گفتگو با دکتر افتخار حميدي، روانشناس
کريستيانو رونالدو، ستاره پرتغالي تيم فوتبال رئال مادريد، وقتي از جايزه «برترين بازيکن جهان سال 2009 ميلادي» محروم ماند و مقابل چشمانش جايزه را به ليونل مسي، بازيکن آرژانتيني تيم بارسلونا دادند، به خبرنگاران گفت: «راستش، خيلي دلم ميخواست جايزه را من ميبردم ولي دلم ميخواهد اين را همه بدانند که من به «مسي» حسادت نميکنم.» .
حسادت، آدم مشهور و غيرمشهور نميشناسد و سراغ همه ميرود. کمتر کسي است که بتواند ادعا کند حسادت در طول زندگي اصلا سراغش نرفته باشد. اما سوال اين است که با اين حس شايع و ويرانگر بايد چهکار کرد؟ اگر شما نيز با چنين سوالاتي مواجه هستيد، گفتگوي ما را با دکتر افتخار حميدي، روانشناس بخوانيد.
خانم دکتر، به نظر شما حسادت چه احساسي در وجود فرد حسود به وجود ميآورد؟
حسادت عبارت است از يک احساس منفي كه با ديدن امتيازي كه ما نداريم يا آرزو داريم که فقط خودمان آن را داشته باشيم، به ما دست دهد. حسادت يک احساس منفي است که با احساس اندوه، تكدر روح، نارضايتي از خوشبختي ديگران (خصوصا نزديكان) همراه است. با توجه به آثار روحي رواني حسادت و مشكلاتي كه اين احساس منفي در روابط بين انسانها پيش ميآورد و نارضايتي عمومي كه ايجاد ميكند، چارهانديشي براي مبارزه با آن ضروري به نظر ميرسد.
اصلا چرا به ديگران حسادت ميکنيم؟
انسان همواره علاقهمند به پيشرفت و تكامل بوده و هست. ضمير ناخودآگاه انسانهايي كه روح و روان آنها پرورش كامل نيافته است، به اين نقصان آگاه بوده و براي پردهپوشي آن تلاش مينمايدو چون در اثر ضعف و خودكمبيني قادر به تكميل خود نيست، پيشرفت و موفقيت اطرافيان را مورد حمله قرار ميدهد و تمام توان خود را براي از بين بردن آن به كار ميگيرد. حال اگر ويروس حسد ضعيف باشد فقط خود شخص مبتلا را همچون خوره از درون نابود ميكند ولي اگر قوي باشد، ديگري و ديگران را نيز از اين عصيان، متضرر خواهد كرد.
حسادت چگونه به وجود ميآيد؟
حسادت وقتي به وجود ميآيد كه شخص احساس كند آنچه دارد، كمتر از آن چيزي است كه بايد داشته باشد. هيچچيزي وجود ندارد كه باعث حسادت نشود؛ مادي يا غيرمادي! بهطور كلي، وقتي انسان حسودي ميكند كه آنچه ديگري دارد برايش ارزش داشته باشد؛ مثلا کسي كه حوصله کار با کامپيوتر را ندارد، به كسي كه اين كار را ميكند، حسودي نخواهد كرد.
اغلب بيماريها با ژنتيک ارتباط دارند. آيا حسادت نيز اينگونه است؟
حسادت ويژگي رفتاري و شخصيتي ارثي نيست و در نتيجه با ايجاد و اجراي راهکارهاي مناسب در خانواده و اجتماع ميتوان مانع پيشرفت و حتي بروز آن شد. بنابراين عوامل محيطي از دوران کودکي و در مراحل رشد باعث آن ميشوند.
خيلي وقتها به ديگران غبطه ميخوريم ولي فکر ميکنيم حسودي کردهايم. تفاوت غبطه و حسادت چيست؟
غبطه معناي مثبت حسادت است و به عنوان آرزوي نعمت و سعادت ديگران را داشتن، بدون آرزو كردن زوال نعمت و سعادت آنان، معني شده است. در واقع، حسادت و غبطه يك احساس هستند که فقط جهتشان با هم فرق ميكند. حسادت جهتاش به سمت شخص ديگر است اما غبطه جهتاش به سمت خود فرد است؛ مثلا ما وقتي به فردي زيبا حسادت ميكنيم، در دل ميگوييم: «اي كاش زيبايياش زايل شود» اما وقتي غبطه ميخوريم، ميگوييم: «من هم بايد ورزش كنم و مراقب تغذيهام باشم تا تناسب اندام پيدا كنم و پوستم شاداب و ظاهرم بهتر شود.» حسادت كه در نوع شديد آن باعث بروز پرخاشگري نسبت به طرف مقابل ميشود، نوعى بيمارى روانى است که بايد در پي درمان آن بود اما حسادت در اغلب اوقات، حاصل نداشتن اعتماد به نفس و عزت نفس در اشخاص است.
حسادت در چه کساني شايعتر است؟
• كساني بيشتر حسادت ميكنند كه توانمنديهاي خودشان را دستكم ميگيرند.
• كساني كه خودشان را توانا ميدانند، ممكن است به موقعيت والاي ديگران غبطه بخورند.
• بيشتر افراد همسطح و همطبقه به همديگر حسادت ميكنند.
• هرچه پايگاه اجتماعي افراد به هم نزديكتر باشد، بيشتر به هم حسادت ميكنند.
زنها حسودترند يا مردها؟
حقيقت اين است که مردان ا ز زنان حسودترند اما مردان بسترهاي اجتماعياي دارند كه حسادت خود را به عنوان رقابت جلوه دهند؛ در حالي که زنان معمولا از چنين امکاني محروماند؛ مثلا اگر مردي اتومبيلاش را عوض كند، ميتواند بگويد که اتومبيل جديد امكاناتاش بهتر از اتومبيل قبلي است اما اگر زني گردنبندش را عوض كند، معمولا اطرافيان ميگويند انگيزهاش چشم و همچشمي با ديگران بوده است!
حسادت چه تاثيري بر خلق و خوي ما ميگذارد؟
آثار حسادت را ميتوان به 4 گروه زير تقسيم کرد:
• آثار رواني: تاثيري که بر حالات رواني و خلق و خوي فرد تاثير ميگذارد و در او بهصورت يک عقده ظاهر ميشود.
• آثار رفتاري: شخص را وادار به صدمه زدن ميکند؛ مانند بدگويي، افترا، گروکشي اطلاعات، چوب لاي چرخ گذاشتن. حسادت آن بخش فعال روان را که هميشه آماده آزاررساني و تجاوز به حقوق ديگران است، تقويت ميکند.
• آثار ذهني: حسادت مانند هر احساس منفي ديگري، انرژياي از خود ساطع ميکند که ديگران نسبت به آن بيتفاوت نميمانند.
• آثار اجتماعي: اين آثار معمولا باعث ميشود فرد منفور شود.
براي درمان حسادت بايد چهکار کنيم؟
در درجه اول، بايد نحوه تفکر و نگرش خود را تغيير دهيم. بايد در خودمان انگيزه ايجاد کرده و اثرات منفي حسادت را به خود يادآوري کنيم. بايد متوجه منافع حسادت نکردن باشيم؛ منافعي مانند داشتن يک زندگي توأم با آسايش. سبکي و زشتي اين ضعف و حرکات ناشي از آن را مرتبا به ياد آوريم. به خودمان تلقين کنيم که هرگز نسبت به هيچکس حسادت نکنيم. به نعمتها و امتيازها و نقاط مثبت خودمان بيشتر توجه کنيم. روي ارزشها تعمق کنيم و از خودمان بپرسيم که اصلا موضوع مورد فکر ما چهقدر ارزش دارد؟ با کار کردن روي عدم دلبستگي، حسادت خودمان را فرو بنشانيم. به عدالت خداوند و استحقاق خودمان بينديشيم. از رقابتهاي بيثمر بپرهيزيم. وقتي دچار حسادت ميشويم آن را مديريت کنيم؛ به اين ترتيب که تواناييهاي خودمان را شناخته و در جهت آن حرکت کنيم و اگر نتيجهاي حاصل نشد، از روانشناس يا روانپزشک کمک بگيريم تا مشکلمان ريشهيابي و راههاي رفع آن روشن شود.
منبع:www.salamat.com
/ن