متفکران مسیحی، که در دهه های پایانی قرن بیستم از نظر برون دینی به موضوع تکثیر و تنوع ادیان توجه کرده اند، پاسخ های متنوع و مختلفی به آن داده اند.برای مطرح کردن بحث بصورت نظام مند از الگوی متداول در کتاب های فلسفه دین و حوزه دین پژوهی بهره گرفته شده است؛ به عبارت دیگر، موضوع فوق در قالب انحصارگرایی، شمول گرایی، همه نگری و کثرت گرایی به بحث گذاشته می شود.
تعدتد کلمات: 1032 کلمه / تخمین زمان مطالعه 5 دقیقه
موضوع تکثیر و تنوع ادیان از جمله موضوعات مهمی است که امروزه جوامع دینی به طور عام ، محافل علمی به طور خاص و حوزه دین پژوهی و فلسفه دین به طور اخص با آن دست به گریبان اند.این موضوع بیشتراز نگاه برون دینی و فلسفه دین نگریسته میشود، اما اندیشمندانی که در این خصوص تأمل و تفکر کرده اند،خواسته یا نا خواسته، علاوه بر بحث های برون دینی، برای اقناع هم کیشان خود به متون مقدس و سنت دینی نیز استناد می کنند، و مویداتی برای دیدگاهشان می یابند.
از این رو، در پژوهش حاضر مسئله تکثیر و تنوع دینی در یهودیت از منظر درون دینی بررسی می شود، یعنی از دیدگاه کتاب مقدس، سنت حاخامی و متفکران دوره های مختلف تاریخی که با عنایت به کتاب و سنت به این موضوع پرداخته اند.
برای مطرح کردن بحث بصورت نظام مند از الگوی متداول در کتاب های فلسفه دین و حوزه دین پژوهی بهره گرفته شده است؛ به عبارت دیگر، موضوع فوق در قالب انحصارگرایی، شمول گرایی، همه نگری و کثرت گرایی به بحث گذاشته می شود.
نا گفته نماند که تکثیر گرایی دینی و به رسمیت شناختن سایرسنت های دینی، آن گونه که بین متفکران مسیحی و پیروان دیگر ادیان مطرح است، در یهودیت مجال ظهور نیافته است. از این رو، در تحقیق حاضر باب جداگانه ای به آن اختصاص پیدا نکرده و فقط در قالب دیدگاه متفکران معاصر یهودی به این رویکرد پرداخته شده است.
تاریخ تفکر یهودی به چهار دوره تقسیم شده است: دوره باستان، قرون وسطا، دوره جدید، و دوره معاصر.
بیشتر بخوانید :بررسى «سیر تفکّر معاصر در ایران»
در طول قرون وسطا چند جریان یهودی مجال جولان یافت: جریان کلامی، جریان ارسطویی، جریان نو افلاطونی، جریان ارسطویی نو افلاطونی شده، جریان ابن رشیدی معروف به ابن رشیدان عبرانی، و جریان ارسطو ستیزی با حوریت یهودا هلِوی در قرن یازدهم و حسدای کرسکاس در قرن چهاردهم.
از قرن اول، یعنی از زمان فیلون، تا قرن نهم میلادی هیچ فیلسوف و متفکر صاحب نام یهودی نمی توان یافت، هرچند در این دوره فترت، تفکر فلسفی و الاهیاتی کم و بیش در آثار حاخامی یافت می شود.
نخستین بار در صدد جمع و تلفیق دین و فلسفه برآمد مطرح می شود.ادیان ابراهیمیدر دوره باستان، دیدگاه فیلون اسکندرانی به عنوان مؤسس فلسفه دینی و کسی که در بین پیروان
سعدیا گائون، رهبر دینی یهودیان بین النهرین و نخستین فیلسوف یهودی، در کتاب المختار فی الامانات و الاعتقادات و نیز یعقوب قرقسانی، به عنوان شاخص ترین فرد در کلام قرائیمی، در کتاب الانوار و المراقب به ادیان دیگر توجه داشتند.
در جریان ارسطویی، یا به طور دقیق تر جریان ارسطویی نو افلاطونی شده، ابن میمون، و در جریان نو افلاطونی، ابن جبیرول، و در جریان ارسطو ستیزی یهوا هلوی به این موضوع پرداخته اند.
1. رویکرد یا پاسخ نوارتدوکسی به تکثیر دینی. کارل بارت، امیل برونر و هنریک کریمر، به رغم تفاوت هایی که با یک دیگر دارند، نمایندگان اصلی این رویکردند؛
2. پاسخ های نسبی گرایانه و شمول گرایانه به تکثیر دینی که میتوان آنها را در آثار ارنست تروئلچ وآرنولد توین بی یافت. پاسخ آنها در تقابل آشکار با پاسخ مطلق و انحصارگرایانه نوارتدوکسی به تکثیر دینی است؛
3. پاسخ گوهرگرایان به تکثیر دینی که به روح و گوهر دین توجه دارند. از نظر آنها، دین را نباید با صدف و پوسته اعتقادی و بیرونی دین خلط کرد. دین گوهر قائم به ذات و زیزبنای همه مظاهر جزئی و تاریخی است. این پاسخ را شلایر ماخر، دبلیو.ای.هاکینگ، ردولف اتو و کارل گوستاو یونگ، البته با تقریر خای مختلف، مطرح کرده اند؛
4. پاسخ کاتولیک به تکثیر و تنوع دینی. این پاسخ را هانس کونگ، ویلیام.ای. شلت . کارل رانر مطرح کرده اند؛
5. رویکرد سنخ شناسی پویای پل تیلیش که مدعی است در تمام ادیان، کایروس یا رویداد خاص وجود دارد، اما لحظات خاص تاریخ ادیان مقدمه لحظه هنجارمند ظهور عیسی به عنوان مسیح است؛
6. رویکرد مبتنی بر گفت و گو متعلق به جان هیک، نینیان اسمارت، کنتول اسمیت و ریمون پانیکار که پر طرفدارترین پاسخی است که امروزه محافل مختلف به آن توجه می کنند؛
7. پاسخ مسیح مدارانه ام .ام.تامس، استنلی سامارتا و پل دواناندان از جمله پاسخ هایی است که در خور اعتنای ویژه است. ناگفته نماند نگارنده این سطور در مقام تبیین پاسخ های پیش گفته نیست. در این مجال، فقط از این باب به آنها اشارتی رفت که خوانندگان به اختصار با رویکردها و پاسخ های متنوع متفکران حوزه ادیان و فلسفه دین آشنایی اجمالی پیدا کنند.
بر اساس نظر یهودیان، نژاد آنها به شه پدران کتاب مقدس ابراهیم، اسحاق و یعقوب و شه مادران سارا، ربکا، لیه و راحیل بازمیگردد. یعقوب و خانواده اش به مصر قدیم مهاجرت کردند بعد از اینکه توسط یوسف که وزیر مصر بود دعوت شدند. بازماندگان آنها بعداً توسط مصریان به اسارت گرفته شدند و توسط موسی از اسارت نجات یافتند. این اتفاق در قرن ۱۳ قبل از میلاد رخ دادهاست. یهودیان امروز تنها بازمانده از قبایل یهودا و شمعون و کمی از قبیله بنیامین و لاوی هستند که همگی با هم پادشاهی یهودا را تشکیل میدادند. از باقیمانده بقیه قبایل اسرائیل که به ده قبیله گمشده معروفند اطلاعاتی در دست نیست.
منبع : رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضا گندمی نصرآبادی ،قم انتشارات دانشگاه ومذاهب 1394شمسی
بیشتر بخوانید:
وحی در مسیحیت
نگاهی به دینپژوهی
خدا در فلسفه ی جدید و تفکّر معاصر