تربيت ديني کودکان،بايد ها و نبايدها(قسمت دوم)
نويسنده: حضرت آيه اللّه العظمي مظاهري
فطرت
«فَأقم وَجهک للدّين حنيفاً فطرت الله الّتي فَطرالنّاس عليها لا تَبديل لِخلق الله ذلک الدّين القَيّمُ و لکنّ اَکثر الناس لا يَعلمون» (1)
و نيز «کُلّ مَولودٍ يُولد علي الفطره حتّي يَکون اَبواهُ يُهوّدانه و يُنصّرانه (او يُمَجّسانه)» (2)
«هر کودکي بر فطرت خود (که اسلام است) متولد مي شود. و والدين او هستند که او را «يهودي» و «نصراني» يا «مجوسي» مي کنند.»
يعني گرايش به اسلام در فطرت هر کودکي که چشم به جهان مي گشايد نهفته است و اگر پس از آن، «يهودي» يا «نصراني» و يا «مجوسي» بشود، پدر و مادرند که اين انحراف از فطرت را سبب شده اند.
پس، هر طفلي بر مبناي فطرت اسلامي متولد مي شود و بنابراين، بايد روح سالمي داشته باشد. چنانچه در کودکي، روان ناسالم و منحرفي از فرزندان خويش مشاهده کنيم، نشان از کوتاهي والدين دارد، که از راه وراثت، تغذيه يا تربيت بدانها ستم کرده اند.
بستگي سعادت و شقاوت فرزندان به والدين
در کتاب «حليه المتقين» مرحوم «علامه مجلسي» در اين باره از زبان روايات، سخن بسيار رفته است. شما را به مطالعه اين کتاب بسيار شريف و ارزنده و عمل بدان سفارش مي کنيم و در اينجا از تفصيل مطالب درمي گذريم.
به هر حال، سعادت و شقاوت فرزندان به پدر و مادر بستگي فراواني دارد. پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله وسلم) فرمودند:
«الشقيُّ مَن شَقي في بَطن اُمّه و السّعيدُ مَن سَعِد في بَطن اُمّه» (3)
«بدبخت کسي است که در شکم مادر گرفتار شقاوت شود و خوشبخت کسي است که در شکم مادر سعادتمند باشد».
از اين رو، اسلام براي جلوگيري از پيدايش نسلهاي فاسد و ناقص از نظر جسمي و خاصه از نظر رواني، تعاليم لازم و سودمند بجاي گذاشته است که اگر اين تعاليم به مرحله ي اجرا گذاشته شود، کمتر انحرافي پيش مي آيد. زيرا، زمينه ي بروز گناه بسيار ضعيف مي شود و چنانچه فرزندي با وجود رعايت تعاليم اسلامي از سوي پدر و مادر منحرف شود، تنها خود مقصر خواهد بود.
حکايتي از شيخ فضل الله نوري قدس سره
تذکر
تأثير روحيات والدين
امام (عليه السلام)با پرس و جو دريافتند که زن گناهکار نيست. از اين رو، مسئله را به گونه اي ديگر مورد بررسي قرار دادند و پرسيدند: هنگام انعقاد نطفه اين کودک در اطاق شما عکسي بوده است؟ عرض کردند: آري، عکس غلام سياهي به ديوار بود.
اميرالمؤمنين (عليه السلام) فرمودند: اين نوزاد حلال زاده و از آن شما است.ولي، در حال انعقاد نطفه نگاه مرد به آن عکس بوده و اين نگاه در نطفه تأثير گذاشته و بچه را سياه کرده است!
تقصير والدين در نقص عضو نوزادان
پس، زن در دوران بارداري بايد مواظب روحيه ي خود باشد، گناه نکند، بي نشاط و دلمرده نباشد، در انجام فرايض ديني کوتاهي و سستي نکند، از وسوسه هاي شيطاني بپرهيزد، ادعيه و زيارات را فراوان بخواند. اذکار و اورادي بر زبان جاري داشته باشد، تا روح و جسم کودک او سالم بماند و زمينه ي سعادت کودک خويش را هموار کند. نوزاداني که فلج بدنيا مي آيند يا ناقص العضو هستند يا به امراض رواني دچارند پدر و مادر آنها مقصرند.
اگر خانه اي که زن بارداري در آن زندگي مي کند، آلوده به گناه و ناراحتي و بي نشاطي و غم و غصه باشد، کودک گنگ زاده مي شود يا به بيماريهاي رواني دچار مي شود يا با نقص عضو به دنيا مي آيد و...
نقش نيت در تکوين شخصيت فرزندان
از اين رو، حضرت عيسي (عليه السلام )به حواريون سفارش مي کرد که برادرم موسي (عليه السلام) فرموده است: «زنا نکنيد» و من مي گويم: «فکر زنا هم نکنيد، زيرا، به زنا انديشيدن دل را سياه مي کند».
فکر گناه اگر چه گناه محسوب نمي شود، اما حتماً در دل انسان و روحيه جنين اثر سوء مي گذارد.
شقاوت حجاج
با خاکستر مخلوط بود. به طوري که زندانيان يکي پس از ديگري در روزهاي نخست زنداني شدن جان مي سپردند.
اين نامرد آنقدر شقي و نانجيب بود که مي گفت از لذتهاي من اين است که ببينم شيعه اي در خونش دست و پا مي زند. و بنابراين هنگام ناهار دستور مي داد، شيعه اي را در برابرش گردن بزنند، تا غذا خوردن او همراه با دست و پا زدن شيعه اي در خونش، باشد!! اين همه شقاوت حاصل شرکت شيطان در انعقاد نطفه ي اين پليد بوده است.
چنانکه از امام سجاد (عليه السلام) و امام صادق (عليه السلام) روايت شده است که «قساوت و شقاوت حجاج بخاطر شرکت شيطان در نطفه اش بوده است.» ازمطالعه ي تاريخ نيز بدست مي آيد که مادر حجاج زن لاابالي بوده است.
نقش نيت در انعقاد نطفه
به نامحرم کردن بپرهيزند که زمينه شقاوت را در فرزندان پديد مي آورد. براي داشتن فرزنداني پاک و سالم، به هنگام انعقاد نطفه با صميميت و با نشاط باشيد، زبان از ذکر خدا فرو نبنديد.
غرايز نوزادان
غرايز حقيقت جويي، علم يابي و... همه بالقوه هستند و به مرور زمان به فعليت مي رسند.
از حديث شريف «اُطلب العلم من المهد الي اللحد» استفاده مي شود که آغاز تربيت و تعلم کودک از بدو تولد آغاز مي شود.
حکايت
موجب شگفتي پزشکان شده بود پس از بهوش آمدن زن بر تعجب پزشکان افزوده شد. زيرا، وي اظهار مي کرد که قادر به تکلم به زبان آلماني نيست.
در بررسي اين پديده ي شگفت انگيز عده اي از پزشکان و روانشناسان به دور هم گرد آمدند و به تحقيق پرداختند. پس از مطالعات بسيار دريافتند که اين زن هنگام يورش سربازان آلماني به منزلشان کودک خردسالي بوده است و سرودهايي که آلمانيها در آن هنگام مي خواندند در مغز او اثر گذاشته و در ذهن او به يادگار مانده بود.
اين واقعه از نظر روايات نيز قابل تصديق است. زيرا، در اخبار آمده است که هنگامي که طفل متولد مي شود، در گوشش اذان و اقامه بگوييد. و نيز «زن و شوي در معرض ديد کودک خردسال نيز، حق همخوابي و ملاعبه ندارند که اگر چنين کنند و فرزند زناکار بار آيد بايد تنها خود را سرزنش کنند».
اين دستورها نشان از تأثير پذيري ذهن کودکان دارد.
تربيت کودک نسبت به دوران زندگي او به سه قسمت تقسيم مي شود:
1-از تولد تا هفت سالگي
2-از هفت تا چهارده سالگي
3-از چهارده سالگي تا هنگام ازدواج
قوانين تربيتي اسلام
بنابراين، «تربيت» عامل اساسي است و بايد بدان توجه بسيار شود. والدين، بايد اصول تربيت در اسلام را بياموزند و در مراحل مختلف زندگي کودک، آن اصول را بکار گيرند.
حقيقت جويي
الهي تحت تربيت صحيح اسلامي قرار دهند. يکي از مصاديق تربيت درست غرايز اين است که در جهتي گام برداريم که غرايز فرزندان ما در موقع معيّن طبيعي و فطري آنها به فعليت برسند و از انجام اموري که باعث شکوفايي غيرطبيعي غرايز مي شود خودداري نماييم. مثلاً قبل از رسيدن کودکان به سن بلوغ نبايد با صحنه هاي جنسي برخورد کنند، يا در برابر آنها از اين موضوع گفتگو شود يا عکس و فيلمهاي مهيجي ببينند. چون در آن صورت کودکان دچار «بلوغ زودرس» مي شوند. يعني در سنين پايين تر از سن طبيعي بالغ مي شوند اين امر موجب مي شود که برخي از استعدادهاي کودکان از بين برود، به ذهن و حافظه ي آنها نيز زيان برسد و علاوه بر آن، بسياري از ارزشهاي انساني و معنوي فدا شود.
از اين رو، روان شناسان تأکيد دارند که غرايز کودکان نبايد زودتر از حد معمول و طبيعي به فعليت برسد و هنگام شکوفايي نيز بايد تعديل شوند. پس، لازم است که حالت نشاط و شادابي کودک همواره حفظ شود تا غرايز او کشته نشود يا به مسير انحرافي نيفتد.
مذهب گرايي
از اين رو، بر والدين است که کودکانشان را از ابتدا به خواندن نماز تشويق و ترغيب کنند. البته، تشويق بايد همواره با تلطف بسيار و مهرباني شاياني همراه باشد، به گونه اي که کودکان به طور «خودکار» و «طبيعي» نماز خوان شوند نه با زور و بداخلاقي و عصبانيت.
حکايت
مي گفت: پدرم هر صبح با چوب، بالاي سر من مي آمد، و مرا براي خواندن نماز صبح بيدار مي کرد. اگر لحظه اي دير بلند مي شدم، چوب را به گرده ام مي کشيد و بر سر و صورت و بدنم مي نواخت!! به اين ترتيب، وي از اوان کودکي بر اثر برخورد ناصحيح و غير اسلامي پدر دچار عقده و بيماري رواني شده و در سنين بالا باعث آن شده است که وي نسبت به اسلام و مقدسات دين بدبين شود و به آنها جسارت کند.
روش صحيح پرورش غرايز
تابستان 30 روز روزه بگيرد. اين راه تربيت و رشد غريزه مذهب نيست. بلکه، بايد کودک را با تشويق، ترغيب و تلطّف تربيت کرد و غرايز او بر اين اساس رشد کند و هدايت شود. براي اين امر بکارگيري روزه هاي چند ساعتي، که ميان کودکان مرسوم است، مفيد و مناسب است. با همين نوع روزه مي توانيم کودکان را به اين عبادت بزرگ تشويق کنيم و غريزه ي مذهبي آنان را رشد دهيم.
هم چنين، با پول، ناز و احترام کردن به شخصيت کودکان بخوبي مي توان غرايز آنها را رشد داد و هدايت کرد. مثلاً، اگر کودک شما پشت سر کسي سخن گفت، او را توبيخ نکنيد.
بلکه، به گونه اي تلطّف آميز، او را از اين کار منع کنيد تا اهل غيبت نشود.
نقش تلطف و مهرباني در تربيت
«اي رسول ما، ياد کن وقتي را که لقمان در مقام پند و موعظه به فرزندش گفت: اي پسر عزيزم هرگز به خدا شرک نياور که شرک ظلم بسيار بزرگي است.»
بعضي از بزرگان معتقدند که قيد «و هو يعظه» بحسب ظاهر اضافه است، ولي از اين جهت در کلام آمده است که آيه ي شريفه در صدد بيان اين نکته است که «لقمان» در مقام موعظه با «تلطف» و «مهرباني» عمل مي کند.
بنابراين، اگر بتوان هر کدام از اين غرايز را در مسير به فعليت رسيدن بخوبي رشد و هدايت کرد، فرزندان ما مسلمان و مقيد به حال مردم خواهند شد. در غير اين صورت، فرزندان مالجوج، عقده اي ، متکبر و ظالم بار خواهند آمد و خود در اين سوء تربيت مقصريم چون در اثر سوء تربيت، فرزندان خود را به شقاوت و خسران دنيا و آخرت ره برده ايم.
تذکر
مطالعه ي نقش تربيت در پسر يزيد(لعنت الله عليه)
پس از به درک واصل شدن يزيد، جُهّال دور پسرش را گرفتند و گفتند: تو بايد جانشين پدرت شوي. او هم پذيرفت. سپس، به مسجد رفت. همه مردم در مسجد جمع شده بودند. مراسم بسيار بزرگي برپا
شده بود. همه ي بزرگان، شيوخ، رؤسا، اشراف، و مردم عادي جمع شده بودند. وي به مسجد وارد شد و بر بالاي منبر رفت.
مردم منتظر بودند که به سخنراني و خطبه ي خليفه جديد مسلمانان گوش فرا دهند. مجلس از ابهت خاصي برخوردار بود. او روي منبر قرار گرفت و چنين گفت:
خودداري از پذيرش خلافت
آنگاه که پدرم عهده دار حکومت شد با اين که از او اميد خير نمي رفت، بر مرکب هوس نشست، به توجيه گناهانش پرداخت، و آنها را نيک پنداشت. «معاويه بن يزيد» سپس، شروع به گريستن کرد و گفت: ناگوارترين چيزها بر ما آنست که همگي بد مردند و به رسوايي بازگشتن «يزيد» را مي دانيم چه او عترت پيامبر را کشت و حرمت را از ميان برد و کعبه را به آتش کشيد. من کسي نيستم که امر شما را به عهده بگيرم و مسؤوليتهاي شما را تحمل کنم. اکنون خود دانيد و خلافت خود. در حال حاضر، امام بر حق «علي بن الحسين (عليه السلام)»
در مدينه است. مادرش از ميان مجلس زبان به اعتراض گشود و گفت: اي کاش لکه ي خوني بودي و به دنيا نمي آمدي تا تو را چنين ببينم. او هم در پاسخش گفت: آري مادر راست گفتي، کاش لکه ي خوني بودم و به دنيا نمي آمدم تا پسر پدري چون يزيد باشم. سپس، از منبر پايين آمد و به گوشه اي رفت و در خانه اي عزلت گزيد و آنقدر غصه خورد که سرانجام در سن 22 سالگي مرد.
نقش معلم صالح
اين شاهدي است بر اين که تربيت صحيح اسلامي، اثرهاي نطفه ي حرام، غذاي حرام، محيط فاسد، پدر و مادر گناهکار را خنثي مي کند.
رعايت ميانه روي در رشد غرايز
يعني: اگر بچه «لوس» بار بيايد حالت تکبر و خودخواهي در او به وجود مي آيد. بنابراين، نبايد با تشويقات بيش از اندازه ي لازم روحيه ي قلدري و استبداد را در فرزندان خود به وجود آوريم. اگر تلطّف و مهرباني، بي جا و بي اندازه و حساب نشده باشد فرزند شما براي جامعه نه تنها مفيد نخواهد بود بلکه سربار جامعه مي شود. بهترين تربيت، تربيت عملي است. وقتي انسان در منزل اصول اسلامي و انساني را رعايت کند، به حقوق افراد خانواده احترام بگذارد، نماز اول وقت و با طمأنينه بخواند، شوخي هاي بي جا و حرفهاي بيهوده نزند، غيبت نکند، دروغ نگويد، بدزباني و بداخلاقي نکند، طبيعتاً افراد خانواده، خاصه کودکان، تحت تربيت علمي والدين قرار مي گيرند. اين نوع از تربيت، بهترين و موفقيت آميزترين انواع تربيت است.
پي نوشت :
1-سوره ي روم، آيه 30.
2-سفينه البحار، جلد 2، ص 373 .
3-سفينه البحار، جلد 1، ص 709.
4-نورالدين کيانوري رهبر حزب منحله و وابسته توده، نوه ي شهيد شيخ فضل الله نوري است و پسر پسر شيخ فضل الله که پاي دار پدر کف مي زد.
5-سوره ي لقمان، آيه ي 13.
/س