سيره تربيتي امام رضا (علیه ا لسلام)
نويسنده:اميرمهدي حكيمي
"عمل" به جاي "حرف"
در انديشه اسلامي، آنچه داراي ارزش و اهميت است اعمال انسانهاست؛ بدين معنا كه آدميان ساخته دست خويشند و با اعمال و كارهايي كه انجام مي دهند سنجيده شده و به سعادت مي رسند و هيچ گاه عوامل بيروني مانند خانواده، نياكان و روابط اجتماعي در ساخته شدن انسانها نقشي ندارد. هيچ كس به خاطر اينكه از خانواده ويژه اي است و حتي از خاندان پيامبر و امامان(ع) و يا در گروه خاصي قرار دارد يا به طبقه برتر اجتماعي تعلق دارد و... نمي تواند دل خوش كند و دست از كار و كوشش بردارد و براي خود انتظار سرانجامي نيك داشته باشد و در اين دنيا نيز خود را برتر از ديگران بداند، اين شيوه تفكر اسلامي نيست، بلكه تنها سكوي پرش انسان، عمل و كوشش اوست.
پيشوايان راستين ما نيز همواره مردم را با اين اصل آشنا كرده و حتي افراد خانواده خود را نيز آموزش داده اند كه با تكيه بر شرافتها و ارزشهاي خانوادگي، از پارسايي و نيكوكاري دست برنداشته و براي خود اسطوره هاي خيالي نسازند.
حضرت علي بن موسي الرضا(ع) نيز چنين بودند و انسانها را با تقوا و عمل الهي و انساني سنجيدند و ميان سياه و سفيد، فقير و غني و هر گروه و طايفه با هر اصل و نسبي فرق نمي گذاشتند و تنها برتري را در تقوا و خداباوري راستين و عمل شايسته، مي دانستند.
به عنوان مثال، وقتي فردي به امام(ع) گفت: به خدا سوگند، در روي زمين از نظر نياكان و نسب كسي از شما برتر نيست، امام(ع) به آن مرد فرمودند: "تقوا به آنان برتري داد و فرمانبرداري خدا آنان را به آن پايه و مقام رسانيد." (1)
همچنين، امام دليل برتري امامان شيعه(ع) را بر مردم، فرمانبرداري بيشتر آنان از خداوند مي دانستند و تقواي الهي آنان را ملاك والايي و برتري مي شمردند.
روزي شخصي به آن حضرت عرض كرد: به خدا قسم تو بهترين مردم هستي. امام(ع) به او فرمودند: "سوگند مخور، بهتر از من كسي است كه براي خدا فرمانبردارتر و از نافرماني او پرهيزگارتر باشد." به خدا سوگند اين آيه نسخ نشده است كه "و شما را شاخه ها و تيره ها كرديم تا يكديگر را باز شناسيد. هر آيينه گرامي ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست..." (2) (حجرات ص 133)همچنين ابراهيم بن عباس صولي مي گويد: از علي بن موسي الرضا(ع) شنيدم كه فرمودند: براي سوگند خود، بنده اي را آزاد مي كنم، و من چنين سوگندي نمي خورم مگر اينكه بنده اي را آزاد و پس از آن همه دارايي خود را در راه خدا انفاق مي كنم. "سوگند مي خورم به قرابتي كه با پيامبر خدا(ص) دارم، اگر كسي گمان كند من بهتر از اين هستم (اشاره به يكي از غلامان سياه خود فرمودند) درست نيست، مگر اينكه من داراي عمل شايسته باشم، تا اين كه بهتر از او باشم." (3)
در انديشه اسلامي، آنچه داراي ارزش و اهميت است اعمال انسانهاست؛ بدين معنا كه آدميان ساخته دست خويشند و با اعمال و كارهايي كه انجام مي دهند سنجيده شده و به سعادت مي رسند و هيچ گاه عوامل بيروني مانند خانواده، نياكان و روابط اجتماعي در ساخته شدن انسانها نقشي ندارد. هيچ كس به خاطر اينكه از خانواده ويژه اي است و حتي از خاندان پيامبر و امامان(ع) و يا در گروه خاصي قرار دارد يا به طبقه برتر اجتماعي تعلق دارد و... نمي تواند دل خوش كند و دست از كار و كوشش بردارد و براي خود انتظار سرانجامي نيك داشته باشد و در اين دنيا نيز خود را برتر از ديگران بداند، اين شيوه تفكر اسلامي نيست، بلكه تنها سكوي پرش انسان، عمل و كوشش اوست.
پيشوايان راستين ما نيز همواره مردم را با اين اصل آشنا كرده و حتي افراد خانواده خود را نيز آموزش داده اند كه با تكيه بر شرافتها و ارزشهاي خانوادگي، از پارسايي و نيكوكاري دست برنداشته و براي خود اسطوره هاي خيالي نسازند.
حضرت علي بن موسي الرضا(ع) نيز چنين بودند و انسانها را با تقوا و عمل الهي و انساني سنجيدند و ميان سياه و سفيد، فقير و غني و هر گروه و طايفه با هر اصل و نسبي فرق نمي گذاشتند و تنها برتري را در تقوا و خداباوري راستين و عمل شايسته، مي دانستند.
به عنوان مثال، وقتي فردي به امام(ع) گفت: به خدا سوگند، در روي زمين از نظر نياكان و نسب كسي از شما برتر نيست، امام(ع) به آن مرد فرمودند: "تقوا به آنان برتري داد و فرمانبرداري خدا آنان را به آن پايه و مقام رسانيد." (1)
همچنين، امام دليل برتري امامان شيعه(ع) را بر مردم، فرمانبرداري بيشتر آنان از خداوند مي دانستند و تقواي الهي آنان را ملاك والايي و برتري مي شمردند.
روزي شخصي به آن حضرت عرض كرد: به خدا قسم تو بهترين مردم هستي. امام(ع) به او فرمودند: "سوگند مخور، بهتر از من كسي است كه براي خدا فرمانبردارتر و از نافرماني او پرهيزگارتر باشد." به خدا سوگند اين آيه نسخ نشده است كه "و شما را شاخه ها و تيره ها كرديم تا يكديگر را باز شناسيد. هر آيينه گرامي ترين شما نزد خدا، پرهيزگارترين شماست..." (2) (حجرات ص 133)همچنين ابراهيم بن عباس صولي مي گويد: از علي بن موسي الرضا(ع) شنيدم كه فرمودند: براي سوگند خود، بنده اي را آزاد مي كنم، و من چنين سوگندي نمي خورم مگر اينكه بنده اي را آزاد و پس از آن همه دارايي خود را در راه خدا انفاق مي كنم. "سوگند مي خورم به قرابتي كه با پيامبر خدا(ص) دارم، اگر كسي گمان كند من بهتر از اين هستم (اشاره به يكي از غلامان سياه خود فرمودند) درست نيست، مگر اينكه من داراي عمل شايسته باشم، تا اين كه بهتر از او باشم." (3)
پی نوشت:
1- عيون اخبارالرضا، ج2، ص236
2- عيون اخبارالرضا، ج2، ص236
3- همان، 237