چالشهاي فرهنگ و هويت در فضاي مجازي

گسترش فزاينده فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي در سالهاي اخير، حيات بشري را در ابعاد مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي تحت تاثير قرار داده است. همان طور كه تلگراف، تلفن و راه آهن در قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم باعث تحول چشم اندازهاي ملي و بين المللي شدند، فناوري ارتباطات و وجه مشخص آن، يعني اينترنت در زمان ما، تحولات بي سابقه را به دنبال داشته اند ؛ تا آن جا كه به وجه غالب جهان معاصر تبديل شده است. گسترش فزاينده فناوري اطلاعات و ارتباطات، كه مانوئل
پنجشنبه، 8 بهمن 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چالشهاي فرهنگ و هويت در فضاي مجازي
چالشهاي فرهنگ و هويت در فضاي مجازي
چالشهاي فرهنگ و هويت در فضاي مجازي

نويسنده:مرتضي نور محمدي




گسترش فزاينده فناوريهاي اطلاعاتي و ارتباطي در سالهاي اخير، حيات بشري را در ابعاد مختلف سياسي، اجتماعي و فرهنگي تحت تاثير قرار داده است. همان طور كه تلگراف، تلفن و راه آهن در قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم باعث تحول چشم اندازهاي ملي و بين المللي شدند، فناوري ارتباطات و وجه مشخص آن، يعني اينترنت در زمان ما، تحولات بي سابقه را به دنبال داشته اند ؛ تا آن جا كه به وجه غالب جهان معاصر تبديل شده است. گسترش فزاينده فناوري اطلاعات و ارتباطات، كه مانوئل كاستلز از آن به عنوان «جامعه شبكه اي» ياد ميكند، منجر به تحول و دگرگوني در ابعاد مختلف سياسي، امنيتي، اقتصادي و اجتماعي شده است. ويژگي هاي جامعه شبكه اي همچون اقتصاد اطلاعاتي، فرهنگ مجازي و كاهش اهميت زمان و مكان در تعاملات اجتماعي ويژگي متمايزي به هزاره سوم بخشيده است كه اصل بنيادين آن اهميت محوري فرد در عرصه فعاليت هاي اجتماعي، سياسي و اقتصادي با بهره گيري از ابزارهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي است. در چنين فضايي كه با عنوان فضاي سايبر توصيف مي شود، مجموعه هايي از ارتباطات دروني انسانها از طريق كامپيوتر و مسائل مخابراتي بدون در نظر گرفتن جغرافياي فيزيكي شكل مي گيرد. يك سيستم آن لاين نمونه اي از فضاي سايبر است كه كاربران آن مي توانند از طريق ايميل با يكديگر ارتباط برقرار كنند. بر خلاف فضاي واقعي، در فضاي سايبر نياز به جابجايي هاي فيزيكي نيست و كليه ي اعمال فقط از طريق فشردن كليدها يا حركات «ماوس» صورت مي گيرد. فضاي مجازي (اينترنت) داراي پنج خصوصيت است كه آن را از ساير رسانه ها متمايز كرده است. ويژگيهاي منحصر به فرد و متمايز كننده فضاي مجازي عبارتنداز :

1ـ ديجيتالي بودن :

اينترنت مبتني بر اعداد و منطق رياضي است. از اين رو توانايي تغيير و دخالت در اين فضا آن طور كه خواست كاربر است كاملاً ممكن مي شود. براين اساس كاربر مي تواند با تغيير در رنگها و انتخاب فضاي كار خود در اينترنت براساس خواست خود، خواست و علايق خود را كاملا در اين فضا پياده كند. از اين رو كاربر اينترنتي بدون دغدغه خاطر مي تواند از اين فضا استفاده كند و از همين رو تعداد كاربران اينترنتي با توجه به تفاوتهاي فرهنگي، اعتقادي، قومي، نژادي و... در اين فضا قابل توجه است.

2ـ حافظه مجازي :

مهمترين خصوصيت اينترنت آزادي انتشار اطلاعات است. حافظه مجازي اينترنت اين فرصت را فراهم كرده است تا با انباشتي از اطلاعات در اين فضا روبرو باشيم. اين مسئله در تناقض با سياست محدود سازي قرار دارد. اينترنت ضد سانسور است و امكان دسترسي به هر نوع اطلاعاتي در آن فراهم است.

3ـ تعاملي بودن :

اينترنت يك رسانه دو طرفه است؛ به اين معنا كه هم توليدكننده متن در اين فضا و هم مصرف كننده آن در ادامه امر توليد با يكديگر در ارتباط هستند و از هم تاثير مي پذيرند. تعاملي بودن اين فرصت را براي كاربران اينترنتي فراهم مي كند تا در برخورد با فضاي اينترنت فرصت دخالت آرا و نظرات خود را دائما داشته و از نظرات ديگران نيز مطلع شوند.

4ـ فرا متن بودن:

هايپر تكس بودن به معناي اين است كه هر صفحه از اينترنت در خود صدها لينك به ديگر صفحات اينترنتي دارد. به اين معنا كه كاربر، قدرت گزينش و انتخاب بسياري دارد و با وارد شدن به اين فضا و قرار گرفتن در يك موقعيت خاص به راحتي مي تواند از آن صفحه خارج شده و وارد فضاي جديدي شود كه اين توانايي توسط لينك هاي موجود در صفحه به او داده مي شود.

5ـ واقعيت مجازي :

در فضاي اينترنت كاربر مي تواند محدوديت هاي دنياي واقعي خود را جستجو كند اما بدون مرزهاي دنياي واقعي، شكل گيري شخصيت هاي اينترنتي در شهرهاي اينترنتي به معناي شكل گيري دنياي جديد است كه اگر چه از دنياي واقعي ريشه ميگيرد اما امكانات ويژه ي اين فضا يك واقعيت مجازي را شكل داده است ؛ واقعيتي كه اگر چه در دنياي واقعي معنايي ندارد اما در حيطه ي اينترنت به خوبي عمل مي كند و ناخواسته نتايجي نيز در دنياي واقعي به جا مي گذارد.

6ـ غير مركزي بودن :

هيچ مرز و حكومتي حاكم فضاي اينترنتي نيست. به همان ميزان كه يك نوجوان امريكايي در دسترسي به اينترنت آزاد است يك نوجوان ايراني نيز از همين حق برخوردار است.
بديهي است كه در فضاي جديدي كه بواسطه گسترش فناوري هاي اطلاعاتي و ارتباطي بوجود آمده، پايه هاي بنيادين تشكيل دهنده جوامع مانند فرهنگ و هويت ملي نيز بتدريج متحول مي شود. هويت عبارت از نيازهاي رواني انسان و پيش نياز هرگونه زندگي اجتماعي است. اگر محور و مبناي زندگي اجتماعي را برقراري ارتباط پايدار و معنادار با ديگران بدانيم، هويت اجتماعي چنين امكان را فراهم مي سازد.هويت اجتماعي نه تنها ارتباط اجتماعي را امكان پذير مي كند، بلكه به زندگي افراد هم معنا مي بخشد. احساس هويت تركيبي از همساني ها و تمايزها است، بدين معنا كه اعضاي يك گروه در درون مرز مشخص و بر اساس مؤلفه هاي خاصي كه به شاخصه هاي هويتي معروف اند، به نوعي با هم مشابه و همسان اند. به عبارت ديگر، اين مرزها كه خصلتي نمادين دارند، دربرگيرنده افرادي هستند كه به طور كلي شباهت هايشان بيشتر از تفاوت هاي آنهاست. اساساً همين شباهت هاست كه به عنوان شاخص هايي براي تعريف هويت آنها، به عنوان عضويت در يك گروه اجتماعي خاص، به كار مي آيد.
از سوي ديگر، افراد در خارج از اين محدوده و در فراسوي مرزهاي نماديني كه قلمرو يك گروه را از ديگر گروهها متمايز مي كند، براساس ويژگي هاي اختصاصي خود و تفاوت هايشان با ديگران مشخص مي شوند. به بيان ديگر، در خارج از مرزهاي گروه، به جاي هويت با مفهوم هويت ها روبه رو هستيم كه ناشي از تفاوت و گاهي تقابل هويت ها است. در واقع، هر هويتي در تقابل با ساير هويت ها تعريف مي شود و اجتماعات بشري با استفاده از قابليت هاي نمادين بين خود و ديگري مرزبندي مي شوند. مفهوم هويت در ديالكتيك معنايي يك فرد و ديگران با يك گروه با گروه يا گروه هاي ديگر، صورت بندي مي شود هر هويتي با ايجاد مرز از ساير هويت ها متمايز مي شود و اين مرزها بيانگر ويژگي هاي ساختاري و محتوايي هويت ها هستند.
ظهور فضاي مجازي موجب شده تا گروههاي داراي مرزهاي سخت سنتي، جاي خود را به گروههاي مجازي با مرزهاي منعطف بدهند و به همين دليل امكان مبادله هر چه بيشتر اطلاعات و پيامها، منجر به كاهش و در مواردي حذف فاصله ميان گروههاي مختلف شده است. با نفوذ فزاينده اينترنت به درون خانه ها، امكان اشتراك در تجارب گروه هاي مختلف ايجاد شده است. از منظر سخت افزارهاي ارتباطي، تعداد سايتها و تكنولوژيهاي وابسته به آنها نيز در حال گسترش است و اين امر ابعاد مختلف زندگي بشري را تحت تاثير قرار داده و موجب ظهور شكل نويني از روابط و تعاملات بين افراد انساني شده است. طبق ديدگاه «جبرگرايي تكنولوژيك» هر تكنولوژي با ظهور خود، باعث تغييرات گسترده اي مي شود و جامعه را با تغييرات فرهنگي روبرو ميكند. در اين ديدگاه، تكنولوژي به عنوان عامل مستقلي در نظر گرفته مي شود كه مي تواند يك جامعه و الگوهاي رفتاري حاكم بر آن را تحت تاثير قرار داده و شكل نويني از روابط انساني را بر اساس ابزارهاي نوين ارتباطي شكل مي دهد. فضاي مجازي در واقع محيطي است، مشتمل بر شبكه هاي آن ـ لاين (on line) كامپيوتري، كه در لحظه، به مبادله اطلاعات با يكديگر مي پردازند. اين ارتباطات نه تنها شكل نويني از روابط اجتماعي را ميسازد، بلكه فضاي مجازي را شكل مي دهد كه در اين فضا روابط اجتماعي متنوع و متكثر براساس شبكه هاي گسترده روابط مجازي مبتني بر هويت هاي مجازي شكل مي گيرد.
زيست ـ جهان انسان اجتماعي از زمان خلقت آدمي به شدت مقيد به زمان و مكان بوده است. ساختار فضا ـ زماني، زندگي اجتماعي، چگونگي كنش اجتماعي و روابط اجتماعي فرد را مشخص مي كرد. در روابط اجتماعي و شكل گيري هويت ها اصل جغرافيا محوري عامل تعيين كننده اي محسوب مي شد. امكان برخورداري از هويت هاي مختلف براي افراد وجود داشت اما اين هويت ها همگي واقعي و براساس ويژگي هاي حقيقي افراد بود. در حالي كه در فضايي مجازي زمان و فضا دچار تغيير و تحول شده اند. فواصل مكاني و جغرافيايي كاملاً بي معنا شده اند و زمان نيز به واسطه ارتباطات آني و لحظه اي از معناي قبلي جدا شده است و نهايتاً حس تحرك بي سابقه اي را به درون فضاي اجتماعي تزريق كرده است.حس تحرك بدان معناست كه در اين فضا امكان تغيير طبقه، نژاد و جنسيت براي افراد وجود دارد. فرد در لحظه اي آني ميتواند جنس، نژاد و طبقه اجتماعي خود را پنهان سازد و با ويژگي هاي جديد كاذب جنسيتي و نژادي؛ هويتي تازه براي خود تعريف كندو براساس آن به تعامل با هويتهاي واقعي يا مجازي ديگر بپردازد. در اين چار چوب، گذر زمان و قرار گرفتن فرد به دفعات متعدد در اين فضا و تعامل با هويت مجازي موجب مي گردد تا هويت مجازي در فرد نهادينه گردد و فرد آن را به عنوان يكي از هويت هاي واقعي خود همچون هويتهاي خود در جهان واقعي بپندارد.

تاثير فضاي مجازي بر هويت

عامل بنيادين در شكل گيري هويت هاي اجتماعي تعاملات انساني است. در واقع فرد هنگامي كه به تعامل با فرد ديگري مي پردازد هويت خويشتن را به عنوان يك عضو جامعه پيدا مي كند. هويت در بستر تعاملات اجتماعي تعريف مي شود. ظهور فناوريهاي نوين ارتباطي دگرگوني بنياديني را در معاملات و ارتباطات انساني ايجاد كرده است. كاستلز معتقد است از آنجا كه انتقال و جريان فرهنگ از طريق ارتباطات صورت مي گيرد، حوزه فرهنگ كه نظام هايي از عقايد و رفتارها را شامل مي شود، با ظهور تكنولوژي جديد دستخوش دگرگوني هاي بنيادين مي گردد. ورود فناوريهاي ارتباطي، دگرگوني بنياديني را در ساختار مناسبات و ارتباطات انساني ايجاد كرده است. پي آمد اين امر شكل گيري نوع جديد از تعاملات انساني است كه ضمن تمايز از الگوهاي ارتباطي مرسوم در رسانه هاي ارتباط جمعي عملاً فرصت هاي نويني را در جهت تجلي خود و هويت، به وجود آورده است. در همين ارتباط بل معتقد است جهان مجازي و امكان برقراري ارتباطات همزمان و بي شمار، منشاء ظهور فرهنگ هاي آني و به دنبال آن ظهور هويت هاي خلق الساعه شده است كه در دوره محدودي شكل مي گيرد و با ظهور هويتهاي جديد به سرعت از بين مي روند.
ويژگي هاي ارتباطات الكترونيكي حاكم بر فضاي مجازي شرايطي متفاوت از روابط حقيقي و رو در رو را براي كاربران آن فراهم مي كند. سرعت عمل، ناشناس ماندن و سيال بودن ميتواند فضاي يكسان و مشابهي را فارغ از الزامات ساختي (جنسيتي، طبقاتي، قومي، نژادي و مكاني) فراهم سازد كه مستعد تجارب متفاوتي براي كاربران آن است. تعاملات آزمايشي، كنجكاوانه و يا با نيت افزايش ظرفيت شناختي، كاربران اينترنتي را با ذهنيت و گرايش جديدي تجهيز مي كند كه مي تواند رفتار وتعاملات آنها در دنياي حقيقي را به چالش كشانده و تغييراتي را هر چند جزئي در ميدان عمل اجتماعي آنها فراهم سازد. فضاي مجازي اين امكان را فراهم مي كند تا افراد نيازها، خواسته ها و بازانديشي در هويت خويش را به درجاتي به دنياي حقيقي خود تسري دهد و شرايط تازه اي را براي گفتگو، تفاهم و تعامل در دنياي مجازي و حقيقي فراهم مي سازد، ذكايي نيز معتقد است ماهيت غير رو در روي ارتباطات الكترونيكي اينترنتي مي تواند انگيزهي بيشتري را براي كاربران آن در بازي با هويت، رفتارهاي آزمايشي و ارائه تصويري غير واقعي فراهم سازد كه ريسك شرمندگي در آن كمتر است.
فناوريهاي نوين ارتباطي و اطلاعاتي موجب مي شود تا اجتماعات و هويت هاي جديدي تشكيل شود. در جامعه اي كه به ارتباطات مبتني بر صنعت چاپ، تلويزيون و تلفن متكي است، شيوه توليد به گونه اي است كه هويت ها را به صورت عاقل، سودمند و خود بسنده در مي آورد. اما در جامعه اطلاعاتي، جامعه اي كه ارتباطات الكترونيك سيطره دارد؛ ذهنيت ها و هويت هاي ناپايدار، چند لايه و پراكنده ظهور مي كند. مارك پاستر در« عصر دوم رسانه ها» تاكيد مي كند در دوره جديد كه اينترنت و ارتباطات الكترونيك در جامعه سيطره دارد، اين داده ها و اطلاعات و يا به عبارت دقيق كلمه، اين اجتماعات مجازي هستند كه هويت افراد را ميسازند وسايل نوين اطلاعاتي و ارتباطي در اثر تغييراتي كه در برداشتهاي بشر امروزي به وجود مي آورند، هويت ها را در وضعيت كاملا تازه اي قرار مي دهند كه متفاوت و حتي مغايربا گذشته است. هويت در اجتماعات مجازي جامعه اطلاعاتي در مسير فرا مليتي شدن حركت مي كند .در واقع ارتباطي كه با اتكا به وسايل ارتباطي و اطلاعاتي جديد شكل مي گيرد، چشم اندازي ازفهم و درك جديدي از ذهنيت را آشكار مي سازد كه در صورت بنديهاي گفتار و عملكرد كه به لحاظ تاريخي محسوس اند، جان مي گيرد. اين ارتباطات راهگشاي نگريستن به انسان به عنوان پديده اي چند لايه، تغييرپذير، منفعل و تكه تكه است. پديده اي كه شكل دادن خويش را به گونه اي طراحي مي كند كه با هرگونه تثبيت هويت مي ستيزد. جامعه اطلاعاتي مبين هويت بي ثبات، تغييرپذير و منعطف انسان جديد است. در اين جامعه بسا انسان هايي كه با همسايه ها، هم محلي ها و همشهري ها و حتي هموطنان خود احساس قرابت نداشته ولي با فرد ديگري در اقصا نقاط جهان احساس هويتي يكسان داشته باشند. هويت ملي در جامعه اطلاعاتي به دليل ظهور اجتماعات مجازي به شدت تهديد مي شود، اجتماعات مجازي تهديدي براي اجتماعات واقعي است. در واقع در اجتماعات مجازي معمولا افراد حداقل دريك چيز اشتراك دارند و آن علايق و منافعي است كه آنها را دور هم جمع مي كند. اين منافع كه همان دسترسي به اطلاعات است، هويت آنها را مي سازند. هويتي كه مدام در حال تغيير و ناپايدار است. هويت افراد در اجتماعات مجازي «هويتي ديجيتال» است. ديگر سرزمين، زبان بومي و محلي، كشور، فرهنگ ملي و نژاد، هويت افراد را در اجتماعات مجازي تعيين نمي كنند، بلك منافع مقطعي ،محدود، و در حوزه موضوعات مختلف افراد را دور هم جمع مي كند و هويت آنها را مي سازد.
فناوري هاي نوين اين امكان را فراهم مي كند تا افراد فضايي شخصي و خصوصي در فضاي مجازي براي خود داشته باشند و بدين ترتيب خلوت جديدي براي خود با بهره گيري از ابزارهاي ارتباطي ايجاد كنند.در اين فضا پيام هايي بدون آگاهي ديگران رد و بدل مي شود و قرار ملاقات هايي تنظيم مي شود و با بهره گيري از امكانات اينترنت مانند فيس بوك و اتاق هاي گفت و گو شبكه گسترده اي از روابط ميان افراد شكل مي گيرد كه غير قابل كنترل و ناملموس است. اين امر بتدريج موجبات از هم پاشيدگي شبكه هاي سنتي روابط مانند همسايگي را فراهم مي كند و هويت هايي ماوراي جهان واقعي و محيط عيني كه افراد در آن زندگي مي كنند، ايجاد مي كند.

فضاي مجازي و هويت ملي

از مهمترين ويژگي هاي فضاي مجازي گسترش اهميت فرد و حيطه خصوصي در برابر جمع و حوزه عمومي است. افراد در فضاي مجازي در عين حال كه مي توانند در گروههاي مختلف و گاه متضاد با هويت حقيقي خود حضور داشته باشند ؛ مي توانند خود را جدا از ديگران و تنها نيز حس كنند. نبود مراتب قدرت در فضاي مجازي باعث مي شود، فرديت افراد در جمع حل نشود. در جهان واقعي قدرت انتخاب افراد، همواره تحت تاثير عواملي چون جبر مكان، زمان، فرهنگ، حكومت و... محدود بوده است. اما در جهان مجازي مرزهاي محدود كننده از ميان برداشته مي شود و شخص در مقياس جهاني با گزينه هاي فراواني براي انتخاب روبروست.
مهمترين متغير در هويت ملي، وحدت بخشي يا تمايز پذيري اجتماعي است. اجتماعي شدن وفردي شدن دو روي سكه تجدد و دوره مدرن هستند. يعني دوره مدرن داراي يك دوگانگي در ساختار اجتماعي است كه از يك طرف به اجتماعي شدن افراد منجر مي شود و از طرف ديگر فردي شدن را تقويت مي كند.
راديو، تلويزيون و ابزارهاي ارتباطي در اين دوره جوامع محلي و ملي را با يك شبكه محدود يك پارچه مي سازد و سپس تكثر و تنوع مجاري ارتباطي و قدرت انتخاب افراد در كانال ها و شبكه هاي ارتباطي موجب مي شود تا مخاطبان تكه تكه و پاره پاره شوند.
رسانه هاي جديد، رسانه هاي فردي شدن و مبتني بر تعامل فردي انسان ـ رايانه هستند. اين رسانه ها به دليل اينكه همگي متصل به شبكه ها هستند به طور جمعي مورد استفاده قرار مي گيرند. رسانه هاي جديد تقاضاها و درخواستهاي متكثر كاربران و مخاطبان را پاسخ مي دهند. از اين رو نتيجه عملي دوگانگي ساختاري رسانه ها، دوگانگي ساختار اجتماعي جامعه است. به نظر مي رسد تجلي دوگانگي مذكور نزد كاربران اينترنت و رسانه هاي مرتبط با آن و آنهايي كه به اين وسايل جديد ارتباطي و اطلاعاتي دسترسي دارند، قابل ملاحظه تر است. چرا كه رسانه هاي مذكور نوعي مناسبات جديد ايجاد مي كنند كه در اين مناسبات انسانها بيش از پيش گوشه گير، منزوي و كم تحرك شده و كم كم از زمينه عملي زندگي خود دور مي شوند.
به عبارت ديگر شكل گيري اجتماعات در فضاي مجازي بر مبناي شأنيت هاي اجتماعي مختلف موجب مي شود تا اجتماعات در جهان واقعي بتدريج كم رنگ و بي اهميت شود. اين بدان معناست كه منبع هويت بخشي افراد متكثر و متنوع ميشود و به همين جهت هويت ملي و انسجام اجتماعي يك جامعه به دريج تضعيف مي شود.
منبع: http://www.pegahhowzeh.com




ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط