تأثير انقلاب اسلامي بر کشورهاي خاورميانه

وقوع انقلاب اسلامي زمينه ساز نهضت شيعي در کشور لبنان و الهام بخش رهايي مردم شيعه ي مناطق جنوب اين کشور شد. اين امر، بخصوص با توجه به سال هاي اقامت امام موسي صدر در کشور لبنان و نيز اشغال جنوب اين کشور در ژوئن 1980 م توسط اسرائيل، اين کشور را به صورت مناسب ترين محل رشد و پرورش افکار انقلابي شيعه درآورد. آميختگي تشيع و سياست در لبنان، با وقوع انقلاب اسلامي شدت يافت. از سال 1981 م طرف داران انديشه ي اسلامي در درون گروه «امل»
دوشنبه، 25 خرداد 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
تأثير انقلاب اسلامي بر کشورهاي خاورميانه
تأثير انقلاب اسلامي بر کشورهاي خاورميانه
تأثير انقلاب اسلامي بر کشورهاي خاورميانه





1. لبنان

وقوع انقلاب اسلامي زمينه ساز نهضت شيعي در کشور لبنان و الهام بخش رهايي مردم شيعه ي مناطق جنوب اين کشور شد. اين امر، بخصوص با توجه به سال هاي اقامت امام موسي صدر در کشور لبنان و نيز اشغال جنوب اين کشور در ژوئن 1980 م توسط اسرائيل، اين کشور را به صورت مناسب ترين محل رشد و پرورش افکار انقلابي شيعه درآورد. آميختگي تشيع و سياست در لبنان، با وقوع انقلاب اسلامي شدت يافت. از سال 1981 م طرف داران انديشه ي اسلامي در درون گروه «امل» فعاليت هاي خود را گسترش دادند. اين گروه آشکارا از انديشه هاي پان اسلاميسم حمايت مي کردند و از انديشه هاي انقلابي ايران متأثر بودند.(1) انقلاب اسلامي ايران به عنوان يک الگوي مهم، به شيعيان لبنان نشان داد که يک نهضت اسلامي خالص و کاملا سازمان يافته و داراي انگيزه مي تواند دستاورد عظيمي در مقابله با ستمگري و بي عدالتي داشته باشد. (2)
اما ملموس ترين پديده متأثر از انقلاب اسلامي، سازمان «حزب الله» لبنان است. اين سازمان به عنوان يک جنبش مخالف سياسي و اجتماعي، به دنبال شکست لبنان از اسرائيل و تحت تأثير آرمان هاي انقلاب اسلامي در ميان شيعيان پديد آمد. سيد عباس موسوي، رهبر سابق «حزب الله»، مي گويد:
پيروزي انقلاب اسلامي ايران اعتماد به نفس را به مسلمانان بازگرداند و آنها را از ميزان قدرت و توانايي، که در اسلام و انديشه هاي اسلامي نهضت است، آگاه ساخت. مقاومت اسلامي در لبنان ملهم از انقلاب اسلامي شکل گرفت.
سيد حسن نصرالله، دبير کل «حزب الله»، نيز حرکت «مقاومت» را به عنوان پاسخ گويي و استجابت به يک تکليف الهي مي داند که امام خميني رحمه الله معين کرد که واجب است با رژيم اشغالگر قدس مبارزه کنيم و سرزمينمان را از اشغال آزاد کنيم. وي مي گويد:
گروه هاي مختلف معتقدي که با عناوين مختلفي فعاليت مي کردند، بر اساس دو محور هماهنگ شدند و به يکديگر پيوستند: محور نخست ايمان به ولايت فقيه و التزام به رهبري حکيمانه ي امام خميني، و محور دوم ضرورت قيام و مبارزه با دشمن اسرائيلي. بر اساس اين دو محور، تمام گروه هاي اسلامي به يکديگر پيوستند و حرکت واحدي را سازمان دادند که امروز به «حزب الله» معروف است. (3)

2. پاکستان

درپاکستان، پيروزي انقلاب ايران موجب ارتقاي سطح فکري و بينش سياسي نسل جوان شيعي و پيدايش «نهضت اجراي فقه جعفري» گرديد که از افق مشابهي با انقلاب اسلامي برخوردار است. اما پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، علماي شيعه ي پاکستان حضور چنداني در صحنه هاي سياسي و اجتماعي نداشتند و بيشتر به اجراي مراسم سنتي، ضيافت و اعياد معصومان عليهم السلام و به ويژه عزاداران سيدالشهداء عليه السلام اکتفا مي کردند و در
اين امور هم نقش سازنده اي نداشتند؛ زيرا در خلال اين گونه فعاليت ها، به اختلافات بين شيعه و سني بيشتر توجه مي شد. اما پس از وقوع انقلاب اسلامي، علماي شيعه در حرکت هاي مذهبي و اجتماعي خود، مردم را به مشارکت در مسائل سياسي دعوت مي کردند. (4)
اما بايد گفت: تأثير انقلاب در اين کشور به شيعيان ختم نمي شود، بلکه پيروان اهل سنت هم حمايت خود را از آن اعلام کردند. همچينن بيشتر جمعيت اهل تسنن پاکستان نيز انقلاب اسلامي ايران را به ديده ي احترام مي نگرند. موضع «جماعت اسلامي» در برابر انقلاب اسلامي در فتواي ابوالاعلي مودودي تجلي يافت که گفت:
انقلاب امام خميني يک انقلاب اسلامي است و دست اندر کار آن جماعت اسلامي و جواناني هستند که در دامن حرکت هاي اسلامي تربيت شده اند و بر تمامي مسلمانان و حرکت هاي اسلامي واجب است که آن را تأييد و با آن همکاري کنند. (5)

3. افغانستان

در افغانستان، به دليل اشتراکات فرهنگي و زباني، تأثير بخشي انقلاب اسلامي حتي پيش از پيروزي انقلاب اسلامي، آغاز شد و در مقاومت مردم در برابر کودتاي کمونيستي طرفدار شوروي (سابق) نمود يافت. اگر چه قسمت اعظم مردم افغانستان را اهل تسنن تشکيل مي دهند، اما سرنگوني شاه را از طريق بسيج سراسري مسلمانان مورد تحسين قرار دادند. افغان ها به دليل آنکه خود سرگرم مبارزه با يک رژيم سرکوبگر و دست نشانده بودند، انقلاب ايران را مايه ي الهام خويش قرار دادند و برخي از تاکتيک هاي موفقيت آميز ايرانيان مخالف شاه را درپيش گرفتند. در يک مورد، شهروندان کابل بر فراز بام هاي منازل خود، فرياد «الله اکبر» سردادند. (6)
در عين حال، شيعيان افغان با شور و حرارت بيشتري نسبت به ديگران، به انقلاب اسلامي ايران پاسخ گفتند. از مدت ها پيش، بسياري از شيعيان افغانستان مرجعيت شرعي و مذهبي ايران از جمله امام خميني رحمه الله را پذيرا شده بودند. پس از انقلاب، پشتيباني از امام خميني رحمه الله به شدت افزايش يافت و همچنان که حمايت از گروه هاي سياسي اسلام افزايش يافت، ناسيوناليسم هزاره و گروه هاي مائوئيست - که واکنش هايي در مقابل روند مدرنيزه شدن کشور بودند - تضعيف گرديدند. (7)

4. فلسطين

تأثير انقلاب اسلامي به رهبري امام خميني رحمه الله در فلسطين قوي تر از هر مکان ديگري بود؛ زيرا مسلمانان فلسطين در حالي که تحت اشغال وحشيانه ي صهيونيستي به سر مي بردند، نااميدتر و فروپاشيده تر از تمامي ملل مسلمان بودند. در چنين شرايطي، سرزمين هاي اشغالي شاهد حرکت بزرگ و عظيم بيداري اسلامي به عنوان بخشي از نهضت اسلامي گسترش يافته در منطقه بودند که با قيامت و پيروزي انقلاب اسلامي در ايران آغاز شد و بدين سان، اسلام ثابت کرد که قادر به حرکت مردم و انقلاب و به دست آوردن پيروزي و تأسيس جمهوري اسلامي است. از همين رو، همان گونه که امام خميني رحمه الله به زندگي ايرانيان معنا و مفهوم بخشيد، به ميليون ها انسان مسلمان و مستضعف نيز اميد بخشيد و مسلمانان فلسطين نيز احساس کردند که مي توان اسرائيل را از ميان برد.
يکي از پديده هايي که تأثير انقلاب اسلامي را بهتر از هر چيزي در فلسطين نشان مي دهد، قيام مردم فلسطين در قالب جنبش «انتفاضه» است. اين جنبش در ميان سخت ترين شرايط بين المللي و منطقه اي و محلي، همچنان در طي مسير خود تا رسيدن به احقاق حقوق مردم فلسطين، اصرار دارد.
همچنين انقلاب اسلامي موجب گسترش مفاهيم و اصول مذهب شيعه از جمله اصول جهاد، شهادت و فداکاري در راه هدف، که نمادهاي شيعيان و شعارهاي انقلاب ايران بود، در بين طرف داران جنبش هاي اسلامي اهل سنت در فلسطين گرديد. (8)

پی‏نوشتها:

1- جميله کديور، رويارويي انقلاب اسلامي ايران و آمريکا، ص 116.
2- تشيع، مقاومت و انقلاب، ص 291، مقاله ي اگستوس ريچارد نورتون، «منشأ و تجديد حيات امل».
3- جميله کديور، رويارويي انقلاب اسلامي ايران و آمريکا، ص118.
4- حمزه امرايي، انقلاب اسلامي ايران و جنبش هاي اسلامي معاصر، ص 252.
5- همان.
6- تشيع، مقاومت و انقلاب اسلامي، ص 367، مقاله ي زلمي خليل زاد، «انقلاب اسلامي و مقاومت افغانستان».
7- همان، ص 371.
8. حمزه امرايي، انقلاب اسلامي ايران و جنبش هاي اسلامي معاصر، ص 230.

منبع: کتاب ژئوپليتيک شيعه و نگراني غرب از انقلاب اسلامي




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط