چگونه شخصيتي محبوب داشته باشيم؟
در عبارتي کوتاه مي شود گفت که بعضي از انسانها « شخصيت محبوب » (1) دارند .
چرا بعضي اين گونه اند؟ آيا من هم مي توانم شبيه آنها و يا يکي از آنها باشم؟
هر کاري به اندازه ي ظرفيت و تلاش ما ممکن و شدني است. در مدتي نه چندان طولاني مي توان به حالت ايده آل ( مورد پسند ) جامعه در آمد. مسير رودخانه هميشه يکي نيست؛ مي توان آن را تغيير داد، به شرط اينکه مسير ديگري را جايگزين کرده، راه و جهت اول را مسدود کنيم. با کمي صبر و استقامت، مشاهده مي شود رودخانه به سمتي جديد، تغيير مسير داده، راه اصلي خودش را عوض کرده است .
شخصيت را هم مي توان تغيير داد؛ البته با شرايط خاص خودش. شما هم مي توانيد مورد پسند خانواده و جامعه تان در آييد و دوست داشتني شويد .
براي رسيدن به اين هدف، بايد در دو زمينه به اصلاح و يا تقويت رفتار خود بپردازيم که عبارت اند از: رفتار و صفات شخصي و درون فردي و ديگري رفتار و صفات بين فردي .
زمينه ي اول، شامل ويژگيهايي است که هر شخص در درون خودش احساس مي کند، مانند: نيت، صداقت، پاکي دل، زندگي هدفمند، اعتماد به نفس، احساس امنيت و غيره که فرد بايد آنها را به درستي داشته باشد وگرنه توجه جامعه به سوي او جلب نمي شود و او را بي هدف، بي اراده و ... مي دانند .
در زمينه ي دوم که براي محبوب شدن، اهميت دو چنداني دارد، فرد بايد به تقويت و يا اصلاح رفتار خويش در جامعه بپردازد، تا ديگران او را دوست داشتني بدانند و براي او جايگاه مناسبي برگزينند. در يک عبارت کوتاه مي شود گفت که: بايد در « مهارتهي ارتباطي » (2) آگاهي بيشتري داشت و به آنها عمل کرد .
اگر با ديگران ارتباط مناسبي از خود نشان ندهيم، به هيچ وجه کسي جذب حرکات و رفتار و افکار ما نمي شود. قدرت مهارت ارتباطي يکي از مسائلي است که در روانشناسي گاهي با عنوانهايي مانند: « ارتباط ميان فردي »، « مهندسي رفتار ارتباطي » و ... مطرح مي شود .
به ديگران احترام بگذاريم
در ابتدا بايد به جنبه هاي شخصيتي طرف مقابل، تا حدودي آگاه شويم، ظرفيت او را بسنجيم، آرام آرام او را به اشتباهش آگاه سازيم و در صورت نياز، راه مناسبي را به او پيشنهاد دهيم. در اينجاست که او را از قصد و نيت نوعدوستي خود، آگاه کرده، خود را براي محبوبيت آماده مي کنيم .
هر کسي براي خودش جهاني دارد مملو از آرا و عقايد و نظرات متعددي که همين عقايد، انسانها را از هم جدا مي کند. دنياي هر فردي براي خودش محترم است. اگر شما آن را ناديده بگيريد، براي او محبوبيتي نداريد .
سعي کنيد احترام به انسانها را نامشروط جلوه دهيد. « احترام نامشروط بدين معناست که اگر تصميم گرفتيم با فردي که خطايي از او سر زده و يا باعث ناراحتي ما شده است برخورد کنيم، قادر باشيم در حين برخورد، همچنان وي را يک انسان ارزشمند و قابل احترام بدانيم و اين احساس را به او منتقل کنيم. چنين عملي سبب شکل گيري يک رابطه ي صميمي، ايمن و اثربخش مي گرددو به هنر ترکيب اقتدار و صراحت با صميميت و احترام، نمود عيني مي بخشد ». (3)
در پي درک و همدلي باشيم
گاهي همسايه ي شما براي مقدار کمي پول، دچار مشکل شده است و شما هم نوبت وامتان رسيده و هيچ نيازي به آن نداريد. اگر به اطرافتان با دقت نگاه کنيد مي توانيد نيازمند واقعي آن وام را پيدا کنيد و با پرداخت آن، قسمت ديگري از محبوبيت شما تکامل مي يابد. در ارتباطات هم بايد ديگران را درک و همدلي کرد .
« فهم و درک ديگران در ارتباطات، توانايي اي است تابع قضاوتهاي فردي. به عبارت ديگر، درک ديگران از نظر عمقي و نفوذ، يکسان نيست؛ بلکه تابع شرايطي است که برخي افراد، استعداد به کارگيري آن را دارند و براي شکل دهي ارتباطات ياري بخش از آن بهره مي گيرند و برخي نيز نيازمند آموزش و توجه بيشتري در اين زمينه اند .
مراد از اين مؤلفه، حساسيت نشان دادن براي فهم دقيق افکار و احساساتي است که در لحظه لحظه ي ارتباط در فرد مقابل، ظاهر مي شوند. درک و همدلي، تلاش براي حس کردن تجارب فرد مقابل است. در اين حالت، ما سعي مي کنيم دنيا را از چشم فرد مقابل ببينيم و از گوش او بشنويم و خودرا جاي او حس کنيم ». (4)
خودتان را جاي فرد مقابلتان بگذاريد، هرجا متوجه شديد مشکلي دارد، به همکاري او بپردايد، که او و هر کسي که متوجه اين قضيه بشود، شما را دوست داشتني مي داند؛ ولي شما سعي کنيد اين کار را با قصد و نيت پاکي انجام دهيد (تا پاداش خداوند نيز نصيب شما شود ) .
شنونده ي خوبي باشيم
هنر گوش دادن به ين معناست که نبايد فقط با گوش، سخنان را شنيد و به عبارتي نبايد « شبه گوش دادن » (6) به خود رفت؛ بلکه بايد با چشم، حس لامسه، قلب، فکر و تخيل خويش هم به مخاطب گوش داد. به بياني ديگر، بايد به وسيله ي کلام و «پاسخدهي» (7) و « ارتباط غير کلامي » (8) گوش داد.
« مارسيا ( يکي از دانشجويان ) در اين زمينه اظهار مي کند: هميشه فکر مي کردم شنونده ي خوبي هستم تا اينکه دو سال در ژاپن زندگي کردم. در فرهنگ ژاپن، گوش دادن، مفهوم بسيار عميق تري دارد. آن وقت بود که فهميدم من تا به حال، بيشتر حرفهاي ديگران را مي شنيده ام. در اغلب موارد، وقتي آنها مشغول صحبت کردن بودند من داشتم به اين فکر مي کردم که چه پاسخي بدهم. در همان سالها بود که فهميدم انسان بايد با جان و دلش به حرفهاي ديگران گوش بدهد ». (9)
اولين گام در گوش دادن مناسب، « توجه کردن » (10) است .توجه کردن يعني حضور و زمان حال و توجه کامل به آن و خود را از هر حاشيه اي خارج کردن. اگر به ديگران گوش ندهيم، يعني به آنها و صحبتهايشان بي توجهيم و اين کار، باعث مي شود در نگاه مخاطب خود، مثبت ديده نشويد .
ديل کارنگي مي گويد: « به خاطر داشته باشيد کسي که شما با او حرف مي زنيد صدبار بيش از شما به خودش و خواسته هايش و مشکلاتش علاقه دارد. دندان دردي که او دارد برايش خيلي مهم تر است از قحطي چين، که باعث از بين رفتن ميليونها نفر شده. يک دمل در گردن، بيش از چهل زلزله در آفريقا، توجه اش را به خود، جلب مي کند ». (11)
وي در قسمتي ديگر، اظهار مي دارد: « شنونده ي خوبي باشيد و ديگران را تشويق کنيد از خود صحبت کنند ». (12)
در هنگام گوش دادن بايد توجه کامل به مخاطب داشته باشيد تا اينکه براي او محبوب باشيد و او هم تمام حرفهايش را به شما بگويد و شما را مورد اعتماد خود قرار دهد. توصيه اي ذيل را در جريان گوش سپردن به سخن ديگران، مورد توجه قرار دهيد .
در آن لحظات ،
ـ حواس خود را روي شخصي که در برابر او ستيد، متمرکز کنيد .
ـ هرگاه احساس کرديد مشغول تدوين پاسخ هستد، جلوي آن را بگيريد؛ چون مانع تمرکز شما بر سخنان طرف مي شود .
ـ اگر احساس کرديد حواستان پرت شده است، خودتان را به باد انتقاد نگيريد .
ـ با پاسخهاي غير کلامي خويش ( سر تکان دادن و حالت چهره ) به ديگران بفهمانيد که با دقت به سخنانش گوش مي دهيد .
ـ پس از اتمام سخن طرف مقابل، دقت خود را در گوش دادن، ارزيابي کنيد. آيا افکار و احساسات طرف مقابل را درک کرده ايد؟ ». (13)
سعي کنيد با توجه کردن و گوش دادن، بفهمانيد که براي ديگران ارزش قائليد تا ديگران هم شما را فردي با ارزش و دوست داشتني قلمداد کنند. اگر نتوانيد در اين مهم، به طور صحيح برخورد کنيد ، هيچ وقت در فکر محبوب بودن نباشيد و فکر نکنيد ديگران به شما روي مي آورند. شما در فکر و انديشه ي آنها اصلا فرد مثبتي نيستيد که به شما روي بياورند .
در پي سلطه گري نباشيم
مسئله مهم ديگر، اين است که سعي نکنيد با محبوبيت خود در پي سلطه بر ديگران برآييد .
استفن کاوي مي گويد: « اشخاص خودمحور، احساس مي کنند که همه چيز در اختيار آنهاست و مي توانند هر کاري را که مي خواهند با ديگران بکنند. اين طرز برخورد، تنها در کوتاه مدت و به طور موقت ، کارساز مي شود ». (14)
سلطه گري باعث از بين رفتن اعتماد و ايجاد تنفر مي شود. سعي کنيد از محبوبيت خود، استفاده ي نامطلوب نکنيد؛ اين کار ( سلطه جويي ) باعث مي شود که محبوبيت قبلي تان هم از بين برود .
« اريک فرم (15) نيز در مفهوم سازيهاي خود درباره ي جهتگيريهاي خوي، با طرح جهتگيري استثماري تا حدودي الگوي ارتباط سلطه گري را تحليل و تبيين کرده است. وي معتقد است که جهتگيري استثماري، منبع تمام خوبيها را خارج از خود مي داند و با زرنگي سعي مي کند آنها را به درون مرزهاي خود منتقل کند. چنين افرادي محبت و عاطفه را نيز متاعي خارج از خود در نظر مي گيرند که بايد آن را با زيرکي به دست آورند و يا از دست ديگران بربايند .
خلاصه اينکه زندگي براي يک فرد سلطه طلب، درياي پرتلاطم و نا ايمني است که بايد با نيرنگ به بقاي خود در آن ادامه دهد و خود انسانهاي ديگر را در جهت اهداف قالبي به صورت پنهاني مهار و هدايت نمايد ». (16)
ساير ويژگيها
« هر موقع از خانه خارج مي شويد، چانه و سر را بالا نگاه داريد و نفس عميق بکشيد و پرتوهاي خورشيد را به خود جذب نماييد و با تبسم، دوستان و آشنايان را ملاقات نماييد و چون دست مي دهيد، در آن روح بدهيد. از اينکه مورد سوء تفاهم قرار مي گيريد، وحشت نکنيد و حتي يک دقيقه به دشمني نينديشيد ». (17)
« سعي کنيد در جمع، خانواده و جاهاي ديگر از ديگران بدگويي نکنيد و هميشه نسبت به کساني که در جمع نيستند، وفادار باشيد و اگر حقوقي از آنها ناديده گرفته شده، در حد توان، آن را ادا کنيد يا تذکر دهيد .
با قول دادن به ديگران و با ايستادن بر سر آن، روي آنها تأثير مي گذاريم. قول دادن، متعهد شدن و بر سر قول و قرار خود ايستادن، به اشخاص، احساس خوشايندي نسبت به ما مي دهد؛ اما اگر نمي توانيد بر سر قول خود بايستيد، چه بهتر که قول ندهيد و متعهد نشويد ! ». (18)
سعي کنيم نزد خداوند محبوب باشيم
در قرآن مجيد آمده است که شرط محبوبيت، پيروي از پيامبر اکرم است. (19)
اگر مي خواهيم خداوند ما را دوست بدارد، بايد خداوند را دوست بداريم و از فرمانهاي پيامبر (ص) و ائمه ي اطهار (ع) پيروي کرده، تقوا را در خودمان تقويت کنيم . در اينجاست که همين ايمان، باعث مي شود در ميان مردم هم محبوب باشيم. سعي کنيم خداوند را بشناسيم که بهترين راهش « تفکر در عالم طبيعت » است؛ عشق و محبت خداوند را در دلمان به وجود آوريم تا محبوب او شويم .
پي نوشت :
1. Personality Lovely
2. Interpersonal communcication competence
3. مهندسي رفتار ارتباطي، نيما قرباني، تهران: انتشارات سينه سرخ، 1380، ص 95.
4. همان، ص 98 .
5. Listenine to Support others
6. pseudolistening
7. Responding
8. Nonvebal - communcation
9. ارتباطات ميان فردي، جولياتي وود، ترجمه: مهرداد فيروزبخت، تهران: انتشارات مهتاب، 1379، ص 352 .
10. Mindfulness
11. آئين دوست يابي، ديل کارنگي ، ترجمه: مهرداد مهرين، تهران: انتشارات اسکندري، ص 145 .
12. همان جا .
13. ارتباطات ميان فردي، ص 251 .
14 انسانهاي مؤثر ( مديريت و رهبري مبتني بر اصول )، استفن کاوي ترجمه: مهدي قراچه داغي، تهران: نشر پيکان، 1377، ص 26 .
15. Fromm erich
16. مهندسي رفتار ارتباطي، ص 53 .
17. آيين دوست يابي، ص 117 .
18. انسانهاي مؤثر ( مديريت و رهبري مبتني بر اصول )، ص 129 .
19. ر.ک به: سوره ي آل عمران، آيه ي 34 .
/س