود باشد، مراقب باشد تا بدعت‏گذاری نکند و از پیش خود حلالی را حرام و حرامی را حلال نسازد، اخلاص در عمل داشته و در انجام وظیفه صبور باشد؛ زیرا منکر، به تدریج ریشه دار شده است، پس زدودن آن نیز به صبر و زمان نیاز دارد. آن که با دیگران رفیق است، سخنش در دل‏ها می‏نشیند و امر و نهیش، مؤثر واقع می‏شود؛ پس هر کس که مشتاق اصلاح دیگران است، باید زحمت رفق و مدارای با مردم را بپذیرد و خُلق خود را خوش کند.

ولایت فقیه و مسأله امر و نهی

در روزگاری که هنوز بسیاری از کشورهای اسلامی در نظام پادشاهی و حکومت خاندانی به سر می‏برند، نظام جمهوری اسلامی ایران در تطبیق قوانین شرعی با شرایط عصر نوین، سربلند بیرون آمده و نمونه‏ای سرافراز از حکومت دینی را ارائه داده است. اساس این حکومت بر ولایت فقیه است و همین ویژگی، آن را از سایر نظام‏های مشابه، متمایز ساخته و به آن اقتدار دینی بخشیده است. وجود محسوس امر به معروف و نهی از منکر در جامعه، همان اقتدار دینی است که در حکومت مبتنی بر ولایت فقیه، در کامل‏ترین شکل خود است؛ زیرا در رأس حکومت، فقیهی عادل قرار دارد که در تصمیم‏گیری‏های کلان، اولویت را به اجرای احکام دینی می‏دهد.

لزوم فرهنگ‏سازی

فرهنگ هر جامعه، مجموعه‏ای از ارزش‏ها و باورهای عمومی را با خود دارد که به طور طبیعی، بر رفتارهای افراد جامعه تأثیر می‏گذارد. اگر روحیه استقبال از ارشاد و راهنمایی‏های دانایان، روحیه انتقاد پذیری و حق گرایی، فرهنگ رایج یک ملت باشد، آن گاه شاهد مشارکت گسترده مردم در تحقق آرمان‏های دینی و از جمله، ارزش نهادن به معروف‏ها و مبارزه با منکرات خواهیم بود. برای انجام این مهم، باید فرهنگ سازی کرد. متصدیان فرهنگی جامعه، افراد تأثیرگذار و الگوهای مردمی، در این زمینه وظیفه‏ای سترگ در پیش رو دارند. آنان می‏توانند با تبلیغ علمی و عملی، ارزش والای حق‏پذیری را احیا کنند و خود با پذیرش انتقاد در میدان‏های گوناگون اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و ورزشی، عملا به گسترش و تقویت آن همت گمارند؛ به ویژه هنرمندان که می‏توانند روح تعهد را در قالب‏های متنوع هنری، در کالبد انسان‏ها بدمند.

الگوهای عملی

تاریخ، به درستی نمی‏داند سخن جاودانه امام حسین (علیه‏السلام) در آغاز نهضت عاشورا که فرمود: «...قصد من، امر به معروف و نهی از منکر...است» و سپس اثبات عملی آن با نثر جان خود و عزیزانش، الهام بخش چه نهضت‏ها، انقلاب‏ها، اصلاح‏ها و ظلم ستیزی‏ها، در طول تاریخ اسلام بوده است. اما همین اندازه روشن است که سیره معصومان معروف پرور که هر یک، به گونه‏ای در راه مبارزه با طاغوت‏های منکرپرور زمان خویش به شهادت رسیدند، منابع الهام بخش مجاهدان و مصلحان ظلم ستیز در طول تاریخ اسلام بوده است. در عصر حاضر، اندیشه‏های قهرمان بزرگ مبارزه با طاغوت، امام خمینی رحمه‏الله ، الگوی ملموس و آزموده شده مبارزه با منکرات و احیای معروف‏هاست.

نتيجه امر به معروف و نهى از منكر در اجتماع

برخى از عبادت‏ها، تنها اثرسازنده فردى دارند و برخى نيز افزون بر دارا بودن ثمره شخصى، از فايده‏هاى اجتماعى برخوردار هستند و سود آن، جامعه را فرا مى‏گيرد. از جمله اين عبادت‏ها، امر به معروف و نهى از منكر است. بديهى است اگر انسان‏ها به ناهنجارى‏هاى اجتماعى افراد بى‏اعتنا نباشند و با شيوه‏هاى درست، به كارهاى ناشايست آنها واكنش نشان دهند، آنان به وظيفه‏هاى خويش آشنا مى‏شوند. قانون را پاس مى‏دارند، زبان خويش را به سخنان نيش‏دار نمى‏آلايند، از دام خودمحورى رها مى‏شوند و به ديگرگرايى روى مى‏آورند و در نتيجه، جامعه‏اى هم‏گرا شكل مى‏گيرد كه در آن، همه درباره سرنوشت يكديگر، نگران و پاسبان حقوق همديگر هستند.

اهتمام قلبى داشتن به امر به معروف و نهى از منكر

امير مؤمنان على (عليه‏السلام)، انسان‏هايى را كه به طور كامل امر به معروف و نهى از منكر را رها كرده‏اند تا آنجا كه حتى در دل خويش نيز از ناهنجارى‏هاى آشكارى كه انجام مى‏پذيرد، بيزارى نمى‏جويند، در شمار مرده‏ها دانسته است. ايشان با اشاره به تفاوت انسان‏ها درباره اين مسئله مى‏فرمايند:
از مردمان، كسى است كه كار زشت را ناپسند مى‏شمارد و به دست و زبان و دل خود، آن را خوش نمى‏دارد. چنين كسى، ويژگى‏هاى نيك را به كمال رسانيده است. نيز از آنان كسى است كه به زبان و دل خود انكار كند و دست به كار نبرد. چنين كسى دو خصلت از خصلت‏هاى نيك را فراگرفته و خصلتى را تباه ساخته است. همچنين از آنان كسى است كه منكر را به دل زشت مى‏دارد، ولى با دست و زبان خويش اقدامى نمى‏كند. چنين كسى دو ويژگى را كه شريف‏تر است، نابود ساخته و [تنها] به يك ويژگى پرداخته است. نيز از آنان كسى است كه منكر را با زبان و دست و قلب رها ساخته است. چنين كسى، مرده‏اى ميان زندگان است.

امر به معروف و نهى از منكر، رمز رستگارى شخص و جامعه

امر به معروف و نهى از منكر، به معناى دغدغه داشتن و احساس مسئوليت كردن در برابر خود و هم‏نوعان و نشانه خيرخواهى انسان‏ها به يكديگر است. اگر اين دو فريضه بزرگ، به‏جا و به‏هنگام انجام پذيرد، جامعه سالم معنوى پديد خواهد آمد و زمينه براى رويش و زايش انواع خوبى‏ها و زيبايى‏ها فراهم مى‏آيد.
بى‏گمان، همه ما هم دوست داريم خود، رستگار باشيم و هم در جامعه‏اى زندگى كنيم كه افراد آن رستگارند. قرآن كريم راه رسيدن به رستگارى را اين‏گونه فرا راهمان نهاده است: «بايد ميان شما امتى باشند كه به [كارهاى] خير فرابخوانند و امر به معروف و نهى از منكر نمايند و آنها رستگارانند».
با پيمودن جاده امر به معروف و نهى از منكر، انسان‏ها بر قله بهترين‏ها جاى مى‏گيرند؛ همان‏گونه كه قرآن كريم فرموده است: «شما بهترين امتى هستيد كه براى مردمان پديد آمده‏اند كه به نيكى فرمان مى‏دهيد و از ناشايستى بازمى‏داريد.» بنابراين، يكى از ويژگى‏هاى رستگاران آن است كه اهل امر به معروف و نهى از منكر هستند.

امر به معروف و نهى از منكر، آينه‏دارى خداوند

برخى از آدم‏ها از نظر معنوى تا آنجا پيشرفت مى‏كنند كه به رنگ فرشته‏ها درمى‏آيند، همان‏گونه كه حكيم سنايى گفته است:
تو فرشته شوى ار جهد كنى از پى آنك
برگ توت است كه گشته است به تدريج اطلس
بعضى‏ها نيز پا را فراتر گذاشته و خدايى شده‏اند و آينه‏دار صفات پروردگار مى‏شوند. امر به معروف و نهى از منكر نيز آينه‏دارى خداست و صفت خدا را در وجود انسان بازمى‏تاباند؛ چرا كه خداوند نخستين كسى است كه امر به معروف و نهى از منكر كرده است؛ حقيقتى كه از اين آيه شريفه استفاده مى‏شود: «به راستى، خداوند به عدل و احسان و اداى حق خويشاوندان فرمان مى‏دهد و از ناشايستى و كار ناپسند و سركشى بازمى‏دارد.» از اين رهگذر هر جا امر به معروف و نهى از منكر مى‏شود، جامعه از عطر خوش پروردگار، آكنده مى‏گردد و چهره خداوند بازتابانيده مى‏شود.

امر به معروف و نهى از منكر، وظيفه‏اى همگانى

از نگاه آموزه‏هاى دينى، امر به معروف و نهى از منكر وظيفه‏اى همگانى است و همه بايد خود را در اين مسئله مسئول بدانند. « امر به معروف كه مى‏توان آن را ارشاد خواند و نهى از منكر كه مى‏توان آن را انتقاد خواند، واجبى عمومى است و برابر آنچه امروزه مسئوليت همگانى يا نظارت عمومى يا نظارت ملّى مى‏گويند، قرار مى‏گيرد. اين فريضه در انحصار هيچ فرد يا گروه يا مقامى نيست و اگر هم گروهى در آن پيش‏گام شود و خود در زمينه‏اى، معروف را فروگذارد و منكر را انجام دهد، ديگران وظيفه دارند كه همان‏ها را امر به معروف و نهى از منكر كنند. بر اين اساس، كوچك‏ترين و ضعيف‏ترين فرد جامعه نيز بايد امر به معروف و نهى از منكر را از دست ندهد».
«گروهى امر به معروف و نهى از منكر نمى‏كنند و مى‏گويند: اگر لازم باشد، فلان شخصيت يا مقام و يا فلان انجمن اسلامى، اين كار را انجام دهند. بى‏خبر از آنكه امر به معروف همچون نماز، وظيفه همه است و امكان دارد آن مسئله‏اى را كه شما مى‏بينيد، فلان مسئول يا رئيس، مشاهده نكند».

امر به معروف و نهى از منكر غيرمستقيم

اثرگذارترين گونه امر به معروف و نهى از منكر آن است كه شخص، پيش از سفارش و نهى ديگران، خود اهل عمل باشد، پس آن‏گاه امر به معروف و نهى از منكر كند. شهيد مطهرى در اين باره مى‏نويسد: «شما اگر بخواهيد به شكل غيرمستقيم امر به معروف و نهى از منكر بكنيد، يكى از راه‏هاى آن اين است كه خودتان نيكوكار و اهل عمل باشيد. وقتى خودتان اين‏گونه بوديد، مجسمه‏اى خواهيد بود از امر به معروف و نهى از منكر. هيچ‏چيز بشر را بيشتر از عمل تحت‏تأثير قرار نمى‏دهد. هر اصلاح‏گرى، نخست بايد صالح باشد تا بتواند اصلاح‏گر باشد. او بايد پيش برود و آن‏گاه بگويد پشت سر من بياييد. خيلى تفاوت است ميان كسى كه ايستاده و به سربازش دستور مى‏دهد: برو به پيش، من اينجا ايستاده‏ام و كسى كه خودش جلو مى‏رود و مى‏گويد: من رفتم، تو هم پشت سر من بيا. فيلسوف معروف معاصر، ژان پل سارتر مى‏گويد: « من كارى كه مى‏كنم، در حقيقت، جامعه خود را نيز به آن كار وادار كرده‏ام» و درست هم هست. هر كارى كه شما بكنيد، كار خوب يا بد، جامعه خود را نيز به آن كار واداشته‏ايد. خواه ناخواه، كار شما موجى به وجود مى‏آورد؛ تعهدى براى جامعه ايجاد مى‏كند؛ بايدى است براى خود شما و بايدى است براى اجتماع شما. وقتى من كارى مى‏كنم، زبان عمل من اين است كه تو هم مثل من باش. بنابراين، شما نمى‏توانيد به گفتار من توجه كنيد، ولى به كردار من بى‏توجه باشيد».

اهل عمل نبودن آمر به معروف و ناهى از منكر

يكى از پى‏آمدهاى زيان‏بار امر به معروف و نهى از منكرى كه خودِ شخص به آن پاى‏بند نيست، آن است كه ديگران را به سوى گناه و انجام كارهاى ناشايست تشويق مى‏كند. امام محمد غزالى در اين باره در سخنى شنيدنى مى‏نويسد: « اگر كسى چيزى بخورد و آن‏گاه به مردمان بگويد شما نخوريد كه زهر نابودكننده است، آنها بر وى ريشخند زده و گرايش آنان به آن خوردنى افزايش پيدا مى‏كند و با خود مى‏گويند: اگر نه آن است كه آن چيز، خوش‏تر و لذيذتر است، آن را براى خود نگزيدى.» از اين گذشته، هم دين و هم عقل به زشتى امر به معروف و نهى از منكرى كه با عمل همراه نباشد، حكم مى‏كند.
در قرآن كريم در اين باره مى‏خوانيم: « أَتَأْمُرُونَ الْنَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنْسَوْنَ أَنْفُسَكُمْ؛ آيا مردمان را به نيكويى فرامى‏خوانيد و خود را فراموش مى‏كنيد.» (بقره: 44) و همچنين مى‏خوانيم: « اى مؤمنان! چرا چيزى مى‏گوييد كه انجام نمى‏دهيد. خداوند از اينكه چيزى را بگوييد كه انجام نمى‏دهيد، بيزار است.» (صف: 2 و3 )
پروين اعتصامى چه زيبا در اين باره سروده است:
اى آن‏كه راستى به من آموزى
خود در ره كج از چه نهى پا را
امر به معروف و نهى از منكر، تنها به انگيزه خدايى و از سر خيرخواهى
يكى از شرايط اثرگذارى امر به معروف و نهى از منكر آن است كه براى خدا و از روى خيرخواهى و دل‏سوزى بوده و از غرض‏ورزى و اظهار برترى‏جويى به دور باشد. امام خمينى (رحمت ‏الله علیه) در اين‏باره مى‏فرمايند: « شايسته است امركننده به معروف و نهى كننده از منكر، در امر و نهى خود و مراتب نهى از منكرش، مانند پزشك مهربانى باشد كه درمان كننده است و مانند پدر دل‏سوزى باشد كه رعايت مصلحت شخص مقابل را مى‏كند و اين امر و نهى او از روى لطف و رحمت ويژه باشد. انگيزه خود را خالص كند براى رضاى خدا و كار خود را از هرگونه هوا و هوسى تهى نمايد. همچنين نخواهد كه با امر به معروف و نهى از منكر، اظهار برترى نمايد و نيز نفس خود را پاك نداند و خود را برتر از آن كسى كه مرتكب گناه شده و الان او را امر و نهى مى‏كند، نشمارد كه چه‏بسا براى آن شخص صفات خوبى باشد كه مورد رضايت خداوند بوده و خداوند او را دوست بدارد، هر چند از اين كارش بدش مى‏آيد و از آن طرف، در آمر به معروف و ناهى از منكر، صفات زشتى باشد كه خداوند از آن بيزار است، در حالى كه خودش نمى‏داند و فكر مى‏كند آدم خوبى است».
امر معروف خصلتى است شريف
ليك از مشفِق نظيف لطيف
صفتِ آن‏كه سالك راه است
«فَبِما رَحمةٍ مِن الله» است
اى كه از عيب ديگران پرسى
تو مگر از خدا نمى‏ترسى
تا كنى زهد خويش را مشهور
كه تويى فاسق و منم مستور

امر به معروف و نهى از منكر، نماد رها بودن از بى‏تفاوتى

قرآن كريم، انسان‏هاى بى‏تفاوت و آنهايى را كه امر به معروف و نهى از منكر را وانهادند، سزاوار لعن مى‏داند: «كسانى از بنى‏اسرائيل كه كفر ورزيده بودند، بر زبان داوود و عيسى بن مريم لعنت شدند؛ چرا كه سركشى كردند و از اندازه درگذشتند. آنان يكديگر را از كار ناپسندى كه مى‏كردند، بازنمى‏داشتند؛ پس كار و كردارشان چه بد بود».
در روايات هم از رسول خدا (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و سلم) مى‏خوانيم كه خداوند، اهل منطقه‏اى را عذاب كرد و همين كه فرشتگان از خدا پرسيدند: گروهى از اهل منطقه گنه‏كار نيستند، چرا آنها به آتش گنه‏كاران سوختند، فرمود: به دليل سكوت و بى‏اعتنايى‏شان. بى‏گمان، بى‏اعتنايى به عملكرد انسان‏ها، عقب‏ماندگى جامعه را رقم مى‏زند و به بى‏بندوبارى اخلاقى افراد مى‏انجامد و اجتماع را از پيشرفت بازمى‏دارد.

امر به معروف و نهى از منكر فرادستان

از نگاه اسلام، امر به معروف و نهى از منكر، وظيفه‏اى همگانى است و بر اين اساس، فرودستان نيز مى‏توانند فرادستان را امر به معروف و نهى از منكر كنند. حضرت علی( عليه‏السلام) اين راه را براى جامعه اسلامى گشود و اين درس را به آنان آموخت كه دايره امر به معروف و نهى از منكر حتى مى‏تواند، شخصى چون على بن ابى‏طالب ( عليه‏السلام) را نيز فراگيرد. آن حضرت در اين‏باره مى‏فرمايند: « با من چنان‏كه با پادشاهان سركش سخن مى‏گوييد، حرف نزنيد و چنان‏كه از آدم‏هاى خشمگين كناره مى‏گيرند، دورى نجوييد و با ظاهرسازى با من رفتار نكنيد و گمان مبريد اگر حقى به من پيشنهاد دهيد، بر من گران مى‏آيد...؛ زيرا كسى كه شنيدن حق يا عرضه شدن عدالت بر او مشكل باشد، عمل كردن به آن براى او دشوارتر خواهد بود.» اين سخن، روح اعتماد به نفس را در انسان مى‏دمد و در نتيجه، او را توانا مى‏سازد تا در هر پايگاه و جايگاهى كه هست، امر به معروف و نهى از منكر را رها نكند، گرچه در برابر حاكم يا زمام‏دارى باشد.

امر به معروف و نهى از منكر به همراه مدارا

امر به معروف و نهى از منكر، زمانى اثرگذار است كه همراه با مدارا و به دور از خشونت و تندروى باشد. «متأسفانه برخى افراد هنگام انجام اين وظيفه و در غير زمان ناچارى، از راه خشونت‏آميز وارد مى‏شوند و گاهى سخنان زشت و زننده به كار مى‏برند. به همين دليل، اين نوع امر به معروف‏ها و نهى از منكرها، نه تنها اثر خوبى از خود به‏جا نمى‏گذارند، بلكه گاهى اثرى واژگونه برجا مى‏گذارند؛ در حالى كه روش پيامبر و اهل بيت (عليهم‏السلام) نشان مى‏دهد كه آنها هنگام اجراى اين دو وظيفه، آنها را با نهايت لطف و محبت درهم مى‏آميختند و به همين دليل، سرسخت‏ترين افراد، به زودى در برابر آنها تسليم مى‏شدند».
امام خمينى (رحمت ‏الله علیه) نيز در اين زمينه مى‏نويسند: «درباره امر به معروف و نهى از منكر، يكى از امور مهم، همين مدارا كردن است. چه‏بسا اگر انسان، ديگرى را با خشونت و شدت امر به معروف و نهى از منكر كند، كار آن شخص از گناه كوچك به گناهان بزرگ و بلكه به كفر و ارتداد بكشد. معمولاً در كام انسان، امر و نهى تلخ و ناگوار است و خشم را برمى‏انگيزد. بنابراين، آن‏كه امر به معروف و نهى از منكر مى‏كند، بايد اين تلخى و ناگوارى را با شيرينى بيان و مدارا و اخلاق نيكو جبران كند، تا سخنش اثر كند و دل سخت گنه‏كار را نرم و رام نمايد».

امر به معروف و نهى از منكر به دور از عيب‏جويى

يكى از ويژگى‏هاى ناپسند، عيب‏جويى از ديگران است. گاه عيب‏جويى نماى آراسته‏اى به خود مى‏گيرد و به شكل امر به معروف و نهى از منكر، نمود پيدا مى‏كند. در حقيقت، برخى انسان‏ها نه به انگيزه اصلاح، كه از سر عيب‏جويى و برترى‏خواهى و از روى پاك نشان دادن خويش و آلوده نشان دادن ديگران، امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند. در اين هنگام، انجام چنين كارى نه تنها عبادت نيست، بلكه لغزش و گناهى آشكار است. چه زيبا فرموده اند حضرت على (عليه‏السلام) در اين باره: « بر كسانى كه گناه [آشكار] ندارند و از سلامت دين برخوردارند، سزاست كه بر گناه‏كاران و نافرمانان رحمت آرند و شكر اين نعمت بگزارند؛ چندان‏كه اين شكرگزارى، آنان را از عيب‏جويى مردمان بازدارد. تا چه رسد به آن عيب‏جويى كه ـ افزون بر عيب‏جويى ـ برادرش را نكوهش و به آنچه بدان گرفتار است، سرزنش كند. آيا به خاطر ندارد كه خدا چگونه بر او بخشيد و گناهان او را پوشيد و چگونه او را سرزنش مى‏كند كه خود نيز [چه‏بسا [چنان گناهى كرده است و اگر گناهى همانند گناه آن شخص را انجام نداده است، گناهان ديگرى داشته كه از آن گناه بزرگ‏تر است. به خدا سوگند، اگر گناهى كه كرده، بزرگ نيست و كوچك است، گستاخى او را بر عيب‏جويى مردمان، گناهى بزرگ‏تر بايد شمرد».

امر به معروف و نهى از منكر و كرامت انسان‏ها

خداوند انسان‏ها را گرامى داشته است و مى‏فرمايد: « وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَنيآدَمَ ؛ و همانا ما فرزندان آدم را گرامى داشتيم». (اسراء: 40) ازاين‏رو، بايسته است انسان‏ها نيز كرامت يكديگر را پاس دارند. گونه‏اى از اين پاس‏داشت كرامت آدميان، در امر به معروف و نهى از منكر نمود مى‏يابد؛ آنجا كه انجام اين واجب الهى به همراه مدارا و پرهيز از تندروى و درشتى كردن و به دور از عيب‏جويى، سرزنش و برترى‏خواهى باشد. اهل‏بيت (عليهم‏السلام) همواره به كرامت انسان‏ها توجه داشتند و هيچ گاه نمى‏پسنديدند كه از كرامت كسى كاسته شود. «گاه پيش مى‏آمد كه كافران با رهبرشان مسلمان مى‏شدند و پيامبر اكرم (صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و سلم) رهبر آنان را به عنوان سرپرست همان گروهِ مسلمان شده مى‏گمارد و روا نمى‏دانست كسى كه تا ديروز، محبوب مردم بوده است، امروز به سبب مسلمان شدن، فردى عادى باشد. به هر حال، احترام، توجه به ويژگى‏هاى شايسته، دوستى و تشويق، از شيوه‏هاى باارزش پيروزى در امر به معروف و نهى از منكر است. حتى اگر شخص، هيچ كمالى ندارد، ولى نياكان و بستگان او، يا منطقه مسكونى او، يا اساتيد و دوستان او از برجستگى‏هايى برخوردارند، مى‏توان از اين اهرم‏ها استفاده كرد. براى مثال مى‏توان گفت: تو كه فرزند فلانى هستى، تو كه اهل فلان منطقه هستى، تو كه از دوستان فلانى هستى، شايسته است كه اين‏گونه باشى».

امر به معروف و نهى از منكر به همراه دانش و آگاهى

يكى از شرايط امر به معروف و نهى از منكر آن است كه همراه با دانش و آگاهى باشد؛ زيرا در غير اين صورت، نه تنها به اصلاح و تعالى شخص و جامعه نمى‏انجامد، كه زيان‏بار خواهد بود. شهيد علامه مطهرى(رحمت الله علیه) در اين‏باره مى‏نويسند: « اين وظيفه بزرگ، دو پايه و شرط اساسى دارد كه يكى از آنها، رشد و آگاهى است. امر به معروف و نهى از منكر، تخصص مى‏خواهد. دانايى، روان‏شناسى و جامعه‏شناسى مى‏خواهد، تا انسان بفهمد كه چگونه امر به معروف و نهى از منكر كند؛ يعنى راه معروف را بشناسد و ببيند معروف كجاست. منكر را بشناسد و ريشه آن را به دست آورد و بفهمد از كجا سرچشمه مى‏گيرد و آن‏گاه امر به معروف و نهى از منكر كند. به همين سبب، ائمّه دين(سلام الله علیهم) فرموده‏اند: «بهتر است نادان و آدم ناآگاه امر به معروف و نهى از منكر نكند؛ چون او كار را بدتر مى‏كند. به خدا قسم، من مى‏ترسم زيانى كه از راه امر به معروف و نهى از منكر جاهلانه كرده‏ايم يا آسيب‏هايى كه از اين راه به اسلام زده‏ايم، از زيان رها كردن امر به معروف و نهى از منكرمان، بيشتر باشد.» امام صادق (عليه‏السلام) در اين باره مى‏فرمايند: «كسى بايد امر به معروف و نهى از منكر كند كه خوب را از بد بازشناسد، نه كسى كه راه و چاه را نداند و آگاه نباشد كه از چه، به چه فرامى‏خواند، به باطل يا به حق.» در قرآن كريم نيز مى‏خوانيم: «أَدْعُوا إِلَى اللّه‏ِ عَلَى بَصِيرَةٍ؛ از روى آگاهى به سوى خدا فرامى‏خوانم». (يوسف: 108)

صبر، لازمه امر به معروف و نهى از منكر

هيچ كارى بدون صبر و بردبارى به سامان نمى‏رسد و نتيجه دلخواه را به انسان نمى‏دهد. به گفته زيباى حافظ:
صبر و ظفر هر دو دوستان قديمند
بر اثر صبر نوبت ظفر آيد
در قرآن كريم مى‏خوانيم: «أَقِمِ الصَّلاَةَ وَأْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَانْهَ عَنِ الْمُنكَرِ وَاصْبِرْ عَلَى مَا أَصَابَكَ؛ نماز را به پا دار و امر به معروف و نهى از منكر كن و در برابر سختى‏ها و آزارهايى كه [در اين راه] به تو مى‏رسد، شكيبا باش». (لقمان: 17)
« بى‏گمان، از آنجا كه امر به معروف و نهى از منكر بر برخى افراد گران مى‏آيد، به واكنش از سوى آنان مى‏انجامد؛ چرا كه سودپرستان برترى‏جو و خطاكاران خودخواه، به آسانى رام نمى‏شوند و حتى در مقام آزار آمران به معروف و ناهيان از منكر برمى‏آيند. در چنين حالى، تنها با شكيبايى و بردبارى مى‏توان بر اين دشوارى‏ها چيره شد و به هدف دست يافت.» افزون بر اين، اگر امر به معروف و نهى از منكر با صبر و بردبارى همراه نباشد، چه‏بسا به تنش‏هاى بى‏جا بينجامد و شخص را از جاده انصاف بيرون كند و بيش از آنكه سازنده باشد، زيان‏بار شود و به درگيرى پايان يابد.

پیامهایی در مورد امر به معروف و نهی از منکر

انضباط اجتماعی
امر به معروف و نهی از منکر، نوعی انضباط اجتماعی است؛ یعنی محدود کردن تمایلات اشخاص در برابر مصالح جامعه؛ و در واقع نوعی کنترل افراد منحرف است.
نشانه رشد
امر به معروف و نهی از منکر، نشانه رشد است، حضرت لوط در برابر گروه گناهکار پرسید: آیا در میان شما یک نفر رشید هست تا مانع این کار شما شود؟
اهمیت فوق‏العاده
در اهمیت امر به معروف همین بس که علما به دلیل ارتباط قلبی انسان با آن (یعنی تنفر قلبی از منکر)، آن را در اصول دین و به دلیل برخوردهای عملی و اینکه یکی از واجبات است، آن را در ردیف فروع دین مطرح کرده‏اند. شهید ثانی می‏فرمایند: آیات و روایات امر به معروف و نهی از منکر آن قدر زیاد است که کمر را می‏شکند.
بهترین دوست
در حدیث آمده است: بهترین د وست آن است که هنگام خلاف، مانع تو شود و بدترین دوست آن است که به تو تذکر ندهد. امام صادق(علیه السلام) در این ارتباط می‏فرمایند: بهترین دوست من کسی است که عیب‏های مرا به من هدیه کند.
ضرورت عقلی
امر به معروف و نهی از منکر یک ضرورت عقلی و امری روشن است.
کدام عاقل است که سکوت در مقابل خطر و انحراف را پسندیده و آن را محکوم نکند؟ و کدام عقل است که راهنمایی، دلسوزی، تشویق به کار خیر و جلوگیری از مفاسد را لازم نداند.
وظیفه عمومی
امر به معروف وظیفه عمومی است که قرآن کریم می‏فرماید: تمام مردان و زنان با ایمان نسبت به یکدیگر حق ولایت دارند که یکدیگر را به معروف وادار کنند و از منکر باز دارند و نماز به‏پا دارند و زکات بپردازند.
تقدم امر به معروف
همیشه امر به معروف، مقدم بر نهی از منکر به کار رفته است تا به ما بفهماند که کارها را از راه مثبت پیگیری کنیم و در جامعه تنها انتقاد کننده، نباشیم.
مقام آمرین به معروف
در اهمیت امر به معروف و نهی از منکر همین بس که در قرآن، نام آمرین به معروف در کنار نام انبیا آمده است و کیفر قاتلان آنان همچون قتل انبیاست.
هدف از قیام حسینی
امام حسین(علیه السلام) هدف از قیام خود را چنین می‏فرمایند: آیا نمی‏بینید به حق عمل نمی‏شود و از باطل جلوگیری به عمل نمی‏آید و در جای دیگر می‏فرمایند: من بنا دارم امر به معروف و نهی از منکر کنم.
شریک ثواب
در روایات متعدد می‏خوانیم: هر کس مردم را به کار خیر راهنمایی، سفارش و دعوت کند و مردم به خاطر دعوت او آن کار را انجام دهند، دعوت کننده در پاداش شریک می‏شود؛ بدون آن که از اجر دیگری کاسته شود. و از طرف دیگر هر کس دیگری را به کار خلاف و انحراف دعوت کند، در کیفر مفاسد او شریک است. بنابراین، کسی که امر به معروف می‏کند، در پاداش همه کارهایی که مردم به خاطر دعوتش انجام می‏دهند شریک است.
سکوت در برابر گناه
در حدیث آمده است: اگر گناه مخفیانه انجام شود، خطری برای همه مردم ندارد؛ ولی اگر افراد خاصی گناه آشکارا انجام دهند و سایر مردم قدرت تغییر دادن داشته باشند. ولی ساکت بمانند، خداوند همه مردم را با هم مورد قهر و عذاب خود قرار می‏دهد.
عوامل سکوت در برابر گناه
گاهی سکوت در برابر گناه، از بی خبری یا ترس و یا خجالت است. اما گاهی سکوت در برابر گناه، نشانه رضایت است که در اینجا این گونه افراد در حقیقت شریک گناهکار محسوب می‏شوند.
خجالت به هنگام امر به معروف و نهی از منکر
گاهی سکوت و رها کردن امر به معروف و نهی از منکر سرچشمه روحی و روانی دارد، فرد خجالت می‏کشد و حیا می‏کند. این نوع حیا در روایات اسلامی مورد انتقاد است و باید این صفت را کسی که گرفتار آن است، با تمرین از خود دور کند او باید بداند که عار و خجالت موقت در دنیا نتیجه‏ای جز آتش ابدی در قیامت نخواهد داشت.
خطر امر به معروف کردن
بسیاری از افرادی که امر به معروف و نهی از منکر نمی‏کنند به گمان آن هستند که اگر امر به معروف و نهی از منکر کنند، خطری آنها را تهدید خواهد کرد و از عمرشان کاسته خواهد شد و یا سودی را از دست خواهند داد. از این رو حضرت علی(علیه السلام) می‏فرمایند: امر به معروف و نهی از منکر نه مرگ را نزدیک و نه روزی را کم می‏کند.
انسان ضعیف
در میان مردم، کسانی هستند که لقب عاقل به افرادی می‏دهند که اهل نظارت و دخالت و امر و نهی نیستند؛ ولی در فرهنگ اسلام، به افراد بی تفاوت لقب بی عقل، ضعیف و مبغوض داده شده است در حدیثی آمده است « خداوند، مسلمانان ضعیف و بی عقل را مورد غضب خود قرار می‏دهد و آنها، همان کسانی هستند که از منکرات جلوگیری نمی‏کنند».
نشانه محبت و دلسوزی
کسانی که مورد امر و نهی قرار می‏گیرند، باید بدانند که تذکر دیگران به آنان، نشانه عشق، محبت و دلسوزی نسبت به آنهاست و ما باید آنان را دوست بداریم. یکی از انتقاداتی که انبیا به بعضی از مردم داشتند. این بود که «چرا شما ناصحین را دوست ندارید!»
بهترین دوست
امام صادق(علیه السلام) انتقاد را هدیه و انتقاد کننده را بهترین دوست خود می‏دانند. آری! دوست واقعی کسی است که ما را بگریاند؛ ولی از غفلت برهاند. نه انکه ما را بخنداند. ولی در غفلت نگه دارد. قرآن کریم می‏فرماید: « غفلت چیزی است که دشمنان برای شما آرزو می‏کنند.»

منابع:

ماهنامه گلبرگ، ش1
ماهنامه گلبرگ، ش13
ماهنامه گلبرگ، ش59
ماهنامه گلبرگ، ش94





نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط