شعرهاي عاشورايي

پيچيده در اين دشت عجب بوي عجيبي بوي خوشي از نافه آهوي نجيبي يا قافله اي رد شده، بارش همه گلبرگ جا مانده از آن قافله عطر گل سيبي يک شمه شميم خوش فردوس...نه پس چيست؟ پس چيست؟ عجب بوي خداوند فريبي کي لايق بوي خوشي از کوي بهشت است جاني که از اين عطر نبرده است نصيبي
يکشنبه، 30 خرداد 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
شعرهاي عاشورايي
شعرهاي عاشورايي
شعرهاي عاشورايي

شاعر: سعيد بيابانکي




پيچيده در اين دشت عجب بوي عجيبي
بوي خوشي از نافه آهوي نجيبي

يا قافله اي رد شده، بارش همه گلبرگ
جا مانده از آن قافله عطر گل سيبي

يک شمه شميم خوش فردوس...نه پس چيست؟
پس چيست؟ عجب بوي خداوند فريبي

کي لايق بوي خوشي از کوي بهشت است
جاني که از اين عطر نبرده است نصيبي

اين گل، گل صدبرگ نه هفتاد و دو برگ است
لب تشنه و تنهاست چه مضمون غريبي

با خط چليپاي پر از خون بنويسيد
رفته است مسيحايي بالاي صليبي

پيران همه رفتند، جوانان همه رفتند
جز تشنگي انگار نمانده است حبيبي

گاهي سر ني بود و زماني ته گودال
طي کرد گل من، چه فرازي چه نشيبي

يخچال آب سرد پراز يخ
لم داده بود کنج خيابان
ره مي سپرد تشنه و خسته
شاعر قدم زنان و پريشان

شاعر ميان قحطي مضمون
گويا رسيده بود به بن بست
يخچال آب سرد به او داد
يک کاسه طلايي و يک دست

سر زد ميان آينه آب
يک صيد دست و پا زده در خون
يک کشتي نشسته به صحرا
يک کشته فتاده به هامون

گل کرد يک تغزل خونين
مثل عطش ميان دو لب هاش
آن کاسه طلايي .... يک دست
شد آفتاب روشن شب هاش

ره مي سپرد تشنه تر از پيش
شاعر ميان نم نم باران
يخچال آب سرد پر از يخ
لم داده بود کنج خيابان ...

لبان مان همه خشک اند و چشم ها چه ترند
درون سينه من شعرها چه شعله ورند

نيامد آنکه سبويي عطش بنوشدمان
هزار سال گذشته است و چشم ها به درند

چه رفته بر سر آن دست هاي آب آور
که خيمه هاي عطش سوز، تشنه خبرند

کجايي اند مگر اين سران سرگردان
که از تمام شهيدان روزگار، سرند

فراز ني دو لبت را به سوختن واکن
که شاعران به مضامين ناب، تشنه ترند

به حيرت اند زمين و زمان که بر سر ني
شرر فشاندي و نيزارها، پر از شکرند

نخوانده اند مگر حج ناتمام تو را
که حاجيان به حج رفته، باز هم حجرند

شبي بيا به تسلاي اين عزاخانه
که ناله هاي غريبانه، بي تو بي اثرند

تو در ميان غزل هاي ما نمي گنجي
مفصلي تو و اين بيت ها، چه مختصرند

کيست اين آواي کوهستاني داوود با او
هرم صدها دشت با او لطف صدها رود با او

هر که را گم کرده اي اي عشق در او جست و جو کن
شمس با او، قيس با او، نوح با او، هود با او

نيزه نيزه زخم با او، کاسه کاسه داغ با من
چشمه چشمه اشک با من، خيمه خيمه دود با او

اي نسيم، آهسته پا بگذار سوي خيمه گاهش
گوش کن... انگار نجوا مي کند معبود با او...

هر که امشب تشنگي را يک سحر طاقت بيارد
مي گذارد پا به يک درياي نامحدود با او

همرهان بار سفر بربسته اند انگار و تنها
تشنگي مانده است در اين ظهر قيراندود با او

از چه اي غم قصه تنهايي اش را مي نگاري
او که صدها کهکشان داغ مکرر بود با او

مرگ، عمري پابه پايش رفت سرگردان و خسته
تا که زير سايه شمشيرها آسود با او

صبح فردا کوهساران شاهد ميلاد اويند
سرخي هفتاد و يک خورشيد خون آلود با او

همين که روز بر آن دشت، طرحي از شب ريخت
هزار کوه مصيبت، به دوش زينب ريخت

کنار نعش برادر، شبيه نخل عزا
به گاه خم شدنش آبشاري از شب ريخت

نظاهر کرد چو شمس الشموس بي سر را
به گوش گوش فلک، ناله ناله يا رب ريخت

جهان براي هميشه سياه شد چون شب
ز چشم هاي ترش هرچه داشت کوکب ريخت

چه بود نيت ناآشکار ساقي غم
که جام زينب غم ديده را لبالب ريخت

کشاند کرب و بلا را به شام و بام فلک
هزار فصل طراوت به باغ مذهب ريخت

زبانه هاي کلامش به جان دم سردان
شراره ها شد و آتش فشاني از تب ريخت

کرامت شب ناز مصيبتش نازم
که در دوات سيه روز من مرکب ريخت

اگر هميشه ببارند ابرهاي جهان
نمي رسند به آن اشک ها که زينب ريخت

شبي دراز، شبي خالي از سپيده منم
طلوع تلخ غروبي به خون تپيده منم

پي نظاره ات اي يوسف سراپا حسن
کسي که دست و دل از خويشتن بريده منم

کر است عالم و من عاجز از سخن گفتن
خيال مي کنم آن گنگ خواب ديده منم

خوشا به حال تو اي سرو رسته بر سر ني
نگاه کن منم، اين بيد قد خميده منم

کسي که از همه سو زخم تيغ ديده تويي
کسي که از همه زخم زبان شنيده منم

اگر به کوره داغ تو سوختم خوش باش
غمت مباد که شمشير آب ديده منم

فتاده آتش غم بر دوازده بندم
غزل تويي و سرآغاز اين قصيده منم

خوشا به حال تو، اين ره، به پاي مي پويي
کسي که اين همه ره را به سر دويده منم

منبع:مجله خيمه شماره 33-34




نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط
موارد بیشتر برای شما
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
بررسی مرقع و قطاع در خوشنویسی
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
play_arrow
خیابانی: آقای بیرانوند! من بخواهم از نام بردن تو معروف بشوم؟ خاک بر سر من!
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
play_arrow
توضیحات وزیر رفاه در خصوص عدم پرداخت یارانه
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
play_arrow
حمله پهپادی حزب‌ الله به ساختمانی در نهاریا
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
play_arrow
مراسم تشییع شهید امنیت وحید اکبریان در گرگان
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
play_arrow
به رگبار بستن اتوبوس توسط اشرار در محور زاهدان به چابهار
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
play_arrow
دبیرکل حزب‌الله: هزینۀ حمله به بیروت هدف قراردادن تل‌آویو است
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
play_arrow
گروسی: فردو جای خطرناکی نیست
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
play_arrow
گروسی: گفتگوها با ایران بسیار سازنده بود و باید ادامه پیدا کند
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
play_arrow
گروسی: در پارچین و طالقان سایت‌های هسته‌ای نیست
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
play_arrow
گروسی: ایران توقف افزایش ذخایر ۶۰ درصد را پذیرفته است
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
play_arrow
سورپرایز سردار آزمون برای تولد امیر قلعه‌نویی
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
play_arrow
رهبر انقلاب: حوزه‌ علمیه باید در مورد نحوه حکمرانی و پدیده‌های جدید نظر بدهد
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
play_arrow
حملات خمپاره‌ای سرایاالقدس علیه مواضع دشمن در جبالیا
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها
play_arrow
کنایه علی لاریجانی به حملات تهدیدآمیز صهیونیست‌ها