ميرزاي شيرازي و حكم استعمار ستيز ( 1 )

فكر انحصار تجارت توتون و تنباكو را نخستين بار محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزير انطباعات ناصرالدين شاه مطرح كرد. وي در جمادي الاخره 1303 پيشنهادي در نةه فصل با عنوان «قانون اداره انحصاريه تنباكو و توتون و متفرعات آن» به ناصرالدين شاه عرضه نمود ولي شاه به آن توجه نكرد. سال بعد اعتمادالسلطنه قانون نامه ديگري در سي فصل به منظور ماليات گرفتن از عايدات دخانيات براي ازدياد عوايد كشور تنظيم كرد كه به رغم تصويب ناصرالدين شاه به سبب مخالفت علما و بي ميلي
چهارشنبه، 16 ارديبهشت 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
ميرزاي  شيرازي  و  حكم  استعمار ستيز  ( 1 )
ميرزاي شيرازي و حكم استعمارستيز (1)
ميرزاي  شيرازي  و  حكم  استعمار ستيز  ( 1 ) 

نويسنده : پروين قدسي زاد

( به مناسبت سالروز لغو امتياز تنباكو به حكم آيت الله ميرزاي شيرازي )
فكر انحصار تجارت توتون و تنباكو را نخستين بار محمدحسن خان اعتمادالسلطنه وزير انطباعات ناصرالدين شاه مطرح كرد. وي در جمادي الاخره 1303 پيشنهادي در نةه فصل با عنوان «قانون اداره انحصاريه تنباكو و توتون و متفرعات آن» به ناصرالدين شاه عرضه نمود ولي شاه به آن توجه نكرد. سال بعد اعتمادالسلطنه قانون نامه ديگري در سي فصل به منظور ماليات گرفتن از عايدات دخانيات براي ازدياد عوايد كشور تنظيم كرد كه به رغم تصويب ناصرالدين شاه به سبب مخالفت علما و بي ميلي امين السلطان صدراعظم كه به دستور شاه عهده دار اجراي آن بود تحقق نيافت (اعتمادالسلطنه 1350 ش ص 422؛ تيموري ص 11 ـ 22؛ افضل الملك ج 2 ص 1214 ـ1266 1308 ـ1320). پس از گذشت سه سال در پي سفر سوم ناصرالدين شاه به اروپا در 1306 دولت انگليس كه همواره در صدد اخذ امتيازات جديد از ايران بود فرصت مناسب را براي كسب امتياز انحصار توتون و تنباكو به دست آورد و زمينه سازي آن را به ماژور جرالد تالبوت از نزديكان و مشاوران لرد ساليسبوري (نخست وزير و وزير خارجه انگليس) محول كرد. تالبوت ظاهرا نخستين مذاكره در باره انحصار تجارت توتون و تنباكو را در شهر برايتون با اعتمادالسلطنه كه در اين سفر همراه شاه بود آغاز كرد و پس از كسب اطلاعات كافي در اين زمينه به كمك سغرهنري درمونت وولف وزير مختار انگليس در ايران امين السلطان را با دادن وعده هاي فراوان متقاعد كرد كه او فوايد و منافع انحصار توتون و تنباكو را براي شاه برشمارد و موافقت وي را براي واگذاري انحصار تجارت دخانيات به دولت انگليس جلب كند (اعتمادالسلطنه 1357 ش ص 199؛ اصفهاني كربلايي ص 62 ـ65) گرچه بعدها دولت انگليس منكر هرگونه اطلاع قبلي از امتياز دخانيات و نيز ارتباط ساليسبوري و تالبوت شد (كدي ص 41).
پس از بازگشت شاه به ايران تالبوت با كمك دولت انگليس و عده اي از سرمايه داران انگليسي شركتي را كه به كمپاني رژي معروف شد با سرمايه 000 650 ليره تاسيس كرد و براي اخذ امتياز مخفيانه وارد تهران شد (تيموري ص 27) و با سهولت تمام و بلاشرط به خواست خود رسيد. تعهد پرداخت 000 25 ليره در سال به ناصرالدين شاه و دادن مبالغي هنگفت به امين السلطان و تعدادي از درباريان ــ كه به گفته فووريه پزشك مخصوص ناصرالدين شاه اين مبلغ بالغ بر دو ميليون ليره مي شد ــ عامل مهمي در كسب اين امتياز بود (عباس ميرزا قاجار ص 182؛ فووريه ص 220). امين السلطان بعدها در نامه اي به ميرزا حسن شيرازي مرجع تقليد وقت علت اعطاي امتياز را جبران لغو قرارداد تمديد راه آهن بوشهر ـ گيلان اعلام كرد. قرارداد مذكور در زمان ميرزا حسين خان مشيرالدوله با يك شركت انگليسي منعقد شده بود (ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 58 ـ 59) ولي در واقع اين اعطاي امتياز ادامه روند اعطاي امتياز به بيگانگان در دوره قاجار بود. بدين ترتيب در 28 رجب 20 1307 مارس 1890 امتياز تجارت توتون و تنباكو در داخل و خارج كشور براي پنجاه سال به تالبوت اعطا شد.
امتيازنامه داراي پانزده فصل بود كه به امضاي شاه و سر هنري وولف رسيد. برحسب فصول آن صاحبان امتياز متعهد شدند هر سال پانزده هزار ليره به دولت ايران بپردازند همچنين پس از كسر پنج درصد از سود شركت يك چهارم باقيمانده آن را به خزانه ايران واريز كنند (براي اطلاع از فصول امتيازنامه رجوع كنيد بهاصفهاني كربلايي ص 65 ـ 68). مةفاد امتيازنامه حاكي از اختيارات تام صاحبان امتياز در امور دخانيات ايران و بي اعتنايي محض حاكمان وقت ايران به منافع ملت بود ( رجوع كنيد بهنهاونديان ص 17 ـ 18).
پس از انجام يافتن مقدمات كار هيئتي از كمپاني رژي روانه ايران شد و به گفته عباس ميرزا ملك آرا (ص 182) همانند دولتي فاتح ماموراني به تمام نقاط كشور اعزام كرد. حضور انگليسيها در سراسر ايران بحدي بود كه اعتمادالسلطنه (1350 ش ص 677) از آن به «سلطنت انگليس در ايران» تعبير كرد. كمپاني رژي تا مدتي غيرفعال و ناشناخته بود تا اينكه تالبوت به استناد فصل نهم امتيازنامه ــ كه صاحب امتياز را مجاز به واگذاري حقوق خود به ديگري مي دانست ــ تمام امتيازاتش را ظاهرا پس از كسب سود فراوان به شركتي به نام «شركت شاهنشاهي تنباكوي ايران» فروخت (ايران. وزارت امور خارجه. اداره آرشيو و اسناد سياسي كارتن ش 20 پرونده ش 15؛ كاظم زاده ص 232 ـ233). موضوع امتياز نيز احتمالا به سبب ترس از واكنش روسها يا مخالفان داخلي مدتها فاش نشد (كدي ص 46) تا اينكه دولت با انتشار اعلان نامه اي رسما آن را به اطلاع عموم رساند و تذكر داد كه زارعين توتون و تنباكو متحمل خسارت نخواهند شد و كمپاني غ صاحب امتياز محصول آنان را به قيمت عادلانه و نقد خريداري خواهد كرد (رجوع كنيد به تيموري ص 39 ـ40).
انتشار خبر اعطاي امتياز تجارت دخانيات بازتاب گسترده اي داشت و با ناباوري و انتقاد شديد مواجه شد.
روزنامه اختر (اين روزنامه در عثماني منتشر مي شد) در مصاحبه با تالبوت هنگام عبور هيئت كمپاني رژي از اسلامبول تفاوت فاحش امتياز دخانيات ايران را با امتيازي كه كمپاني رژي از عثماني گرفته بود يادآور شد و با شگفتي و تاسف نوشت كه چگونه اولياي دولت ايران زير چنين بار گراني رفته اند معايب و مضرات آنچنان است كه به قلم نمي آيد (اصفهاني كربلايي ص 68 ـ71). روزنامه تركي صباح (چاپ عثماني) نيز با برشمردن معايب امتياز اقدام دولت ايران را سبب ايجاد خلل در بنيان تجارت از بين رفتن رقابت و خوار و زبون شدن صاحبان محصول توتون و تنباكو دانست و تاكيد كرد كه اگر در اين انحصار رعايت قاعده مي شد مي بايست صرفا تجارت داخلي مشمول آن مي گرديد نه تجارت خارجي (تيموري ص 33 ـ35). محرك اصلي روزنامه ها محسن خان معين الملك سفيركبير ايران در استانبول بود. وي در نتيجه مخالفتهايش با امتياز عزل و به تهران احضار شد (همان ص 49 ـ50).
توتون و تنباكو از مهمترين اقلام تجاري و صادراتي ايران بود و حدود دويست هزار تن به كشت و خريد و فروش آن اشتغال داشتند (آدميت 1360 ش ص 13) به همين سبب نخستين اعتراضها را تاجران دخانيات كردند زيرا تجارتشان مستقيما در معرض تهديد كمپاني رژي بود. در آغاز عده اي از بازرگانان به همراه امين الدوله نزد شاه رفتند و به انحصار تجارت تنباكو اعتراض كردند (امين الدوله ص 271؛ براون ص 48). اين اعتراض موجب شد كه دولت به انگيزه دلجويي از آنان مهلت شش ماهه اي براي فروش ذخاير توتون و تنباكوي تاجران قايل شود (آدميت 1360 ش ص 18). حكومت روسيه نيز با توجه به رقابتي كه با انگليس بر سر منافع خود در ايران داشت به اين امتياز اعتراض كرد چنانكه اشپاير دبير اول سفارت روس پس از اطلاع از اعطاي امتياز به امين السلطان يادآور شد كه رژي علاوه بر دخالت در كشاورزي ايران بهاي توتون و تنباكو را نيز افزايش خواهد داد. اين نگراني از آنرو بود كه روسها در منطقه ساوجبلاغ به كشت تنباكو اشتغال داشتند و افزايش قيمت به آنان زيان مي رساند. بوتزوف وزير مختار روس در ايران نيز اين امتياز را ناقض عهدنامه تركمان چاي خواند و خواستار لغو آن شد (كاظم زاده همانجا؛ ناطق ص 93). مردم نيز پس از اطلاع يافتن از موضوع خصوصا بعد از استقرار انگليسيها در ايران به مخالفت برخاستند و در همان اوان شورشي در يزد به وقوع پيوست (فووريه ص 220).
كمپاني رژي فعاليت خود را با اعزام نمايندگانش به فارس در حالي كه سفارشنامه اي از دولت در اختيار داشتند آغاز كرد. به گفته كرزن (ص 267) تنباكوي فارس بسيار معطر و مرغوب بود و بازرگانان فارس كه با انحصار دخانيات خسارت مي ديدند همراه با مردم به علما متوسل شدند. مخالفت علما با اعطاي امتياز به كمپاني رژي بر شدت اعتراض تاثير مهمي گذاشت. دليل علما براي مخالفت با اين امتياز افزون بر جنبه تجاري آن و اختلال در نظام بازرگاني كشور نگراني از نفوذ تدريجي و سلطه كامل بيگانگان بر ايران بود (ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 19). تجربه كمپاني هند شرقي (تاسيس در 1008 ـ 1009 1600) كه زمينه ساز سلطه استعماري انگليس بر شبه قاره هند در طول نزديك به يك ونيم قرن (1215 ـ1366 ( 1326 ش) 1800 ـ 1947) شد اين نگراني را تقويت مي كرد و علما را نسبت به مقامات دولتي كه عامل ورود اروپاييان به ايران و در دست گرفتن اقتصاد كشور بودند بدبين مي ساخت. اعتراض حاج ملاعلي كني و سيدصالح عرب به ميرزا حسين خان سپهسالار به سبب اعطاي امتياز رويتر و واداشتن ناصرالدين شاه به عزل وي از همين نگراني ناشي مي شد همچنانكه همان امتياز نگراني علما را نسبت به امتياز دارسي و كمپاني رژي بويژه با توجه به حضور تعداد زيادي از انگليسيها در شهرهاي ايران عميقتر كرد (رجوع كنيد به آدميت 1356 ش ص 264 ـ 268؛ جلالي نائيني ص 56 ـ59).
درپي وقايع فارس سر لاسلز سفير جديد انگليس كه به جاي وولف منصوب شده بود همراه با صاحب امتياز توتون و تنباكو از امين السلطان خواستند كه براي فرونشاندن آشوب اقدام كند. تدبير دولت دستگيري پنهاني سيدعلي اكبر فال اسيري از علماي شيراز و مخالفان امتياز بود. ميرزا رضاخان قوام الملك حاكم فارس براي اعاده نظم او را به عراق تبعيد كرد و شورشي را كه پس از تبعيد او در شيراز به وقوع پيوست سركوب نمود (اصفهاني كربلايي ص 77 ـ81؛ تيموري ص 68 ـ73). بازرگانان تبريز نيز با علما همراهي كردند. اين شهر دومين كانون مخالفت با امتياز تنباكو شد و اين مخالفت تا زمان لغو امتياز تداوم داشت. تبريزيها به عوايد ناچيز ايران از قرارداد تنباكو اشاره داشتند و معتقد بودند كه منافع سالانه كمپاني رژي با توجه به كشت و مصرف گسترده تنباكو در ايران حدود هشتصد هزار ليره خواهد بود ازينرو بر اين باور بودند كه اگر مردم آذربايجان در برابر امتياز مقاومت كنند رژي نابود خواهد شد (كدي ص 96). مردم آذربايجان مخالفت خود را به پيشوايي ميرزا جوادآقا مجتهد و ميرزا يوسف مجتهد آغاز كردند و ابتدا مانع ورود اعضاي كمپاني به شهر شدند و تمام اعلانهاي كمپاني را پاره كردند سپس در هفتم محرم 1309 با ارسال تلگرامي به سفارت انگليس و روس و عثماني خبر دادند كه در صورت فسخ نكردن قرارداد اقدامات تلافي جويانه خواهند كرد (اعتمادالسلطنه 1 ش ص 765). اميرنظام گروسي پيشكار آذربايجان با ارسال تلگرام به امين السلطان ناتواني خود را از برقراري آرامش اعلام كرد و به سبب مخالفتش با خواست مظفرالدين ميرزا وليعهد مبني بر سركوب مردم درصدد استعفا برآمد (كسروي ص 15 ـ16؛ اعتمادالسلطنه 1350 ش همانجا). ادامه شورش در تبريز سبب شد كه شاه آقاعلي آشتياني ملقب به امين حضور را براي بيان منافع و محاسن امتياز انحصار تجارت تنباكو به تبريز اعزام كند ولي او با استهزا و واكنش منفي و صريح مردم مواجه شد.
ناصرالدين شاه پس از با خبر شدن از وقايع تبريز و رفتار مردم با امين حضور براي نخستين بار به فكر فسخ قرارداد افتاد و در تلگرامي به اميرنظام در اواخر محرم 1309 اطلاع داد كه دولت به رغم متضرر شدن درصدد الغاي امتياز است و در تلگرام ديگري در اوايل صفر 1309 خبر داد كه كمپاني رژي موافقت كرده است كه تجارت تنباكو در آن منطقه به بازرگانان آذربايجاني واگذار شود. تبريزيها با اين وعده ها قانع نشدند و جدا خواستار لغو امتياز گرديدند. سرانجام مقاومت مردم سبب شد تا با توافق دولت و كمپاني عمليات شركت مذكور در تبريز متوقف شود (اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 18 ـ19؛ براون ص 52).
دامنه مخالفتها بتدريج بيشتر شهرهاي ايران را فراگرفت. در اين ميان اصفهان كه تجار و علماي آن همكاري بيشتري داشتند به پيشوايي آقانجفي اصفهاني و برادرش شيخ محمدعلي و ملامحمدباقر فشاركي مركز ديگري براي مخالفت با قرارداد بود. بازرگانان حاضر به معامله با كمپاني رژي نبودند چنانكه يكي از معتبرترين تجار اصفهان همه تنباكويي را كه خريده بود به آتش كشيد (فووريه ص 227). شاه پس از دريافت تلگرام ظل السلطان حاكم اصفهان كه حاكي از وحشت او از وقوع شورش مردم بود در تلگرامي به آقانجفي به او توصيه كرد كه به دعاگويي و رعيتي مشغول باشد و بي جهت آشوب به پا نكند (اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 22 ـ23؛ اميري ص 195 پانويس 2) اين در حالي بود كه آقانجفي و برادرش علاوه بر اعتراض به قرارداد مذكور و مخالفت با كمپاني رژي به شاه و ظل السلطان نيز مي تاختند (آدميت 1360 ش ص 55 ـ56).
علماي اصفهان براي رويارويي جديتر تصميم عاجلي گرفتند و استعمال تنباكو را در آن منطقه تحريم و هرگونه داد و ستد دخانيات را ممنوع اعلام كردند. حاكم اصفهان براي لغو اين حكم با علما مذاكره كرد اما با مخالفت آنان روبرو گرديد. فشار روزافزون بر علما بسياري از آنان را وادار به ترك اصفهان كرد از آن جمله آقامنيرالدين بروجردي اصفهاني بود كه شبانه به عراق نزد ميرزاي شيرازي رفت (اصفهاني كربلايي ص 104 ـ 108).
لحن سياسي و شبه انقلابي اعتراضات تهديدي جدي براي حكومت بود. به گفته فووريه هر روز نامه تهديدآميز به شاه مي رسيد و توطئه اي نيز بر ضد او در شرف تكوين بود (ص 192).
در مشهد جريان كاملا سياسي بود و معترضان علاوه بر اعتراض به امتياز دخانيات به سلطه سياسي انگليس تاختند (آدميت 1360 ش ص 63 ـ65).
هم زمان با ساير شهرها نارضايتي در تهران نيز آشكار شد. ميرزا حسن آشتياني از علماي بزرگ تهران بارها با شاه و امين السلطان ملاقات و مضار امتياز را گوشزد كرد ولي آنان به اين بهانه كه امضاي شاه معتبر و طرف مقابل نيز دولت انگليس است به اين اعتراضها وقعي ننهادند (تيموري ص 83 ـ84). يكي از مخالفان امتياز سيدجمال الدين اسدآبادي بود كه در اين زمان به دعوت ناصرالدين شاه در تهران به سر مي برد. بتدريج كه اعتراضها در تهران علني شد شبانه اعلاميه اي بر درغ مساجد و كاروانسراها و سفارتخانه ها نصب كردند كه در آن به سياست انحصار تجارت تنباكو اعتراض و گفته شده بود «به چه حقي خريد و فروش تنباكويي كه خريدار و مصرف كننده آن ايراني است به بيگانه واگذار شده است.» دولت صدور اين اعلاميه را به سيدجمال الدين نسبت داد و او را از ايران اخراج كرد (سياح ص 329 ـ331).
اقدامات علما بي نتيجه ماند و آنان چاره را در آن ديدند كه به ميرزا محمدحسن شيرازي مرجع تقليد وقت كه در سامرا ساكن بود متوسل شوند. ميرزاي شيرازي از همان ابتدا به واسطه نامه هايي كه از علماي ايران دريافت مي كرد و اخباري كه سيدعلي اكبر فال اسيري و آقامنيرالدين بروجرودي به وي مي دادند از اعطاي امتياز انحصار تجارت تنباكو و پيامدهاي آن مطلع بود. او هم زمان با شروع ناآرامي در تبريز با ارسال تلگرامي به شاه مداخله بيگانگان در امور داخلي كشور و قرارداد مذكور را منافي صريح قرآن خواند و از شاه خواست از اين اعمال دست بردارد و نيز توهيني را كه به فال اسيري شده بود جبران كند (اعتماد السلطنه 1350 ش ص 780 ـ781). شاه به تلگرام ميرزا پاسخ نداد ولي حكم بازگرداندن فال اسيري را صادر نمود. وي براي توجيه اقدامات دولت و ذكر دلايل اعطاي امتياز و مشكلات ناشي از لغو آن ميرزا محمودخان مشيرالوزاره كارپرداز ايران در بغداد را نزد ميرزاي شيرازي در سامرا فرستاد. مشيرالوزاره صراحتا از ناتواني دولت در فسخ امتياز و خسارات هنگفت اين اقدام سخن گفت ولي ميرزا قاطعانه پاسخ داد كه «دولت اگر از عهده جواب بيرون نتوان آيد ملت از جواب حسابي عاجز نيست» (اصفهاني كربلايي ص 90 ـ93). از سوي ديگر سيدجمال الدين اسدآبادي كه در بصره در تبعيد بود از طريق فال اسيري نامه اي در باره مظالم شاه به ميرزاي شيرازي نوشت و در آن مسئوليت بزرگي را كه علماي دين در دفاع از حقوق مسلمانان دارند يادآور شد ( رجوع كنيد به زنجاني ص 58 ـ66). گفته شده است كه اين نامه در اقدام ميرزاي شيرازي و تلگرام به شاه و حتي صدور حكم تحريم موثر بوده است (بريتانيا. وزارت امور خارجه ص 76؛ براون ص 22؛ حتي ص 573) اما برخي معتقدند كه نامه پس از حكم ميرزا مبني بر تحريم استعمال تنباكو به دست ميرزاي شيرازي رسيده است (زنجاني ص 58؛ امين ج 4 ص 213 ـ215؛ محلاتي ج 2 ص 28 ـ34). نوادگان آقامنيرالدين بروجردي نيز بعدها مدعي شدند كه مقابله صريح او با امتياز تنباكو در برانگيختن ميرزاي شيرازي موثر بوده است ( اسناد سياسي دوران قاجاريه ص 63 ـ64؛ الگار ص 403).
شدت عمل كمپاني پس از سرآمدن مهلت شش ماهه مردم را مضطرب كرد و موجب استفتاي پي درپي آنان از ميرزاي شيرازي گرديد. گسترش آشوب در كشور و در كنار آن توقع روسها از دولت براي لغو انحصار با اين ادعا كه دستور رسمي براي الغاي امتياز دارند و نيز مقاومت انگليسيها سبب شد كه شاه نتواند تصميم مناسب بگيرد. مذاكره با انگليسيها و روسها نيز كه از اشتغالات دايم دولت بود به سبب پيشنهادهاي غرض آلودشان نتيجه اي نداشت (فووريه ص 223 ـ224؛ لمتون ص 295).
دادخواهي بي وقفه مردم و بي اعتنايي شاه به تلگرام ميرزاي شيرازي سبب صدور تلگرامي ديگر به شاه شد كه آن نيز بي حاصل بود. سرانجام ميرزا حكم تحريم استعمال توتون و تنباكو را صادر كرد. در اواخر ربيع الثاني 1309 در تهران شايع شد كه حكمي از ميرزاي شيرازي در باب تحريم استعمال دخانيات صادر و به اصفهان مخابره شده است. در اوايل جمادي الاولي با رسيدن محموله پستي به تهران صورتي از حكم در ميان مردم منتشر شد با اين توضيح كه نسخه اصلي آن را فقط ميرزا حسن آشتياني مشاهده كرده است. متن حكم چنين بود: «بسم الله الرحمن الرحيم اليوم استعمال تنباكو و توتون باي نحو كان در حكم محاربه با امام زمان عليه السلام است» (اصفهاني كربلايي ص 117 ـ 118).
با انتشار اين حكم مردم از همه اصناف بي درنگ و با انضباط تمام كه تحسين خارجيان را نيز برانگيخت دكانها را بستند و قليانها را برچيدند حتي اندرونيان شاه نيز از استعمال دخانيات پرهيز كردند. اين حركت همگاني و تبعيت آشكار مردم از مرجع تقليد موجب نگراني مدير كمپاني رژي و سفير انگليس شد بدان حد كه ادامه كار كمپاني را بي فايده دانستند (اعتمادالسلطنه 1350 ش ص 781؛ فووريه ص 231؛ شوستر ص 19).
وحدت مردم در اطاعت از حكم چنان بود كه اولياي دولت را بر آن داشت به منظور ايجاد خلل در رفتار معترضانه مردم شايعه جعلي بودن حكم را مطرح و براي خنثي كردن تاثير آن تلاش كنند ازينرو حاج محمدكاظم ملك التجار را منشا جعل حكم معرفي و او را به قزوين تبعيد كردند. اين اقدام بي اثر ماند و ناگزير به سراغ ميرزاي آشتياني رفتند و از او خواستند كه چون او نيز همانند ميرزاي شيرازي مجتهد است حكمي بر اباحه و تجويز استعمال دخانيات صادر كند اما با مخالفت و استنكاف وي روبرو شدند (دولت آبادي ج 1 ص 108 ـ109؛ اصفهاني كربلايي ص 125 132). القاي شةبهات گوناگون در باره حكم بويژه از سوي مقامات دولتي ادامه پيدا كرد و به آثار مورخان نيز راه يافت. عده اي مدعي شدند كه حكم مذكور از ميرزاي آشتياني بوده است و معترضان آن را به ميرزاي شيرازي منتسب كرده اند (ناظم الاسلام كرماني ج 1 ص 19؛ مستوفي ج 1 ص 471). در اسناد سياسي دوران قاجاريه (ص 35) گزارش مذاكره امين السلطان با ميرزاي آشتياني نقل شده است. بنا بر اين گزارش آشتياني در برابر پافشاري امين السلطان براي ديدن اصل حكم ميرزاي شيرازي گفته بود بر فرض كه چنين تلگرامي نرسيده باشد اما تلگرام اعتراض ميرزاي شيرازي به شاه به سبب قرارداد انحصار دخانيات به توسط نايب السلطنه به وي رسيده است. اين سخن آشتياني ــ كه امين السلطان آن را براي شاه روايت كرده بود ــ به طور ضمني مويد صدور حكم از جانب ميرزاي شيرازي است و ديدگاه وي را نسبت به اعطاي امتياز به بيگانگان نشان مي دهد (قس همانجا كه تعبير آشتياني را حاكي از انكار وي نسبت به صدور حكم تلقي كرده است).
امتياز تجارت توتون و تنباكو در داخل و خارج كشور براي پنجاه سال به تالبوت اعطا شد. امتيازنامه داراي پانزده فصل بود كه به امضاي شاه و سر هنري وولف رسيد. برحسب فصول آن صاحبان امتياز متعهد شدند هر سال پانزده هزار ليره به دولت ايران بپردازند همچنين پس از كسر پنج درصد از سود شركت يك چهارم باقيمانده آن را به خزانه ايران واريز كنند. مةفاد امتيازنامه حاكي از اختيارات تام صاحبان امتياز در امور دخانيات ايران و بي اعتنايي محض حاكمان وقت ايران به منافع ملت بود
روزنامه اختر (اين روزنامه در عثماني منتشر مي شد) در مصاحبه با تالبوت هنگام عبور هيئت كمپاني رژي از اسلامبول تفاوت فاحش امتياز دخانيات ايران را با امتيازي كه كمپاني رژي از عثماني گرفته بود يادآور شد و با شگفتي و تاسف نوشت كه چگونه اولياي دولت ايران زير چنين بار گراني رفته اند معايب و مضرات آنچنان است كه به قلم نمي آيد
به گفته كرزن تنباكوي فارس بسيار معطر و مرغوب بود و بازرگانان فارس كه با انحصار دخانيات خسارت مي ديدند همراه با مردم به علما متوسل شدند. مخالفت علما با اعطاي امتياز به كمپاني رژي بر شدت اعتراض تاثير مهمي گذاشت. دليل علما براي مخالفت با اين امتياز افزون بر جنبه تجاري آن و اختلال در نظام بازرگاني كشور نگراني از نفوذ تدريجي و سلطه كامل بيگانگان بر ايران بود
دامنه مخالفتها بتدريج بيشتر شهرهاي ايران را فرا گرفت. در اين ميان اصفهان كه تجار و علماي آن همكاري بيشتري داشتند به پيشوايي آقانجفي اصفهاني و برادرش شيخ محمدعلي و ملامحمد باقر فشاركي مركز ديگري براي مخالفت با قرارداد بود. بازرگانان حاضر به معامله با كمپاني رژي نبودند چنانكه يكي از معتبرترين تجار اصفهان همه تنباكويي را كه خريده بود به آتش كشيد. علماي اصفهان براي رويارويي جدي تر تصميم عاجلي گرفتند و استعمال تنباكو را در آن منطقه تحريم و هرگونه داد و ستد دخانيات را ممنوع اعلام كردند
شدت عمل كمپاني پس از سرآمدن مهلت شش ماهه مردم را مضطرب كرد و موجب استفتاي پي درپي آنان از ميرزاي شيرازي گرديد. گسترش آشوب در كشور و در كنار آن توقع روسها از دولت براي لغو انحصار با اين ادعا كه دستور رسمي براي الغاي امتياز دارند و نيز مقاومت انگليسيها سبب شد كه شاه نتواند تصميم مناسب بگيرد.
دادخواهي بي وقفه مردم و بي اعتنايي شاه به تلگرام ميرزاي شيرازي سبب صدور تلگرامي ديگر به شاه شد كه آن نيز بي حاصل بود. سرانجام ميرزا حكم تحريم استعمال توتون و تنباكو را صادر كرد.
با انتشار حكم تحريم تنباكو مردم از همه اصناف بي درنگ و با انضباط تمام كه تحسين خارجيان را نيز برانگيخت دكانها را بستند و قليانها را برچيدند حتي اندرونيان شاه نيز از استعمال دخانيات پرهيز كردند. اين حركت همگاني و تبعيت آشكار مردم از مرجع تقليد موجب نگراني مدير كمپاني رژي و سفير انگليس شد بدان حد كه ادامه كار كمپاني را بي فايده دانستند.
ادامه دارد...
منبع: روزنامه جمهوری اسلامی




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط