يمن، از انقلاب اسلامي تا عصر ظهور

عصام العماد، در خانواده‎اي زيدي مذهب به دنيا آمد و در نوجواني به وهابيت گرايش يافت. پس از مدتي، به برکت امام خميني و انقلاب اسلامي، با مذهب شيعه اثناعشري آشنا شد و به اين مکتب گرويد و از آن پس تحقيقات خود را وسعت بخشيده، مناظرات و گفت و گوهاي پرشماري را با پيروان ديگر مذاهب به ويژه وهابيت به انجام رسانده و
دوشنبه، 29 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
يمن، از انقلاب اسلامي تا عصر ظهور

يمن، از انقلاب اسلامي تا عصر ظهور
يمن، از انقلاب اسلامي تا عصر ظهور


 






 

گفتاري از عصام العماد، محقق و دانشمند يمني الاصل
 

عصام العماد، در خانواده‎اي زيدي مذهب به دنيا آمد و در نوجواني به وهابيت گرايش يافت. پس از مدتي، به برکت امام خميني و انقلاب اسلامي، با مذهب شيعه اثناعشري آشنا شد و به اين مکتب گرويد و از آن پس تحقيقات خود را وسعت بخشيده، مناظرات و گفت و گوهاي پرشماري را با پيروان ديگر مذاهب به ويژه وهابيت به انجام رسانده و در اين زمينه کتاب نيز تأليف کرده است.
تلاش حکومت يمن در فتنه‎انگيزي ميان شيعيان جعفري و زيدي، با پروژه وحدت آفرين علامه حوثي خنثي شد و اين، يکي از دلايل اصلي عصبانيت حکومت يمن از علامه حسين حوثي بود.
علامه حوثي شيوه تربيتي ويژه‎اي داشت: تک‎تک جوانان طرفدار خود را کاملاً زير نظر داشت و از نظر تربيتي به آن‎ها توجه مي‎کرد. او تلاش مي‎کرد طرفدارانش وقت بيهوده نداشته باشند و اوقات فراغت آن‎ها را با برنامه‎هاي سازنده تربيتي پر مي‎کرد. علامه حوثي در تبليغ ديني و سازمان‎دهي تشکيلات جوانان مؤمن، از بهترين و جذاب‎ترين شيوه‎هاي تربيتي استفاده مي‎کرد. در نتيجه محبوبيت و عشق جوانان به ايشان در تاريخ يمن کم نظير است.
علامه حسين حوثي توانست نگاه جامعي به تمامي جنبه‎هاي سياسي، اجتماعي، فرهنگي، ديني و... در تربيت هواداران خود داشته باشد. او قرآن را محور حرکت تربيتي همه جانبه خود قرار داد و آن‎ها را بر اساس مباني مکتب اهل بيت(ع) تربيت مي‎کرد. او بر بيداري و بصيرت سياسي تأکيد بسيار داشت. طرفداران خودش را دائماً به پي گيري اخبار و تحليل‎هاي شبکه المنار توصيه مي‎کرد. جلساتي در منزل خودش تشکيل مي‎داد و همراه شرکت‎کنندگان در جلسه، شبکه ماهواره‎اي المنار را مشاهده مي‎کردند. سپس مطالب طرح شده را تحليل و بررسي مي‎کرد.
مردم يمن که با شيعه آشنا نبودند، با استفاده از آثار علامه حسين حوثي، شيعه را شناختند. به همين دليل من ايشان را پيشرو بيداري شيعه در يمن مي‎دانم. پيش از آغاز جنبش حوثي، ما از ترس حکومت، تشيع خودمان را آشکار نمي‎کرديم، ولي امروز تبديل به قدرتي قابل توجه و تعيين کننده در عرصه سياسي يمن شده‎ايم.
امروزه در يمن بيداري بزرگي شکل گرفته است. اگر اين بيداري اسلامي به وجود نمي‎آمد، حکومت عربستان به شيعيان يمن حمله نمي‎کرد.
در واقع شيعيان در يمن از هستي و حق حيات خود دفاع مي‎کنند. حکومت يمن قصد دارد شيعيان را از بين ببرد؛ کتاب‎هاي‎شان را مي‎سوزاند؛ مساجدشان را ويران مي‎کند؛ شخصيت‎هاي‎شان را تخريب مي‎کند؛ به شخصيت امام علي(ع) و امام حسين(ع) توهين مي‎کند... کتاب نهج البالغه و صحيفه سجاديه را ممنوع اعلام کرده... مراسم عيد غدير و مراسم عاشورا را ممنوع کرده است و... حکومت يمن همانند حکومت بعثي صدام در عراق با شيعيان رفتار مي‎کند. حکومت يمن و عربستان هر دو براي محو تشيع در يمن دست به دست هم داده‎اند. آنان اين جنگ را عليه مذهب و طايفه شيعه به راه انداخته‎اند؛ هر چند ريشه‎هاي سياسي دارد، ولي علل سياسي آن در درجه دوم است. البته نبايد فراموش کنيم عربستان در جنگ خود عليه شيعيان يمن، شيعيان را به ايران ربط مي‎دهد. هدف عربستان اين است که ذهن مردم را از خطر آمريکا و اسرائيل منحرف کرده و دشمني خيالي براي آنان بسازد. عربستان خطر ايران را جايگزين خطر آمريکا و اسرائيل کرده و مي‎خواهد جنگ را از مبارزه با آمريکا در خاورميانه، به جنگ ميان شيعيان و اهل سنت بکشاند.
رئيس جمهور مصر، حسني مبارک، قبل از جنگ يمن، درباره «هلال شيعه» و خطر رشد شيعيان براي خاورميانه سخن مي‎گويد. بسياري از رهبران سياسي از بيداري شيعيان در کشورهاي عربي و غيرعربي داد سخن داده‎اند. دکتر يوسف قرضاوي از حرکت تبشيري شيعه و جنبش تحول به مذهب شيعه در جهان سخن گفته است. با توجه به همسايه بودن يمن با عربستان که مرکز اصلي وهابيت به شمار مي‎آيد، اين جنگ با عنوان جنگي پيشگيرانه براي محاصره تشيع در يمن آغاز شد. به تعبير آن‎ها و تصريح رهبران ارتش يمن و عربستان، «تشيع ابتدا يمن و سپس عربستان را مي‎بلعد. قبل از اين اتفاق بايد آن‎ها را قتل عامل کرد».
جنگ عليه شيعيان، به دلايل زير تا کنون به نفع تشيع در يمن بود:
1. بسياري از شيعيان انتساب ظاهري به تشيع داشتند و شيعه شناسنامه‎اي بودند؛ حتي برخي از آن‎ها، اعتقاداتي مخالف تشيع پيدا کرده بودند، ولي اين جنگ باعث بازيابي هويت شيعه در يمن شد.
2. اين جنگ شيعان را به معادله سياسي يمن وارد کرد؛ تا جايي که حکومت يمن از شيعيان درخواست مي‎کند حزبي سياسي تشکيل دهند، در حالي که قبل از جنگ، حکومت يمن، وجود شيعيان را به رسميت نمي‎شناخت.
3. اين جنگ به شيعيان جرئت داد تا وجود و محبت خود به اهل بيت(ع) را رسماً اعلام کنند، در حالي که قبل از اين جنگ، شيعيان مي‎ترسيدند خود را به مذهب اهل بيت(ع) منتسب کنند.
4. پيروزي‎هاي بزرگي که شيعيان در جنگ عليه حکومت يمن و عربستان به دست آوردند به شيعيان يمن قداست بخشيده است. بسياري از پيروان مذاهب اسلامي ديگر، درباره علل مقاومت تعداد اندکي از شيعيان در مقابل ارتش مسلح يمن و عربستان تحقيق مي‎کنند. اين جنگ در قلب دشمنان مکتب اهل بيت(ع) در يمن، ترس و رعب افکنده است؛ چنان که قلوب پيروان اهل بيت(ع) در يمن، ترس و رعب افکنده است؛ چنان که قلوب پيروان اهل بيت(ع) در يمن را شاد کرد.
انقلاب اسلامي ايران باعث به وجود آمدن بيداري اسلامي در جهان اسلامي شده است؛ هم در ميان شيعيان و هم در ميان اهل سنت. بنابراين طبيعي است که شيعيان يمن هم تحت تأثير انقلاب اسلامي قرار بگيرند. ولي اين تأثيرپذيري فکري از انقلاب اسلامي تنها منحصر به شيعيان يمن نيست، بلکه بسياري از عالمان اهل سنت نيز از انقلاب اسلامي تأثير گرفته‎اند. بسياري از رهبران فکري اهل سنت در جهان اسلام، مانند شيخ محمد غزالي، فتحي يکن، ابوالاعلي مودودي، راشد غنوشي و حسن ترابي را ديده‎ايم که از انقلاب اسلامي متأثر شده و از آن دفاع کرده‎اند. علامه حسين حوثي هم از اين قبيل عالمان است. ولي متأسفانه حکومت يمن و عربستان ميان تأثيرپذيري فکري از انقلاب و مسئله دريافت کمک‎هاي نظامي از ايران خلط کرده است. جهان انديشه از دنياي ارتباطات نظامي فاصله دارد. عجيب اين است که حکومت عربستان با بمب‎هاي فسفري که استفاده از آن در قوانين بين‎المللي جنگي ممنوع است، شيعيان يمن را بمباران مي‎کند. عربستان به شکل رسمي و علني وارد يمن شده، ولي ايران را به دخالت در مسائل يمن متهم مي‎کند.
جنبش حوثي در منطقه‎اي استراتژيک قرار دارد که در دوران ظهور، محور برخي تحولات خواهد بود. بنابراين نمي‎توانيم به اين جنبش به چشم حرکات ديگر شيعيان، مثلاً در ليبي يا فرانسه بنگريم. در حقيقت، مسئله تشخيص مصداق در مورد «سيد يماني» که زمينه ساز ظهور حضرت مهدي(عج) است و در روايات به او وعده داده شده، و اينکه آيا يماني در ميان حوثيان هست يا نه، از امور غيبي است. ما نمي‎توانيم به شکل قطعي اين مسئله را اثبات يا رد کنيم، ولي مي‎توانيم به قانون مهمي اشاره کنيم که بايد هميشه در نظر داشته باشيم. ما پيرو اهل بيت(ع) هستيم. به همين جهت بايد جنبش‎هاي پديد آمده در ايران، عربستان، عراق و يمن را به شکل ويژه مورد توجه قرار دهيم. چون حرکت حضرت مهدي(عج) و ياوران اصلي ايشان در ايران، يمن، عراق و عربستان هستند. همين مسئله باعث مي‎شود تا جنبش حوثي را به دقت بررسي و ارزيابي کنيم.
توجه من به اين جنبش به دليل اين نيست که يماني را در ميان حوثي‎ها پيدا کرده باشم؛ نه. ولي آنچه در يمن مي‎گذرد قابل توجه است؛ زيرا اهل بيت(ع) به ما خبر داده‎اند که يمني‎ها نقش مهمي در عصر ظهور دارند و با همکاري ايراني‎ها زمينه ساز ظهور حضرت مهدي(عج) خواهند شد. شکي نيست که جنبش حوثي، جنبشي پر برکت و ياري شده از جانب خداست، ولي اين دليل کافي نيست که ادعا کنيم يماني در اين مجموعه قرار دارد.
... اللهم عجل‌لوليك الفرج!
منبع:نشريه امتداد- ش 48



 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط