حضرت فاطمه (س) در انديشه امام خمينى (ره)
نويسنده:محمد اسحاق مسعودى
اين نوشتار سزاوار مىبيند، نظرى به ديدگاه امام خمينى(ره) درباره شخصيت فاطمه زهرا(س) داشته باشد، گذشته از آنكه حضرت امام(ره) از فرزندان حضرت زهرا(س) است و در مكتب او پرورش يافته و عمر شريف خويش را در راه اهداف والاى اسلام و اهل بيت(ع) سپرى فرموده است، همزمانى ميلاد امام خمينى(ره) (بيستم جمادىالثانى سال 1320 ه .ق) و ميلاد فاطمه زهرا(س) بر اين مناسبت، دو چندان، افزوده است. حضرت امام(ره) در برخى از پيامها و سخنرانيهاى خود به ترسيم و توصيف شخصيت جاودانه فاطمه زهرا(س) پرداختهاند، اما به اين نكته نيز بايد توجه داشت كه آنچه بيان كردهاند تنها اشاره به بخشى از فضايل بىپايان و وصفناشدنى زهراى مرضيه(س) است، نه تبيين همه آن، كه اصولا از قدرت بشر خارج است، و به كلام امام(ره) نيز در اين باره خواهيم پرداخت.
اينك سخنان حضرت امام(ره) را تحت عناوينى چند به شما خواننده گرامى تقديم مىداريم:
زنى كه عالم به او افتخار دارد. (2)
تاريخ اسلام گواه احترامات بىحد رسول خدا(ص) به اين مولود شريف است. (4)
تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا(س) جلوه كرده و بوده است. (7)
يك انسان به تمام معنى انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان،... تمام حيثيت زن، تمام شخصيت زن فردا [روز ميلاد] موجود شد. (8)
تمام هويتهاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام، در اين زن است. (9)
نكته: حضرت امام(ره) در بيان اينكه چرا در آيه (انا انزلناه) به شكل جمع ذكر شده است فرمودهاند: بدانكه نكته آن تفخيم مقام حق تعالى به مبدئيت تنزيل اين كتاب شريف است... بعبارت ديگر اين صحيفه نورانيه [قرآن كريم] صورت اسم اعظم است چنانچه انسان كامل نيز صورت اسم اعظم است، بلكه حقيقت اين دو در حضرت غيب يكى است و در عالم تفرقه از هم بحسب صورت متفرق [هستند]. (10)
نتيجه: با توجه به اينكه حضرت امام(ره)، حضرت زهرا را انسان كامل معرفى نمودهاند و از سويى انسان كامل را صورت اسم اعظم مىدانند، نتيجه مىگيريم كه:
"حضرت زهرا(س) صورت اسم اعظم الهى است ".
معنويات، جلوههاى ملكوتى، جلوههاى الهى، جلوههاى جبروتى، جلوههاى ملكى و ناسوتى همه در اين موجود است. (14)
اما "حم " محمد(صلى الله عليه و آله) و اما "كتاب مبين " اميرالمؤمنينع) است و اما الليلة، فاطمه(س) است. (16)
و در روايتى ليالى عشر به ائمه طاهرين از حسن تا حسن تفسير شده است و اين يكى از مراتب ليلة القدر است كه حضرت موسى بنجعفر(ع) ذكر فرموده و شهادت داده بر آنكه ليلةالقدر تمام دوره محمديه است روايتى كه در تفسير برهان از حضرت باقر(ع) نقل مىكند و اين روايت چون روايتشريفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمه كشف فرموده ما تيمنا عين آن حديث را نقل مىكنيم:
قال (رحمه الله) و عن الشيخ ابى جعفر الطوسى عن رجاله عن عبدالله بنعجلان السكونى قال سمعت اباجعفر(ع) يقول:
بيت على و فاطمة حجرة رسول الله(ص) و سقف بيتهم عرش رب العالمين و فى قعر بيوتهم فرجة مكشوطة الى العرش معراج الوحى والملائكة تنزل عليهم بالوحى صباحا و مسائا و كل ساعة و طرفة عين، و الملائكة لا تنقطع فوجهم، فوج ينزل و فوج يصعد و ان الله تبارك و تعالى كشف لابراهيم(ع) عن السموات حتى ابصر العرش و زاد فى قوة ناظره، و ان الله زاد فى قوة ناظر محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين(ع) و كانوا يبصرون العرش و لايجدون لبيوتهم سقفا غير العرش، فبيوتهم مسقفة بعرش الرحمن و معارج الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر سلام، قال قلت: من كل امر سلام؟
قال: بكل امر
فقلت: هذا التنزيل؟
قال: نعم (×)
و تدبر در اين حديثشريف، ابوابى از معرفتبه روى اهلش باز كند و شمهاى از حقيقت ولايت و باطن ليلة القدر به آن مكشوف شود. (17)
فاطمه(س) بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در اين دنيا بودند و حزن و شدت برايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مىآمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مىكرد و مسائلى از آينده نقل مىكرد.
ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراودهاى بوده استيعنى رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اول از انبياء عظام در باره كسى اينطور وارد شده باشد. ... مساله آمدن جبرئيل براى كسى يك مساله ساده نيست، خيال نشود كه جبرئيل براى هر كسى مىآيد و امكان دارد بيايد، اين يك تناسب لازم استبين روح آن كسى كه جبرئيل مىخواهد بيايد و مقام جبرئيل كه روح اعظم است، چه ما قائل بشويم به اين كه قضيه تنزيل، تنزل جبرئيل، به واسطه روح اعظم خود اين ولى استيا پيغمبر است، او تنزيل مىدهد او را و وارد مىكند تا مرتبه پايين، يا بگوييم كه خير، حق تعالى او را مامور مىكند كه برو و اين مسايل را بگو... تا تناسب ما بين روح اين كسى كه جبرئيل مىآيد پيش او و بين جبرئيل كه روح اعظم است نباشد، امكان ندارد اين معنا، و اين تناسب بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياء درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عيسى و ابراهيم و امثال اينها، بين همه كس نبوده است... در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فضايلى كه براى حضرت زهرا ذكر كردهاند، با اين كه آنها هم فضايل بزرگى است، اين فضيلت را من بالاتر از همه مىدانم،... و اين از فضايلى است كه مختصات حضرت صديقه(س) است. (19)
ما مفتخريم كه ادعيه حياتبخش كه او را قرآن صاعد مىخوانند از ائمه معصومين ما است، مناجات شعبانيه امامان و دعاى عرفات حسين بنعلى(عليهما السلام)، و صحيفه سجاديه اين زبور آل محمد و صحيفه فاطميه كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضيه است، از ما است. (20)
در ظرف 75 روز جبرئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيهاى كه واقع مىشده است، مسائل را ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است، كاتب وحى بوده استحضرت امير، همان طورى كه كاتب وحى رسول خدا بوده است - و البته وحى به معناى آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم - كاتب وحى حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است. (21)
و شايد يكى از مسائلى كه گفته است راجع به مسائلى است كه در عهد ذريه بلند پايه او حضرت صاحب(عج) است، براى او ذكر كرده است، كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نمىدانيم، ممكن است. (22)
اين خانه كوچك فاطمه(س) و اين افرادى كه در آن خانه تربيتشدند كه به حسب عدد، چهارپنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند، خدمتهايى كردند كه ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است. (24)
زنى كه در حجرهاى كوچك و خانهاى محقر، انسانهايى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى مىدرخشيد، صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره محقرى كه جلوهگاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است. (25)
در ناحيه معنويات آنقدر در مرتبه بالا بودند كه دست ملكوتىها هم به آن نمىرسيد و در جنبههاى تربيتى آنقدر بوده است كه هر چه انسان مىبينند بركات در بلاد مسلمين هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اينها از بركت آنهاست. (26)
زنى كه دخترش در مقابل حكومتهاى جبار ايستاد و آن خطبه را خواند. (27)
ما براى اينكه وحدت امت اسلام را تامين كنيم، براى اين كه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دستنشانده آنها خارج و آزاد كنيم راهى نداريم جز اينكه تشكيل حكومتبدهيم ... چنانكه حضرت زهرا سلام الله عليها در خطبه خود مىفرمايد كه امامتبراى حفظ نظام و تبديل افتراق مسلمين به اتحاد است. (28)
الگو حضرت زهرا است، الگو پيغمبر اسلام است. (29)
ما بايد تبعيت كنيم و زندگى خود را براى آنها قرار دهيم. (30)
ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما، از مردانشان، بلكه همه، از همه آنها، آنها زندگى خودشان را وقف كردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنت الهى. (31)
اين خاندان ... براى ملتها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كسانى كه مىخواستند مستضعفين را از بين ببرند. (32)
خطبه فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در مقابل حكومت و قيام اميرالمؤمنين و صبر اميرالمؤمنين و ... و فداكارى دو فرزند عزيزش ... اسلام را زنده كردند و براى ما و شما برادرهاى عزيز الگو شدند ... ما هم الگوى آنها را، تبعيت از آنها را مىپذيريم. (33)
همه بايد به او (حضرت زهرا سلام الله عليها) اقتدا كنيم و همه بايد دستورمان از اسلام را بوسيله او و فرزندان او بگيريم و همان طورى كه او بوده استباشيد. (34)
حضرت امام(ره):
اگر روزى بايد روز زن باشد، چه روزى والاتر و افتخارآميزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) است. (35)
روز ولادت سرتاسر سعادت صديقه طاهره كه والاترين روز براى انتخاب روز زن است، به ملتشريف ايران، خصوصا زنان محترم تبريك و تهنيت عرض مىكنم. (36)
مبارك باد بر ملت عظيمالشان ايران بويژه زنان بزرگوار، روز مبارك زن، روز شرافتمند عنصر تابناكى كه زيربناى فضيلتهاى انسانى و ارزشهاى والاى خليفة الله در جهان است. (37)
براى زنها كمال افتخار است كه روز تولد حضرت صديقه را روز زن قرار دادهاند، افتخار است و مسؤوليت. (38)
با كمال تاسف و تاثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد، فردى كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير و اخراج مىگردد و دستاندكاران آن تعزير خواهند شد، در صورتى كه ثابتشود قصد توهين در كار بوده استبلاشك فرد توهينكننده محكوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اينگونه قضايا تكرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدى مسؤولين بالاى صدا و سيما خواهد شد، البته در تمامى زمينهها قوه قضاييه اقدام مىنمايد. " (39)
فاطمه زهرا زنى كه افتخار خاندان وحى و چون خورشيدى بر تارك اسلام عزيز مىدرخشد، زنى كه فضايل او همطراز فضايل بىنهايت پيغمبر اكرم و خاندان عصمت و طهارت بود، زنى كه هر كس با هر بينش در باره او گفتارى دارد و از عهده ستايش او برنيامده، كه احاديثى كه از خاندان وحى رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده و دريا را در كوزهاى نتوان گنجاند و ديگران هر چه گفتهاند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او، پس اولى آنكه از اين وادى شگفت درگذريم! (40)
"والسلام "
پي نوشت ها:
1 - صحيفه نور، ج16، ص 125، چاپ وزارت ارشاد اسلامى.
2- همان، ج6، ص187.
3- همان، ج 12، ص 72.
4- همان، ج 14، ص 201.
5- همان، ج19، ص 278.
6- همان، ج6، ص 194.
7- همان، ج6، ص 185.
8و9 - همان.
ء10 - آداب الصلوة، ص347 چاپ آستان مقدس رضوى. براى اطلاع از مطالبى در باره اسم اعظم به تفسير دعاى سحر امام خمينى، ص123 تا 158، انتشارات نهضت زنان مراجعه شود.
11- به گفتار علامه امينى در باره فاطمه زهرا، ص39 و107 مراجعه شود.
12- ولايت فقيه، ص 58، انتشارات آزادى قم.
13و14 - صحيفه نور، ج6، ص 185.
15- همان.
16- آداب الصلوة، ص356.
× حضرت باقر(ع) مىفرمود: خانه على و فاطمه حجره رسول الله است و سقف خانهشان عرش ربالعالمين است و در عمق خانههاشان شكافى است، رو باز تا عرش كه معراج وحى است و فرشتگان هر صبح و شام و هر ساعت و هر چشم بهم زدن بر آنان با وحى فرود مىآيند و دستههاى فرشتگان از هم گسيخته نمىشود، دستهاى فرود مىآيند و دستهاى بالا مىروند. و همانا خداى تبارك و تعالى براى ابراهيم(ع) از آسمانها پرده برداشت تا آنكه عرش را ديد و خداوند نور ديده او را نيرو بخشيد و همانا خداوند به نور ديده محمد و على و فاطمه و حسن و حسين نيرو بخشيد، آنان عرش را مىديدند و سقفى براى خانه خودشان بجز عرش نمىيافتند، پس سقف خانههاى آنان عرش رحمان است و معراجهاى ملائكه و روح در اين خانهها است و با اذن پروردگارشان از هر امرى سلامت است، راوى گويد: گفتم: از هر امرى سلامت است؟ فرمود: به هر امرى. گفتم: اين چنين نازل شده؟ فرمود: آرى.
17- همان، آدابالصلاة، پاورقى، ص357.
18- همان، ص 408.
19- صحيفه نور، ج19، ص 278.
20- همان، ج 21، ص 171 از وصيت نامه سياسى - الهى امام(ره)
21و22 - همان، ج19، ص 278.
23- همان، ج 12، 181.
24- همان، ج16، ص167.
25- همان، ص 125.
26- همان، ج17، ص216.
27- همان، ج6، ص187.
28- ولايت فقيه، ص36.
29- صحيفه نور، ج7، ص17.
30و31 و32 - همان، ج 5، ص283.
33- همان، ج16، ص67.
34- همان، ج19، ص 120.
35- همان، ج 12، ص 72.
36- همان، ج 14، ص 201.
37- همان، ج16، ص 125.
38- همان، ج19، ص 278.
39- همان، ج 21، ص76.
40- همان، ج 12، ص 72.
و پيامها و سخنرانيها، ج 1، ص 68.
منبع:ماهنامه كوثر- شماره 8
/ج
اينك سخنان حضرت امام(ره) را تحت عناوينى چند به شما خواننده گرامى تقديم مىداريم:
1 - فاطمه(س) مايه افتخار
الف) افتخار جهان هستى
زنى كه عالم به او افتخار دارد. (2)
ب) افتخار خاندان وحى
تاريخ اسلام گواه احترامات بىحد رسول خدا(ص) به اين مولود شريف است. (4)
ج) افتخار پيروان او
2 - فاطمه(س) تجلى كمال انسان
تمام ابعادى كه براى زن متصور است و براى يك انسان متصور است در فاطمه زهرا(س) جلوه كرده و بوده است. (7)
يك انسان به تمام معنى انسان، تمام نسخه انسانيت، تمام حقيقت زن، تمام حقيقت انسان،... تمام حيثيت زن، تمام شخصيت زن فردا [روز ميلاد] موجود شد. (8)
تمام هويتهاى كمالى كه در انسان متصور است و در زن تصور دارد، تمام، در اين زن است. (9)
نكته: حضرت امام(ره) در بيان اينكه چرا در آيه (انا انزلناه) به شكل جمع ذكر شده است فرمودهاند: بدانكه نكته آن تفخيم مقام حق تعالى به مبدئيت تنزيل اين كتاب شريف است... بعبارت ديگر اين صحيفه نورانيه [قرآن كريم] صورت اسم اعظم است چنانچه انسان كامل نيز صورت اسم اعظم است، بلكه حقيقت اين دو در حضرت غيب يكى است و در عالم تفرقه از هم بحسب صورت متفرق [هستند]. (10)
نتيجه: با توجه به اينكه حضرت امام(ره)، حضرت زهرا را انسان كامل معرفى نمودهاند و از سويى انسان كامل را صورت اسم اعظم مىدانند، نتيجه مىگيريم كه:
"حضرت زهرا(س) صورت اسم اعظم الهى است ".
3 - مقامات معنوى حضرت زهرا(س)
الف) نور او قبل از خلقتبشر آفريده شده است. (11)
ب) موجودى ملكوتى و جبروتى
معنويات، جلوههاى ملكوتى، جلوههاى الهى، جلوههاى جبروتى، جلوههاى ملكى و ناسوتى همه در اين موجود است. (14)
ج) مجمع اوصاف انبياء(ع)
د) حقيقت ليلة القدر
اما "حم " محمد(صلى الله عليه و آله) و اما "كتاب مبين " اميرالمؤمنينع) است و اما الليلة، فاطمه(س) است. (16)
و در روايتى ليالى عشر به ائمه طاهرين از حسن تا حسن تفسير شده است و اين يكى از مراتب ليلة القدر است كه حضرت موسى بنجعفر(ع) ذكر فرموده و شهادت داده بر آنكه ليلةالقدر تمام دوره محمديه است روايتى كه در تفسير برهان از حضرت باقر(ع) نقل مىكند و اين روايت چون روايتشريفى است و به معارف چندى اشاره فرموده و از اسرار مهمه كشف فرموده ما تيمنا عين آن حديث را نقل مىكنيم:
قال (رحمه الله) و عن الشيخ ابى جعفر الطوسى عن رجاله عن عبدالله بنعجلان السكونى قال سمعت اباجعفر(ع) يقول:
بيت على و فاطمة حجرة رسول الله(ص) و سقف بيتهم عرش رب العالمين و فى قعر بيوتهم فرجة مكشوطة الى العرش معراج الوحى والملائكة تنزل عليهم بالوحى صباحا و مسائا و كل ساعة و طرفة عين، و الملائكة لا تنقطع فوجهم، فوج ينزل و فوج يصعد و ان الله تبارك و تعالى كشف لابراهيم(ع) عن السموات حتى ابصر العرش و زاد فى قوة ناظره، و ان الله زاد فى قوة ناظر محمد و على و فاطمة و الحسن و الحسين(ع) و كانوا يبصرون العرش و لايجدون لبيوتهم سقفا غير العرش، فبيوتهم مسقفة بعرش الرحمن و معارج الملائكة و الروح فيها باذن ربهم من كل امر سلام، قال قلت: من كل امر سلام؟
قال: بكل امر
فقلت: هذا التنزيل؟
قال: نعم (×)
و تدبر در اين حديثشريف، ابوابى از معرفتبه روى اهلش باز كند و شمهاى از حقيقت ولايت و باطن ليلة القدر به آن مكشوف شود. (17)
ه) تسبيحات فاطمه زهرا بهترين تعقيبات نماز
و) مراوده با جبرئيل، بالاترين فضيلت زهرا(س)
فاطمه(س) بعد از پدرش 75 روز زنده بودند، در اين دنيا بودند و حزن و شدت برايشان غلبه داشت و جبرئيل امين مىآمد خدمت ايشان و به ايشان تعزيت عرض مىكرد و مسائلى از آينده نقل مىكرد.
ظاهر روايت اين است كه در اين 75 روز مراودهاى بوده استيعنى رفت و آمد جبرئيل زياد بوده است و گمان ندارم كه غير از طبقه اول از انبياء عظام در باره كسى اينطور وارد شده باشد. ... مساله آمدن جبرئيل براى كسى يك مساله ساده نيست، خيال نشود كه جبرئيل براى هر كسى مىآيد و امكان دارد بيايد، اين يك تناسب لازم استبين روح آن كسى كه جبرئيل مىخواهد بيايد و مقام جبرئيل كه روح اعظم است، چه ما قائل بشويم به اين كه قضيه تنزيل، تنزل جبرئيل، به واسطه روح اعظم خود اين ولى استيا پيغمبر است، او تنزيل مىدهد او را و وارد مىكند تا مرتبه پايين، يا بگوييم كه خير، حق تعالى او را مامور مىكند كه برو و اين مسايل را بگو... تا تناسب ما بين روح اين كسى كه جبرئيل مىآيد پيش او و بين جبرئيل كه روح اعظم است نباشد، امكان ندارد اين معنا، و اين تناسب بين جبرئيل كه روح اعظم است و انبياء درجه اول بوده است مثل رسول خدا و موسى و عيسى و ابراهيم و امثال اينها، بين همه كس نبوده است... در هر صورت من اين شرافت و فضيلت را از همه فضايلى كه براى حضرت زهرا ذكر كردهاند، با اين كه آنها هم فضايل بزرگى است، اين فضيلت را من بالاتر از همه مىدانم،... و اين از فضايلى است كه مختصات حضرت صديقه(س) است. (19)
ز) صحيفه فاطمية
ما مفتخريم كه ادعيه حياتبخش كه او را قرآن صاعد مىخوانند از ائمه معصومين ما است، مناجات شعبانيه امامان و دعاى عرفات حسين بنعلى(عليهما السلام)، و صحيفه سجاديه اين زبور آل محمد و صحيفه فاطميه كه كتاب الهام شده از جانب خداوند تعالى به زهراى مرضيه است، از ما است. (20)
در ظرف 75 روز جبرئيل امين رفت و آمد داشته است و مسائل را در آتيهاى كه واقع مىشده است، مسائل را ذكر كرده است و حضرت امير هم آنها را نوشته است، كاتب وحى بوده استحضرت امير، همان طورى كه كاتب وحى رسول خدا بوده است - و البته وحى به معناى آوردن احكام، تمام شد به رفتن رسول اكرم - كاتب وحى حضرت صديقه در اين 75 روز بوده است. (21)
و شايد يكى از مسائلى كه گفته است راجع به مسائلى است كه در عهد ذريه بلند پايه او حضرت صاحب(عج) است، براى او ذكر كرده است، كه مسائل ايران جزو آن مسائل باشد، ما نمىدانيم، ممكن است. (22)
4 - پرورش يافتگان مكتب زهرا(س)
اين خانه كوچك فاطمه(س) و اين افرادى كه در آن خانه تربيتشدند كه به حسب عدد، چهارپنج نفر بودند و به حسب واقع، تمام قدرت حق تعالى را تجلى دادند، خدمتهايى كردند كه ما را و شما را و همه بشر را به اعجاب درآورده است. (24)
زنى كه در حجرهاى كوچك و خانهاى محقر، انسانهايى تربيت كرد كه نورشان از بسيط خاك تا آن سوى افلاك و از عالم ملك تا آن سوى ملكوت اعلى مىدرخشيد، صلوات و سلام خداوند تعالى بر اين حجره محقرى كه جلوهگاه نور عظمت الهى و پرورشگاه زبدگان اولاد آدم است. (25)
در ناحيه معنويات آنقدر در مرتبه بالا بودند كه دست ملكوتىها هم به آن نمىرسيد و در جنبههاى تربيتى آنقدر بوده است كه هر چه انسان مىبينند بركات در بلاد مسلمين هست و خصوصا در مثل بلاد ماها، اينها از بركت آنهاست. (26)
زنى كه دخترش در مقابل حكومتهاى جبار ايستاد و آن خطبه را خواند. (27)
5 - لزوم تشكيل حكومت اسلامى
ما براى اينكه وحدت امت اسلام را تامين كنيم، براى اين كه وطن اسلام را از تصرف و نفوذ استعمارگران و دولتهاى دستنشانده آنها خارج و آزاد كنيم راهى نداريم جز اينكه تشكيل حكومتبدهيم ... چنانكه حضرت زهرا سلام الله عليها در خطبه خود مىفرمايد كه امامتبراى حفظ نظام و تبديل افتراق مسلمين به اتحاد است. (28)
6 - زهرا(س) الگوى زندگى
الگو حضرت زهرا است، الگو پيغمبر اسلام است. (29)
ما بايد تبعيت كنيم و زندگى خود را براى آنها قرار دهيم. (30)
ما بايد سرمشق از اين خاندان بگيريم، بانوان ما از بانوانشان و مردان ما، از مردانشان، بلكه همه، از همه آنها، آنها زندگى خودشان را وقف كردند از براى طرفدارى مظلومين و احياى سنت الهى. (31)
اين خاندان ... براى ملتها و مستضعفين قيام كردند در مقابل كسانى كه مىخواستند مستضعفين را از بين ببرند. (32)
خطبه فاطمه زهرا (سلام الله عليها) در مقابل حكومت و قيام اميرالمؤمنين و صبر اميرالمؤمنين و ... و فداكارى دو فرزند عزيزش ... اسلام را زنده كردند و براى ما و شما برادرهاى عزيز الگو شدند ... ما هم الگوى آنها را، تبعيت از آنها را مىپذيريم. (33)
همه بايد به او (حضرت زهرا سلام الله عليها) اقتدا كنيم و همه بايد دستورمان از اسلام را بوسيله او و فرزندان او بگيريم و همان طورى كه او بوده استباشيد. (34)
7 - ميلاد حضرت زهرا(س)
حضرت امام(ره):
اگر روزى بايد روز زن باشد، چه روزى والاتر و افتخارآميزتر از روز ولادت با سعادت فاطمه زهرا (سلام الله عليها) است. (35)
روز ولادت سرتاسر سعادت صديقه طاهره كه والاترين روز براى انتخاب روز زن است، به ملتشريف ايران، خصوصا زنان محترم تبريك و تهنيت عرض مىكنم. (36)
مبارك باد بر ملت عظيمالشان ايران بويژه زنان بزرگوار، روز مبارك زن، روز شرافتمند عنصر تابناكى كه زيربناى فضيلتهاى انسانى و ارزشهاى والاى خليفة الله در جهان است. (37)
براى زنها كمال افتخار است كه روز تولد حضرت صديقه را روز زن قرار دادهاند، افتخار است و مسؤوليت. (38)
8 - حكم اهانتبه فاطمه(س)
با كمال تاسف و تاثر روز گذشته (روز شنبه 8 بهمن) از صداى جمهورى اسلامى مطلبى در مورد الگوى زن پخش گرديده است كه انسان شرم دارد بازگو نمايد، فردى كه اين مطلب را پخش كرده است تعزير و اخراج مىگردد و دستاندكاران آن تعزير خواهند شد، در صورتى كه ثابتشود قصد توهين در كار بوده استبلاشك فرد توهينكننده محكوم به اعدام است. اگر بار ديگر از اينگونه قضايا تكرار گردد، موجب تنبيه و توبيخ و مجازات شديد و جدى مسؤولين بالاى صدا و سيما خواهد شد، البته در تمامى زمينهها قوه قضاييه اقدام مىنمايد. " (39)
9- ناتوانى از درك و ترسيم شخصيت فاطمه زهرا(س)
فاطمه زهرا زنى كه افتخار خاندان وحى و چون خورشيدى بر تارك اسلام عزيز مىدرخشد، زنى كه فضايل او همطراز فضايل بىنهايت پيغمبر اكرم و خاندان عصمت و طهارت بود، زنى كه هر كس با هر بينش در باره او گفتارى دارد و از عهده ستايش او برنيامده، كه احاديثى كه از خاندان وحى رسيده به اندازه فهم مستمعان بوده و دريا را در كوزهاى نتوان گنجاند و ديگران هر چه گفتهاند به مقدار فهم خود بوده، نه به اندازه مرتبت او، پس اولى آنكه از اين وادى شگفت درگذريم! (40)
"والسلام "
پي نوشت ها:
1 - صحيفه نور، ج16، ص 125، چاپ وزارت ارشاد اسلامى.
2- همان، ج6، ص187.
3- همان، ج 12، ص 72.
4- همان، ج 14، ص 201.
5- همان، ج19، ص 278.
6- همان، ج6، ص 194.
7- همان، ج6، ص 185.
8و9 - همان.
ء10 - آداب الصلوة، ص347 چاپ آستان مقدس رضوى. براى اطلاع از مطالبى در باره اسم اعظم به تفسير دعاى سحر امام خمينى، ص123 تا 158، انتشارات نهضت زنان مراجعه شود.
11- به گفتار علامه امينى در باره فاطمه زهرا، ص39 و107 مراجعه شود.
12- ولايت فقيه، ص 58، انتشارات آزادى قم.
13و14 - صحيفه نور، ج6، ص 185.
15- همان.
16- آداب الصلوة، ص356.
× حضرت باقر(ع) مىفرمود: خانه على و فاطمه حجره رسول الله است و سقف خانهشان عرش ربالعالمين است و در عمق خانههاشان شكافى است، رو باز تا عرش كه معراج وحى است و فرشتگان هر صبح و شام و هر ساعت و هر چشم بهم زدن بر آنان با وحى فرود مىآيند و دستههاى فرشتگان از هم گسيخته نمىشود، دستهاى فرود مىآيند و دستهاى بالا مىروند. و همانا خداى تبارك و تعالى براى ابراهيم(ع) از آسمانها پرده برداشت تا آنكه عرش را ديد و خداوند نور ديده او را نيرو بخشيد و همانا خداوند به نور ديده محمد و على و فاطمه و حسن و حسين نيرو بخشيد، آنان عرش را مىديدند و سقفى براى خانه خودشان بجز عرش نمىيافتند، پس سقف خانههاى آنان عرش رحمان است و معراجهاى ملائكه و روح در اين خانهها است و با اذن پروردگارشان از هر امرى سلامت است، راوى گويد: گفتم: از هر امرى سلامت است؟ فرمود: به هر امرى. گفتم: اين چنين نازل شده؟ فرمود: آرى.
17- همان، آدابالصلاة، پاورقى، ص357.
18- همان، ص 408.
19- صحيفه نور، ج19، ص 278.
20- همان، ج 21، ص 171 از وصيت نامه سياسى - الهى امام(ره)
21و22 - همان، ج19، ص 278.
23- همان، ج 12، 181.
24- همان، ج16، ص167.
25- همان، ص 125.
26- همان، ج17، ص216.
27- همان، ج6، ص187.
28- ولايت فقيه، ص36.
29- صحيفه نور، ج7، ص17.
30و31 و32 - همان، ج 5، ص283.
33- همان، ج16، ص67.
34- همان، ج19، ص 120.
35- همان، ج 12، ص 72.
36- همان، ج 14، ص 201.
37- همان، ج16، ص 125.
38- همان، ج19، ص 278.
39- همان، ج 21، ص76.
40- همان، ج 12، ص 72.
و پيامها و سخنرانيها، ج 1، ص 68.
منبع:ماهنامه كوثر- شماره 8
/ج