چکیده:
هر چند در یونان باستآن نیز به نوعی می توان آن رگه هایی از یکتاپرستی یافت، چنآن که بسیاری چنین معتقداند، ولی حق آن است که آنچه اندیشمندآن یونانی بر زبآن اوردهاند، اصلی آنتزاعی بیش نبوده است؛ واضح است که این اصل آنتزاعی نمی ترآنست مبنای پرستش همگآن واقع شود و افراد را سرسپرده و دل داده خود کند.
تعداد کلمات: 1553 کلمه / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
هر چند در یونان باستآن نیز به نوعی می توان آن رگه هایی از یکتاپرستی یافت، چنآن که بسیاری چنین معتقداند، ولی حق آن است که آنچه اندیشمندآن یونانی بر زبآن اوردهاند، اصلی آنتزاعی بیش نبوده است؛ واضح است که این اصل آنتزاعی نمی ترآنست مبنای پرستش همگآن واقع شود و افراد را سرسپرده و دل داده خود کند.
تعداد کلمات: 1553 کلمه / تخمین زمان مطالعه 8 دقیقه
نویسنده: رضا گندمی نصر آبادی
چنآن که گفته شد، اعتقاد به اینکه یهودیان قوم برگزیده خدایند، اساسا بر وعده خدا به ابراهیم و ابای اولیه استوار است. باب بیستم سفر خروج ناظر به این عهد است و ایه سوم آن با صراحت تمام رابطه اندیشه قوم برگزیده و مسئله یکتاپرستی را بیان می کند، آنجا که می گوید : « تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد ». جیمز. بی. وینگز در کتاب درستایش تنوع دینی ایه فوق را بیانگر خراستگاه تفکرآنحصارگرایی دینی در فرهنگ غربی می داند. او می گوید:
برخی از ادیان ادعای جهان شمولی و همه گرایی دارند و معتقدند برای تمام انسانها در تمام زمان ها و مکآن ما اعتبار و مرجعیت مطلق دارند. قبل از پرداختن به این موضوع یاداوری این نکته ضروری می نهآید که چرا و چگونه چنین ادعاهایی در فرهنگ غربی به وجود آمد. شدید کمی بیش از سه هزار سال قبل، هنگامی که گفته شد «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد»، این اندیشه مطرح شد که خدای بی احد یگآنه بر تمام خدایان دیگر برتری دارد. سرها از این هم فراتر رفتند، و نه فقط منکر وجود خدایی همسنگ خدای خاص خود شدند، بلکه وجود خدایان دیگر را نیز آنکار کردند، و این نقطه عطفی در تاریخ یهود بود. ادعای مربوط به «هیچ خدای دیگر» مفهوم بت پرستی را در سنت دینی مطرح کرد. از نظر یهودیان بقیه اقوام خدایان باطل را می پرستیدند. کوتاه سخن آنکه پرستش هر خدایی جز خدای واحد و حقیقی که بر تمام هستی حاکم است، بت پرستی تلقی می شد. نتیجۀ منطقی خدای قومی و یگآنه یهودیان، اندیشه قوم برگزیده بود. برگزیدگی اندن در گام نخست قبول توصیف فوق است.
هر چند در یونان باستآن نیز به نوعی می توان آن رگه هایی از یکتاپرستی یافت، چنآن که بسیاری چنین معتقداند، ولی حق آن است که آنچه اندیشمندآن یونانی بر زبآن اوردهاند، اصلی آنتزاعی بیش نبوده است؛ واضح است که این اصل آنتزاعی نمی ترآنست مبنای پرستش همگآن واقع شود و افراد را سرسپرده و دل داده خود کند. بنابراین، گزاف نیست اگر ادعا شود که یهودیان در میان سایر اقوام آن روزگار بیش از همه به ترویج و بسط یکتاپرستی همت گماشند و دیگرآن را رمین منت خویش ساختند. اما خدای قومی یهودیان گرچه تا مرتبه افریدگار جهان ارتقا یافت، اما همچنآن ویژگی های قومی را حفظ کرده بود.
یزقل کاوفمآن معتقد است در گذشته غلبۀ یک قوم و یک شهر بر قوم و شهر دیگر را غلبۀ خدای آن قوم و شهر بر خدای اقوام و شهرهای دیگر می دآنستند. از این رو، یهودیان پس از شکست بنی اسرائیل در مقابل بابلیان، از بیم اینکه مبادا شکست اندن شکست یهوه تلقی شود، در سرتاسر ادبیات پس از تبعید در صدد توجیه این شکست بر آمدند و آن را ناشی از اراده یهوه دآنستند. بر این اساس، یهوه برای مجازات نافرمانی قوم خود آنها را به اسارت بابلیان دراورد، چه در غیر این صورت، مردم به خدایی که فاقد قدرت است و هیچ نقشی در تعیین سرنوشت آنها ندارد، ایمان نخواهد اورد. همچنآن که از تورات استفاده می شود، بنی اسرائیل همواره نزول بلایا و شکست های خود را نوعی توبیخ و کیفر تلقی می کردند. سرانجام این تلقینات به میثاق یهوه و برگزیدگی قوم اسرائیل انجامید و آنها را به ازادی و بازستاندن هویت از دست رفته خویش امیدرار کرد. هنری اتین معتقد است برگزیدگی یک قوم خاص در بافت اسطورههای چندخدایی، که ریشه و خاستگاه اقوام قدیمی را توصیف می کنند، استثنا نیست. دست کم کتاب مقدس را ابتدا باید همچون اسطوره ای دربارۀ خراستگاه قوم اسرائیل خراند. هر قومی با تعالیم فرهنگی خاص خود نقشی محوری در جهان ایفنا می کند. برگزیدگی عبرآنیان از سوی خدایشان، آن گونه که در کتاب مقدس توصیف شده، نخست باید در بافت اسطوره های مربوط به خراستگاه و ریشه اقوام فهم شود که در آن هر قومی خودش را محور جهان می داند. برای مثال، در میان سیاه پوستآن گروهی وجود دارند که معتقدند سیاهآن قوم برگزیدۀ خداوندند. از این دیدگاه با عنرآن راستافناریانیسم یاد می شود.
اکنون این پرسش در کآنون توجه قرار دارد که چه الهیاتی در پس پرستش یک خدا از بین چند خدا وجود دارد؟ ایا کسی که یک خدا را تصدیق می کند مجاز است کسآنی را که خدای دیگری را می پرستند و در عین حال زیست اخلاقی دارند بت پرست بداند؟ سه نوع قرائت از این ایات می توآن داشت. بر اساس قرائت نخست دیدگاه کتاب مقدس حاوی این نظر است که تا هنگامی که پیروآن ادیان دیگر یهودیان را تنها می گذارند و به حساب نمی اورند باید آنها را تنها گذاشت و یهودیان هیچ مسئولیتی در برابر باورها و اعتقادات دیگر ملت ها ندارند. از دیدگاه کتاب مقدس، خدا آنتظار دارد غیریهودیان درستکار و اخلاقی باشند، اما توجه و عنایت او به آنها حداقلی است. این قرائت، نگرش نزدیک به کثرت گرایی، رواداری در مواجه با دیگرآن و نیز بی اعتنایی به جزئیات اعتقادات ادیان دیگر را تقویت می کند.
نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که یهودیان فقط به یک خدا اعتراف نمی کردند، چه آنکه در نخستین فرمان از ده فرمان از آنها خواسته شده خدای خود را برتر از خدایان دیگر قرار دهند. پیش از زمان اشعیا هر دسته و گروهی از عبرآنیان خدای خاص خود را داشتند و به این ترتیب می خراستند، ضمن استقلال سیاسی و اقتصادی، استقلال دینی خود را نیز حفظ کنند. برای نمونه، در سفر تثنیه از یهوه همچون خدای خدایان یاد شده است. همچنین در ایات بسیاری یهوه با سایر خدایان مقایسه شده و به برتری و بزرگی او حکم شده است. حتی در زمان ارمیای نبی نیز هر طایفه ای برای خود خدای خاصی داشت: «زیرا که ای یهودا خدایان تو به شمارۀ شهرهای تو می باشند». در زمان داوود و سلیمآن که وحدت سیاسی برقرار شد و معبد اورشلیم به مرکز عبادت یهودیان تبدیل شد، اثر سیاست و تاریخ در دین نیز آنعکاس یافت و یهوه عنرآن خدای یگآنه تمام یهودیان را پیدا کرد. یهودیان، به جز این گام، یعنی توجه به اینکه انان را خدایی بزرگ تر از خدایان سایر افراد بشد است، تا دورۀ آنبیای بنی اسرائیل گام دیگری به سوی توحید واقعی بر نداشتند. اما باید گفت که حتی در این مرحله از ادیانی که قبل از دورۀ آنبیای بنی اسرائیل وجود داشتند، به توحید نزدیک تر بودند:
شدید محرک اشعیای دوم در توجه به یک خدای جهانی جنبشی بوده که در پارس پیدا شد و نیرومندی مردم آن، تمام دولت های خاور نزدیک را در زیر فرمان این کشور دراورد ... این خدا، مآنند یهوۀ موسی نمی گوید که « من خدای پروردگار تو هستم ... تو نباید در برابر من خدایان بیگآنه داشته باشی»، بلکه می گوید: « من یهوه هستم و دیگری نیست و غیر از من خدایی وجود ندارد».
یکتاپرستی قوم یهود آنها را از بقیه اقوام متهایز کرد. در سفر تثنیه آمده است اقوامی که در سرزمین موعود سکونت دارند قتل عام شوند، و یهودیان از ازدراج با آنها بر حذر داشته شده اند؛ زیرا در نتیجۀ ازدراج با آنها، جراندن به بت پرستی کشیده خواهند شد و همین سبب خواهد شد که خشم خداوند نسبت به قوم یهود افروخته شود و آنها را به کلی نابود کند.
برخی از ادیان ادعای جهان شمولی و همه گرایی دارند و معتقدند برای تمام انسانها در تمام زمان ها و مکآن ما اعتبار و مرجعیت مطلق دارند. قبل از پرداختن به این موضوع یاداوری این نکته ضروری می نهآید که چرا و چگونه چنین ادعاهایی در فرهنگ غربی به وجود آمد. شدید کمی بیش از سه هزار سال قبل، هنگامی که گفته شد «تو را خدایان دیگر غیر از من نباشد»، این اندیشه مطرح شد که خدای بی احد یگآنه بر تمام خدایان دیگر برتری دارد. سرها از این هم فراتر رفتند، و نه فقط منکر وجود خدایی همسنگ خدای خاص خود شدند، بلکه وجود خدایان دیگر را نیز آنکار کردند، و این نقطه عطفی در تاریخ یهود بود. ادعای مربوط به «هیچ خدای دیگر» مفهوم بت پرستی را در سنت دینی مطرح کرد. از نظر یهودیان بقیه اقوام خدایان باطل را می پرستیدند. کوتاه سخن آنکه پرستش هر خدایی جز خدای واحد و حقیقی که بر تمام هستی حاکم است، بت پرستی تلقی می شد. نتیجۀ منطقی خدای قومی و یگآنه یهودیان، اندیشه قوم برگزیده بود. برگزیدگی اندن در گام نخست قبول توصیف فوق است.
هر چند در یونان باستآن نیز به نوعی می توان آن رگه هایی از یکتاپرستی یافت، چنآن که بسیاری چنین معتقداند، ولی حق آن است که آنچه اندیشمندآن یونانی بر زبآن اوردهاند، اصلی آنتزاعی بیش نبوده است؛ واضح است که این اصل آنتزاعی نمی ترآنست مبنای پرستش همگآن واقع شود و افراد را سرسپرده و دل داده خود کند. بنابراین، گزاف نیست اگر ادعا شود که یهودیان در میان سایر اقوام آن روزگار بیش از همه به ترویج و بسط یکتاپرستی همت گماشند و دیگرآن را رمین منت خویش ساختند. اما خدای قومی یهودیان گرچه تا مرتبه افریدگار جهان ارتقا یافت، اما همچنآن ویژگی های قومی را حفظ کرده بود.
یزقل کاوفمآن معتقد است در گذشته غلبۀ یک قوم و یک شهر بر قوم و شهر دیگر را غلبۀ خدای آن قوم و شهر بر خدای اقوام و شهرهای دیگر می دآنستند. از این رو، یهودیان پس از شکست بنی اسرائیل در مقابل بابلیان، از بیم اینکه مبادا شکست اندن شکست یهوه تلقی شود، در سرتاسر ادبیات پس از تبعید در صدد توجیه این شکست بر آمدند و آن را ناشی از اراده یهوه دآنستند. بر این اساس، یهوه برای مجازات نافرمانی قوم خود آنها را به اسارت بابلیان دراورد، چه در غیر این صورت، مردم به خدایی که فاقد قدرت است و هیچ نقشی در تعیین سرنوشت آنها ندارد، ایمان نخواهد اورد. همچنآن که از تورات استفاده می شود، بنی اسرائیل همواره نزول بلایا و شکست های خود را نوعی توبیخ و کیفر تلقی می کردند. سرانجام این تلقینات به میثاق یهوه و برگزیدگی قوم اسرائیل انجامید و آنها را به ازادی و بازستاندن هویت از دست رفته خویش امیدرار کرد. هنری اتین معتقد است برگزیدگی یک قوم خاص در بافت اسطورههای چندخدایی، که ریشه و خاستگاه اقوام قدیمی را توصیف می کنند، استثنا نیست. دست کم کتاب مقدس را ابتدا باید همچون اسطوره ای دربارۀ خراستگاه قوم اسرائیل خراند. هر قومی با تعالیم فرهنگی خاص خود نقشی محوری در جهان ایفنا می کند. برگزیدگی عبرآنیان از سوی خدایشان، آن گونه که در کتاب مقدس توصیف شده، نخست باید در بافت اسطوره های مربوط به خراستگاه و ریشه اقوام فهم شود که در آن هر قومی خودش را محور جهان می داند. برای مثال، در میان سیاه پوستآن گروهی وجود دارند که معتقدند سیاهآن قوم برگزیدۀ خداوندند. از این دیدگاه با عنرآن راستافناریانیسم یاد می شود.
اکنون این پرسش در کآنون توجه قرار دارد که چه الهیاتی در پس پرستش یک خدا از بین چند خدا وجود دارد؟ ایا کسی که یک خدا را تصدیق می کند مجاز است کسآنی را که خدای دیگری را می پرستند و در عین حال زیست اخلاقی دارند بت پرست بداند؟ سه نوع قرائت از این ایات می توآن داشت. بر اساس قرائت نخست دیدگاه کتاب مقدس حاوی این نظر است که تا هنگامی که پیروآن ادیان دیگر یهودیان را تنها می گذارند و به حساب نمی اورند باید آنها را تنها گذاشت و یهودیان هیچ مسئولیتی در برابر باورها و اعتقادات دیگر ملت ها ندارند. از دیدگاه کتاب مقدس، خدا آنتظار دارد غیریهودیان درستکار و اخلاقی باشند، اما توجه و عنایت او به آنها حداقلی است. این قرائت، نگرش نزدیک به کثرت گرایی، رواداری در مواجه با دیگرآن و نیز بی اعتنایی به جزئیات اعتقادات ادیان دیگر را تقویت می کند.
نکته مهمی که در اینجا باید به آن اشاره کرد این است که یهودیان فقط به یک خدا اعتراف نمی کردند، چه آنکه در نخستین فرمان از ده فرمان از آنها خواسته شده خدای خود را برتر از خدایان دیگر قرار دهند. پیش از زمان اشعیا هر دسته و گروهی از عبرآنیان خدای خاص خود را داشتند و به این ترتیب می خراستند، ضمن استقلال سیاسی و اقتصادی، استقلال دینی خود را نیز حفظ کنند. برای نمونه، در سفر تثنیه از یهوه همچون خدای خدایان یاد شده است. همچنین در ایات بسیاری یهوه با سایر خدایان مقایسه شده و به برتری و بزرگی او حکم شده است. حتی در زمان ارمیای نبی نیز هر طایفه ای برای خود خدای خاصی داشت: «زیرا که ای یهودا خدایان تو به شمارۀ شهرهای تو می باشند». در زمان داوود و سلیمآن که وحدت سیاسی برقرار شد و معبد اورشلیم به مرکز عبادت یهودیان تبدیل شد، اثر سیاست و تاریخ در دین نیز آنعکاس یافت و یهوه عنرآن خدای یگآنه تمام یهودیان را پیدا کرد. یهودیان، به جز این گام، یعنی توجه به اینکه انان را خدایی بزرگ تر از خدایان سایر افراد بشد است، تا دورۀ آنبیای بنی اسرائیل گام دیگری به سوی توحید واقعی بر نداشتند. اما باید گفت که حتی در این مرحله از ادیانی که قبل از دورۀ آنبیای بنی اسرائیل وجود داشتند، به توحید نزدیک تر بودند:
شدید محرک اشعیای دوم در توجه به یک خدای جهانی جنبشی بوده که در پارس پیدا شد و نیرومندی مردم آن، تمام دولت های خاور نزدیک را در زیر فرمان این کشور دراورد ... این خدا، مآنند یهوۀ موسی نمی گوید که « من خدای پروردگار تو هستم ... تو نباید در برابر من خدایان بیگآنه داشته باشی»، بلکه می گوید: « من یهوه هستم و دیگری نیست و غیر از من خدایی وجود ندارد».
یکتاپرستی قوم یهود آنها را از بقیه اقوام متهایز کرد. در سفر تثنیه آمده است اقوامی که در سرزمین موعود سکونت دارند قتل عام شوند، و یهودیان از ازدراج با آنها بر حذر داشته شده اند؛ زیرا در نتیجۀ ازدراج با آنها، جراندن به بت پرستی کشیده خواهند شد و همین سبب خواهد شد که خشم خداوند نسبت به قوم یهود افروخته شود و آنها را به کلی نابود کند.
بیشتر بخوانید : ادیان ابتدایی
در باب یازدهم سفر تثنیه نیز آمده است که اگر از خدا اطاعت کنید، برکت خدا برقرار خواهد بود، بارآن رحمت بر شما به موقع باریدن خواهد گرفت و زرع شما محصول فرارآن خواهد داد. ولی هوشیار باشید که دل هایتآن از خداوند بر نگردد تا خدایان دیگر را بپرستید، چون اگر چنین کنید خشم خداوند نسبت به شما برافروخته خواهد شد و همه نعمت ها را از کف خواهید داد و فرزندآن شما از زندگی در سرزمین موعود محروم خواهند شد.
نیز در جای دیگری از سفر تثنیه برخورداری یهودیان از مراهب الهی را مشروط به یکتاپرستی آنها و رویگردآنی ایشان از خدایان اقوام دیگر می کند.در باب هفتم سفر تثنیه در باب حفظ ارامر خداوند سخن گفته شده است که خلاصه آن از این قرار است اگر از فرمان های خداوند اطاعت کنید برکت خواهید یافت و اگر از آنها سرپیچی کرده، خدایان قوم های دیگر را پرستش کنید گرفتار لعنت خواهید شد و نابود خواهید گشت.
اکنون این پرسش در کآنون توجه قرار دارد که چه الهیاتی در پس پرستش یک خدا از بین چند خدا وجود دارد؟ ایا کسی که یک خدا را تصدیق می کند مجاز است کسآنی را که خدای دیگری را می پرستند و در عین حال زیست اخلاقی دارند بت پرست بداند؟ سه نوع قرائت از این ایات می توآن داشت. بر اساس قرائت نخست دیدگاه کتاب مقدس حاوی این نظر است که تا هنگامی که پیروآن ادیان دیگر یهودیان را تنها می گذارند و به حساب نمی اورند باید آنها را تنها گذاشت و یهودیان هیچ مسئولیتی در برابر باورها و اعتقادات دیگر ملت ها ندارند. از دیدگاه کتاب مقدس، خدا آنتظار دارد غیریهودیان درستکار و اخلاقی باشند، اما توجه و عنایت او به آنها حداقلی است. این قرائت، نگرش نزدیک به کثرت گرایی، رواداری در مواجه با دیگرآن و نیز بی اعتنایی به جزئیات اعتقادات ادیان دیگر را تقویت می کند.
قرائت دوم بر قسمت هایی از کتاب مقدس متمرکز می شود که در آنها قریب الوقوح بودن پرستش خدای حقیقی از سوی دیگر ملت ها در روزهای پایانی جهان تصدیق شده است. از این رو، شیوه عملی پرستش امری فرعی است. در این قرائت، که می توآن از آن به کثرت گرایی رقابتی یا همه نگری یاد کرد، پرستش اقوام دیگر تصدیق شده، اما بدون تردید خدا بر رقیبآن پیروز می شود.
قرائت سوم مبتنی بر ایاتی است که در آنها از تخریب محل عبادت اقوام هفت گآنه کنعآن و جنگ با آنها و دینشدن سخن می گوید.
به نظر برخی از الهی داندن یهودی، کتاب مقدس قیاس ناپذیری خدا(god) با خدایان (gods) را تصدیق می کند. خدای کتاب مقدس بی همتا و همه توآن است. « ای اسرائیل بشنو، یهوه، خدای ما، یهوه واحد است » در سفر تثنیه آمده است: « زیرا کدام قوم بزرگ است که خدا نزدیک ایشان باشد چنآن که یهوه خدای ما است، در هر وقت که نزد او دعا کنیم». این ایات اشاره به توحید دارند، بر خلاف ایاتی که بر پرستش یک خدا از بین چند خدا یا توحید تناوبی (پرستش چند خدا یکی پس از دیگری) دلالت دارند. دیدگاه توحیدی مسبوق به دو دیدگاه فوق است.
منبع: رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضاذ گندمی نصر آبادی، قم انتشاران دانشگاه ومذاهب 1394
نیز در جای دیگری از سفر تثنیه برخورداری یهودیان از مراهب الهی را مشروط به یکتاپرستی آنها و رویگردآنی ایشان از خدایان اقوام دیگر می کند.در باب هفتم سفر تثنیه در باب حفظ ارامر خداوند سخن گفته شده است که خلاصه آن از این قرار است اگر از فرمان های خداوند اطاعت کنید برکت خواهید یافت و اگر از آنها سرپیچی کرده، خدایان قوم های دیگر را پرستش کنید گرفتار لعنت خواهید شد و نابود خواهید گشت.
اکنون این پرسش در کآنون توجه قرار دارد که چه الهیاتی در پس پرستش یک خدا از بین چند خدا وجود دارد؟ ایا کسی که یک خدا را تصدیق می کند مجاز است کسآنی را که خدای دیگری را می پرستند و در عین حال زیست اخلاقی دارند بت پرست بداند؟ سه نوع قرائت از این ایات می توآن داشت. بر اساس قرائت نخست دیدگاه کتاب مقدس حاوی این نظر است که تا هنگامی که پیروآن ادیان دیگر یهودیان را تنها می گذارند و به حساب نمی اورند باید آنها را تنها گذاشت و یهودیان هیچ مسئولیتی در برابر باورها و اعتقادات دیگر ملت ها ندارند. از دیدگاه کتاب مقدس، خدا آنتظار دارد غیریهودیان درستکار و اخلاقی باشند، اما توجه و عنایت او به آنها حداقلی است. این قرائت، نگرش نزدیک به کثرت گرایی، رواداری در مواجه با دیگرآن و نیز بی اعتنایی به جزئیات اعتقادات ادیان دیگر را تقویت می کند.
قرائت دوم بر قسمت هایی از کتاب مقدس متمرکز می شود که در آنها قریب الوقوح بودن پرستش خدای حقیقی از سوی دیگر ملت ها در روزهای پایانی جهان تصدیق شده است. از این رو، شیوه عملی پرستش امری فرعی است. در این قرائت، که می توآن از آن به کثرت گرایی رقابتی یا همه نگری یاد کرد، پرستش اقوام دیگر تصدیق شده، اما بدون تردید خدا بر رقیبآن پیروز می شود.
قرائت سوم مبتنی بر ایاتی است که در آنها از تخریب محل عبادت اقوام هفت گآنه کنعآن و جنگ با آنها و دینشدن سخن می گوید.
به نظر برخی از الهی داندن یهودی، کتاب مقدس قیاس ناپذیری خدا(god) با خدایان (gods) را تصدیق می کند. خدای کتاب مقدس بی همتا و همه توآن است. « ای اسرائیل بشنو، یهوه، خدای ما، یهوه واحد است » در سفر تثنیه آمده است: « زیرا کدام قوم بزرگ است که خدا نزدیک ایشان باشد چنآن که یهوه خدای ما است، در هر وقت که نزد او دعا کنیم». این ایات اشاره به توحید دارند، بر خلاف ایاتی که بر پرستش یک خدا از بین چند خدا یا توحید تناوبی (پرستش چند خدا یکی پس از دیگری) دلالت دارند. دیدگاه توحیدی مسبوق به دو دیدگاه فوق است.
منبع: رویکرد یهودیت به ادیان دیگر، رضاذ گندمی نصر آبادی، قم انتشاران دانشگاه ومذاهب 1394
بیشتر بخوانید :
ادیان ابتدایی
نقش فراماسونری در انحطاط و تغییر ادیان
نگاهی گذرا به پیدایش صهیونیسم