نویسنده : حاتم جدیدی
منبع : راسخون
منبع : راسخون
4ـ7ـ جشنهای آتش :
آتش و نور در نزد ایرانیان تجلی خداوند بوده است نه خود خدا. اعتقاد ایرانیان در تجلی خدا در قالب نور، هماهنگ با معارف الهی دین اسلام در قرآن میباشد. قرآن کریم درباره رابطه نور با خداوند میفرماید:« الله نور السموات و الارض* مثل نوره کمثل المشکوه فیها مصباح ..........» (76).
اشاره قرآن به نور در سوره نور و آیات نور، تجلی خداوند بر موسی بشکل نور و.... گویای این حقیقت است که درک ایرانیان از تجلی خداوند در نور صحیح بوده است و با مبانی اسلامی منافاتی ندارد. در احادیث اهل بیت نیز پیرامون نور، روایاتی داریم که اشاره مینماید به اینکه نور خدا و نور آل محمد (77)، وجود مقدس حضرت حجت (ع) میباشد. همچنین از القاب حضرت نورالابصار (78)، نور الاتقیاء (79) ، نور الاصفیاء (80) و نور الرّب (81) میباشد.
ایرانیان در اعیاد خود، جشنهای آتش برپا میکردند و به نور احترام میگذاشتند و نور را تجلی خداوند میدانستند. نورگرایی ایرانیان ریشه در موعود گرایی آنان داشته است.
نور در نگاه ایرانیان دارای تقدس بوده و عامل هدایت و نجات. همین اعتقاد را نسبت حضرت حجت(ع) در تعالیم اسلام داریم. اشاره قرآن به هدایت انسانها توسط نور در آیتالکرسی و قرار گرفتن نور در برابر ظلمت نیز مؤید این معارف میباشد.
اعتقادی که ایرانیان نسبت به موعود الهی آخرالزمان داشتند با اعتقاد آنها به تجلی خداوند در نور و هدایت شدن بوسیله نور و تقدس نور، در ارتباط بوده است.
جاماسب در کتاب معروف خود « جاماسب نامه» میگوید: « پیغمبر عرب، آخر پیامبران باشد که در میان کوههای مکه پیدا شود و شتر سوار شود و قوم او شتر سواران خواهند بود و با بندگان خود چیز خورد، و به روش بندگان نشیند، و او را سایه نباشد، و از پشت سر مانند پیش رو ببیند.
دین او اشرف ادیان باشد و کتاب او باطل گرداند همه کتابها را....... و از فرزندان دختر آن پیغمبر که خورشید جهان و شاه زنان نام دارد، کسی پادشاه شود در دنیا به حکم یزدان، که جانشین آخر آن پیغمبر باشد در میان دنیا که باشد و دولت او تا به قیامت متصل باشد و بعد از پادشاهی او دنیا تمام شود ..... همه جهان را یک دین کند و دین گبری و زرتشتی نماند، و پیغمبران خدا و حکیمان و پریزادگان و دیوان و مرغان و همة اصناف جانوران و ابرها و بادها و مردان سفید رویان در خدمت او باشند.»(82)
در «زند و هومن یسن» از ظهور شخصیت فوق العادهای بنام «سوشیانس» ـ نجات دهندۀ بزرگ ـ خبر داده و دربارۀ نشانههای ظهور وی چنین میگوید: «.... نشانههای شگفتانگیزی در آسمان پدید آید که به ظهور منجی جهان دلالت میکند و فرشتگانی از شرق و غرب به فرمان او فرستاده میشوند، و به همه دنیا پیام میفرستد... سوشیانس دین را به جهان رواج دهد، فقر و تنگدستی را ریشه کن سازد، ایزدان را از دست اهریمنان نجات داده، مردم جهان را هم فکر و هم گفتار و هم کردار گرداند.(83)
اعتقاد به ظهور « سوشیانس» در میان ملت ایران باستان به اندازهای رایج بودهاست که حتی در موقع شکستهای جنگی و فراز و نشیبهای زندگی با یادآوری ظهور چنین نجات دهندة مقتدری، خود را از یأس و نامیدی نجات میدادند.(84)
آنچه که در تعالیم ایران باستان توسط اولیاء الهی پیرامون وجود حضرت حجت(ع) ارائه گردیده است، سطح شناخت و آگاهی ایرانیان را نسبت به ایشان بسیار بالا برده است و ایرانیان میدانستند که هدایت و نجات جهان از ظلمت و تاریکی تنها توسط نور آخرین و تجلی نور خداوند، حضرت حجت (ع) محقق خواهد شد و احترام و تقدسی که برای نور و هدایتکنندگیاش قائل بودند در واقع برای وجود حضرت حجت بوده است.
ایرانیان حتی میدانستند که در تولد حضرت حجت نیز نقش دارند و دختران ایرانی خود را آماده این رسالت مینمودند که در نهایت نقش جناب شهربانو را در همسری امام حسین و ادامه نسل امامان شاهد هستیم. حکمت نوروز در تمامی مراسماتش، تغییر و تحول از وضع موجود به وضع مطلوب میباشد. نوروز وضع موجود را سال کهنه و وضع مطلوب را سال نو ، میداند. در حقیقت، انسانها برای رسیدن به وضع مطلوب در سال نو در ابعاد مختلف تلاش میکنند. نورگرایی ایرانیان در راستای موعود گرایی و آماده شدن برای تولد ایشان و زمینه سازی ظهور ایشان بوده است نه در جهت پرستش آتش و میترائیسم، هرچند که این نورگرایی در مقاطعی توسط جبهه باطل دچار تحریف گردید اما هیچگاه از مسیر اصلی و هدف اصلی خود باز نماند و در نهایت، تمدن ایرانیان یکی از ارکان سه تمدن موعود آخرالزمان قرار گرفت و حضرت حجت(ع) از طریق جناب شهربانو ، وارث تمدن ایران گردید.
کشف آتش در ایران باستان به هوشنگ که یکی از پادشاهان ایرانی است نسبت داده شده و علت پیدایش آن مقابله انسان با مار سیاه که مظهر ظلمت، شیطنت، تاریکی و شرارت است، میباشد.
این نسبت نشان دهنده نوع نگاه ایرانیان در پدیده شناسی عناصر هستی با محوریت حق و باطل و مقابله آنها میباشد که زیر مجموعه خدامحوری میباشد. در واقع ایرانیان در شناخت پدیدههای عالم نگاه سکولار و انسان محور و خداگریز نداشتهاند بلکه خدا و تقابل حق و باطل را محور حیات انسان میدانند.
وجود این گزارهها سطح ایمان و معرفت ایرانیان را نسبت به خدا و دین الهی نشان میدهد.
4ـ 8 ـ نوروز و حکمت بهار :
همزمانی نوروز با بهار نیز همین رابطه و حکمت را دارد و در نوروز بیش از هر زمان دیگر باید یاد مرگ و معاد و رستاخیز را داشته باشیم. در سطور قبل به مؤلفه های معاد و قیامت در نوروز اشاره نمودیم. حدیث نبوی در این مورد مؤید حکمت وجودی و زمانی نوروز میباشد.
در واقع ایرانیان جشن آغاز سال نو خود را در زمانی برپا میکنند که بیشترین توجه را به قیامت میتوان داشت. این نکته از ویژگیهای مرگ آگاهی ایرانیان میباشد که در جامعهسازی دینی و مهدوی نقش بسیاری دارد.
4ـ 9ـ نظافت و پاکیزگی :
در واقع پاکیزگی و نظافت نتیجه ایمان درونی انسان میباشد که او را بسمت زدودن پلیدیها از روح و ناپاکی ها از جسم سوق میدهد. طهارت باطنی و ظاهری همواره در دین محوریت دارد و ما هیچ عبادتی را بدون طهارت ظاهری نمیتوانیم انجام دهیم و برای قبولی عبادات و قرب الهی نیاز به طهارت باطنی داریم.
طهارت و طیب شدن همه از ویژگیهای حرکت در مسیر ایمان میباشد و به قدری به آن توجه شده است که علاوه بر تمیزی خوراک، مسئله طیب و طاهر بودن آن نیز در رشد ایمان و سلوک انسان نقش دارد.
ارتباط نزدیکی میان پاکیزگی، طهارت و طیبات با نور و نورانیّت وجود دارد. اصل تمیزی و پاکیزگی ظاهری دارای نورانیّت میباشد و هرچه ما باطن خود را از ناپاکیها پاک کنیم، به نورانیّت وجودمان افزوده میگردد.
ایرانیان در راستای نورگرایی در زندگی خود و رسیدن به تجلی خداوند بواسطه افزایش نور زندگی خود، تلاش مینمودند تا در سنتهای خود پاکی و طهارت را نهادینه نموده و جامعه را بسمت آن طلب نور ایمان سوق دهند.
سنت خانه تکانی و شستشو در نوروز بدنبال ایجاد پاکی و طهارت ظاهری در زندگی و سمبل ایجاد طهارت باطنی و قلبی و زدودن کینهها و بدیهای اخلاقی میباشد.
جامعهگیر شدن مؤلفههای پاکی و تمیزی و افزایش سطح ایمان توسط آن، از ویژگیهای نوروز در جامعهسازی دینی میباشد. اینکه تمام انسانها در یک مدت معین، ظاهر زندگی خود را تمییز و پاک میکنند و بدنبال زدودن ناپاکیها از باطن خود هستند، گامی در جامعهسازی نمودن مبانی دینی و مهدوی میباشد. در حقیقت دین اسلام چیزی جز رفتن به سمت پاکی ها و زدودن ناپاکیهای ظاهری و باطنی نمیباشد.
این سنت در میان ایرانیان نشان دهنده وجود ایمان در میان آنان قبل از ورود ظاهری اسلام میباشد. ایرانیان بواسطه داشتن این مرتبه از ایمان برای حمایت از دین اسلام انتخاب شدند و بعنوان قوم جایگزین معرفی گردیدند تا زمینهساز ظهور حضرت حجت(ع) باشند.
رسالتی که اسلام بعهده ایرانیان قرار داد نیاز به سابقه و آموزش و توانایی در ایرانیان داشت و آنان در طول تاریخ تمدن خود آن تواناییها را کسب نموده بودند.
4ـ10ـ تلاش برای تحول و تغییر :
تحول در اخلاقیات، ظاهری زندگی، وسایل، پوشش، خوراک، روابط، ..... همگی گویای طلب تحول و تغییر از وضع موجود به وضع مطلوب میباشد. این نکته را در دعای تحویل سال نو مشاهده میکنیم که در جای خود توضیح خواهیم داد.
معنای اصلی و حقیقی مهدویت به معنای راضی نبودن به وضع موجود و تلاش برای تحقق وضع مطلوب میباشد. تمام تلاشی که ما در بسترسازی ظهور انجام میدهیم در راستای ارتقائ وضع جامعه از وضعیت موجود به وضع مطلوب میباشد. یعنی ما در حوزههای مختلف فکری ، فرهنگی، اخلاقی، اقتصادی، اجتماعی و.... باید سطح جامعه را به مبانی و معارف دینی و مهدوی نزدیک نماییم.
اعتقاد به این سیروریّت و تحول و شدن، مبنای مهدویت میباشد و این نکته را در نوروز و اهداف آن مشاهده مینماییم.
4ـ11ـ اطعام، انفاق، صله رحم، صلح و دوستی :
این آموزهها در دین اسلام نیز وجود داردو در دستورات دینی، بسیار بر آن تأکید شده است. همین دستورات اخلاقی در قالب آیین و سنت نوروزی در فرهنگ و تمدن ایرانیان وجود داشته است.
این مطلب گویای وجود برخی از مؤلفه های ایمان و اخلاق در میان ایرانیان و مراسمات نوروز بوده است. مردم در ایام نوروز بطور نظاممند و برنامه ریزی شده به انجام عباداتی مانند صله رحم، انفاق، اطعام و صلح و دوستی میپردازند.
در حقیقت یک مرحله از جامعه سازی مهدوی که گسترش صلح و دوستی، صله رحم، انفاق و اطعام عمومی است در نوروز محقق میگردد. نوروز در طول تاریخ بعنوان دستورالعمل اخلاقی جامعه ایرانی در جهت شکل دهی به جامعه مهدوی طراحی شده است.
4ـ 12ـ دعا و نوروز :
نوروز یکی از زمانهای مهم در استجابت دعا دانسته شده است و ایرانیان قبل از اسلام این نکته را میدانسته و از این زمان برای رفع حاجات استفاده مینمودند. سابقه ایرانیان در تمسک به دعا در زندگی و اعتقاد به خالق و قادر متعال به قبل از اسلام باز میگردد.
عمومی شدن دعا در جشنها در سنت ایرانی مرحله ای از جامعه سازی معارف مهدویت در میان ایرانیان بوده است. در نهضت زمینه ساز یکی ازمهمترین رسالت های آن، سوق دادن جامعه به سمت ارتباط با خدا و طلب عمومی فرج حضرت حجت میباشد. .
بیشتر بخوانید: عید نوروز از دیدگاه آیات و روایات، نکتههای خواندنی و جالب در مورد عید نوروز
4ـ 13ـ دعای تحویل سال :
در این فرصت تنها به اشاره گذرا به این موضوع بسنده مینماییم و تنها به ارتباط میان زمان نوروز و مسئله گذر از زمان و عوالم انسانی اشاره نمودیم تا اهمیت نوروز را در ارتقاء جامعه منتظر، از نظر گذر زمانی و رسیدن به مرتبة صاحب الزمان نشان دهیم.
4ـ 14ـ مسافرت در نوروز و عبرت گرفتن :
تبدیل شدن این مسئله در میان ایرانیان به یک سنت عمومی، مرحلهای از جامعهسازی فرهنگ قرآنی و مهدوی در میان جامعه ایرانی بوده است.
4ـ 15ـ اشتراک اعمال مستحب نوروز با دیگر ماهها در اسلام :
4ـ 16ـ سیزده نوروز و ایرانی ستیزی :
آنچه که در روایات پیرامون مراحل تاریخی حوادث عالم و همزمانی نوروز آمده است به ترتیب زیر میباشد:
1ـ پیمان گرفتن خداوند از بندگان برای پرستش او و تبعیت از پیامبران ( روز الست).
2ـ خلقت عالم در چنین روزی.
3ـ آغاز تابیدن خورشید بر زمین.
4ـ آغاز وزیدن باد بر روی زمین و بارور ساختن درختان.
5ـ آغاز رویش گلها بر روی زمین و آفریده شدن خرمی.
6ـ آفرینش آدم.
7ـ نشستن کشتی نوح بر کوه جودی پس از طوفان.
8ـ روز شکسته شدن بتها توسط ابراهیم.
9ـ رهائی بنی اسرائیل از بردگی فرعون توسط حضرت موسی و گذشتن از دریا.
10ـ زنده گردانیدن جمعیتی که از دیار خود خارج شدند و خداوند همگی آنها را میراند و سپس زنده کرد.
11ـ فرود آمدن جبرئیل بر پیامبر اسلام.
12ـ مبعوث شدن پیامبر اسلام(ص).
13ـ روزی که امیرالمؤمنین به میان جنیان رفت و از آنها بیعت گرفت و مسلمان شدند.
14ـ قرار گرفتن حضرت علی(ع) بر دوش پیامبر اسلام(ص) و شکستن بتهای کعبه توسط ایشان.
15ـ روزی که پیامبر به یاران خود امر فرمود برای بیعت با امیرالمؤمنین.
16ـ روزی که بار دوم مسلمانان با حضرت امیر بیعت کردند.
17ـ روزی که حضرت امیر در جنگ نهروان بر خوارج پیروز گردید و به قتل رسانید ذوالثریه را که سرکردة آن خوارج بود.
18ـ امید فرج اهل بیت.
19ـ روز دعا برای حضرت حجت(عج) و طلب ظهور.
20ـ ظاهر شدن قائم آل محمد (عج).
21ـ کشته شدن دجال توسط حضرت حجت(عج).
22ـ روز توقع خلاصی از غم.
23ـ روز نسبت داده شده به اهل بیت و شیعیانشان.
24ـ روزی که عجم آنرا حفظ کرد و عرب ها آنرا ضایع کردند.
ادامه دارد...
پی نوشت ها :
76 ـ قرآن کریم، سوره نور،
77 ـ قب، باب دوم.
78 ـ چشم به راه مهدی، ص482.
79 ـ نجم الثاقب، باب دوم.
80 ـ همان.
81 ـ تونه ای، مجتبی، موعودنامه، ص 744.
82 ـ لمعات النور، ج 1، ص 23 و 25.
83 ـ مهدی پور، علی اکبر، او خواهد آمد، ص 108 و 121 و 122.
84 ـ هاشمی شهیدی، پیشین، ص355.