چرا گاهي پرانرژي و گاهي کم انرژي مي شويم؟

شايد شما هم مثل ما تجربه کرده باشيد که بعضي روزها از قدرت و انرژي زيادي برخورداريم و قادر به انجام هر کاري هستيم و بعضي وقت ها آن قدرخسته و بي رمق هستيم که از انجام کارهاي ساده خود نيز رنجور مي شويم،گاهي اوقات سرحال و شاداب هستيم و برعکس بعضي روزها بي دليل کسل و بي حوصله هستيم
سه‌شنبه، 9 آذر 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما
چرا گاهي پرانرژي و گاهي کم انرژي مي شويم؟

چرا گاهي پرانرژي و گاهي کم انرژي مي شويم؟
چرا گاهي پرانرژي و گاهي کم انرژي مي شويم؟


 

نويسنده :محمد افلاکي




 
شايد شما هم مثل ما تجربه کرده باشيد که بعضي روزها از قدرت و انرژي زيادي برخورداريم و قادر به انجام هر کاري هستيم و بعضي وقت ها آن قدرخسته و بي رمق هستيم که از انجام کارهاي ساده خود نيز رنجور مي شويم،گاهي اوقات سرحال و شاداب هستيم و برعکس بعضي روزها بي دليل کسل و بي حوصله هستيم و نيز در مورد قدرت ذهن ما نيز چنين است بعضي روزها خوب ياد مي گيريم و حافظه خوبي داريم و اما در برخي مواقع کندذهن و تنبل مي شويم ،براستي چرا چنين حالتي در ما رخ مي دهد؟ عوامل بسيار زيادي درپاسخ به اين سوالات دخيل هستند،جهان هستي راز و رمزهاي عجيبي دارد و عوامل بسيار متعددي مي توانند بر حالات و سطوح انرژي هاي ما تأثير بگذارند که بعضي از اين عوامل دروني و بعضي ديگر عوامل بيروني هستند. يکي از اين عوامل دروني بيوريتم نام دارد که در زير به شرح آن مي پردازيم:بيوريتم يعني زيست آهنگ و آهنگ زندگي که به خاطر وجود بيوريتم درسيستم بدن ماست که ما تغييرحالت مي دهيم.در واقع نيروي جسماني،حالات روحي و ميزان احساسات ما ونيزتوان فکري و قدرت يادگيري و حتي حس ششم ما همه به شکل دوره اي کم و زياد مي شوند و در وجود انسان سطوح انرژي هاي مختلفي وجود دارد که از بدو تولد فرد شروع به زياد شدن و سپس کم شدن و تکرار اين دوره ادامه مي يابد و تغييراين سيکل ها باعث تغييرحالات مختلفي درانسان مي شود.واژه بيوريتم در واژه نامه آکسفورد به صورت زير تعريف شده است:«هرالگوي مکرري از فعاليت هاي فيزيکي،احساسي و ادراکي که بر رفتار انسان اثر مي گذارد .

تاريخچه کشف بيوريتم
 

در سال 1890ميلادي براي نخستين بار يک پزشک آلماني به نام ويليام فليس وجود سيکل هاي بيوريتم در بدن انسان را کشف کرد او که آمار و تحقيقات زيادي بر روي وضعيت بيمارانش انجام مي داد پي به وجود سيکل هاي 23روزه فيزيکي و 28روزه احساسي در وجود بيماران خود برد،جالب اينجاست ، که همزمان با وي بدون اطلاع از نتايج او، روان شناس ديگري به نام پروفسورهرمان اسووبودا در اتريش نتايج دوره اي 23روزه فيزيکي و 28روزه احساسي را به دست آورد که اين نتايج يکسان و مستقل از هم به طور شگفت انگيز باعث تأييد نظريه بيوريتم و علاقه مندي ديگردانشمندان همچون فرويد و نيزانجام آزمايشات ديگري دراين زمينه شد. در سال 1920دکترآلفرد تلتشر با بررسي توان يادگيري و قدرت فکر شاگردان خود سيکل 33روزه ادراکي را کشف نمود و بعدها سيکل 38روزه که بر حس ششم و الهامات دروني تأثيرداشت نيز کشف شد .

انواع سيکل هاي بيوريتم
 

سيکل هاي بيوريتم زيادي در بدن ما وجود دارد که البته ما به بررسي 3سيکل اصلي فيزيکي،احساسي، ادراکي و سيکل فرعي حس ششم مي پردازيم . تمام سيکل هاي بيوريتم به شکل نمودار سينوسي از بدو تولد آغاز مي شوند و حول خط مبنا يا محور زمان با دوره هاي متفاوت در حال زياد و کم شدن ادامه مي يابند .

چرا گاهي پرانرژي و گاهي کم انرژي مي شويم؟

روز آغازين همان طور که در شکل ملاحظه مي کنيد ابتدا نمودار در بالاي خط مبنا درمنطقه مثبت يا فعال حرکت کرده سپس به اوج خود رسيده و بعد شروع به حرکت به سمت پائين و وارد شدن به منطقه غير فعال يا منفي زير خط مبنا مي کند .
درواقع زماني که يک سيکل در منطقه مثبت قرار دارد داراي حداکثرانرژي بوده و هر چه جلوتر مي رود انرژي خود را از دست مي دهد و زماني هم که سيکل مورد نظر وارد منطقه منفي مي شود سطح انرژي پائين و آرام آرام انرژي از دست رفته جبران مي شود .

سيکل فيزيکي
 

اين سيکل بر نيروي جسماني ، قدرت و بنيه و تکاپوي انسان تأثير گذار است. داراي دوره 23روزه است که 11/5روز آن در منطقه مثبت و پرانرژي به سر مي برد و 11/5روز ديگر آن در حالت سطح انرژي پائين و در نتيجه قدرت و استقامت نيز پايين مي باشد .

سيکل احساسي
 

اين سيکل که بر سيستم عصبي، حالات روحي و احساسات انسان تأثير گذار است دوره 28روزه دارد که 14روز اول احساس شادي و نشاط و خوش بيني را ايجاد کرده و 14روز دوم که نمودار در حالت منفي است امکان کسالت، بي حوصلگي و کج خلقي وجود دارد .

سيکل ادراکي
 

اين سيکل بيوريتم که بر قدرت ذهن و کارکرد مغز و ميزان يادگيري و حافظه تأثيرگذاراست داراي دوره 33روزه مي باشد که 16/5روز نمودار مثبت و باعث کارکرد بهترمغز و تصميم گيري و يادگيري بهتر مي شود و از روز 17تا33که نمودار منفي است کارکرد مغز پايين وحافظه و قضاوت و تصميم گيري ضعيف مي گردد.

سيکل حس ششم:
 

اين سيکل از سيکل هاي فرعي محسوب مي شود و مؤثربرحس ششم،الهام دروني و دريافت مستقيم مي باشد و داراي دوره 38روزه «19روز مثبت و 19روز منفي » است.

روزبحراني چيست؟
 

گفتيم که نمودار بيوريتم به شکل سينوسي گاه درمنطقه مثبت و گاه در منطقه منفي در حال بالا و پايين رفتن است و هيچ کدام لزوماً خوب يا بد نيست، اين حالت پر و خالي شدن مثل شارژ و دشارژ باطري يک حالت طبيعي است، اما در نمودار روزهايي وجود دارد که حساس و روز بحراني ناميده مي شود . لحظه اي که نمودار از منطقه مثبت به منطقه منفي وارد و از خط مبنا مي گذرد لحظه بحران يا روز بحراني ناميده مي شود .درواقع سطح انرژي يک لحظه صفر مي شود مثل باطري که يک لحظه خالي مي شود تا مجدداً زير شارژ قرار گيرد.پديده بحران مانند اين است که جسم گرمي يک دفعه وارد محيط سرد مي شود اين گرم و سرد شدن مانند شوک در آن ريتم ايجاد ناپايداري مي کند و روز بحران هر سيکل ناپايداري وتزلزل و شوک در آن ريتم ايجاد مي کند و باعث آشفتگي و يا احتمال بروز خطا و اشتباه و در نتيجه حادثه براي فرد است و به فرد توصيه مي شود در اين روز بيشتر مراقب خود باشد.روزهاي بحران سيکل فيزيکي، احساسي، ادراکي و حس ششم به ترتيب در روزهاي 11/5و14و16/5و19روز ابتداي نمودار محسوب مي گردد.

استفاده کاربردي از بيوريتم :
 

آگاهي داشتن از وضعيت سطوح انرژي فيزيکي،احساسي و ادراکي مي تواند در افزايش بهره وري فرد کمک کند به عنوان مثال زمان اوج انرژي فيزيکي نامناسب براي کارهاي سنگين مسابقات ورزشي و اعمال جراحي و دندانپزشکي است و نيز براي مديران و تاجران هم اتخاذ تصميم هاي مهم در دوره مثبت تفکر و ادراک نتيجه بهتري دارد و مهمتر از اين ها دانستن روزهاي بحراني است که فرد بايد بيشتر مراقب خود باشد چون امکان اشتباه و خطا برايش وجود دارد و از انجام کارهاي حساس و پرخطر بپرهيزد .
در ژاپن و آلمان به خلبان ها و رانندگان قطارهاي پرسرعت در روزهاي بحراني اجازه کار نمي دهند و حتي در کارهاي پرخطرصنعتي به کارگران در روزهاي بحراني مرخصي مي دهند و اين باعث شده که آمارحوادث و تلفات آن ها تا حدود 60درصد کاهش يابد.به هرحال دانش بيوريتم مي تواند درافزايش بهره وري و بازده شخصي بکار گرفته شود.

فلسفه بيوريتم در کائنات وانسان :
 

با کمي دقت و تأمل در محيط اطراف خودمان در مي يابيم که در اکثر چيزها حالت دوره اي و تکرار وجود دارد پيدايش شب وروز،حرکت ماه به دور زمين، چرخش زمين به دورخورشيد و پيدايش فصل ها و تکرارآن ها و رشد گياهان دربهار و خواب زمستانه آن ها وکوچ پرندگان مهاجر و وزش بادها و ريزش برگ درختان و رويش مجدد آن ها همه حکايت از وجود فلسفه بيوريتم در کل کائنات مي کند که البته خالق هستي در هرگوشه هستي بيوريتم مخصوص خودش را آفريده و در کتاب آسماني قرآن آيات فراواني اشاره به اين موضوع دارند مثلاً در آيه 80سوره مؤمنون:«او کسي است که زنده مي دارد و مي ميراند و در پي يکديگر آمدن شب و روز از اوست،آيا تعقل نمي کنيد؟»و نيز در آيه 5سوره جاثيه :«درپي يکديگرآمدن شب و روز، و روزيي (باراني ) که خداوند از آسمان فروفرستاده است، و زمين را پس از پژمردنش بدان زنده داشته است و در گرداندن بادها مايه هاي عبرتي براي خردمندان هست.» اين آيات اشاره به بيوريتم درطبيعت و تعقل درآن مي کند و در آيات فراوان ديگري اشاره به گردش خورشيد و ماه،شب و روز و حيات مجدد گياهان که همه را مايه هاي عبرت براي انديشه وران مي داند و با دقت دراين پديده وجود سيکل هاي بيوريتم را مي توان درک کرد،درواقع خالق هستي وجود بيوريتم را در جهان هستي لازم دانسته و در هر گوشه اي آن را به شکلي خلق کرده است البته بهترين و کامل ترين آفرينش خداوند انسان است که اشرف مخلوقات محسوب شده است که باعث تغييرحالات مختلف درون انسانها مي گردد که حتي خداي متعال در آيه 19سوره انشقاق :«سوگند که شما از حالي به حال ديگر در آييد» نيزاشاره به تغييرات و دگرگوني حالات مختلف در وجود انسان دارد که لازمه رشد و تکامل انسان و حکمت خداوند است زيرا انسان را کامل ترين و بهترين مخلوق قرار داده و انسان در بهترين حالت ممکن خلق شده است و در آيه 4سوره تين فرموده:«لَقد خَلَقنا الانسانَ في اَحسنِ تقويم» «براستي که انسان را در بهترين قوام آفريده ايم».
به هرحال پذيرفتن فلسفه بيوريتم با نشانه هاي موجود در طبيعت و دگرگوني حالات مختلف در درون خودمان کار زياد مشکلي نيست اما شايد به اين فکر بيفتيم که وجود بيوريتم چه فايده اي براي ما دارد؟ به هر حال هر پديده اي که خداوند در وجود ما خلق کرد بي حکمت نيست و مطمئناً لازمه رشد و تکامل ما بوده است،دراينجا ما با مثال هايي ساده سعي در تشريح فوايد بيوريتم داريم،کافيست يکبار ديگر بيوريتم را در خود بررسي کنيم،تغيير حالات يا سطوح انرژي هاي مختلف فيزيکي، احساسي و ادراکي در وجود ما که گاه اين انرژي ها زياد و گاه کم مي شوند چرا ؟

چرا گاهي پرانرژي و گاهي کم انرژي مي شويم؟

قبل از آن به توضيح اصل جاري بودن بو علي سينا مي پردازيم :«آب چون بماند مي گندد و زلال است تا روان است» و خود به تجربه ديده ايد آبي که در برکه اي ساکن بماند به گنداب تبديل مي شود و اگر در جويباري جاري شود زلال خواهد شد .
درواقع ما در تمام مسائل زندگي بايد اصل جاري بودن را رعايت کنيم تا نگنديم. هميشه جاري باشيم و از بسته بودن بپرهيزيم مثلاً فردي که پولش را به جريان مي اندازد و از آن مي بخشد جريان برکت و فراواني را به سوي خود جاري مي کند و کسي که خساست و بسته بودن را پيشه مي گيرد حالت فقر و نداري را تجربه مي کند . کسي که ازعلمش به ديگران مي آموزد دائماً صاحب دانش و کمالات جديد تر مي گردد، اين مثال هاي ساده لزوم جاري بودن را به ما گوشزد مي کند .حال که با مفهوم جاري بودن و لزوم آن آشنا شديد به مبحث بيوريتم در وجود انسان باز مي گرديم. اگر ما وجود خودمان را مانند ظرفي از انرژي تصور کنيم که توسط خداوند انرژي فيزيکي، احساسي و ادراکي در وجود ما سرشار مي شود، حال اگر اين انرژي در وجود ما ثابت بماند حالت ماندگي،کهنگي و گنديده پيدا خواهد کرد بايد اصل جاري بودن در ما شکل بگيرد تا جريان انرژي در ظرف وجودي ما جاري شود و ما سرشار از انرژي تازه و زلال و پاک شويم به همين جهت در ظرف وجودي ما دريچه هايي براي تخليه انرژي و نهايتاً جاري شدن آن ها در وجود ما تعبيه شده است که باباز و بسته شدن اين دريچه در ظرف انرژي ما تغييرات ميزان انرژي صورت مي گيرد، مثلاً زماني که دريچه بسته مي شود سطح انرژي ما ماکزيمم و زماني که دريچه کامل باز مي شود سطح انرژي ما تغييرات ميزان انرژي صورت مي گيرد،مثلاً زماني که دريچه بسته مي شود سطح انرژي ما ماکزيمم و زماني که دريچه کامل باز مي شود سطح انرژي ما مينيموم است و اين شايد مثال واضحي براي درک بهتر موضوع باشد و اگربه اين مثال ساده توجه کنيم در مي يابيم که پر و خالي شدن سطوح انرژي در وجود ما به خاطر اصل جاري بودن جهت زلال و تازگي انرژي ما چيزخوبي است و نبايد حالتي مثل کمبود انرژي را بد دانست.درواقع اين زمان جهت تخليه شدن ظرف انرژي ما از انرژي کهنه و قديمي و تميز شدن ظرف انرژي ما و آماده شدن براي دريافت انرژي نو و جديد است.از دلايل مهم ديگر پر و خالي شدن انرژي در وجود ما (بيوريتم)جلوگيري از يکنواختي و روزمرگي ماست در واقع تا تاريکي نباشد، جلوه روشنايي مهم شمرده نمي شود، تا کمبود نباشد، فراواني احساس نمي شود و يا اصلاً اگر حال بد نباشد حال خوب و شادي احساس نمي شود و يعني اگر حال خوب و پر انرژي بودن دائمي شود مطمئناً قدر و درک طعم آن شناخته نمي شود و يک امر عادي و بي ارزش خواهد شد مسلماً خلقت هر پديده اي در وجود هستي توسط خداوند بي حکمت نيست و اما شايد امروز ما حکمت آن را درک نمي کنيم!
*مثال هايي براي درک بهتر بيوريتم:
1ـ باطري : شما تصور کنيد که باطري قابل شارژي در اختيار داريد ابتدا اين باطري کاملاً پر و به شما انرژي و روشنايي مي دهد پس ازاستفاده از قدرت آن کاسته شده و اين مانند ناحيه مثبت بيوريتم شما مي تواند باشد تا اينکه ميزان انرژي آن به حد صفر مي رسد دراين لحظه شما هيچ گونه روشنايي نداريد تا باطري زير شارژ قرار گيرد.اين لحظه شما هيچ گونه روشنايي نداريد تا باطري زيرشارژ قرار گيرد اين لحظه صفر و بي انرژي را روز بحراني در بيوريتم شما گويند پس از قرار گرفتن باطري در حالت شارژ وجود روشنايي براي شما امکان پذير شده و اين مانند ناحيه منفي بيوريتم مي باشد تا زماني که باطري کاملاً شارژ شود.
نتيجه :در هر دو حالت شارژ و دشارژ مي توان روشنايي داشت،اما زمان قبل از شارژ يا روز بحران هيچ انرژي وجود ندارد پس ما بايد مراقب روزهاي بحراني باشيم
2ـ چشمه آب درطول سال :اگردقت کنيد خواهيد ديد که چشمه هاي آب کوهساران در بهار پر آب هستند و در تابستان آرام آرام کم آب مي شوند و در روزهاي پاياني تابستان خشک مي شوند و در فصل پائيز و زمستان با بارندگي سرشار از آب مي شوند
بهارو تابستان چشمه همچون زمان مثبت منحني بيوريتم در وجود ماست و روز پاياني تابستان که چشمه خشک مي شود روزبحراني در بيوريتم ما و پائيز و زمستان چشمه همچون زمان منفي منحني بيوريتم ما جهت شارژ شدن مي باشد. پس ما بايد مراقب روز بحراني يعني روزآخر تابستان وروز خشک شدن چشمه باشيم .
3ـ لذت بردن از فصل هاي سال: بعضي ها فقط بهار وتابستان را خوب و زيبا مي دانندو از آن لذت مي برند و پائيز و زمستان را ناخوشايند مي دانند در صورتي که اگر پائيز و زمستان نباشد فصل بهار و تابستان پربارنخواهند بود به هرحال اگر ما يک فرد آگاه باشيم از زيبايي و طراوت بهارحداکثراستفاده و لذت را برده ودرتابستان با گردش و تفريح وشنا درآب لذت مي بريم در پائيز از زيبايي برگ ريزان و خش خش برگ درختان زير پاهايمان لذت خواهيم برد و در زمستان با لباس گرم از برف و يخبندان و برف بازي و اسکي لذت خواهيم برد .نتيجه اينکه يک فرد آگاه به فصل ها کليه فصل ها را عالي و زيبا مي داند و ازهمه آن ها لذت مي برد.کل نمودار بيوريتم ما مانند 4فصل زيباست و نبايد قسمت مثبت آن را فقط خوب وقسمت منفي آن را بد بدانيم کافيست نگاه خودمان را تغييرداده و شرايط موجود سطوح انرژي را به همان ميزاني که هستند بپذيريم و از تمام روزها و لحظه هاي زندگي خود لذت برده وهيچ گاه خود را محدود نکنيم.
4ـ بهره وري کشاورز درطول سال :در فصل هاي موجود در طبيعت هر کدام ،ميزان انرژي زمين،آب و هوا براي کشاورزي تغييراتي وجود دارد که يک کشاورز بايد در هر فصل و زمان مخصوص خودش مراحل کاشت،داشت و برداشت را انجام دهد تا بتواند بهره وري بالايي داشته باشد.ما نيز به خاطر بيوريتم داخلي،فصل هاي متفاوتي را در درون خود احساس مي کنيم و چه خوب است که همچون کشاورزبهترين زمان کاشت،داشت و برداشت را در وجود خودمان بدانيم تا بهره وري بالاتري پيدا کنيم در باب رسيدن به اهداف و آرزوها مناسب با فصل هاي دروني ما جهت بهره وري بالاتر در نقشه گنج( فصل چهارم نرم افزار)برنامه کاملي شرح داده شده است ولازم به ذکراست که در اين نرم افزار براي درک بهتر وضعيت بيوريتم هاي مختلف ما از فصل هاي سال جهت درک و فهم بهتر و ساده تر سطوح انرژيکي استفاده کرده ايم و بدين شکل است که درفصل بهار و تابستان نمودارمثبت و پائيز و زمستان نمودار درمنطقه منفي قرار دارد.درفصل زمستان و بهار،نمودارحالت رشد افزايشي دارد و در فصل تابستان و پائيز،نمودارحالت نزولي ورو به کاهش دارد .
منبع:نشريه راه کمال،شماره 33



 



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مقالات مرتبط