اشاره
حاکمان ایران از ابتدای برقراری ارتباط با کشورهای اروپایی، امتیازهایی به آنها میدادند که معمولاً یکطرفه بود. شمار این امتیازها، اعطای حق مصونیت قضایی یا همان کاپیتولاسیون بود. پیشینه این امتیاز را باید در زمان مغول و اوجگیری آن را در عهد قاجار و در عهدنامه ترکمنچای میان ایران و روس جستوجوکرد. قرارداد کاپیتولاسیون به مدت یک قرن در ایران اجرا میشد تا اینکه دولت روسیه تزاری سقوط کرد و در جریان مشروطه با آن مخالفتها شد و سرانجام در سال 1306 لغو گردید.
رژیم وابسته پهلوی در سال 1343، به دستور ارباب خود، امریکا مرتکب جنایت بزرگی شد و بار دیگر کاپیتولاسیون را برقرار ساخت. موضعگیری قاطع و افشاگرانه امام خمینی رحمهالله بر ضد کاپیتولاسیون، نقطه عطفی در نهضت اسلامی ایران در مبارزه رژیم پهلوی به شمار میرود. این کار، به تبعید امام و جدایی افتادن میان امام و امت به مدت چهارده سال انجامید. با این حال، پرونده کاپیتولاسیون، سرانجام باپیروزی انقلاب اسلامی بسته شد.
فریادی دراوج سکوت
تقویم، چهارم آبان سال 1343 را نشان میداد. آن روز، روز ولادت دخت بزرگ پیامبر، حضرت زهرای اطهر علیهاالسلام بود، ولی بر سیمای فرزند او، خمینی بزرگ رحمهالله ، نشانی از شادی و آرامش دیده نمیشد. گویی آن روز، روز عزای ملت ایران بود و البته اینگونه بود. مدرسه فیضیه قم، از جمعیت موج میزد و آماده حضور مرجع بزرگ ایران بود. خمینی کبیر رحمهالله سخنان روشنگرانه خود را اینگونه آغاز کرد: «إِنّا لِلّهِ وَ إِنّا إِلَیْهِ راجِعُونَ. من تأثر قلبی خودم را نمیتوانم انکار کنم. قلب من در فشار است. ایران دیگر عید ندارد. عید ایران را عزا کردند ما را فروختند، استقلال ایران را فروختند. عزت ما پایکوب شد. عظمت ایران از بین رفت. عظمت ارتش ایران را پایکوب کردند. قانونی به مجلس بردند... مستشاران نظامی (خارجی) را... با خانوادههایشان، با کارمندان اداریشان، با هر کس به آنها بستگی دارد، اینها از هر جنایتی که در ایران بکنند، مصون هستند. اگر یک خادم امریکایی یا اگر یک آشپز امریکایی، مرجع تقلید شما را وسط بازار ترور کند، پلیس ایران حق ندارد جلو او را بگیرد. دادگاههای ایران حق ندارند او را محاکمه کنند باید برود امریکا. آنجا اربابها، تکلیف را معیّن کنند. ما این قانون را که در مجلس واقع شد، قانون نمیدانیم. ما این مجلس را مجلس نمیدانیم، ما این دولت را دولت نمیدانیم، اینها خاینند به مملکت ایران، خاینند».
تعریف کاپیتولاسیون
کاپیتولاسیون در روابط بینالملل عبارت است از معاهدههایی که به موجب آن، کشوری خارجی در مملکتی دیگر، از بعضی حقوق و امتیازها برای اتباع خود برخوردار میشوند که از آن جمله، حق قضاوت کنسولی و اجرای مجازات است. حق قضاوت کنسولی یعنی اینکه قوانین دولت خارجی از سوی کنسول آن کشور، در محل اجرا میشود. کاپیتولاسیون از نظر حقوقی هم قراردادهایی است که کشورهای زورمند و استعمارگر به ویژه در قرن نوزدهم بر دولتهای ضعیف تحمل میکردند. بر پایه آن قراردادها، اتباع دولتهای استعماری پس از ورود به کشور ضعیف، تحت حاکمیت محکمههای دولت متبوع خودشان باقی میماندند و دادگاههای کشور ضعیف، حق محاکمه آنها را نداشتند. بنابراین با استفاده از کاپیتولاسیون، کشوری که از نظر سیاسی، نظامی و اقتصادی برتری داشت، به راحتی میتوانست خود را از قید و بندهای قوانین جزایی و مدنی کشور ضعیفتر خارج کند و با این عمل، به تحقیر ملتها و دولتهای ناتوان بپردازد و دستگاه و تشکیلات قضایی و دادگاهی آنها را بیاعتبار نشان دهد.
تاریخ کاپیتولاسیون در ایران در دوره صفویه، قاجار و پهلوی
دوران صفویه، دوره روابط گسترده ایران و اروپا بود. حاکمان ایرانی، امتیازهای گوناگون را در فرمانها و معاهدههای متعددی به دولتهای استعمارگر اروپایی دادند. در این دوران، کشورهای انگلستان، هلند و فرانسه، حق قضاوت کنسولی را در ایران به دست آوردند. در دوره قاجار، بستن قرارداد ترکمنچای با روسها، سرانجامِ انحطاط سیاسی ایران در سیاست جهانی بود و ایران را به منطقه نفوذ روسها تبدیل کرد. با روشن شدن ماهیت کاپیتولاسیون و آسیبهایی که در پی داشت، در دوران مشروطه و پس از آن، آهنگ مخالفت با کاپیتولاسیون آغاز شد و تقریبا تمامی دولتها از آن پس به دنبال لغو کاپیتولاسیون بودند. با انقراض سلسله قاجار، انگلیسها که خیالشان از بابت وجود حکومت قوی ضدکمونیستی در ایران راحت شده بود، مانعی ندیدند که رژیم رضاخان، بعضی از امتیازهایی را که بیگانگان در قرن نوزدهم گرفته بودند، لغو کند تا بدین وسیله، بر اعتبار خود بیفزایند. یکی از این امتیازها، کاپیتولاسیون بود که سال 1306 لغو شد تا آنکه در37 سال بعد؛ یعنی سال 1343، حکومت پهلوی بار دیگر به چنین ذلتی تن سپرد.
مبارزه امیرکبیر با کاپیتولاسیون در زمان قاجار
امیرکبیر، شخصیتی بیدار و وطندوست بود که از نتایج اجرای کاپیتولاسیون در ایران به خوبی آگاهی داشت. او در بسیاری موارد، این قانون را نادیده گرفت و شجاعانه به مجازات خاطیان وابسته به سفارتخانههای خارجی پرداخت. به دستور او، یکی از مأموران سفارت روس را که در برابر دیدگان مردم بدمستی کرده بود، دستگیر کردند و در میدان ارگ تهران شلاق زدند. در زمان امیرکبیر، سفارتخانهها و کنسولگریهای بیگانه، به پناهگاه افراد مجرم تبدیل شده بود و امیر از این وضعیت اظهار نارضایتی و نگرانی میکرد. روزی یکی از قدارهبندان شهر تبریز پس از زخمی کردن فردی، به کنسولگری انگلیس در آن شهر پناه برد. کنسول انگلیس در پاسخ به درخواست تحویل او مدعی شد شخصی که به کنسولگری پناه آورد، تحت حمایت خواهد بود و نمیتوان برای محاکمه او را از کنسول خارج کرد. امیر پاسخ داد که کنسول انگلیس حق حمایت از شریر و مقصر را ندارد و کنسولگری انگلیس را از دین مداخلهها در امور مملکت برحذر داشت.
نتایج قضایی کاپیتولاسیون
نادیده گرفتن استقلال قضایی کشور، از جمله آثار منفی برقراری نظام کاپیتولاسیون بود. در حقیقت دستگاه قضایی ایران، بازیچه بیگانگان بود. اتباع خارجی، آزادانه مرتکب جرم و جنایت میشدند؛ زیرا میدانستند در صورت ارتکاب جرم، محاکمهشان با حضور کنسول کشورشان خواهد بود و پس از اثبات جرم، برای اجرای مجازات به کشور خود فرستاده میشوند. در واقع، مجازاتی درمیان نخواهد بود. از اختیاراتهای قضایی کشورهای دارای کاپیتولاسیون این بود که افزون بر رسیدگی به امور اتباع خود، میتوانستند به امور اتباع کشورهایی بپردازند که در ایران کنسولگری نداشتند. این خود، نمونه آشکاری از اقتدار کنسولگریها و دخالت در نظام قضایی ایران بود. روسها به مدت یک قرن به دلیل دارا بودن کاپیتولاسیون در ایران، هیچ موازینی را رعایت نمیکردند. روسها دامنه دخالت خود را تا آنجا کشانده بودند که محکومان دادگاههای ایران را اگر از وابستگان آنها بودند، از زندان بیرون میآورند.
احیای کاپیتولاسیون
پس از پایان جنگ جهانی دوم، رقابت میان امریکا و شوروی با عنوان جنگ سرد آغاز شد. ایران هم به دلیل اهمیت در منطقه خاورمیانه و جلوگیری از گسترش صهیونیسم، یکی از کشورهایی بود که مورد توجه امریکاییها قرار گرفت. ازاینرو، امریکا تصمیم گرفت بنیه نظامی ایران را با واگذاری جنگافزارهای پیشرفته و تجهیزات نظامی تقویت کند و برای آموزش ارتش ایران و چگونگی استفاده از سلاحهای فرستاده شده، مستشار نظامی به ایران بفرستد. از طرفی، به دلیل وقوع کودتا در ترکیه و عراق در همین سالها، بیم کودتا در ایران نیز میرفت. ازاینرو، امریکاخواهان اختیارهایی ویژه برای اتباع خودش شد. شاه ابتدا از درخواست امریکا هراسان شد؛ زیرا با وجود علاقه شخصی و وابستگی نظامی به امریکا، از نتایج تصویب قانون کاپیتولاسیون میترسید. امریکا، در زمان نخستوزیری اسداللّه علم، ادامه حضور نظامیان خود را به معافیت از شمول قوانین قضایی ایران مشروط کرد. اگر چه اسمی از کاپیتولاسیون به میان نیامده بود، ولی رسیدگی نکردن دادگاههای ایران به جرایم مستشاران امریکایی و خانوادههایشان، به معنای احیای کاپیتولاسیون بود. حسنعلی منصور، لایحه مصونیت قضایی امریکاییان را پس از تصویب در سنا، در 2 مهر 1343 در مجلس شورای ملی نیز تصویب کرد.
انقلاب مشروطیت و مبارزه با کاپیتولاسیون
با اوجگیری نهضت مشروطیت و بیداری مردم، واکنشهای آگاهانهای به کاپیتولاسیون صورت گرفت. برای نمونه، در اصفهان، مردم به پشتوانه علما، کارمند کنسولگری انگلیس را به علت مستی کتک زدند. دولت ایران به دلیل نفوذ علما در اصفهان، سفارتخانه را راضی کرد صد تومان خسارت بگیرد و چیز دیگری مطالبه نکند. پس از پیروزی انقلاب مشروطه و عزل محمدعلی شاه، با وجود اینکه کاپیتولاسیون به دقت و شدت هر چه تمامتر از طرف روس و انگلیس اجرا میشد، ولی نظمیه، خطاکارانی را که از تبعه روس و انگلیس بودند، بیهیچ تردیدی بازداشت میکرد. همچنین در زمان مشروطه، مردم خواستار عدالتخانه و دستگاه قضایی نیرومند و مستقل شدند تا دست بیگانگان از دخالت در امور کوتاه شود و دیگر تحت عنوان کاپیتولاسیون در حق آنان بیعدالتی صورت نگیرد.
آسیبهای اقتصادی برقراری کاپیتولاسیون درایران
نظام کاپیتولاسیون، منافع اقتصادی تجاری فراوانی نصیب بیگانگان میکرد. در حقیقت، زمینه رشد تجاری خارجیان در ایران و برعکس، عوامل شکست و زیان تجارت ایران و وابستگی تاجران داخلی به بیگانگان فراهم میشد. با وجود قراردادهای کاپیتولاسیون، کشورهای خارجی، مسائل اقتصادی را بر اساس منافع خود هدایت و هرچه میخواستند، به کشور وارد یا خارج میکردند و در این راه، مانعی در برابر خود نمیدیدند. همچنین بیگانگان از مسائل اقتصادی و تجاری برای پیشبرد اهداف سیاسی و گسترش نفوذ خود بهره میبردند. با استفاده از امتیازهای کاپیتولاسیون و مصونیتهای اعطایی به افراد بیگانه، این کشورها از تاجران به عنوان جاسوس استفاده میکردند و وقتی آنها گرفتار میشدند، سفارتخانههای خارجی با گوشزد به مصونیت آنها، آزادشان میکردند.
نتایج فرهنگی و اخلاقی تحمیل قانون کاپیتولاسیون در ایران
کشورهای دارای حق کاپیتولاسیون در ایران، تا جایی که امکان داشت از این امتیاز سوء استفاده کردند. آنها میراث فرهنگی و اشیای نفیس تاریخ ایران را که سرمایه فرهنگی نماد تمدن است، با مصونیت ناشی از کاپیتولاسیون به یغما بردند. از سوی دیگر، کاپیتولاسیون روحیه خیانت و وابستگی به بیگانگان را در میان مردم به وجود آورده بود. برخی از مردم میکوشیدند از مزایای که بیگانگان در این کشور داشتند، استفاده کنند و این کار معمولاً بدون ننگ وابستگی و رفتن زیر بیرق بیگانگان امکانپذیر نبود. همچنین بیشتر صاحبمنصبان و رجال سیاسی سعی میکردند خود را به سفارتخانهها و کنسولگریهای بیگانه نزدیک کنند.
پس از اعطای کاپیتولاسیون در زمان محمدرضای پهلوی نیز آسیبهای فراوانی به فرهنگ این مرز و بوم وارد شد. با باز شدن پای امریکاییها به جای روس و انگلیس، هزاران مستشار نظامی امریکایی وارد ایران شدند. برخورداری آنان از مصونیت قضایی، زمینه افزایش جرم و اشاعه فساد را فراهم آورد. بیبند و باری، فساد اخلاقی و اعتیاد به مواد مخدر در میان نظامیان امریکایی و خانوادههایشان رواج داشت. این عامل، موجب خشم و نفرت ایرانیان شده بود. آنان در مدت حضور خود، جنبههای منفی فرهنگ غرب را وارد ایران کردند و شهرهای بزرگ کشور را هر چه بیشتر به سمت غربیشدن سوق دادند.
پیآمدهای اعتراض امام خمینی رحمهالله
رژیم شاه با سانسور شدید رسانههای گروهی، میکوشید هیچگونه خبری در مورد لایحه کاپیتولاسیون به بیرون راه نیابد، ولی سخنرانیهای امام خمینی رحمهالله نقشه آنها را برملا کرد. با طنین افکندن آوای انقلابی و انتشار اعلامیه افشاگرانه امام در میان مردم، موج جدیدی از خشم و نفرت بر ضد رژیم شاه، سراسر ایران را فراگرفت. بدین ترتیب، ملت مسلمان ایران از این خیانت آگاهی یافتند و علما و روحانیان با پشتیبانی و همراهی مردم، در نامهها و طومارهایی، الغای کاپیتولاسیون را خواستار شدند. سیلنامههای اعتراضآمیز به سوی هیئت حاکمه سرازیر شد و رژیم شاه را سخت نگران کرد. حسنعلی منصور به منظور توجیه این خیانت به مجلس سنا شتافت و خیانت خود را نوعی خدمت جلوه داد. دولت امریکا دریافت که برای حفظ نفوذ خود باید روابط میان امام و مردم مرا از بین ببرد. بدین ترتیب، روز 13 آبان 1343، امام خمینی رحمهالله به ترکیه تبعید شد. صبح همان روز، شهر قم به اشغال نظامیان شاه درآمد تا از هرگونه قیام مردمی بر ضد تبعید امام جلوگیری شود. تبعید امام چهارده سال به طول انجامید. البته با تبعید امام، مشعل مبارزه خاموش نشد، بلکه روز به روز شعلهورتر شد تا اینکه درخت انقلاب در بهمن 57 به ثمر رسید.
مزد خیانت
در تیر 1343، شاه به امریکا سفر کرد و به دولتمردان آنجا قول داد تادر برابر دریافت دویست میلیون دلار وام، امتیاز کنسولی به آنها بدهد. امام خمینی رحمهالله در سخنرانی کوبنده در 6 آبان 1343، به این وام ننگین و وطنفروشی شاه اشاره و شاه و امریکا را رسوا میکرد. ایشان میفرمود: «اگر چنانچه یک آشپز امریکایی، شاه ایران را زیر بگیرد، هیچکس حق تعرض ندارد چرا؟ برای اینکه میخواستند وام بگیرند از امریکا. امریکا گفت باید این کار بشود. ایران خودش را فروخت. برای این دلارها؛ یعنی استقلال ما را فروختند در ازای وام دویست میلیونی.» یازده روز پس از تصویب قانون معافیت نظامیان امریکایی از شمول مقررات قضایی ایران، حسنعلی منصور، لایحه دریافت وام دویست دلاری از یک بانک امریکایی را با تضمین دولت ایالات متحده به مجلس برد و تصویب کرد این وام به خرید سلاحهای امریکا اختصاص دارد. محافل سیاسی، واگذاری این وام را نشانه پاداش به دولت ایران به دلیل تصویب کاپیتولاسیون میدانستند.
نفی کاپیتولاسیون از منظر قرآن و احادیث
خداوند در آیه 41 سوره نساء میفرماید: «هیچگاه خداوند راهی برای پیروی و تسلط کافران بر مسلمانان قرار نداده است.» این آیه که به آیه «نفی سبیل» معروف است، سلطه غیرمسلمان را بر مسلمان ممنوع کرده است. همه علمای اسلام معتقدند دین مقدس اسلام، هرگز پذیرای هیچگونه از سلطه استعمار خارجی بر مسلمانها، اعم از سلطه نظامی اقتصادی، امنیتی و فرهنگی نیست. اسلام، دین عزت و افتخار است و ذلت را نمیپذیرد. خداوند، انسانهای مؤمن را افراد بزرگ و بزرگوار میداند و در خطاب به آنها میفرماید: «سست نشوید و حزن و اندوه به دل راه ندهید. شما برترید اگر مؤمن باشید.» معلوم میشود اسلام، دین بزرگی و عزتمندی است و مسلمانان باید عزیز و با عزت باشند و ارزش خویش را با میدان دادن به خواهشهای نفسانی و قرار گرفتن زیر سیطره کافران از دست ندهند. بنابراین، دادن هر نوع امتیاز سیاسی، اقتصادی، نظامی، قضایی و اجتماعی به غیرمسلمانان که به سیادت اسلام مسلمانان ضربه بزند، بیارزش و اعتبار خواهد بود. ازاینرو، کاپیتولاسیون، خلاف اسلام و قرآن است و بر هر مسلمانی واجب است به این نوع چراغ سبزنشان دادن به دشمنان، اعتراض کند.
منبع: سایت حوزه/س