6 کليد طلايي ِ تربيت بچههاي زيادي باهوش!
نويسنده: جلال سميعي
بخشي از حقيقت آن است که فرزند شما اگر باهوش باشد، اتفاق خوبي است اما اين هوش هم تا حدي فايده دارد. هوش بيش از حد باعث ميشود که فرزند شما در مسايلي که به او ـ و حتي شايد به شما هم مربوط نيست ـ دخالت کند.
براي آنکه فرزند کمتر شما، زندگي بهتري هم داشته باشد، پيش از هر کاري به او ياد بدهيد که زندگي را همانطور که ايجاب ميکند، بپذيرد و از کنجکاوي پرهيز کند.
اگر کودک درون کودک شما آنقدر فعال است که دلش ميخواهد دايما از شما سوال بپرسد و به ويژه اگر سوالهايي ميپرسد که ممکن است دست شما را رو کند، او را در مرحله اول توجيه، به همسرتان ارجاع بدهيد تا هر دو مشغول باشند.
اگر موفق نشديد، در مرحله دوم توجيه تلاش کنيد سطح سوالهاي او را تا حد پرسشهاي روزمره يک کودک پايين بياوريد.
اگر باز هم موفق نشديد، مرحله سوم توجيه را امتحان کنيد که بعد فيزيکي دارد و مواضع او و ماهيچههاي شما را همزمان اصلاح و تقويت ميکند.
فراموش نکنيد که سرگرم کردن فرزندتان با روشهاي دوران کودکي خودتان امکانپذير نيست. مجموعه شرايط اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و رسانهاي، باعث شده که کودک شما سطح هوشي بالاتري از زمان کودکيتان داشته باشد.
اگر پدرتان آن روزها شما را با نشان دادن يک کلاغ فرضي در پشتسرتان سرگرم و غيره ميکرد، امروزه ممکن است اين شما باشيد که همچنان از کودکتان اين فريب تکراري را خواهيد خورد.
احتمالا درماندگي شما ايجاب ميکند که براي فرزندتان توضيح بدهيد که آزار دادن والدين کار بدي است.
روش رايج «وقتي همسن تو بودم» هم عموما براي کودکان فعلي جواب نميدهد. متاسفانه والدين امروزه براي احساس صميميت بيشتر، اقدام به افشاگري درباره فجايع روزگار کودکي خود ميکنند و نميدانند که اين امر ميتواند به زودي تبديل به حربهاي عليه آنها شود.
در فرآيند تربيت فرزندتان هرگز اشارهاي به سوابق تحصيلي و تربيتي و غيره خود نکنيد.
سعي کنيد هميشه کودکيتان براي فرزندتان يک کودکي آرماني و بدون کتک تصوير شود. ترميم خاطرهها را هرگز فراموش نکنيد تا براي خودتان هم دلنشين باشد. اين روشي است که بسياري از مسوولان قطعا اروپايي در ذهن و نطقهاي خود انجام ميدهند و هميشه شاد هستند.
فريب روانشناسها را نخوريد. روانشناسها هميشه سعي ميکنند بچگي خودشان را در ذهن داشته باشند و با توجه به آن، شما را درباره فرزندتان نصيحت کنند. يادتان باشد بچه يکي از اموال شماست و به کسي چه مربوط است که با او چهطور رفتار ميکنيد؟
سعي کنيد کودک خود را با الگوهاي ايدهآل آشنا کنيد و هميشه آنها را توي سر بچه بزنيد. مثلا بچه بيعرضه همسايه ميتواند آرامشي ناگزير داشته باشد که به کار تربيت بچهتان بيايد. از مقايسه کودکتان با بچههاي فاميل پرهيز کنيد چون ممکن است بعدا بلايي سر آنها بياورد.
منبع:www.salamatiran.com /س
براي آنکه فرزند کمتر شما، زندگي بهتري هم داشته باشد، پيش از هر کاري به او ياد بدهيد که زندگي را همانطور که ايجاب ميکند، بپذيرد و از کنجکاوي پرهيز کند.
اگر کودک درون کودک شما آنقدر فعال است که دلش ميخواهد دايما از شما سوال بپرسد و به ويژه اگر سوالهايي ميپرسد که ممکن است دست شما را رو کند، او را در مرحله اول توجيه، به همسرتان ارجاع بدهيد تا هر دو مشغول باشند.
اگر موفق نشديد، در مرحله دوم توجيه تلاش کنيد سطح سوالهاي او را تا حد پرسشهاي روزمره يک کودک پايين بياوريد.
اگر باز هم موفق نشديد، مرحله سوم توجيه را امتحان کنيد که بعد فيزيکي دارد و مواضع او و ماهيچههاي شما را همزمان اصلاح و تقويت ميکند.
فراموش نکنيد که سرگرم کردن فرزندتان با روشهاي دوران کودکي خودتان امکانپذير نيست. مجموعه شرايط اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و رسانهاي، باعث شده که کودک شما سطح هوشي بالاتري از زمان کودکيتان داشته باشد.
اگر پدرتان آن روزها شما را با نشان دادن يک کلاغ فرضي در پشتسرتان سرگرم و غيره ميکرد، امروزه ممکن است اين شما باشيد که همچنان از کودکتان اين فريب تکراري را خواهيد خورد.
احتمالا درماندگي شما ايجاب ميکند که براي فرزندتان توضيح بدهيد که آزار دادن والدين کار بدي است.
روش رايج «وقتي همسن تو بودم» هم عموما براي کودکان فعلي جواب نميدهد. متاسفانه والدين امروزه براي احساس صميميت بيشتر، اقدام به افشاگري درباره فجايع روزگار کودکي خود ميکنند و نميدانند که اين امر ميتواند به زودي تبديل به حربهاي عليه آنها شود.
در فرآيند تربيت فرزندتان هرگز اشارهاي به سوابق تحصيلي و تربيتي و غيره خود نکنيد.
سعي کنيد هميشه کودکيتان براي فرزندتان يک کودکي آرماني و بدون کتک تصوير شود. ترميم خاطرهها را هرگز فراموش نکنيد تا براي خودتان هم دلنشين باشد. اين روشي است که بسياري از مسوولان قطعا اروپايي در ذهن و نطقهاي خود انجام ميدهند و هميشه شاد هستند.
فريب روانشناسها را نخوريد. روانشناسها هميشه سعي ميکنند بچگي خودشان را در ذهن داشته باشند و با توجه به آن، شما را درباره فرزندتان نصيحت کنند. يادتان باشد بچه يکي از اموال شماست و به کسي چه مربوط است که با او چهطور رفتار ميکنيد؟
سعي کنيد کودک خود را با الگوهاي ايدهآل آشنا کنيد و هميشه آنها را توي سر بچه بزنيد. مثلا بچه بيعرضه همسايه ميتواند آرامشي ناگزير داشته باشد که به کار تربيت بچهتان بيايد. از مقايسه کودکتان با بچههاي فاميل پرهيز کنيد چون ممکن است بعدا بلايي سر آنها بياورد.
منبع:www.salamatiran.com /س