آمریکا، پدیدآور بسیاری از ویروسهای کشنده است
چکیده
سازمانهای امنیتی و تسلیحاتی آمریکا، سالهای متمادی برای کشف انواع ویروسهای کشتار جمعی هزینه کردهاند. سابقه استفاده از هانتاویروسها در تسلیحات بیولوژیک، به جنگ کره برمیگردد. آمریکا برای اولین بار در این جنگ از این ویروس استفاده کرد که به دلیل ناتوانی در کنترل شیوع آن، سه هزار نفر از سربازان آمریکایی نیز در اثر ابتلا به این ویروس جان خود را از دست دادند.
تعداد کلمات 1600/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
سازمانهای امنیتی و تسلیحاتی آمریکا، سالهای متمادی برای کشف انواع ویروسهای کشتار جمعی هزینه کردهاند. سابقه استفاده از هانتاویروسها در تسلیحات بیولوژیک، به جنگ کره برمیگردد. آمریکا برای اولین بار در این جنگ از این ویروس استفاده کرد که به دلیل ناتوانی در کنترل شیوع آن، سه هزار نفر از سربازان آمریکایی نیز در اثر ابتلا به این ویروس جان خود را از دست دادند.
تعداد کلمات 1600/ تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
رابرت مک نامارا، وزیردفاع وقت آمریکا را مغز متفکر تسلیحات بیولوژیک آمریکا میداند و از او به عنوان «طراح پروژه ویروس ایدز» و اشاعه آن در میان همجنسبازان آمریکایی و آفریقاییها یاد میشود. پرفسور آنتونی ساتون، از اساتید دانشگاه کالیفرنیا، در کتاب خود به عنوان تأسیسات سری آمریکا: مقدمهای بر نظم جمجمهها و استخوانها اشاره میکند که ویروس بیماری ایدز در آزمایشگاههای ارتش آمریکا و با پشتوانه بودجه کنگره آمریکا ساخته شد و هدف آن تحقق بخشیدن به خواسته اشراف جهانی، برای کاهش و کنترل جمعیت جهان بوده است. پرفسور ساتون در این کتاب، مفصلاً از نقش وزیردفاع وقت آمریکا، رابرت مک نامارا، در این مورد سخن میگوید.
«جرمی رایت» کشیش آمریکائی که «باراک اوباما» از وی تبعیت میکرد، پرده از روی رازهای ناگفتهای برداشته است که قطعا آمریکا را با مشکلات جدیدی مواجه خواهد کرد. این کشیش آمریکایی، واشنگتن را عامل انتشار «ویروس ایدز» در آفریقا معرفی کرد و طی نشستی در «باشگاه ملی خبرنگاران آمریکا»، از روی این راز پرده برداشت که آمریکا عامل اصلی ایجاد این بحران عظیم جهانی محسوب میشود.
نباید از نظر دور داشت که در ابتدای انتشار «ویروس ایدز» در آفریقا، مقامات ارشد «کا.گ.ب» سرویس جاسوسی و ضد جاسوسی اتحاد شوروی سابق، تصریح کرده بودند که «ویروس ایدز» هدیه لابراتوارهای جنگ میکروبی پنتاگون به جامعه بشری است. افشای این امر، به موضوعی اشاره داشت که طی آن، آمریکا در آزمایش عملی برای بررسی میزان و نحوه تأثیرگذاری «ویروس ایدز» بر روی انسانها، به تزریق عمدی آن به برخی ساکنان آفریقا تحت پوشش کمکهای بهداشتی انسان دوستانه پرداخت و در واقع مردم آفریقا را به عنوان «موش آزمایشگاهی» در معرض نسل جدیدی از ویروسهای تولیدی در لابراتورهای جنگ میکروبی پنتاگون قرارداد تا ابعاد تأثیر عملی تولیدات جدید خود را بررسی کند.«جرمی رایت» کشیش آمریکائی که «باراک اوباما» از وی تبعیت میکرد، پرده از روی رازهای ناگفتهای برداشته است که قطعا آمریکا را با مشکلات جدیدی مواجه خواهد کرد. این کشیش آمریکایی، واشنگتن را عامل انتشار «ویروس ایدز» در آفریقا معرفی کرد و طی نشستی در «باشگاه ملی خبرنگاران آمریکا»، از روی این راز پرده برداشت که آمریکا عامل اصلی ایجاد این بحران عظیم جهانی محسوب میشود.
لازم به ذکراست، در این رابطه، چند فرضیه وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1. ویروس ایدز در لابراتوارهای جنگ میکروبی آمریکا تولید و تکثیر شده و به طور ناخودآگاه و بدون وجود برنامهای تعمدی، به انسان سرایت کرده و از طریق معاشرتهای جنسی به سایرین منتقل گردیده و در نهایت از کنترل خارج شده است. این فرضیه مبنای درستی ندارد و احتمال صحت آن ضعیف به نظر میرسد.
2. ویروس ایدز در لابراتوارهای جنگ میکروبی آمریکا تولید و تکثیر شده، ولی تعمداً و تحت پوشش ارائه «خدمات بهداشتی انسان دوستانه» به سیاهان آفریقا تزریق گردیده و از این طریق در مقیاس وسیعی به سایرین منتقل شده است.
از اقدامات مشابهی که در واقع انگشت اتهام آن به سوی آمریکا نشانهگیری شده است میتوان به شیوع بیماری «سارس» در چین در مقیاس محدودی اشاره کرد که طی سالهای گذشته باعث برقراری «قرنطینه» و توقف ترابری دریایی - هوایی چین و فلج نسبی اقتصاد پویای چین شد.
«سارس» بیماری مهلکی است که بر اثر انجام آزمایشات تکمیلی در جهت انجام «جهش ژنتیکی» یا «موتاسیون» بر روی عامل بیماری سرماخوردگی به وجود آمده و چون به صورت مصنوعی ایجاد شده و سابقه قبلی در طبیعت نداشته، راهکار مقابله با آن نیز طبعاً ناشناخته است. در نخستین روزهای انتشار «سارس» در چین، عدهای دچار مرگ مرموز شدند، ولی دولت چین بلافاصله با برقراری شرایط «قرنطینه» و انجام آزمایشات دقیق پزشکی، توانست راهکار مقابله با آن را شناسایی و کشف نماید، و این تهاجم سازمانیافته در قلمرو جنگ میکروبی را مهار کند و به این بازی «آمریکایی» پایان دهد. واشنگتن با انتشار عامل بیماری «سارس» در چین، چند هدف را در آن واحد به موازات یکدیگر مد نظر قرار داده بود که هر یک به تنهایی انگیزههای روشنی را برای آمریکا به همراه داشت.
الف) ایجاد اختلال در جامعه چین، به منظور ناکارآمد جلوه دادن حکومت در حفظ نفوس و اثبات عدم توانایی برای مقابله با شرایط اضطراری که میتوانست به بیاعتمادی مردم نسبت به حاکمیت و احیاناً شورش مردم علیه دولت مرکزی چین منجر شود؛
ب) ایجاد اختلال در روند اقتصاد پویای چین از طریق اختلال در رفتوآمد تجار و بازرگانان کشورهای دیگر به چین، و جلوگیری از سفر اتباع چینی به سایر کشورهای جهان در چارچوب ایجاد «قرنطینه» و ضربه زدن به اقتصاد جهانی چین از طریق قطع ترابری دریایی – هوایی؛
ج) تحمیل یک جنگ بیولوژیک تمام عیار به چین و قراردادن چین در موضع انفعالی؛
د) تست کردن توانایی عملیاتی چین، در مرحله مقابله با یک «جنگ بیولوژیک» در مقیاس واقعی و ارزیابی موقعیت کنونی چین از نظر توانمندی مقابله با شرایط بحرانی در یک جنگ میکروبی با ابعاد ناشناخته.
«جرمی رایت» کشیش آمریکائی که «باراک اوباما» از وی تبعیت میکرد، پرده از روی رازهای ناگفتهای برداشته است که قطعا آمریکا را با مشکلات جدیدی مواجه خواهد کرد. این کشیش آمریکایی، واشنگتن را عامل انتشار «ویروس ایدز» در آفریقا معرفی کرد و طی نشستی در «باشگاه ملی خبرنگاران آمریکا»، از روی این راز پرده برداشت که آمریکا عامل اصلی ایجاد این بحران عظیم جهانی محسوب میشود.
نباید از نظر دور داشت که در ابتدای انتشار «ویروس ایدز» در آفریقا، مقامات ارشد «کا.گ.ب» سرویس جاسوسی و ضد جاسوسی اتحاد شوروی سابق، تصریح کرده بودند که «ویروس ایدز» هدیه لابراتوارهای جنگ میکروبی پنتاگون به جامعه بشری است. افشای این امر، به موضوعی اشاره داشت که طی آن، آمریکا در آزمایش عملی برای بررسی میزان و نحوه تأثیرگذاری «ویروس ایدز» بر روی انسانها، به تزریق عمدی آن به برخی ساکنان آفریقا تحت پوشش کمکهای بهداشتی انسان دوستانه پرداخت و در واقع مردم آفریقا را به عنوان «موش آزمایشگاهی» در معرض نسل جدیدی از ویروسهای تولیدی در لابراتورهای جنگ میکروبی پنتاگون قرارداد تا ابعاد تأثیر عملی تولیدات جدید خود را بررسی کند.«جرمی رایت» کشیش آمریکائی که «باراک اوباما» از وی تبعیت میکرد، پرده از روی رازهای ناگفتهای برداشته است که قطعا آمریکا را با مشکلات جدیدی مواجه خواهد کرد. این کشیش آمریکایی، واشنگتن را عامل انتشار «ویروس ایدز» در آفریقا معرفی کرد و طی نشستی در «باشگاه ملی خبرنگاران آمریکا»، از روی این راز پرده برداشت که آمریکا عامل اصلی ایجاد این بحران عظیم جهانی محسوب میشود.
لازم به ذکراست، در این رابطه، چند فرضیه وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
1. ویروس ایدز در لابراتوارهای جنگ میکروبی آمریکا تولید و تکثیر شده و به طور ناخودآگاه و بدون وجود برنامهای تعمدی، به انسان سرایت کرده و از طریق معاشرتهای جنسی به سایرین منتقل گردیده و در نهایت از کنترل خارج شده است. این فرضیه مبنای درستی ندارد و احتمال صحت آن ضعیف به نظر میرسد.
2. ویروس ایدز در لابراتوارهای جنگ میکروبی آمریکا تولید و تکثیر شده، ولی تعمداً و تحت پوشش ارائه «خدمات بهداشتی انسان دوستانه» به سیاهان آفریقا تزریق گردیده و از این طریق در مقیاس وسیعی به سایرین منتقل شده است.
از اقدامات مشابهی که در واقع انگشت اتهام آن به سوی آمریکا نشانهگیری شده است میتوان به شیوع بیماری «سارس» در چین در مقیاس محدودی اشاره کرد که طی سالهای گذشته باعث برقراری «قرنطینه» و توقف ترابری دریایی - هوایی چین و فلج نسبی اقتصاد پویای چین شد.
«سارس» بیماری مهلکی است که بر اثر انجام آزمایشات تکمیلی در جهت انجام «جهش ژنتیکی» یا «موتاسیون» بر روی عامل بیماری سرماخوردگی به وجود آمده و چون به صورت مصنوعی ایجاد شده و سابقه قبلی در طبیعت نداشته، راهکار مقابله با آن نیز طبعاً ناشناخته است. در نخستین روزهای انتشار «سارس» در چین، عدهای دچار مرگ مرموز شدند، ولی دولت چین بلافاصله با برقراری شرایط «قرنطینه» و انجام آزمایشات دقیق پزشکی، توانست راهکار مقابله با آن را شناسایی و کشف نماید، و این تهاجم سازمانیافته در قلمرو جنگ میکروبی را مهار کند و به این بازی «آمریکایی» پایان دهد. واشنگتن با انتشار عامل بیماری «سارس» در چین، چند هدف را در آن واحد به موازات یکدیگر مد نظر قرار داده بود که هر یک به تنهایی انگیزههای روشنی را برای آمریکا به همراه داشت.
الف) ایجاد اختلال در جامعه چین، به منظور ناکارآمد جلوه دادن حکومت در حفظ نفوس و اثبات عدم توانایی برای مقابله با شرایط اضطراری که میتوانست به بیاعتمادی مردم نسبت به حاکمیت و احیاناً شورش مردم علیه دولت مرکزی چین منجر شود؛
ب) ایجاد اختلال در روند اقتصاد پویای چین از طریق اختلال در رفتوآمد تجار و بازرگانان کشورهای دیگر به چین، و جلوگیری از سفر اتباع چینی به سایر کشورهای جهان در چارچوب ایجاد «قرنطینه» و ضربه زدن به اقتصاد جهانی چین از طریق قطع ترابری دریایی – هوایی؛
ج) تحمیل یک جنگ بیولوژیک تمام عیار به چین و قراردادن چین در موضع انفعالی؛
د) تست کردن توانایی عملیاتی چین، در مرحله مقابله با یک «جنگ بیولوژیک» در مقیاس واقعی و ارزیابی موقعیت کنونی چین از نظر توانمندی مقابله با شرایط بحرانی در یک جنگ میکروبی با ابعاد ناشناخته.
بیشتر بخوانید: طراحان جنگهای بیولوژیک
خوشبختانه چین در مدت کوتاهی توانست بر این بحران عظیم و شرایط غافلگیرکننده غلبه کند و ضمن مهار اوضاع، به این بحران پایان دهد و از وقوع یک بحران عظیم اقتصادی - اجتماعی با آثار و تبعات گسترده جلوگیری کند. البته مقامات چینی هنوز درباره مسائل پشت پرده و پیچیدگیها و ظرافتهای عملیات اجرایی خود برای مقابله با این بحران سخنی نگفتهاند و مسئله را به طور کلی مسکوت گذاشتهاند و همین سکوت آنها در چارچوب پنهانکاری، رفتار و عملکرد آنها در قبال یک «جنگ بیولوژیک» قابل ارزیابی است.
دکتر سیریل برودریک، دانشمند لیبریایی و استاد سابق پیوند بافتها (Plant Pathology) در کالج کشاورزی و امور جنگل داری در دانشگاه لیبریا میگوید: غرب، به خصوص آمریکا، مسئول شیوع ویروس بیماری ابولا در آفریقای غربی میباشد. دکتر برودریک این ادعا را به دنبال انتشار مقالهای در نشریه «دیلی آبزرور» در شهر مونرو و یا واقع در لیبریا اعلام کرد. او چنین نوشت: وزارت دفاع آمریکا بودجه آزمایش ابولا را بر روی انسانها تأمین میکند. این آزمون دقیقا چند هفته پیش از شیوع ابولا در گینه و سیرالئون آغاز شد. گزارشها ادامه یافته و میگویند که وزارت دفاع آمریکا قراردادی به ارزش ۱۴۰ میلیون دلار، با شرکت داروسازی تکمیرا (Tckmira) کانادا برای انجام تحقیقات ابولا منعقد کرد. این عملیات تحقیقاتی عبارت بود از تزریق و وارد کردن ویروس کشنده ابولا به بدن انسانهای سالم. بنابراین، نام وزارت دفاع آمریکا، به عنوان همدست در نخستین آزمون کلینیکی ویروس آبولا بر روی انسان ثبت گردید. این آزمون در ژانویه ۲۰۱۴، به فاصله کوتاهی پیش از آنکه شیوع اپیدمی آبولا در ماه مارس در آفریقای غربی اعلام گردد، آغاز شد.دیلی آبزرور در مقالهای به قلم پروفسور سیرل برودریک افشا کرد: ویروس کشنده ابولا یکی از ارگانیزمهای اصلاحشده ژنتیکی است ( GMO) که به عنوان اسلحهای بیولوژیکی توسط شرکت صنعتی - نظامی در آمریکا ساخته شده است و آمریکا از ویروس ابولا، به عنوان یک سلاح بیولوژیک ایدهآل استفاده میکند. امروز غرب و داعش، یکدیگر را به انتشار میکروب ابولا به عنوان یک سلاح بیوتروریستی متهم میکنند که لازم است ما نیز اطلاعات خود را در مورد این ویروس خطرناک که تاکنون درمانی برای آن کشف نشده، افزایش دهیم. این ویروس عفونی، برای نخستین بار در کشور زئیر - جمهوری دموکراتیک کنگو - آزمایش شد.
آمریکا با سلسله عملیاتهای مخفی خود در آفریقا و با اسم رمز « تفاهمنامه۲۰۰»، ایجاد و گسترش ویروس مهلک ابولا را در دستور کار خود قرار داده بود.
دیلی آبزرور در مقالهای به قلم پروفسور سیرل برودریک افشا کرد: ویروس کشنده ابولا یکی از ارگانیزمهای اصلاحشده ژنتیکی است ( GMO) که به عنوان اسلحهای بیولوژیکی توسط شرکت صنعتی - نظامی در آمریکا ساخته شده است و آمریکا از ویروس ابولا، به عنوان یک سلاح بیولوژیک ایدهآل استفاده میکند. امروز غرب و داعش، یکدیگر را به انتشار میکروب ابولا به عنوان یک سلاح بیوتروریستی متهم میکنند که لازم است ما نیز اطلاعات خود را در مورد این ویروس خطرناک که تاکنون درمانی برای آن کشف نشده، افزایش دهیم. این ویروس عفونی، برای نخستین بار در کشور زئیر - جمهوری دموکراتیک کنگو - آزمایش شد.
پروفسور سیرل برودریک متخصص بیماریهای عفونی و میکروبی لیبریا معتقد است آمریکا با همکاری آفریقای جنوبی در سال ۱۹۷۵ میلادی، در یک عملیات سری در کشور زئیر، نخستین ویروس عفونی و مرگبار ابولا را با هدف کاهش جمعیت سیاهان قاره آفریقا، آزمایش، و برای شیوع آن، به صورت وسیع برنامهریزی کردند. هورویتز، نویسنده کتاب منطقه حساس، تمام تلاش خود را کرده تا فقط از حقایق استفاده کند. هورویتز در این کتاب، افشا میکند که بیولوژیستهای مخفی آمریکا، بیماری و ویروس مهلک ابولا را برای اولین بار در زئیر تست کرده و پس از آن بود که این کشور را، به گسترشدهنده ویروسهای بیولوژیکی خود تبدیل میکند.
آیا ممکن است وزارت دفاع آمریکا و سایر کشورهای غربی، به طور مستقیم در آلوده نمودن مردم آفریقا به ویروس آبولا مسئولیت داشته باشند؟ دکتر برودریک مدعی است که دولت آمریکا دارای یک آزمایشگاه تحقیقاتی در شهری به نام نما (Kenema) در سیرالئون است که به تحقیق درباره آنچه که او «تب ویروسی بیوتروریسم» مینامد، مشغول است. این شهر، همچنین شهری است که دکتر برودریک آن را «کانون شیوع ابولا در آفریقای غربی» اعلام کرده است. آیا این واقعیت دارد؟ آیا دکتر برودریک یک نظریهپرداز در امور توطئهپردازی است؟ او میگوید که نیاز اضطراری به انجام اقدام مثبت در حفاظت از کشورهای فقیرتر وجود دارد؛ به خصوص شهروندان آفریقایی که کشورشان به اندازه آمریکا و اغلب کشورهای غربی از لحاظ علمی و صنعتی پیشرفته نیست، و منشأ اغلب ویروسها و باکتریهای GNIO است که از لحاظ استراتژیک برای تولید تسلیحات بیولوژیک طراحی شدهاند. او همچنین سؤال مهمی را مطرح میکند، وقتی میگوید: «این بسیار ناراحتکننده است که دولت آمریکا آزمایشگاهی برای تحقیقات بر روی بیوتروریسم و تب ویروس خونریزی در سیرالئون ایجاد کرده است. آیا دیگران هم در این عملیات دست دارند؟ و حتی هماکنون نیز شواهدی در دست است که طبقه زرمدار جهانی، علاقهمند به استفاده از ابزار بیماریها برای کنترل جمعیت جهان و کسب منافع اقتصادی مد نظر خود هستند. جنگافروزیهای مختلف، ایجاد قحطیهای برنامهریزی شده در جهان و نیز شیوع دادن بیماریهای واگیردار در سطح بسیار وسیع، از مهمترین ابزارهای مورد توجه مدیران نظم نوین جهانی برای رسیدن به جمعیت مورد نظر خود بر روی کرهزمین میباشند. از میان این بیماریها میتوان به سیاه زخم، تب مالاریا، ورم مغز ژاپنی، تب خرگوشی، تب مالت، تب زرد، اسهال خونی، وبا، تیفوس، آبله، مسمومیتهای غذایی مهلک و بیماریهای مشترک بین انسان و حیوان اشاره نمود.
منبع: اسرار شیطان (ناگفته هایی از ایالات متحده آمریکا)، صالح قاسمی، تهران، نشر سلمان پاک، 1395.