نویسنده: سید محسن طاهری(1)
امام خامنهای مدظلهالعالی در دیدار دانشجویان فرمودند : «من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار.
البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگر چنانچه رابطهی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتشبهاختیار میدهد.»
گاهی اوقات انسان احساس میکند دستگاههای مرکزی فکر و فرهنگ و سیاست و مانند اینها دچار اختلالند، دچار تعطیلند؛ واقعاً آدم گاهی اوقات احساس میکند. حال مثلاً فرض بفرمایید اینهمه ما مسئلهی فرهنگی در کشور داریم، مسائل مهم که شاید من بتوانم ده مسئلهی اصلیِ فرهنگی را بشمارم که اینها دچار مشکل است؛ فرض کنید مسئلهی سینما، یک مسئلهی مهم است، [یعنی] مسئلهی فرهنگی مهمّی است که سینمای کشور چه جوری اداره میشود، از کجا پشتیبانی میشود -حالا پشتیبانی خارجی هم پیدا میکنند برای فیلمها- ادارهی هنر کشور و سینما که چیز کوچکی نیست؛ مثلاً فرض کنید ده مسئلهی اینجوری میشود پیدا کرد، [امّا] ناگهان میبینید مثلًا فرض کنید اینکه فلان آهنگ قبل از افطار پخش بشود یا نشود، میشود مسئلهی اصلی؛ نامهنگاری میکنند! پیدا است که این دستگاه اختلال پیدا کرده که مسئلهی اصلی را از مسئلهی فرعی تشخیص نمیدهد و یک مسئلهی اصلاً بیاعتبارِ بیاهمّیّت فرعی را بهعنوان یک مسئلهی اصلی، درشت میکنند. وقتی اینجوری دستگاههای مرکزی اختلال دارند، آنوقت اینجا جای همان آتشبهاختیاری است که عرض کردم."
شاید بتوان گفت مسالهی "آتشبهاختیار" بودن نیروهای مومن و انقلابی در بیانات امام خامنهای، اشارهای است به همان مطلبی که امام خمینی(ره) در وصیتنامهی الهی سیاسی خود فرمودهاند: «اكنون وصيت من به مجلس شورای اسلامی در حال و آينده و رئيس جمهور و رؤسای جمهور مابعد و به شورای نگهبان و شورای قضايی و دولت در هر زمان، آن است كه نگذارند اين دستگاههای خبری و مطبوعات و مجلهها از اسلام و مصالح كشور منحرف شوند. و بايد همه بدانيم كه آزادی به شكل غربی آن، كه موجب تباهی جوانان و دختران و پسران میشود، از نظر اسلام و عقل محكوم است. و تبليغات و مقالات و سخنرانيها و كتب و مجلات برخلاف اسلام و عفت عمومی و مصالح كشور حرام است. و بر همهی ما و همهی مسلمانان جلوگيری از آنها واجب است. و از آزادیهای مخرب بايد جلوگيری شود. ... و مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به يكی از امور مذكور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع كنند و اگر آنان كوتاهی نمودند، خودشان مكلف به جلوگيری هستند . خداوند تعالی مددكار همه باشد.»
چند نکته:
1. حضرت امام خمینی(ره) این نکته را در وصیتنامهی تاریخی خود به صورت مشروط مطرح فرمودهاند: «مردم و جوانان حزباللهی اگر برخورد به یکی از امور مذکور نمودند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی نمودند، خودشان مکلف به جلوگیری هستند.»
تا به حال شاید کسی ادعا میکرد هنوز با چنین شرایطی روبهرو نشدهایم، ولی امامخامنهای در بیانات اخیرشان راه را بر این بهانهها بستند: «البتّه خطاب بنده در غیر از این جلسه به #همه است؛ من به همهی آن هستههای فکری و عملیِ جهادی، فکری، فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً میگویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و بهقول میدان جنگ، آتشبهاختیار. البتّه در جنگ، قرارگاه مرکزی وجود دارد که دستور میدهد، امّا اگرچنانچه رابطهی قرارگاه قطع شد یا قرارگاه عیبی پیدا کرد، اینجا فرمانده دستورِ آتشبهاختیار میدهد.»
با توجه به این بیانات و نیز با عنایت به اتفاقات ضدفرهنگی غیرمنتظرهای همچون اجرای بیسروصدای سند ۲۰۳۰ و سرگرم کردن مردم به مقولات بیاهمیتی همچون ربنای فلان خواننده! آیا میتوان دست روی دست گذاشت و همچنان منتظر دستگاهها بود؟!
2. شاید تا بهحال استناد به فرمایش حضرت امام در وصیتنامه، مورد انتقاد قرار میگرفت که ما باید از ولیفقیه حاضر اطاعت کنیم نه از ولیفقیه فقید؛ البته پاسخ اول ما این بود که ولیفقیه حاضر نیز همواره ما را به پایبندی به وصیتنامهی امام خمینی(ره) دستور میدادند، و بیانات اخیر معظمله اتمام حجتی آشکار بر این موضوع بود و میتواند پاسخ دوم به شمار آید.
3. ممکن است دشمنان بیرونی و لیبرالهای غربزدهی داخلی، مسالهی آتشبهاختیار بودن را نوعی بیقانونی و هرجومرج قلمداد کنند ولی باید توجه داشت که آنچه در بیانات امامین امت آمده است، به معنای هرجومرج نیست؛ به این فرمایش رهبر معظم انقلاب دقت کنید: «قانون را اهميت بدهيد. قانون - وقتی كه با ساز و كار قانون اساسی پيش رفت - حتميت و جزميت پيدا میكند...اگر قانون نقص دارد، ضعف دارد و غلط است، عوض بشود؛ تا مادامی كه قانون، قانون است، حتماً بايستی به آن عمل بشود و به آن اهميت داده بشود.» (دیدار هیئت دولت، ۲/۶/۸۷)
آتشبهاختیار یعنی منتظر مسئولان و دستگاهها نماندن. امربهمعروف و نهیازمنکر وظیفهی همگانی است، تبلیغ ارزشها و دفاع از آنها، صرفاً وظیفهی نهادهای فرهنگی نیست، مجری اقتصاد مقاومتی فقط دولتیها نیستند، مردم نیز میتوانند و باید در این مقولات ورود پیدا کنند.
افراد مغرضی که آتشبه اختیاربودن حزبالله را تفسیربهرای میکنند، میخواهند با یاوهگوییهایشان مانع از شکوفایی ظرفیت بی انتهای جوانان انقلابی شوند و به فسادانگیزی خود ادامه دهند. زهی خیال باطل!
4. نکتهی آخر اینکه با نشستن و دعا کردن و حتی با شعاردادن و انتقاد کردن، اتفاق زیادی نخواهد افتاد. حزبالله باید در عرصه باشد، حتی نباید تصور کرد که ما باید برای پیروزی در انتخاباتهای آینده برنامهریزی کنیم و کارمان همین است و بس!
این تصور باطل است که ما تنها زمانی میتوانیم نظام را به اهدافش نزدیک کنیم که مجلس و دولت در اختیار جریان انقلابی کشور باشد، مگر حزبالله وابسته به پستومقام است؟!
ما در خانه و خیابان، در مسجد و مدرسه، در هیئت و کانون، در فضای مجازی و در همهی عرصههایی که در اختیارماست و به برکت انقلاب اسلامی این عرصهها افزایش یافته است، باید فعال باشیم و با خلاقیت، هماندیشی، اندیشهورزی، همکاری و همدلی و با توکل بر خدا و توسل به اولیایش، منویات نائب امام زمان(عج) را پیگیری نماییم و تحقق ببخشیم، انشاءالله.
حسبناالله و نعمالوکیل، نعمالمولی و نعمالنصیر.
پينوشتها:
1. مسئول مدرسه علمیه امام صادق علیه السلام گرگان