تأثير افسردگي بر زندگي زناشويي
نويسنده: دکتر سعيد بهزادي فرد (روان شناس و مشاور)
گاهي در زندگي زناشويي، چرخه هاي معيوبي تشکيل مي شود که برون رفت از آنها آسان نيست. يکي از اين چرخه هاي معيوب، ابتلاي يکي از زوجين به بيماري افسردگي است. حوادث و اتفاقات پس از بروز اين بيماري، موجب دور شدن همسران از يکديگر مي شود و راه برون رفت از اين مشکل، صرفاً همکاري و درک متقابل و البته کنترل و درمان و مشاوره است.
افسردگي روي کليه جنبه هاي زندگي تأثير مي گذارد. در اين مورد بايد اذعان داشت که روابط با همسر نيز از اين امر مستثنا نيست. زماني که يکي از طرفين در يک رابطه دچار افسردگي شده باشد، رابطه آن قدر آسيب مي بيند که مي توان گفت بقاي آن با مشکل جدي مواجه خواهد شد. البته مي توان اظهار داشت که يک رابطه خوب مي تواند براي کساني که دچار افسردگي هستند، نقش مرهم را بازي کند. زماني که ميلي به انجام هيچ کاري نداريم، کمي عشق و محبت مي تواند ما را از دلتنگي بيرون آورد. افراد افسرده تمايلي به انجام کارهاي روزمره ندارند. آنها احساس مي کنند که بدنشان به اندازه کافي انرژي ندارد، از پس هر کاري برنمي آيند، همچنين توانايي برقراري ارتباط مناسب حتي با همسر خود را نيز از دست مي دهند. ممکن است در يک چنين شرايطي طرف مقابل احساس بي محبتي و بي ميلي کند. اين سوءتفاهم نهايتاً به جدايي دو نفر از يکديگر ختم خواهد شد. از سوي ديگر، ممکن است طرف دوم احساس کند که خودش مسبب اصلي ايجاد افسردگي در هميرش بوده استم بايد توجه داغشت که همه اين امور تفکرات بي پايه و اساس هستند، اما به هر حال کنترل احساسات شخصي کمي مشکل است. اگر در مقابل چنين شرايطي از خود عکس العمل منفي نشان داده و کمي عصباني شويد، واکنش هاي شما در اين زمينه کاملاً طبيعي هستند. اگر همسرتان نمي توانستند پاسخ شما را با يک لبخند کوچک بدهد، مثل گذشته دوستتان داشته باشد، از لحظه هايي که در کنار شما سپري مي کند لذت ببرد، بايد قبول کنيد که همه اين موارد علايمي از بيماري او هستند.
منبع:روزنامه سلامت شماره 225
/س
افسردگي روي کليه جنبه هاي زندگي تأثير مي گذارد. در اين مورد بايد اذعان داشت که روابط با همسر نيز از اين امر مستثنا نيست. زماني که يکي از طرفين در يک رابطه دچار افسردگي شده باشد، رابطه آن قدر آسيب مي بيند که مي توان گفت بقاي آن با مشکل جدي مواجه خواهد شد. البته مي توان اظهار داشت که يک رابطه خوب مي تواند براي کساني که دچار افسردگي هستند، نقش مرهم را بازي کند. زماني که ميلي به انجام هيچ کاري نداريم، کمي عشق و محبت مي تواند ما را از دلتنگي بيرون آورد. افراد افسرده تمايلي به انجام کارهاي روزمره ندارند. آنها احساس مي کنند که بدنشان به اندازه کافي انرژي ندارد، از پس هر کاري برنمي آيند، همچنين توانايي برقراري ارتباط مناسب حتي با همسر خود را نيز از دست مي دهند. ممکن است در يک چنين شرايطي طرف مقابل احساس بي محبتي و بي ميلي کند. اين سوءتفاهم نهايتاً به جدايي دو نفر از يکديگر ختم خواهد شد. از سوي ديگر، ممکن است طرف دوم احساس کند که خودش مسبب اصلي ايجاد افسردگي در هميرش بوده استم بايد توجه داغشت که همه اين امور تفکرات بي پايه و اساس هستند، اما به هر حال کنترل احساسات شخصي کمي مشکل است. اگر در مقابل چنين شرايطي از خود عکس العمل منفي نشان داده و کمي عصباني شويد، واکنش هاي شما در اين زمينه کاملاً طبيعي هستند. اگر همسرتان نمي توانستند پاسخ شما را با يک لبخند کوچک بدهد، مثل گذشته دوستتان داشته باشد، از لحظه هايي که در کنار شما سپري مي کند لذت ببرد، بايد قبول کنيد که همه اين موارد علايمي از بيماري او هستند.
تأثير افسردگي بر رابطه زناشويي
تأثير داروهاي ضدافسردگي
کمک افراد افسرده به خودشان و خانواده شان
کمک به همسر افسرده
منبع:روزنامه سلامت شماره 225
/س