انديشه مهدويت و آسيب ها(3)
8.ملاقات گرايي
پيامدها
2. توهم گرايي و خيالپردازي.[60]
3. رويكرد به شيّادان و مدّعيان مهدويت، نيابت و مدّعيان ملاقات.
4. دور ماندن از انجام وظايف اصلي، به دليل اهتمام بيش از اندازه و غير متعادل به ديدار.
5. بدبيني به امام(ع) به علت عدم ديدار.[61]
خاستگاه
2. توهم و خيالپردازي.
3. هواي نفس.
درمان
9. آرزوگرايان بي عمل
و قالوا لن يدخل الجنة إلاّ من كان هودا او نصاري تلك امانيهم قل هاتوا برهانكم ان كنتم صادقين؛[62]
و گفتند: هرگز هيچ كس به بهشت نميرود مگر آن كه يهودي يا مسيحي باشد. اين از آرزوهاي آنهاست. بگو : اگر راست ميگوييد، دليلتان را بياوريد.
در روايات نيز اين گروه تكذيب شدهاند: ((كذب المتمنون[63]؛ آرزومندان خيالپرداز دروغ ميگويند.))
اسماعيل فرزند امام صادق(ع) گويد: از پدرم پرسيدم:
يا ابتاه، ما تقول في المذنب منّا و من غيرنا؟ قال(ع): ...ليس بامانيكم و لا اماني اهل الكتاب من يعمل سوءاً يُجز به ....[64]
در مورد گناهكاران ما و غير ما چه مي گوييد؟ حضرت فرمود: [فضيلت و برتري] به آرزوهاي شما و آرزوهاي اهل كتاب نيست؛ هر كس عمل بدي انجام دهد، كيفر داده ميشود... .
قلت له: قوم يعملون بالمعاصي و يقولون نرجو، فلا يزالون كذلك حتي يأتيهم الموت. فقال: هولاء قوم يترجَّحون في الامانيّ، كذبوا، ليسوا براجين، انّ من رجا شيئاً طلبه و من خاف من شيء هرب منه.[65]
به حضرت صادق(ع) عرض كردم: گروهي معصيت ميكنند و ميگويند ما اميد و رجا داريم. پيوسته چنين باشند تا اينكه مرگ آنان را دريابد. امام(ع) فرمود: اينان گروهياند كه در آرزوهاي خويش غوطهورند و آرزوهايشان آنان را از راه استوار منحرف كرده است. دروغ ميگويند. اهل رجا و اميد نيستند. قطعاً كسي كه به چيزي اميد داشته باشد، به دنبال تحقق آن است و در طلب آن برآيد و آنكه از چيزي بيمناك باشد، از آن پرهيز ميكند و ميگريزد.
اميد و رجاي واقعي چيز ديگري است. مفضل گويد: امام صادق(ع) فرمود:
اياك و السفلة، فانما شيعة عليّ من عف بطنه وفرجه واشتد جهاده وعمل لخالقه ورجا ثوابه وخاف عقابه، فاذا رأيت اولئك فاولئك شيعة جعفر.[66]
از فرومايگان بپرهيز! تنها كساني شيعه علي ميباشند كه در باب شكم و شهوت خويش، عفّت ورزند و اهل تلاش و كوشش باشند و براي خدا به عمل پردازند و ثواب الهي را اميد برند و از عذاب او بيمناك باشند. اين افراد، شيعه واقعي جعفر [بن محمد(ع)] هستند.
متأسفانه، برخي افراد در قالب سخن يا شعر و بدون توجه به جايگاه و ضوابط توسل و شفاعت اهل بيت: ايجاد كننده يا تقويت كننده اين آسيب و طرز تفكرند.
پيامدها
2. انتظار منفي و عدم اقدام عملي و انجام وظيفه در قبال امام(ع).
3. توهم بي جا (رضايت از خويشتن و عملكرد خود).
خاستگاه
2. هواي نفس، به عنوان ريشة توجيهات: بل يريد الانسان ليفجر امامه؛[67] [انسان در معاد شك ندارد] بلكه او ميخواهد [آزاد باشد و بدون ترس از دادگاه قيامت] در تمام عمر گناه كند.
3. عدم شناخت خدايِ مهربان و حكيم كه خداوند گرچه مهربان است، حكيم و عادل هم است.
4. ديدگاه احساسي و غير منطقي نسبت به ائمه: و عدم درك قهر و مهر كه قبلا اشاره شد.
درمان
2. توجه به اين نكته كه: ميزان و معيار اعمال، نيت خالص همراه با انجام وظايف فردي و اجتماعي است:
بسم الله الرحمن الرحيم، والعصر، ان الانسان لفي خسر الا الذين آمنوا و عملوا الصالحات و تواصوا بالحق و تواصوا بالصبر[69]؛
به نام خداوند بخشنده مهربان. به عصر سوگند كه انسانها همه در زيانند، مگر كساني كه ايمان آورده و اعمال صالح انجام دادهاند و يكديگر را به حق سفارش كرده و يكديگر را به شكيبايي و استقامت توصيه نمودهاند.
10. عاشق نمايانِ دنياخواه
ميخواهند. حتي اگر براي ظهورش دعا ميكنند، صرفاً براي خويش و مطامع دنيوي است[70] و اگر امام، بنا به دلايلي، به آنها توجه نكند، با امام به دشمني برميخيزند كه طلحه و زبيرها در طول تاريخ بسيار بوده و خواهند بود. اما آنچه به عنوان آسيب در اينجا مطرح ميگردد و بيشتر حالت عمومي دارد، نگاهي است كه بسياري نسبت به امام دارند. توسّل به امام و خواستن حوايج دنيوي و واسطه ساختن امام به درگاه پروردگار عظيم، امري است صحيح و مورد تأكيد روايات، اما امام را صرفاً براي اين امور خواستن، نشانه عدم درك درست از جايگاه امام در نظام هستي است و متاسفانه بايد گفت نشانه اين است كه هنوز عطش واقعي نسبت به ظهور پيدا نشده است و آمادگي بشر هنوز تحقق نيافته است.
پيامدها
2. كم اعتقادي يا بياعتقادي به امام در اثر عدم تحقق خواستههاي پايان ناپذير و گاه بيمصلحت.
خاستگاه
2. خود محوري و خودخواهي.
راه درمان
1. معرفت در اثر تدبّر در دين.
2. تربيت و تمرين نفس بر مقدّم ساختن خواسته امام بر خواستة خويش.
يكي از ويژگيهاي سلمان كه او را ممتاز نمود، اين بود كه خواستة امام را بر خواستة خويش مقدّم ميساخت:
عن منصور بزرج قال: قلت لابي عبدالله الصادق(ع): ما اكثر ما اسمع منك يا سيّدي ذكر سلمان الفارسي! فقال: لاتقل الفارسي ولكن قل سلمان المحمّدي، أتدري ما كثرة ذكري له؟ قلت: لا. قال: لثلاث خصال: احدها ايثاره هوي اميرالمؤمنين(ع) علي هوي نفسه و الثانية حبّه للفقراء واختياره ايّاهم علي اهل الثروة و العدد و الثالثة حبّه للعلم والعلماء. ان سلمان كان عبداً صالحاً حنيفاً مسلما و ما كان من المشركين.[71]
منصور بزرج گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: سرورم، چه بسيار ميشنوم از شما ياد كرد سلمان فارسي را! فرمود: نگو سلمان فارسي، بلكه بگو سلمان محمّدي(ص) ميداني چرا بسيار از او ياد ميكنم؟ عرض كردم: نه. فرمود: براي سه صفت:
1. مقدّم داشتن خواستة امير مؤمنان بر خواستة خويش.
2. دوست داشتن فقرا و مقدم داشتن آنها بر ثروتمندان.
3. دوست داشتن علم و علما.
11. مدّعيان دروغين مهدويت و نيابت خاصه و عامه
1. مهدويت[72].
2. نيابت خاصه، وكالت، بابيت يا ... افرادي كه مدعياند هر موقع بخواهند امام را
ميتوانند ببينند، مشكلات بهواسطه آنان حل ميشود، آنها واسطه و باب ميان مردم و امام هستند، پيامي را از امام آوردهاند يا پيامي را براي امام ميبرند.[73]
3. نيابت عامه: عدهاي خود را به جاي علماي ربّاني، مراجع عظام تقليد و فقها و... معرفي ميكنند با اين كه در اين دوران، عقل و نقل، وظيفه همه را روشن ساخته است و آن، مراجعه به علما و فقها است. اينان راهي جداي از قران و سنت و عقل برگزيده و سير و سلوكي معرفي ميكنند و رهْ نرفته، ره ميآموزند.[74]
پيامدها
2. دوري از مسير اهلبيت:.
3. به بازي گرفته شدن دين.
4. اختلافات ديني در اثر متابعت از فرقه هاي انحرافي.
خاستگاه
2. نفسانيات و مشكلات اخلاقي و ضعف ايمان.
3. توهم و خيالپردازي.
4. هوي و هوس و خواسته هاي دنيوي و جاه و مقام.
5. جهل و ناآگاهي.
6. سكوت انديشمندان و عالمان يا به موقع و مناسب تصميم نگرفتن.
7. مشكلات سياسي، تأثير اَيادي اجانب مثل فريفتن محمد علي باب و...[76].
8. عدم معرفت به جايگاه و شأن امام و جانشيني ايشان.
درمان
2. علم و بصيرت ديني و سياسي علما، انديشمندان، دولتمردان و مردم.
3. روشنگري علما و انديشمندان، تكذيب منحرفان.
4. برخورد دولتمردان جامعه اسلامي (مثل برخورد اميركبير با بابيت كه ستودني است).[77]
5. عدم تسامح و اغماض در برخورد با انحرافات و بدعتها.
12. عدم پيروي از ولايت فقيه و نواب عام
يكي ديگر از آسيبهايي كه وحدت جامعه اسلامي را خدشهدار ساخته و زمينه را براي فعاليت دشمنان دين و مهدويت (به صورتهاي مختلف مانند دشمني روشن و بيواسطه،
فرقهسازي، مدعيان و...) فراهم ميآورد، عدم پيروي از نوّاب عام امام عصر(ع) است با آنكه اطاعت از اين بزرگواران، در عقل و نقل تأكيد شده است.
پيامدها
2. پراكندگي افراد و عدم وحدت در سايه رهبري واحد.
3. شكست پذير بودن در مقابل دشمن و عدم مقاومت.
خاستگاه
2. توجه نكردن به دلايل عقلي و نقلي.
3. توهم پيروي مستقيم و بيواسطه از امام عصر(ع).
4. توقع نيابت خاصه در عصر غيبت كبرا.
5. هوي و هوس.
6. اغراض سياسي و شيطنت هاي استكبار.
درمان
تبيين ادله عقلي در آسيب اول، بررسي شد و گذشت.
ادله نقلي:
فاما من كان من الفقهاء صائناً لنفسه حافظا لدينه مخالفا علي هواه، مطيعاً لامر مولاه فللعوام ان يقلّدوه و ذلك لايكون الا بعض فقهاء الشيعة لاكلّهم.
از ميان فقيهان، فقيهي كه نفس و دين خود را ـ نه دنيايش را ـ نگاهدار باشد (پرهيزگار)، با هوي و هوسهايش مخالفت نمايد و فرمان مولايش را اطاعت كند، بايد مردم از او تقليد كنند و داراي چنين صفات والايي نباشد مگر برخي از فقهاي شيعه، نه همه آنان.[78]
در توقيع محمد بن عثمان عمري خطاب به اسحاق بن يعقوب از امام زمان(ع) چنين آمده است:
اما الحوادث الواقعة فارجعوا الي رواة احاديثنا، فانهم حجتي عليكم و انا حجةالله عليكم.
در حوادث و پيشامدها به راويان احاديث ما (فقها) مراجعه كنيد؛ چرا كه آنان حجت من بر شما و من حجّت خدا بر شمايم.[79]
2. بصيرت ديني و سياسي.
3. هماهنگي و وحدت رويه بين انديشمندان و علما در حمايت از فقيهي كه عهدهدار امور گشته است.
4. تلاش براي حل مشكلات ديني، فكري، سياسي و اجتماعي جامعه با همفكري انديشمندان و علما.
13. فعاليتهاي غرب و مستشرقان
يكي ديگر از آسيبها و تخريبها، تحريفهايي است كه توسط مستشرقان در مقولة مهدويت پديد آمده است. آنان مغرضانه يا بدون مراجعه به منابع اصيل، مطالبي را به نام دين و مهدويت ارائه ميدهند و در پي آن، افرادي نيز با مطالب و مقالههاي آنان برخورد علمي كرده و آن را يك كار علمي و تحقيقي و بدون هيچ عيب و نقص ميپندارند و در كتابها و مقالات خويش از آن بهره ميگيرند.[80]
پيامدها
2. ايجاد شك و ترديد يا تنفّر در ميان معتقدان كم اطلاع.
خاستگاه
2. مراجعه به منابع دست چندم به جاي منابع اصيل و دست اول.
3. مراجعه به منابع و آراي مخالفان شيعه، مثلا در بررسي ديدگاه مهدويت شيعي به جاي مراجعه به منابع اصيل شيعي، آن را در ميان ديدگاههاي اهل سنت جستوجو
ميكنند. (قاعده اين است كه براي شناخت انديشه و آراي مذهبي، به كارشناسان و متخصصان خود آنها رجوع شود).
4. جدايي از علما و كارشناسان مذهب يا آن مقوله، بياعتنايي يا بياطلاعي يا عدم طرح توضيحات كارشناسان مربوط.
5. برخورد مغرضانه و جانبدارانه به جاي بي طرفي با مقولات علمي.
6. سياست بازي و شيطنتهاي استكبار.
درمان
2. هوشياري در مقابل غرض ورزيها و سياست زدگيها.
3. مبهوت نشدن در مقابل غرب، مستشرقان و... .
پی نوشتها:
[60] . مدتي قبل، در نشريه خورشيد مكه، (ش 17 و 21) آيه و عبارتي منسوب به امام زمان4 چاپ شده بود و به خط ايشان، (با تصريح اين كه دقيقاً از روي خط امام، تصوير گرفتهاند) اما متوهّمان غافل از اين بودند كه آية نوشته شده كاملا اشتباه است. (يعني نعوذبالله امام آيه را اشتباه نوشته است).
[61] . همايشي دانشجويي در يكي از شهرها برقرار شده بود. پس از پايان همايش، دانشجويي ميگفت: مدتي جمكران ميآمدم براي اين كه آقا را ببينم، چون موفق نشدم قهر كردم.
[62] . بقره، 111.
[63] . نعماني، الغيبة، باب 11 ، ص 197.
[64] . نساء، 123.
[65] . الكافي، ج 2، باب خوف و رجاء، ص 68.
[66] . حر عاملي، وسائل الشيعة، ج 1، ب 20 ، ص 86.
[67] . قيامة، آيه 5.
[68] . حجرات، 13.
[69] . عصر.
[70] . ر.ك: تحفالعقول، ص 513؛ روايت مفضل بن عمر از امام صادق(ع) بدين مضمون كه: مردم درباره ما سه گروهاند: دو گروه به دنبال جاه و مقامند و براي اينكه مردمان را بدرند، محبت ما اهل بيت: را اظهار ميدارند و گروه سوم كه (اين گونه نيستند) از ما
اهلبيت ميباشند و ما از آنهاييم.
[71] . طوسي، امالي، مجلس 5 ، ص 133.
[72] . طوسي، الغيبة، فصل 6، باب ذكر المذمومين الذين ادعوا البابية و السفارة كذبا و افتراء لعنهم الله، ص 397؛ فصلنامة انتظار، ش 8 و 9 و10، مقاله: متمهديان و مدعيان دروغين مهدويت، محمد رضا نصوري.
[73] . همان.
[74] . مانند دراويش، صوفيه و... .
[75] . فصلنامه انتظار، ش 5، مقاله: از شيخيگري تا بابيگري، عزالدين رضانژاد.
[76] . فصلنامه انتظار، ش 1، مقاله: از بابيگري تا بهاييگري، عزالدين رضانژاد.
[77] . فصلنامه انتظار، ش 5، از شيخيگري تا بابيگري؛ عزالدين رضانژاد.
[78] . وسائل الشيعة، ج 27 ، باب 10، ص 131.
[79] . طوسي، الغيبة، فصل 4، ص 290.
[80] . دايرة المعارف بريتانيكا، واژة مهدي و اسلام و زرتشت؛ دايرة المعارف دين و اخلاق، واژة مهدي؛ موسوعة المورد، منير بعلبكي.