خلعت اعتكاف
نويسنده: احمد درويش گفتار
1. معنى اعتكاف
2. حقيقت اعتكاف
اعتكاف، عاشقان را به طواف حريم الهى مىبرد.
اعتكاف، انقطاع از غير به سوى خداست.
اعتكاف، در كوىِ ولايت، وقوف پيدا كردن و در نهانخانه دل، با حق سخن گفتن است.
اعتكاف، دفتر دل را گشودن و از اسرار غيبى آن آگاه شدن است.
اعتكاف، به حساب خويش رسيدگى كردن پيش از حلول يوم تُبلى السرائر است.
در اعتكاف، خانه دل از اغيار تهى شده، نور محبت خدا جايگزين مىشود.
اعتكاف، فصلى براى گريستن و موسمى براى بارش رحمت و زدودن آلودگىهاى گناه است.
اعتكاف، بهارى براى از نو رستن و شكفتن شكوفههاى فطرت است.
اعتكاف، مجالى براى انس با خداست و مقدمه شهود ربّ و وصول به محضر لاهوتى اوست.
اعتكاف، آينهاى است براى پيراستن جان و صفا بخشيدن به روح و تطهير صحيفه اعمال.
اعتكاف، توفيقى است براى نشستن بر سر خوان لطف و مائده خداوند و لذت بردن از راز و نياز و مناجات با او.
اعتكاف، گلگشتى است در عالم كرّوبيان!
اعتكاف، تجربه ارزندهاى است براى دست افشاندن از متاع دنيا.
3. پيشينه اعتكاف
حضرت سليمان عليهالسلام نيز در بيتالمقدس اعتكاف مىكرد و آب و خوراك براى آن حضرت فراهم مىشد و او در آنجا به عبادت مىپرداخت.
حضرت موسى عليهالسلام با وجود مسئوليت سنگين رهبرى و هدايت امت، براى مدت زمانى آنان را ترك كرد و براى خلوت با خدا به خلوتگاه كوه طور شتافت.
حضرت زكريا عليهالسلام از كسانى بود كه سرپرستى معتكفان در بيتالمقدس را به عهده داشت و از جمله كسانى را كه در امر اعتكاف سرپرستى مىكرد، حضرت مريم عليهاالسلام بود.
پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله نيز مانند اجداد خود بر دين حضرت ابراهيم عليهالسلام بود و عبادات متداول آن دين از جمله اعتكاف را بر پا مىداشت. محل اعتكاف پيامبر، غار حرا بود.
پيامبر پس از بعثت و هجرت به مدينه در مسجدالنبى معتكف مىشد و با خداى يگانه خلوت مىكرد.
4. سيره پيامبر اعظم صلىاللهعليهوآله در اعتكاف دهه آخر ماه رمضان
پيامبر ابتدا دهه اولِ ماه رمضان، سپس دهه دوم و در نهايت، دهه سوم اين ماه را براى انجام اعتكاف برگزيد و پس از آن، تا آخر عمر، بر اعتكاف در دهه آخر ماه رمضان مداومت داشت. چون دهه آخر ماه رمضان فرا مىرسيد، پيامبر رختخواب خويش را جمع مىكرد و خود را كاملاً آماده عبادت مىساخت و در زير سايبانى كه براى ايشان فراهم مىشد، عبادت مىكرد.
5. بهترين زمان براى اعتكاف
ـ امام خمينى رحمهالله مىفرمايد: «با فضيلتترين اوقات اعتكاف ماه رمضان است و برترين ايام ماه رمضان، دهه آخر آن است».
ـ از آنجا كه اعتكاف بدون روزه محقق نمىشود، ايامى كه روزه آن مستحب است، مانند سيزده، چهارده و پانزدهم ماه رجب، زمان مناسبى براى اعتكاف است و ثواب آن افزونتر خواهد بود. امروزه در كشور ما اعتكاف در اين ايام رواج دارد. بنابراين، جا دارد فضيلت اعتكاف در دهه آخر ماه رمضان نيز براى مردم بيان شود تا به سنّت و روش پيامبر اكرم صلىاللهعليهوآله و ائمه معصومين عليهمالسلام اقتدا شود.
6. آثار و بركات معنوى اعتكاف
ماندن در مسجد كه خانه خداست به منزله ميهمان شدن بر صاحبخانه است. بنابراين نخستين پىآمد اعتكاف اين است كه معتكفان مورد اكرام پروردگار كريم قرار مىگيرند.
ب) زمينهسازى براى روزه گرفتن و نماز خواندن
ج) يافتن شرافت قرآن خواندن
د) بهرهمندى از فيوضات ذكر خدا و توسلات و دعاها
ه) برآورده شدن حاجتها و دريافت پاداش بىپايان
و) آمرزش گناهان
ز) دورى از آتش دوزخ
7. حكايتى از بركتهاى اعتكاف
آن مرحوم چيزى نگفت و برخاست و براى اعتكاف به مسجد كوفه رفت و معتكف شد و به دعا و عبادت پرداخت. روز دوم اعتكاف، شخصى مقدارى گندم اعلا و مقدارى آرد نرم به خانه آن مرحوم آورد و گفت: «صاحب منزل، اينها را برايتان فرستاده و خودش در مسجد كوفه معتكف است».
پس از پايان اعتكاف، مقدس اردبيلى به خانه آمد، همسرش به او گفت: «آذوقهاى كه به وسيله آن عرب فرستاده بوديد، بسيار عالى و درجه يك بود.» مقدس اردبيلى هنگامى كه اين سخنان را شنيد به حمد و سپاس و ثناى خدا پرداخت و با اين عمل خود به ديگران فهماند كسى كه براى مريم عليهاالسلام در حال اعتكاف آذوقه مىفرستد، مؤمنِ به درگاه خويش را هم فراموش نمىكند».
8. خلوت اعتكاف (شعر)
در صومعه از او نشنيديم ندايى
در مدرسه از دوست نخوانديم كتابى
در مأذنه از يار نديديم صدايى
در جمع كتب هيچ حجابى ندريديم
در درس صحف، راه نبرديم به جايى
در بتكده، عمرى به بطالت گذرانديم
در جمع حريفان، نه دوايى و نه دايى
در جرگه عشاق رَوم، بلكه بيابم
از گلشن دلدار، نسيمى ردپايى
اين ما و منى جمله ز عقل است و عقال است
در خلوت مستان، نه منى هست و نه مايى
امام خمينى قدسسره
خلعت اعتكاف
رسان به كام خويشتن لذت اعتكاف را
سه پنج روز زندگى، به راه و رسم زندگى
به پا نما، برادرم، همت اعتكاف را
اگر كه مفت مىخرند در اين زمانه عمر را
بيا بخر براى خود، عزت اعتكاف را
اگر ضعيف گشتهاى به زير بار زندگى
رسان به جان خويشتن، قدرت اعتكاف را
ز دود و داد درگذر، به حال خود نما نظر
گُزين در اين ميانه تو خلوت اعتكاف را
تشرّف است بىگمان، اجازهاى است در ميان
اگر دهند دست من قسمت اعتكاف را
برگرفته از : ارمغان :: تابستان 1386 - شماره 3
منبع: http://www.hawzah.net
/خ