نگاهی به کلام امامیه

امامیه به کسانی گفته می‌شود که در مسئله‌ی امامت به نص شرعی عقیده دارند. یعنی راه تعیین اما نص شرعی است. و آن، به علی (علیه السلام) و دیگر امامان معصوم (ائمه اهل بیت) اختصاص دارد. نیز یادآور شدیم که بحث درباره‌ی امامت
جمعه، 14 آبان 1395
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: حمیده جبل عاملی
موارد بیشتر برای شما
نگاهی به کلام امامیه
 نگاهی به کلام امامیه
 

نویسندگان:
رمضان رضایی و یدالله رفیعی
 

امامیه به کسانی گفته می‌شود که در مسئله‌ی امامت به نص شرعی عقیده دارند. یعنی راه تعیین اما نص شرعی است. و آن، به علی (علیه السلام) و دیگر امامان معصوم (ائمه اهل بیت) اختصاص دارد. نیز یادآور شدیم که بحث درباره‌ی امامت بلافاصله، پس از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در میان مسلمانان مطرح شد و دو دیدگاه کلی درباره‌ی آن مطرح گردید.
یکی اینکه خلیفه‌ی پیامبر و امام مسلمین از جانب خدا و توسط پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) تعیین گردیده است. و دیگری اینکه نصّی بر آن وارد نشده و به انتخاب مسلمانان واگذار شده است.
امام علی (علیه السلام) و گروهی از بزرگان مهاجر و انصار، طرفدار نطریه نخست بودند که نام و احتجاجات آنها در کتب تاریخ و حدیث ضبط گردیده است، مهاجران عبارتند از: خالد بن سعید بن عاص، مقداد بن اسود، ابین بن کعب، عمار بن یاسر، ابوذر غفاری، سلمان فارسی، عبدالله بن مسعود، بریده اسلمی، و انصار عبارتند از: خزیمة بن ثابت، سهل بن حنیف، ابوایوب انصاری، ابو هیثم بن تیهان و دیگران، آنان در احتجاجات خود به دو مطلب استناد نموده‌اند، یکی نص وارد از پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) و دیگری افضلیت و برتری امام علی (علیه السلام). (1)
علامه طباطبائی درباره‌ی تاریخ پیدایش کلام امامیه گفته است: کلام امامیه تاریخی کهن دارد، پس از رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) طلوع کرد، و اکثر متکلمان در آن زمان از صحابه بودند، مانند: سلمان، ابوذر، مقداد، عمر بن حمق، و دیگران، و از تابعین نیز کسانی چون: رشید و کمیل و میثم و دیگر علویان بودند که به دست اموی‌ها کشته شدند، و در عصر امام باقر و امام صادق (علیهما السلام) قدرت یافتند، و به بحث و تألیف رسایل و کتب پرداختند. (2)
از بحث پیرامون مسأله امامت که بگذریم در رابطه با مسائلی چون صفات خداوند، قضا و قدر، جبر و استطاعت و تفویض که از کهن‌ترین بحث‌های کلامی می‌باشند نیز امامیه در صف مقدم قرار دارد. زیرا نخستین فردی که به ایفای کلامی در این زمینه‌ها برخاست و سؤالات و شبهات را پاسخ داد، امام علی (علیه السلام) بود، و بدون شک اصحاب و هواداران وی نیز از آرا و نظریات کلامی او پیروی کرده و در موارد لازم آنها را منعکس نموده‌اند. و پس از امام علی (علیه السلام) امام حسن و امام حسین (علیهما السلام) و پس از آنان امام زین العابدین و امامان دیگر شیعه هر یک در عصر امامت خود به عنوان آموزگاران معصوم کلام، پرچمدار جهاد کلامی و مدافع عقاید راستین اسلامی بوده و اصحاب و شاگردانی را نیز در این راه تربیت نموده‌اند.
بنابراین، مذهب و کلام امامیه بر همه‌ی مذاهب کلامی اسلامی، از نظر تاریخی، مقدم است، و حتی قبل از آنکه «قدریه» ظهور کنند (نیمه دوم قرن اول هجری) و قبل از آنکه معتزله پدید آیند (اوایل قرن دوم هجری) و به انگیزهای دفاع از توحید و عدل الهی، با تشبیه‌گرایان و جبرگرایان به مبارزه برخیزند، پیشوایان کلام امامیه این راه را پیموده و با دلایل روشن و محکم عقلی خود، پایه‌های توحید و عدل را تحکیم نموده بودند. و به این دلیل است که از عدل و توحید، به عنوان دو ‌اندیشه علوی یاد کرده‌اند (العدل و التوحید علویان).
از نظر کلام گفتاری و دفاع از عقاید اسلامی و پاسخگویی به شبهات و اشکالات کلامی، کلام امامیه مقدم است، ولی از دو نظر دیگر مکتب کلامی معتزله بر امامیه تقدم دارد. یکی از نظر تأسیس اصول و قواعد و ترسیم روش استدلال، و دیگری از نظر تدوین و تصنیف رساله‌ها و کتاب‌های کلامی، که این دو از مهمترین مزایای یک مکتب کلامی به شمار می‌روند.
اما باید دانست که تردیدی نیست که امام علی (علیه السلام) نخستین فردی است که- پس از قرآن کریم- باب تفکر عقلی را بر مسلمانان گشود و اصول معارف و عقاید را، تبیین و تحکیم نمود، چنانکه در باب توحید و عدل- که از مهمترین محورهای کلامی است- فرمود: «التوحید ألاتتوهمه، و العدل ألاتتهّمه» (3): توحید آن است که او را به هم در نیاوری، و عدل آن است که او را به آنچه بایسته نیست متهم نداری.
و نیز امام علی (علیه السلام) در باب توانایی عقل بر شناخت صفات الهی فرموده است: «لم یطلع العقول على تحدید صفته و لم یحجبها عن واجب معرفته». (4) خردها را بر کُنه صفات خود آگاه نساخت و آنها را از شناخت واجب خویش، محروم نکرد.
جاحظ (م. 255 هـ) عالم و متکلم معروف معتزلی در رابطه با همین سخنان امام گفته است: «این جامعترین کلامی است که از انسان‌ها در کتاب‌های خود ضبط نموده و یا در محاورات خود یادآور شده‌اند» و ابوعلی جبابی (م. 303 هـ) استاد معروف کلام اعتزال گفته است: جاحظ راست گفته، در این سخن (کلام امام) زیادت و نقصان راه ندارد. (5)
از نظر تألیف در علم کلام نیز امامیه متأخر از معتزله و دیگران نبوده است، زیرا گذشته از رساله‌هایی که امامان شیعه در زمینه پاره‌ای از مسائل کلامی نگاشته‌اند- مانند رساله امام حسن مجتبی (علیه السلام) پیرامون مسأله قدر- متکلمان امامیه نیز از قدیم‌ترین ایام درباره‌ی موضوعات کلامی دارای تألیف بوده‌اند.
نجاشی گفته است: «نخستین فردی که در موضوع امامت دست به تألیف زد، عیسی بن روضه (تابعی) بود.» (6)
و ابن ندیم از علی بن اسماعیل بن میثم تمار (متوفای 179 هـ) به عنوان اولین فردی که درباره امامت تکلم نمود یاد کرده، آنگاه از تألیفات او کتاب الامامة، و کتاب الاستحقاق را نام برده است. (7) و به نقل نجاشی، وی با نظّام و ابوهذیل معاصر بوده و با آنان مناظره کلامی داشته است. (8)
یکی از شاخص‌ترین چهره‌های متکلمان شیعه در عصر امام صادق و امام کاظم (علیه السلام)، هشام بن حکم بود و رساله‌ها و کتاب‌های بسیاری در علم کلام نگاشت که از آن جمله: کتاب التوحید، کتاب الامامة، کتاب الجبر و القدر، کتاب الاستطاعة، الرد علی اصحاب الاثنین، و... را می‌توان نام برد.
بنابراین کلام امامیه از دو نظر بر سایر مکاتب کلام اسلامی متقدم است: یکی از نظر تاریخ پیدایش و طرح مباحث کلامی، و دیگری از نظر پایه‌گذاری اصول و مبادی کلامی. و از نظر تألیف و نگارش در کلام نیز اگر نگوییم متقدم بر دیگران است، لااقل، متأخر از آنان نمی‌باشد.

مشاهیر متکلمان امامیه

ذکر نام و شرح حال همه‌ی متکلمان امامیه و آثار کلامی آنان در این مجال نمی‌گنجد و به مجالی دیگر نیاز دارد. اما در این جا به ذکر برخی از آنها بسنده می‌کنیم با این توضیح که برخی از شخصیت‌ها چون ذو فنون بوده‌اند در بحث سایر علوم نیز به تناسب ذکر خواهند شد و ما ناگزیر از این تکرار هستیم.

هشام بن الحکم

وی متوفای 179 یا 199 هجری از اصحاب و شاگردان امام صادق (علیه السلام) و امام کاظم (علیه السلام). و یکی از برجسته‌ترین شاگردان ائمه‌ی طاهرین (علیهم السلام) در علم عقاید کلام بود.
برجستگی او در علم کلام مشهور خاص و عام و موافق و مخالف است. امام صادق (علیه السلام) در وصف او فرموده است «هشام بن حکم در دفاع از حق ما پیشتاز است، سخن و رأی ما را سیاقت و صدق گفتار ما را تأیید می‌کند، و عقاید باطل دشمنان ما را در هم می‌شکند، هر کس از او و روش او پیروی کند، از ما پیروی کرده است، و هر کس با وی مخالفت ورزد و او را انکار کند، با ما دشمنی کرده، و ما را انکار نموده است». (9)
شهرستانی او را صاحب غور و ژرف نگری در اصول عقاید توصیف کرده است. (10) و احمد امین گفته است «مناظرات بسیاری که از او نقل شده است بر حضور ذهن و حجت نیرومند او دلالت می‌کند.» (11)

شیخ مفید

ابو عبدالله محمد بن نعمان معروف به شیخ مفید در سال 338 هجری متولد شد. وی را می‌توان احیاگر عقاید شیعه‌ی امامیه در اوایل عصر غیبت کبری دانست، زیرا از فرصت مناسبی که به خاطر تحولات سیاسی در دستگاه حکومت عباسی پدیدآمده بود و خاندان بویه که شیعی بودند در دستگاه سیاست نقش مهمی داشتند، شیخ مفید از این فرصت کمال استفاده را نمود و اصول عقاید شیعه را با استناد به قرآن و سنت و به شیوه‌ی عقلی محکم و استوار تبیین کرد. از وی کتب و رساله‌های کلامی بسیاری بر جای مانده که در مجموعه‌ی مصنفان شیخ مفید چاپ شده است. در میان آثار کلامی او دو اثر شهرت بیشتری دارد. یکی کتاب «اوائل المقامات فی المذاهب و المختارات» است که به نقل تطبیقی عقاید شیعه و مقایسه آن با عقاید دیگر مذاهب و فرق اسلامی پرداخته است. و دیگری کتاب «تصحیح الاعتقاد بصواب الانتقاد» است که شرحی است انتقادی بر کتاب «الاعتقادات فی دین الامامیة» تألیف شیخ صدوق. وی در سال 413 درگذشت.

ابواسحاق

ابواسحاق ابراهیم بن نوبخت مؤلف کتاب «الیاقوت فی علم الکلام» که علامه حلّی آن را شرح کرده و «انوار الملکوت فی شرح الیاقوت» نامیده است. کتاب وی یکی از قدیمی‌ترین متون استدلالی شیعه امامیه در علم کلام است که به روش عقلی به بحث درباره‌ی عقاید اسلامی پرداخته است. و در آغاز کتاب فشرده‌ای از بحث‌های منطقی و فلسفی را نیز آورده است.
وی- همچون دیگر دانشمندان از خاندان نوبخت- در فلسفه نیز استاد و صاحب نظر بوده، و بهره‌گیری از قواعد و روش بحث فلسفی در علم کلام از ابتکارات او است. گرچه پس از وی این روش توسط فخرالدین رازی و خواجه نصیرالدین طوسی پیگیری شد، و به وسیله خواجه نصیر به عالی‌ترین مرحله خود رسید. درباره عصر وی اختلاف است ولی از قراین مختلف به دست می‌آید که وی در قرن چهارم هجری زندگی می‌کرده است.

سیدمرتضی

ابوالقاسم علی بن الحسین بن موسی معروف به سیدمرتضی و ملقب به علم المهدی در سال 355 هجری متولد شد وی از شاگردان شیخ مفید بود در علم کلام استادی مسلم و بی نظیر بود. در برجستگی مقام وی همین بس که خواجه نصرالدین هرگاه در مجلس درس از او یاد می‌کرد، می‌گفت «صلوات الله علیه». (12) و علامه حلّی در وصف آثار او گفته است: «امامیه، از زمان سیدمرتضی تاکنون از کتب وی استفاده کرده است». (13) و ابوالعلاء معرّی پس از ملاقات با سیدمرتضی در پاسخ این سؤال که سید را چگونه یافتی، گفت: «اگر نزد او می‌آمدی، همه‌ی انسانها را در یک فرد، و زمین را در یک خانه، و روزگار را در یک ساعت می‌یافتی».
کتابهای: الشافی در امامت، تنزیه الانبیاء در عصمت پیامبران و امامان، الذخیره فی اصول الدین از مشهورترین آثار کلامی اوست. کتاب نخست را که در پنج جلد به طبع رسیده است در پاسخ به اشکالات قاضی عبدالجبار معتزلی در مسأله‌ی امامت تألیف کرده است. کتاب تنزیه الانبیاء پاسخگوی شبهات مربوط به مسأله‌ی عصمت پیامبران و امامان است. و کتاب سوم نیز- چنان که از نامش پیداست، درباره‌ی اصول دین نگارش یافته است. مجموعه رساله‌های او نیز در سه جلد به نام «رسائل الشریف المرتضی» چاپ شده است. وی در سال 436 هجری وفات یافت.

شیخ طوسی

محمد بن الحسن الطوسی معروف به شیخ طوسی و شیخ الطائفه در سال 385 هجری متولد شد. وی از شاگردان سیدمرتضی است در جامعیت علمی در علوم و فنون مختلف اسلامی از نوادر روزگار است. در علم کلام، فقه، حدیث، اصول فقه، تفسیر، دعا و آداب عبادت تألیفات بسیاری دارد که همگی از منابع و مصادر علوم دینی به شمار می‌روند. در علم کلام تألیفات بسیاری دارد که کتابهای ریاضة العقول (مقدمه‌ای است بر علم کلام) تلخیص الشافی، تمهید الاصول، الغیبة، الاقتصاد فی الاعتقاد، از آن جمله است. (14) وی در سال 460 هجری درگذشت.

سدید الدین حمصی رازی

وی که در قرن ششم هجری می‌زیسته از متکلمان برجسته‌ی شیعه به شمار می‌رود. فخرالدین رازی برخی از احتجاجات او را در تفسیر آیه‌ی مباهله نقل کرده است. چنان که خواجه نصیر الدین طوسی نیز در کتاب «قواعد العقاید» در مبحث «اعاده‌ی معدوم» ص 133 از وی یاد کرده است. در علم کلام کتاب جامع و ارزشمندی تألیف کرده که «المنقذ من التقلید» نام دارد و نگارش آن در سال 581 هجری پایان یافته است. وی بین سال‌های 580 تا 590 وفات کرده است.

خواجه نصیر الدین طوسی

محمد بن محمد بن حسن طوسی 598 هجری متولد شد از وی با القاب محقق طوسی، نصیرالدین، سلطان المحققین، خواجه نصیر و خواجه یاد می‌شود. وی یکی از برجسته‌ترین متکلمان اسلامی است که مورد احترام همه‌ی محققان اعم از شیعه و اهل سنّت می‌باشد خواجه در سال 672 هجری درگذشت.

علامه‌ی حلّی

جمال الدین حسن بن یوسف بن علی بن مطهر در سال 648 هجری متولد شد. وی از نظر جامعیت در علوم معقول و منقول از نوادر روزگار به شمار می‌رود. در مقام و منزلت علمی او همین بس که استادش خواجه نصیرالدین طوسی از وی به عظمت یاد کرده و آنگاه که درباره‌ی مشاهداتش از حلّه پرسیدند، از جمله از دیدار علامه‌ی حلّی به عنوان دانشمندی ماهر و برجسته یاد کرده است. (15) علامه حلّی در علوم معقول و منقول آثار بسیاری تألیف کرده و مؤلف اعیان الشیعه بیش از یکصد اثر علمی را در رشته‌های فقه، اصول فقه، کلام، تفسیر، آداب بحث، فلسفه، حدیث، رجال، ادبیات و ادعیه از او نام برده است. برخی از معروف‌ترین آثار کلامی او عبارتند از:
نهایة المرام فی علم الکلام، کشف المراد فی شرح تجدید الاعتقاد، کشف الفوائد فی شرح قواعد العقائد. نهج المسترشدین فی اصول الدین، انوار الملکوت فی شرح الیاقوت، کشف الحق و نهج الصدق، منهاج الکرامة فى اثبات الامامة، الألفین الفارق بین الصدق و المین، الباب الحادی عشر، الرسالة السعدیة فی الکلام. وی در سال 726 هجری وفات یافت.

فاضل مقداد

ابوعبدالله مقداد بن عبدالله بن محمد بن الحسین بن محمد السیوری در سیوری منسوب به سیوراء شهری است ما بین کوفه و حلّه در نزدیکی فرات متولد شد. وی از مشاهیر علمای شیعه‌ی امامیه در علوم مختلف- خصوصاً- فقه و کلام است. کتاب «کنز العرفان فی فقه القرآن» که درباره‌ی آیات الاحکام است، و کتاب «نضد القواعد الفقهیة علی مذهب الامامیه» از جمله آثار مهم او در فقه است. و کتابهای: «ارشاد الطالبین فى شرح نهج المسترشدین»، «اللوامع الإلهیة فى المباحث الکلامیة» و «النافع یوم الحشر فی شرح باب الحادی عشر» از معروفترین و مهمترین آثار کلامی او است. با مراجعه به کتب کلامی او، برجستگی او در این فن به خوبی روشن می‌شود، تسلط او بر اقوال و قدرت وی بر تبیین مطالب با قلمی متقن و روشن اعجاب خواننده را برمی‌انگیزد. وی متوفای 826 هجری است.

پی‌نوشت‌ها

1- محمد السید، محمد صالح، 2001، ص192.
2- طباطبایی، محمد حسین، المیزان، ج5، ص278.
3- نهج البلاغه، حکمت470.
4- نهج البلاغه، خطبه 49.
5- احتجاج، طبرسی، ص207.
6- رجال نجاشی، شماره ترجمه 796، نامبرده در عصر منصور زندگی می‌کرد.
7- فهرست ابن ندیم، فن دوم، مقاله سوم، ص249.
8- رجال نجاشی، شماره 661.
9- فلاسفة الشیعة، ص 634.
10- ملل و نحل شهرستانی، ج1، ص185.
11- ضحی الاسلام، ج3، ص268.
12- فلاسفة الشیعه، ص 339.
13- رجال علامه، ص95.
14- ر.ک. الفهرست شیخ طوسی با مقدمه‌ی آن و کتاب معالم العلماء.
15- اعیان الشیعة، ج5، ص396.

منبع مقاله :
رضایی، رمضان؛ رفیعی، یدالله؛ (1393)، تاریخ علوم در اسلام (جلد اول)، تهران: پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط