عصر بلاهاي طبيعي
تجربيّات و شواهد تاريخي حاکي از آن است که هر گاه بين امّت هاي گذشته نوع خاصّي از فساد و گناه رو به فزوني مي نهاد ،خداوند بر آنان عذابي مخصوص را فرو مي فرستاد . اينک که امّت هاي آخر الزّمان به انواع فساد ها ،گناهان ،سرکشي ها ،و ستمگري ها روي آورده و از آفريننده هستي غافل گشته اند ،انتظار مي رود به عذاب ها و بلاهاي گوناگون آسماني و زميني دچار گردند ؛چنان که گذشتگان در اين باره گفته اند :«زماني مي رسد که هر چهار عنصر (آتش ،باد ،آب و خاک )به انسان ضرر مي رسانند».
در اساطير هند ،از نابودي پاياني آفرينش ،همراه با علائمي دهشت بار سخن به ميان آمده است که به اعتقاد نگارنده ،با بروز بلاياي طبيعي در دوره آخر الزّمان مربوط مي باشد :«پس از صد سال خشک سالي و قحطي ،هفت خورشيد بر آسمان پديدار مي گردد و همه آب ها را مي خشکاند. آتش و در پي آن ،باد سراسر زمين را جارومي کشد و زمين و جهان زيرين را ويران مي سازد . بر آسمان ابرهايي چون پيل نمايان و تندر غرّيدن مي گيرد،دوازده سال پي در پي باران مي بارد و همه جهان را در خود غرق مي کند».(1)
سيسرون(2)، در کتاب «در ماهيّت خدايان »از بالبوس ،سخن گوي مکتب رواقي(3) چنين نقل مي کند:«فلاسفه مکتب ما بر اين باورند که تمامي جهان در آتش خواهد سوخت و اين حادثه در آخر الزّمان روي مي دهد...سپس از اين آتش الوهي ،جهان جديدي زاده مي شود و از نو با شکوه و جلال پديدار مي گردد».(4)
در کتاب «الدر ادا»(5)که برگرفته از اساطير کهن ملّت هاي شمال اروپاست ،به سرودهاي ارزشمند از بانويي خردمند بر مي خوريم که به بلاياي دوره آخر الزّمان اشاره دارد :«خورشيد به تيرگي مي گرايد و زمين در دريا غرق مي شود ،و ستارگان داغ از آسمان فرو مي افتند،و آتش تا به آسمان زبانه مي کشد، آنگاه ملکوتي نو و زميني نو،با زيبايي شکفت انگيز دوباره متجلّي مي شود ،و خانه ها سقفي از طلا مي يابند،و کشتزارها ميوه هاي رسيده مي دهند و شادي ابدي بر همه جا سايه مي گسترد.(6)
در متون زرتشتيان آمده است :«...زمين لرزه بسيار باشد و باد سخت تر آيد و نياز و تنگي و دشواري در جهان بيشتر پديدار آيد ...».(7)درکتاب مقدّس مي خوانيم :«آن روز ،روز غضب است ،روز تنگي و اضطراب ،روز خرابي و ويراني ،روز تاريکي و ظلمت ،روز ابرها و ظلمت غليظ».(8)نيز در همان کتاب آمده است :«... برزمين تنگي و حيرت از براي امّتها روي خواهد نمود ،به سبب شوريدن دريا و امواجش و دل هاي مردم ضعف خواهد کرد از خوف و انتظار وقايعي که بر ربع مسکون(9) ظاهر مي شود...:.(10)
افزايش بلاها
به گزارش «خبرگزاري آلمان »،گرهارد برز،رئيس گروه تحقيقاتي زمين شناسي در آلمان ،گفته است :«زمين در حا ل نزديک شدن به فجايعي است که نوع بشر ،هرگز در طول تاريخ زندگي خود برروي آن کره آن را تجربه نکرده است».وي يادآور شده :«گرم شدن زمين که بر اثر انتشار گازهاي گل خانه اي(11) پديد مي آيد،سبب بروز طوفان ها و سيلاب ها ي مخرّب خواهد شد».البتّه رشد فعّاليت هاي خورشيدي و تغييرات آنها نيز موجب افزايش دماي کره زمين و بروز دگرگوني هاي نامناسب آب و هوايي در عصر حاضر مي باشد.
به اعتقاد کارشناسان ،ميزان وقوع بلاياي طبيعي و تلفات انساني و خسارات مالي ناشي از آنها ،در تمام جهان در حال زياد شدن است ؛چنان که شمار فجايع طبيعي در دهه 1990م. در مقايسه با دهه 1960م. چهار برابر افزايش يافته است. به طور کلّي ،در سه دهه گذشته ميزان وقوع بلايا 3برابر و زيان هاي مالي ناشي از آنها 8برابر شده است . بلاياي طبيعي ممکن است منشأزمين شناسي ،مانند زلزله،آتش فشان و رانش زمين داشته باشند يا از عوامل آب و هوايي،نظير :طوفان،سيل ،گردباد ،سرما و گرماي شديد،کولاک ،برف و خشک سالي نشأت گيرند.(12)
علت افزايش بلاها
در اينجا شايسته است به سخني از امام رضا (ع)اشاره کنيم :«هر گاه بندگان ،گناهان جديدي را که در گذشته مرتکب نمي شدند ،انجام دهند ،خداوند براي آنان بلاهاي تازه اي را که در گذشته نمي شناختند ،پديد مي آورد»(16). بر اساس اين حديث ،بروز برخي بلاهاي نو و بيماري هاي ناشناخته ،نظير ايدز و سارس ،حاکي از دست يازيدن امّت هاي معاصر به گناهان تاره اي است که ميان امّت هاي گذشته رايج نبوده اند.
فراگيرشدن بلاها
طبق اين روايت ،در صو رت افزايش پليدي و تباهي در ميان مردم ،اگر بلايي نازل شود ،انسان هاي شايسته و پرهيزکار نيز از آسيب هاي آن در امان نخواهند بود و بنا بر مثل معروف «آتش چو برافروخت ،بسوزد تر و خشک».
بنابراين ،پيشنهاد مي کنيم ،در چنين وضعيّتي ،انسان هاي خوب ،ضمن انجام تکليف فردي و اجتماعي خود،تا حدّ امکان ،از مردمان بد کناره گيرند. نيز به همه مؤمنان و منتظران ظهور امام مهدي (ع)توصيه مي کنيم ،ضمن پناه بردن به درگاه خداي متعال ،از خواندن دعاهاي حفظ و دادن صدقات و کمکهاي مالي به نيازمندان دريغ نورزند.
بلاهاي يکباره و تدريجي
1ـ بلاهاي يکباره و بزرگ که ناگها ن در سطحي گسترده نازل مي شوند ؛نظير زلزله ها و سيل هايي که در سال هاي اخير هزاران انسان را به کام مرگ کشانده است.
2ـ بلاهاي تدريجي و کوچک که در طيّ زماني طولاني و اندک اندک ،گريبان گير مردمان مي شوند. درحديثي که امام علي (ع) از پيامبر(ص)روايت کردند ،به برخي بلاهاي تدريجي که امّت هاي معاصر به آنها مبتلايند،اشاره شده است :«هر گاه خداي عزّو جلّ بر سرزميني خشم گيرد و در آنجا عذابي فرونفرستد ،قيمت ها يش بالا رفته ،عمرهايش کوتاه شده ،بازرگانانش سود نبرده ،ميوه هايش پاکيزه (سالم و خوشمزه)نشده ،رودهايش پر آب نگشته ،باران هايش نباريده و بدان آنها بر آن ديار چيره مي شوند».(22)
سال هاي پربلا
براي آنکه به آغاز و پايان اين دوره کوتاه سه ساله پي بريم ،مي بايست به سخني از امام باقر (ع)توجّه کنيم :«هر گاه عبّاسي به خراسان رسد،گيسوي سختي آور(26) در مشرق طلوع مي کند. نخستين بار که طلوع کرد ،براي نابودي قوم نوح بود،هنگامي که خدا غرقشان کرد. در زمان ابراهيم (ع)،آنگاه که او را در آتش افکندند و زماني که خداوند فرعون و همراهانش را نابود ساخت وهنگامي که يحيي پسر زکريّا کشته شد ،طلوع کرد . پس هر گاه آن را ديديد ،از شرّ فتنه ها به خدا پناه بريد . طلوع اين ستاره پس از پس گرفتن خورشيد و ماه خواهد بود. سپس [بني عباّس ]درنگ نمي کنند تا آنکه ابقع در مصر آشکار شود».(27)
زلزله
بر اساس مدارکي که از گذشته هاي دور به دست ما رسيده اند، پيش از ظهور منجي ،زلزله ها زياد مي شوند و پي در پي روي مي دهند . در نوشته هاي زرتشتيان مي خوانيم :«زمين لرزه بسيار بُوَد و بسيار ويراني بکند»(28).
در کتاب مقدس آمده است :«و زلزله هاي عظيم در جاي ها ...پديد [آيد]...».(29)پيامبراسلام (ص)مي فرمايد :«زمان ظهور فرا نمي رسد مگر آنکه ...زلزله ها فراوان شوند...».(30)در حديثي ديگر از آن حضرت ،سال پيش از ظهور اين گونه وصف شده است :«...سالي پر از زلزله ها و سرما...».(31)امام علي (ع)نيز فرمود :«...هنگام طلوع بهرام و کيوان با اقتران دقيق ...لرزش ها و زلزله ها پياپي رخ خواهند داد...».(32)
از روايات اسلامي چنين بر مي آيد که وقوع زلزله در برخي مناطق جهان ،مانند خراسان و شام ،ارتباطي ويژه با ديگر حوادث پيش از ظهور دارد.
عبدالله از پدرش عمر نقل کرده است که پيامبر (ص) به جايگاه برآمدن خورشيد رو کرد وفرمود :«از اينجا (مشرق)گيسوي شيطان طلوع مي کند ؛از همين جا زلزله ها و فتنه ها ...خواهند بود»(33).امام علي (ع)مي فرمايد :«هر گاه ....آتش درخشان زبانه کشد،بپرهيزيد ،کاملاً بپرهيزيد . از کسي که از غرب مي آيد ،هنگامي که زلزله ها در خراسان آشکار شوند».(34)
از امام باقر (ع)نقل شده است که امام علي (ع)فرمود :«هر گاه دو نيزه (دو گروه قدرتمند)در شام درگير شوند ،يکي از نشانه هاي الهي آشکار مي گردد. گفته شد :اي امير مؤمنان ،آن نشانه چيست ؟فرمود :لرزشي است در شام که در آن بيش از صد هزار نفر نابود مي شوند وخداوند آن را رحمتي براي مؤمنان و عذابي براي کافران قرار مي دهد. پس هر گاه چنين شود،نگاه کنيد به صاحبان اسب هاي غير عربي خاکستري [گوش]بريده(35) و پرچم هاي زرد که از مغرب روي مي آورند تا آنکه در شام فرود آيند؛و اين ،هنگام ناله بزرگ تر و مرگ سرخ (جنگ جهاني سوم )خواهد بود. پس هر گاه چنين شود ،نگاه کنيد به فرورفتن آبادي اي از دمشق که به آن «حرستا»مي گويند. پس هر گاه چنين شود ،منتظر خروج مهدي (ع)باشيد».(36)
گفتني است ،بر اساس برخي روايات اسلامي ،فرورفتن حرستا ـ شهري نزديک دمشق ـ زماني روي مي دهد که ميان گروه سياه نشان اوّل ـ بني عبّاس دوم ـ اختلاف افتاده است.(37)
سيل
گرهارد برز،کارشناس مسائل آب و هوايي در آلمان ،در اين باره چنين مي گويد:«سيل مخرّبي که در کشورهاي اتريش ،جمهوري چک و بخش هايي از آلمان جاري شد،تنها آغاز يک رشته حوادث ناگوار طبيعي در اين قرن به شمار مي رود».(38)
در متون کهن زرتشتيان از بروز سيل گسترده در ايران ،در آخر الزّمان ،ياد شده است :«به ناگاه سيل ممالک آريايي را فرا گيرد...».(39)
طبق روايات اسلامي ،افزايش بارندگي و بالا آمدن سطح آب رودخانه ها و درياها و جاري شدن سيل بر روي زمين ،از جمله نشانه هاي نزديک شدن زمان ظهور امام مهدي (ع)مي باشد . راوي مي گويد :از امام هادي (ع)پرسيدم :چه وقت آنان (مردم قم)منتظر فرج خواهند بود؟فرمود :«هنگامي که آب روي زمين را فراگيرد».(40)
در احاديث اسلامي به وقوع سيل در برخي شهرهاي عراق و غرق شدن بعضي از آنها در آب ،پيش از ظهور امام مهدي (ع)،اشاره شده است . امام زين العابدين (ع)در اين باره مي فرمايد :«هر گاه نجف شما را سيل وباران پرکرد....منتظر ظهور قائم منتظَر ما باشيد».(41)همچنين ازامام صادق (ع)روايت شده است :«سال پيروزي ،فرات سرريز مي شود ؛به گونه اي که وارد کوچه هاي کوفه مي گردد».(42)گفتني است ،گر چه طغيان آب فرات ممکن است بر اثر بارندگي زياد روي دهد،مي تواند نتيجه شکسته شدن سدهايي باشد که کشور ترکيه براي ذخيره سازي آب بر روي اين رودخانه بسته است . امام علي (ع)هنگام بازگشت از جنگ جمل ،ضمن سخنراني براي مردم بصره ،غرق شدن اين شهر را پيش بيني فرموده است :...«گويا به منطقه شما (بصره )مي نگرم ،در حالي که آب آنجا را فراگرفته است ؛به گونه اي که از آن جز کنگره هاي مسجد ديده نمي شود ؛انگار سينه پرنده است بر ژرفاي دريا...».(43)
نوستراداموس در نامه به پسرش ،از بروز طوفان هايي بزرگ و گسترده، پيش از ظهور منجي ،خبر داده است :«قبل از آنکه انقلاب جهاني شود ،طوفان هايي شبيه طوفان نوح مي شود ، و طغيان هاي آب چنان عظيم خواهد بود که ديگر زميني از آب بيرون نخواهد ماند ».(44)پژوهشگران معتقدند زياد شدن دماي کره زمين ،علاوه بر در پي داشتن فاجعه هاي زيست محيطي باعث ذوب شدن توده هاي بزرگ يخ هاي قطبي و يخچال هاي طبيعي و در نتيجه افزايش و بالا آمدن سطح آب رودها و درياها مي شود . بنابراين ،در سال هايي نه چندان دور ،مي بايست شاهد زير آب رفتن بسياري از جزاير و سواحل در مناطق مختلف جهان باشيم که جزيره ايرلند و برخي شهر هاي بزرگ اروپايي از آن جمله اند . نوستراداموس در يکي از رباعي هايش مي گويد :«بريتانياي کبير ،شامل انگلستان را سيل بلندي از آب فراخواهد گرفت».(45)
طوفان و گردباد
در احاديث اسلامي به بروز بادهاي خطر آفرين و طوفان هاي ويرانگر در دوره آخر الزّمان اشاره شده است . حسن بصري به همشهريانش چنين مي گويد :«بادي زرد از سوي قبله (جنوب غربي )به سوي شما مي آيد . سه روز و دو شب ادامه دارد تا آنجا که شب از شدّت زردي مانند روز روشن شود و غرق شدن بصره در پي آن خواهد بود ...»(46)نيز حذيفه بن يمان از رسول خدا (ص)روايت کرده است :«....خرابي چين با شن خواهد بود...».(47)
کارشناسان هوا شناسي چين در اوايل فروردين 1381درباره بروز طوفان هاي شن در منطقه آسيا و پيامدهاي زيانبارش هشدار دادند . البتّه خراب شدن سرزمين ها به وسيله گل و لاي برجاي مانده از سيلاب نيز مي تواند از مصاديق خرابي با شن باشد . همچنين امام علي (ع)درباره نقش اين بلاي طبيعي در آخر الزّمان مي فرمايد :«امّا سجستان ....در آخر الزّمان شن بر اين «سرزمين چيره مي شود وآن را بر ساکنانش ويران مي سازد».(48)
خسف ؛فرورفتن زمين
خداي متعال در شب معراج، به پيامبر اسلام (ص)درباره ظهور امام مهدي (ع)و حوادث مرتبط با آن ،چنين مي فرمايد :«...در آن هنگام سه فرورفتن خواهد بود :فرورفتني در مشرق ،فرورفتني در جزيرة العرب ...».(49)طبق روايات اسلامي،فرورفتن زمين در جزيرةالعرب ،اندکي پيش از قيام امام مهدي (ع)،در بيداء ـ بياباني ميان مکّه و مدينه ـ روي مي دهد و از پيش گويي هاي نوسترآداموس چنين بر مي آيد که فرورفتن زمين در دمشق ،در شرق دور،فرورفتن زمين در مغرب ،در بخش هايي از اورپا و آسياي صغير خواهد بود.
پيش گوي فرانسوي ،با بهره گيري از احاديث اسلامي ،علم نجوم و ديگر دانش ها ،دو رباعي ارزشمند سروده است:
مريخ ،عطارد و نقره اي (ماه)با هم قرين مي شوند؛
خشک سالي سختي به سوي جنوب،
از ژرفاي آسيا خبر از زمين لرزه اي خواهد بود؛
سپس کورنتوس و افسوس دچار آشفتگي مي گردند.(50)
رباعي دوم:
زمين چندين شب پياپي خواهد لرزيد،
در بهار دو اقدام پي درپي انجام مي گيرد،
کورنتوس و افسوس در دو دريا شناور مي شوند،
جنگ در دو نبرد شجاعانه ادامه خواهد يافت.(51)
رانش زمين
خشک سالي
در متون برجاي مانده از گذشتگان ،خشک سالي به عنوان يکي از بلاهاي فراگير دوره آخر الزّمان ،مورد توجّه قرار گرفته است . درمتون زرتشتيان آمده است :«...باران نيز به هنگام خويش نبارد...و آب رودها و چشمه ها بکاهد ...».(54)امام صادق (ع) مي فرمايد :«...سرزمين ها خشک مي شوند...».(55)
نوستراداموس نيز از بروز خشک سالي شديدي در مناطق جنوبي نيم کره شمالي ،مانند شمال آفريقا و جنوب شرقي آسيا ،خبرداده است :«مرّيخ ،عطارد و نقره اي (ماه )با هم قرين مي شوند . خشک سالي سختي به سوي جنوب».(56)
آتش
در اساطير ملّت هاي شمال اروپا نيز به وقوع آتش سوزي بزرگي در دوره آخر الزّمان اشاره شده است . در کتاب «الدر ادا»در بخشي از اشعار بانويي خردمند ،مي خوانيم:
و ستارگان داغ از آسمان فرو مي افتند،
و آتش تا به آسمان زبانه مي کشد.(60)
در کتاب مقدّس آمده است :«و چهارمين (فرشته)،پياله خود را بر آفتاب ريخت و به آن داده شد که مردم را به آتش بسوزاند* و مردم به حرارت شديد سوخته شدند...».(61)امام باقر (ع)مي فرمايد :«پيش از قيام قائم (ع)مردم به وسيله آتشي که در آسمان آشکار مي گردد،از گناهانشان باز داشته مي شوند...».(62)
گفتني است ،بالا رفتن درجه حرارت کره زمين ،پديداري آتش سوزي هاي گسترده ،فوران آتش فشان ها و انفجار بمب ها و موشک ها و ديگر سلاح هاي آتشين در زمان حاضر ،همه نشان دهنده اين واقعيّت اند که ما اکنون در دوران «آتش ـ آفتاب»قرار گرفته ايم ؛عصري که با همه سوزي اي بزرگ ،که نتيجه کاربرد سلاح هاي هسته اي در جنگ جهاني سوم است،پايان مي يابد.
دوران مر گ ومير
گفتني است ،زياد شدن گناهان ،بلاياي طبيعي ،جنگ ها ،تصادفات جادّه اي ،فشارهاي روحي و جسمي ،آلودگي آب و هوا ،کم تحرّکي ،سوء تغذيه و مصرف غذاهاي نامناسب از مهم ترين عوامل افزايش مرگ هاي ناگهاني و زودرس در ميان مردم دوره آخر الزّمان است.
آمار مرگ و مير انساني
الف ـ نابودي دو سوم از مردم :امام علي (ع)مي فرمايد :«مهدي خروج نمي کند مگر آنکه يک سوم مردم کشته شوند و يک سوم بميرند و يک سوم باقي بمانند».(66)در کتاب مقدّس مي خوانيم :«و خداوند مي گويد که در تمامي زمين ،دو حصّه منقطع شده ،خواهند مرد و حصّه سوم در آن باقي خواهند ماند »(67)
طبق مدارک ياد شده ،اگر ظهور منجي در زمان حاضر روي دهد که جمعيت جهان از مرز6ميليارد نفر گذشته است ،مي بايست شاهد نابود شدن حدّاقل 4ميليارد انسان باشيم.
ب ـ نابودي پنج هفتم مردم :از امام صادق (ع)روايت شده است :«پيشاپيش قائم (ع)دو مرگ ،يکي سرخ و ديگري سفيد ،وجود دارد که در نتيجه آن دو ،از هر هفت نفر ،پنج نفر مي ميرند. مرگ سرخ شمشير و مر گ سفيد طاعون است ».(68)به گفته يکي از دانشمندان معاصر ،گويا در اين حديث ،«شمشير »کنايه از سلاح هاي خونريز و «طاعون»اشاره به سلاح هاي ميکروبي و شيميايي است.
ج ـ نابودي نُه دهم مردم :در روايتي از امام صادق (ع)به بيشترين مقدار تلفات انساني اشاره شده است :«اين امر (ظهور)واقع نمي شود مگر آنکه نُه دهم مردم از بين بروند».(69)در متون کهن زرتشتيان ،ضمن ارائه آمار نُه دهم تلفات انساني ،به اين نکته اشاره شده که بيشترين مقدار تلفات در نيمکره شمالي زمين روي مي دهد و اين ،مطلبي است که منابع اديان ديگر نيز آن را تأييد مي کنند. بيشتر مردم جهان ،دولت هاي استکباري و سلاح هاي کشتار جمعي هم در همين بخش از کره زمين مستقر و متمرکزند و اينک متن مورد نظر :«از [هر]ده [تن]اين مردم ،نُه [تن]در سوي اباختر(70) نابود شوند».(71)
گفتني است ،اختلافي که در متون کهن در آمار تلفات انساني ديده مي شود ،ظاهراً ناشي از شدّت وضعف قحطي ها و گرسنگي ها ،بلاياي طبيعي ،جنگ ها و بيماري ها در مناطق مختلف است و به طور طبيعي در برخي جاها کشته ها بيشتر و در بعضي مکان ها کمتر است . البتّه رقم دو سوم و پنج هفتم از حيث عدد وآمار بسيار به هم نزديک اند و مشهور در روايات نيز از بين رفتن نُه دهم مردم ،به منطقه يا مناطق خاصّي از جهان مربوط مي باشد.
همچنين شايسته يادآوري است ،تلفات زياد وفجايع بزرگ انساني که در روايات به آن اشاره شده و در تاريخ بي سابقه مي باشد،تنها در زمان ما امکان وقوع مي يابد ،زيرا از طرفي بشر با ارتکاب بدترين گناهان و وارد ساختن بيشترين آسيب ها به طبيعت ،زمينه بروز بزرگ ترين بلاهاي طبيعي را فراهم آورده است و از سويي دست به توليد و انباشت سلاح هاي کشتار جمعي خطرناکي زده است که برخي از آنها قادرند چندين برابر کره زمين را ويران سازند. البتّه سرعت ارتباطات و قدرت جا به جايي نظامي در اين عصر نيز سبب گسترش جنگ و کشتار به تمام نقاط جهان خواهد شد .
کاهش جمعيّت جهان
برافتادن بدان
اورمزد به زرتشت (ع)فرموده است :«...اي زرتشت!آن روز که سده [دهم]هزاره تو(72) به پايان رسد...هيچ گناهکار از اين هزاره در آن هزاره نرود».(73)
پی نوشت ها :
1ـ شناخت اساطير هند،ص41.
2ـ فيلسوف ،خطيب و سياستمدار نامدار رومي که کتاب هاي بسياري نوشته است (فرهنگ فارسي ،بخش اعلام ،مدخل «سيسرون»با حذف وتصرّف).
3ـ مذهبي فلسفي که زنون آن را تأسيس کرد. اين شيوه فلسفي را بدان دليل رواقي ناميدند که حوزه درس آن در يکي از رواق هاي شهر آتن برگزار مي شد (دايرةالمعارف فارسي ،مدخل «رواقي»با حذف و تصرّف).
4ـ پژوهشي نو در منشأ ميترا پرستي ،ص115فصل6.
5ـ کهن ترين نسخه الدرادا ،يعني اداي کهن سال تر ،به سال 1300م. مربوط مي شود ،يعني 300سال پس از ورود مسيحيان به سرزمين ايسلند امّا اشعاري که در آن آمده ،به گفته پژوهشگران ،غير مسيحي و بسيار باستاني است (سيري در اساطيريونان .و رم ،ص417کتاب هفتم ،با حذف و تصرف).
6ـ همان ،ص 433،کتاب هفتم.
7ـ زند بهمن يسن ،ص11،ف6بند4.
8ـ کتاب مقدّس ،عهد عتيق ،ص 1362،کتاب صفنياي نبي،ب1،بند15.
9ـ چنان که مي دانيد ،تقريباً يک چهارم زمين خشک و قابل سکونت مي باشد و سه چهارم آن را آب گرفته است.
10ـ کتاب مقدّس عهد جديد،ص133،انجيل لوقا،بخش 21،بند6ـ 25.
11ـ استفاده بشر از سوخت هاي فسيلي ،مهم ترين عامل انتشار گازهاي گلخانه اي است. طبق تحقيقات برخي دانشمندان ،آمريکا حدود20درصد از گازهاي گلخانهاي جهان را توليد مي کند.
12ـ روزنامه کيهان ،ش17453، 81/5/28 ،ص15،روزنامه ايران ،ش 2310، 1381/9/3،ص6با حذف تصرّف و تکميل.
13ـ الفتن ،ص431،جزء9،ذيل،ح1354.
14ـ يعني اگر مسلمانان از اقليّت هاي مذهبي جزيه بگيرند،ولي عهد و پيماني را که با آن ،براي زندگي شان در پناه اسلام ،بسته اند نقض کنند و با اهل ذمّه نيرنگ ورزند،خداوندمشرکان را بر مسلمانان مسلط مي سازد.
اهل ذمّه :آن دسته از اهل کتاب (يهود ،نصارا،مجوس و صابئين )که با تعهدبه دادن ماليات ،در پناه مسلمانان و برخوردار از حقوق شهروندي ،در کشورهاي اسلامي زندگي مي کنند. عنوان ذمّه در قرون بعد از عهد فتوحات اسلامي ،تا حدّي گسترش يافته و گاه برخي مشرکان را نيز شامل مي شده است (دايرةالمعارف فارسي ،مدخل «اهل ذمّه »با حذف و تصرّف).
گفتني است ،در متن عربي نسخه مورد استناد ما «حقّرت » -به معناي کوچک شمرده شد ـ ضبط شده بود که با توجّه به روايات مشابه ،به صورت «خفرت»اصلاح وترجمه گرديد.
15ـ روضة الواعظين،ص532.
16ـ اصول الکافي ،ج2،ص281کتاب ايمان و کفر،ب111،ح29.
17ـ إلزام النّاصب ،ج2،ص184،خطبه بيان 2.
18ـ خسف ،فرورفتن چيزي در زمين يا غرق شدن آن در آب است .
19ـ مسخ ،دگرگوني صورت و سيرت چيزي است به شکلي جز آنچه هست ؛مانند مبدّل شدن انسان اهلي دو پا به حيوان (وحشي چهارپا (روزگار رهايي ،ج2،ص865،بخ17،با حذف وتصرف اندک).
20ـ قذف ،پرتاب کردن چيزي از مکاني به مکاني ديگر است،مانند سنگ باران،بمب باران وموشک باران (همان منبع).
21ـ کنز العمّال ،ج7،جزء14،ص123،ح38714.
22ـ ثواب الاعمال و عقاب الأعمال، ص302.
23ـ «ملکوش »در زبان پهلوي به معناي «مرگ و نابودي »است.
24ـ سوشيانت ،ص97،بخ4،يادداشت 1،با حذف و تصرف.
25ـ عقد الدرر،ص345،ب12،ف2.
26ـ در متن عربي نسخه مورد استناد ما ،«ذوالشفا»ثبت شده بود که به صورت «ذوالشفا»اصلاح و ترجمه گرديد.
27ـ الفتن ،ص148،جزء3،ح607(ترجمه يکي از دانشمندان معاصر).
28ـ جاماسب نامه پهلوي ،ف1بند5(نجات بخشي در اديان ،ص62گفتا ر1بخ8.
29ـ کتاب مقدّس ،عهد جديد،ص133انجيل لوقا،ب21بند11.
30ـ صحيح البخاري ،ج1،ص448،کتاب صلات خوف ،ب27،ح1036.
31ـ التشريف بالمنن ،ص284،فتن سليلي،ب74،ح411.
32ـ مشارق أنوار اليقين ،ص266،خطبه تطنجيّه.
33ـ المعجم الصغير،جزء2،ص36.
34ـ إلزام الناصب،ح2،ص183،خطبه بيان.
35ـ به خودروهاي نظامي امروزي اشاره دارد.
36ـ الغيبة،ص317،ب18،ح16،(ترجمه يکي از دانشمندان معاصر)درباره اين حديث،در مبحث «شام در آستانه ظهور»..بيشتر توضيح خواهيم داد.
37ـ در اين باره ر.ک الفتن ص141،جزء3،ح580.
38ـ روزنامه کيهان ،ش17453، 1381/5/28، ص15.
39ـ پشت ها،ج1،ص371،تيرپشت ،کرده 16،بند61.
40ـ بحارالانوار،ج18،ص311،ح21.
41ـ التشريف بالمنن،ص369،ملحقات،ح541.
42ـ الإرشاد،ج2،ص377.
43ـ بحارالانوار،ج57،ص224،ح58(ترجمه يکي از دانشمندان معاصر.
44ـ پيش گويي هاي نوستراداموس ،ص460نامه به سزار،با تصرّف اندک در ترجمه.
45ـ سانتوري 3،بخشي از رباعي 70.
46ـ التشريف بالمنن ،ص254،فتن سليلي ،ب41،ح372.
47ـ محاضرة الأبرار ،ج1،ص340.
48ـ الفتوح ،ج2،ص79.
49ـ کمال الدّين، ص239.
50ـ سانتوري3رباعي 3.
51ـ سانتوري 2،رباعي 52.
52ـ تفسير قمي ،ج2،ص282.
53ـ روزنامه ايران ،ش2310، 1381/9/3.
54ـ زند بهمن يسن ،ص282.
55ـ امالي ،ص65.
56ـ سانتوري 3،بخشي از رباعي 3.
57ـ اقوامي که پيش از طلوع تمدّن «آزتک »در مکزيک مرکزي استيلاي سياسي داشتند.
58ـ اقوامي چادر نشين که در قرن 12م.از جانب شمال به مکزيک آمدند و بعدها در آنجا حکومت تشکيل دادند.
59ـ اسراردنياهاي گمشده ،صص25ـ24،ف1،باحذف و تصرف.
60ـ سيري در اساطير يونان و رم ،ص433،کتاب هفتم .
61ـ کتاب مقدّس ،عهد جديد،ص413،مکاشفه يوحنا ،ب16،بند8ـ9.
62ـ الارشاد ،ج2،ص378.
63ـ بحار الانوار ،ج93،ص304،ذيل ح19.
64ـ المعجم الاوسط ،ج9،ص255.
65ـ بحار الانوار ،ج76،ص27.
66ـ الفتن ،ص231.
67ـ کتاب مقدّس ،عهد عتيق ،ص1382،کتاب زکريان نبي ،ب13،بند8.
68ـ بحار الانوار ،ج52،ص207،ح42.
69ـ غيبت،ص283،ب14،ح54.
70ـ اباختر يا اپاختر در لغت پهلوي به معني «شمال »است. دردين زرتشتي سمت شمال سويي است که اهريمن از آن سو هجوم مي آورد و از اين رو اهريمني است و همه رويدادهاي بد نيز از آن سمت اشکار مي شود.
71ـ همان ،ص8.
72ـ يعني هزاره سوم پس از زرتشت(ع ).
73ـ زند بهمن يسن،ص12.
منبع:نشريه موعود شماره 102