منتظران و ناهنجاريهاي آخرالزمان
نويسنده: محمدرضا ضميري
در عصر غيبت، ناهنجاريهاي بسياري در جامعه ايجاد ميشود كه با اعتقادات فرد منتظر در تضاد جدي قرار دارد. برخي از ناهنجاريها عبارتند از: وجود استبداد در جامعه، گسترش فساد اخلاقي، شيوع ظلم و ستم، جنگ و فتنه، ناامني، هرج و مرج و بينظمي، عدم ارتباط صميمي ميان مسلمانان، تظاهر به دينداري و دينفروشي و افزايش فقر و گرسنگي.اينك به برخي از بيماريهاي جامعة آن عصر اشاره ميگردد.
در عصر غيبت، ناهنجاريهاي بسياري در جامعه ايجاد ميشود كه با اعتقادات فرد منتظر در تضاد جدي قرار دارد. برخي از ناهنجاريها عبارتند از:
وجود استبداد در جامعه، گسترش فساد اخلاقي، شيوع ظلم و ستم، جنگ و فتنه، ناامني، هرج و مرج و بينظمي، عدم ارتباط صميمي ميان مسلمانان، تظاهر به دينداري و دينفروشي و افزايش فقر و گرسنگي.اينك به برخي از بيماريهاي جامعة آن عصر اشاره ميگردد.
رسول گرامي اسلام(ص) فرمودند: «در آخرالزمان بلاي شديدي كه سختتر از آن شنيده نشده باشد، از سوي فرمانروايان اسلامي بر امّت من وارد خواهد شد، به گونهاي كه وسعت زمين بر آنان تنگ خواهد گشت و زمين از بيداد و ستم لبريز گردد، چندان كه مؤمن پناهگاهي براي رهايي از ستم نمييابد.»1
پيامبر اسلام(ص) ميفرمايد: «سوگند به آنكه جان محمد(ص) در دست اوست اين امت از بين نميروند تا آنكه مرد بر سر راه زنان ميايستد و چون شير درندهاي به آنان تجاوز ميكند. بهترين آن مردم كسي است كه ميگويد: اي كاش او را پشت ديوار پنهان ميكردي و در ملأ عام اين عمل را انجام نميدادي».2
رسول خدا(ص) فرمود: «ظهور مهدي(ع) هنگامي خواهد بود كه دنيا آشفته و آكنده از هرج و مرج گردد و گروهي به گروه ديگر يورش برند. نه بزرگ به كوچك رحم كند و نه نيرومند به ضعيف ترحم نمايد. در چنين هنگامي خداوند به او اجازة قيام ميدهد.»3
موارد بسيار ديگري نيز وجود دارد كه در روايات اسلامي به تفصيل بيان شده است. در چنين وضعيتي انساني كه در انتظار مهدي آل محمد(ص) به سر ميبرد و آرزوي ديدار و حكومت او را در دل ميپروراند، به اينگونه ناهنجاريها اعتراض ميكند و با آنها به ستيز مشغول ميشود. انسان منتظر در مقابل چنين ناهنجاريها و كجرويهاي اجتماعي هرگز سكوت نخواهد كرد، زيرا سكوت به معناي رضايت يا بيتفاوتي نسبت به وضع موجود است؛ او از درون و برون با چنين انحرافات اجتماعي به شدت در حال ستيز و تضادّ به سر ميبرد.
انسان منتظر وظيفة خود ميداند كه بر هنجارهاي اجتماعي نظارت كند و نگذارد هنجارها و معيارهاي زندگي تغيير كند. اين مكانيسم كنترلي به صورت نصح، خيرخواهي، امر به معروف و نهي از منكر، شكل اجرايي به خود ميگيرد. قرآن كريم در مورد نظارت اجتماعي بر هنجارهاي جامعه ميفرمايد:
«ولتكن منكم اُمّـتٌ يدعون إلي الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و أولئك هم المفلحون5؛ بايد كه از ميان شما گروهي باشند كه به خير دعوت كنند و امر به معروف و نهي از منكر كنند. اينان رستگارانند.»
روشن است كه ضرورت كنترل اجتماعي براي حفظ ارزشها و هنجارها در جامعه، امري عقلي بوده و شرع مقدس نيز آن را مورد تأكيد قرار داده است. امام باقر(ع) در مورد كاركردهاي اجتماعي امر به معروف و نهي از منكر چنين فرموده است:
«امر به معروف و نهي از منكر فرضية بزرگ الهي است كه بقية فرائض با آنها برپا، راهها امن، كسب و كار مردم حلال و حقوق افراد تأمين، زمينها آباد و از دشمنان انتقام گرفته ميشود و در پرتو آن همة كارها رو به راه ميگردد.»6
مؤمن در چنين دوراني، منتظر محقّق ساختن آرمانهاي مهدوي است و يكي از مهمترين آرمانهاي او رفع فساد، ظلم و تبعيض است. انسان منتظر با خودآگاهي از چنين اهدافي ضمن خودسازي، تهذيب نفس و امر و نهي خويشتن به جامعه نظر ميافكند و هنگامي كه ناهنجاريهايي را مشاهده ميكند با درك وظيفة خطير امر به معروف و نهي از منكر مشفقانه به اصلاح خويش اقدام ميكند و از هيچ تلاشي در اين زمينه فروگذار نخواهد كرد.
انسان منتظر با اتحاد روحي و هماهنگي دروني با ارزشهاي مهدوي كه همانا تطهير زمين از آلودگيها و رفع انواع ظلم و ستمهاست با تلاشهاي فردي و گروهي وظيفة خود ميداند كه در جهت پيشگيري و درمان ناهنجاريهاي جامعه قدم بردارد. اينگونه است كه ميتواند انحرافات اجتماعي را درمان كند.
مقصود از اصلاح در عرف علوم اجتماعي، نوعي تغيير اجتماعي در وضع موجود است؛ به طوري كه چارچوب نظام اجتماعي تغيير پيدا نكند، ولي اگر تمامي زيربناها و بنيانهاي اساسي جامعه دگرگون شود به آن انقلاب گفته ميشود.
آلن بيرو در شرح مفهوم «اصلاح» مينويسد: «واژهاي است جديد كه يك ايدئولوژي و يا يك طرز تلقي سياسي را مشخص ميدارد. اصلاحطلبي اعتقادي است مبني بر اينكه جامعه با دگرگونيهاي سطحي و تدريجي و همچنين با تصحيحي بطئي و پيدرپي رو به بهبود ميرود، بدون اينكه ساختهاي اساسي مربوط به نظم مستقر، مورد ترديد قرار گيرند».7 البته اين واژه در اصلاح تعديلي و اصلاح ساختاري نيز به كار رفته است و در اين مقاله درمان و بهبود ناهنجاريهاي اجتماعي از نوع تعديلي و ساختاري مورد نظر است.
گفتني است كه اصلاحات اجتماعي بر دو قسم است: يكي اصلاحات تعادلي كه ريشههاي بروز مشكل را از ميان نميبرد و مصلحان اجتماعي به برقراري تعادل قناعت ميكنند، ديگري اصلاحات ساختاري است كه در اين صورت دگرگوني در ارزشها، امتيازات، رفتارها و نظامها مطرح است و حيطة كار فقط به عرضة يك برنامه يا سياست جديد منجر نميشود. 8
اقداماتي كه مؤمن منتظر دربارة اصلاحات تعادلي انجام ميدهد، عبارتند از: تلاش براي برقراري عبادات ديني، معاملات حلال، روابط اجتماعي با مردم، جلوگيري از ناهنجاريهاي اجتماعي نظير سرقت، تعدّي به حقوق ديگران، زنا و اعمال منافي با عفّت در جامعه، عمل به دستورات اجتماعي و فردي شريعت، احترام به مقدسات ديني و ...
اما اقداماتي كه مؤمن منتظر دربارة اصلاحات ساختاري انجام ميدهد، زمينهچيني براي انقلاب عظيم جهاني امام مهدي(ع) است؛ يعني نقد ساختارهاي تبعيضآميز در جامعه، مبارزه با ظلم و بيعدالتي، ستيز با نابرابريهاي ظالمانة اجتماعي، در هم شكستن ساختار سياسي ـ اجتماعي استبداد و استعمار، نفي سلطة جهاني و مبارزة قاطعانه با فرآيند جهانيسازي قدرتهاي جهاني و تعاون، همكاري و حمايت از مستضعفان در مقابل مستكبران و زورمداران عالم.
همة اقدامات بزرگ يادشده، يك شرط اساسي دارد و آن ايجاد نوعي خودآگاهي سياسي و اجتماعي در ميان تودههاي مردم است كه ميبايست همراه با تبليغات ديني در سطحي باشد كه ملتهاي مسلمان و مردم همة جهان را فراگيرد تا زمينهچيني براي اصلاحات ساختاري در بعد ناهنجاريهاي اجتماعي انجام گيرد. پيامبر اكرم(ص) وعده ميكند كه مردماني از مشرق زمين، زمينه را براي اصلاحات اجتماعي مهدوي فراهم ميكنند: «يخرج اناسٌ من المشرق فيوطّئون للمهديّ يعني سلطانه؛ مردمي از مشرق زمين به پا خيزند و زمينه را براي برپايي حكومت مهدي آماده سازند.»9
/خ
ستيز با ناهنجاريهاي جامعة موجود
در عصر غيبت، ناهنجاريهاي بسياري در جامعه ايجاد ميشود كه با اعتقادات فرد منتظر در تضاد جدي قرار دارد. برخي از ناهنجاريها عبارتند از:
وجود استبداد در جامعه، گسترش فساد اخلاقي، شيوع ظلم و ستم، جنگ و فتنه، ناامني، هرج و مرج و بينظمي، عدم ارتباط صميمي ميان مسلمانان، تظاهر به دينداري و دينفروشي و افزايش فقر و گرسنگي.اينك به برخي از بيماريهاي جامعة آن عصر اشاره ميگردد.
رسول گرامي اسلام(ص) فرمودند: «در آخرالزمان بلاي شديدي كه سختتر از آن شنيده نشده باشد، از سوي فرمانروايان اسلامي بر امّت من وارد خواهد شد، به گونهاي كه وسعت زمين بر آنان تنگ خواهد گشت و زمين از بيداد و ستم لبريز گردد، چندان كه مؤمن پناهگاهي براي رهايي از ستم نمييابد.»1
پيامبر اسلام(ص) ميفرمايد: «سوگند به آنكه جان محمد(ص) در دست اوست اين امت از بين نميروند تا آنكه مرد بر سر راه زنان ميايستد و چون شير درندهاي به آنان تجاوز ميكند. بهترين آن مردم كسي است كه ميگويد: اي كاش او را پشت ديوار پنهان ميكردي و در ملأ عام اين عمل را انجام نميدادي».2
رسول خدا(ص) فرمود: «ظهور مهدي(ع) هنگامي خواهد بود كه دنيا آشفته و آكنده از هرج و مرج گردد و گروهي به گروه ديگر يورش برند. نه بزرگ به كوچك رحم كند و نه نيرومند به ضعيف ترحم نمايد. در چنين هنگامي خداوند به او اجازة قيام ميدهد.»3
موارد بسيار ديگري نيز وجود دارد كه در روايات اسلامي به تفصيل بيان شده است. در چنين وضعيتي انساني كه در انتظار مهدي آل محمد(ص) به سر ميبرد و آرزوي ديدار و حكومت او را در دل ميپروراند، به اينگونه ناهنجاريها اعتراض ميكند و با آنها به ستيز مشغول ميشود. انسان منتظر در مقابل چنين ناهنجاريها و كجرويهاي اجتماعي هرگز سكوت نخواهد كرد، زيرا سكوت به معناي رضايت يا بيتفاوتي نسبت به وضع موجود است؛ او از درون و برون با چنين انحرافات اجتماعي به شدت در حال ستيز و تضادّ به سر ميبرد.
كنترل اجتماعي بر ناهنجاريهاي اجتماعي
انسان منتظر وظيفة خود ميداند كه بر هنجارهاي اجتماعي نظارت كند و نگذارد هنجارها و معيارهاي زندگي تغيير كند. اين مكانيسم كنترلي به صورت نصح، خيرخواهي، امر به معروف و نهي از منكر، شكل اجرايي به خود ميگيرد. قرآن كريم در مورد نظارت اجتماعي بر هنجارهاي جامعه ميفرمايد:
«ولتكن منكم اُمّـتٌ يدعون إلي الخير و يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و أولئك هم المفلحون5؛ بايد كه از ميان شما گروهي باشند كه به خير دعوت كنند و امر به معروف و نهي از منكر كنند. اينان رستگارانند.»
روشن است كه ضرورت كنترل اجتماعي براي حفظ ارزشها و هنجارها در جامعه، امري عقلي بوده و شرع مقدس نيز آن را مورد تأكيد قرار داده است. امام باقر(ع) در مورد كاركردهاي اجتماعي امر به معروف و نهي از منكر چنين فرموده است:
«امر به معروف و نهي از منكر فرضية بزرگ الهي است كه بقية فرائض با آنها برپا، راهها امن، كسب و كار مردم حلال و حقوق افراد تأمين، زمينها آباد و از دشمنان انتقام گرفته ميشود و در پرتو آن همة كارها رو به راه ميگردد.»6
مؤمن در چنين دوراني، منتظر محقّق ساختن آرمانهاي مهدوي است و يكي از مهمترين آرمانهاي او رفع فساد، ظلم و تبعيض است. انسان منتظر با خودآگاهي از چنين اهدافي ضمن خودسازي، تهذيب نفس و امر و نهي خويشتن به جامعه نظر ميافكند و هنگامي كه ناهنجاريهايي را مشاهده ميكند با درك وظيفة خطير امر به معروف و نهي از منكر مشفقانه به اصلاح خويش اقدام ميكند و از هيچ تلاشي در اين زمينه فروگذار نخواهد كرد.
انسان منتظر با اتحاد روحي و هماهنگي دروني با ارزشهاي مهدوي كه همانا تطهير زمين از آلودگيها و رفع انواع ظلم و ستمهاست با تلاشهاي فردي و گروهي وظيفة خود ميداند كه در جهت پيشگيري و درمان ناهنجاريهاي جامعه قدم بردارد. اينگونه است كه ميتواند انحرافات اجتماعي را درمان كند.
اصلاح اجتماعي جامعة منتظر
مقصود از اصلاح در عرف علوم اجتماعي، نوعي تغيير اجتماعي در وضع موجود است؛ به طوري كه چارچوب نظام اجتماعي تغيير پيدا نكند، ولي اگر تمامي زيربناها و بنيانهاي اساسي جامعه دگرگون شود به آن انقلاب گفته ميشود.
آلن بيرو در شرح مفهوم «اصلاح» مينويسد: «واژهاي است جديد كه يك ايدئولوژي و يا يك طرز تلقي سياسي را مشخص ميدارد. اصلاحطلبي اعتقادي است مبني بر اينكه جامعه با دگرگونيهاي سطحي و تدريجي و همچنين با تصحيحي بطئي و پيدرپي رو به بهبود ميرود، بدون اينكه ساختهاي اساسي مربوط به نظم مستقر، مورد ترديد قرار گيرند».7 البته اين واژه در اصلاح تعديلي و اصلاح ساختاري نيز به كار رفته است و در اين مقاله درمان و بهبود ناهنجاريهاي اجتماعي از نوع تعديلي و ساختاري مورد نظر است.
گفتني است كه اصلاحات اجتماعي بر دو قسم است: يكي اصلاحات تعادلي كه ريشههاي بروز مشكل را از ميان نميبرد و مصلحان اجتماعي به برقراري تعادل قناعت ميكنند، ديگري اصلاحات ساختاري است كه در اين صورت دگرگوني در ارزشها، امتيازات، رفتارها و نظامها مطرح است و حيطة كار فقط به عرضة يك برنامه يا سياست جديد منجر نميشود. 8
اقداماتي كه مؤمن منتظر دربارة اصلاحات تعادلي انجام ميدهد، عبارتند از: تلاش براي برقراري عبادات ديني، معاملات حلال، روابط اجتماعي با مردم، جلوگيري از ناهنجاريهاي اجتماعي نظير سرقت، تعدّي به حقوق ديگران، زنا و اعمال منافي با عفّت در جامعه، عمل به دستورات اجتماعي و فردي شريعت، احترام به مقدسات ديني و ...
اما اقداماتي كه مؤمن منتظر دربارة اصلاحات ساختاري انجام ميدهد، زمينهچيني براي انقلاب عظيم جهاني امام مهدي(ع) است؛ يعني نقد ساختارهاي تبعيضآميز در جامعه، مبارزه با ظلم و بيعدالتي، ستيز با نابرابريهاي ظالمانة اجتماعي، در هم شكستن ساختار سياسي ـ اجتماعي استبداد و استعمار، نفي سلطة جهاني و مبارزة قاطعانه با فرآيند جهانيسازي قدرتهاي جهاني و تعاون، همكاري و حمايت از مستضعفان در مقابل مستكبران و زورمداران عالم.
همة اقدامات بزرگ يادشده، يك شرط اساسي دارد و آن ايجاد نوعي خودآگاهي سياسي و اجتماعي در ميان تودههاي مردم است كه ميبايست همراه با تبليغات ديني در سطحي باشد كه ملتهاي مسلمان و مردم همة جهان را فراگيرد تا زمينهچيني براي اصلاحات ساختاري در بعد ناهنجاريهاي اجتماعي انجام گيرد. پيامبر اكرم(ص) وعده ميكند كه مردماني از مشرق زمين، زمينه را براي اصلاحات اجتماعي مهدوي فراهم ميكنند: «يخرج اناسٌ من المشرق فيوطّئون للمهديّ يعني سلطانه؛ مردمي از مشرق زمين به پا خيزند و زمينه را براي برپايي حكومت مهدي آماده سازند.»9
پي نوشت:
1. مستدرك حاكم، ج 4، ص 65 مقد الله، ص 43.
2. مجمع الزوائد، ج 7، ص 217.
3. طبسي، چشماندازي از حكومت مهدي، ص 37.
4. محسني، مقدمات جامعهشناسي، ص 326.
5. سورة آل عمران (3)، آية 104.
6. وسائل الشيعه، ج 11، ص 395.
7. آلن بيرو، فرهنگ علوم اجتماعي، ص 319.
8. محسني، مقدمات جامعهشناسي، ص 329.
9. صافي گلپايگاني، منتخبالاثر في الامام الثاني عشر(ع)، ص 304.
/خ