تأثير آموزه هاي قرآني و روايي بر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (قسمت دوم و پاياني)

مسلمان نمي تواند اوقات فراغت به معناي اوقاتي براي بطالت و بيهودگي داشته باشد. انسان وقتي توجهش به خدا باشد و برنامه ي هدفمندي براي زندگي خود داشته باشد، ديگر بي کار نمي ماند تا مشغول لغويات و لهويات شود و هدف را قرب الهي و حرکت به سوي او مي داند. نمازش، عبادتش، حياتش و... براي خداوند است که آفريننده ي هستي است.
يکشنبه، 18 اسفند 1387
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأثير آموزه هاي قرآني و روايي بر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (قسمت دوم و پاياني)
تأثير آموزه هاي قرآني و روايي بر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (قسمت دوم و پاياني)
تأثير آموزه هاي قرآني و روايي بر اوقات فراغت نوجوانان و جوانان (قسمت دوم و پاياني)

 
 

اوقات فراغت از ديدگاه هاي گوناگون

1. قرآن

مسلمان نمي تواند اوقات فراغت به معناي اوقاتي براي بطالت و بيهودگي داشته باشد. انسان وقتي توجهش به خدا باشد و برنامه ي هدفمندي براي زندگي خود داشته باشد، ديگر بي کار نمي ماند تا مشغول لغويات و لهويات شود و هدف را قرب الهي و حرکت به سوي او مي داند. نمازش، عبادتش، حياتش و... براي خداوند است که آفريننده ي هستي است.
«ان صلاتي و نسکي و محياي و مماتي لله رب العالمين» [الانعام، 162]. متأسفانه به دليل غفلت انسان، شيطان روي تمام ابعاد حقيقي، رنگ و لعاب آلوده اي مي کشاند و نادرستي ها را در چشم انسان زينت و جلوه مي دهد. و در نهايت انسان را به نابودي و خسران مي کشاند. (چنين بياناتي در سوره ي عنکبوت، آيه ي 38 آورده شده است.) بنابراين خداوند انسان ها را برحذر مي دارد از اعمال لغو و باطل و به انسان هشدار مي دهد. «و من الناس من يشتري لهو الحديث ليضل عن سبيل الله بغير علم و يتخذها هزوا اولئک لهم عذاب مهين» [لقمان /6]: برخي از مردم داستان هاي باطل را مي خرند (انتخاب مي کنند) تا مردم را ندانسته از راه خدا بازدارند و آيات قرآن را استهزاء کنند. براي آنان است عذاب خوارکننده. پس نگاه قرآن درباره ي با اوقات فراغت، دوري از هر آن چيزي است که انسان را از حقيقت بازمي دارد و توجه به فرصت ها و اوقاتي است که در زندگي براي مؤمن پيش مي آيد تا براي کوشش و تلاش به منظور خوديابي و رشد و تعالي، از آن ها استفاده کند. « فاذا فرغت فانصب» [الشرح /7]: به محض آن که فراغتي حاصل کردي، پس بکوش.
در اصل، قرآن به هيچ فراغتي که مايه ي بطالت و بيهوده گي باشد، معتقد نيست و مي فرمايد: بعد از هر سختي، عسر و راحتي است، به شرطي که انسان مؤمن از فرصت به دست آمده به درستي استفاده کند.
در قرآن عواملي که سبب به وجود آمدن آرامش در انسان هستند بيان شده اند، از آن جمله:
- «شب»؛ «هو الذي جعل لکم الليل لتسکنوا فيه و...» [يونس /67].
- «خواب»؛ «اصحاب الجنه يومئذ خير مستقرا و احسن مقيلا» [الفرقان /24]: اهل بهشت در اين روز در بهترين مکان براي آرامش هستند. اشاره به خواب قيلوله ي اهل بهشت دارد.
- «زوجيت و جاذبه ي جنسي زن و مرد»؛ «و من آياته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا اليها و جعل ...» [الروم /21]: از آيات لطف الهي آن است که براي شما از جنس خودتان جفتي بيافريد که در بر او آرامش يافته و با هم انس گيريد و ميان شما رأفت و مهرباني برقرار فرمود. در اين امر نيز براي مردم با فکرت ادله ي علم و حکمت حق آشکار است.
- «ذکر دائمي»؛ «الا بذکر الله تطمئن القلوب» [ الرعد /28] ذکر و ياد خدا که مايه ي نجات و آرامش قلب انسان است.

2. در کلام معصومين (ع)

رسول اکرم (ص) فرموده است: «خلتان کثير من الناس فيهما مفتون الصحه و الفراغ » [الکافي، ج 252:8]: بيشتر مردم درباره ي دو خصلت دچار گمراهي و ضلالت هستند؛ يکي در مورد سلامت و صحت، و آن ديگر در امر فراغت و بيکاري.
آدمي بايد قدر آسايش و اوقات خالي خود را بداند و از آن براي پرورش استعدادهاي نهفته ي وجود خويش و رسيدن به کمال استفاده کند، تا از دست دادن فرصت ها مايه ي غم و اندوه و پشيماني نگردد: « اضاعه الغرصه غصه ». [نهج البلاغه، کلمات قصارش 118، و ص 199] و يا « ان الفرص تمر مر السحاب فانتهزوها اذا مکنت في ابواب الخير و الاعادات ندما» [ غررالحکم، ج 2، ص 244]. از امام هادي (ع) سئوال کردند درباره ي معني «حزم» و ايشان پاسخ فرمودند: «هو ان تنتهز فرصتک و تعاجل ما امکنک» [ مستدرک، ج 353:2]: حزم عبارت از اين است که فرصت خير را مغتنم بشماري و به قدر ممکن در استفاده ي از آن تسريع نمايي.
پيامبر اکرم (ص) نيز چنين فرموده اند: « روحوا لاقلوب ساعه بساعه» [مسند الشهاب، ج 393:1]: دلها را ساعت به ساعت استراحت دهيد.

3. اديان آسماني

در بيشتر اديان، زماني براي فراغت از کار در نظر گرفته شده است و به آن تأکيد شده. مثلاً در دين هاي يهود و مسيحيت، «سبت» به عنوان روز استراحت يا فراغت از کار است و در اسلام نيز «جمعه» روز ويژه ي فراغت انسان ها در نظر گرفته شده است. نظر تمام اديان الهي اين است که خداوند، جهان آفرينش را در شش روز خلق کرده و روز هفتم از اين کار فارغ شده. «با فرارسيدن روز هفتم، خدا کار آفرينش را تمام کرد و دست از کار کشيد.» [تورات، سفر پيدايش، ج2:2].
«در روز سبت نيز که هفتمين روز هفته است، قوم بايد براي عبادت من جمع شوند. در هر جا که ساکن باشند، بايد در اين روز دست از کار بکشند و استراحت کنند» [همان، لاويان، ج23:3].
دين مسيح نيز براي گذران اوقات عمر، به پيروان خود و جوانان چنين فرموده است: « از افکار و اميال شهوت آلوده که جوانان را اغلب اسير مي سازد، بگريز و در پي اموري باش که تو را به کارهاي خوب تشويق مي کنند؛ ايمان و محبت را دنبال نما و با کساني که خداوند را دوست دارند و قلبشان پاک است، معاشرت کن. و باز تکرار مي کنم، خود را در بحث هاي پوچ و بي معني درگير نکن، چون اين گونه مباحثات باعث خشم و نزاع مي گردد» [انجيل، دوم تيموتائوس، ج 22:2و 23]. در اسلام، فراغت شامل اعمال بهداشتي و حضور در مجامع مذهبي و... و خلاصه مقدمه اي براي انتصاب و اتصال به سير کمال است: « يا ايها الذين آمنوا اذا نودي للصلوه من يوم الجمعه فاسعوا الي ذکر الله و ذروا البيع ذلکم خير لکم ان کنتم تعلمون» [الجمعه /9]: اي کساني که ايمان آورده ايد هنگامي که به سوي نماز در روز جمعه فراخوانده مي شويد، بشتابيد به سوي ذکر خداوند و تجارت را واگذاريد. اين براي شما بهتر است که انجام دهيد.
در يک تقسيم بندي عمده ي ديگر، مي توان به دو نوع ديدگاه اشاره کرد:
1. ديدگاه هايي که تأثيرات رواني و معنوي دارند و خود شامل:
الف) ديدگاهي که مبناي اوقات فراغت يا تفريح را «مذهب» دانسته اند.
ب) ديدگاهي که فراغت را غريزه، بازي و تفريح سازي و تفريح معرفي کرده است.
ج) ديدگاهي که از استراحت و کسب لذت نشأت گرفته است.
2. ديدگاه هايي که بر کارکردها و فعاليت هاي اوقات فراغت تأثير دارند و عبارت اند از:
الف) کارکرد متعالي و اصلاحي
ب) شکوفا کردن استعدادها
ج) رشد اجتماعي
د) تعليم و تربيت اجتماعي
ه) تجربه و تمرين مشاغل اجتماعي
و) کارکرد مشارکت
ز) کارکرد پيشگيري از آسيب هاي اجتماعي
ح) کارکرد اقتصادي
ط) کارکرد سياسي
در ريشه هاي انديشه و اظهارنظر انديشمندان گوناگون درباره ي گذران اوقات فراغت، مي توان به گذشته هاي دور و نزديک رفت و نظريات متفکران را دنبال کرد. به خصوص علماي علوم تعليم و تربيت، روان شناسي و جامعه شناسي، همچنين بزرگان ادبيات و ادبا که سخن در ارزش و اهميت وقت و گذران آن بسيار گفته اند که در مباحث پيشين به آن ها اشاره شد.

آشنايي با برخي ويژگي هاي نوجواني و جواني

در خصوص شناسايي تأثير آموزه هاي قرآني و رواياتي بر اوقات فراغت انسان ها، به خصوص نوجوانان و جوانان، بايد با ويژگي ها و نيازهاي اين نسل آشنا شويم تا شاهد انعکاس اين آموزه ها در برنامه ريزي ها و عملکرد مثبت جوانان باشيم.
در يک تقسيم بندي کلي، نشانه ها و خصوصيات بلوغ و نوجواني عبارت اند از:
1. نشانه هاي فيزيولوژيکي؛ 2. آثار رواني و اخلاقي.
که هر يک از آن ها يک سلسله عوارض و اثراتي را در نوجوان به وجود مي آورند و در وهله ي دوم به شکل « بحران » نمايان مي شوند. از جمله ي تغيير و تحولات روحيه ي نوجوان عبارت اند از:
1- بيداري عواطف و احساسات جنسي وي نسبت به جنس مخالف. تخيلات و روياپردازي ها در اين دوران بسيار آشکار است.
2- عصيان و پرخاشگري نسبت به اطرافيان به ويژه والدين.
3- تمايل به زندگي گروهي در ميان هم سالان. در اين هنگام، نوعي حالت وفاداري نسبت به گروه دارد. شالوده و اساس گروه هاي نوجواني عبارت است از: احترام، وفاداري، محبت، صميميت، دوستي، فعاليت و مسئوليت پذيري.
4- انديشيدن و استدلال کردن منطقي و گرايش به حل مسائل که اين حالت بيشتر جنبه ي خودنمايي به خود مي گيرد.
5- حادثه جويي دائم و در جست وجوي آزمايش هاي نويني است تا خود را بروز دهد.
6- گرايش به تنهايي و انزواطلبي، با وجود تمايل به گذراندن وقت خود با گروه هم سالان، ولي به گوشه گيري و انزوا تمايل دارد.
در آغاز تحولات رواني، روابط نوجوان با اطرافيان و به ويژه با والدين، سست تر و رفتارهاي اجتماعي آن ها دست خوش دگرگوني عميقي مي شود.
«حالت شيطنت دوران کودکي به افسردگي، اضطراب و پريشاني خاطر تبديل مي شود» [مهديان: 35-27].
در روايات معصومين عليهم السلام، به برخي از ويژگي هاي نوجواني و جواني اشاره شده است: از آن جمله: « الشباب شعبه من الجنون» [بحارالانوار، ج 49:17]: جواني خود يکي از اقسام جنون و ديوانگي بشر است. روايت است: « مردي به نام ابوجعفر احول»، از دوستان امام صادق(ع)، مدتي به تبليغ مذهب تشيع و نشر تعاليم اهل بيت(ع) اشتغال داشت. روزي به محضر امام شرفياب شد: امام از او پرسيد: مردم بصره در قبول روش اهل بيت و سرعت پذيرش آيين تشيع چگونه اند؟ عرض کرد: تعداد اندکي از مردم تعاليم اهل بيت را پذيرفته اند. امام به وي فرمود: تبليغات خود را متوجه نسل جوان کن و به آنان بپرداز، زيرا کودکان و نوجوانان براي پذيرش هر خوبي آمادگي بيشتري دارند و حرف حق را زودتر مي پذيرند» [کافي، ج 93:8، بحارالانوار، ج 236:23].

اهميت و تأثير کارشناسان الهي و پيشوايان معصوم در زندگي جوان

اگر کسي بخواهد در زمينه ي رشد و ترقي و سعادت انسان ها قدمي بردارد، بايد برطبق برنامه هاي کارشناسان الهي وارد صحنه ي تربيت و هدايت و پرورش استعدادهاي آنان بشود.
انبيا و امامان معصوم(ع) براي تربيت و هدايت انسان ها از طرف خداي متعال تعيين مي شوند. نسل جوان لازم است که با تبعيت و اطاعت کامل از تمامي دستورات و روش هاي پيشوايان معصوم(ع)، ارزش هاي مهمي را نصيب خود سازند و در مسير کمال قدم بگذارند. معارف و ارزش هاي ديني بايد توسط افراد آگاه و خبره و متخصص در اختيار انسان ها قرار گيرند.
جواني که دين را از مکتب امامت و درکلاس آنان آموخته هيچ وقت بازيچه ي استعمارگران نخواهد شد، بلکه به عنوان يک فرد مبارز و پاس دار ارزش هاي قرآني، در هر پست و مقام و در هر شرايط سني و جنسي، اعم از دختر و پسر يا زن و يا مرد، به خدمت خودش ادامه مي دهد.

نيازهاي جوانان

نيازهاي انسان به دو دسته ي مادي و معنوي تقسيم مي شوند: نيازهاي مادي مانند: آب، غذا، هوا و مسکن و خواب و... و نيازهاي معنوي مانند: ايمان، آرامش و امنيت، اوقات فراغت، ترقي و تکامل، آگاهي و...
از جمله امتيازات ويژه ي نوجوانان و جوانان با توجه به آيات قرآن و روايات عبارت اند از:
- کمال جسماني و عقلاني؛ « ولما بلغ اشده و استوي اتيناه حکما و علما و کذلک نجزي المحسنين» [ القصص/14]: و چون موسي رسيد به حالت قوت و کمال رشادت، تماميت خلقت او را حکم نبوت و دانش داديم و اين چنين جزا مي دهيم نيکوکاران را.
- نازک دلي؛ پيامبر صلي الله عليه و آله فرموده اند: «اوصيکم بالشباب خيرا فانهم ارق افئده» [سفينه البحار، ج 176:2]: به شما سفارش مي کنم به جوانان نيکي کنيد، زيرا آنان نازک دل هستند.

انواع جوانان در برخورد با نيازهايشان

به طور کلي جوانان را به دو گروه عمده با دو نوع رفتار مثبت و منفي مي توان تقسيم کرد: برخي در اين دوران بيشترين لذت را از بطالت، دل مشغولي هاي بي ارزش و هدر دادن روزها و هفته هاي گران سنگ جواني مي برند و با گفتن عباراتي چون: بي خيال، خوش باشد، ولش و... خود را خوش بخت جلوه مي دهند. البته در پرونده ي زندگي اين گروه، انواعي از ناهنجاري ها و انحرافات به چشم مي خورد که نتيجه ي آن هم جز بيهودگي، افسوس و شرمساري، جنون و... نخواهد بود.
درباره ي اين دسته از جوانان، پيامبر اکرم (ص) فرمود: « ان الله ملکا ينزل في کل ليله و ينادي يا ابناء العشرين! جدوا و اجتهدوا»[مستدرک الوسائل، ج 353:2]: خداوند را فرشته اي است که هر شب فرود آمده و ندا درمي دهد، اي بيست ساله ها! کوشش کنيد و تلاش بسيار بورزيد.»
و اما گروه ديگري از جوانان هستند که در پرونده ي آنان، تحصيل جدي، تلاش پي گير، وظيفه شناسي، حضور در مسابقات کشوري و جهاني و در نتيجه پيشرفت و عزت و افتخار خويش و خانواده و جامعه، فراوان مشاهده مي شود. رسول اکرم (ص) درباره ي چنين افرادي فرموده اند: « يا اباذر ما من شاب يدع الله الدنيا و لهوها و اهرم شبابه... »[بحارالانوار، ج 84:77]: اي اباذر! هيچ جواني به خاطر خدا، از دنيا و سرگرمي هاي آن روي نگرداند و جواني خويش را در طاعت خدا پير نکند، مگر اين که خداوند پاداش هفتاد و دو صديق را به او عطا فرمايد.»
فراغت در نظام ارزشي اسلام، جنبه ي فرهنگي و تربيتي يافته است و از صورت سرگرمي خارج مي شود. جوان بايد به جاي تکرار انديشه ها، انديشيدن را بياموزد، با تضلع علمي و تجربه ي عملي، براي زندگي معقول و مطلوب ره توشه برگيرد، با کار و ابتکار از مدار تکرار برهد ، با زهد و قناعت از آن هاو آزها و آرزوهاي دور و دراز بگذرد و با عبادت و نيايش، دروازه ي ملکوت را بگشايد.

توجه جوانان به اصول زندگي

از جمله اصولي که هر جوان و انسان متعهدي بايد در تمامي حالات و علي الخصوص در هنگام پر کردن اوقات فراغت خود مراقب باشد تا از آن ها تخطي نکند، عبارت اند از :
1- اعتدال: هر حرکت و فعل انسان بايد مبتني بر اعتدال و ميانه روي و به دور از افراط و تفريط باشد. امام علي عليه السلام فرموده: « من اراد السلامه فعليه بالقصد» [شرح غررالحکم، ج 226:5]
2- آرامش جسم: براي آماده ساختن خويش از حيث انجام کارهاي مهم است، زيرا هر چيز براي رشد و بالندگي بيشتر، به آرامش و تمديد قرار نياز دارد.
3- تدرج و تمکن: تدرج، يعني اندک اندک و آهسته پيش رفتن و پايه پايه نزديک شدن، و تمکن، يعني جاي گرفتن و جاگير شدن و پابرجا شدن و نيز توانايي و قدرت و قادر شدن بر چيزي.
4- کرامت و عزت: کرامت به معناي بزرگواري و دوري از پستي و فرومايگي، برخورداري از اعتدال روحي است.
5- تفکر و تدبر: پيامبر (ص) فرمودند: « تفکر ساعه خير من عباده ستين سنه » [بحارالانوار، ج 326:71]: ساعتي انديشيدن، از شصت سال عبادت بهتر است. امام صادق (ع) نيز در کلامي به اين مضمون فرمودند: «ديندار مي انديشد و پايان کار را مي نگرد. در نتيجه از پشيماني و ندامت در امان مي ماند. » [همان، ج 2، ص 53].
6- کار، فعاليت و تمرين: نظام گيتي ما را تشويق و ترغيب مي سازد. با کار و تمرين مي توان بر دانش و معلومات خود افزود و از آن بهره ها گرفت. اميرالمؤمنين فرمود: « في کل وقت فوت، في کل وقت عمل» [آثار الصادقين، ج 421:26]: هر وقتي را فوتي است و براي هر وقتي کاري و عملي مقرر است.
منبع: مجله آموزش قرآن




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط