سینمای دینی (2)
نویسنده : سید عبدالرسول علم الهدی
جریان شناسی سینمای ایران
دهه چهل و پنجاه
بعد از بوجود آمدن تلویزیون ملی در سال 1345 فیلم های متعددی ساخته شد. ناصر تقوایی «باد جن» را ساخت، نصیب نصیبی «آناهیت» و محمد تهامی نژاد «سینمای ایران به شیوهی ترکیبی» ساخت. منوچهر عسگرینسب «پیر سبز چکچکو»، منوچهر طبری «دراویش قارویه»، احمد شاملو «پاوه، شهری از سنگ در دل تپه سبز»، کیومرث درمبخش «جرس ( ساربانان کویر ) » و محمدرضا اصلانی فیلم تجربی «جام حسنلو» را ساخت. در این میان پرویز کیمیاوی با ساخت فیلم «یا ضامن آهو» شاید اولین تجربه در سینمای دینی در کشور ما را رقم زد. این فیلم بدون صدا سعی در تصویرسازی استغاثه داشت که برنده جایزه هیأت داوران جشنواره فیلم سال 1350 شد.
سینمای پس از انقلاب
همچنین برقراری منظم سالانه دست کم یک جشنواره بینالمللی فیلم که در بهمن ماه هر سال به نام جشنواره بینالمللی فیلم فجر در کشور برگزار میگردد نیز در ایجاد علاقه به سینما در قشر جوان کشور از یکسو و توسعه این هنر نقش مهمی ایفا نمودهاست.
کارکردها
" ویلیام اسکیدمور" معتقد است بهترین راه برای فهمیدن این واژه، در نظر گرفتن آن به عنوان یک اثر است و فونکسیون هر عملی، اثر آن است.( اسکیدمور، ص 141)
آنچه که از سینمای جهان بر می آید چهار ژانر سکس، خشونت، اکشن و وحشت از طرفداران بیشتر و تولیدات بیشتری برخوردار است. با توجه به این ژانرها کارکرد سینما سرگرمی و تفریح است و صنعت بوجود آمده از سینما صنعت تفریحی است که به پرسود ترین صنعت تفریحی امروز دنیا تبدیل شده است.
آدورنو و هورکهایمر این معضل محصولات فرهنگی را تشخیص داده و از آن به صنعت فرهنگ تعبیر می کنند. آنها می گویند: فرهنگ، تا جایى فرهنگ به حساب مى آید که با نظام سلطه و سرکوب که در زندگى روزمره وجود دارد، همراه نشود و آنجا که با زندگى روزمره همراه شود، دیگر فرهنگ نیست بلکه «صنعت فرهنگ» به حساب مى آید. «صنعت فرهنگ» براى اشاره به این موضوع است که از بعضى جنبه هاى کلیدى این صنایع با سایر حوزه هاى تولید انبوه که براى مصرف تولید مى کنند، تفاوتى ندارند، یعنى فرهنگ نیز به حد کالاهاى مصرفى تنزل کرده است و تحت سلطه نظام صنعت فرهنگى، همگان در نظامى متشکل از کلیساها، کلوب ها، کانون هاى حرفه اى و غیره محصور مى شوند که مجموعاً سازنده حساس ترین ابزار کنترل اجتماعى هستند.
باید سوال کرد با توجه به نظارت بر ساخت فیلم ها و شوراهای سیاستگذاری فیلم های سینمایی در کشور ما آیا سینمای ایران حرکتی جدای از چهار ژانر پرطرفدار در جهان دارد؟ در دهه 80 یعنی بین سالهای 1370 تا 1380 شاهد تولید فیلم های اکشن حتی در حوزه دفاع مقدس هستیم که نمی توان ادعای سینمای دینی را در این فیلم ها داشت اما می توان ادعای پیروی از سینمای اکشن هالیوود را در این فیلمها نمود.
بعد از سالهای 1376 و 1377 با توجه به جریان های اجتماعی سیاسی بوجود آمده در کشور تولید فیلم های با موضوع عشق و آزادی و دوستی میان دوجنس مخالف باب شد. در این زمان هم شاید هر از چند گاهی فیلم هایی با محتوای دینی ساخته می شد اما جریان سینمای ایران براساس توجه به سینمای جهان برلبه محدودیت ها قدم برمی داشت و آمار فیلمها و فیلم نامه های رد شده در شورای نظارت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هر سال بیشتر می شد.
در طی سالهای 1384 به بعد ژانر جدیدی که شاید باز بتوان ادعای پیروی از هالیوود را داشت به کشور ما وارد شد و آن سینمای معناگرا بود که پیوند عمیقی با دین و اخلاق و عالم معنا برقرار می کرد. البته در مورد دینی بودن این سینما با توجه به آموزه های دین اسلام کمی باید تردید کرد. برای روشن شدن بحث به مفهوم سینمای دینی در مقاله بعد می پردازیم.
ادامه دارد...
منبع:http://www.farhangnews.ir
/س