خلاقیت توانایی نگریستن به مسائل از یک زاویه نو و ارائه راهحل جدید برای آن است. خلاقیت را برخلاف هوش میتوان پرورش داد. ترس از شکست یکی از موانع جدی بر سر راه خلاقیت است. مخترعان و کاشفان بزرگ این هنر را داشتند که به شکست از زاویهای متفاوت بنگرند؛ آنها بهجای شکستن با شکست آن را گامی در مسیر موفقیت میدیدند که باید طی میشد. در این مقاله به برخی راههای مقابله با این مانع خلاقیت میپردازیم.
چکیده
خلاقیت توانایی نگریستن به مسائل از یک زاویه نو و ارائه راهحل جدید برای آن است. خلاقیت را برخلاف هوش میتوان پرورش داد. ترس از شکست یکی از موانع جدی بر سر راه خلاقیت است. مخترعان و کاشفان بزرگ این هنر را داشتند که به شکست از زاویهای متفاوت بنگرند؛ آنها بهجای شکستن با شکست آن را گامی در مسیر موفقیت میدیدند که باید طی میشد. در این مقاله به برخی راههای مقابله با این مانع خلاقیت میپردازیم.
تعدادکلمات 1024 زماان مطالعه 5دقیقه
رضیه برجیان
خلاقیت چیست؟
اغلب خلاقیت را با نبوغ یکی میگیرند و آن را موروثی میدانند. مردم معمولاً بر این باورند که خلاقیت یک «جرقه الهی» است که نوابغ ذاتاً دارند[1]؛ درحالیکه خلاقیت با هوش متفاوت است. هوش و خلاقیت چیزی است که همه دارند؛ گرچه با شدت و ضعف. البته هوش چندان تغییر نمیکند، ولی خلاقیت را میتوان پرورش داد. هر باهوشی لزوماً خلاق نیست و هر خلاقی لزوماً تیزهوش نیست. برای خلاقیت داشتن هوشی متوسط لازم است؛ اما هوش بسیار زیاد ضرورتی ندارد. هوش نوعی تفکر همگراست و خلاقیت به تفکر واگرا نیاز دارد. تفکر همگرا یعنی از زاویه معمول به موضوع نگریستن؛ ولی تفکر یا هوش واگرا یعنی شکستن قالبهای فکری و نگریستن به پدیدهها از منظری دیگر.
خلاقیت چند ویژگی برجسته دارد:
1- محصول آن پدیدهای نو است. انتخاب بل شماست
میتوانید با شکستها بشکنید یا از آنها پل پیروزی بسازید. 2- این محصول ارزشمند است.
3- خلاقیت فرایندی فکری – روانی است.
4- محصول آن میتواند یک شی، یک اثر، ایده یا راهحل باشد.
5- توانایی عمومی است که در همه وجود دارد.
6- خلاقیت را میتوان پرورش دارد و با محیط اجتماعی – فرهنگی ارتباط دارد.
انواع خلاقیت
الف: خلاقیت تجسمی
خلاقیت تجسمی توانایی ابراز خلاقیت در قالب اشکال و نمادهای تجسمی و تصویری است. در اینگونه خلاقیت، فکر یا ایده خلاق بهصورت یک طرح یا تصویر نشان داده میشود. افراد این گروه تجسم فضایی قوی دارند . بسیاری از طراحان نقاشان کارگردانان برجسته چنین خلاقیتی دارند. برای پرورش خلاقیت تصویری مهمترین فعالیت نقاشی است.[2] البته نه نقاشی از روی مدل و در چارچوب از پیش تعیینشده.
ب: خلاقیت کلامی
بخش بزرگی از خلاقیت بشری را خلاقیتهای کلامی تشکیل میدهد. اینگونه خلاقیت ایدههایی با ماهیت کلامی، نوشتاری و نمادهای زبانی را دربرمی گیرد. فرهیختگان سخنوری، نویسندگی، شاعری، موسیقی، نظریهپردازی علمی و... در زمینه خلاقیت کلامی توانایی فوقالعادهای دارند. برخی فعالیتها به تقویت خلاقیت کلامی بسیار کمک میکنند؛ ازجمله نویسندگی، قصهگویی، شعر و سرود.
ج: خلاقیت مکانیکی
خلاقیت مکانیکی از اندیشهها و مهارتهای عالی بشر به شمار میآید که در آفرینش اشیا تغییر محیط و ابداع وسایل و فناوریها تبلور مییابد. در دنیای کنونی ردپای اینگونه خلاقیت را میتوان دید. اختراع خودروها هواپیماها رایانه تلفن همراه و... نمونههاییاند که خلاقیت مکانیکی در آنها نقش اساسی دارد. در انواع پیشین خلاقیت محور ابتکار و نوآوری تجسم زبان بود حالآنکه در اینگونه، محور ابتکار اشیا و دنیای فیزیکی است.[3]
خلاقیت همچون نهالی است که در همه انسانها وجود دارد. اگر از این نهال مراقبت کنند، ریشه میدواند و همواره میوه میدهد و به درختی تنومند تبدیل میشود؛ اما اگر از آن مراقبت نکنند و مانند باغبانی دلسوز آن را پرورش ندهند چهبسا آفت ریشه آن را بخشکاند و به چوبی خشک تبدیل کند.
در این گام میخواهیم از موانع خلاقیت بگوییم. موانع و آفات خلاقیت به دو دسته فردی و اجتماعی تقسیم میشود؛ بهعبارتدیگر مانع خلاقیت گاه درون فرد است و گاه بیرون از او. شکست و ترس از آن یکی از این موانع است.
شکست و ترس از آن
شکست در زندگی مسئلهای طبیعی است که هر فردی ممکن است با آن روبرو شود؛ ولی هم پیش از وقوع و هم پسازآن میتواند به خلاقیت ضربه بزند. پیش از اینکه فرد شکست بخورد، ترس از آن میتواند مانع نوآوری و ایدههای تازه شود؛ زیرا فرد پیوسته نگران است که موفق نشود و سرزنش دیگران او را راحت نگذارد. ازاینرو کارهایی میکند که پیشتر تجربه شده است؛ چراکه احتمال موفقیت در آنها بالاست و این دیگر هرگز کار تازه و خلاقانهای نخواهد بود. پس از شکست نیز آنچه خلاقیت را میکشد برداشت فرد از آن است. اگر شکست را به عوامل تغییرناپذیر مانند شانس و تقدیر اسناد دهد، خلاقیتش از بین خواهد رفت. همچنین اگر همواره خود را مقصر بداند، اعتمادبهنفسش ضعیف میشود و نمیتواند کاری نو ارائه دهد. ولی اگر فرد بداند که شکست پلی برای پیروزی است و مخترعان و کاشفان بزرگ پس از هزاران بار خطا و شکست پیروز شدهاند هرگز ناامید نمیشود.[4] ادیسون آنگاه که برای درست کردن لامپ تلاش میکرد بارها و بارها شکست خورد؛ اما با اعتمادبهنفس فراوان میگفت من 999 راه برای نساختن لامپ کشف کردهام. درواقع میتوان در مواجهه با شکستها شکست یا از آنها پل پیروزی ساخت.
روشهای کاهش ترس
1- امام علی علیهالسلام میفرمایند: «اذا هبت امرا فقع فیه فان شده توقیه اعظم مما تخاف منه[5]؛ هنگامیکه از امری ترسیدی خودت را در آن بینداز پس همانا شدت و سختی نگهداری خود بزرگتر از چیزی است که از آن میترسی.» میتوان گفت این حدیث بهمواجهه اشاره دارد؛ یعنی فرد بهوسیله روبرو شدن با محرک ترسناک میتواند ترس خود را از بین برد. در مواجه درمانی فرد را در معرض موقعیتهایی قرار میگیرد که از آنها پرهیز میکرده است. مواجهه میتواند واقعی یا تجسمی باشد.[6]
2- انگیزه خود را قوی کنید. بدانید که هیچ موفقیتی با ترس و عقبنشینی به دست نمیآید. به فواید خلاق بودن فکر کنید.
3- هرگز به شکست فکر نکنید و اینکه اگر موفق نشوید چه باید بکنید. افکار منفی را از ذهنتان بیرون کنید و به خودتان تلقین کنید که میتوانید. کسی که روی بلندی ایستاده پندار سقوط برایش با افتادن برابر است.
4-به یاد خدا باشید و با توکل به قادر متعال و توسل به اهلبیت پیش بروید.[7]
پینوشت
[1] rasekhoon.net/article/show/856892/
[2] نام این کتاب با شما، ص 14-17
[3] همان، ص 17-19
[4] همان، ص 23-24
[5] نهجالبلاغه، حکمت 166، ص 501
[6] ترسی بود ترسی نبود، ص 38-39
[7] از سخندانی تا سخنرانی یک گام فاصله است، ص 25-26
منابع
نهجالبلاغه.
عباسی آغوی، محمد مهدی، نام این کتاب با شما، قم موسسه آموزشی –پژوهشی امام خمینی.
امیری، حسین، ترسی بود ترسی نبود، قم موسسه آموزشی –پژوهشی امام خمینی.
عباسی آغوی، محمدمهدی، از سخندانی تا سخنرانی یک گام فاصله است، قم موسسه آموزشی –پژوهشی امام خمینی.
rasekhoon.net