فتح الفتوح فاو، يک چشمه از قدرت بسيجيان (3)
نويسنده:دکتر حسين علايي
مراحل اجراي عمليات
براي اجراي اين عمليات 150 گردان برآورد شده بود وليکن در نهايت عمليات با 90 گردان انجام شد و امکان تأمين 60 گردان باقي مانده فراهم نگرديد.
پس از تکميل شناسايي يگانهاي خط شکن که به مدت حدود سه ماه به طول انجاميد تا بتوانند نحوه آرايش دشمن را بخصوص در خط اول مشخص نمايند و تمام نوع سلاحها و انواع سنگرها و آرايش موانع و نيز پشت مواضع خط اول دشمن را شناسايي نمايند و به نحوه عبور از اروند رود کاملاً مسلط شوند با مشورت با فرماندهان لشگرها و تيپهاي مانوري، مرحله بندي عمليات، تنظيم گرديد. به طور کلي اين عمليات در سه مرحله متوالي زماني به شرح زير انجام شده است.
مرحله اول شکستن خطوط دشمن در ساحل دور اروندرود و انهدام يگانهاي مستقر در آن و پيشروي به سوي اهداف تعيين شده و تصرف آنها، که به مدت چهل و هشت ساعت به طول انجاميده است. عبور غواصها از اروند رود از سي دقيقه تا دو ساعت براي يگانهاي مختلف طول کشيد. برخي از غواصها که بر اثر موج و جريان آب از مسير خود منحرف شده بودند و با شرايط جذر رودخانه برخورد کردند حدود دو ساعت طول کشيد تا از باتلاقها و موانع عبور نموده و خود را به خط اول دشمن برسانند.
مرحله دوم که به مدت يک هفته انجام شده است و طي آن پاکسازي مناطق تصرف شده از وجود دشمن و گرفتن غنائم و به عقب بردن اسيران و مقابله با پاتکهاي فوري دشمن با رزمندگان اسلام در اين مرحله صورت گرفته و موجب تشکيل خط پدافندي در قاعده مثلث شبه جزيره فاو گرديده است.
مرحله سوم که نزديک به هفتاد روز به طول انجاميده است مرحله تثبيت موفقيتهاي انجام شده و دفع پاتکهاي گسترده و با فرصت دشمن بوده است که طي آن يگانهاي خودي، ضمن انهدام يگانهاي پاتک کننده توانستهاند، قدرت دفاع رزمندگان اسلام را در مقابل پاتکهاي سنگين دشمن که با واحدهاي ويژه از جمله لشکرهاي گارد رياست جمهوري و نيز با به کارگيري سلاحهاي شيميايي و سلاحهاي موشکي و حملات وسيع هوايي صورت ميگرفته است به نمايش بگذارند. در نهايت دشمن از ادامه پاتک به منظور بازپس گيري سرزمينهاي از دست داده مأيوس شد و منطقه رأس البيشه تا فاو و از آنجا تا درياچه نمک به تصرف رزمندگان اسلام درآمد و در نتيجه ارتباط د©ريايي عراق با خليج فارس قطع گرديد.
فرماندهان عراقي نام اين عمليات را «معرکه کمرشکن» گذاشتند به دليل آنکه اين تهاجم، حملهاي بود که بر اثر آن «اراده» و «قدرت تلافي» دشمن در هم شکست.
شرح عمليات
با شروع عمليات، غواصها که از قبل، در ساعت 20:30 به درون آب رفته و از اروند رود عبور کرده، موانع مصنوعي و تلههاي ايجاد شده در جلوي خط مقدم را پشت سر گذاشته و در نزديکي سنگرهاي دشمن به کمين نشسته بودند، تهاجم خود را جهت شکستن خط دشمن و پاکسازي آن و ايجاد يک سرپل مناسب، آغاز کردند. البته در بعضي از نقاط غواصها با مشکلاتي در عبور از اروند مواجه شدند. از جمله غواصان لشگر25 کربلا براي رفتن به سمت اسکله فاو با نورافکنهايي که دشمن بر روي سطح رودخانه روشن کرد و با تيراندازي بي هدف آنها بر روي رودخانه مواجه شدند ولي از آن جايي که دشمن پي به وجود غواصان در آب و نيز آغاز عمليات نبرده بود، لذا پس از مدتي نورافکنهايي را که به طور آزمايشي روشن کرده بود خاموش کرد و تيربارها نيز از تيراندازي خودداري کردند. اکثر غواصها براي اينکه در مقابل دشمن ديده نشوند آيه 9 سوره يس را قرائت ميکردند به اين شرح: "وَجَعَلنا مِن بَينِ اَيديهِم سَداً وَ مِن خَلفِهِم سداً فَاَغشَيناهُم فَهُم لايُبصِرون" آنها معتقد بودند که با خواندن اين آيه، خداوند به آنها کمک خواهد کرد تا از چشم دشمن مخفي بمانند. برخي از غواصها ميگويند: پس از آنکه وارد رودخانه شديم، سطح رودخانه را موجي فرا گرفت که باعث شد سرهاي ما در ميان امواج از ديد دشمن مخفي بماند.
از آنجا که مأموريت فرد فرد غواصان از قبل مشخص شده بود و معلوم بود که هر گروه از آنها بايستي به سمت کدام سنگر دشمن پيش بروند، لذا اکثر غواصها موفق شدند تا سنگرهاي دشمن را بدون تيراندازي فتح نموده و تصرف نمايند.
پس از رسيدن گروه اول غواصان به خط مقدم دشمن و آغاز درگيريها، همزمان آتش پر حجم ادوات و توپخانه صحرايي روي ساحل جنوبي اروند نيز از سوي يگانهاي مربوطه به اجرا درآمد و نيروهاي خط شکن و نيز رزمندگان دنبال پشتيبان که با کمک قايقهاي موتوري به سرعت به ساحل دور اروند رود منتقل شده بودند، به توسعه سر پل خود در محدوده هر يگان مبادرت ورزيدند.
تقريباً در ساعت 2:30 پس از نيمه شب تقريباً تمام خط اول دشمن سقوط کرده و در اختيار رزمندگان اسلام قرار گرفت.
پس از پاکسازي خط اول، ميبايست به منظور مقابله با پاتکهاي دشمن و نيز تثبيت و تأمين سر پل اوليه، دو حرکت عمده از سوي يگانهاي خودي انجام ميشد.
1) دور زدن و محاصره نمودن شهر فاو به منظور پرهيز از جنگ شهري
2) پيشروي به سمت محور ساحلي، واقع در جناح شمالي منطقه عمليات
3) پاک سازي کامل منطقه رأس البيشه به منظور ايجاد فضايي امن به منظور حرکت شناورهاي سنگين براي انتقال ماشين آلات مهندسي و نيز ساير تجهيزات پشتيباني
بر همين اساس، دو لشگر پرتوان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، عمليات خود را با هدف پاکسازي و الحاق خط اول آغاز کردند و قبل از روشن شدن آسمان پس از درهم شکستن مقاومتهاي ضعيف دشمن، لشگر 25 کربلا که مأمور تصرف شهر فاو بود، با حضور در مدخل ورودي شهر به محاصره آن پرداخت. در جنوب شهر نيز يکي ديگر از يگانها با طي مسافت زيادي در عمق، به پيشروي خود به سمت خورعبدالله ادامه داد و در نتيجه اين شهر از شمال و جنوب به محاصره يگانهاي خودي درآمد.
همزمان با اجراي عمليات اصلي در منطقه فاو، قرارگاهي که مأموريت داشت تا به منظور درگير نگه داشتن نيروهاي دشمن در منطقه ام الرصاص اقدام به اجراي تک نموده و جزيره بُواريَن را تصرف نمايد، موفق شد تا اين جزيره را به تصرف خود درآورده و در حدود 80% از جزيره ام الرصاص نيز پيشروي نمايد ولي به دليل فشارهاي دشمن که تصور ميکرد محور اصلي عمليات از اين منطقه است، يگانهاي تک کننده، عقب نشيني کردند با اين حال بخشي از اهداف تک در اين محور تا حدودي تأمين شد.
پس از محاصره شهر فاو و حضور يگانهاي مانوري در محور ساحلي و نيز دستيابي به خورعبدالله، پاکسازي منطقه رأس البيشه از باقي مانده نيروي دشمن آغاز شد. تيپ المهدي (عج) که عمليات در اين منطقه را انجام ميداد با مقاومتهاي شديدي مواجه شد و دشمن با سنگر گيري بر بالاي مناره يکي از مساجد که بر اروند رود مسلط بود مزاحمتهاي زيادي را فراهم آورد ولي رزمندگان تيپ المهدي(عج) توانستند با عبور از محورهاي ديگر و از پشت دشمن به سمت مسجد حرکت کرده و آتش دشمن را خاموش کنند.
در روز اول عمليات، رزمندگان اسلام موفق شدند تا شهر فاو را به تصرف کامل خود درآورند و پرچم گنبد حضرت ثامن الأئمه را که از مشهد به جبهه آورده بودند بر بالاي بلندترين مناره مسجد آن شهر نصب نمايند. افتخار به احتزاز درآوردن پرچم گنبد امام رضا(ع) نصيب فرمانده دلاور لشگر 25 کربلا برادر مرتضي قرباني گرديد.
همزمان با پيشروي در اطراف شهر فاو، نخلستانهاي شمال و جنوب آن هم به طور کامل از وجود دشمن پاکسازي شد. لشگر ثارالله و تيپ المهدي(عج) هم در همين زمان موفق شدند تا با پيشروي به سمت دومين پايگاه موشکي دشمن، نيروهاي موجود ارتش بعثي در اين محور را منهدم و يا به اسارت خود درآورند. لازم به ذکر است که به محض آغاز عمليات، دشمن تجهيزات پرتاب و نيز موشکهاي ساحل به درياي خود را از اين پايگاهها تخليه نمود و در نتيجه فقط چند خودروي راداري مربوط به سيستمهاي پرتاب موشکي به غنيمت رزمندگان اسلام درآمد. تا قبل از عمليات والفجر 8 دشمن از اين پايگاههاي موشکي حدود 90 فروند موشک HY2را به سمت کشتيهايي که از طريق خورموسي به سمت بندر امام خميني در حال حرکت بودند پرتاب کرده بود.
در نتيجه تا پايان روز اول، يگانهاي خودي موفق شدند علي رغم اينکه هر پنج دقيقه يک ار دو هواپيماي دشمن در فضاي منطقه عملياتي و بر فراز اروند رود و نيز در عقبههاي يگانها ظاهر شده و اقدام به بمب باران ميکردند، علاوه بر تصرف شهر فاو و پاکسازي کامل منطقه، در شمال شهر و در جاده محور ساحلي حضور يابند و به اين ترتيب اهداف مورد نظر در مراحل اول و دوم عمليات، با موفقيت کامل تأمين گرديد.
با توجه به اهميت محور ساحلي در کنار خورعبدالله و حساسيت دشمن نسبت به آن، پس از گذشت 36 ساعت از آغاز تک، اولين پاتک ارتش صدام متوجه اين محور شد؛ ليکن موفقيتي در بر نداشت. همان گونه که قبلاً ذکر شد دشمن که تصور ميکرد محور اصلي عمليات از سَمتِ جزيره ام الرصاص و يا منطقه هورالهويزه به خاطر نزديکي اش به بصره است، بيشتر توجه خود را به اين منطقه معطوف کرده بود؛ ليکن سرانجام پس از سه روز از آغاز تک، متوجه اساسي بودن عمليات و تلاش اصلي در منطقه فاو شد و لشگر گارد رياست جمهوري را وارد درگيري در اين منطقه کرد.
قبل از آغاز عمليات با انجام فعاليتهاي شديد مهندسي که با استتار کامل صورت ميگرفت سپاه موفق شد تا حدود 500 عراده توپخانه صحرايي، توپخانه پدافند هوايي و تانک را در مواضع مناسبي که احداث کرده بود در منطقه عمومي جزيره آبادان و در بين نخلستانها مستقر نمايد اين اقدام اين امکان را براي قرارگاه خاتم الانبياء فراهم کرده بود تا دشمن را از حدود 100 کيلومتري قبل از رسيدن به منطقه فاو و در مسير حرکت خود بر روي خطوط مواصلاتي منطقه و جادههاي ارتباطي، زير آتش سنگين توپخانه دوربرد سپاه و ارتش قرار دهد.
پس از ورود لشگر گارد به منطقه جهت انجام پاتک، يگانهاي خودي با اجراي آتش انبوه توپخانه و ادوات به اين لشگر هجوم بردند. در اين ميان، دشمن به منظور پشتيباني از لشگر گارد در ساعت 30: 5 صبح روز 24/11/1364 به حمله شيميايي عليه مواضع رزمندگان اسلام مبادرت ورزيد؛ ولي به دليل ترس خلبانهاي هواپيماهاي عراقي از مورد اصابت قرار گرفتن، آنها بخشي از بمبهاي شيميايي را در ميان نيروهاي لشگر گارد صدام فرو ريختند که به مصدوميت تعدادي از آنان منجر شد.
در ادامه عمليات، يگانهاي خودي در محور جاده استراتژيک، جاده ام القصر و کارخانه نمک، بر حملات خود شدت بخشيده و توانستند ضمن تصرف نيمي از کارخانه نمک، روي جاده ام القصر نيز خطي دفاعي به موازات اين کارخانه تشکيل دهند. سپس، طي چند شب درگيري متوالي، يگانهاي خودي با درهم شکستن خطوط دشمن موفق شدند در شب هشتم عمليات، خود را به سه راهي کارخانه نمک رسانده و با احداث چند رده خاکريز بلند و آرايش مناسب و استقرار سلاحهاي ضد زره، در پشت آن مستقر شوند و خط پدافندي اوليه خود را تشکيل دهند.
از روز هشتم به بعد با تشکيل خط مناسب پدافندي، دشمن که خود را به طور کامل پيدا کرده و حواس خويش را بازيافته بود، پاتک هايش را مجدداً آغاز کرد. ابتدا، از جاده فاو- البِحار وارد عمل شد که با مقاومت رزمندگان اسلام مواجه و با از دست دادن تعدادي از نفرات و انهدام تجهيزات خود عقب نشست. سپس، از جاده استراتژيک، تهاجم خود را روي سه راهي کارخانه نمک متمرکز کرد؛ ليکن بر اثر اجراي آتش شديد خمپاره وتوپخانه، انهدام قابل توجهي را متحمل شده و با بر جاي گذاردن تعداد زيادي کشته و زخمي عقب نشيني کرد.
در روز يازدهم عمليات، به منظور تکميل خط پدافندي و تثبيت آن، از سوي رزمندگان اسلام در سراسر محور ساحلي و مياني جبهه، آب رها شد و به اين ترتيب، دشمن از تلاش مجدد براي پاتک در محورهاي ياد شده نااميد گرديد.
در مجموع، درگيريهاي فاو و پاتکهاي دشمن 75 روز به طول انجاميد. پس از اين مدت دشمن از باز پس گيري منطقه مثلث فاو نااميد شد و به پاتکهاي خود خاتمه داد.
البته در اين عمليات رزمندگان بزرگي ازجمله محمد اثري نژاد مسئول لجستيک قرارگاه نوح، مهندس حميد سليمي مسئول مهندسي قرارگاه نوح، جعفر تهراني مسئول اطلاعات لشگر 27 محمد رسول الله(ص)، جواد دل آذر قائم مقام لشگر 17 علي ابن ابيطالب(ع) و ... به فيض عظيم شهادت نائل آمدند و تعداد زيادي هم از مسئولين يگانهاي شرکت کننده در عمليات زخمي گرديدند.
بنابراين، عمليات والفجر 8 طولاني ترين عمليات دوران جنگ بود و تثبيت منطقه تصرف شده در آن کار عظيمي بود که کارشناسان نظامي دنيا به ايران، در طرح ريزي و اجراي چنين نبردي آفرين گفتند.
اهداف و راهبرد عملياتي دشمن
الف- انجام عمليات پدافندي
دشمن در هفته اول تهاجم ايران به منطقه فاو از استراتژي عمليات پدافندي با يگانهاي مناسب براي انجام پاتکهاي فوري استفاده ميکرد. هدف او از اجراي عمليات پدافندي عبارت بود از حفظ و تثبيت يگانهاي تک کننده در مناطق تصرف شده و عدم اجازه به نيروهاي آفند کننده جمهوري اسلامي ايران براي توسعه منطقه تصرف شده به منظور جلوگيري از ادامه پيشروي آنها و ايجاد يک سد نفوذ دفاعي در موقعيت جديد ايجاد شده.
ب- انجام عمليات آفندي
عمليات آفندي که پس از اتمام عمليات پدافندي و اطمينان دشمن از عدم امکان پيشروي جديد توسط رزمندگان اسلام صورت ميگرفت به منظور شکست تک انجام شده و بيرون راندن قواي اسلام از سرزمينهاي تصرف کرده و در نتيجه بازپس گيري شهر فاو و تأسيسات بندري آن، حضور مجدد در پايگاههاي موشکي مستقر در رأس البيشه که محل استقرار موشکهاي ساحل به دريايِ موسوم به کرم ابريشم بود. با اين عمليات که از هفته دوم درگيريها آغاز شد و نزديک به 70 روز طول کشيد، دشمن ميتوانست ضمن کاهش تلفات خود در برابر تک انجام شده به بازپس گيري سرزمين خود در منطقه عملياتي، اميدوار شده و موجبات انهدام نيروهاي تک کننده را فراهم نمايد. در صورت موفقيت اين طرح، دشمن ميتوانست دوباره تسلط خود را بر اروند رود بازيافته و موجبات تأمين خورعبدالله را به منظور تردد ناوچهها و شناورهاي پشتيباني رزمي خود را از بندر ام القصر به سمت اسکلههاي البکر و الاُميّه در خليج فارس فراهم آورد و در نتيجه از نيروهاي رزمي و اطلاعاتي مستقر بر روي اسکلههاي نفتي البکر و الاميه با آسودگي خاطر، پشتباني نمايد و از اين دو اسکله به عنوان دو پايگاه اطلاعاتي مهم در شمال خليج فارس استفاده نمايد. صدام در آن زمان ميگفت که ايرانيها در کيسهاي گير کردهاند که درب آن کيسه در اختيار ماست و با گفتن اين جمله، از به دام انداختن نيروهاي ايراني اطمينان داشت.
تاکتيکهاي دشمن در عمليات
الف- استفاده گسترده از جنگ افزارهاي شيميايي
با استفاده از اين سلاحها بيش از 5000 نفر از رزمندگان اسلام مصدوم شدند که حدود 2000 نفر آنها بر اثر استنشاق گازهاي شيميايي و جراحات ناشي از آن، به شهادت رسيدند. تفاوت به کارگيري سلاحهاي شيميايي با ساير سلاحهاي متعارف در اين است که هم تلفات بيشتري به بار ميآورد و هم اثر رواني مختل کنندهاي بر اين رزمندگان ميگذارد.
رزمندگان اسلام براي مقابله با سلاحهاي شيميايي دشمن از ماسک، چفيه و برپايي آتش از طريق حمله به تانکها و خودروهاي دشمن و به آتش کشيدن آنها بهره ميبردند. ولي استفاده از ماسک باعث کاهش توانايي رزمندگان در جنگيدن با دشمن ميشد.
تنها در 20 روز اول عمليات ارتش بعثي، 1000 بمب شيميايي از طريق هواپيما بر سر رزمندگان اسلام فرو ريخت.
ب- استفاده وسيع از حمله هوايي براي زدن عقبههاي يگانهاي عمل کننده
دشمن در اين ايام با پروازهاي زياد هواپيماهاي خود تمام پلهاي احداث شده بر روي رودخانه بهمنشير و اروند رود و نيز مراکز پشتيباني يگانها را مورد حمله مرتب و بمب بارانهاي هوايي قرار داد و بيشترين تلفات هواپيما نسبت به ساير عملياتها را در عمليات والفجر 8 داشت.
در روزهاي اول عمليات دشمن با استفاده از بمبهاي ليزري تمام پلهاي موجود بر روي رودخانه بهمنشير را منهدم کرد و شرايط به گونهاي شد که براي 48 ساعت امکان عبور از رودخانه بهمنشير به طور کامل قطع گرديد.
نيروهاي پرتلاش جهاد سازندگي که نقش بزرگي در اقدامات مهندسي، نصب پلها، ساختن جادهها و آماده سازي عقبه يگانها براي انجام عمليات والفجر8 داشتند، پس از بمباران پلها بر روي بهمنشير مجبور شدند يک پل عمدتاً خاکي در رودخانه بهمنشير احداث نمايند تا در برابر بمبارانهاي دشمن از بين نرود.
ج- پاتک با لشگرهاي ويژه گارد و ساير واحدهاي رزمي
اين پاتکها در طول 75 شبانه روز جنگ به طور مرتب ادامه داشت و حتي دشمن بر خلاف تاکتيک جنگي خود در شب نيز اقدام به پاتک ميکرد. در يکي از اين پاتکها که متکي بر جاده ساحلي خورعبدالله به ام القصر در تاريخ 29/11/1364 انجام شد، دشمن ستون تانکها را بر روي جاده قرار داده و با کندي به پيشروي خود ادامه ميداد هر تانک که مورد اصابت رزمندگان اسلام قرار ميگرفت تانک بعدي او را هُل داده و به کنار جاده پرتاب ميکرد و خود جايگزين آن ميشد. در اين شب سرداران رشيد، سعيد مهتدي، رضا دستواره، جعفر تهراني، سعيد سليماني از لشگر 27
محمد رسول الله و تعداد زيادي از فرماندهان و رزمندگان لشگر 17 علي ابن ابيطالب، حماسه هاي
زيادي آفريدند. شرايط به گونهاي سخت شده بود که در ذهن همه رزمندگان اسلام آيه 62 سوره نمل خطور ميکرد و تعداد زيادي از آنها با خود زمزمه ميکردند که: «اَمّن يُجيبُ المُضطَرَّ اِذا دَعاهُ و يَکشِفُ السّوء». در نهايت و در اوج اضطرار، خداوند با فرستادن باران به کمک سلحشوران اسلام اين پاتک را هم ناکام گذاشت و همه دريافتند «اِن تَنصُروا الله فَلا غالبَ لَکُم».
علت اينکه دشمن پس از ناکامي از پاتکهاي خود در محورهاي فاو- البحار و جاده ساحلي به پاتک از محور ام القصر اقدام نمود دور بودن اين ناحيه از آتش توپخانه رزمندگان اسلام بود. ارتش صدام تصور ميکرد که حمله از اين محور ميتواند تمام ناکاميهاي قبلي را جبران نمايد.
د- زير آتش قرار دادن مرتب جاده آبادان در منطقه خسرو آباد
اين آتشباران به گونهاي بود که اين جاده را به طور کامل ناامن نموده و تردد از آن را مختل نمود. همچنين دشمن آتشهاي ضد آتشبار خود را با استفاده از گلولههاي شيميايي انجام ميداد به طوري که در يک روز خدمه چهار آتشبار توپخانه رزمندگان اسلام مصدوم گرديده و غير فعال شدند.
نتايج عمليات
نتايج عمليات والفجر 8 به شرح ذيل جمع بندي ميگردد:
1- اين عمليات بر اساس يک تفکر پيچيده و خلاق نظامي و به وسيله انسانهايي ورزيده و آموزش ديده و شجاع و شهادت طلب که توانستند با تاکتيک مناسب دشمن را غافلگير نمايند انجام شد و به همين دليل ارزيابي از توان نظامي سپاه را در داخل و خارج کشور تحت تأثير قرار داد. 2- اين عمليات نشان داد که قدرت خلاقيت و ابتکار عمل فرماندهان و طراحان عمليات توانسته است کمبود شديد يگانهاي مانوري، امکانات و مقدورات مورد نياز براي عمليات را تا حد زيادي جبران نمايد. فرماندهان سپاه توانستند مانور خود را به خوبي و منطبق با وضعيت زمين منطقه عمليات طراحي نمايند و از عوارض طبيعي زمين حداکثر بهره برداري را در طراحي مانور و آتش انجام دهند.
3- دشمن براي بازپس گيري زمين منطقه عملياتي فاو مجبور شد نيروهاي خود را به طور گسترده به خطوط مقدم جبهه گسيل داشته و آنها را بي مهابا مصرف نمايد و در نتيجه منهدم گردد. برخي معتقدند که اگر بخش مهمي از توان نظامي دشمن در اين عمليات منهدم نميشد، ارتش بعثي دست به تهاجمات گستردهاي عليه مواضع رزمندگان اسلام در نقاط مختلف جبهه ميزد.
4- اين عمليات قدرت تدبير فرماندهي قرارگاه خاتم الانبياء را براي کنترل نيروي هوايي، پدافند هوايي و هوانيروز نشان داد و موجب اعتماد به نفس بيشتري گرديد و مشخص ساخت چنانچه از توان دو سازمان سپاه و ارتش متناسب با طبيعت آنها، استفاده شود، نتايج بهتري حاصل خواهد شد.
5- اين عمليات در منطقهاي انجام گرفت که صدام به بهانه تسلط کامل براروند رود، جنگ با ايران را شروع کرده بود. او قرار داد 1975 را در آغاز جنگ تحميلي پاره کرده بود و اين عمليات عملاً قرار داد 1975 الجزاير را به سود جمهوري اسلامي ايران تثبيت کرد.
6- عمليات والفجر 8 مبنايي براي تدوين استراتژي باز دارندگي جمهوري اسلامي ايران شد.
استراتژي بازدارندگي همواره بر اين اصل استوار است که کشورهاي همسايه را از حمله نظامي به خاک کشور باز دارد و در صورت حمله، صحنه نبرد را به داخل خاک دشمن منتقل سازد. ارزش اين عمليات به آن بود که به دشمن نشان داد، سياست بازدارندگي از طريق حمله گسترده، توانسته است جنگ را به طور جدي به داخل خاک دشمن منتقل سازد و لبه تيز آن را به سوي ارتش متجاوز برگرداند.
ساير نتايج اين عمليات به شرح زير است:
1-آزادسازي حدود 600 کيلومتر مربع از اراضي منطقه عمليات
2- تصرف شهر فاو و تأسيسات نفتي و بندري آن
1- تصرف سه پايگاه موشکي ساحل به دريا
2- انسداد راه ورود کشتيهاي عراق به خليج فارس
3- تسلط بر اروند رود
4- تأمين خورعبدالله
5- تأمين شمال خليج فارس و ايجاد امکان تردد امن کشتيها به بندر امام خميني(ره)
6- تهديد بندر ام القصر
7- هم مرزي با کويت به عنوان عضوي از شوراي همکاري خليج فارس که در پشتيباني از عراق اقدام ميکرد.
8- به اسارت درآوردن 2105 نفر از نيروهاي دشمن
9- انهدام تجهيزات دشمن به شرح ذيل :
هواپيما 39 فروند
بالگرد 5 فروند
تانک 300 دستگاه
نفربر 240 دستگاه
لودر و بلدوزر 5 دستگاه
انواع خودرو 250 دستگاه
توپ صحرايي 20 قبضه
توپ ضد هوايي 55 قبضه
ناوچه موشک انداز 2 فروند
10- غنايم به دست آمده در اين عمليات عبارتند از:
تانک 50 دستگاه
نفربر 45 دستگاه
لودر و بلدوزر 30 دستگاه
انواع خودرو 180 دستگاه
رادار موشکي 3 دستگاه
توپ صحرايي 20 قبضه
توپ ضد هوايي 120 قبضه
تحليل عمليات والفجر 8
اجتناب از جنگ در زمينِ به شدت مسلح شده با کمک ميادين مين و سيمهاي خاردار و موانع متعدد، پس از عملياتهاي والفجر مقدماتي و والفجر1 و در پي آن ابتکار انجام عمليات در منطقه هورالهويزه در شرق رودخانه دجله طي دو عمليات بزرگ خيبر در سال 1362 و بدر در سال 1363،موجب انفعال ارتش متجاوز رژيم عراق و ايجاد نگراني در ميان حاميان منطقهاي و بين المللي او گرديد. زيرا تداوم عملياتها تا اندازهاي مانع فرسايشي شدن جنگ ميشد و علائمي دال بر ناتواني ارتش صدام را آشکار ميساخت. از طرفي جمهوري اسلامي ايران که ابتکار عمل نظامي را همچنان در دست داشت، زمينه عمليات بعدي را با استفاده از تجربه عمليات در منطقه هور فراهم نمود.
در اين ميان عاملي که موجب شد طراحان نظامي در انتخاب منطقه بعدي براي عمليات دقت بيشتري به عمل آورند، اين بود که هيچ يک از نبردهاي انجام شده در مقطعِ پس از فتح خرمشهر داراي نتايجي نبود که قادر باشد برتري تعيين کنندهاي را نصيب ايران کند. از اين رو، لازم بود حرکت جديدي در صحنه جنگ انجام شود که با آنچه از روز اول جنگ تا آن زمان به وقوع پيوسته بود، متفاوت باشد و فرماندهان نظامي ارتش بعثي عراق نيز از پيش بيني آن ناتوان باشند تا با تکيه بر غافلگيري بتوان، به نتايج مورد نظر دست يافت. اين حرکت جديد و تعيين کننده، عبور از رودخانه عريضي همچون اروند رود و تسخير منطقه مهم شبه جزيره فاو بود. عمليات والفجر 8 يکبار ديگر توازن قوا را به نفع جمهوري اسلامي ايران ايجاد کرد. البته اين برتري نظامي نه بر اثر افزايش تجهيزات و توان رزمي تسليحاتي، بلکه بر اساس ابتکار عمل و نوع طرح ريزي عمليات و به کارگيري مفيد توان رزمي موجود، عليه دشمن به وجود آمد. در تمام دوران جنگ، ارتش عراق از نظر توان رزمي و ميزان تجهيزات و تسليحات و تنوع آنها، بر قواي جمهوري اسلامي ايران برتري داشته است. بخصوص اين برتري نظامي، در برتري مطلق هوايي، برتري زرهي، برتري آتش توپخانه و برتري تعداد يگانهاي مانوري و حتي برتري تعداد سربازان موجود در جبهههاي جنگ، بوده است. از طرفي بکارگيري سلاحهاي کشتار جمعي و سلاحهاي شيميايي از سوي ارتش بعثي، هميشه از مشکلات اصلي در طراحي عملياتها عليه دشمن بوده است. آنچه عمليات والفجر 8 را برجسته و نمايان ميسازد اين است که در طرح ريزي اين عمليات به نوعي تلاش شد که برتريهاي ارتش صدام، در موضوعات فوق، ناکارآمد گردد و رزمندگان اسلام، زمين و منطقهاي را براي جنگيدن انتخاب کنند که دشمن نتواند از همه ظرفيت خود در جنگ عليه رزمندگان اسلام استفاده کند و برعکس همه ظرفيت و توان رزمي جمهوري اسلامي ايران، در آن منطقه به کار آيد. در نهايت اين عمليات، مقدمهاي شد براي وادار کردن شوراي امنيت سازمان ملل براي توجه به خواستههاي جمهوري اسلامي ايران در نوشتن قطعنامه 598 و اطمينان از اين که قدرتهاي بزرگ حامي صدام، فقط با راه حلي سياسي ميتوانند جلوي پيشروي نظامي جمهوري اسلامي ايران را براي رسيدن به خواستههاي خود، بگيرند.
اقدامات دشمن پس از عمليات والفجر8
سياست آمريکا و شوروي در آن زمان بر اين قرار گرفت تا از شکست صدام به دست ايران جلوگيري نمايد.
2- ملاقات مقامات آمريکا و شوروي با مسئولين عراقي و حمايت آنها از صدام
3- تلاش آمريکا از طريق کشورهاي عضو گروه G7 به منظور تهيه پيش نويس قطعنامهاي عليه ايران که در آن ايران متهم ميشد که به تمام درخواستهاي آتش بس و صلح، جواب منفي داده و بنابراين خطري براي امنيت جهاني است. آنها قصد داشتند تا با تصويب اين قطعنامه در شوراي امنيت سازمان ملل، مجموعهاي از اقدامات عليه جمهوري اسلامي ايران را سازماندهي نمايند. در آن زمان اين مسئله در خدمت حضرت امام خميني مورد بررسي و بحث قرار گرفت. حضرت امام فرمودند ما بايستي جلوي تصويب اين قطعنامه را بگيريم، گرچه جنگ را تا رسيدن به خواسته هايمان رها نميکنيم. بنابراين وزارت خارجه مأمور شد که در اين راه تلاش کند و قطعنامه 598 چيزي بود که ايران آن را تأليف نمود و توانست به جاي اين قطعنامه، در شوراي امنيت مطرح نمايد. امام در آنجا فرمودند که آتش بس بايد هم زمان باشد با تشکيل کميتهاي که مسئول و آغازگر جنگ را مشخص نمايد. بنابراين امام در شرايط بسيار حساس آن روز توانستند در ظرفي که وجود داشت، قضيه را معکوس نمايند و قطعنامه 598 را جايگزين قطعنامهاي که آمريکا تلاش داشت تنظيم بنمايد، بکند که اين قطعنامه هيچ دستاوردي براي رژيم صدام در عراق، نداشت.آمريکا در آن زمان تلاش داشت تا بدنبال قطعنامههاي تهديد و تضييق عليه ايران برود و از اين طريق فشارها بر روي ايران را افزايش دهد.
4- حضور نظامي بيشتر آمريکا در خليج فارس به بهانه تأمين امنيت کشتيراني در مسير انتقال انرژي. لازم به ذکر است که آمريکا به تدريج حدود 90 فروند ناو جنگي و لجستکي خود را وارد خليج فارس نموده و عليه ايران آرايش جنگي گرفت.
5- کاهش دادن قيمت نفت تا حدود 7 دلار براي اعمال فشار اقتصادي بر ايران
6- متهم کردن ايران به تروريسم
7- موضع گيري کشورهاي عربي عضو شوراي همکاري خليج فارس عليه ايران
8- متهم کردن ايران به خريد تسليحات از سوريه و کره شمالي
9- به کارگيري سياست دفاع متحرک از سوي ارتش بعثي در سراسر جبهههاي جنگ که منجر
به اشغال شهر مهران در تاريخ 27/2/1365 از سوي ارتش صدام گرديد و رژيم بعثي اعلام نمود که فاو در برابر مهران. البته رزمندگان سپاه اسلام موفق شدند شهر مهران را دوباره در تاريخ 9/4/1365 بازپس بگيرند و اين پاياني بود بر سياست جنگي جديد ارتش متجاوز
10- حمله هواپيماهاي ارتش بعثي به هواپيماي مسافربري نمايندگان مجلس و شهيد محلاتي در اول اسفند 1364
11- حمله به ايستگاههاي قطار از جمله به ايستگاه هفت تپه در استان خوزستان
نتيجه گيري
در طرح پشتيباني اين عمليات، فعاليتهاي گوناگون مهندسي مثل نصب انواع پل بر روي رودخانه هاي
اروند رود و بهمنشير، احداث جادههاي نظامي مختلف به شکل آنتني در ميان نخلستانها و در عقبهها و نيز احداث مواضع گوناگون توپخانه در زمينهاي سست و در باتلاقها و همچنين ايجاد سايتهاي موشکي پدافند هوايي و ... صورت گرفته است. البته در هفتههاي اول عمليات ايران توانست فقط از يک پل شناور که فقط شبها آن را نصب و استفاده ميکرد بهره ببرد و نصب پل لولهاي بعثت که در مقابل بمباران هوايي دشمن مقاوم بود حدود سه ماه به طول انجاميد. براي نصب اين پل از لولههاي نفتي 56 اينچي به طول 80 کيلومتر لوله استفاده شد. گفته ميشود اين لولهها از يک کشتي عراقي به غنيمت گرفته شده بود. جهاد سازندگي افتخار نصب اين پل را بر عهده داشت.
بنابراين پياده کردن تجربيات و نحوه مديريت و فرماندهي اين عمليات ميتواند به توسعه مديرت کمک نمايد. بدين منظور عمليات والفجر 8 ميتواند به عنوان يک «مطالعه موردي» براي مدل سازي در بازيهاي جنگ در نظر گرفته شود و تصميم گيريهاي نظامي اين عمليات پياده گرديده و مدل مربوطه تکميل شود و به عنوان روشي براي سناريو سازي نبردهاي آينده مورد استفاده قرار گيرد.
پایان
/خ