عالمان واقف
چکيده
نويسنده با بيان اين مطلب که در کتب تاريخ و تراجم هنگام ذکر وقفيات، بيشتر از پادشاهان و متمولان نام برده شده و از علما کمتر ياد شده، تلاش کرده برخي از موارد مربوط به وقفيات علما را گردآورده، با دسته بندي موضوعي مطرح کند. مهم ترين گونه موقوفات علما، وقف کتاب است که يا براي طلبان علم و طلاب بوده و يا براي کتابخانه ها. لوازم کتابت نيز از جمله موارد وقفي بوده است. برخي علما کتابخانه شان را وقف کرده اند. تأسيس مدارس علميه، مراکز درماني، آب انبار، توسعه و تعمير اماکن مذهبي از ديگر اقدامات علماست که در قالب اقدامات وقفي صورت گرفته است. نويسنده در ذيل نام هر عالم، گزيده اي هم از سرگذشت وي را بيان مي نمايد.کليد واژه
وقف کتاب، وقف کتابخانه، وقف لوازم کتابت، عالمان واقف
مقدمه
حبس اموال و بهره بردن از انتفاع آن در نزد فقيهان به «وقف» مشهور گشته است. ايجادکننده اين عمل سترگ، واقف و شخصي است که از اموال خود مي گذرد و بدون هيچ توقعي براي انتفاع بردن از اموال خويش، مالي را وقف مي کند و منفعت آن را براي گروه، افراد، و يا امري مهم در نظر مي گيرد.واقف مسلمان داراي انديشه اي بلند، نيک خواهانه و خداجويانه است که با ايثار تمام، از اموال و انتفاع آن مي گذرد و نياز ديگران را ـ هر چند دور و کوچک ـ در نظر مي گيرد. در بسياري از موارد، نمونه هاي وقف از نظر مادي کوچک است، ولي از نظر ارزشي والا و گران است. در برخي از موارد، دور انديشي واقف داراي چنان باريک بيني و ظرافتي است که همگان ـ خصوصاً استفاده کنندگان از موقوفه ـ به دور انديشي او آفرين گفته، برايش رضوان الهي را درخواست مي کنند.
چه بسيار طلاب و دانش پژوهاني که که از کتاب هاي وقفي استفاده ها برده و با صعود از نردبان علم و ترقي، به کمالات علمي و معنوي رسيده اند.
متأسفانه برخي بر اين باورند که واقفان، افرادي متمول و ثروتمند هستند، در صورتي که آمار وقف شهادت مي دهد اکثر واقفان از طبقه متوسط بوده اند که به راه و روش خود ايمان راسخ داشته اند.
در اين بين سهم عالمان ديني در وقف اموال خود، سهمي به سزا و قابل توجه است که متأسفانه محققان و نويسندگان کمتر به آن پرداخته اند و از عالمان واقف کمتر سخن گفته اند.
عالمان ديني علاوه بر انجام وظيفه اصلي خود که همانا تبليغ دين است، خدمات بزرگي نيز به وقف کرده اند؛ چرا که با بحث و بررسي و موشکافي هاي علمي زواياي مختلف اين موضوع مهم را کاويده اند و مباني و مؤلفه هاي آن را تبيين کرده اند. مراجعه اي گذرا به کتاب هاي فقهي و مطالعه ابواب وقف و دسته بندي هاي آنها بيانگر تلاش همه جانبه فقيهان مسلمان درباره مباحث وقف است.
علاوه بر آن نگارش رساله هايي فقهي در زمينه مباحث اصلي و فرعي وقف همچون کتاب هاي قبض الوقف (از منير الدين بروجردي اصفهاني)، أرکان الوقف في الفقه الإسلامي (از محمد عبدالرزاق و سيد إبراهيم طباطبائي)، رساله الوقف (از سيد محمد باقر شفتي) و نگاشتن مقاله هاي متعدد همچون: الوقف من المنظور الفقهي (از محمد بن احمد صالح )، الوقف: الحاضر و المستقبل (از هاشم محسن شُبَّر)، مالکيت وقف و انتقال آن در فقه تطبيقي (کامران ايزدي مبارکه)، شرط خيار در وقف (محمد هادي معرفت ) و هزاران کتاب و رساله و مقاله ديگر، بيانگر عزم جدي و تلاش عالمان و فرهيختگان در زمينه وقف است.
آنچه متأسفانه از نگاه همگان حتي نويسندگان و انديشمندان مغفول مانده، آن است که بسياري از عالمان و انديشمندان شيعي و مسلمان علاوه بر اهتمام به مباحث نظري درباره وقف، از سويه عملي نيز بدين اين امر الهي اهتمام ورزيده، علاوه بر آنکه ديگران را به وقف ترغيب و تشويق کرده اند، خود نيز اموالي را وقف علم و امور خير کرده اند. البته از آنجا که بسياري از آنها اين امر مهم را مخفيانه و به دور از هياهو انجام داده اند، در کتاب هاي تراجم و تاريخ به آن کمتر پرداخته شده است، ولي برخي از پادشاهان که از اموال عمومي و با تبليغات فراوان دست به چنين عملي مي زدند، نزد تاريخ نگاران جايگاهي ويژه يافته اند! چه بسيار عالماني که از اموال خود صدقات و موقوفه هايي فراوان را بخشيده اند، ولي چون در پي اسم و رسم نبوده اند، حتي نامي از آنان برده نمي شود! و چه بسيار اموالي که با مشارکت و ترغيب آنان وقف شده، اما امروزه به نام ديگر افراد مي شناسيم!
اين مقاله در پي آن است که گزارشي هر چند مختصر را از فعاليت وقفي عالمان ديني که در کتاب هاي تراجم و تاريخ به آن اشاره شده ارائه نمايد و آن را از لابه لاي کتاب ها درآورده، به صورت موضوعي جداگانه مطرح کند.
عالمان از آنجايي که کمال علمي و معنوي خود را در قرآن، روايات ائمه اطهار (عليه السلام) مي بينند، در پي آن بوده اند تا وقف هاي خود را نيز در اين زمينه ها انجام دهند تا ديگران نيز از فيوضات کلام الهي و گفتار اولياء و نوشته هاي عالمان فرهيخته سود برده، معلومات خود را ارتقا بخشند. از سوي ديگر آنان شاهد فقر جامعه خود در زمينه هاي مادي بوده، نيازمندي آن را در امور معنوي نيز مشاهده مي کردند، لذا به وقف برخي از اموال در اين زمينه پرداخته اند.
بنابر آنچه گذشت، موقوفات عالمان شيعه را مي توان به دسته هاي مختلفي تقسيم نمود که ذيلاً مواردي از آنها را ذکر مي کنيم و تفصيل آن را به مجالي ديگر وامي گذاريم.
1- وقف کتاب
کتاب ارزشمندترين و وفادارترين دوست و قرين هر انسان است. ارزش کتاب آن موقع رخ مي نمايد که پيچيده ترين مشکل فکري و معنوي انسان با مطالعه آن رفع شده، بر علم و کمال انسان افزوده مي گردد؛ لذا عالمان و انديشمندان ارزش کتاب را دانسته، براي آن قدري عظيم و ارزشي والا قائل بوده و هستند. آنان در پي آن بوده وهستند که همان گونه که خود استفاده هاي بسيار از فيض آن برده اند، ديگران نيز از آن بهره ببرند. بر اين اساس است که خيل عظيمي از عالمان کتاب هاي خود خصوصاً خطي و منحصر به فرد را وقف اماکن و افراد کرده اند تا آنان نيز از آنها بهرمند گردند. موارد زير از اين نمونه است:الف. وقف کتاب براي طلاب و طالبان علم
1- عالم فاضل محقق جليل آيت الله مهدي امام جمعه شهرضائي در حدود 1205 متولد و در 1281ق وفات يافت. وي در اصفهان خدمت حاجي كلباسي و سيد حجه الاسلام شفتي و در نجف خدمت شيخ محمد حسن اصفهاني صاحب جواهر الكلام تتلمذ کرد تا به مقام اجتهاد رسيد.
از اين مجتهد والامقام کتاب هاي متعددي به يادگار مانده است که از آن جمله مي توان به کتب زير اشاره کرد: 1- رساله در وجوب عيني نماز جمعه؛ 2- رساله در صحيح و اعم؛ 3- رساله در روزه (به فارسي)؛ 4- رساله در غصب؛ 5- رساله در احياء موات؛ 6- رساله در غنا؛ 7- رساله در اين كه حسن و قبح عملي است؛ 8- رساله در واجبات نماز؛ 9- رساله در نماز مسافر؛ 10- رساله در طهارت؛ 11- رساله در غسل و تيمم؛ 12- رساله در منافيات نماز؛ 13- شرح شرايع در 7 مجلد؛ 14- كتابي در مسائل تقليد؛ 15- كتابي در فقه به فارسي؛ و غيره.
اين مرد فرزانه تمام كتاب هاي خويش را وقف طلبه هاي علوم ديني کرد (1)
2- عالم فاضل متقّي آيت الله محمد باقر پيشنماز مسجد شاه اصفهان از علماي ازكيا،، كتب بسياري از فقه و اصول و اخبار و غير آن بر طلاّب وقف نمود كه متأسفانه اكثر از حالت موقوفه خارج شده [است. وي] در سال 1123 وفات يافته، در بقعه تكيه آقا رضي اصفهان مدفون شد (2)
ب. وقف کتاب براي کتابخانه ها
1- در مرداد ماه سال جاري (1389 ش) رهبر معظم انقلاب اسلامي، 1595 نسخه کتاب خطي به کتابخانه آستان قدس رضوي اهدا کردند. به دنبال آن، رئيس سازمان کتابخانهها، موزهها و مرکز اسناد آستان قدس رضوي اعلام داشت: مقام معظم رهبري، حضرت آيت الله خامنهاي با وقفِ بيش از يازده هزار نسخه کتاب به موزه رضوي، بزرگ ترين واقف کتابهاي خطي در تاريخ فعاليت آستان قدس رضوي هستند.
2- مرحوم حجه الاسلام حاج سيد مرتضي سبط يكي از شخصيتهاي ممتاز روحاني و از فقها و دانشوران بلندپايه مشهد بود. وي به سال 1273 شمسي در نجف اشرف به دنيا آمد و در محيط فضيلت و پرهيزگاري پرورش يافت. پس از گذراندن تحصيلات مقدماتي، سطوح را نزد استادان حوزه علميه نجف همچون والد معظم خود فرا گرفت. سپس در سال 1308 به مشهد آمد. در مشهد علاوه بر تحصيل، به تدريس علوم ديني مشغول شد و مورد اعتماد اهالي اين ديار گشت. آن عالم وارسته، چهرهاي گشوده، نگاهي نافذ، گفتاري ساده و روحيهاي صبور و با حوصله داشت. وي كه دوران عمر 74 ساله خود را در راه دين و خدمت به خلق سپري ساخته بود، درهشتم تير 1347 دار فاني را وداع گفت و با تجليل تمام و تأثر فراوان در رواق دارالسياده ي حرم مطهر رضوي آرميد.
پسران صالح او با توافق مادر نيكوكار و خواهر صالحه خود، طبق وصيت پدر، كتابخانه شخصي ايشان را که ده ها کتاب چاپي ناياب و نسخه هاي خطي داشت، با اينكه در آن زمان بالغ بر يكصد هزار ريال ارزش داشت و بازماندگان به پول آن نياز داشتند، وقف كتابخانه آستان قدس رضوي نمودند.
3- آيت الله شيخ محمد ركعي جوادي فرزند مرحوم عباسعلي از علماء اعلام بود كه در قم رحل اقامت افكنده، شب و روز را به عبادت و بندگي خداي تعالي ميگذراند. وي در سال 1343 قمري از رضائيه به قم آمده، از محضر و درس و بحث مرحوم آيت الله حائري استفاده کرد. آنگاه به تدريس متون فقه و اصول و تربيت عدهاي از محصلان پرداخت تا آنکه در ذيالحجه 1392 ـ كه خود نيز آن را پيش بيني کرده بود ـ دعوت حق را لبيك اجابت گفته، به سراي جاودان خراميد..
آن مرحوم بنابر گفته آيت الله العظمي نجفي مرعشي (رحمه الله) در زهد و تقوا سلمان عصرش بود و تا آخر عمرش در يك منزل مخروبه اجارهاي سكونت داشت. وي تعدادي كتب نفيس خطي داشت كه بنا بر وصيتش وقف كتابخانه آيت الله العظمي نجفي شد (3)
4- مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالحسين عالمزاده شوشتري در سال 1292 شمسي در خانوادهاي اهل علم و اصالتاً شوشتري متولد شد. تحصيلات خود را در حوزههاي علميه شوشتر و نجف اشرف گذراند و پس از پايان تحصيلات و دريافت شش مدرك اجتهاد از آيات عظام نجف اشرف، مشهد و شوشتر، به نشر احكام اسلام و آگاه نمودن مردم به وظايف شرعي خويش همت گمارد؛ همچنانکه به تدريس و تأليف نيز اشتغال داشت.
از وي 22 اثر به جاي مانده كه از آن جمله است:
1- شرح رساله ذهبيه حضرت امام رضا (عليه السلام) به نام تابشي از خورشيد؛ 2- الدلائل القطعيه علي الخلافه العلويه (امامشناسي از راه برهان قطعي) در سه جلد؛ 3- منطق الأديب في شرح التهذيب، اثر ملا سعد تفتازاني، در علم منطق به فارسي ساده؛ 4- الشجره الأدبيه في قواعد الصرف و النحو؛ 5- الهدايه في شرح مطالب الكفايه؛ 6- أصول الاستنباط في أصول الفقه وتاريخه.
آيت الله عالمزاده پس از سالها خدمت، تدريس و تبليغ، سرانجام در پي كسالت و در سن 86 سالگي دار فاني را وداع گفت. پيكر پاك او را در زادگاهش شوشتر به خاك سپردند.
مجموعه نفيس كتابخانه شخصي ايشان مشتمل بر يك نسخه قرآن خطي، 42 نسخه كتاب خطي، 122 نسخه كتاب چاپ سنگي و 187 نسخه كتاب چاپي و چاپ سربي، در سال 1376 وقف كتابخانه آستان قدس رضوي شد.
5- مرحوم آيت الله سيد محمدباقر حجت طباطبايي، در سال 1298 شمسي در كربلا و در بيت علم و فضيلت، از مادري از سلاله مرحوم سيد بحر العلوم و پدري مجتهد متولد شد. دو عموي ايشان آقا سيد حسن و آقا سيد عبد الحسين حجت طباطبايي از مراجع تقليد در كربلا بودند. وي نوه مرحوم آيت الله العظمي آقا سيد علي طباطبايي صاحب رياض المسائل بود. او پس از تحصيل مقدمات و سطوح به نجف اشرف مشرف گرديد و در درس دوره اول خارج مرحوم آيت الله العظمي خويي شركت نمود. پس از تكميل آن دروس به كربلا بازگشت. سپس در درس استاد آيت الله العظمي ميلاني(شركت كرد و به درجه اجتهاد نايل گرديد. حضرات آيات عظام سيد ابوالحسن اصفهاني، حاج شيخ محمد كاظم شيرازي و حاج سيد حسين بروجردي (ره) نيز به ايشان اجازه اجتهاد دادند. وي در 25 سالگي به مشهد مقدس مشرف شد و در آنجا به تدريس پرداخت. اين عالم زاهد و متقي و رويگردان از دنيا، در دي ماه 1380 دعوت حق را لبيك گفت و به سراي معبود شتافت. پيكر پاكش پس از تشييع با شكوه، در صحن آزادي حرم مطهر امام رضا (عليه السلام) به خاك سپرده شد.
بيت معظم ايشان، كتابخانه آن مرحوم را كه مشتمل بر بيش از دو هزار جلد كتاب بود در مرداد 1382 وقف آستان قدس رضوي کرد.
6- در سدههاي گذشته که صنعت چاپ وجود نداشت، يکي از کارها استنساخ بوده است. اگر کتابي بسيار ارزشمند بود، عالمان و انديشمندان ـ با تمام مشغلههاي فکري و علمي که داشتند ـ رأساً به استنساخ آن همت ميگماردند و با وسواسي خاص آن را دقيقاً مطابق نسخه اصلي رونويسي ميکردند. برخي از عالمان چنين نسخههايي را که با وقت زياد و رنج بسيار تهيه شده بود وقف ميکردند. آيت الله احمد يزدي مشهدي از اين علما بود. وي که عالمي ديني، خطيبي توانا و از ائمه جماعت و اهل منبر در مشهد رضوي بود، كتاب بحار الأنوار را به خط خود نوشت و آن را وقف كتابخانه آستان رضوي کرد. از آثار علمي او ميتوان به کتابهاي زير اشاره کرد: 1- نواميس العجب در شرح زيارت رجب؛ 2- نواميس العرفان در شرح صلوات شعبان؛ 3- الباقيات الصالحات؛ 4- بحر الدموع (مقتل فارسي)؛ 5- سماء الغزوات؛ 6- الشموس المضيئه؛ 7-المعضِلات؛ 8- خزائن الأنوار؛ 9- الحجج؛ 10- الحقائق؛ تفسير سوره الفجر؛ 11- مغناطيس الأبرار.
اين عالم وارسته در سال 1310 ق در مشهد درگذشت (4)
7- برخي از عالمان ديني براي بالا بردن سطح علمي فرزندان و نوادگانِ خود، همچنين محفوظ ماندن تأليفات خود که با زحمات فراوان نگاشته بودند، اصل نسخه را وقف خاندان خود ميکردند. از جمله مرحوم آيت الله جمال الدين سيد حسن عُريضي خراساني که از بزرگان علماي اماميه در سده سيزدهم و از مجاوران حائر شريف حسيني بود.
از تأليفات وي ميتوان به اصول جوامع العلم يا جوامع العلم اشاره کرد که در چهار مبحث: شناخت رب، شناخت نفس، شناخت احكام و شناخت چيزهايي كه انسان را از دين خارج ميكند بحث ميکند و در سال 1240 ق تأليف شده است. اين عالم وارسته برخي از تأليفات خود را در سال 1247 ق وقف اولادش کرده است (5)
ج. وقف لوازم کتاب
در طول تاريخ عالماني را سراغ داريم که اموالي را براي خريد کاغذ، مرکب، قلم و ديگر وسائل کتابت وقف ميکردند تا خطاطان و نسخهنويسان با آرامش خاطر به استنساخ نسخههاي خطي بپردازند. با ورود صنعت چاپ، اينگونه وقفها جاي خود را به وقف اسباب و لوازم چاپ داد. از جمله مورد زير شايان ذکر است:
مرحوم آيت اللّه حاج آقا حسين خادمي و مرحوم آيت اللّه حاج شيخ مرتضي اردکاني با اجازه مرجع بزرگ زمان مرحوم آيت اللّه العظمي بروجردي کتاب رسائل شيخ انصاري را تصحيح کرده، نسخهاي مصحَّح و منقّح از آن را چاپ ميکنند. آنان پس از چاپِ کتاب، عين کليشهها را که بالغ بر 793 قطعه است با شرائطي وقف مينمايند.
وقفنامه اين وقف در تاريخ 16 شوّال 1375 قمري برابر با خرداد 1335 شمسي تنظيم شده و به امضاي واقفان رسيده است. مرحوم آيت اللّه العظمي گلپايگاني نيز به عنوان وکالت در اجراي صيغه وقف و نيز مرحوم آيت اللّه العظمي حاج شيخ مرتضي حائري به عنوان شاهد بر وقف مشخص شدهاند (6)
آيت الله سيد حسين خادمي در آبان ماه 1280 در اصفهان به دنيا آمد. پس از فراگيري مقدمات، براي تكميل تحصيلات به نجف رهسپار و سالي چند در حوزه علميه آنجا به تحصيل پرداخت. سپس به اصفهان بازگشت و رئيس حوزه علميه اصفهان شد. آثار قلمي ايشان از اين قرار است: 1- بحث خاتمه برائت و استصحاب و تعادل و تراجيح و از اول مباحث الفاظ تا مقدمه واجب (در اصول)؛ 2- لباس مشكوك تا قواطع صلاه؛ 3- رساله در عدم ارث زوجه مطلقاً از غير منقول؛ 4- حواشي متفرقه در فقه: كتاب طهاره و صلاه و زكاه حاج آقا رضا همداني و نيز حواشي بر كتب اصول؛ 5- رهبر سعادت (دو مجلد).
عمر بابرکت اين عالم فرزانه در 20 اسفند 1363 به پايان رسيد و پيکر پاک او در جوار بارگاه ملکوتي حضرت رضا (عليه السلام) به خاک آرميد (7).
واقف ديگر کليشهها مرحوم آيتاللّه حاج شيخ مرتضي اردکاني از علماء اعلام و آيات عظام معاصر اصفهان بود. وي در فروردين ماه 1287 شمسي در اردكان متولد شد و در سن 15 سالگي به اصفهان مهاجرت کرد و از محضر عالمان اين شهر استفادهها برد. اين عالم جليل داراي تأليفات علمي ارزندهاي است كه برخي از آنها عبارت است از :
1- غُنيه الطالب (تعليقه بر مکاسب در 5 جلد)؛ 2- کتاب القضاء و الشهادات؛ 3- رساله در اجتهاد و تقليد؛ 4- کتاب الديات؛ 5- کتاب الصوم؛ 6- رساله در عدم تماميت قاعده «تسامح در ادله سنن»؛ 7- رساله قول فصل در رد سي فصل حاج کريمخان رئيس طائفه شيخيه (به فارسي)؛ 8- حاشيه بر عروه الوثقي؛ 9- رساله در قاعده «لا ضرر؛ 10- رساله في الكُرّ؛ 11- تقريرات فقه و اصول مرحوم آيت الله آقا سيد محمد نجفآبادي؛ 12- شرح خلاصه الأصول مرحوم آيت الله سيد صدرالدين صدر؛ 13- رساله في الجماعه؛ 14-داور داوري يا كسر كسروي در رد كسروي. اين عالم محقق در آخرين روز تابستان 1375 دار فاني را وداع کرد و در زادگاه خود به خاک سپرده شد (8)
2- وقف کتابخانه
کتابخانه مکاني براي ارائه مطالب ارزنده به طالبان علم و کمال است که محيطي آرام و پربار را براي آنان فراهم ميسازد. در کتابخانه گاه منابعي وجود دارد که دسترسي به آنها در خارج از کتابخانه سخت و يا غير ممکن است. شاخص اصلي تمدن، فهم و کمال هر کشور را نيز به وجود کتابخانههاي آن ارزيابي ميکنند.بر همين اساس عالمان و دانشمندان گرانمايه در سدههاي اخير در شهرهاي مختلف به راهاندازي کتابخانه و وقف آن همت گماردند. از جمله ميتوان افراد ذيل را نام برد:
الف. حجه الاسلام و المسلمين حاج سيد عليمحمد وزيري موسوي، فرزند حاج سيد مهدي وزيري موسوي. وي به سال 1270 شمسي در يزد متولد شد. دروس مقدماتي فارسي و عربي را نزد داييزاده خود معتمد الاطبّاء آغاز كرد. سپس در مدارس شفيعيه، خان و مطلاي صفدر خان از حوزه درس حضرات آيات حاج ميرزا سيد علي موسوي لبخندقي، حاج شيخ غلامرضا فقيه خراساني(يزدي) و حاج شيخ آيت اللهي تفتي بهره برد. وي همچنين براي کسب علم به شهرهاي مختلف ايران و عراق سفر كرد و از محضر استاداني بزرگ استفاده کرد. مرحوم وزيري در احياي حوزه علميه يزد پس از شهريور 1320 نقشي ارزنده داشت. ايجاد كتابخانه وزيري در سال 1334، احياي مسجد جامع يزد، تشكيل هيأت حاميان مسجد جامع كبير، ايجاد جامعه و مدارس تعليمات اسلامي يزد در سال 1334 و نشر آثار اسلامي از طريق كتابخانه وزيري از اقدامات ارزنده وي است. اين عالم تلاشگر كتابخانه وزيري را در سال 1348 با مجموع 21267 نسخه كتاب چاپي و خطي (3300 خطي و 17967 چاپي) وقف آستانه مقدسه کرد، ولي شرط کرد که کتابخانه در يزد بماند. مرحوم وزيري در سوم ارديبهشت 1356 به ديار باقي شتافت و در كنار مسجد جامع يزد به خاك سپرده شد.
در سالهاي اخير، اين مجموعه با سه تالار مطالعه در اختيار دانشپژوهان شهر يزد قرار گرفته و داراي 3845 عضو است.
ب. مرحوم آيت الله حاج آقا محمد بروجردي در شهر بروجرد پا به عرصه گيتي نهاد. وي تحصيلات خويش را در زادگاهش شروع كرد و براي كسب علم و معرفت به قم، مشهد و نجف اشرف عزيمت و از محضر علماي بزرگ اين شهرها كسب فيض کرد. وي سالها در شهرستان بروجرد به امر تدريس، ارشاد و حل مسائل شرعي مردم پرداخت و توفيق يافت تا آثار متعددي را تاليف نمايد كه از آن جمله ميتوان به كتابهاي مغني المغني، الفقه علي المذاهب الخمسه، اخلاق جاويدان و چندين رساله و مقاله پراكنده ديگر اشاره كرد. او در سال 1367 كتابخانهاي را در دو طبقه بنا کرد كه داراي تالارهاي مطالعه مخصوص برادران و خواهران است. وي اين کتابخانه و كتابخانه شخصي خود را در سال 1368 وقف آستان قدس رضوي کرد. آيت الله بروجردي در سال 1377 به رحمت ايزدي پيوست.
در حال حاضر كتابخانه وقفي آن مرحوم به عنوان يكي از كتابخانههاي وابسته آستان قدس رضوي با مجموعهاي بالغ بر 21 هزار نسخه كتاب چاپي، به حدود 4000 عضو پژوهشگر و جوياي علم شهر بروجرد خدمات ارائه ميکند.
ج. مرحوم آخوند علي بن ابراهيم معصومي معروف به آخوند ملا علي همداني در سال 1312 قمري در روستاي وفس از توابع همدان به دنيا آمد. در اوايل جواني به همدان رفت و به مدت پنج سال از محضر بزرگان و اساتيدي چون عالم عارف شيخ عمادالدين علي گنبدي كسب فيض کرد. وي در آنجا از حلقه درس آقا ميرزا محمود وآخوند ملاعلي عبدالنبي نوري استفاده برد و قسمتي از فقه و اصول را در محضر آيت الله حاج شيخ محمد رضا تنكابني فراگرفت. در طول اقامت پنج ساله در تهران به تحصيل علم كلام، فلسفه، علوم رياضي و هيئت نيز اهتمام داشت.
آنگاه به قم عزيمت کرد و پانزده سال در حوزه علميه اين شهر نزد اساتيد مشهوري همچون حاجي آخوند هيدجي و حاج شيخ عبدالكريم حائري تتلمذ کرد که البته خود نيز به تدريس اشتغال داشت. مرحوم آخوند در سال 1315 شمسي بنا به تقاضاي مردم همدان به آن ديار بازگشت. وي بسيار فعال و پر مطالعه بود و به خاطر داشتن ويژگيها و محاسن اخلاقي و علمي، در مدت كوتاهي محبوب خاص و عام گرديد.
از آثار و خدمات اين بزرگوار بازسازي مدرسه محمد حسين ابن احمد مختاراني، متخلص به «مجرم» همداني بود که مهمترين حوزه علميه غرب كشور محسوب ميشود. انتشار مجله پيك اسلام، تأسيس كتابخانه عمومي غرب در همدان و تأليف 15 اثر از ديگر فعاليتهاي آخوند همداني است.
آخوند در سال 1324 هجري شمسي كتابخانه غرب را به كمك مردم براي استفاده طلاب علوم ديني در يك منزل مسكوني بنيان گذارد و بهتدريج منابع قابل توجهي براي آن تهيه کرد. اين كتابخانه با 15 هزار نسخه كتاب چاپي، هزار نسخه چاپ سنگي و سه هزار نسخه خطي به مرور زمان به يكي از بهترين كتابخانههاي غرب ايران تبديل شد. آن بزرگوار در زمان حيات خود ميخواست كتابخانه را به وقف آستان قدس درآورد كه اجل مهلت نداد و اين نيت خير خواهانه با همت حضرت آيت الله غياث الدين طه محمدي نماينده محترم ولي فقيه و امام جمعه همدان انجام شد.
3- تأسيس مدرسه علميه
مدارس علميه هميشه محلي براي فراگيري علوم ديني و اسلامي بوده که بدون هزينههاي دولت و حکومت اداره ميشده و طلاب و دانشپژوهان اين مدارس بدون چشمداشتي از حکومتها به فراگيري علوم اسلامي ميپرداختند؛ لذا تمامي اين مدارس به صورت وقف ايجاد و از منابع وقف اداره ميشده است. نقش عالمان ديني در تأسيس چنين مراکز و مدارس بسيار حايز اهميت بوده است. نمونه زير از آن جمله است:عالم جليل القدر ابوصالح رضوي، از علماي سده يازده بوده که نسب وي با نوزده واسطه به امام جواد (عليه السلام) ميرسيد. وي از علماي دوره شاه عباس دوم بود. در مشهد، نقيبالاشراف سادات رضويه تقويه بود. وي مدرسه صالحيه را ـ كه امروزه به مدرسه نواب مشهور است ـ در سال 1086 ق بنا نهاد و املاك بسياري و نيز کتابهاي فراواني را براي آن مدرسه و طلاب علوم ديني وقف كرد. او همچنين ايوان حرم مطهر رضوي را تعمير كرد. صاحب الذريعه وي را سيد صالح خراساني يا ميرزا محمدصالح رضوي خوانده و كتاب دقايق الحقايق را ـ كه مجموعه رباعيات جمعي از شعراي متقدم و متأخر ايران به ترتيب حروف هجاست ـ از آثار وي ميداند. در أعيان الشيعه و ريحانه الادب نام كتاب، دقايق الخيال ذكر شده است. در طبقات أعلام الشيعه براساس آورده الشجره الطيبه، صاحبِ عنوان تحت نام مير محمدصالح نواب، فرزند ميرزا محسن نواب نيز آمده است. اين عالم سختکوش در سال 1090 هجري قمري وفات يافت (9)
4- تأسيس مراکز درماني
عالمان ديني علاوه بر آنکه طبيبان روحي و معنوي مردم هستند، از رنج و سختي آنان در بيماريهاي ظاهريشان نيز متأثر گرديده، علاوه بر آنکه در پي درمان آنان برمي آيند، به ايجاد مراکز درماني و پزشکي دست زده، آن را به عنوان خيريه و يا وقف عام اعلام ميدارند.به عنوان نمونه، محمد فاطمي چنين کاري کرد. وي در سال 1250 در قم متولد شد. تحصيلات مقدماتي از عربي و معاني بيان و فقه و اصول را در قم به انجام رسانيد. در 1269 شمسي به تهران آمد و به تكميل تحصيلات پرداخت. فقه و اصول و كلام و حكمت و رياضيات و هيأت را به طور كامل آموخت و درجه اجتهاد گرفت و به تدريس مشغول شد. در آغاز مشروطيت در سلك مشروطهخواهان حقيقي درآمد و در راه پيشرفت آزادي و مشروطيت با مخاطراتي مواجه شد. بعد از مشروطيت به خدمات قضائي دعوت گرديد.
فاطمي مردي دانشمند، اديب و فقيه بود. مدتها در دانشكده حقوق و علوم سياسي تدريس ميكرد. پس از تشكيل دانشكده منقول و معقول، استادي آنجا را قبول کرد. در 1314 شمسي پس از تشكيل فرهنگستان بنا به دعوت ذكاءالملك فروغي عضويت آنجا را پذيرفت و از اعضاي مؤثر بود. تأليفات متعددي از وي باقي ماند كه برخي در مدارس تدريس ميشد. از آثار وي ميتوان به فقه فارسي و تعليمات مدني ايران اشاره کرد.
مرحوم فاطمي در زمان حيات از ثروت موروثي يك بيمارستان شصت تختخوابي در قم تأسيس و آن را وقف عام كرد. اين دانشمند و عالم فرزانه در سال 1324 شمسي وفات کرد (10)
5- ساخت آب انبار
در زندگي اجتماعي زيرساختهايي نياز است تا مردم و جامعه با استفاده از آن بناها بتوانند در کنار يکديگر زندگي راحتي داشته باشند. براي مثال آبرساني در زمان کنوني، يکي از زيرساختهاي مهم شهري است که در زمانهاي قديم در تأسيس، راهاندازي و اداره آب انبار تبلور داشته است. بسياري از عالمان و دانشمندان شيعي و ايراني نيز از آنجا که به فکر رفاه مردم بودهاند، به تأسيس چنين مراکزي در شهرها اهتمام ميورزيدند. از جمله محمد کزازي که از فقيهان و عالمان سده سيزدهم بوده است. پدران وي از خوانين و متمولين حومه كَزّاز بودند و خود نيز تا اوائل جواني در كزاز به همان طريقه آباء و اجداد مشغول امور اجتماعي و کسب و کار بود، تا اينكه محقق قمي ـ صاحب قوانين ـ به آن سامان سفري کرد و مرحوم کزازي از بركات انفاس قدسيه مرحوم ميرزاي قمي مشغول تحصيل علوم دينيه و معارف شد. به اندك زماني از شاگردان خاص آن بزرگوار گرديد و پس از فوت مرحوم ميرزا به كاشان و نراق مسافرت کرده، از محضر درس مرحوم حاج ملا احمد فاضل نراقي بهرهمند شد. پس از رحلت آن مرحوم به قم مراجعت کرد و به ترويج دين و امامت جماعت و قضاوت و ساير مراسم مذهبي مشغول گرديد. از آثار خير او ساخت و وقف آبانبار محله عشقعلي است. از ديگر آثار وقفي اين مرد عالِم، ثلث قريه تجره دستجرد است. اين مرد عالم در قم از دار دنيا رخت بربست و در قبرستان شيخان مدفون گرديد (11)6- کارهاي عام المنفعه
بسياري از عالمان را سراغ داريم که به دليل نفوذي که در قلوب مردم داشتند و متقابلاً اعتماد مردم به آنها، براي رفاه مردم به اقداماتي دست زدند که بسياري از آنها را وقف عام کردند. نيز با کمک مالي به بيبضاعتان به کاهش بار مالي و هزينه زندگي آنها کمک ميکردند. دو عالمي که در ذيل شرح حالشان ميآيد، نمونهاي از چنين عالماني هستند:الف. آيت الله حاج شيخ محمد حسين شريعتمدار، فرزند عالم جليل القدر حاج شيخ محمد رضا از علماء اعلام ساوه بود. وي در ساوه تولد يافت. دروس مقدمات را خدمت والد ماجدش تحصيل کرد و پس از آن به قم هجرت و از خدمت علماي آن حوزه از جمله مرحوم آيتالله حايري استفاده کرد. در مدت 20 سال اقامت در قم مشغول تدريس بود و پس از نيل به مرتبه اجتهاد ـ به تصديق حضرات آيات عظام حائري و اصفهاني و حجت و اجازه مفصل حديث از طرف مرحوم محدث قمي ـ به ساوه مراجعت کرد و در آنجا به دستور مرحوم آيت الله سيد ابوالحسن اصفهاني حوزه علميهاي تشكيل داد.
اين عالم جليل القدر براي اداره آن حوزه چند باب فروشگاه با خرج شخصي خود ساخت تا درآمد آن علاوه بر حوزه علميه و مسجد جهت دستگيري از ضعفا نيز مصرف شود (12)
برخي از عالمان آنچنان داراي برکات، اثرات و خيرات مي باشند که احصاء آن کاري مشکل است و اکثر آنها را وقف مصارف عالم و خيرات و مراسم هاي مذهبي نموده اند.
ب. آيت الله ابراهيم علوي سبزواري فرزند سيد اسماعيل معروف به شريعتمدار، عالمي فقيه و مدرسي بزرگ و زعيمي جليلالقدر در سده سيزدهم بود. وي از شاگردان علامه فقيه حاج شيخ محمدحسن صاحب جواهر بود. در مشهد نيز از ميرزا حسن و ملا محمدتقي و ملا علي داماد صاحب قوانين استفاده كرد. آنگاه به اصفهان مسافرت کرد و از محضر حاج شيخ محمدابراهيم كلباسي بهرهمند شد. پس از آن به نجف مهاجرت کرد و از ابحاث صاحب جواهر، صاحب أنوار الفقاهه، شيخ انصاري و ملا زينالعابدين گلپايگاني استفاده کافي کرد. سپس به سبزوار مراجعت کرد و با رتق و فتق امور آنجا، در آن نواحي رياست تامه و مرجعيت عامه پيدا کرد و صاحب موقعيت و ثروت و نفوذ كلام و قدرت كمنظيري گرديد و شهرتش به تمام ايران رسيد. وي با اين نفوذ کلام و موقعيت و ثروت به ساخت اماکن مذهبي و عام المنفعه دست زد. برخي از آثار خيري كه از آن مرحوم برجا مانده از اين قرار است.
1- مدرسه صلوات معروف به مدرسه شريعتمدار در سبزوار كه ظاهراً در سال 1305 قمري از مال شخصي خود ساخته و مورد استفاده است و مَدرس بزرگ و باشكوهي دارد؛
2- موقوفاتي كه وقف بر طلاب مدرسه مزبوره و زائران ارض اقدس و اطعام در مجلس تعزيه حضرت سيدالشهداء (عليه السلام) کرده که بسيار زياد است؛
3- حمامي در جنب مدرسه مزبور واقع در بازار قديم سبزوار؛
4- كاروانسراي مشهور به سراي آقا که وقف کرده است؛
5- آثار خيري در كاشمر و خيرات ديگر...
مرحوم شريعتمدار عالمي مدبر و روشنضمير بود و با آنکه عمري طولاني کرد، با کمال عزت و جلالت زندگي کرد. وي در سال 1314 وفات يافت و مقبره او در ضلع جنوبي مدرسه شريعتمدار هنوز مورد احترام اهالي است (13)
برخي از عالمان ديني علاوه بر ايجاد مؤسسات و مراکز علمي و مذهبي که تماماً وقف ميکردند، موقوفات گذشتگان را هم که در حال تخريب يا خارج شدن از جنبه وقفيت بود احيا کرده، سبب استمرار امر خير و نيت واقف ميگشتند:
ج. آيت الله محمدباقر محسني ملايري فرزند مرحوم آقا شيخ ابوالقاسم از علماء مبرز و بهنام معاصر ملاير، در سال 1324 قمري در نجف اشرف متولد شد. وي به ايران عزيمت کرد و در ملاير اقامت کرده، دروس مقدماتي و سطوح را از محضر پدر و ساير اعلام مانند مرحوم آميرزا هدايتاللّه مشهور به (آقانجفي) استفاده نمود. سپس براي تكميل تحصيلات به بلاد مقدس خراسان مشرّف شد و از محضر اساتيد بزرگ آن ديار بهره گرفت. در خلال دانشاندوزي به تدريس سطوح نيز اشتغال داشت. وي پس از آن به قم آمد و برههاي از زمان را از محضر مرحوم آيت الله حائري و مرحوم آيت الله آقا شيخ ابوالقاسم قمي استفاده کرد و هم در اين اواخر چندي از محضر آيت الله العظمي بروجردي مستفيض گشت.
آن عالم فرزانه رسالههايي در تقريرات و تلخيص مطالب دروس استادانشان دارد. نيز کتابي دارد به نام «تطبيق الاديان». برخي از آثار وقفي و باقيات الصالحات ايشان بدين قرار است.
1- ساخت مدرسه باقريه ملاير؛
2- ساخت مسجد در جنب همان مدرسه به نام مسجد سجاد؛
3- ساخت كتابخانه در جنب مدرسه و مسجد؛
4- ساخت مسجدي به نام صفي با دوازده باب دكان؛
5- تعميرات مدرسه و مسجد شيخالملوكي؛
6- احياء موقوفات مرحوم حاج عيسيخان بيگدلي.
7- احياء موقوفات ديگر از قبيل موقوفات حاج شيخ محمدعلي افصحي، حاج رئيس التجار و حاج عبدالله و احداث مؤسسات خيريه در روستاها و قصبات از محل موقوفات و آثار و خدمات ديگر
اين عالم وارسته در مهرماه 1374 در سن نود و دو سالگي به ملکوت اعلي شتافت (14)
7- توسعه اماکن مذهبي
برخي از عالمان به توسعه مراکز علمي، ديني و مساجد دست زده و اماکني را که قبلاً توسط خيّران و واقفان ساخته شده و هم اکنون با توجه به افزايش جمعيت نياز به توسعه دارد، وسعت ميدهند. اين عالمان در طول تاريخ بسيار بودهاند به گونهاي که احصاء آنها ناممکن است. با توجه به اينکه در بسياري از موارد نامي از آنها ذکر نشده است، در اين مقام از جهت تبرک به آستانه مبارک امام رضا (عليه السلام) نمونهاي را نام ميبريم:امير عليشير نوائي يکي از علما و ادباي بزرگ عصر تيموريان بوده است. او شاعري بزرگ، اديبي نامور و سياستمداري مشهور بود. وي در مشهد مقدس هماکنون يادگاري دارد و آن ايوان جنوبي صحن کهنه است که به ايوان طلا مشهور و در تاريخ به ايوان امير عليشير معروف است.
امير عليشير نوائي به جهت علم و کمالاتش وزارت سلطان حسين ميرزا بايقرا را در هرات به عهده داشت و در همانجا نيز درگذشت. قبرش در باغ مقبره گوهرشاد در هرات است.
8- رقبات
برخي از عالمان ديني به وقف رقبات و اراضي دست زده، آن اراضي را وسيلهاي براي استمرار امر خيرخواهانه و نيت نيک خود قرار دادند.حجه الاسلام و المسلمين نوروزعلي بسطامي مؤلف کتاب فردوس التواريخ يکي از علما و مؤلفان مشهد مقدس بود که در سال 1297 قمري وقفنامهاي را تنظيم و رقباتي را وقف آستان مقدس رضوي کرد.
در مقاله بعد به نيت عالمان در وقف رقبات و عالماني که چنين موقوفاتي داشته اند بيشتر خواهم پرداخت.
نتيجه
اين مقاله در پي آن نيست که همه اقدامات وقفي عالمان و دانشمندان اسلامي بهويژه شيعي را معرفي نمايد، بلکه در پي آن است که ثابت کند در تمام ابعادي که مردم و متمولان جامعه وقف ميکنند، عالمان ديني نيز با باريکبيني و ديدي سترگ موقوفاتي داشته و دارند؛ و چون آن موقوفات با علم و دانش همراه بوده، بسيار شده که عمقي فراتر از وقفيات ديگر واقفان خيرانديش داشته است. همچنين اين نکته را بيان کند که عالمان ديني در همه عرصهها فعاليت داشته و در وادي وقف نيز اقدامات مهم کردهاند. حتي ميتوان گفت که اگر پادشاهي وقفي کرده، از آن جهت بوده که شاگردي و مريد عالمي بوده است.بسيار سراغ داشته و داريم که مردان بزرگ و عالمان ديني اقدامات خير و نيکوکارانهاي را انجام دادهاند، ولي عنوان وقف به آن ندادهاند؛ لذا اين مقاله از ذکر نام آنها و اعمال نيکشان خودداري کرد. افرادي همچون آيت الله زند کرماني در اصفهان که به تأسيس مراکز علمي و پزشکي دست زد؛ حجه الاسلام حاج سيد کمال فقيه ايماني که چندين مرکز علمي، حوزوي، پزشکي، پژوهشي، کتابخانه و مسجد را تأسيس کرد؛ آيت الله سيد مجتبي موسوي لاري که با مرکز پژوهشي خود اقدامات اساسي در راستاي جهانيسازي علوم اهل بيت (عليه السلام) انجام مي دهد و...
پی نوشت ها :
(1) دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد دوم).
(2) دانشمندان و بزرگان اصفهان (جلد اول).
(3) گنجينه دانشمندان (جلد دوم). شايان ذکر آنکه مرحوم آيت الله مرعشي نجفي در زمان نگارش اين کتاب زنده بوده است.
(4) أعيان الشيعه (505/ 2)؛ الذريعه (352/ 24 ،266/ 21 ،235/ 14 ،229/ 12 ،153/ 7 ،341/ 4 ،39 ،11/ 3)؛ طبقات أعلام الشيعه (قرن 96 - 95/ 14) و معجم المؤلفين (198/ 1).
(5) الذريعه (332 / 16 ،180 / 2) و ريحانه الادب (125 / 4).
(6) الشريف، محمد مهدي، وقف ميراث جاويدان، ش 19-20).
(7) گلزار مشاهير.
(8) گنجينه دانشمندان (جلد سوم).
(9) اثرآفرينان (جلد اول ـ ششم)؛ أعيان الشيعه (362/2)؛ ريحانه الادب (157 ـ 156 /7)؛ الذريعه (235 -234 /8)؛ طبقات أعلام الشيعه (سده290 ،283 /11).
(10) شرح حال رجال سياسي و نظامي معاصر ايران (جلد دوم).
(11) گنجينه دانشمندان (جلد اول).
(12) گنجينه دانشمندان (جلد پنجم).
(13) گنجينه دانشمندان (جلد پنجم)
منابع زندگينامه : [1] طبقات اعلام الشيعه (قرن 9 / 14)، گنجينهى دانشمندان (305 -304 / 5).
(14) گلزار مشاهير.