سفرنامه سلوکی(قسمت دوم)

مرحله دوم از مراحل سیر و سلوک، ثبات و استواری است؛ ممکن است بر اثر پیدایش حالتی برای انسان، جذبه ای حاصل شود یا فکری او را به حق راهنمایی کند و او تصمیم پیمودن راه بگیرد ولی در این تصمیم، ثابت نباشد و علل و عواملی او را از این تصمیم پشیمان کند. بنابراین، صرف ایمان برای سلوک، کافی نیست و سالک بهید به مرحله ی ثبات در اعتقاد و ایمان برسد. از این روذات اقدس خداوند در قرآن کریم یکی از اوصاف برجسته ی سالکان کوی حق را ثبات می داند: (یثبت الله الذین امنوا
يکشنبه، 23 فروردين 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
سفرنامه سلوکی(قسمت دوم)
سفرنامه سلوکی(قسمت دوم)
سفرنامه سلوکی(قسمت دوم)


در این مقاله قسمت دوم سفرنامه سلوکی شامل بر مباحث: ثبات، نیت، صدق و انابه به محضر مبارک شما ارائه می شود.

دوم: ثبات

مرحله دوم از مراحل سیر و سلوک، ثبات و استواری است؛ ممکن است بر اثر پیدایش حالتی برای انسان، جذبه ای حاصل شود یا فکری او را به حق راهنمایی کند و او تصمیم پیمودن راه بگیرد ولی در این تصمیم، ثابت نباشد و علل و عواملی او را از این تصمیم پشیمان کند. بنابراین، صرف ایمان برای سلوک، کافی نیست و سالک بهید به مرحله ی ثبات در اعتقاد و ایمان برسد. از این روذات اقدس خداوند در قرآن کریم یکی از اوصاف برجسته ی سالکان کوی حق را ثبات می داند: (یثبت الله الذین امنوا بالقول الثابت فی الحیوة الدنیا و فی الاخرة) (سوره ی ابراهیم، آیه ی 27) یا می فرماید: (إنا لننصر رسلنا والذین امنوا فی الحیوة الدنیا و یوم یقوم الاشهاد) (سوره ی غافر، آیه ی 51).خداوند نعمت ثبات را به مردم با ایمان عطا می کند. به همین جهت آنان در آخرت، روزی که قدمها در «صراط» می لغزد و هم چنین در حالی که دیگران گرفتار وسوسه می شوند در اخلاص پایدارند.
برای این که انسان عملا تربیت شود و به مقام رفیع بار یابد به او دستور داده شده است که در وضو هنگام مسح پا بگوید: «اللهم ثبت قدمی علی الصراط یوم تزل فیه الأقدام» (بحار، ج77، ص320)؛ بار خدایا! روزی که قدمها می لغزد، قدمهای مرا بر صراط استوار بدار تا نلغزم. گرچه «ظهور» این دعا در مسئلت ثبات قدم و نجات از لغزش برای قیامت است، ولی اطلاقش شامل دنیا نیز خواهد شد. از این رو مردان الهی در جبه های جنگ از خدا ثبات قدم می خواستند و می گفتند: (ربنا أفرغ علینا صبرا و ثبت أقدامنا و انصرنا علی القوم الکافرین) ( سوره ی بقره، آیه ی 250)؛ زیرا ثبات قدم در میدان جنگ از فضایل و لوازم یک رزمنده است؛ خواه در جهاد اصغر و خواه در جهاد اکبر. اگر چه جهاد اصغر، دائمی نیست و گاهی به صلح با بیگانه ختم می شود؛ چنانکه قرآن کریم می فرماید: (عسی الله أن یجعل بینکم و بین الذین عادیتهم منهم مودة) (سوره ی ممتحنه، آیه ی 7)؛ با دشمنانتان، کینه توزانه رفتار نکنید؛ بلکه بر محور قسط و عدل رفتار کنید؛ زیرا ممکن است زمانی میان شما و آنان صلح برقرار شود، ولی در جهاد اکبر، این راه برای همیشه بسته است؛ یعنی ممکن نیست روزی دشمن دیرین ما یعنی شیطان با ما دوست شود؛ زیرا او «عدو مبین» است و هستی خود را در ادامه ی عدوات با انسانها می داند و اصولا او زنده است تا افراد بشر را وسوسه کند.
شیطان همواره در جنگ با بشر است و او را نه در خواب رها می کند و نه در بیداری؛ مأموران و جنود او بیدار و منتظر فرصت هستند تا انسان، غافل شود و در حال غفلت بر او تهاجم کنند. گاهی ممکن است انسان خوابهای خوبی ببیند و با رؤیا بیداری معنوی نصیبش شود، ولی شیطان در او وسوسه کرده و رؤیا او را هم تیره می کند.
اگر انسان در ایمان متزلزل باشد، (کالذی استهوته الشیاطین فی الأرض حیران) (سوره ی انعام، آیه ی 271) خواهد بود؛ یعنی گاهی به سمت حق و گاهی به سمت باطل خواهد رفت و روشن است که مجموع حق و باطل، باطل است؛ زیرا: (ألا الله الدین الخالص) (سوره ی زمر، آیه ی 3). کسی که گاهی تبهکار و گاهی پرهیزکار است، مجموعا انسان تبهکاری است. چون مجموع بدی و خوبی، بد، و مجموع زشتی و زیبایی، زشت است؛ مثلا، اگر کسی در نقاشی یک صحنه، سمت راستش را زیبا و سمت چپش را زشت ترسیم کند، نقاشی آن صفحه، زیبا نخواهد بود؛ زیرا زیبایی، زشتی را و حق، راهی باطل را نمی پذیرد. از این رو برای سالکان کوی حق، راهی جز ثبات قدم وجود ندارد.
اگر ما ثابت قدم شویم، دیگر چیزی ما را نمی لرزاند؛ سرد و گرم روزگار، ما را از پا در نمی آورد و زرق و برق جهان طبیعت برای ما جاذبه ندارد؛ نه آمدن نعمتی ما را چنان مسرور و طربناک می کند که از وظیفه بیرون برویم و نه از کف دادن نعمتی ما را چنان غمناک می کند که ما در انجام وظیفه، کوناهی کنیم و این همان است که قرآن کریم می فرماید: (لکیلا تأسوا علی ما فاتکم ولا تفرحوا بما اتاکم) (سوره ی حدید، آیه ی 23).
منظور از ثبات قدم، ثبات در سیرت و سنت دینی است و به طور کلی، ثبات در هر چیز به اندازه و در محدوده ی همان چیزی است؛ بنابراین، وقتی می گئیند: قلان شخص «ثابت قدم» است؛ یعنی آن جا که می اندشید، «ثابت فکر» و آن جا که باید سخن بگوید، «ثابت قول» و... است؛ ولی از آنجا که رونده بیش از هر چیز، به نیروی «پا» محتاج است و از آت کمک می گیرد، «ثبات»، بیشتر به «قدم» اسناد داده می شود و نیز این که می گویند: فلان سالک، «پایدار» است، از همین قبیل است.

:سوم نیت

اگر انسان ثابت قدم هم باشد، ممکن است کار را بدون روح آن یعنی نیت انجام دهد و روح هر کاری را نیت آن تأمین می کند. بنابراین، نیت به منزله ی روح است و عمل به منزله ی تن و عمل بی روح، جسد سرد و مرده است و کاری از آن ساخته نیست. این که رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: «فإنما لکل امرء ما نوی» (بحار، ج67، ص186)؛ هر کسی به اندازه ی نیتی که دارد طرفی می بندد، از همین باب است.
درباره ی مجاهدان و مهاجران الی الله وارد شده است که اگر کسی برای خدا هجرت کند، پاداشش لقای حق و ثواب اوست، ولی کسی که وارد جبهه ی جنگ شود و جهاد کند تا غنیمتی ببرد، جهاد او به اندازه ی همان غنیمت می ارزد بیانگر ارزش همان شخص است؛ چون قیمت هر شخص به معرفت اوست و معرفت او را در هدفداری او باید جستجو کرد.
از این رو یکی از بهترین امور برای سالکان نیت است و در دوران امر بین نیت و عمل، نیت بی عمل از عمل بی نیت، بهتر است؛ مثلا، اگر کسی کاری انجام می دهد ولی نیت یعنی قصد قربت نداشته باشد، اگر آن کار «توصلی» باشد از عقوبت ترک واجب مصون است و اگر عبادی باشد که مبتلا به عذاب تر واجب می شود؛ ولی اگر کسی به انجام کاری مصمم شود و نیت کند کار خیری را انجام دهد، لیکن وسیله و امکانات او را همراهی نکند، یقینا پاداش دارد؛ چون خود نیت، فعل عبادی قلبی است.

روزی معنوی

نیت از اعمال باطنی و از روزیهای معنوی انسان است، گرچه برخی انسانها بسیاری از امور ماورای طبیعی را، روزی، نعمت و درجه نمی شمرند. از این رو، کسانی از ائمه (علیهم السلام) می پرسیدند: چرا خردمندان و فرزانگان تهی دستند؟ آنها هم در جواب می فرمودند: مگر فرزانگی، عقل و دانش روزی نیست؟ خدا روزیها را تقسیم می کند. امام صادق (علیه السلام) نیز می فرماید: عقل، زیبایی و فصاحت روزیهایی است که مایه ی کمال آدمی است: «ثلاث خصال من رزقها کان کاملا: العقل و الجمال والفصاحة» (بحار، ج75، ص234). اگر متمکنان بی خرد، ارزش خرد را بدانند متأثر خواهند شد و بنابراین، علت عدم تأثر آنها عدم درک آنان است که نمی دانند فرزانگی فضیلت است و لذت دارد.
لذت دانش به مراتب بیش از لذت امکانات رفاهی مادی است؛ زیرا چیزی که جدای از جان انسان است، برای او گوارا نیست و فقط «خیال لذت» است حتی لذت غذا و میوه ی شیرینی که انسان می خورد، تنها در محدوده ی کام او و بسیار زودگذر است و همین که از دهان، فرو رفت دیگر هیچ لذتی برای او ندارد؛ اما علم و دانش چنین نیست؛ زیرا شنیدن، گفتن، داشتن، نشر آن و عمل به آن لذیذ است. بنابراین، گذشته از رزق ظاهری رزق معنوی را که علم و فرزانگی است باید به حساب آورد. به هر تقدیر، مسئله ی نیت مثل خرد و فرزانگی جزو روزیها و اعمال باطنی است و عمل باطن از عمل ظاهر قویتر است.

ارزش و دشواری نیت

امامان معصوم (علیهم السلام) فرموده اند: ننیة المؤمن خیر من عمله» (اصول کافی، ج2، ص84)و یا «أفضل الأعمال أحمزها» (بحار، ج67، ص237). نیت روح عمل، و کار دشواری است. چون اصل کار را بسیاری از انسانها انجام می دهند، اما همه قدرت نیت صحیح ندارند. اولا نمی شود کار ناپسند را «قربة الی الله» انجام داد. بنابراین، باید کار، شایستگی نزدیک ساختن انسان به خدا را داشته باشد؛ یعنی، «حسن فعلی» داشته باشد و ثانیا باید کار، از «حسن فاعلی» برخوردار باشد. در این صورت اگر این عمل از هر پیرایه ای منزه باشد، نیت آن بهتر از خود عمل است و البته این بسیار دشوار است و به همین جهت هم نیت، بهترین اعمال است؛ مثلا، کسی که کتابی می نویسد طبیعتا علاقه دارد که نام او روی جلد آن نوشته شود؛ یا اگر کسی مسجد یا مؤسسه ی خیریه ای می سازد، علاقمند است که نام او در چهره ی تابلو آن ثبت شود و یا در محافل برده شود و بعضی هم علاقه مندند که انمشان برده نشود تا دیگران بگویند: او بدان حد رسیده که حتی حاضر نشده مردم نامش را ببرند که این هم یک نوع ریاست؛ یعنی، گاهی انسان ریا می کند و نمی داند که ریا کار است، که البته این ریای مرموزی است و کمتر مورد توجه قرار می گیرد و شیطان هم هر کسی را از راه مخصوص او فریب می دهد. برخی هم برای این که دیگران نگویند فلان کس ریاکاری می کند کار خیر را انجام نمی دهند که در حقیقت، سخن مردم انگیزه ی ترک کار خیر، است.

:چهارم صدق

خدای سبحان انبیا را به عنوان «صدیق» و «صادق» معرفی می کند و دیگران را به همراهی آنان فراخوانده و می فرماید: (کونوا مع الصادقین) (سوره ی توبه، آیه ی 119)؛ با سنت و سیرت اهل صدق باشید و از آنان جدا نباشید.
قرآن کریم نخست به ما دستور صدق و سپس از نتیجه ی این کار، گزارش داده، می فرماید: پیروان حقیقی پیامبران، زندگی و مرگشان با انبیا، صدیقان، شاهدان و صالحان بوده، با آن ذوات نورانی محشورند: (ومن یطع الله والرسول فاولئک مع الذین أنعم الله علیهم من النبین و الصدیقین و الشهداء والصالحین) (سوره ی نساء، آیه ی 69). لازم نیست انسان بمیرد تا با انبیا محشور شود، بلکه در دنیا هم با انبیا می تواند محشور باشد. چون ارواح پاک انبیا و اولیا نسبت به دیگران اشراف دارند و پیروان خود را رها نمی کند؛ مثلا، گاهی انسان مبتلا به وسوسه می شود ولی طولی نمی کشد که از شر درونی آن، نجات پیدا می کند. پس هم آن وسوسه، عاملی به نام شیطان و هم رهایی از دام وسوسه کننده، عاملی به نام ارواح ائمه، انبیا، اولیا و فرشتگان الهی دارد.

گستردگی دایره ی صدق

صرق، تنها در گفتار نیست؛ بلکه در نیت و عمل نیز هست. از این رو مؤمنان و پرهیزکاران دارای «قدم صدق» و «مقعد صدق» هستند. قرآن کریم می فرماید: (وبشر الذین امنوا دن لهم قدم صدق عند ربهم) (سوره ی یونس، آیه ی 2)، أن المتقین فی جنات و نهذ* فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر) (سوره ی قمر، آیات 54-55) و خداوند از مردانی که به عهدشان وفا کرده اند به عنوان صادق یاد می کند: (من المؤمنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه) (سوره ی احزاب، آیه ی 23)و البته بهترین نمونه صدق، پایداری در جبهه ی جنگ است؛ خواه جنگ ظاهر و جهاد اصغر و خواه جنگ باطن و جهاد اکبر.
سخن لطیفی از مرحوم بوعلی رسیده است که آن سخن را مرحوم خواجه و بزرگان دیگر هم دارند. آن سخن این است که اگر کسی در گفتار و نوشتار و به طور کلی در همه ی بخشهای سنت و سیرتش، راستگو باشد، خوابهای راست می بیند. روح انسان دروغگو مانند چشم «احول» است و حقیقت را درست نمی بیند. در عالم رؤیا حقیقت را به انسان نشان می دهند، ولی کسانی که در بیداری خیال پرداز و پرحرفند و مرز حلال و حرام را نمی شناسند، سرانجام به رؤیاهایی می رسند که معبر را از تعبیر عاجز می کند و به «أصغات أحلام» موسوم شده است؛ ولی روح انسان مستقیم و راستگو صادق است و روح صادق هنگامی که سخن می گوید درست می گوید و این نشانه این است که درست می بیند. بنابراین، چنین کسی هم صدق خبری و هم صدق مخبری دارد؛ یعنی، هم درست می بیند و هم درست خبر می دهد و هم واقع می شود. چون آنچه را که باید اتفاق بیفتد دیده و درست هم دیده است. بنابراین، ما اگر خواستیم ببینیم که راستگو هستیم یا نه، راههایی دارد که یکی از آنها بررسی خوابهایمان است؛ زیرا معرفت نفس و شناخت شئون آن بهترین آیه از آیات الهی است.

پنجم: انابه

«انابه» یا از «ناب ینوب» به معنا نوبت گرفتن و یا از «ناب ینیب» به معنای انقطاع، است. بنابراین، «منیب» کسی ایت که مکرارا نوبت بگیرد تا ببیند در رحمت ویژه الهی چه هنگام باز می شود، تا او وارد گردد؛ از انابه به عظمت یاد می کند: (أنیبوا إلی ربکم) (سوره ی زمر، آیه ی 54) و خداوند منیب را دوست دارد و می فرماید منیب، از تذکره ی الهی متذکر می شود: (وما یتذکر إلا من ینیب) (سوره ی غافر، آیه ی 13) و سرانجام دلهای منیب پرهیزکاران را به بهشت مژده می دهد: (وأزلفت الجنة للمتقین غیر بعید* هذا ماتوعدون لکل أواب حفیظ* من خشی الرحمن بالغیب و جاء بقلب منیب* أدخلوها بسلام ذلک یوم الخلود (سوره ی ق، آیات 31-34). /س




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در لرستان
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در لرستان
آشنایی آداب و رسوم جالب شب یلدا در تبریز
آشنایی آداب و رسوم جالب شب یلدا در تبریز
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در رشت
آشنایی با آداب و رسوم جالب شب یلدا در رشت
قد و وزن و دور سر نوزاد 2 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 2 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 4 ماهه
قد و وزن و دور سر نوزاد 4 ماهه
خروج تروریست‌های تحریرالشام از حرم حضرت زینب(س)
play_arrow
خروج تروریست‌های تحریرالشام از حرم حضرت زینب(س)
خلاصه بازی ملوان ۱ - پرسپولیس ۲
play_arrow
خلاصه بازی ملوان ۱ - پرسپولیس ۲
تشریح جزئیات آدم‌ربایی در گلستان
play_arrow
تشریح جزئیات آدم‌ربایی در گلستان
زلزله امنیتی در آمریکا؛ ادعای عضو کنگره آمریکا از پرواز پهپادهای منتسب به ایران بر فراز آمریکا
play_arrow
زلزله امنیتی در آمریکا؛ ادعای عضو کنگره آمریکا از پرواز پهپادهای منتسب به ایران بر فراز آمریکا
روایت خبرنگار صداوسیما در دمشق از لو دادن اطلاعات اماکن حیاتی توسط فرماندهان بلندپایه بشار اسد به اسرائیل
play_arrow
روایت خبرنگار صداوسیما در دمشق از لو دادن اطلاعات اماکن حیاتی توسط فرماندهان بلندپایه بشار اسد به اسرائیل
گل دوم اتحاد کلبا به العین توسط شهریار مغانلو و پاس گل مهدی قائدی
play_arrow
گل دوم اتحاد کلبا به العین توسط شهریار مغانلو و پاس گل مهدی قائدی
گلزنی «مهدی قائدی» برابر العین در لیگ برتر امارات
play_arrow
گلزنی «مهدی قائدی» برابر العین در لیگ برتر امارات
آزمایش پلیس رباتیک کروی در چین که مجرمان را شناسایی و دستگیر می‌کند
play_arrow
آزمایش پلیس رباتیک کروی در چین که مجرمان را شناسایی و دستگیر می‌کند
اهدای انگشتر رهبر انقلاب به دختر خانمی که انگشتر ایشان را می‌خواست
play_arrow
اهدای انگشتر رهبر انقلاب به دختر خانمی که انگشتر ایشان را می‌خواست
تصویر هوایی از نابودی بالگردهای سوریه توسط ارتش رژیم اسرائیل
play_arrow
تصویر هوایی از نابودی بالگردهای سوریه توسط ارتش رژیم اسرائیل