جاذبه هاى گردشگرى بيابان ها و كويرهاى ايران
نویسنده : پرويز كردوانى
متن مقاله نوشتار حاضر، بخشى از مقاله مطولى است كه استاد كردوانى درباره منابع طبيعى و جاذبههاى گردشگرى كشورمان نوشته و در آن از كوهها، رودها، دشتها، درياها و درياچهها، جنگلها، چشمهها، كويرها، بيابانها، آبشارها، تنوعگونههاى گياهى و جانورى، ميوهها و نيز انواع انرژىهاى كشورمان به تفصيل ياد كرده است.
از آنجا كه چاپ تمامى مقاله، به دليل محدوديت صفحات كيهان فرهنگى ممكن نبود، به اقتضاى تخصص و علاقه ويژه استاد به كويرشناسى و نيز مباحثى كه در پيوند با همين موضوع در مصاحبه كيهان فرهنگى با استاد كردوانى مطرح شده است، تنها بخش دوم اين مقاله را كه مربوط به جاذبهها، زيبايىها و سودمندىهاى دشتهاى مناطق داخلى خشك و بيابانى كشورمان است، براى اين شماره برگزيدهايم.
كشورهايى كه در نيمكره شمالى زمين در عرض جغرافيايى 15 تا 45 درجه واقع شدهاند، در نوار خشك يا بيابانى كره زمين قرار دارند (مانند: ايران، عربستان، صحراى آفريقا، امارات متحده عربى و غيره) زيرا در اين عرض جغرافيايى «هواى پرفشار مجاور حارهاى» حاكم است. اين هواى پرفشار با دو اثر و ويژگى خود به هر منطقهاى كه بوزد، مانع بارندگى مىشود: پراكنده كردن هوا و ندادن امكان صعود به آن. بهطور كلى اينطور مىتوان گفت، آن هوايى ايجاد بارندگى مىكند كه ناپايدار باشد يعنى امكان صعود را داشته باشد، سرد بشود تا ذرات ابر بتوانند سرانجام به صورت ريزشهاى جوى (باران، برف و تگرگ) به سطح زمين بريزند. هواى پرفشار چنين امكانى را نمىدهد. كشور عزيزمان (ايران) كه تقريباً در عرض جغرافيايى 25تا 40 درجه شمالى قرار دارد، درست در داخل يا بهتر بگوييم در مغز و هسته اين عرض جغرافيايى بوده و لذا تحت تأثير شديد هواى پرفشار مجاور حارهاى واقع شده است و لذا مىبايست سراسر آن داراى آب و هواى خشك و بيابانى و فقير از لحاظ بارندگى مىشد، مانند: امارات متحده عربى و ديگر شيخنشينهاى خليج فارس، عربستان، صحراى آفريقا و غيره.
اما خوشبختانه، در طول دوره زمين ساختى يا تكامل كره زمين در محدوده كشور ما، دو پديده اتفاق افتاده يا عوارض طبيعى به وجود آمده كه در بسيارى از مناطق آن، اثر بسيار نامطلوب هواى پرفشار مجاور حارهاى و نيز بادهاى آليزه كه آن هم در همين عرضهاى جغرافيايى باعث خشكى آب و هوا مىشود، از بين رفته و ايران داراى انواع يا تيپهاى مختلف آب و هوا و از اين لحاظ يك كشور تقريباً استثنايى در جهان شده است. يكى از اين دو پديده خشك شدن درياها ولى باقى ماندن دو دريا در شمال و جنوب كشور است (درياى خزر در شمال، خليج فارس و درياى عمان در جنوب) و ديگرى، چين خورده و كوهستانى شدن قسمت اعظم آن است.
در نواحى خشك كشور، انواع مختلف كويرها (نمكزارها) وجود دارند كه تمام نشدنى (تجديدپذير) هستند (برخلاف معادن نمككوه (گنبدهاى نمكى) كه تمام شدنى (ثروتهاى طبيعى) هستند. كويرها يا نمكزارها از انواع مختلف املاح و به اشكال گوناگون و قطعات مختلف در مناطق مختلف كشور ما وجود دارند، كه آنها را براساس شكل ظاهرى (اشكال قشرهاى نمكى و نوع نمك) نامگذارى كردهايم، مانند: كويرهاى قشرى كه داراى املاح كلرورسديم هستند، كويرهاى چريه كه داراى املاح كلرور كلسيوم و كويرهاى متورم يا پف كرده، كه داراى املاح سولفات سديوم هستند و شورهزارها كه داراى املاح نيترات پتاسيوماند.
كويرها(نمكزارها) مانند ماسهزارها، ضمن آن كه به دليل داشتن مناظر گوناگون و زيبا از جاذبههاى مهم توريستى به شمار مىروند با داشتن انواع مختلف املاح، از مهمترين منابع اقتصادى (منابع طبيعى تجديدپذير) نواحى خشك كشور هستند زيرا هر يك از انواع املاح كويرها، موارد استعمال گوناگون دارند، به عنوان مثال سولفات سديوم براى تهيه مواد شوينده، شيشهسازى، كاغذسازى و چندين مورد ديگر استفاده مىشود. با احياء كردن سولفات سديوم به سولفيد سديوم به روش خيلى ساده، از اين ماده بسيار باارزش، براى استخراج فلز از سنگ (سنگ آهن، سنگ مس و غيره) استفاده مىشود. از كلرور سديوم براى مصارف خوراكى انسان و حيوان (نمك طعام) و نيز استخراج نفت و همچنين توليد محصولات پتروشيمى استفاده مىشود. كلرور كلسيوم، جاذبالرطوبه است كه دهها موارد استعمال دارد و خلاصه از نيترات پتاسيوم هم به عنوان يك كود ازته طبيعى استفاده مىشود و هم براى تهيه باروت و ديگر مواد احتراقى، مورد استفاده قرار مىگيرد.
بنابراين، كويرها (نمكزارها) برخلاف گذشته كه اگر در هر منطقه وجود داشت، نشان از شوم و بدبخت بودن آن منطقه بود، امروزه نشانه خوششانسى و مايه توسعه و ترقى هر كشور و منطقه به شمار مىروند، زيرا در گذشته كه فعاليتها بيشتر براساس كشاورزى و دامدارى استوار بود، كويرها به دليل متراكم بودن نمك در آنها و غيرقابل كشت و زراعت بودن، نه تنها فايدهاى نداشتند و مورد استفاده قرار نمىگرفتند، بلكه با بالا آمدن سطح آب زيرزمينى در اين عرصهها، موجب بالا آمدن زه آب شور و كويرى شدن زمينهاى اطراف خود نيز مىشدند. روى همين اصل، تمدنهاى كشاورزى مفلوك روستاهاى كوچك و فقيرى كه در اين سرزمينهاى با آب و خاك شور به وجود آمده بودند، به تدريج با پيشروى آب شور و شورتر و سرانجام كويرى شدن اراضى زير كشت ساكنان اين مناطق، روستاها را ترك كرده به ديگر مناطق كشور مهاجرت كردند و به اين ترتيب، تمدنهاى كشاورزى نيز نابود شدند. اما امروزه از بركت پيشرفت علم و تكنولوژى، مىتوان از انواع املاح، انواع كويرها بهرهبردارى كرد و چنانچه با يك برنامهريزى صحيح از آنها استفاده شود، تأثير به سزايى دراقتصاد منطقه وكل كشور هم از لحاظ اشتغال زايى و هم بالا رفتن سطح زندگى مردم خواهد داشت و شهرهاى صنعتى، زنجيروار به دور كويرها ايجاد خواهند شد وتمدن صنعتى پيشرفته به جاى تمدن مفلوك كشاورزى درگذشته به وجود خواهد آمد.
كويرها و بيابانهاى ايران (به عنوان عوارض طبيعى نامساعد) از جاذبههاى مهم توريستى
... كويرها و بيابانها فوايد ديگرى هم دارند كه شايد بتوان گفت مهمتر و اقدام دراين زمينه، اقتصادىتر و اولىتر است،براى اين كه هزينه كمترى را هم دربرخواهد داشت و آن استفاده از كويرها (نمكزارها) و بيابانها به عنوان جاذبههاى مهم توريستى كشور است. درست است كه كشور ما با داشتن درياهاى گوناگون و زيبا در شمال و جنوب كشور و جنگلهاى متنوع درمناطق مختلف، درههاى سرسبز و ارتفاعات پوشيده از گياه و رودهاى خروشان و چشمه سارهاى پر آب و آب معدنىهاى متنوع فراوان و عرصههاى پوشيده از گلهاى الوان و نيز حاوى انواع حيات وحش از لحاظ طبيعى يكى از مناطقى درجهان است كه داراى انواع جاذبههاى توريستى است، اما كويرها و بيابانهاى ايران داراى ويژگى خاصى هستند. حتى مواردى از آنها، منحصر به فرد بوده و درديگر كشورهاى جهان نمونه آنها مشاهده نمىشود. لذا، ضمن آن كه براى هر فرد ايرانى جالب هستند، براى توريستهاى خارجى به ويژه آنان كه با كوير و بيابان و علوم مربوط به آن سروكار دارند (كويرشناسان و بيابان شناسان) بسيار جالب و ارزشمندند، هرچند به ظاهر از عوارض طبيعى نامساعد براى كشاورزى و ديگر بهرهبردارىهاى مستقيم از آن به حساب مىآيند.
تعريف كوير: كوير به زمينى گفته مىشود كه آنچنان تحت تأثير نمك است(نمك در سطح يا نزديك سطح آن متمركز شده) كه قابل رويش براى گياهان (حتى پسته، خرما، جو و غيره كه به شورى و قليايى مقاوم هستند) نيست. اما امكان دارد كه ميزان املاح آن به حدى باشد كه گياهان غيرزراعى ولى مقاوم به شورى و قليايى (مانند گز،خارشتر، اشنيان، نى و غيره) بتوانند درآن برويند. دراين صورت، كويرهاى گياهدار يا مراتع كويرى خوانده مىشوند كه درواقع منابع طبيعى، تكثير شونده مناطق خشك هستند (همان گونه كه جنگلها، منابع طبيعى تكثير شونده مناطق مرطوبند). اما اگر مقدارى املاح محلول خاك از يك حدى تجاوز كند( از سه درصد و يا هدايت الكتريكى مخصوص آن از 43 ميلى موس بر سانتيمتر ) ديگر هيچ گياهى قادر به روييدن درآن نيست (حتى گياهى به نام «شور» Salzola كه مقاومترين گياه به شورى است) دراين شرايط،كويرها يا نمكزارهاى فاقد گياه ولى داراى قشر نمكى (كويرهاى واقعى) به وجود مىآيند كه بايد از املاح آنها استفاده كرد و اين رو، نگارنده معتقد است. كويرها (نمكزارهاى فاقد گياه) منابع طبيعى تجديد شونده يا قابل تجديد مناطق خشك هستند (درحالى كه كويرهاى داراى گياه، منابع طبيعى تكثير شونده مناطق خشكاند.
در اينجا از جاذبهها و زيبايىهاى كويرها، چه كويرهاى گياهدار و چه كويرهاى فاقد گياه، به عنوان يكى از بهترين جاذبههاى توريستى كشور ما ونيز در جهان صحبت مىكنيم.
الف- درباره كويرهاى گياهدار
در مناطق مختلف كشور (نيمه خشك، خشك، نيمهبيابان و بيابان) چندين قطعه كوير (نمكزار) داريم كه تعداد آنها به حدود 45-50 قطعه مىرسد، مانند: كوير آذربايجانشرقى (معروف به كوير كبودان)، كوير اراك (معروف به كوير ميقان) كويرهاى منطقه قم و چندين قطعه كوير در مناطق خشك مانند كوير بجستان و كوير خواف و كوير جاجرم خراسان. اما بزرگترين كوير (نمكزار) ايران، كوير مركزى يا دشت كوير ايران است. همچنين در نواحى نيمهبيابانى مانند يزد، پنج قطعه كوير (نمكزار) داريم مانند كوير ابرقو، كوير مروست، كوير سياهكوه و غيره و حتى در بيابان لوت نيز، كوير يا نمكزار وجود دارند كه به كلى فاقد گياه هستند.
كويرهاى گياهدار، يا اطراف كوير مركز ايران ضمن آنكه مراتع كويرى يا منابع طبيعى تكثيرشونده هر منطقه و كشور به حساب مىآيند، داراى جاذبه توريستى جالب توجهى نيز هستند زيرا در آنها انواع مختلف گياهان مىرويند كه بخصوص در فصل بهار بعضى از آنها داراى گلهاى بسيار زيبا هستند، مانند انواع گزها كه داراى انواع گلهاى بنفش رنگاند كه توأم با رنگهاى متنوع اندام انواع گياهان، منظره بسيار جالب و ديدنى دارند. كويرهاى گياهدار تقريباً مانند جنگلها كه در فصل پاييز خيلى زيبا هستند در فصل بهار زيبا و ديدنىاند. لذا، در اين فصل بايد از جاذبههايى براى جلب توريست و ترتيب دادن تورها استفاده كرد. استفاده از اين عرصهها به عنوان چراگاه، يعنى وجود و پخش بودن حيوانات بويژه شتر در آنها، منظره بسيار زيبايى به اين كويرها مىبخشد، بخصوص عصرها.
ب- كويرهاى فاقد گياه
هرقدر منطقه از لحاظ آب و هوا خشكتر و گرمتر باشد، تعداد گياهان آن كمتر است. به عبارت ديگر، از مناطق نيمهخشك (به عنوان مثال آذربايجان و اراك) به مناطق خشك و بيابانى (مانند بيابان لوت) از گياهان كوير كاسته شده و بر سطح كويرهاى فاقد گياه اضافه مىشود. بهطوريكه در بيابان لوت، هر قطعه كه كويرى است، فاقد گياه است در دشت كوير يا كوير مركزى، اطراف آنكه به دليل نفوذ آب زيرزمينى به آن منطقه و نيز جارى شدن آبهاى سطحى به آنجا، تا حدودى رطوبت خاك بيشتر است، كويرها، گياه دارند اما قسمت مركزى آن به كلى فاقد گياه ولى داراى انواع مختلف كويرها با قشرهاى نمكى متنوع بوده كه همچون گلهاى يك قالى زيبا و متنوع هستند. انواع نمكها با بلورها و اشكال مختلف، زيبايى خاصى به هر قسمت از سطح كويرهاى فاقد گياه مىبخشند. بهترين موقع براى ديدن اين كويرها و ترتيب دادن برنامه گردشگرى براى آنها، اواخر تابستان و فصل پاييز قبل از آغاز بارندگى است زيرا در طول دوره خشك و گرم تابستان املاح در سطح زمين تجمع كرده و بلورهاى مختلف نمك با اشكال مختلف و زيبا، جلوهاى بسيار زيبا مىبخشند.
خلاصه هر كوير (نمكزار) ايران در مناطق مختلف داراى ويژگىهاى خاص آن شرايط اقليمى و خاكى آن منطقه است. به عنوان مثال كوير حوض سلطان، خصوصيتى دارد كه ديگر كويرها ندارد (باتلاقى شديد است) كوير ساغند يزد با كوير ابرقو و مروست، تفاوت دارد. كوير اراك (ميقان) با كوير آذربايجانشرقى (با آنكه هر دو در مناطق نيمهخشك واقع شدهاند) ولى به كلى با هم متفاوتند و همه زيبا هستند.
اما چون سالها در آن بارندگى صورت نمىگيرد و بارش چندين سال آن، ظرف چند روز يا چند ساعت مىبارد، اين شرايط سبب شدهاند كه عوارضى بر اثر باد و عوارضى براثر آب بهوجود آيند كه از جاذبههاى مهم و بسيار زيبا به حساب مىآيند. به عبارت ديگر، اشكال و عوارض طبيعى بيابانى كه براى ديگر بهرهبردارىها نامناسب هستند، مهمترين جاذبههاى توريستى بيابان لوت به حساب مىآيند، كه برخى از آنها منحصر به فرد بوده، و در هيچ بيابان ديگر دنيا، ديده نمىشوند. ضمن آنكه بررسىهاى اينجانب و همكاران و نيز برخى از دانشمندان خارجى نشان داده كه پستترين نقطه داخلى ايران، در بيابان لوت واقع شده و گرمترين نقطه كره زمين هم در همينجاست، به عبارت ديگر، اگر قطب شمال و قطب جنوب سردترين نقطه در سطح كره زمين هستند، بيابان لوت گرمترين نقطه كره زمين است كه به قول دانشمند اتريشى (استراتيل زاور Stratil sauer) بيابان لوت مىتواند «قطب حرارتى كره زمين باشد!» بنابراين، يكى از مهمترين جاذبههاى توريستى بيابان لوت، همين پستترين نقطه بيابان لوت يعنى گرمترين نقطه كره زمين است كه ديدن آن براى هر كسى، مىتواند بسيار جالب باشد. همانطور كه قبلا ذكر شد به علاوه سالها بدون بارندگى بودن يعنى خشكى و فقر پوشش گياهى و تاخت و تاز بادها از يك طرف (اثر فرسايشى باد) و سالها بدون بارندگى بودن و ريزش بارندگى چندين سال آن، ظرف چند روز و يا چند ساعت (اثر فرسايشى آب) و ديگر اثرات آب و باد، عوارضى را در بيابان لوت بهوجود آوردهاند كه بسيار زيبا هستند.
در ادامه، عوارض و اشكال بيابانى جالبى را كه براثر باد بوجود آمدهاند و نيز بر اثر آب، نام مىبريم، كه ديدن آنها، با عكس و تصوير آنها براى هر بينندهاى جالب است.
2- تپههاى ماسهاى پراكنده به اشكال مختلف (هلالى شكل، كه برخان ناميده مىشود شمشيرى شكل، كه سيف گفته مىشود) اين تپههاى ماسهاى در دشت لوت واقع شدهاند.
ياردانگها: ياردانگها تپههايى هستند كه بر اثر رُفته شدن خاك اطراف آنها، بر اثر باد به وجود آمدهاند (به عنوان مثال به شكل يك صندوق بزرگ، يا يك تپه كوچك كه در سطح زمين باقى مانده باشد).
- نبكاها: يعنى تپههاى ماسه بادى كه روى آنها گياه وجود دارد. اين عوارض بيابانى را نگارنده «گلدان بيابان» نام نهاده، زيرا در سطح دشت صاف، تپه هايى كه روى آنها گياه سبز شده، به صورت پراكنده ديده مىشود.
بزرگترين نبكاهاى جهان، هم از لحاظ محيط (بيش از 40 متر) در حاشيه غربى بيابان لوت (سر راه شهداد به پشونيه) واقع شده و هم از لحاظ ارتفاع (تا 10متر) كه آن هم در داخل لوت ولى در قسمت غربى آن، نزديك كريمآباد از توابع شهداد قرار دارد. هر دو نوع نبكاها، بسيار جالب زيبا و ديدنى هستند كه در ديگر مناطق جهان ديده نمىشوند.
- دشتهاى پوشيده از پوششهاى متفاوت (ريگى، قلوهسنگى، سنگى، ماسهاى) كه آنها را پوشش بيابانى )Desert Pavement( مىنامند و همچون گلهاى متفاوت قالى در سطح دشت لوت، زيبايى خاصى به آن بخشيدهاند. اين عرصههاى فاقد گياه، بر اثر باد به وجود آمدهاند، زيرا باد ذرات ريز (ماسه و گرد و غبار) را با خود برده و اين مواد (ريگ، قلوهسنگ و سنگ) باقى مانده كه پوششى گوناگون، الوان و زيبا، در سطح دشت فاقد گياه لوت ايجاد كردهاند.
- كلوتها: كلوتها بر اثر فرسايش آب و صيقل دادن آن به وسيله باد به وجود آمده و به صورت رشته دالان هاى موازى تا ارتفاع بيش از 200 متر منطقهاى به طول 140 و عرض 80 كيلومتر را در غرب بيابان لوت (حدود 80 كيلومترى شرق شهداد) پوشانيده و به كلى فاقد گياه و حيات است. اين عارضه بيابانى، فقط منحصر به بيابان لوت ايران است و در هيچ بيابان ديگرى ديده نمىشود. پست ترين نقطه داخلى ايران (56 متر ارتفاع از سطح دريا) و گرمترين نقطه كره زمين هم در داخل همين كلوتها (يك چاله آبى-بادى) واقع شده است.
- شهرهاى لوت: جغرافيدانان، بيابانها را براساس عوارض و شكل ظاهرى آنها نامگذارى كردهاند، به عنوان مثال: اگر مسطح بود، «بيابان دشتى» اگر كوهستانى بود، «بيابان كوهستانى»، اگر داراى نبكاى زياد بود، «بيابان هاى نبكائى» و اگر پوشيده از ريگ بود، بيابان ريگى، سنگى، قلوهسنگى و غيره مىنامند. براثر فرسايش شديد آب و صيقل دادن باد، زمين در بعضى قسمتها به شدت فرسايش يافته و در طول قرنها فرسايش آبى و (نيز بادى) شديد به صورت بقايا يا آثار خرابههاى شهرها درآمده است كه در منطقه، به شهر لوت يا شهرهاى لوت معروف است و جغرافيدانان، آنها را بيابانهاى شهرى يا شهرهاى بيابانى مىنامند. اين آثار و عوارض بيابانها كه بر اثر آب (و نيز باد) به وجود آمده، بسيار زيبا و همانند آثار و بقاياى شهرهاى كهن ايران، جالب و ديدنى هستند.
- كوچهها: بر اثر بارندگى اتفاقى و جارى شدن سيلها، زمين به شدت فرسايش يافته و سيلهاى عميق ايجاد كرده كه در محل به آنها كوچه مىگويند، كه عمق برخى از آنها از 30متر هم تجاوز مىكند. متاسفانه در دهههاى اخير از اين مسيلهاى گود يا كوچهها، قاچاقچيان مواد مخدر از آنها به عنوان بهترين مسير و پناهگاه براى انتقال مواد مخدر و غيره استفاده مىكنند.
- درياچه شورگز هامون: در بيابان لوت در انتهاى (جنوبىترين قسمت) كلوتها و ريگ يلان، يعنى بين اين دو عارضه زيباى بيابانى، يك درياچه ايجاد شده كه به درياچه شورگز هامون معروف است. هرچند سال يكبار كه بر اثر بارندگى سيلاب جارى مىشود. اين درياچه براى يك مدت كوتاه آب دارد، كه بر اثر بالابودن ميزان تبخير هوا، اين درياچه پس از يك مدت كوتاه، دوباره خشك و بىآب مىشود.
-معادن نمك: يك رود دايمى كه از شمال بيابان لوت (منطقه بيرجند و غيره) سرچشمه مىگيرد و در طول راه، شاخههاى شور و شيرين زيادى به آن مىريزد و سرانجام وارد بيابان لوت مىشود (به صورت يك رود دايمى وارد بيابان لوت مىشود). اما چون هوا گرم و خشك است، در طول راه از آب آن كاسته مىشود ولى بر غلظت املاح آن، افزوده مىشود تا اين كه نرسيده به كلوتها، خشك شده به صورت معدن نمك (كلرور سديم) در مىآيد كه به «گودسر نمك» يا نمكزار شهداد معروف است. چون ديگر املاح آب در طول راه رسوب مىكنند، كلرور سديوم خالص كه در آب كاملا محلول است به آنجا مىرسد و روى همين اصل، معدن نمك كلرور سديم به وجود مىآيد كه از كرمان و ديگر نقاط با كاميون و وانت براى كندن نمك و حمل آن به ديگر نقاط، به آنجا مىروند و از نمك حاصل از آب رود خشك شده، به عنوان معدن يا مخزن تجديد شونده، نمك استفاده مىكنند. قسمتهاى مختلف آن، داراى مناظر بسيار زيبا است، بخصوص كه با عوارض ساحل اين درياچه يا معدن نمك، منظرهاى بسيار جالب و ديدنى به وجود آمده است.
«كويرهاى چشمهاى»: كه تمام آن منطقه به صورت چشمهسارها ديده مىشود، در حالى كه اصلا آبى وجود ندارد. «كويرهاى سم گوسفندى»: سطح اين عرصهها به شكل زمين خيسى مىماند كه گلهاى از گوسفندان از آن عبور كرده و جاى پا، يا سم گوسفندان در سطح آن باقى مانده باشد. «كويرهاى قنديلى»: بر اثر شدت گرما و تبحير زياد، به عبارت ديگر هوا در آن قسمتها آنقدر گرم و خشك است كه در مواقعى كه كوير خيس و آبدار است، نمك را بر اثر تبخير به سمت بالا كشيده كه به صورت قنديل به هوا كشيده شدهاند (معمولا در مناطق سردسير زمستانها كه بر اثر بارندگى هوا مىبارد شبها آبى كه در حال نزول از بالاى بام منازل و ساختمانها در حال ريزش است به صورت «قنديل يخ» در مىآيد. در بيابان لوت، جهت، عكس آن است: بر اثر تبخير شديد، محلول نمك و آب به هوا كشيده مىشود كه به صورت قنديل نمكى يا سيخهاى نمكى بسيار زيبا در سطح زمين جلوهگر مىشوند. هر قدر هواى منطقه گرمتر و خشكتر باشد، قنديلها بلندتر هستند. اين انواع كويرها در بيابان لوت، بسيار بسيار زيبا و ديدنى هستند كه به اين صورت قابل وصف نيستند.
«خلاصه كوير و بيابان آنقدر زيبا هستند كه به عقيده نگارنده هركس براى آرامش اعصاب خود نياز به يك قطعه كوير يا بيابان دارد.»
كويرهاى ايران، بويژه دشت كوير و بيابان لوت ايران از آن جمله هستند كه اگر به آنها توجه بشود مىتوانند مهمترين جاذبهها و ديدنىها براى توريستها و در نتيجه منابع اقتصادى كشور باشد.
منبع: مجله كيهان فرهنگي - شماره 221
/س
از آنجا كه چاپ تمامى مقاله، به دليل محدوديت صفحات كيهان فرهنگى ممكن نبود، به اقتضاى تخصص و علاقه ويژه استاد به كويرشناسى و نيز مباحثى كه در پيوند با همين موضوع در مصاحبه كيهان فرهنگى با استاد كردوانى مطرح شده است، تنها بخش دوم اين مقاله را كه مربوط به جاذبهها، زيبايىها و سودمندىهاى دشتهاى مناطق داخلى خشك و بيابانى كشورمان است، براى اين شماره برگزيدهايم.
كشورهايى كه در نيمكره شمالى زمين در عرض جغرافيايى 15 تا 45 درجه واقع شدهاند، در نوار خشك يا بيابانى كره زمين قرار دارند (مانند: ايران، عربستان، صحراى آفريقا، امارات متحده عربى و غيره) زيرا در اين عرض جغرافيايى «هواى پرفشار مجاور حارهاى» حاكم است. اين هواى پرفشار با دو اثر و ويژگى خود به هر منطقهاى كه بوزد، مانع بارندگى مىشود: پراكنده كردن هوا و ندادن امكان صعود به آن. بهطور كلى اينطور مىتوان گفت، آن هوايى ايجاد بارندگى مىكند كه ناپايدار باشد يعنى امكان صعود را داشته باشد، سرد بشود تا ذرات ابر بتوانند سرانجام به صورت ريزشهاى جوى (باران، برف و تگرگ) به سطح زمين بريزند. هواى پرفشار چنين امكانى را نمىدهد. كشور عزيزمان (ايران) كه تقريباً در عرض جغرافيايى 25تا 40 درجه شمالى قرار دارد، درست در داخل يا بهتر بگوييم در مغز و هسته اين عرض جغرافيايى بوده و لذا تحت تأثير شديد هواى پرفشار مجاور حارهاى واقع شده است و لذا مىبايست سراسر آن داراى آب و هواى خشك و بيابانى و فقير از لحاظ بارندگى مىشد، مانند: امارات متحده عربى و ديگر شيخنشينهاى خليج فارس، عربستان، صحراى آفريقا و غيره.
اما خوشبختانه، در طول دوره زمين ساختى يا تكامل كره زمين در محدوده كشور ما، دو پديده اتفاق افتاده يا عوارض طبيعى به وجود آمده كه در بسيارى از مناطق آن، اثر بسيار نامطلوب هواى پرفشار مجاور حارهاى و نيز بادهاى آليزه كه آن هم در همين عرضهاى جغرافيايى باعث خشكى آب و هوا مىشود، از بين رفته و ايران داراى انواع يا تيپهاى مختلف آب و هوا و از اين لحاظ يك كشور تقريباً استثنايى در جهان شده است. يكى از اين دو پديده خشك شدن درياها ولى باقى ماندن دو دريا در شمال و جنوب كشور است (درياى خزر در شمال، خليج فارس و درياى عمان در جنوب) و ديگرى، چين خورده و كوهستانى شدن قسمت اعظم آن است.
منابع طبيعى تجديد شوند (كويرها يا نمكزارها و ماسههاى بادى)
در نواحى خشك كشور، انواع مختلف كويرها (نمكزارها) وجود دارند كه تمام نشدنى (تجديدپذير) هستند (برخلاف معادن نمككوه (گنبدهاى نمكى) كه تمام شدنى (ثروتهاى طبيعى) هستند. كويرها يا نمكزارها از انواع مختلف املاح و به اشكال گوناگون و قطعات مختلف در مناطق مختلف كشور ما وجود دارند، كه آنها را براساس شكل ظاهرى (اشكال قشرهاى نمكى و نوع نمك) نامگذارى كردهايم، مانند: كويرهاى قشرى كه داراى املاح كلرورسديم هستند، كويرهاى چريه كه داراى املاح كلرور كلسيوم و كويرهاى متورم يا پف كرده، كه داراى املاح سولفات سديوم هستند و شورهزارها كه داراى املاح نيترات پتاسيوماند.
كويرها(نمكزارها) مانند ماسهزارها، ضمن آن كه به دليل داشتن مناظر گوناگون و زيبا از جاذبههاى مهم توريستى به شمار مىروند با داشتن انواع مختلف املاح، از مهمترين منابع اقتصادى (منابع طبيعى تجديدپذير) نواحى خشك كشور هستند زيرا هر يك از انواع املاح كويرها، موارد استعمال گوناگون دارند، به عنوان مثال سولفات سديوم براى تهيه مواد شوينده، شيشهسازى، كاغذسازى و چندين مورد ديگر استفاده مىشود. با احياء كردن سولفات سديوم به سولفيد سديوم به روش خيلى ساده، از اين ماده بسيار باارزش، براى استخراج فلز از سنگ (سنگ آهن، سنگ مس و غيره) استفاده مىشود. از كلرور سديوم براى مصارف خوراكى انسان و حيوان (نمك طعام) و نيز استخراج نفت و همچنين توليد محصولات پتروشيمى استفاده مىشود. كلرور كلسيوم، جاذبالرطوبه است كه دهها موارد استعمال دارد و خلاصه از نيترات پتاسيوم هم به عنوان يك كود ازته طبيعى استفاده مىشود و هم براى تهيه باروت و ديگر مواد احتراقى، مورد استفاده قرار مىگيرد.
بنابراين، كويرها (نمكزارها) برخلاف گذشته كه اگر در هر منطقه وجود داشت، نشان از شوم و بدبخت بودن آن منطقه بود، امروزه نشانه خوششانسى و مايه توسعه و ترقى هر كشور و منطقه به شمار مىروند، زيرا در گذشته كه فعاليتها بيشتر براساس كشاورزى و دامدارى استوار بود، كويرها به دليل متراكم بودن نمك در آنها و غيرقابل كشت و زراعت بودن، نه تنها فايدهاى نداشتند و مورد استفاده قرار نمىگرفتند، بلكه با بالا آمدن سطح آب زيرزمينى در اين عرصهها، موجب بالا آمدن زه آب شور و كويرى شدن زمينهاى اطراف خود نيز مىشدند. روى همين اصل، تمدنهاى كشاورزى مفلوك روستاهاى كوچك و فقيرى كه در اين سرزمينهاى با آب و خاك شور به وجود آمده بودند، به تدريج با پيشروى آب شور و شورتر و سرانجام كويرى شدن اراضى زير كشت ساكنان اين مناطق، روستاها را ترك كرده به ديگر مناطق كشور مهاجرت كردند و به اين ترتيب، تمدنهاى كشاورزى نيز نابود شدند. اما امروزه از بركت پيشرفت علم و تكنولوژى، مىتوان از انواع املاح، انواع كويرها بهرهبردارى كرد و چنانچه با يك برنامهريزى صحيح از آنها استفاده شود، تأثير به سزايى دراقتصاد منطقه وكل كشور هم از لحاظ اشتغال زايى و هم بالا رفتن سطح زندگى مردم خواهد داشت و شهرهاى صنعتى، زنجيروار به دور كويرها ايجاد خواهند شد وتمدن صنعتى پيشرفته به جاى تمدن مفلوك كشاورزى درگذشته به وجود خواهد آمد.
كويرها و بيابانهاى ايران (به عنوان عوارض طبيعى نامساعد) از جاذبههاى مهم توريستى
... كويرها و بيابانها فوايد ديگرى هم دارند كه شايد بتوان گفت مهمتر و اقدام دراين زمينه، اقتصادىتر و اولىتر است،براى اين كه هزينه كمترى را هم دربرخواهد داشت و آن استفاده از كويرها (نمكزارها) و بيابانها به عنوان جاذبههاى مهم توريستى كشور است. درست است كه كشور ما با داشتن درياهاى گوناگون و زيبا در شمال و جنوب كشور و جنگلهاى متنوع درمناطق مختلف، درههاى سرسبز و ارتفاعات پوشيده از گياه و رودهاى خروشان و چشمه سارهاى پر آب و آب معدنىهاى متنوع فراوان و عرصههاى پوشيده از گلهاى الوان و نيز حاوى انواع حيات وحش از لحاظ طبيعى يكى از مناطقى درجهان است كه داراى انواع جاذبههاى توريستى است، اما كويرها و بيابانهاى ايران داراى ويژگى خاصى هستند. حتى مواردى از آنها، منحصر به فرد بوده و درديگر كشورهاى جهان نمونه آنها مشاهده نمىشود. لذا، ضمن آن كه براى هر فرد ايرانى جالب هستند، براى توريستهاى خارجى به ويژه آنان كه با كوير و بيابان و علوم مربوط به آن سروكار دارند (كويرشناسان و بيابان شناسان) بسيار جالب و ارزشمندند، هرچند به ظاهر از عوارض طبيعى نامساعد براى كشاورزى و ديگر بهرهبردارىهاى مستقيم از آن به حساب مىآيند.
خلاصهاى از جاذبهها و زيبائي هاى كوير و بيابان:
1-كويرها (نمكزارها)
تعريف كوير: كوير به زمينى گفته مىشود كه آنچنان تحت تأثير نمك است(نمك در سطح يا نزديك سطح آن متمركز شده) كه قابل رويش براى گياهان (حتى پسته، خرما، جو و غيره كه به شورى و قليايى مقاوم هستند) نيست. اما امكان دارد كه ميزان املاح آن به حدى باشد كه گياهان غيرزراعى ولى مقاوم به شورى و قليايى (مانند گز،خارشتر، اشنيان، نى و غيره) بتوانند درآن برويند. دراين صورت، كويرهاى گياهدار يا مراتع كويرى خوانده مىشوند كه درواقع منابع طبيعى، تكثير شونده مناطق خشك هستند (همان گونه كه جنگلها، منابع طبيعى تكثير شونده مناطق مرطوبند). اما اگر مقدارى املاح محلول خاك از يك حدى تجاوز كند( از سه درصد و يا هدايت الكتريكى مخصوص آن از 43 ميلى موس بر سانتيمتر ) ديگر هيچ گياهى قادر به روييدن درآن نيست (حتى گياهى به نام «شور» Salzola كه مقاومترين گياه به شورى است) دراين شرايط،كويرها يا نمكزارهاى فاقد گياه ولى داراى قشر نمكى (كويرهاى واقعى) به وجود مىآيند كه بايد از املاح آنها استفاده كرد و اين رو، نگارنده معتقد است. كويرها (نمكزارهاى فاقد گياه) منابع طبيعى تجديد شونده يا قابل تجديد مناطق خشك هستند (درحالى كه كويرهاى داراى گياه، منابع طبيعى تكثير شونده مناطق خشكاند.
در اينجا از جاذبهها و زيبايىهاى كويرها، چه كويرهاى گياهدار و چه كويرهاى فاقد گياه، به عنوان يكى از بهترين جاذبههاى توريستى كشور ما ونيز در جهان صحبت مىكنيم.
الف- درباره كويرهاى گياهدار
در مناطق مختلف كشور (نيمه خشك، خشك، نيمهبيابان و بيابان) چندين قطعه كوير (نمكزار) داريم كه تعداد آنها به حدود 45-50 قطعه مىرسد، مانند: كوير آذربايجانشرقى (معروف به كوير كبودان)، كوير اراك (معروف به كوير ميقان) كويرهاى منطقه قم و چندين قطعه كوير در مناطق خشك مانند كوير بجستان و كوير خواف و كوير جاجرم خراسان. اما بزرگترين كوير (نمكزار) ايران، كوير مركزى يا دشت كوير ايران است. همچنين در نواحى نيمهبيابانى مانند يزد، پنج قطعه كوير (نمكزار) داريم مانند كوير ابرقو، كوير مروست، كوير سياهكوه و غيره و حتى در بيابان لوت نيز، كوير يا نمكزار وجود دارند كه به كلى فاقد گياه هستند.
كويرهاى گياهدار، يا اطراف كوير مركز ايران ضمن آنكه مراتع كويرى يا منابع طبيعى تكثيرشونده هر منطقه و كشور به حساب مىآيند، داراى جاذبه توريستى جالب توجهى نيز هستند زيرا در آنها انواع مختلف گياهان مىرويند كه بخصوص در فصل بهار بعضى از آنها داراى گلهاى بسيار زيبا هستند، مانند انواع گزها كه داراى انواع گلهاى بنفش رنگاند كه توأم با رنگهاى متنوع اندام انواع گياهان، منظره بسيار جالب و ديدنى دارند. كويرهاى گياهدار تقريباً مانند جنگلها كه در فصل پاييز خيلى زيبا هستند در فصل بهار زيبا و ديدنىاند. لذا، در اين فصل بايد از جاذبههايى براى جلب توريست و ترتيب دادن تورها استفاده كرد. استفاده از اين عرصهها به عنوان چراگاه، يعنى وجود و پخش بودن حيوانات بويژه شتر در آنها، منظره بسيار زيبايى به اين كويرها مىبخشد، بخصوص عصرها.
ب- كويرهاى فاقد گياه
هرقدر منطقه از لحاظ آب و هوا خشكتر و گرمتر باشد، تعداد گياهان آن كمتر است. به عبارت ديگر، از مناطق نيمهخشك (به عنوان مثال آذربايجان و اراك) به مناطق خشك و بيابانى (مانند بيابان لوت) از گياهان كوير كاسته شده و بر سطح كويرهاى فاقد گياه اضافه مىشود. بهطوريكه در بيابان لوت، هر قطعه كه كويرى است، فاقد گياه است در دشت كوير يا كوير مركزى، اطراف آنكه به دليل نفوذ آب زيرزمينى به آن منطقه و نيز جارى شدن آبهاى سطحى به آنجا، تا حدودى رطوبت خاك بيشتر است، كويرها، گياه دارند اما قسمت مركزى آن به كلى فاقد گياه ولى داراى انواع مختلف كويرها با قشرهاى نمكى متنوع بوده كه همچون گلهاى يك قالى زيبا و متنوع هستند. انواع نمكها با بلورها و اشكال مختلف، زيبايى خاصى به هر قسمت از سطح كويرهاى فاقد گياه مىبخشند. بهترين موقع براى ديدن اين كويرها و ترتيب دادن برنامه گردشگرى براى آنها، اواخر تابستان و فصل پاييز قبل از آغاز بارندگى است زيرا در طول دوره خشك و گرم تابستان املاح در سطح زمين تجمع كرده و بلورهاى مختلف نمك با اشكال مختلف و زيبا، جلوهاى بسيار زيبا مىبخشند.
خلاصه هر كوير (نمكزار) ايران در مناطق مختلف داراى ويژگىهاى خاص آن شرايط اقليمى و خاكى آن منطقه است. به عنوان مثال كوير حوض سلطان، خصوصيتى دارد كه ديگر كويرها ندارد (باتلاقى شديد است) كوير ساغند يزد با كوير ابرقو و مروست، تفاوت دارد. كوير اراك (ميقان) با كوير آذربايجانشرقى (با آنكه هر دو در مناطق نيمهخشك واقع شدهاند) ولى به كلى با هم متفاوتند و همه زيبا هستند.
2- بيابانها
اما چون سالها در آن بارندگى صورت نمىگيرد و بارش چندين سال آن، ظرف چند روز يا چند ساعت مىبارد، اين شرايط سبب شدهاند كه عوارضى بر اثر باد و عوارضى براثر آب بهوجود آيند كه از جاذبههاى مهم و بسيار زيبا به حساب مىآيند. به عبارت ديگر، اشكال و عوارض طبيعى بيابانى كه براى ديگر بهرهبردارىها نامناسب هستند، مهمترين جاذبههاى توريستى بيابان لوت به حساب مىآيند، كه برخى از آنها منحصر به فرد بوده، و در هيچ بيابان ديگر دنيا، ديده نمىشوند. ضمن آنكه بررسىهاى اينجانب و همكاران و نيز برخى از دانشمندان خارجى نشان داده كه پستترين نقطه داخلى ايران، در بيابان لوت واقع شده و گرمترين نقطه كره زمين هم در همينجاست، به عبارت ديگر، اگر قطب شمال و قطب جنوب سردترين نقطه در سطح كره زمين هستند، بيابان لوت گرمترين نقطه كره زمين است كه به قول دانشمند اتريشى (استراتيل زاور Stratil sauer) بيابان لوت مىتواند «قطب حرارتى كره زمين باشد!» بنابراين، يكى از مهمترين جاذبههاى توريستى بيابان لوت، همين پستترين نقطه بيابان لوت يعنى گرمترين نقطه كره زمين است كه ديدن آن براى هر كسى، مىتواند بسيار جالب باشد. همانطور كه قبلا ذكر شد به علاوه سالها بدون بارندگى بودن يعنى خشكى و فقر پوشش گياهى و تاخت و تاز بادها از يك طرف (اثر فرسايشى باد) و سالها بدون بارندگى بودن و ريزش بارندگى چندين سال آن، ظرف چند روز و يا چند ساعت (اثر فرسايشى آب) و ديگر اثرات آب و باد، عوارضى را در بيابان لوت بهوجود آوردهاند كه بسيار زيبا هستند.
در ادامه، عوارض و اشكال بيابانى جالبى را كه براثر باد بوجود آمدهاند و نيز بر اثر آب، نام مىبريم، كه ديدن آنها، با عكس و تصوير آنها براى هر بينندهاى جالب است.
عوارض و اشكال زيباى بيابانى به وجود آمده بر اثر باد:
2- تپههاى ماسهاى پراكنده به اشكال مختلف (هلالى شكل، كه برخان ناميده مىشود شمشيرى شكل، كه سيف گفته مىشود) اين تپههاى ماسهاى در دشت لوت واقع شدهاند.
ياردانگها: ياردانگها تپههايى هستند كه بر اثر رُفته شدن خاك اطراف آنها، بر اثر باد به وجود آمدهاند (به عنوان مثال به شكل يك صندوق بزرگ، يا يك تپه كوچك كه در سطح زمين باقى مانده باشد).
- نبكاها: يعنى تپههاى ماسه بادى كه روى آنها گياه وجود دارد. اين عوارض بيابانى را نگارنده «گلدان بيابان» نام نهاده، زيرا در سطح دشت صاف، تپه هايى كه روى آنها گياه سبز شده، به صورت پراكنده ديده مىشود.
بزرگترين نبكاهاى جهان، هم از لحاظ محيط (بيش از 40 متر) در حاشيه غربى بيابان لوت (سر راه شهداد به پشونيه) واقع شده و هم از لحاظ ارتفاع (تا 10متر) كه آن هم در داخل لوت ولى در قسمت غربى آن، نزديك كريمآباد از توابع شهداد قرار دارد. هر دو نوع نبكاها، بسيار جالب زيبا و ديدنى هستند كه در ديگر مناطق جهان ديده نمىشوند.
- دشتهاى پوشيده از پوششهاى متفاوت (ريگى، قلوهسنگى، سنگى، ماسهاى) كه آنها را پوشش بيابانى )Desert Pavement( مىنامند و همچون گلهاى متفاوت قالى در سطح دشت لوت، زيبايى خاصى به آن بخشيدهاند. اين عرصههاى فاقد گياه، بر اثر باد به وجود آمدهاند، زيرا باد ذرات ريز (ماسه و گرد و غبار) را با خود برده و اين مواد (ريگ، قلوهسنگ و سنگ) باقى مانده كه پوششى گوناگون، الوان و زيبا، در سطح دشت فاقد گياه لوت ايجاد كردهاند.
عوارض و اشكال بيابانى به وجود آمده بر اثر آب (و باد)
- كلوتها: كلوتها بر اثر فرسايش آب و صيقل دادن آن به وسيله باد به وجود آمده و به صورت رشته دالان هاى موازى تا ارتفاع بيش از 200 متر منطقهاى به طول 140 و عرض 80 كيلومتر را در غرب بيابان لوت (حدود 80 كيلومترى شرق شهداد) پوشانيده و به كلى فاقد گياه و حيات است. اين عارضه بيابانى، فقط منحصر به بيابان لوت ايران است و در هيچ بيابان ديگرى ديده نمىشود. پست ترين نقطه داخلى ايران (56 متر ارتفاع از سطح دريا) و گرمترين نقطه كره زمين هم در داخل همين كلوتها (يك چاله آبى-بادى) واقع شده است.
- شهرهاى لوت: جغرافيدانان، بيابانها را براساس عوارض و شكل ظاهرى آنها نامگذارى كردهاند، به عنوان مثال: اگر مسطح بود، «بيابان دشتى» اگر كوهستانى بود، «بيابان كوهستانى»، اگر داراى نبكاى زياد بود، «بيابان هاى نبكائى» و اگر پوشيده از ريگ بود، بيابان ريگى، سنگى، قلوهسنگى و غيره مىنامند. براثر فرسايش شديد آب و صيقل دادن باد، زمين در بعضى قسمتها به شدت فرسايش يافته و در طول قرنها فرسايش آبى و (نيز بادى) شديد به صورت بقايا يا آثار خرابههاى شهرها درآمده است كه در منطقه، به شهر لوت يا شهرهاى لوت معروف است و جغرافيدانان، آنها را بيابانهاى شهرى يا شهرهاى بيابانى مىنامند. اين آثار و عوارض بيابانها كه بر اثر آب (و نيز باد) به وجود آمده، بسيار زيبا و همانند آثار و بقاياى شهرهاى كهن ايران، جالب و ديدنى هستند.
- كوچهها: بر اثر بارندگى اتفاقى و جارى شدن سيلها، زمين به شدت فرسايش يافته و سيلهاى عميق ايجاد كرده كه در محل به آنها كوچه مىگويند، كه عمق برخى از آنها از 30متر هم تجاوز مىكند. متاسفانه در دهههاى اخير از اين مسيلهاى گود يا كوچهها، قاچاقچيان مواد مخدر از آنها به عنوان بهترين مسير و پناهگاه براى انتقال مواد مخدر و غيره استفاده مىكنند.
- درياچه شورگز هامون: در بيابان لوت در انتهاى (جنوبىترين قسمت) كلوتها و ريگ يلان، يعنى بين اين دو عارضه زيباى بيابانى، يك درياچه ايجاد شده كه به درياچه شورگز هامون معروف است. هرچند سال يكبار كه بر اثر بارندگى سيلاب جارى مىشود. اين درياچه براى يك مدت كوتاه آب دارد، كه بر اثر بالابودن ميزان تبخير هوا، اين درياچه پس از يك مدت كوتاه، دوباره خشك و بىآب مىشود.
-معادن نمك: يك رود دايمى كه از شمال بيابان لوت (منطقه بيرجند و غيره) سرچشمه مىگيرد و در طول راه، شاخههاى شور و شيرين زيادى به آن مىريزد و سرانجام وارد بيابان لوت مىشود (به صورت يك رود دايمى وارد بيابان لوت مىشود). اما چون هوا گرم و خشك است، در طول راه از آب آن كاسته مىشود ولى بر غلظت املاح آن، افزوده مىشود تا اين كه نرسيده به كلوتها، خشك شده به صورت معدن نمك (كلرور سديم) در مىآيد كه به «گودسر نمك» يا نمكزار شهداد معروف است. چون ديگر املاح آب در طول راه رسوب مىكنند، كلرور سديوم خالص كه در آب كاملا محلول است به آنجا مىرسد و روى همين اصل، معدن نمك كلرور سديم به وجود مىآيد كه از كرمان و ديگر نقاط با كاميون و وانت براى كندن نمك و حمل آن به ديگر نقاط، به آنجا مىروند و از نمك حاصل از آب رود خشك شده، به عنوان معدن يا مخزن تجديد شونده، نمك استفاده مىكنند. قسمتهاى مختلف آن، داراى مناظر بسيار زيبا است، بخصوص كه با عوارض ساحل اين درياچه يا معدن نمك، منظرهاى بسيار جالب و ديدنى به وجود آمده است.
كويرها، نمكزارهاى بسيار زيبا و ديدنى (كويرها يا نمكزارهاى لوت)
«كويرهاى چشمهاى»: كه تمام آن منطقه به صورت چشمهسارها ديده مىشود، در حالى كه اصلا آبى وجود ندارد. «كويرهاى سم گوسفندى»: سطح اين عرصهها به شكل زمين خيسى مىماند كه گلهاى از گوسفندان از آن عبور كرده و جاى پا، يا سم گوسفندان در سطح آن باقى مانده باشد. «كويرهاى قنديلى»: بر اثر شدت گرما و تبحير زياد، به عبارت ديگر هوا در آن قسمتها آنقدر گرم و خشك است كه در مواقعى كه كوير خيس و آبدار است، نمك را بر اثر تبخير به سمت بالا كشيده كه به صورت قنديل به هوا كشيده شدهاند (معمولا در مناطق سردسير زمستانها كه بر اثر بارندگى هوا مىبارد شبها آبى كه در حال نزول از بالاى بام منازل و ساختمانها در حال ريزش است به صورت «قنديل يخ» در مىآيد. در بيابان لوت، جهت، عكس آن است: بر اثر تبخير شديد، محلول نمك و آب به هوا كشيده مىشود كه به صورت قنديل نمكى يا سيخهاى نمكى بسيار زيبا در سطح زمين جلوهگر مىشوند. هر قدر هواى منطقه گرمتر و خشكتر باشد، قنديلها بلندتر هستند. اين انواع كويرها در بيابان لوت، بسيار بسيار زيبا و ديدنى هستند كه به اين صورت قابل وصف نيستند.
«خلاصه كوير و بيابان آنقدر زيبا هستند كه به عقيده نگارنده هركس براى آرامش اعصاب خود نياز به يك قطعه كوير يا بيابان دارد.»
كويرهاى ايران، بويژه دشت كوير و بيابان لوت ايران از آن جمله هستند كه اگر به آنها توجه بشود مىتوانند مهمترين جاذبهها و ديدنىها براى توريستها و در نتيجه منابع اقتصادى كشور باشد.
منبع: مجله كيهان فرهنگي - شماره 221
/س