مقدمه
یكی از اهداف عالیه انقلاب اسلامی، تقویت روشنفكری دینی از طریق افزایش هم اندیشی و تعامل فكری میان دو نهاد مهم، یعنی حوزه و دانشگاه است، به طوری كه در دوران انقلاب، سخنرانی های روشنگرانه و آموزههای دینی آیت الله دكتر محمد مفتح در دانشگاه تهران، نقش مهمی را در شكل گیری و انجام وحدت رویه ای دو قشر دانشجو و روحانیت و نیز پیروزی انقلاب ایفا كرد و مجاهدت نرم افزاری و علمی ایشان در حدی تأثیر گذار بود، كه سال روز شهادت این روشنفكر دینی را با عنوان «روز وحدت حوزه و دانشگاه» نامگذاری كرده اند.(1)از این رو متولیان حوزه و دانشگاه بایسته است تا در قالب كاربست دیپلماسی كلان فرهنگی به مهندسی مناسبی از «سنت و تجدد» دست یابند، كه هر گاه توازن این دو نهاد مهم مختل شود، می تواند انسجام هویت ایرانی - اسلامی، چشم انداز نهادینه كردن روشنفكری دینی و نیز مهار ناتوی فرهنگی را با آسیب های جدی مواجهه كند.
در این راستا توصیه می شود، در سالی كه توسط مقام معظم رهبری به عنوان «سال نوآوری و شكوفایی» نامگذاری شده است، با به رهگیری از شیوه های جدید و باز بینی سازوكارهای انجام شده، زمینه های وحدت پایدارتر و منسجم تر حوزه و دانشگاه فراهم شود.
این گزارش به منظور تحقق برخی اهداف سند چشم انداز جنبش نرم افزاری تولید علم، مانند ارتقاء توان پدافندی ملی نرم افزاری در برابر سلطه فرهنگی، افزایش بهره وری بهینه نظام از ظرفیتها و محصولات اتاقهای فكر؛ ایجاد جنبش نرم افزاری مقابله با براندازی نرم، پاسخگویی مناسب به تهدیدات هویتی جهان اسلام و جلوگیری از شكل گیری فرقه های الحادی در دانشگاهها و بر اساس مهندسی مناسب چهار پارامتر اولویت سنجی، نیاز سنجی، امكان سنجی و زمان
سنجی، به رشته تحریر در آمده است.
این نوشتار كه با تلفیقی از سه رهیافت نظری، كاربردی و راهبردی (آینده پژوهی) به رشته نگارش در آمده، ضمن بررسی آسیبهای وحدت حوزه و دانشگاه، راهكارهایی را جهت تقویت هر چه بیشتر دو طیف مدرسان و دانشجویان دانشگاهها و طیف مراجع تقلید، مدرسان و طلاب حوزه های علمیه ارائه می دهد.
گفتار اول: آسیبهای فراروی وحدت حوزه و دانشگاه
متولیان دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران توانسته اند تا به امروز داربست و نمای ظاهری وحدت حوزه و دانشگاه را به خوبی حفظ نمایند، ولی در مدیریت كاربست آن با مشكلاتی روبرو بوده اند، كه فقدان آسیب - شناسی مؤلفه های واگرایانه می تواند چشم انداز روشنفكری دینی و بالتبع بنیانهای فرهنگی ساز و هویت ساز انقلاب اسلامی را در میان مدت با چالش هایی مواجه كند؛ به ویژه این كه هم اكنون «براندازی نرم» به مهمترین اولویت دیپلماسی امنیتی ایالات متحده تبدیل شده است.از مصادیق خلأ حضور قدرتمند حوزه در دانشگاهها به رشد خزنده، پنهان و مدیریت شده رگه هایی از تفكرات چپ ماركسیتی، سكولاریسم و یا لیبرال دموكراسی در میان برخی از دانشجویان اشاره كرد، كه بیانگر نوعی خلاء قانونگذاری، سیاست گذاری، اجرا و نظارت مناسب در حوزه فرهنگ است، كه در صورت عدم تبیین پاداستراتژی مناسب، میتواند محیط های دانشگاهی را به جای این كه كانون پرورش روشنفكران دینی باشد به كانونی برای رشد روشنفكران غرب گرا و چپ گرا مبدل كند.
ایجاد دانشگاه اسلامی بیش از آنكه به مفهوم جدایی جنسیتی باشد، به مفهوم تربیت روشنفكران دینی در میان جنبش های دانشجویی است.
عدم تبیین جایگاه وحدت حوزه و دانشگاه در دیپلماسی كلان فرهنگی
تهاجم فرهنگی به صورت سازماندهی شده ارزشها و بنیانهای تمدنی ایرانی ـ اسلامی را نشانه گرفته و مهار آن جز با مدیریت برنامه ریزی شده سازمانی بر اساس «سند جامع سیاستهای فرهنگی» میسر نخواهد بود.به عنوان مثال كارویژهها، جایگاه و اهداف راهبردی حوزه و دانشگاه به خوبی تعریف نشده و هر كدام از ساختارهای فرهنگی به صورت جزیره ای و برگزاری همایش های مقطعی در جهت حفظ داربست وحدت (نمای ظاهری) فعالیت می كنند، در حالی كه فرهنگ سازی بومی مستلزم برنامه ریزی بنیادین و زیر بنایی است كه از پیش شرطهای آن دستیابی به خرد جمعی و حداكثر سازی انسجام فكری ـ رویه ای مثلثِ پژوهشی، كارگزار و ساختار است.
هم اكنون پیامدهای خلأ حوزه و دانشگاه در حد مشكل است و می توان با سیاستگذاری مناسب، موانع را بر طرف كرد، در غیر این صورت با افزایش شكاف میان حوزه و دانشگاه، هزینه های انسجام كاربست وحدت نیز افزایش خواهد یافت، به ویژه این كه نظریه پردازان سناریوی «براندازی نرم» از مهمترین دلایل وقوع انقلاب را تقویت روشنفكران دینی در دانشگاه برشمرده اند، به همین منظور با رسوخ فرقه های الحادی، جریانهای ایدئولوژیك سیاسی؛ مانند لیبرال دموكراسی و یا ماركسیستی به زمینه های حضور قدرتمند روحانیت را كمرنگ نمایند.
قانونمند شدن تعامل میان معاونت فرهنگی ـ اجتماعی وزرات علوم؛ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها، سازمان بسیج اساتید حوزه و دانشگاه و بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه می توانند با تقویت حلقه های مشترك مفقوده میان حوزه و دانشگاه، تا حد زیادی پدافند نرم افزاری نظام در برابر ناتوی فرهنگی را تقویت نمایند. در این راستا توصیه می شود تا اقدام زیر مورد توجه قرار گیرد:
- ایجاد ساختاری با نام «دفتر تحكیم وحدت حوزه و دانشگاه» در زیر مجموعه معاونت فرهنگی ـ اجتماعی وزرات علوم.
عدم آشنایی متولیان دیپلماسی فرهنگی به نقش برجسته روشنفكری دینی در برابر ناتوی فرهنگی
یكی از ابزارهای نظام برای تقویت پدافند ملی نرم افزاری در برابر ناتوی فرهنگی، ایجاد سازوكارهای مناسب برای تقویت انسجام فكری ـ رویه ای، هم اندیشی و تعامل پایدار میان نهادهای حوزوی، دانشگاهی و اجرایی است، به ویژه در شرایطی كه تخریب بنیانهای تمدن ساز هویت ایرانی ـ اسلامی به یكی از اهداف بر اندازی نرم تبدیل شده است.لازم به یادآوری است، نو محافظه كاران ایالات متحده در دهه نود میلادی برای عملیاتی كردن اهداف خود، تنها از ابزارهای سخت افزاری بهره میبرند كه نقطه عطف آن «جنگ دوم خلیج فارس»(2) و نقطه اوج آن حمله به عراق در مارس 2003 است. پس از آن تغییراتی در جهت گیریهای سیاست خاورمیانه ای امریكا و نوع تهدیدهای آن ایجاد شد، به طوری كه نهادهای سیاسی ـ امنیت امریكا به سمت بهره گیری از راهبرد تلفیقی (قدرت نرم و سخت) متمایل شدند، ولی در اواسط سال 2005 وزنه نرم افزار گرایی در سیاست خارجی امریكا برسخت افزار گرایی غلبه یافت كه نقطه عطف آن با پیشنهاد «مارك پالمر»(Mark Palmer) از اعضای تأثیر گذار مركز پژوهشی «كمیته خطر جاری»(3) آغاز و پارادایم مسلط آن «حمایت از حقوق بشر» و «دموكراسی سازی» است كه خود را در قالب ناتوی فرهنگی نشان می دهد.
ابزارهای گسترش ناتوی فرهنگی، «دیپلماسی عمومی»(Public Diplemacy) و هدف از آن تغییر رفتار و یا تضعیف نظام ج.ا.ایران با استفاده از «تهدیدات نرم»(Soft Threat) از طریق تبلیغ و ترویج ایدئولوژی سیاسی لیبرال ـ دموكراسی است.
رهبر معظم انقلاب نیز با آگاهی از سیاستهای خصمانه امریكا، شناخت قواعد حاكم بر نظامهای منطقه ای و نوع تهدیدات خارجی، بارها بر لزوم هوشیاری كارگزاران نظام برای مقابله با ناتوی فرهنگی تأكید فرموده اند، كه در این راستا تقویت روشنفكری دینی می تواند تا حد زیادی از نطفه شكلگیری تشكل های دانشجویی برانداز و یا منحط و بالتبع افزایش پتانسیل تنشهای دانشجویی جلوگیری كند. با توجه به اینكه برخی از متولیان دیپلماسی فرهنگی هنوز به اهمیت وحدت حوزه و دانشگاه در مهار تهدیدات نرم افزاری آشنا نیستند، حضور نماینده ای از كمیته بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه و یا برگزاری دوره ای جلسات هم اندیشی میان این كمیته با جامعه مدرسین و شورای عالی حوزه می تواند در ارتقا ضریب بهره وری از ظرفیت حوزه و دانشگاه برای مقابله با ناتوی فرهنگی مؤثر باشد.
عدم بهره برداری مناسب از ظرفیت های دیپلماسی عمومی
متولیان دیپلماسی فرهنگی برای ایجاد پل ارتباطی مناسب میان حوزه و دانشگاه، بایستی ابزارهای مناسب برای انتقال متقابل دستاوردهای علمی ـ فقهی را فراهم نمایند.صدا و سیمای ملی، محیطهای وب (اینترنت)، مطبوعات و نشریات تخصصی، از مهمترین ابزارهای دیپلماسی عمومی برای تقویت وحدت حوزه و دانشگاه به شمار می روند.
در این راستا توصیه می شود اقدامهای زیر مورد توجه قرار گیرد:
ـ افزایش هم اندیشی میان «بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه» با بخش معارف اسلامی صدا و سیما؛
ـ ایجاد وب سایت بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه با هدف افزایش بهره وری از محیطهای مجازی؛
ـ ایجاد بانك اطلاعات پژوهشهای حوزه و دانشگاه با هدف توسعه بهره وری از دستاوردهای علمی و اجتناب از فعالیت های پژوهشی موازی؛
ـ توزیع مناسب و هدفمند فصلنامه های تخصصی دانشجویی در حوزه و بالعكس؛
ـ تقدیر از مقاله های نمونه در موضوع وحدت حوزه و دانشگاه در مراسم هایی، مانند همایش علوم انسانی، جشنواره بین المللی فارابی، هفته پژوهش و یا سالروز وحدت حوزه و دانشگاه؛
ـ تقویب كتابخانه دیجیتال حوزه علمیه قم؛
ـ ارزیابی بُعد و دامنه تأثیر همایش های برگزار شده با موضوعات وحدت حوزه و دانشگاه.
گفتار دوم: راهكارهای تقویت وحدت حوزه و دانشگاه
توصیه می شود برای ارتقای توان پدافند نرم افزاری نظام در برابر ناتوی فرهنگی، اقدام زیر جهت تقویت روشنفكری دینی مورد توجه متولیان امر قرار گیرد:تأسیس بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه
مدرسان، دانشجویان و پژوهشگران ممتاز حوزه و دانشگاه نقش رهبری را در مدیریت وحدت راهبردی ایفا می كنند.بنابراین هماهنگ سازی فعالیتهای آنان از طریق ایجاد سازمانهایی مانند، بسیج اساتید حوزه و دانشگاه و یا مجمع مدرسان حوزه و دانشگاه می تواند تا حد زیادی از انجام كارهای جزیره ای و هدر رفتن هزینه ها، فرصتها و ظرفیتها جلوگیری كرده و زمینه های تسریع و تسهیل نهضت روشنفكری دینی را فراهم كند.از طرفی ایجاد كانونی برای تضارب افكار حوزه و دانشگاه به دلیل ایجاد فضای تعامل و انتقاد سازنده می تواند خلأ پژوهش های علمی - فقهی در ساختار حوزه و دانشگاه را تا حدودی مرتفع نماید و باعث رشد جنبش روشنفكری دینی در دانشگاه و جنبش نرم افزاری تولید علم در حوزه شود.
متولیان حوزه نیز بایستی با هدف توسعه كیفی دانشگاهها، معیارهای پذیرش علمی طلاب را برای رسیدن به حوزه علمیه مطلوب افزایش دهند. هم اندیشی حوزه با نخبگان دانشگاه باعث رشد آموزش های عمومی طلاب و مدرسان با برخی از فن آوریهای نوین؛ مانند دانش هسته ای بومی، آینده پژوهی، زبانهای خارجی، علوم كامپیوتر و در نهایت نوآوری و شكوفایی روشهای علمی در حوزه می شود و بالعكس مهیا كردن حضور اساتید بر جسته حوزه در دانشگاهها در شكل گیری دانشگاه اسلامی تأثیر گذار خواهد بود.
دستیابی حداكثری انسجام فكری - رویه ای شورای عالی حوزه در رابطه با تهدیدها، فرصتها، آسیبها و قابلیت ها
سیاستگذاران و مجریان دیپلماسی فرهنگی حوزه در گام اول شایسته است مهمترین آسیبها، تهدیدها و مؤلفه های تضعیف كننده وحدت حوزه و دانشگاه را توصیف و طبقه بندی كنند.
گام دوم مهمتر و مستلزم حاكمیت تفكر استراتژیك در قبال وحدت حوزه و دانشگاه است؛ یعنی نخبگان حوزه بایستی بتوانند برای مهندسی مناسب پاداستراتژی پدافند حوزه برای خنثی سازی آسیبها و سناریوهای تهدیدزا و همچنین تقویت ظرفیت تعامل سازنده و نقادی با نخبگان دانشگاهی به یك فرمول و «مدالیته وحدت راهبردی» دست یابند.
عقبه فكری ساز و كارهای انسجام اسلامی و كاهش نقشهای فرقه ای
یكی از ابزارهای ایالات متحده برای تخریب وجهه عمومی و انزوای منطقه ای ج.ا.ایران؛ ایجاد و گسترش تنش های فرقه ای از طریق ایجاد تصویر مجازی از ژئوپلتیك هلال شیعی است.از این رو تقویت روشنفكری دینی باعث می شود تا نخبگان حوزه با چالش های سیاست خارجی در حوزه تنش های فرقه ای آشناتر شوند تا با هم اندیشی میان كانون نخبگان حوزه و دانشگاه بتوان به یك فرمول مرضی الطرفین و مدالیته مشترك برای مقابله با تهدیدها دست یافت.
تبیین سند مدیریت دانش و یا نقشه جامع علمی حوزه
حوزه های علمیه زمانی می توانند در نهضت نرم افزاری تولید علم، مشاركت فعال داشته باشند كه نقشه جامع علمی حوزه را تدوین نمایند و مراكز حوزوی سراسر كشور با هدف اجتناب از اقدامهای موازی و كاهش هزینه -ها به سمت اهداف عالیه سند چشم انداز حركت كنند.اجتناب تشكلهای سیاسی برای بهره برداری ابزاری از جایگاه مقدس حوزه و دانشگاه در جهت اهداف سیاسی
طبیعی است كه برخی مدرسان و طلاب حوزه های علمیه به جریانهای سیاسی خارجی خاص گرایش دارند، ولی اگر این گرایش و صف بندی به صورت قطب بندی سیاسی در آید، میتواند به آسیب تغییر چهره داده و كار بست وحدت را با چالش مواجه كند؛ به عبارتی دامن زدن به دسته بندیها و جناح بندیهای سیاسی حوزوی و از طرفی بهره برداری ابزاری احزاب از آنها می تواند انسجام، یك پارچگی و نقش رهبری حوزه را مختل كرده و بر تقویت فرایند وحدت اثر منفی داشته باشد.ایجاد «منشور جامع سند چشم انداز حوزه» می تواند تا حد زیادی ساز و كارها، دامنه و اهداف فعالیت های سیاسی- فرهنگی را تبیین نماید و ضریب بهره برداری ابزاری احزاب سیاسی از آنان را به حداقل رساند.
در این راستا رهنمودهای روشنگرانه رهبر فرزانه انقلاب بایسته است به عنوان محور تدوین منشور سند چشم انداز حوزه مورد استفاده قرار گیرد. بیانیه ها و توصیه های مراجع تقلید و مجمع مدرسان حوزه می تواند از منابع دیگر تهیه سند چشم انداز باشد.
تحول و نوآوری در سیاستهای كلان آموزشی - پژوهشی حوزه
تحول، نوآوری، نقادی و آزاد اندیشی از شاخصه های پویایی یك ساختار علمی - فقهی است و حوزه های علمیه نیز از این قاعده مستثنا نیستند، به طوری كه باز بینی دوره ای دروس حوزوی، جلوگیری از آفات مدرك گرایی و ارتقاء كیفی دروس خارج می تواند تا حد زیادی در مسیر نوآوری مفید واقع شود.همان طور كه جمهوری اسلامی ایران در حوزه توسعه كلان، راهبردی و همه جانبه دارای سند چشم انداز افق ایران 1404 است؛ حوزه های علمیه نیز باید به منظور هدفمند كردن سیاستها و بهره گیری بهینه از تمام ذخایر مادی - معنوی در چهار چوب «سند چشم انداز حوزه» حركت كنند، كه در آن قابلیتها، اهداف، تهدیدها، آسیبها و پتانسیلها توسط یك بدنه كارشناسی قوی تدوین شود.
توصیه می شود «شورای عالی حوزه علمیه»در جهت مدیریت مناسب منابع انسانی و نوآوری، اقدام های زیر را مورد توجه قرار دهند:
- تدوین نظام جامع آموزشی حوزه زیر نظر مراجع تقلید و بنیاد نخبگان حوزه؛
- توجه به مهندسی مناسب چهار پارامتر نیاز سنجی، اولویت سنجی، امكان سنجی و زمان سنجی در تدوین سند چشم انداز حوزه؛
- توسعه قدرت نرم افزاری حوزه؛ مانند ظرفیت بالای نقادی و آزاد اندیشی؛
- تاسیس بانك اطلاعات دانش پژوهان نخبه در حوزه؛
- قانونمند كردن نظام آموزشی طلاب خارجی با هدف تقویت جایگاه و اثر گذاری دیپلماسی فرهنگی حوزه؛
- آشنایی متولیان حوزه های علمیه با تهدیدات نرم افزاری ؛ مانند براندازی نرم و ناتوی فرهنگی؛
- ایجاد و یا تقویت دفتر تحكیم وحدت حوزه و دانشگاه در ساختار سیاستگذاریها و فرایند تصمیم گیری كلان حوزه؛
- تقویت كمیته بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی؛
- بهره برداری از نظرات كارشناسان برجسته روابط بین الملل در مركز پژوهشی های حوزه؛
- تشكیل كار گروههای تخصصی؛
- افزایش تعامل و هم اندیشی میان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاهها و معاونت فرهنگی - آموزشی حوزه.
ایجاد و یا تقویت كتابخانه دیجیتال حوزه و دانشگاه
با توسعه روز افزون «فن آوری اطلاعات» و قرار گرفتن كشورها در یك دهكده جهانی و افزایش اهمیت سایبر دیپلماسی در مدیریت افكار عمومی، بالتبع دو كار ویژه حوزه نیز پررنگتر خواهد شد:- تأثیر گذاری بر مهندسی افكار عمومی داخل، به ویژه دانشگاهها با هدف تقویت روشنفكری دینی و یا دانشگاه اسلامی؛
- مقابله و آسیب شناسی تهدیدات فرهنگی و نرم افزاری جهان اسلام؛ مانند اهانت به ساحت پیامبر اكرم (ص)، تحریف آیات قرآن مجید، كه مقابله با آنها مستلزم آشنایی با تهدیدات فرهنگی برون سیستمی و فراملی است كه در حوزه روابط بین الملل به «دیپلماسی فرهنگی حوزه» معروف شده و توسعه آن مستلزم بكارگیری ابزار مناسب، اهداف راهبردی مشخص و مدرنیزه كردن فرهنگی نخبگان متعهد حوزه است كه بتوانند با بهره وری از شیوهها و فن آوریهای نوین، زمینه های مهندسی مناسب سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اجتماعی جهان اسلام در سه سطح داخل، منطقه ای و فرا منطقه ای را تسریع و تسهیل نمایند و با انعكاس هدفمند تولیدات علمی نخبگان حوزه (كتاب، مقاله و مصاحبه ها) در یك وب سایت مستقل بتوانند در كاهش سطح مشكلات اجتماعی، فرهنگی وسیاسی نقش خود را پررنگ تر كنند.
جمع آوری و انعكاس چكیده تولیدات علمی نخبگان حوزه در محیط وب كه در سیاستگذاری پژوهشی به «كتابخانه دیجیتال» معروف است؛ می تواند ضریب نفوذ و تأثیر گذاری مدیریت دانش حوزوی را در جهان اسلام بسیار ارتقاء دهد، هر چند هم اكنون وب سایتها ی متعددی در رابطه با فعالیت حوزه ایجاد شده، ولی فعالیت آنها به صورت پراكنده و جزیره ای است و خلأ حضور یك «كتابخانه دیجیتال» قدرتمند در حوزه به خوبی محسوس بوده و هنوز حوزههای علمیه نتوانسته اند به صورت بهینه از محیط - های مجازی «سایبر دیپلماسی» استفاده كنند، به ویژه در شرایطی كه اختلاف افكنی و تفرقه میان تشیع و تسنن به یكی از ابزارهای تهاجمی دیپلماسی فرهنگی غرب تبدیل شده است.
در این رستا حوزه علمیه قم بایسته است نقش ستادی را ایفاء و طی فراخوانی از سایر حوزه های علمیه، از آنها بخواهد كه بهترین تولیدات علمی - پژوهشی خود را در اختیار «كمیته ارزیابی كتابخانه دیجیتال حوزه» قرار دهند و هم چنین هر ساله طی مراسمی از پژوهشی های برتر حوزه تقدیر و تشكر شود.
اعضای این كمیته می توانند توسط شورای عالی پژوهشی -های حوزه و از درون بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه انتخاب شوند. یكی از موانع موجود برای توسعه كتابخانه دیجیتال حوزه این است كه اكثر طلاب، بویژه در شهرستانهای اقماری در حد نیاز و ضرورت به علوم رایانه آشنایی ندارند و این خود می تواند آرشیو كتابخانه را با كاهش های زیادی مواجه كند؛
مشكل دیگر این است كه در اكثر تولیدات علمی مكتوب نخبگان حوزه از واژه عربی كه معادلهای مناسب فارسی آن وجود دارد، استفاده میشود، در حالی كه نگاه فرهنگی حوزه باید كلان باشد؛ زیرا مخاطبان آن نه تنها ملی، بلكه در سطح فرا ملی هستند و رعایت اصول نگارش و بهره برداری از واژگان مناسب فارسی می تواند در انتقال مناسبتر و وسیعتر دست آوردهای علمی حوزه به سایر بخش های اجتماعی جامعه، به ویژه قشر دانشجو مفیدتر واقع شود و دستیابی به یك «زبان مشترك» كه از پیش شرطهای مهم تعامل سازنده و «تحكیم وحدت حوزه و دانشگاه» است را فراهم نماید.
كتابخانه دیجیتال مجلس برای تقویت اثر گذاری بر مراكز دانشگاهی و دستیابی به یك زبان مشترك بین المللی تأثیر گذار است.
جمع بندی و نتیجه گیری
یكی از مهمترین راهبردهای تهاجمی دیپلماسی امنیتی آمریكا، رژیم صیهونیستی و متحدانشان در سطح جهانی، ایجاد و گسترش اختلاف افكنی میان امت اسلامی و در حوزه امنیت ملی بهره برداری از ناتوی فرهنگی و گفتمانهای نرم افزار گرایانه؛ مانند حمایت از لیبرال دموكراسی و تخریب بنیانهای حقوق بشر اسلامی با هدف تسریع براندازی نرم از طریق گسترش ناامنی اجتماعی، به ویژه تنش های دانشجویی است.در این راستا حوزه های علمیه به دلیل نقش محوری كه در تقویت روشنفكری دینی، رفع خلأهای ایدئولوژیك دانشجویی سكولاریسم، غرب گرا(لیبرال دموكرات) و چپ گرا( ماركسیسم) دارند، از رویكرد امنیت ملی به صورت مستقیم ظرفیت نظام مقدس ج.ا.ایران برای مقابله با تهدیدات نرم را افزایش می دهند؛ به همین دلیل شایسته است تئوریسی نهای تدوین كننده منشور «پدافند ملی نرم افزاری حوزه» و یا «سند چشم انداز حوزه» دارای تفكرات جهانی، كلان نگری، آگاه به بنیانهای مدیریت استراتژیك، آشنا به تهدیدات نرم و مشرف بر چالش های حوزه و دانشگاه باشد كه از مصادیق بارز آن می توان به رهبر فرزانه انقلاب اشاره كرد كه با بینش كامل بر تحولات نظام بین الملل بارها بر لزوم تبیین «نظام جامع دیپلماسی فرهنگی» در برابر ناتوی فرهنگی تأكید فرموده اند.
در این راستا براساس تكلیف گرایی و پیروی از رهنمودهای رهبر فرزانه انقلاب؛ توصیه می شود با هدف تقویت وحد حوزه و دانشگاه (اسلامی كردن دانشگاه از طریق تقویت روشنفكری دینی) و مقابله با اندیشه سكولاریسم، اقدامهای زیر مورد توجه متولیان امر قرار گیرد:
- توجه به تحول گرایی و نوآوری فكری - ساختاری در چارچوب مدیریت استراتژیك؛
- تدوین «منشور جامع سند چشم انداز حوزه» كه در آن آسیبها، اهداف راهبردی و ابزارها برای رسیدن به «حوزه علمیه مطلوب» و یا مدرنیزه كردن حوزه های علمیه مشخص شده باشد؛
- تقویت ظرفیت نقادی و انعطاف پذیری حوزه؛
- تأسیس بنیاد نخبگان حوزه و دانشگاه؛
- مهندسی مناسب چهار پارامتر نیاز سنجی، اولویت سنجی، امكان سنجی و زمان سنجی در معاونت پژوهش های راهبردی حوزه؛
- حداكثر بهره وری از محیط های مجازی؛ مانند تاسیس كتابخانه دیجیتال حوزه و قابل برگردان به سه زبان عربی، انگلیسی و فرانسوی؛
- ایجاد و یا تقویت كرسی «دفتر تحكیم وحدت حوزه و دانشگاه» در شورای عالی حوزه؛
- برگزاری هدفمند و دوره ای سخنرانیهای نخبگان شاخص حوزه در دانشگاهها؛
- تقویت عضویت با هدف افزایش ضریب آگاهی دانشجویان و طلاب با دستاوردهای علمی حوزه و دانشگاه؛
- تقویت تعامل و هم اندیشی میان مدرسان حوزه و دانشگاه؛ مانند تعریف كار ویژه های مشخص میان سازمان بسیج اساتید حوزه و دانشگاه؛
- تدوین منشور «مدیریت دانش راهبردی» حوزه.
پی نوشتها:
1. دكتر محمد مفتح متولد 1307 همدان، در ساعت 9 صبح روز سه شنبه 27 آذر 1358، هنگام ورود به محل كارش در حیات خلوت دانشكده الهیات دانشگاه تهران به همراه دو پاسدارش توسط گروهك تروریستی فرقان به شهادت رسید و در صحن مطهر حضرت معصومه (س) به خاك سپرده شد.
از آثار علمی او میتوان به كتاب روش اندیشه در علم منطق، حاشیه بر كتاب اسفار ملاصدرا، ترجمه تفسیر مجمع البیان با همكاری آیت الله حسین نوری همدانی و مقالاتی در مجله های دینی مكتب تشیع و معارف جعفری نام برد.
2. The second Parsion Gulf War
3. The Present Danger Committee
/خ